ایران درباره مصادره دو میلیارد دلار از دارایی هایش به طور رسمی از آمریکا به دیوان دادگستری بین المللی شکایت کرد تا پرونده این چالش وارد مرحله جدیدی شود. در گفت وگو با دکتر علی ماروسی رئیس شورای مدیران- مرکز حقوقی و داوری لاههHCLA به بررسی روند رسیدگی به این پرونده، چشم انداز حقوقی این دعوی و ضمانت های اجرایی آرای دیوان به ویژه با توجه به مطرح شدن امکان وتوی آرای دیوان از سوی اعضای دائم شورای امنیت پرداختیم.
آیا برای آغاز رسیدگی لاهه به شکایت ایران موافقت آمریکا هم شرط است؟
در خصوص آغاز روند رسیدگی چون بر اساس بحث صلاحیتی ناشی از ماده 21 عهدنامه مودت بین 1955 بین دو کشور است لذا در این مرحله الزامی به توافق طرفین برای ارجاع موضوع ندارد- چون قبلا دو طرف ( ایران و آمریکا )صلاحیت دیوان را در خصوص موضوعات تحت شمول عهدنامه مودت پذیرفته اند- ولی این که آیا ماهیت مورد اختلاف مشمول عهدنامه مودت است یاخیر؟ بحثی است که دیوان در زمان تصمیم گیری در خصوص موضوعات صلاحیتی بدان ورود پیدا می کند. به عنوان نمونه ایران، پرونده سکو های نفتی را نیز بر اساس عهدنامه مودت علیه آمریکا در دیوان مطرح کرد و دیوان هم صلاحیت خویش را درباره رسیدگی به موضوع در آن پرونده احراز کرد.
روال رسیدگی به چه صورت خواهد بود و به نظر شما چه مدت زمان می برد؟
روال بدین صورت است که به محض ثبت دادخواست، دفتر دیوان دادخواست ایران را به طرف مقابل ابلاغ و معمولا در آن ابلاغ زمانی برای پاسخ گویی طرف تعیین می کند، ولی این بدان معنی نیست که طرف مقابل حتما باید در آن فرصت زمانی جواب بدهد، بلکه در یک بازه زمانی می تواند تقاضای تمدید مهلت کند.اگر با استاندارد دیوان داوری دعاوی ایران و آمریکا به قضیه نگاه کنیم متاسفانه چندین سال طول می کشد. ولی بر اساس روند حاکم بر دعاوی بین المللی که اصل رسیدگی سریع مد نظر هست، معمولا دیوان زودتر می تواند به موضوع رسیدگی کند، البته بستگی دارد که طرف مقابل کی جواب بدهد. به محض دریافت جوابیه طرف مقابل، نکته بعدی این است که آیا ایران می خواهد به دفاعیه آن ها جواب بدهد یا خیر. این روند تبادل لوایح گاهی طولانی است.البته اگر بحث تقاضای دستور موقت باشد (که بر اساس آن ایران خواستار جلوگیری از هزینه کردن این مبلغ و توقیف آن خواهد شد ) معمولا دیوان زود باید تصمیم بگیرد. ولی در اعلامیه منتشر شده دیوان این بحث صراحت ندارد.
استناد به قرارداد 1981 الجزایر تا چه حد می تواند در این پرونده مفید باشد؟ آیا ایران می تواند به این قرارداد هم در این دعوی استناد کند؟
این دعوی هیچ ارتباطی به آن بیانیه ندارد و هیچ استنادی هم به آن نمی شود، چون مرجع صالح برای موضوعات ناشی از بیانیه 1981 الجزایر، دیوان داوری ایران- آمریکاست که آن هم مقید به زمان بود- بنابراین اصلا بحث بیانیه در نزد دیوان بین المللی دادگستری مطرح نیست.
درباره سوابق چنین پرونده هایی، مشابه این مسئله بین آلمان و ایتالیا مطرح بوده و دیوان به نفع کشوری که اموالش مصادره شده رای داده. اساسا رویه دیوان در این خصوص به چه صورت است؟
یک نکته جالب این که یک روز قبل از ثبت پرونده ایران نزد دیوان، کشور گینه هم یک دعوایی را در خصوص بحث مصونیت مقاماتش علیه فرانسه نزد دیوان ثبت کرد. البته موضوعات متفاوت است. در خصوص رویه دیوان هم باید عرض کنم که رویه دیوان بستگی به موضوع دعوی دارد. در این خصوص آرای زیادی در دیوان بوده است،از جمله آرای صادره مشابه که مطرح می شود رای آلمان -ایتالیا است که در ایران زیاد به آن اشاره می کنند ولی آن رای فقط در بحث مصونیت قابل اشاره است.ولی ما آرایی مثل LaGrand- Avena case داریم دو پرونده که یکی را آلمان و یکی را مکزیک در خصوص حقوق کنسولی اتباع محکوم شده تحت قوانین آمریکا( محکوم به اعدام) نزد دیوان مطرح کردند- و دیوان در آن به مسائل بسیار مهمی در خصوص نقش دستگاه قضایی آمریکا و بحث قوانین داخلی و تعهدات بین المللی اشاره کرد که به نوعی نشان دهنده نگاه دیوان است. ولی با وجود صراحت ماده 38 اساسنامه دیوان در خصوص منابع حقوقی قابل اجرا در روند رسیدگی، این تفسیر حقوقی از ماده 59 اساسنامه دیوان هم وجود دارد که شاید دیوان الزامی به پیروی از آرای قبلی ندارد.
