- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بعضی از ستارههای سرشناس دنیای ورزش، سینما، هنر و ... در کشورمان، علاوه بر قهرمان، پهلوان هم هستند و هر از چندگاهی کارهای خیرخواهانهشان مورد توجه رسانهها قرار میگیرد. بعد از راه افتادن پویش نذر اربعین حسینی در استان اردبیل که با شعار «هر مسجد، آزادی یک زندانی» مورد توجه قرار گرفت، در مراسم اختتامیه این پویش رئیس کل دادگستری استان اردبیل از آزادی ۱۸ نفر از زندانیان جرایم غیرعمد استان اردبیل با کمک علی دایی و جمعی از خیرین خبر داد. حجتالاسلام والمسلمین کثیرلو با اشاره به استخلاص 18 زندانی جرایم غیرعمد در اربعین سال 1400 گفت که برای آزادی این تعداد زندانی رقمی حدود 4 میلیارد و230میلیون ریال به صورت کمک ویژه پرداخت شده است. وی با تقدیر از اقدام خالصانه علی دایی در برپایی این طرح خداپسندانه بیان کرد: «قهرمان بودن و در کنار آن برخورداری از منش پهلوانی، نعمت بزرگی است که موجب ماندگاری نام و یاد افراد در اذهان عمومی میشود، در این مجال از آقای علی دایی که به راستی چه در زمین فوتبال و چه در عرصه خدمات حمایتی از گذشته تا به امروز فردی شناخته شده هستند و در پویش امسال سهم عمدهای بر عهده داشتند، تشکر میکنیم»(منبع خبر: تسنیم). به همین بهانه و در مینی پرونده امروز زندگیسلام به قهرمانهایی اشاره خواهیم کرد که فعالیتهای ارزشمندی در انجام امور خیریه و نیکوکارانه دارند.
علی دایی شهریار مدرسهساز
بهترین گلزن تاریخ تیمملی فوتبال کشورمان، از معروفترین خیرین مدرسهساز در اردبیل بهشمار میرود. او پس از زلزله کرمانشاه با جمعآوری کمکهای مردمی و شخصی خود به ساخت منازلی برای زلزلهزدگان در روستای ملهرولان سرپل ذهاب اقدام کرد و سپس در پستی اینستاگرامی از خانههای آماده شده رونمایی کرد. مادر شهریار فوتبال ایران در گفتوگویی که به تازگی انجام داده، گفته: «هر نیازمندی رو میشناسم، به پسرم تلفن میزنم، طفلی بچهام خیلی سریع پول میریزه به حسابش. هر قدر مریضی که بگید، زندانی که بگید، کمک کرده اما زندانی قتل نه، اونایی که مشکلات مالی دارن. میگه مامان من با قتل کاری ندارم، کار دیگه باشه میذارم روی سرم. خودش به بعضی بیمارستانها گفته اگر مریض بیبضاعت اومد، به من زنگ بزنین و بهشون کمک میکنه».
رسول خادم خیریه گوششکستهها
او یکی از پرافتخارترین کشتیگیرهای ایرانی است که هم مدال طلای المپیک را در کارنامه ورزشیاش دارد و هم چندین مدال طلای جهانی. دکتر خادم علاوه بر موفقیتهای ورزشی در انجام کار خیر هم پیش قدم است. دی ماه 98 بود که تصویری از او، کمیل قاسمی، حسن رحیمی و احسان لشکری از عنوانداران مسابقات جهانی و المپیک در شبکههای اجتماعی در پشت یکوانت پربازدید شد که به صورت ناشناس با حضور در سیستانوبلوچستان به کمک مردم سیلزده رفته بودند. این قهرمان المپیک با تعدادی از پهلوانان این رشته ورزشی، خیریه راه انداختند و در چند سال اخیر، کمکهای انساندوستانهشان را هدفمندانهتر دنبال میکنند.
محسن چاوشی پویشهای اینستاگرامی آقای خاص
یکی از هنرمندان حوزه موسیقی کشورمان، بارها و بارها پستهایی را در صفحه اینستاگرام و توئیترش منتشر و از هوادارانش درخواست کرده تا برای آزادی زندانیان و نجات آنها از چوبهدار کمک کنند. چاوشی این کار را در سکوت رسانهای و بدون سر و صدا در فضای مجازی انجام میدهد و معمولا بعد از چند روز در استوریاش مینویسد: «مبلغ مورد نیاز جمعآوری شد، از همهتون ممنونم». اگر یادتان باشد 20 اسفند 1399 با وحید.م، جوان مخترع اردبیلی که با کمک آقای خاص و طرفدارانش از چوبهاعدام نجات یافت، در همین صفحه گفتوگویی داشتیم.
