جلوه فضایل حضرت زینب(س) در آثار علمای اهل سنت
دکتر «عایشه بنت الشاطی»، نویسنده و پژوهشگر نامدار مصری، در مقدمه کتاب ارزشمند «زینب، دختر علی(ع)» مینویسد: «من معتقدم دوران جلوه شخصیت زینب(س)، با پایان یافتن این نبرد خونین[واقعه کربلا]، به پایان نرسید، بلکه آغاز دوران او، مصادف با پایان نبرد عاشوراست. از این پس، زینب(س) میبایست بانوان اسیر بنیهاشم را سرپرستی و از علی بن حسین(ع) دفاع کند. اگر زینب(س) نبود، احتمالاً زینالعابدین(ع) به شهادت میرسید و با شهادت او، امامت اهلبیت(ع) پایان مییافت.»جلوههای فضایل بانوی کربلا، حضرت زینب کبری(س)، تنها در آثار نویسندگان و علمای شیعه، انعکاس پیدا نکرده است. علمای اهلسنت نیز، به مناسبتهای مختلف، به شرح و تبیین جایگاه والای آن بانوی بزرگوار پرداخته و شخصیت تابناک آن حضرت را، با عالیترین مضامین، ستودهاند. این ستودنها، به پژوهشگران و علمای معاصر اهلسنت، مانند دکتر «عایشه بنتالشاطی» محدود نمیشود؛ در میان علمای بنام اهلسنت، در گذشته و حال، بسیارند کسانی که در آثارشان، به ویژگیهای شخصیتی حضرت زینب(س) اشاراتی کرده و درباره مقامات پیامآور عاشورا، فصلها پرداختهاند.از میان این عالمان، میتوان به «جلالالدین سیوطی»، «ابناثیر»، «ابن اعثم کوفی» و «محمد غالب» اشاره کرد. آنچه بیشتر در آثار علمای اهلسنت، درباره ویژگیهای شخصیتی حضرت زینب(س) به چشم میخورد، مربوط به قدرت بیان و خطابههای غرّای آن حضرت در دربار ابنزیاد و یزید است. با این حال، توجه به این خطابهها، مانع از پرداختن نویسندگان و علمای اهلسنت به دیگر فضایل حضرت زینب(س) نشده است و آنها، با وجود محدودیت منابع، تلاش فراوانی برای معرفی فضایل و کرامات آن حضرت، در آثارشان، مبذول داشتهاند.
عایشه بنتالشاطی و کتاب «زینب، دختر علی(ع)»
در میان آثاری که توسط نویسندگان و پژوهشگران اهلسنت درباره زندگی و شخصیت حضرت زینب(س) به رشته تحریر درآمده است، بیتردید، کتاب «زینب، دختر علی(ع)» اثر دکتر «عایشه بنتالشاطی»، جایگاهی ویژه و کمنظیر دارد. این کتاب که توسط بانویی فاضل و دانشمند نوشته شده، وقایع دوران زندگی حضرت زینب(س) را، با نثری ساده و روان، برای مخاطبان شرح داده است. شیوه تنظیم و ارائه وقایع زندگی حضرت زینب(س) در این کتاب به گونهای است که حتی تعدادی از نویسندگان معاصر کشورمان، در تدوین و نگارش زندگی بانوی کربلا، از آن استفاده کردهاند. نام کامل این کتاب به زبان عربی، «السیدة زینب عقیلة بنی هاشم» است. دکتر «بنتالشاطی» در بخشی از مقدمه این کتاب مینویسد:«زینب(س)، پس از نبرد کربلا، مدتی طولانی زنده نماند؛ چرا که مصیبتهایی که به وی رسید، بسیار طاقتفرسا بود. لیکن در همین مدت کوتاه، توانست در جان مسلمانان، چنان آتش حزنی برافروزد که شراره آن تا امروز روشن است.»(شیرزن کربلا؛ ص12) او کتاب را با معرفی خاندان رسولخدا(ص) که خاستگاه و مهد پرورش حضرت زینب(س) است، آغاز میکند و وقایع زندگی آن حضرت را، تا ورود کاروان اسیران به کوفه، یک به یک برمیشمارد و آنها را با جملات سراسر احساس و ارادت خود نسبت به بانوی کربلا و خاندان رسولخدا(ص)، میآراید. این کتاب ارزشمند، چند بار به زبان فارسی ترجمه و به زیور طبع آراسته شده است.
