هر نویسنده ای آگاهانه یا کاملا حسی و غریزی برای خلق اثرش شیوه ای دارد. هیچ نویسنده و هنرمندی نمی تواند خودش را از سیاست، جامعه، خانواده، طبیعت و... جدا کند. این پیوستگی باعث می شود تا هر اتفاقی روی خلق اثر او تاثیر بگذارد. سبک، به شیوه خاص یک نویسنده یا هنرمند گفته می شود که برای ارائه اثر هنری اش از آن استفاده می کند. سبک می تواند کاملا شخصی باشد اما زمانی که در یک دوره خاص چند نویسنده سبک یکسانی داشته باشند، همگی با هم یک مکتب را می سازند. دنیا، انسان و جامعه مدام در حال تغییرند و همین تغییر نویسنده را وادار می کند تا از سبکی استفاده کند یا سبکی را بسازد که مناسب زمانه و احوالات خودش است و به این صورت در تاریخ ادبیات با انواعی از سبک ها و مکتب ها روبه رو می شویم. در ادامه به معرفی اجمالی این سبک ها و ذکر یک نمونه بسیار کوتاه از برخی از آن ها می پردازیم.
مکتب کلاسیسم/ خردگرایی و آموزش
دهه 1660 میلادی است و دوره حکومت پادشاهی که نظم و انضباط می خواهد. آداب و رسوم خاصی وجود دارد و همه باید آن را رعایت کنند. طبیعتا چنین شرایطی باعث می شود تا ادبیات هم مودب و سر به زیر بماند و اصولی را رعایت کند و اثری «زیبا» به وجود بیاورد. تعادل کمال، تقلید از طبیعت، تقلید از قدما، خردگرایی و آموزش از خصوصیات آثار کلاسیک است.«هرگز به تماشاگر چیز باورنکردنی ارائه نکنید، حقیقت اغلب ممکن است «حقیقت نما» نباشد و یک شگفتی پوچ برای من بی جاذبه است. روح نمی تواند از آن چه باور نمی کند به هیجان بیاید. فن شعر، اثر بوالو»
مکتب رمانتیسم/ احساسات انقلابی
اواخر قرن هجدهم میلادی؛ اروپا صحنه انقلاب ها و جدال های آزادی طلبانه است. بیان حساسیت های انسان ها و تایید حقوق فردی و... باعث می شود تا آثار ادبی با غلظت بیشتری احساسات را بیان کنند. احساس سفر، کشف و شهود و... از خصوصیت آثار نویسندگان این مکتب است.«امروز آخرین روز است که من دیده می گشایم، دیگر این دو چشم من آفتاب تابنده را نخواهد دید. افسوس که امروز هم آسمان تیره و آفتاب از نظرم ناپدید است!... ای طبیعت عزادار باش! سرگذشت ورتر، اثر گوته»
مکتب رئالیسم/ عینی و به دور از احساسات شخصی
در قرن نوزدهم میلادی شرایط به گونه ای شده بود که نویسندگان در کنار نوشتن احساسات، دوست داشتند مسائل مختلف زندگی را نقد کنند و آداب، اخلاق، عقاید و اجتماعی را که در آن زندگی می کنند، به درستی توصیف کنند. کاملا عینی و به دور از احساسات شخصی.
«هر دو مرد در مرکز حلقه ایستاده بودند. مثل این که نمی دانستند چه باید بکنند. صدایی در هوا پیچید: اسلحه را زمین بگذارید و با مشت مبارزه کنید! اما دو مرد مبارزه را شروع کرده بودند. مواجهه، اثر بورخس»
مکتب ناتورالیسم/ حرکت به سوی آینده
از اواسط قرن نوزدهم صحبت برخورد نسل ها پیش آمد و تحول حرکت به سوی آینده بر اساس پایه های محکم علمی و نظام مند، شعار بسیاری از نویسندگانی شد که دیگر به انسان با دیدی ماورائی یا اجتماعی نگاه نمی کردند بلکه علم زیست شناسی، انسان را برای آن ها تعریف می کرد.
«گاه گاه یکی از مسافران خمیازه ای می کشید و یکی دیگر بلافاصله از او تقلید می کرد و بدین ترتیب هر یک به نوبه خود بر حسب اخلاق و آداب دانی و موقعیت اجتماعی خویش دهانی با سر و صدا یا با ادب و نزاکت باز می کردند. تپلی، اثر گی دوموپاسان»
مکتب سمبولیسم/ فضا ابهام آمیز می شود
1890 میلادی دوره سمبولیست هاست که از متافیزیک الهام می گرفتند و آثارشان را با فضایی ابهام آمیز خلق می کردند. این حالت ها به دلیل ناآرامی در برابر زندگی و فرار از سنت های کهنه و زندان دنیای جدید خصمانه بود.
«به پنجره ها نزدیک نشوید! مهاجران از کاخی عبور می کنند! من یک کشتی تفریحی می بینم در توفان! من گله های گوسفند می بینم در همه کشتی ها، بهتر است که پنجره ها بسته بمانند از بیرون در امانیم. بیمارستان، اثر موریس مترلینگ»
مکتب اکسپرسیونیسم/ فریادهای
خشم آگین
جنگ جهانی گذشته است. انقلاب اکتبر در روسیه پیش آمده و عصر امپراتوری آلمان پایان یافته است. اکسپرسیونیسم در پیش بینی فاجعه ها پدیدار شد و این برخوردی تازه با زندگی بود. عصیان، انحطاط، بحران تمدن و فریادهای خشم آگین در این آثار نمود پیدا کرد.
مکتب فوتوریسم
پیش از جنگ جهانی اول به وجود آمد تا بیانگر سر و صداها و حالات زندگی صنعتی نو باشد که مبین دنیای آینده بود. کلمات آزاد، همزمانی احساس و بیان و ویرانی عمدی قوانین گذشته از خصوصیت آثار فوتوریست هاست.
مکتب سوررئالیسم
سوررئالیست ها جزو نوجوانانی بودند که در اثنای جنگ جهانی اول به سنین جوانی رسیدند. آن ها پوچ گرایی دادائیسم ها را باور نداشتند اما فاجعه جنگ نمی گذاشت مانند گذشته فکر کنند. در نتیجه به رویا پناه بردند اما رویایی که باعث صعود انسان به مرحله ای بالاتر از زندگی عادی می شود و اسراری از جهان را هویدا می کند.
مکتب اگزیستانسیالیسم
بلاهایی که تا رسیدن به قرن بیستم بر سر انسان مدرن این عصر آمد، باعث شد تا او با دیدن ارزش های نابود شده ناامید باشد و از طرف دیگر به آینده امیدوار. هر آن چه وجود دارد برای نویسندگان این مکتب اهمیت دارد و انسانی که وجود دارد نیز باید به وجودش معنی ببخشد. تحلیل تراژدی های قرن، جنگ جهانی دوم، جنگ های سرد، اردوگاه های کار اجباری، خشونت رژیم ها و... نیز در آثار نویسندگان این مکتب دیده می شود.
از ابتدای قرن بیستم تا امروز، تغییرات سریع زندگی باعث ساخته شدن سبک های جدیدی مثل پست مدرنیسم شده است.
برگرفته از کتاب مکتب های ادبی
به قلم رضا سیدحسینی