پرویز پرستویی پیگیر کمپینهای خیرخواهانه
بازیگر کاربلد دنیای سینما و تلویزیون، سالهای طولانی است که به راهاندازی و افتتاح پویشهای خیرخواهانه و انساندوستانه مختلف مشغول بوده و فعالیتهای ارزشمندی در انجام امور نیکوکارانه دارد. او چند وقتی است که با گروه خیریه رسول خادم، همکاری بیشتری دارد. این بازیگر به تازگی علاوه بر طرح کمک به دانشآموزان برای کمک به بیماران کرونایی نیازمند با جمعآوری حمایتهای مالیِ مردمی، توانست تعدادی دستگاه اکسیژن به همراه «مانومتر» خریداری کند و به دست بیمارانی برساند که در منزل خود بستری هستند و به دلایل مختلف، توان بستری شدن در بیمارستانهای مجهز را ندارند.
علی کریمی، نیوشا ضیغمی، آتیلا پسیانی و ....
تعداد زیادی از ستارهها و افراد مشهور هستند که در امور خیریه فعالیت دارند و برای کمک کردن به دیگران کارهای گوناگونی انجام میدهند. در این بین از موسسه خیریه «کمک» که توسط کتایون ریاحی ایجاد شده، انجمن حامیان کودکان کار و خیابان توسط نیوشا ضیغمی و ... بگیرید تا انجمن خیریه حامیان کودکان نقص ایمنی که زیر نظر آتیلا پسیانی اداره میشود. بعضی هم مثل علی کریمی در هر کار خیری که توان داشته باشند و از هر راهی که بتوانند شرکت میکنند؛ با پیراهن فروشی، با مسابقه خیریه و... یا مهدی مهدویکیا، نجمه خدمتی عضو تیمملی تیراندازی، کریم باقری و ... .
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جمهوری چک در اروپای مرکزی قرار دارد و از غرب با آلمان، از جنوب با اتریش، از شرق با اسلواکی و از شمالشرقی با لهستان همسایه است. پایتختش، پراگ نام دارد و از شهرهای مهم آن میتوان برنو، استراوا و پلزن را نام برد. بیشتر مرزهای این کشور کوهستانی است و به دریا راه ندارد. آب و هوای چک نزدیک به آب و هوای کشور خودمان ایران و نزد اروپاییان ملقب به کشور چهار فصل است. کشاورزی در اقتصاد این کشور، نقش مهمی ایفا میکند و عمده محصولات آن، جو و چغندرقند است. دامداری و جنگلداری هم در چک متداول است. جمهوری چک با حدود 11 میلیون جمعیت از جمله مرفهترین کشورهای اروپایی است و مردم آن از سواد اقتصادی بالایی برخوردارند و با وجودی که عضو اتحادیه اروپاست واحد پول آن کروناست که به کرون چک هم معروف است. همچنین جمهوری چک زادگاه فرهیختگانی نظیر میلان کوندرا نویسنده، واسلاو هاولِ نمایش نامه نویس، داوید چرنیِ مجسمهساز و... است. در این پرونده قصد داریم به دانستنیها و جاذبههای کمتر شناختهشده این کشور بپردازیم.
خانههای خانوادگی در فرهنگ چک
روابط خانوادگی مردم این کشور هنوز کمتر تحتتاثیر کشورهای اروپایی قرار گرفته است و بیشتر افراد حتی بعد از ازدواج در کنار اعضای بزرگ خانواده به ویژه پدربزرگ و مادربزرگ زندگی میکنند. در بین مردم چک اینگونه خانهها به «خانههای خانوادگی» شهرت دارد و چند نسل از یک خانواده در آن زندگی میکنند. ارزش خانواده در فرهنگ مردم این کشور به حدی است که دانشگاهها، خوابگاههای خود را در آخر هفته تعطیل میکنند تا به این ترتیب دانشجویان را راهی خانه کنند و اوقات بیشتری را با خانواده سپری کنند. نقش اعضای خانواده در جمهوری چک غالبا ساختار سنتی دارد؛ با این که زنان اجازه کار در این کشور را دارند اما معمولا مردان وظیفه کار کردن و امرار معاش و زنان مراقبت از کودکان و رسیدگی به کارهای منزل را عهدهدار هستند. جالب است بدانید که دولت چک برای تولد هر فرزند تا 4 سال کمک هزینه زایمان به مادران پرداخت میکند. مردان هم بهویژه در شهرهای کوچکتر و روستاها برای مهارتهای فنی و تجارتهایی که نسل به نسل از اجدادشان به آنها رسیده است احترام ویژهای قائل و غالبا به حرفه خانوادگی پایبند هستند.
