سیامک مدیرخراسانی از جمله نام های پرتکرار دستگاه قضایی در پرونده های مطرح و جنجالی سال های اخیر است. کسی که می توان او را صندوقچهای از ناگفتههای پروندههای جنجالی و بزرگی مثل پرونده کهریزک، اختلاس از بیمه ایران، معاون اول رئیس دولت دهم و حتی خود رئیس دولت دهم دانست. «مدیرخراسانی» که سال گذشته بازنشسته شد در گفت و گویی مشروح با خبرگزاری تسنیم به بیان ناگفته های خواندنی از دوران 30 ساله خدمتش به خصوص پرونده های جنجالی اخیر پرداخته است که خلاصه ای از آن را می خوانید.
تخلفات پرونده کهریزک محرز بود اما برخی لایه های آن قابل بیان نیست
مدیرخراسانی درباره پرونده جنجالی قضات بازداشتگاه کهریزک نیز گفت: آن پرونده لایههای زیادی داشت که اساساً برخی از آن ها را نمیشود بیان کرد. تخلفات در این پرونده محرز بود. دادستان یک شهر باید بر نیروهای زیر دست خود نظارت داشته باشد و نبود و نمیدانم پذیرفته نیست. در این پرونده با توجه به تحقیقاتی که انجام شده است برای دادگاه محرز شد که تخلفاتی صورت گرفته است. وی درباره حکم جنجالی 200 هزارتومانی که برای مرتضوی در این پرونده صادر کرده بود، توضیح می دهد: «در حکم دادگاه، انفصال دایم از خدمات قضایی، پنج سال انفصال از خدمات دولتی و 200 هزار تومان جزای نقدی صادر شده بود که همه فقط 200 هزار تومان را بزرگ کردند اما ندیدند کسی که در این شهر دادستان بوده و تقریباً حرف اول را میزده، محاکمه و به انفصال دایم از خدمات قضایی محکوم شده است. انفصال دایم از خدمات قضایی برای یک قاضی مانند حکم اعدام است. هیچ کس این دو مورد انفصال را نگفت و ندید و فقط گفتند چرا به 200 هزار تومان محکوم شده است.» وی ادامه می دهد: «قاضی تابع قانون است. قانوناً آقای مرتضوی از بابت معاونت در تنظیم گزارش خلاف واقع باید به 20 هزار تومان محکوم میشد و حرف دیوان عالی کشور درست بود اما چون گفتیم «سبب اقوی از مباشر» است، قانون اجازه میدهد حداکثر را در نظر بگیریم و ما 200 هزار تومان را در نظر گرفتیم.»
به این نتیجه رسیده بودم که هیچ ارتباط دوستانهای با سعید مرتضوی نداشته باشم
مدیرخراسانی درباره رابطه خود با سعید مرتضوی در دوره ای که دادستان تهران بود، می گوید: «...با توجه به روابطی که [مرتضوی» در دادسرا با قضات داشت، به این نتیجه رسیده بودم که هیچ ارتباط دوستانهای با ایشان نداشته باشم. به نظرم میرسید اگر با آقای مرتضوی ارتباط نداشته باشم هم به نفع خودم است هم به نفع پرونده؛ مگر این که یک جاهایی به صورت رسمی یکدیگر را میدیدیم وگرنه هرگز نه من پیش ایشان رفتم و نه ایشان پیش من آمده است.» این قاضی بازنشسته درباره نوع روابطی که مرتضوی با قضات داشت، توضیح می دهد: «نظراتی داشت که در پروندهها به قضات منتقل میکرد. به همین خاطر ترجیح میدادم هیچ رابطه دوستانهای با ایشان نداشته باشم و فقط دوری کنم و هیچ رابطه دوستانهای هم با هم نداشتیم...».