پیشتر در بحث اسرائیل و فلسطین و ارجاع آن به لاهه نیز برخی نشریات اشاره کرده بودند که شورای امنیت وابسته به سازمان ملل متحد این قدرت را دارد که روند آغاز تحقیقات یا ادامه آن در دیوان را به مدت 12 ماه به تعویق بیندازد و این تعویق بر اساس بند هفتم منشور سازمان ملل می تواند بار ها تکرار شود. به این ترتیب به عنوان مثال دولت آمریکا با استفاده از حق وتو در شورای امنیت در حالی که عضویت در دادگاه لاهه را نیز نپذیرفته، می تواند به تنهایی تمامی مصوبات این دادگاه را زیر سوال ببرد و از تحقیقات درباره پرونده های مختلف جلوگیری کند.چنین مسئله ای درست است؟
ارتباطی بین این موضوعات نیست. بحث اجرای آرای دیوان یک بحث دیگر است- ما نمونه رای دیوان در پرونده نیکاراگوئه را داریم که علیه آمریکا بود هیچ وقت اجرا نشد، این که رای صادر شود آمریکا اجرا نکند در عمل امکان دارد.
و اگر اجرا نکند چه ضمانت بین المللی دارد؟ آیا شورا ی امنیت می تواند به بحث ورود کند و محکوم را تحت فشار قرار دهد؟
خلاصه این که اگر آمریکا حاضر شود که هزینه سیاسی آن را بپردازد که از اجرا استنکاف کند بعد از ساز و کار شورا به نفع خود استفاده کند می تواند این کار را انجام دهد. می تواند از اجرا استنکاف کند مثل قضیه پرونده نیکاراگوئه و در صورت اصرار ایران و رفتن به شورای امنیت می تواند از ساز و کار شورای امنیت در استنکاف از اجرا استفاده کند.
یعنی وتو کند؟
طرفین دعوی مطابق بند 1 ماده 94 منشور سازمان ملل و ماده 59 اساسنامه دیوان، متعهد به متابعت از آرای دیوان هستند. چنان چه کشوری از اجرای تعهداتی که به موجب رأی صادر شده از دیوان استنکاف کند، طرف دیگر حق خواهد داشت، به شورای امنیت شکایت کند و شورای امنیت در صورت ضرورت توصیه یا تصمیماتی اتخاذ می کند (بند 2 ماده94 منشور).در خصوص این که اگر یکی از اعضای دائم شورای امنیت در دیوان محکوم شود و به رأی عمل نکند و موضوع به شورا بکشد، آن گاه آن عضو دائم خواهد توانست با استفاده از حق وتوی خود، عملاً رأی دیوان را بلااثر کند یا خیر محل بحث های زیادی است.به طور کلی در خصوص عدم اجرای حکم، حقوقدانان اشاره می کنند به وضعیت رای نیکاراگوئه که توسط آمریکا اجرا نشد وحتی وقتی موضوع نزد شورای امنیت مطرح شد در 28 اکتبر 1986 آمریکا مجدد وتو کرد. این آن چه که به قول معروف نوشتار و مستندات است. ولی حقوق فقط در نوشته ها نیست- حقوق ماهیت تفسیر دارد و تغییر- در هر موضوع ده ها نظر مخالف مطرح است.شما به همین رای دیوان عالی آمریکا درباره مصادره دو میلیارد دلار از دارایی های ایران توجه کنید، حتی رئیس خود دیوان عالی مخالف است و در رد رای اکثریت استدلال کرده است پس استراتژی حرفه ای این است که نباید مقید به یک رای و یا تفسیر ارائه شده از یک رای و یا مفاد قانونی در خصوص بحث اجرای رای دیوان بین المللی دادگستری بود. لذا از همین الان باید در این زمینه پویا بود و ادبیات سازی کرد. حتی با این استدلال که استفاده از حق وتوی یک عضوی که محکوم شده با هیچ اصلی از اصول حقوقی سازگاری ندارد.