«کرویه»، لباس ملی مردم چک
در لباسهای سنتی هر منطقه، جنس، رنگ، طرح و اندازه همگی حکایت از فرهنگی دارد که مردم آن طی سالها آن را تجربه کرده اند. لباسهای محلی چک به نام «کرویه» به دو گروه تقسیم میشود؛ سبک غربی در بوهمیا و سبکشرقی در موراویا و سیلسیا. در هر دو منطقه لباس از پشم و پارچه کتانی مناسب برای زمستان تهیه میشود. برای فصلهای گرمتر هم همین لباسها با پارچههای سبک و لطیف مانند ابریشم دوخته میشوند. لباسهای سنتی زنانه شامل دو پیشبند گلدوزی شده و رنگین در جلو و عقب است که از دو طرف پهلو بسته میشود و بلوز سفیدی که در زیر آن پوشیده میشود. چینهای زیبا و توری جمع شده در سرآستینها و یقه، یادآور دوران رنسانس و دامنهای زنگولهای نشان از سبک باروک است. لباسهای رسمی چه برای زنان و چه مردان برای استفاده در مراسم خاص اغلب به زیبایی گلدوزی میشوند. مردم چک هنوز هم با افتخار لباسهای سنتی خود را در جشنهای محلی، عروسیها، جشنوارهها و... به تن میکنند.
مردمی سرد و رسمی
مردم چک در برخورد اول با غریبهها سرد و رسمی هستند و به دست دادن و یک صحبت کوتاه بسنده میکنند. از این که آنها را با نام کوچک خطاب کنند یا احوال پرسی غیررسمی با آنها شود، دلِ خوشی ندارند مگر آن که اجازه این رفتار خودمانی را به طرف مقابل داده باشند. برای وارد شدن به خانهای که دعوت شدهاند اغلب یک هدیه کوچک مثل گل یا یک جعبه شکلات همراه میبرند. البته غیربومیها باید مراقب باشند، چون اگر برای افراد بالاتر از 35 سال گل ببرند از آن برداشت عاطفی و عاشقانه خواهد شد. گل لیلیوم، گل مراسم خاکسپاری است و از جمله هدیههای ممنوعه مردم این کشور است. مهمانان به محض ورود به خانه میزبان باید کفش خود را درآورند و از دمپایی مهمان استفاده کنند. این موضوع حتی در محیطهای کاری و ادارات هم بسیار مرسوم است.
«اسماژنی سیر» در دکههای غذایخیابانی
غذایی را که نباید از آن در این کشور غافل شد «اسماژنی سیر» است که معمولا توسط دکههای خیابانی فروخته میشود. این غذای رولی از پنیر و سیبزمینی سرخ شده، سالاد، نان، سس تارتار یا مایونز تهیه میشود و باب میل علاقهمندان به خوراکیهای پنیری است. غذای اصلی چک در کریسمس، ماهی کپور تازه است که اغلب به صورت سرخ شده و بههمراه سالاد سیبزمینی سرو میشود. معمولا خانوادهها در خانه خود ماهی کپور را در تشتها و وانهایی نگهداری میکنند تا در شب کریسمس، ماهی تازه و با کیفیت داشته باشند. «گنجشک موراوی» یکی از غذاهای مخصوص چک است که برای تهیه آن از گوشت بخشهایی از گنجشگ استفاده میشود که میزان چربی بالاتری دارد. بد نیست بدانید که کشور چک دارای رتبه ششم در زمینه تولید محصولات غذایی ارگانیک در دنیاست و این نشان میدهد تولید محصولات غذایی طبیعی است و سلامت جسمی در این کشور چقدر اهمیت دارد.
