پیام داده «فردا میخام برم خرید، بام میای بازار عایا؟»
ناچار می شوم برای چندمین بار به او تذکر دهم؛ «چند بار گفتم این طوری ننویس»
در جواب می نویسد: «اصن غلط درس نداره ک، مهم اینه خاندی و فمیدی»
«این که نشد دلیل»...
«اصاب مصاب نداریا سخ نگیر دیگه»!
این شاید یک نمونه از رایج ترین مکالماتی است که این روزها در شبکه های اجتماعی به ویژه شبکه های موبایلی بین مخاطبان ردوبدل می شود؛ استفاده از زبان شکسته و غلط نویسی های فراوانی که سهوی یا عمدی محتوای پیام های مخاطبان موبایلی یا دیگر شبکه های اجتماعی را تشکیل می دهد و حرفه ای بودن نیز به حساب می آید!
امروز کامنت دونی شبکه های اجتماعی و وب سایت ها پُر است از همین کلمات اشتباه به ویژه از سوی آن هایی که عادت کرده اند با اختراع روش های خلاصه نویسی عجیب و غریب و خلق عبارت های مکالمات خودمانی به زبان نوشتار، غلط نویسی را به زبان مشترک بین خودشان تبدیل کنند. حالا همان روزی است که اشتباه نوشتن کلمات و پشت کردن به قوانین نگارشی در پیامِ بسیاری از رسانه های الکترونیکی نوعی کلاس به حساب می آید و مخاطبان آن معتقدند «اصن نباد سخ گرفت»!
بین حروف فارسی که استفاده کنندگان ما در فضای مجازی آن ها را دچار تغییر و تحول می کنند فقط تنوین نیست که به این سرنوشت دچار شده است؛ ظاهراً دیگر کسی به حضور کلاه (آ) در نوشتارش نیازی ندارد، یا تشدید ( ّ ) که کاملاً از نوشته ها محو شده است حتی از دست نویس ها، دیگر مجالی برای «همزه» هم وجود ندارد! خالقان این آثار معتقدند «این ها جزییات است، وقتی به طور همزمان گاه ناچاری با بیش از پنج یا شش نفر چت کنید، کلیک و لایک کنید دیگر فرصت shift گرفتن برای درست نوشتن «آیا»، «لطفاً» و... ندارید، مگر «ایا»، «لطفا» یا «لدفن» خوانده نمی شوند؟ می شوند.»
از جمله غلط های رایج در زبان جدید این شبکه های اجتماعی، غلط نویسی کلماتی است که کمبود زمان و سرعت در چت کردن نمی تواند دلیلی برای استفاده و ترویج آن باشد، مانند «فک» به جای «فکر»، «ضایه» به جای «ضایع»، «خاب» به جای «خواب» و نمونه هایی دیگر از این کلمات، چرا که نوشتن یک حرف «ر» در کلمه «فکر» یا «و» در کلمه «خواب» چندان نمی تواند وقت یک مخاطب شبکه اجتماعی را بگیرد. بنابراین متولیان زبان فارسی باید ضمن خاتمه دادن به تغییرات مکرر در قوانین نگارش بسیاری از کلمات در حفظ و حراست از زبان فارسی به عنوان عنصر هویت ما گام اساسی بردارند. کاربران فضای مجازی نیز بر این نکته تأمل کنند که اگر قرار بر آن باشد روند استفاده از واژگانی چون «اصن»، «خاب»، «خا»، «لدفن»، «عایا»، «توجیح»، «اصاب»، «عاخه»، «عاغا»، «دوچار»، «وعض»، «کلن»، «خاهشن» و... همچنان ادامه یابد یکی دو نسل دیگر زبان و میراث ادبی مان را چگونه خواهند خواند؟
مسلمی پور