نتیجه ای که از این وضعیت می گیریم این است که بسیار خوشحالیم وقتی نظرات زیاد حقوقدانان ایرانی را می بینیم مهم این نیست که همه درست است و یا اشتباه- مهم این است که نوعی پویایی در جامعه حقوقی هست تا با استاندارد های بین المللی به موضوعات نگاه کند. این یعنی جامعه حقوقی زنده است و البته انتظار است که بعد از حدود 36 سال درگیر بودن در بیشترین دعاوی بین المللی، می توانستیم از تیم حقوقدانان داخلی دارای تجربه بین المللی برای دفاع از پرونده ها استفاده کنیم. ولی به هر دلیلی ظاهرا هنوز به آن مرحله نرسیدیم و هنوز از توان وکلای انگلیسی و فرانسوی و آمریکایی برای دفاع از پرونده های ملی استفاده می شود. امید است که با اعتماد بیشتر به حقوقدانان کشورمان و آموزش بیشتر در سطح بین المللی شاهد شکوفایی بیشتر جامعه حقوقی در سطح جهان باشیم.در هرصورت این پرونده یکی از زمینه هایی است که امید می رودجامعه حقوقی کشور با درگیر شدن در مسئله و همچنین رسانه ها و دستگاه دیپلماسی نیز با ایجاد فضای مناسب و ادبیات سازی بتوانند در استیفای حقوق کشور گام بردارند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمودرضا خاوری مدیر عامل پیشین بانک ملی که به کانادا فرار کرد، با شریک مالی خود به اختلاف رسید و از وی در دادگاهی در اونتاریو شکایت شده است.به گزارش فارس، پایگاه بلومبرگ روز جمعه از درگیری قضایی «محمود رضا خاوری» در کانادا خبر داده و نوشته است که وی و پسرش با شریک اقتصادیشان به اختلاف برخورد کردهاند. خاوری مدیر عامل پیشین بانک ملی ایران است که در سال 1390 در پی اتهام دست داشتن در فساد مالی، به کانادا فرار کرد.به نوشته بلومبرگ، «سام میزراهی» یکی از شناختهشدهترین ساختمانسازهای کانادا، شریک «خشایار خاوری» فرزند مدیر بانکی فراری ایرانی است. اسناد دادگاه اونتاریو نشان میدهد که خاوری پدر از سرمایهگذاران اصلی دو پروژه آپارتمانسازی میزراهی است. بنا بر این گزارش، میزراهی ادعا کرده است که بعد از بروز اختلاف در پروژه، خاوری با وی تماس گرفته و تهدید کرده است که اگر میلیونها دلار به او نپردازد، خانه وی را آتش زده و آبرویش را میبرد. البته هنوز این ادعا اثبات نشده و دادگاه در حال بررسی این پرونده است. موضوع اصلی در این پرونده، به معاملهای بازمیگردد که بین میزراهی و خشایار انجام شده و هدف از آن تأمین سرمایه برای دو پروژه لوکس آپارتمانسازی در منطقه ثروتمند «یورکویل» تورنتو بوده است. در اسناد پرونده شرح داده شده است که چطور این مشارکت با مشکل مواجه شده و نهایتا طرفین بر سر مالکیت بر ساختمانها و سود حاصل از پروژه به اختلاف خوردهاند. فرزند خاوری در دادگاه ادعا کرده است که پدرش تماسی با میزراهی نداشته و وی دروغ میگوید. به نوشته بلومبرگ، نه خشایار و نه محمود خاوری در پاسخ به درخواست های متعدد این پایگاه خبری، حاضر به اظهار نظر در این رابطه نشدهاند. بلومبرگ به خانه خاوری در تورنتو هم سر زده، اما کسی در را باز نکرده است.خشایار به همراه میزراهی جزو مدیران شرکت بوده است و اول هم او بوده که از شریک خود شکایت کرده است. وی مدعی است که میزراهی آنها را فریب داده، سرمایهها را بد هزینه کرده و نتوانسته به درستی شرکت را مدیریت کند. وی مدعی است که او سود شرکت را طلبکار است و میزراهی باید دستکم 81 میلیون دلار آمریکا به او بپردازد. خشایار خاوری میگوید: میزراهی از پروژههای دیگر از جمله آپارتمان «وان» که قرار است بلندترین برج کانادا باشد هم به وی بدهکار است.