ساعت نجومی پراگ و افسانههایش
این ساعت، سومین ساعت نجومی قدیمی دنیاست که هنوز هم پابرجاست. این اثر جذاب در سال 1410 میلادی در میدان «اولد تاون» پراگ نصب شده است و عقربههای آن موقعیت ماه، خورشید، ستارهها و تقویم را نشان میدهد. این ساعت با مجسمههای سبک گوتیک و با نمادی از 4 ویژگی ناپسند مثل غرور، خساست، مرگ و خوشگذرانی مزین شده است. راس هر ساعت، مجسمههایی از 12 حواری از پنجرههای ساعت بیرون میآیند و با حرکتشان به شهر سلام میکنند. در حاشیه ساعت اسکلتی به چشم میخورد که ناقوس را به صدا درمیآورد، مجسمه فرد مغروری که خود را در آینه نگاه میکند، خروس طلایی رنگی که آواز میخواند و صدای ناقوس بزرگ بالای برج توجه هر تازه واردی را به خود جلب میکند. در سال 1961 میلادی اسنادی در این ساعت معروف کشف شد که حاوی اطلاعاتی درباره سازنده ساعت، فرایند تعمیر، بازسازی و آسیبهای واردشده بر آن بود. بر اساس افسانه مشهوری، از آنجا که از همان ابتدا این ساعت نجومی در دنیا نظیر نداشته و در بین مردم محبوب بوده است، مردم پراگ از ترس این که مبادا «هانوش»، سازنده آن چنین ساعتی را در شهری دیگر بسازد، چشمان او را کور میکنند تا این اثر منحصر به فرد تا ابد مختص شهر پراگ باشد! در افسانهای دیگر نقل میشود که با از کار افتادن این ساعت، کشور دچار رنج و سختی میشود و مجسمههای اسکلتی روی ساعت را تاییدی بر این افسانه میدانند.
چشماندازهای رویایی در کشور برجهای قدیمی
شهر پراگ قلب تپنده جمهوری چک است. زمانی که در این شهر قدم میگذارید، چشماندازهای بینظیری را از قبیل برجهای قدیمی مشاهده خواهید کرد. هر طرف را که در پراگ ببینید، بناهایی به سبک گوتیک، باروک، رنسانس و دیگر سبکهای مدرن وجود دارد. به طور کلی پراگ یکی از بهترین مراکز تاریخی را در اروپا دارد که به خوبی آن را حفظ کرده است، مانند کوچههای باریک و میدانهای بزرگ و تماشایی که در هر یک میتوانید خانههای قدیمی و ساختمانهای تاریخی را ببینید که در انتظار کشف شدن هستند. قلعه پراگ، پل چارلز، رودخانه ولدآوا، میدان ونس سالز و ... از جاهای دیدنی این کشور هستند که باعث شدند تا لقب عروس اروپا به آن تعلق بگیرد.
استفاده گردشگری از ارواح!
کلیسا از جمله اماکن مذهبی است که بسیاری برای کسب آرامش روحی و راز و نیاز به سراغ آن میروند اما گاهی این مکان به یک جاذبه گردشگری رمزآلود تبدیل میشود. کلیسای ترسناک «سنت جرج» در جمهوری چک و در روستایی به نام «لاکووا» قرار دارد که تاریخ ساخت آن به سال 920 میلادی باز میگردد. این مکان برای قرنها پذیرای عبادت مردم بود تا این که به دنبال حادثهای تلخ دچار خسارت های جبرانناپذیری شد. در سال 1968 و هنگام اجرای یک مراسم تدفین، سقف کلیسا فروریخت و محلیها شاهد یکی از بدترین کابوسها شدند. این مکان بهتدریج مورد بیتوجهی قرار گرفت و متروکه شد. پس از مدتی هنرمندی به نام «ژاکوب هادراوا» از راه رسید تا ضمن مرمت این کلیسا با ارائه ایدهای عجیب وضعیت کلیسا را بهبود دهد. راهکار این هنرمند در عین کمک به کلیسا، آن را به یک مکان خاص در نوع خود بدل کرد، جایی که وارد شدن به آن، نشستن و دعا خواندن، نیازمند دل و جرئتی فراوان بوده و آن را به یکی از مقاصد گردشگری وحشت تبدیل کرده است. هادراوا مجموعهای از پیکرههای شبحوارِ گچی را مهمان کلیسا کرده و آنها را به صورت پراکنده در میان نیمکتهای صحن کلیسا نشانده است، گویی که این ارواح در حال نیایش هستند. حضور این ارواح سفیدپوش فضای ماورائی عجیبی را به محیط بخشیده است. از زمان اضافه شدن این اثر هنری، این کلیسا به شکلی ناباورانه در جذب بازدیدکننده و گردشگر موفق عمل کرده و گردشگران زیادی از کشورهای مختلف را به سمت خود روانه کرده است. ضمن این که به منابع مالی کلیسا هم کمک زیادی شده است.