فضایل حضرت زینب(س) در آثار دانشمندان معاصر اهل سنت
از دیگر نویسندگان معاصر اهلسنت که در آثارشان به بیان ویژگیهای شخصیتی حضرت زینب(س) پرداختهاند، میتوان به «محمد فرید وجدی»، نویسنده کتاب ارزشمند «دایرة المعارف القرن العشرون» اشاره کرد. وی در جلد چهارم کتاب خود، ذیل عنوان «زینب»، مینویسد:«زینب(س)، دختر علی بن ابی طالب(ع)، از جمله زنان با فضیلت و بزرگواری است که دوراندیشی و فکر با عظمتی داشت. او همراه برادرش حسین بن علی(ع) در واقعه کربلا حضور داشت و به دستور یزید بن معاویه، آن بانو را، به همراه دیگر اسرا، به شهرهای مختلف و سپس به شام بردند که در شام، زینب(س) در برابر یزید خطبهای غرا ایراد کرد.» «محمد فرید وجدی»، سپس متن کامل خطبه حضرت زینب(س) در شام را آورده و به شرح و توضیح فرازهایی از آن پرداخته است. «محمد غالب»، دانشمند شافعی مذهب مصری نیز، از جمله عالمان اهلسنت است که در شماره 27 مجله «الاسلام»، درباره مقام و فضایل حضرت زینب(س)، مقالهای مفصل و ادبی را منتشر کرده است. وی در بخشی از این مقاله، مینویسد:« یکی از بزرگ ترین بانوان اهلبیت(ع)، از نظر حسب و نسب و از بهترین بانوان طاهره که دارای روحی بزرگ و مقام تقوا و آینه تمام نمای رسالت و ولایت است، حضرت سیده زینب(س) دختر علی بن ابی طالب(ع) است که به نحو کامل، او را تربیت کرده بودند و از علم و دانش خاندان نبوت، سیراب شده بود؛ به حدی که در فصاحت و بلاغت، یکی از آیات بزرگ الهی محسوب میشد و در حلم، کَرَم، بینایی، بصیرت و تدبیر کارها، در میان خاندان بنیهاشم و بلکه عرب، مشهور بود و جمال، جلال، سیرت، صورت، اخلاق و فضیلت را، یک جا در خود جمع کردهبود. شبها در حال عبادت و روزها، روزه بود و به تقوا و پرهیزگاری شهرت داشت.»«محمود احمد منصور»، استاد تفسیر دانشگاه الازهر، که چند سال قبل، دار فانی را وداع گفت نیز در مقالهای شیوا و مستدل که با عنوان «السیده زینب، رضیا... عنها»، در مجله «منبرالاسلام»، شماره 28، مورخ جمادیالاول سال 1390 هـ.ق منتشر شده است، ضمن اشاره به خطبههای غرای بانوی کربلا، به تجلیل و ستایش از شخصیت آن حضرت میپردازد و مینویسد:«هنگامی که زینب[(س)] متولد شد، اصحاب و بنیهاشم برای عرض تبریک میلاد این گل تازه شکفته خاندان رسولخدا(ص)، به منزل آن حضرت رفتند. در جبین نورانی این طفل با برکت، نشانهای از بزرگواری اجداد طاهرش نمایان بود و این، باعث شادی حاضران میشد؛ اما در همان حال، سایهای از غم، گهواره او را احاطه کرده بود؛ سایهای که دلیل آن، رسیدن خبری از غیب بود که از آینده پر رنج و درد زینب[(س)] در واقعه کربلا و پس از آن خبر میداد.»