در مقابل میزراهی میگوید خشایار و به خصوص پدرش در پروژه یورکویل سرمایهگذاری کردهاند و بر اساس قرارداد اولیه قرار بوده بعد از پایان پروژه تنها 50درصد سود را سهیم باشند. به گفته وی، آنها در دیگر پروژهها از جمله پروژه وان سرمایهگذاری نکردهاند. وی همچنین پرونده دیگری باز کرده و از خاوریها به دلیل نقض توافق، سهلانگاری، تهدید و تلاش برای زدن خسارت اقتصادی به وی، بیش از 38 میلیون دلار آمریکا طلب کرده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شهر استراتژیک فلوجه پس از حدود دو سال و نیم اشغال توسط داعش ،آزاد شد. حیدر العبادی نخست وزیر عراق و شاکرجودت،فرمانده پلیس فدرال عراق آزادی کامل این شهررا از سلطه تکفیریهای داعش اعلام کردند. به گزارش سومریه نیوز، عبدالوهاب الساعدی، فرمانده عملیات آزادسازی فلوجه نیز اعلام کرد که تمامی مراکز و ساختمانهای دولتی فلوجه اکنون در اختیار نیروهای عراقی است و شمارکمی از افراد غیرنظامی در این شهر حضور دارند. تعدادی از تروریستها که از شهر گریختهاند، اکنون در منطقه الجولان در شمال فلوجه گیر افتادهاند و بهزودی کار آنها نیز تمام خواهد شد.باوجود دخالتهای حامیان داعش و اعمال فشار فراوان به دولت عراق برای متوقف ساختن پیشروی به سمت فلوجه، نیروهای واکنش سریع و ارتش عراق با کمک بسیج مردمی(الحشد الشعبی) ، وارد این منطقه شدند و با تسخیر ساختمان فرمانداری، عملاً کنترل آن را در اختیار گرفتند. جالب آن که باوجود تبلیغات وسیع رسانههای سعودی و غربی مبنی بر درخطر بودن غیرنظامیان و حتی ادعای آنها مبنی بر این که اغلب مردم فلوجه با داعش بیعت کردهاند و از آنها حمایت میکنند، در زمان ورود نیروهای عراقی به شهر، غیرنظامیان باقیمانده در شهر به استقبال رزمندگان آمدند و شروع به شادمانی کردند. بلافاصله پس از آزادی فلوجه، سلیم الجبوری، رئیس مجلس عراق آزادی این شهر را به مردم عراق و نیروهای مقاومت تبریک گفت.تحلیلگران معتقد هستند که عملیات آزادسازی فلوجه و حضور فعال نیروهای بسیج مردمی در آن، دو تأثیر عمده بر فضای سیاسی و انسجام نظامی عراق داشته است؛ نخست اینکه، باعث شده است تا حیدر العبادی، نخستوزیر عراق، بهواسطه انسجام حاصل از این عملیات و همراهیهای عمومی و پیروزیهای پیاپی، از زیر فشار سیاسی خارج شود؛ دیگر اینکه با همراهی مرجعیت، بسیج مردمی عراق یا الحشد الشعبی که با تلاشهای آمریکا میرفت تا در حاشیه قرار گیرد، مجدداً به متن تحولات میدانی عراق بازگشته و نقش تعیینکننده را در موفقیتهای ارتش این کشور ایفا کرده است.گذشته از موقعیت استراتژیک فلوجه در امنیت بغداد، کربلا و نجف، این موفقیتها در استان الانبار، در آیندهای نزدیک، باعث خواهد شد تا ارتش و بسیج مردمی این کشور، از این استان، معطوف به استان نینوا و آزادسازی موصل از چنگال داعش شوند. با این اقدام، داعش به کمترین فضای حیاتی خود در عراق، محدود خواهد شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
26 نفرازنمایندگان مجلس شورای اسلامی درنامه ای به وزرای کشور واموراقتصادی ودارایی خواستارتسریع درپرداخت مطالبات ووجوه مردم شدند.درنامه این 26 نماینده به وزرای کشور وامور اقتصادی ودارایی آمده است باتوجه به گذشت مدت زمان طولانی اززمان سرمایه گذاری وسپرده گذاری مردم ومشکلات فراوان موجودبرای سهامداران وسپرده گذ اران این شرکت و مؤسسه اعتباری خصوصادراستان های خراسان رضوی ،شمالی وجنوبی که اکثرااندوخته زندگی خودرادراین شرکت سرمایه گذاری کرده اند مقتضی است دستورفرماییدباجدیت بیشتری برای تعیین وضعیت سهام این شرکت ومؤسسه اعتباری و پرداخت مطالبات این عزیزان اقدام شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رییس کل بانک مرکزی ایران گفت: در سال 1395 محدودیتهای ناشی از معوقات و چکهای برگشتی واحدهای تولیدی کوچک و متوسط توسط بانک مرکزی نادیده گرفته شده است.