می دانستم احضار احمدی نژاد تبعات دارد
مدیرخراسانی درباره پرونده جنجالی احمدی نژاد هم توضیح می دهد: «من عقیده داشتم و دارم، با تخلفات افراد تا وقتی در رأس قدرت هستند باید برخورد شود...وگرنه اگر بخواهیم بعد از بازنشستگی یا برکناری از مسندی که در آن مسند مرتکب تخلف شدند برخورد کنیم، هیچ فایدهای ندارد و شلاق به جنازه زدن است؛ غیر از این که اعتماد مردم را خدشهدار میکند هیچ فایده دیگری ندارد...واقعاً با اعتقاد به این که باید به تخلفات افراد مسئول در زمان مسئولیتشان رسیدگی شود، آقای احمدینژاد را احضار کردم.
خودم هم میدانستم تبعات دارد و حتماً یک جنجالی به پا میشود.» وی درباره تبعات این احضار می گوید:«پرونده را خواستند و من توضیح دادم. قبلاً پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شده بود و دیوان شعبه 76 را صالح به رسیدگی دانسته بود. قبلاً همه کارها به صورت قانونی انجام شده بود. هیچ تخلفی از ناحیه دادگاه در آن پرونده انجام نشد و تمام اقدامات ما قانونی بود. اظهارات شکات و دلایل را گرفته بودیم و بعد از این که همه این کارها را کردیم و دیوان عالی کشور اعلام کرد این جرایم عادی رئیس جمهور و در صلاحیت شعبه 76 است، ما وارد رسیدگی شدیم. زمانی که ما به رئیس جمهور ابلاغ کردیم، انتخابات انجام و آقای روحانی انتخاب شده بود که آقای احمدینژاد احضار را رسانهای کرد و برگ اخطاریه ما را روی سایت دولت گذاشتند.»
احمدی نژاد را احضار کردیم اما نیامد
مدیرخراسانی درباره شکایت کمیسیون اصل 90 قانون اساسی از احمدی نژاد و سرنوشت آن اظهارمی کند:«(دراین پرونده) احضارش کردیم اما نیامد. قانوناً باید بعد از آن جلسه دادگاه تشکیل میشد اما گفتند پرونده نقص دارد که همانطور ماند و کار ما تمام شد.»
معتقد بودیم محمدرضا رحیمی رهبری شبکه کلاهبرداری را بر عهده دارد
او درباره پرونده محمدرضا رحیمی معاون اول دولت دهم نیز می گوید: «ما در ارتباط با آقای رحیمی معتقد بودیم ایشان رهبری شبکه کلاهبرداری را بر عهده داشته است و 15 سال حبس صادر کردیم اما دیوان عالی کشور چنین اعتقادی نداشت و به پنج سال کاهش یافت.
پیشنهاد رشوه به قاضی یک امر بسیار طبیعی است
وی پیشنهاد رشوه به قاضی پرونده را «یک امر بسیار طبیعی» می داند و درباره پیشنهادهای رشوه ای که به خود وی شده است، اظهار می کند: «یک چیز بسیار طبیعی بود. موارد بسیاری وجود داشت اما بیشترین پیشنهاد رشوه مربوط به پرونده اختلاس از بیمه ایران بود ولی هیچ وقت حتی گوش هم نمیدادم. پیشنهادهای رشوهای که در این پرونده میشد، به انحای مختلف و از ناحیه متهمان بود.»
او درباره رسیدگی به پروندههای مطبوعاتی می گوید:«در 10 سالی که مدیران مسئول مطبوعات را محاکمه کردم، فکر کنم یک یا دو مورد حکم به توقیف دادم که یک مورد مربوط به روزنامه بهار بود. چون معتقدم مطبوعات باید فضای آزادی داشته باشند در انتقاد و نقد و نشان دادن راه حل و مطبوعات را سلاح جامعه میدانستم، در پروندههای مطبوعاتی سختگیری نمیکردم...همیشه با هیئت منصفه مطبوعات بحث میکردم که اگر قرار باشد بر سر منبع خبر به مطبوعات سخت بگیریم شاید یک روزنامه 16 صفحهای، بیشتر از هشت صفحه نتواند چاپ کند.»