منابع این پرونده: kwintessential، tasteofprague،evar، popcornhorror
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جواد نوائیان رودسری – یادم هست یکبار در متنی از محمدحسین جعفریان خواندم که نوشته بود: «کوی طلاب یک محله معمولی نیست؛ پایتخت انقلاب در مشهد است.» به عنوان کسی که دوران کودکی تا جوانیاش را در این محله گذرانده، نام طلاب، با همه کوچه پسکوچههایش، با همه کمبودهایی که حالا بسیاری از آنها مرتفع شده، همیشه برایم نوستالژیک بودهاست. طلاب، یکی از محرومترین محلات مشهد در دوران پیش از انقلاب و دهه 1360، با اسامی آدمهای بزرگی پیوند دارد؛ آدمهایی که با دل و جان انقلاب کردند تا ریشه ظلم را بخشکانند و بعد، مردانه پای حرفشان ایستادند و نترسیدند؛ حتی جانشان را فدا کردند تا ثمره آن همه مجاهدت، بماند و ببالد؛ وقتی نامهایی مانند بابانظر، برونسی، علیمردانی، حسینی محراب، محدثی، بصیر و ... را مرور میکنی، یعنی داری از تاریخ محله طلاب حرف میزنی؛ یعنی از بر و بچههای گردانهای تخریبی که از مشهد به جبههها اعزام میشدند؛ عجیب است، بچههای طلاب همیشه اهل خطرکردن بودهاند. مردم این منطقه محروم، حتی از آزار منافقین نیز، مصون نماندند؛ نمونهاش بمبگذاری مقابل مسجد ولیعصر(عج) در 28 شهریور 1360 که در آن پنج نفر از اهالی این منطقه و از جمله دو کودک به شهادت رسیدند. طلاب این طوری پای انقلاب و آرمانهایش ایستاد. این وسط، نامردی است اگر اسمی از دبیرستان آیتا... کاشانی به میان نیاید؛ دبیرستانی که بالاترین آمار شهدای دانشآموزی کشور را دارد و داستان این افتخار بینظیرش، موضوع نوشتار پیش روی شماست. دبیرستانی که امروزه، در حاشیه بولوار بعثت، جایی در قلب محله طلاب جا گرفته و شاید محصلان مشغول به تحصیل در آن، ندانند که وقتی روی نیمکتهایش لَم میدهند، جای چه دُردانههایی را پر میکنند.
قبل از انقلاب هم، کانون مبارزه بود
دبیرستان آیتا... کاشانی، سه چهار سال قبل از انقلاب تأسیس شد. اول آن را برای ساختمان باشگاه افسران بنا کرده بودند؛ اما خیلیها میگفتند که احداث آن در این منطقه، دلیل دیگری داشتهاست. به هر حال، دلیلش هر چه بود، رژیم ترجیح داد آن را به آموزش و پرورش واگذار کند. بعد از انقلاب، مدرسه را دو بخش کردند؛ یک قسمت شد هنرستان شهید محدث و یک بخش هم دبیرستان آیتا... کاشانی. اما قصه به همینجا ختم نمیشود. برای ساواک مشهد، این دبیرستان حکم بمب ساعتی را داشت؛ هشت ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، در خردادماه 1357، بچههای طلاب که عموماً به این مدرسه میآمدند، دست به یک اعتصاب گسترده زدند؛ حرف حسابشان هم حمایت از نهضت امام خمینی(ره) بود. همین بچهها بودند که بعدها، به خصوص در دی و بهمن همان سال، پرچم انقلاب را در منطقه طلاب بلند کردند و پای کار انقلاب ایستادند.