همچنین اجازه داده شده تا بدهیهای زیر یک میلیارد تومان برای یک سال تمدید شوند.سه روز قبل بود که نعمت زاده وزیر صنعت گفت از بانک مرکزی خواسته است که بدهی واحدهای کوچک را برای مدت یک سال به تعویق بیندازد. هم اینک اظهارات رییس کل بانک مرکزی حاکی از اجرایی شدن این درخواست است. به گزارش فارس، ولی ا... سیف با اشاره به سیاست در نظر گرفته شده برای خروج واحدهای تولیدی از رکود گفته است که در سال 1395 محدودیتهای ناشی از معوقات و چکهای برگشتی واحدهای تولیدی کوچک و متوسط توسط بانک مرکزی نادیده گرفته شده است. همچنین برای ایجاد آرامش روانی در تولید کشور اجازه داده شده است تا بدهیهای زیر یک میلیارد تومان برای یک سال تمدید شوند.رییس شورای پول و اعتبار هم چنین با تاکید بر این که نظام بانکی با هیچ محدودیتی برای تامین مالی بنگاه های کوچک و متوسط مواجه نیست، افزوده است: براساس آمارهای منتشر شده مبلغ 16 هزار میلیارد تومان تسهیلات برای تحرک بخشی به فعالیت های بنگاههای راکد و نیمه راکد مورد نیاز است.استمهال بدهی بنگاه های تولیدی از منظر خرد، می تواند مجال بهتری برای تداوم فعالیت آن ها را فراهم آورد. اما از منظر کلان، یکی از عواملی که سبب شده است تا بخش قابل توجهی از منابع بانکی بلااستفاده شده و کارایی نداشته باشد، معوقات بانکی است که بخشی از آن به استمهال بدهی واحدهای تولیدی مرتبط است. به گزارش ایسنا به نقل از معاون اول رییس جمهور، هم اینک بالغ بر 90 هزار میلیارد تومان معوقات بانکی در نظام بانکی کشور وجود دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نوبت به رونمایی از فیش های حقوقی رئیس و عضو هیئت عامل صندوق توسعه ملی رسید. طبق اسنادی که یکی از خبرگزاری ها در دست دارد رئیس این صندوق در سال گذشته به طور متوسط ماهانه 57 میلیون تومان تحت عناوین مختلف و بعضا جالبی دریافت کرده است. پنج عضو هیئت عامل این صندوق دریافتی ماهانه ای حدود 40 میلیون تومان داشته اند.به گزارش تسنیم، رئیس هیئت عامل این صندوق در حال حاضر صفدر حسینی است که طبق اسناد و مدارک موجود، از فروردین تا اسفند سال 94 به طور میانگین، 57 میلیون و 400 هزار تومان بابت حقوق آن هم فقط از این صندوق دریافت کرده است؛ به عبارت دیگر حسینی در سال گذشته جمعاً حدود 686 میلیون تومان بابت حقوق از صندوق توسعه ملی گرفته است چرا که قطعاً این دست از مدیران در بخش های دیگر خصوصی یا عمومی نیز به عنوان عضو یا رئیس هیئت مدیره فعالیت دارند.طبق اسناد و مدارکی که به دست خبرنگار این خبرگزاری رسیده، قائم مقام این صندوق متوسط دریافتی ماهانه 43.5 میلیون تومان و سه عضو دیگر هیئت عامل به ترتیب ماهانه 38.8، 37.4 و 37.2 میلیون تومان دریافتی داشته اند.نکته جالب آن است که هر 5 عضو علاوه بر دریافتی های چند 10 میلیونی مبلغ 300 میلیون تومان نیز وام 4 درصدی دریافت کرده اند.نکته جالب دیگر این فیش مربوط به موارد مرقوم در فیش هاست. مثلا در فیش آقای رئیس به مواردی این چنینی برخورد می کنیم: بهره وری سه ماهه، کمک هزینه اوقات فراغت فرزندان، کمک هزینه خرید لباس، کمک هزینه خرید کتاب، کمک هزینه سفر، کمک هزینه ورزش، کمک هزینه تحصیلی و پاداش (آقای رئیس در فیش حقوقی مرداد، 5 میلیون تومان و در شهریور هشت میلیون تومان پاداش دریافت کرده است) از جمله عناوین موجود در فیش حقوقی آقای رئیس است. پیش از این در مورد دریافتی های نجومی برخی از مدیران به بهره وری بالای آن ها و نیاز به تخصص آن ها در بخش دولتی استناد می شد. مثلا در بخش بانکی، چنانچه مدیری بتواند با مدیریت مناسب، کارآمدی بانک را در فضای رقابتی حفظ کند ممکن است مستحق دریافت حقوق بالاتری باشد. یا در مورد پزشکان گفته شده است که برای حذف زیرمیزی نیاز به کارانه های بسیار زیاد است.اما در مورد صندوق توسعه که نهایتا یک کار حسابداری و تشخیص اولویت ها برای تخصیص منابع را انجام می دهد - البته این کار هم عمدتا با تکلیف های بودجه ای از دوش صندوق برداشته می شود- این پرداخت های نجومی برای چیست؟ گفتنی است صندوق توسعه ملی به منظور تجمیع بخشی از درآمد های حاصل از فروش نفت و ارائه وام ارزان قیمت به صنایع از محل آن طراحی شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رییس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران جزئیاتی از انفجار شدید در فلکه دوم شهران را تشریح کرد.احمد صادقی گفت: ساعت 4:30 جمعه کارگران مشغول حفاری در پروژه مترو بودند که ناگهان برخورد تجهیزات حفاری با لوله گاز سبب انفجار در محل شد.به گزارش خبرگزاری ها، وی گفت: تعدادی از افراد مصدوم شده اند اما شمار دقیق آن را نمی دانم در باره کشته شدگان هم تازمان دریافت خبر موردی اعلام نشده اما احتمال مورد فوتی نیز وجود دارد .