فضایل بانوی کربلا در آثار قدمای اهلسنت
«جلالالدین سیوطی»، متوفی به سال 884 هـ.ش، از عالمان نامدار اهلسنت محسوب میشود که رسالهای درباره شخصیت و ویژگیهای اخلاقی حضرت زینب(س)، به رشته تحریر درآورده است. این رساله، «رساله زینبیه» نام دارد. «سیوطی» در نوشتار خود، پس از بیان ویژگیهای نَسَبی و شخصیتی حضرت زینب(س)، بانوی کربلا را از اصحاب رسولخدا(ص) و کسانی که از آن حضرت حدیث نقل کردهاند، بر میشمرد و مینویسد:«زینب(س) در زمان جدش، رسول خدا(ص) پا به عرصه گیتی گذاشت و در دامن آن حضرت پرورش یافت.زینب(س)، بانویی باهوش، توانا، دوراندیش و دارای قلبی پرقوت و صلابت بود.» «سیوطی» در رساله خود، حضرت زینب(س) را بانویی با فضیلت و بزرگوار میداند که همراه برادرش در کربلا حضور پیدا کرد و پس از آن، با بیانات آتشین و کوبندهاش، اقتدار امویان را به شدت تهدید کرد. افزون بر «سیوطی»، «علی بن محمد بن اثیر»، در کتاب مشهور «اُسدالغابه فی معرفه الصحابه»، پس از ذکر نام حضرت زینب(س) در زمره اصحاب رسولخدا(ص)، درباره آن بانوی با کرامت، مینویسد:«زینب دختر علی بن ابی طالب، رضیا... عنهما، از قریش و بنیهاشم است. مادرش فاطمه(س)، دختر رسولخدا(ص) است. او دوران حیات پیامبرخدا(ص) را درک کرد. زینب(س) بانویی پارسا و دانا بود که پدرش علی(ع)، او را به عقد پسرعمویش، عبدا... بن جعفر درآورد. زینب(س) همراه با برادرش حسین(ع) به کربلا رفت و با او بود تا وقتی که برادرش به شهادت رسید. پس از آن، زینب(س) را به دمشق بردند و او در حضور یزید، خطابهای غرّا ایراد کرد که در تاریخ معروف است.»(اسدالغابه، ج7؛ ص133)بسیاری از علما و نویسندگان اهلسنت، در آثار تاریخیشان، ضمن شرح وقایع قبل و بعد از واقعه عاشورا، درباره حضرت زینب(س) مطالبی ارائه کردهاند. «ابن اعثم کوفی» در جلد پنجم کتاب مشهور «الفتوح» به شرح برخی از ویژگیهای شخصیتی حضرت زینب(س) از زبان راویان واقعه کربلا و نیز وقایع پس از آن پرداخته و به نقل از «خزیمه اسدی» نوشته است:«زینب(س) در برابر یزید ایستاده بود. به او نگاه کردم. به خدا قسم تا آن روز بانویی به فصاحت بیان و شجاعت زینب(س) ندیده بودم. طوری سخن میگفت، گویی با زبان پدرش علی بن ابیطالب – رضیا... عنه – سخن میگوید.»(الفتوح؛ ص121) نفوذ کلام حضرت زینب(س)، بسیاری از ادیبان و نویسندگان مسلمان و نیز، پژوهشگران عرصه ادبیات عرب را واداشته است تا خطبههای بانوی کربلا را به عنوان نمونهای کامل، ثبت و ضبط و به گردآوری آنها مباهات کنند. به عنوان نمونه، «احمد بن ابیطاهر»، مشهور به «ابنطیفور»، بخش مهمی از کتاب مشهور خود، «بلاغات النساء» را، به خطبههای حضرت زینب(س) اختصاص داده و آنها را در زمره بهترین خطبههای شنیده شده در تاریخ ادبیات عرب، برشمرده است.