اولین داوطلب دبیرستانی
جنگ که شروع شد، اولین داوطلبان دبیرستانی شهر مشهد، از همین مدرسه به جبهه اعزام شدند؛ شاید حالا خیلیها که از خیابان ابوذر، پشت سیلوی گندم مشهد، عبور میکنند و نام شهید رضا لیاقت را روی یکی از کوچههای فرعی میبینند، ندانند که او، از بر و بچههای همین دبیرستان آیتا... کاشانی بود. رضا اوایل جنگ راهی جبهه شد و به عنوان اولین شهید دانشآموزی مشهد، پیکرش را روز چهارم دیماه سال 1359 تشییع کردند یا شهید مسعود اختری که یکسال بعد از شهید لیاقت، از همین مدرسه به جبهه رفت و شهید شد و حالا، نامش را روی دبستانی در همان خیابان ابوذرِ پشت سیلوی گندم گذاشتهاند. در آن روزهای پر التهاب، در آن هنگامهای که دفاع از دین و میهن، مرد میدان میخواست، بچههای دبیرستان آیتا... کاشانی راه افتادند که بروند به خط مقدم؛ کم نیست، از سال 1360 تا 1367، درمجموع 650 رزمنده از این دبیرستان به جبههها اعزام شدند و 105 نفر از آنها، ابتدای نامشان به واژه «شهید» مزیّن شد؛ این بالاترین آمار در نوع خودش و در سراسر ایران است. بعضی از آنها را مانند شهید حسینی محراب، خوب میشناسیم، معاون تیپ ویژه شهدا و همرزم و همراه همیشگی شهید کاوه. خیلی از بچههای دبیرستان آیتا... کاشانی، اصلاً در جبهه مرد شدند، استخوان ترکاندند؛ وقتی که میرفتند هنوز پشت لبشان سبز نشدهبود، اما وقتی برگشتند، مردی بودند برای خودشان. سالها قبل، وقتی با یکی از بچههای بسیجی دبیرستان آیتا... کاشانی آن سالها گپ میزدم، برایم تعریف میکرد که شهید برونسی، با موتور گازیاش میآمد به مدرسه و برای جوانان پرشوری که منتظرش بودند، سخنرانی میکرد. یکبار، یکی از بچهها او را نشناخته و راهش نداده بود! میگفت آن جوان، به شهید برونسی گفتهاست که فرمانده هیچ وقت با موتور گازی نمیآید؛ اما او با خنده جواب داده بود: پسرم! من خودم برونسیام! وقتی این خاطرات را مرور میکنیم، به اسم شهید کاوه هم میرسیم. دوستی که از زندگینامه سرداران مطلع بود، میگفت شهید کاوه هم مدتی در همین محله طلاب زندگی کرده و شاید به همین دلیل، دو سه باری گذرش به دبیرستان آیتا... کاشانی افتادهاست؛ برای ثبتنام داوطلبها. مدرسه آیتا... کاشانی شخصیت هم کم نداشتهاست؛ خیلیهایشان را شاید بشناسید، اما معروفترین آنها، دکتر سعید جلیلی است. دبیرستان آیتا... کاشانی را باید دبیرستان شهدا مینامیدند؛ مرکز پرورش آدمهای بزرگ؛ مکانی برای تربیت مردانی که حق را از ناحق تمیز میدادند و پای اعتقاداتشان میماندند. حالا، 33 سال از آن روزهای غرورآفرین گذشته است. خیلیها رفتهاند، اما شهیدان همچنان باقیاند؛ به قول شهید آوینی، «پندار ما این است که ما ماندهایم و شهدا رفتهاند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود بردهاست و شهدا ماندهاند.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ناصری- حتما خبر افتتاح اکسپوی 2020 دبی را که روز جمعه 9 مهرماه رخ داد ، شنیده اید. این اکسپو قرار بود سال گذشته برگزار شود اما کرونا چنان که پرونده همه چیز را به هم پیچید این رویداد بزرگ جهانی را هم به امسال موکول کرد، بدون این که اسمش تغییر کند. اما نکته جالب ماجرا این جاست که طبق گزارش نشریه آمریکایی architectural digest غرفه ایران بین هشت غرفه برتر نمایشگاه امسال قرار دارد. این طور که این نشریه نوشته غرفه ایران با الهام از قصه های هزار و یک شب ساخته شده است. اول برای کسانی که نمیدانند این رویداد جهانی چیست و اسمش به گوش شان نخورده است این را بگویم که با رویدادی با سابقه حدود ۲۰۰ ساله در حد و اندازه های جام جهانی و بازی های المپیک طرف هستید. با این تفاوت که اکسپو هر پنج سال و براساس موضوعی محوری که از پیش تعیین می شود، برگزار می شود و کشورها در غرفه های چند هزار متری که می سازند به نوعی توان هنری، معماری و تکنولوژیک خودشان را به رخ میکشند. این بار هم این رویداد جهانی در دبی برگزار می شود آن هم با موضوع محوری «ارتباط ذهن ها، خلق آینده» . اگر مایل هستید با تاریخچه اکسپوها و مطالب خواندنی درباره این رویداد جهانی آشنا شوید با ما همراه باشید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.