حسن عباسی، سخنگوی اورژانس تهران نیز از امدادرسانی سرپایی به 5نفر خبر داد و گفت: تا زمان دریافت خبرگزارشی از مورد فوتی به ما اعلام نشده است.اما عضو هیات رئیسه شورای اسلامی شهر تهران گفت: کارگران در حین حفر تونل مترو سبب شکسته شدن لوله گاز شده و دلیل این اتفاق برخورد بیل مکانیکی با لوله بوده است.ابوالفضل قناعتی با اشاره به کشته شدن 2 نفر در حادثه انفجار تصریح کرد: در این حادثه علاوه بر راننده بیل مکانیکی یکی دیگر از کارکنان مترو نیز جان خود را از دست داد.وی افزود: انفجار خط لوله سبب شکسته شدن شیشه های 5 واحد مسکونی در اطراف حادثه شده و یکی از ساختمان های اداری اطراف نیز دچار حریق شده است.قناعتی با بیان اینکه تازمان دریافت خبر هیچ اطلاعی از وضعیت تونل حفر شده مترو نیست، اذعان کرد: با توجه به اینکه هنوز هیچ خبری از وضعیت تونل حفر شده مترو منتشر نشده احتمال افزایش کشته ها وجود دارد.وی با انتقاد از عملکرد شرکت گاز در قطع به موقع گاز گفت: زمانی که این حادثه رخ داده پس از گذشت 40 دقیقه گاز قطع شده و مشخص نیست اگر زلزله ای در تهران رخ دهد مسئولان شرکت گاز قرار است پس از چند دقیقه گاز را قطع کنند.
معاون شهردار تهران
همچنین معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران گفت: ساعت 4:37 بامداد، لوله گاز 18 اینچی منفجر شد.سیدجعفر تشکری هاشمی با بیان اینکه ترکیدگی لوله گاز ربطی به مترو نداشت گفت:مترو در 25 متری سطح زمین در حال ساخت بوده و این اتفاق به احتمال زیاد به علت فشار جانبی و جرقه های ناشی از کابل برق رخ داده است.وی با بیان اینکه نشتی گاز به لایه زیر خاک راه یافته و جرقه ناشی از قطع شدن سیم های زیر لوله باعث رخداد این انفجار شده است، گفت: آتش در دو دامنه متصاعد می شود؛ به گونه ای که آتش علاوه بر اینکه به تونل در دست ساخت مترو نفوذ می کند، آسفالت را شکافته و به سطح زمین می رسد و یک ساختمان اداری خالی از سکنه دچار حریق شده و به5 ساختمان مسکونی و اداری خسارات جزئی وارد می شود و نهایتا در ساعت 6 صبح جریان گاز قطع می شود. تشکری هاشمی در مورد فوت دو کارگر گفت: از دو کارگر داخل تونل هیچ اطلاعی در دست نیست و امکان فوت آنها وجود دارد اما هرگونه اظهارنظر در این خصوص قطعی نیست.
زارعیان سخنگوی شرکت مخابرات ایران نیزاظهار داشت: بر اثر انفجارعلاوه بر تعدادی از شماره های تلفن همراه 55هزار تلفن ثابت نیز قطع شد.مدیرعامل مترو تهران نیزگفت: انفجار گاز ربطی به مترو ندارد و به تونل ما نیز خسارت وارد شده است.هابیل درویشی گفت:تونل مترو در قسمتی که این حادثه اتفاق افتاده است درواقع 25 متر زیرتر قرار دارد.
به عبارت دیگر کلا تونل مترو25متر در زیر تمامی تاسیسات شهری قرار دارد. وی ادامه داد: در این قسمت تونل مترو لاینینگ شده بود و عملیات حفاری تونل از مدت ها پیش به اتمام رسیده بود. مدیرعامل شرکت گاز استان تهران هم گفت: گاز بخشی از مشترکان شمال غرب تهران تا افطار وصل می شود.مومنی گفت برای وصل نهایی گاز در منطقه متروی تهران باید گودالی که به طول 25 و عمق 20 متر ایجاد شده است پر شود و هنگامی که به سطح 1.5 متری زمین رسیدند، کار عملیات ترمیم خط لوله آغاز شود. فکر می کنیم تا ظهر امروز عملیات ترمیم انجام شود
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چندی پیش رهبر فرزانه انقلاب در دیدار معلمان به درستی بر لزوم مراقبت در آموزش زبان های خارجی تأکید کرده و فرمودند که نباید به زبان انگلیسی منحصر شود.متأسفانه سخن دقیق رهبر انقلاب به درستی فهمیده نشد و گرچه معمولا به عمق سخنان ایشان توجه نمی شود این بار حتی ظاهر و سطح سخن ایشان مورد غفلت و بدفهمی واقع شد.تأکید ایشان مشخصا بر حساسیت زبان در انتقال فرهنگ و مفاهیم علمی بود و این که اگر مراقب نباشیم نظام سلطه ترجیح می دهد ما همه چیز را فقط از مسیر زبان انگلیسی دریافت کنیم در حالی که زبان های دیگر نیز هر کدام می توانند حامل بخشی از دانش بشری باشند و سزاوار است به آن ها توجه شود.