به نظر من مرحوم آقای موسوی اردبیلی از همه بهتر بود
او به این سوال که «سیاستهای کدام یک از روسای دستگاه قضایی پس از انقلاب اسلامی را در راستای پیشبرد اهداف این دستگاه، مثبت ارزیابی میکنید؟» این طور پاسخ می دهد: «به نظر من مرحوم آقای موسوی اردبیلی از همه بهتر بود زیرا یک قاطعیت خاصی داشت و در راستای رفاه کارکنان و قضات دستگاه قضایی قدم های خوبی برداشت. آدم بسیار روشن و زحمت کشی بود. بعد از مرحوم آیتا... اردبیلی، من آقای آملی لاریجانی را نسبت به دو رئیس دیگر ترجیح میدهم. آقای آملی لاریجانی اقداماتی که در قوهقضاییه انجام داد بسیار موثر بود...».
حقوق قاضی با 30 سال سابقه چقدر است؟
وی درباره حقوق قضات نیز توضیح می دهد: «من زمانی که سر کار بودم، با حقوق 9 میلیون و 80 هزار تومان بازنشسته و با 20 هزار تومان هم استخدام شدم. معمولاً قوه قضاییه اضافه کاری بسیار کمی دارد و اصلاً قابل گفتن نیست. نهایتاً به یک کسی 12 تا 13 ساعت اضافه کار بدهند. به خاطر نبود بودجه به قضات اضافه کار داده نمیشود. با این که سنگینترین پروندهها را رسیدگی کردم، یادم نمیآید بیشتر از 15 ساعت در ماه اضافه کار بگیرم. زمانی هم که بازنشسته شدم، برای دعوت مجدد به کار، قرارداد بستند که 80 درصد حقوق بازنشستگی را بگیرم که حدود هفت میلیون و 200 هزار تومان میشد.» مدیر خراسانی با بیان این که «اگر قضات پروندهها را به خانه نبرند، کار دستگاه قضایی مختل میشود» می گوید: «زمانی که در دادگستری بودم، یکی از پروندههایم بیش از 100 هزار ورق داشت. پرونده اختلاس از بیمه ایران زمانی که به شعبه ارجاع شد، حدود سه هزار برگ بود و روزی که من رأی دادم، 36 هزار برگ بود...برای پرونده بیمه، 405 برگ رأی دست نویس نوشتم که 200 برگ تایپ شد.»
از ناحیه قوهقضاییه، سفارشها تقریباً صفر بود
مدیرخراسانی در پاسخ به این سوال که «در پروندههای شخصیتهای معروف و دولتی، چقدر به شما سفارش میشد؟ و چقدر از این سفارشها را قبول میکردید؟» می گوید: «تقریباً از ناحیه قوهقضاییه، سفارشها صفر بود. رئیس قوهقضاییه (آملی لاریجانی) که بر پروندههای شعبه 76 نظارت داشت، راجع به هیچ کسی به من توصیه نکرد؛ هیچ کس. درباره پرونده سوال میکرد و بحث میکردیم که چرا این طور رأی دادهام و دلیلم چه بوده است برای صدور برائت یا محکومیت ولی ایشان هرگز به من نگفت که فلانی را محکوم یا آزاد کن...حتی در پرونده آقای احمدینژاد هم ایشان توصیهای به این کیفیت نداشت. همیشه وقتی سر قضایایی بحث میکردیم، ایشان میگفت که "در روز قیامت خودت باید جواب بدهی. بینی و بینا...، بین خودت و خدای خودت به هرچه رسیدی، رأی بده" میگفت کسی که در روز قیامت باید جواب بدهد شما هستید نه من.» وی در همین باره افزود: «ممکن بود از یک جای دولتی کسی به عنوان واسطه بیاید ولیکن از ناحیه دستگاه قضایی در 10 الی 12 سالی که پروندههای کارکنان دولت را رسیدگی کردم، سفارش و توصیهای به من نشد...بنابراین مسئولان قوهقضاییه هیچ وقت درباره شخص یا پروندهای سفارش و توصیه نمیکردند و شاید هم دلیلش این بود که من به حرف کسی گوش نمیکردم.»