این نگرانی نسبت به زبان های خارجی و مراقبت از زبان بومی در مقابل تهدید زبان انگلیسی البته به طور طبیعی در همه جای دنیا وجود دارد چنان که چند سال قبل در فرانسه جلوی ورود نرم افزار های انگلیسی مایکروسافت را گرفتند.اما آن چه مهم است شیوه برخورد و نوع سیاست گذاری برای تحقق اهداف است و جالب این جاست که رهبر انقلاب در همان سخنرانی بلافاصله تصریح کردند که نمی گویم از فردا برویم آموزش زبان انگلیسی را تعطیل کنیم، اما باید بدانیم که چه می کنیم!اهمیت آموزش و ترویج زبان های مختلف برای ارتباطات گسترده مردمی و تقویت دیپلماسی عمومی با مخاطبان متنوع و عدم انحصار در مخاطب آمریکایی و انگلیسی چیزی است که رهبر انقلاب در نظر داشته اند و در نگاهی کلان برای تحقق زمینه های تمدن نوین اسلامی بدان اشاره کرده اند.موضوع این است که نظام آموزشی کشور برای این موضوع مهم تدبیر و برنامه ریزی لازم را داشته باشد و از این مسئله حساس غافل نشود و جریان آموزش زبان و مراکز متعدد فعال در این زمینه به حال خود رها نشوند زیرا به هر حال امروز یادگیری زبان انگلیسی یک ضرورت اجتناب ناپذیر و غیر قابل انکار است. بر خلاف تصور برخی، انگلیسی زبان جهل نیست بلکه به تصریح رهبر انقلاب «زبان انگلیسی زبان انحصاری علم نیست» و برای آموزش زبان های دیگر نیز باید اقدام کرد.چاره مشکل تنها این است که آموزش زبان های دیگر نیز در کنار آموزش انگلیسی ترویج شود نه این که انگلیسی را حذف کنیم، زیرا در دنیای امروز اگر کسی انگلیسی بلد نباشد خودش ضربه می خورد و محروم می ماند.چنان که رهبر انقلاب فرمودند، آموزش زبان انگلیسی نباید متوقف شود و از فراگیری آن گریزی نیست. باید واقعیت را پذیرفت و برای توسعه و بهبود شیوه ها و مراکز آموزش مناسب و سالم زبان انگلیسی برنامه ریزی کرد.بدین ترتیب تنها راه حل، اضافه شدن زبان های دیگر است و این چیزی نیست که غیر ممکن باشد و در این سال ها بارها ایده هایی برای تأسیس شبکه های تلویزیونی آموزش زبان های خارجی و مراکز تفریحی و شهربازی و... برای آموزش زبان مطرح شده است.با اصلاح شیوه های آموزشی و برنامه ریزی دقیق اصلا دور از ذهن نیست که دانش آموز در طول دوران تحصیل به راحتی سه زبان و بلکه بیشتر بیاموزد.برخی تجربه های موجود در آموزش موفق زبان هایی مانند عربی به کودکان مهدکودک و پیش دبستانی نشان می دهد این هدف حتی در کوتاه مدت به راحتی قابل تحقق است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
همه پرسی سوم تیر در انگلستان با موضوع جدایی از اتحادیه اروپا باردیگر موضوع آینده اروپا را به یکی از سرخط های خبری رسانه های دنیا تبدیل کرده است. واقعیت این است که الگوی رفتاری انگلستان در داخل اروپا همواره تابع نوعی استثناگرایی انگلو ساکسونی بوده است. انگلیسی ها همیشه به گونه ای تلاش داشته اند تا فاصله خود با دیگر کشورهای اروپایی را حفظ کنند. نظر سنجی های اخیر هم نشان می دهد که هواداران جدایی از اروپا هر روز در حال افزایش هستند. معروف است که زمانی ژنرال دوگل، پیشنهاد انگلستان برای پیوستن آن به جامعه اقتصادی اروپا یعنی سلف اتحادیه اروپا را رد کرده بود. منطق دوگل برای نپذیرفتن انگلیس ساده بود؛ انگلیس به قدر کفایت اروپایی نبود. همین منطق رفتاری در نپیوستن لندن به حوزه یورو و یا حوزه شنگن هم قابل مشاهده است. با این حال، همین پیوست نه چندان محکم هم برای اتحادیه اروپا بسیار مهم است و جدا شدن انگلیس از اتحادیه اروپا می تواند مقدمه ای برای جدایی های بعدی باشد. واقعیت این است که در اروپا تئوریکا (سه گانه) آلمان، فرانسه و انگلیس نقش اساسی دارند. جدایی یکی از این سه قطب از اتحادیه خلاء جبران ناپذیری را ایجاد می کند. همچنین لندن به عنوان مرکز مالی برجسته اروپا محسوب میشود. انگلیس بعد از آلمان دومین اقتصاد بزرگ اتحادیه اروپاست و سال گذشته نیز به عنوان اقتصادی که بیشترین رشد را در جهان تجربه کرد، معرفی شد. لذا این خروج تاثیر اقتصادی جدی نیز بر اتحادیه اروپا خواهد داشت. علاوه بر این از لحاظ روانی جدایی انگلیس از اروپا ایده برتری منافع اعضا بر اتحادیه را پررنگ خواهد کرد. گزارش اخیر شورای اتحادیه اروپا حاکی از آن است که کشورهای عضو این روزها فارغ از وابستگی ها و تعهدات خود به اتحادیه دنبال منافع خود هستند، امری که شکاف در اتحادیه اروپا را دو چندان کرده و باعث جولان و نفوذ روسیه و چین شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
از روزی که ماجرای افشای فیش های نجومی مطرح شد، افراد و مسئولان مختلف به واکنش در مورد این فیش ها پرداختند. یکی از جالب ترین واکنش ها به سخنگوی وزارت بهداشت مربوط می شود. ایرج حریرچی گفته است:«در هیچ کجای دنیا رسانهها نمیپرسند که مسئولان چقدر دریافتی دارند بلکه وظیفه دستگاههای نظارتی است» اگرچه سخنان آقای سخنگو صحیح است اما یک تفاوت بزرگ میان عدم پیگیری حقوق دستمزدها در سایر نقاط دنیا و ایران وجود دارد.تفاوت این جاست که در سایر نقاط دنیا برای دستیابی به دستمزد مدیرانی که از منابع عمومی کشور بهره می گیرند، نیازی به کارآگاه بازی نیست. نیازی نیست برای فهمیدن دستمزد مدیر دولتی، به سیستم آذرخش شبیخون بزنند. نیازی نیست که برای درک مسیر خرج بیت المال کنجکاوی صورت پذیرد. در کشورهای پیشرفته مانند آمریکا، انگلستان و حتی کشورهای درحال توسعه، قوانین محکمی در زمینه افشای دستمزد، کارانه و دارایی مسئولان بخش عمومی(دولت و سایر نهادهایی که از منابع عمومی استفاده می کنند) وجود دارد. آنجا نیازی به کنجکاوی نیست تا خاطر برخی از مسئولان دولتی مکدر شود. مسئولانی که از منابع همین مردم تغذیه می کنند.اجازه بدهید از «هیچ کجای دنیایی» بگویم که سخنگوی وزارت بهداشت در مورد آن ها صحبت کرده است. در آمریکا، انگلستان، آلبانی، تانزانیا، تایوان و .... مردم میتوانند به دستمزدهایی که به مدیران دولتی پرداخت می شود، نظارت کنند. اگر باور نمی کنید، سری به وب سایت www.opensecrets.org بزنید. در این تارنما میتوانید اطلاعات جزئی در مورد اموال، دارایی و دستمزد مقامات آمریکایی را ببینید. برای مثال، همین جان کری که در مذاکرات هسته ای رو به روی آقای ظریف می نشست، 103,001,362 دلار ثروت دارد. البته ثروت جان کری در سال های اخیر با کاهشی قابل توجه مواجه شده است و از 236509806دلار به این رقم رسیده است. حتی شما می توانید خرید، فروش و معاوضه سهام جان کری، همسر و فرزندانش را در این سایت ببینید.
این موارد را می توانید با تاریخ و مبلغ به آسانی مشاهده کنید.با این گفته نمیخواهم پاکدستی آقای ظریف و سایر مسئولان دولتی را زیر سوال ببرم، اما در دسترس نبودن چنین اطلاعاتی برای عموم مردم سبب می شود که فیش های چند صد میلیونی خبر ساز شود. البته این موضوع مختص آمریکا نیست و با سرزدن به تارنمای پارلمان انگلستان می توانید اطلاعاتی مشابه را به دست آورید. البته شرایط اجتماعی در ایران به گونه ای نیست که بتوان شرایط آن کشورها را در ایران عینا پیاده کرد و شاید انتشار درآمدهای مدیران دولتی بدون شفاف سازی دیگربخش های اقتصادی خصوصی آسیب های مختلفی داشته باشد.با این حال، در سال گذشته «قانون رسیدگی به دارایی مقامات، مسئولان و کارگزاران جمهوری اسلامی ایران» به تصویب رسید که می تواند بخشی از این مشکلات را حل کند. با این حال، انتشار عمومی این داده ها در قانون نیامده است.البته ماجرا در ایران کمی پیچیده تر از کشورهای پیشرفته دنیا است. در ایران، نه تنها با دولت، مجلس و قوه قضائیه رو به رو هستیم، بلکه وجود شرکت های دولتی و شبه دولتی نیز به مشکلات می افزاید.
برای مثال، کم نیستند شرکت هایی که بخشی ازسهام آن در دست شرکت های دولتی و بخش دیگری در دست شرکت های خصوصی است. وجود این شرکت ها باعث میشود که نظارت بر این بخش ها دشوار تر شود. علاوه براین، نهادهای عمومی غیردولتی نیز باید مورد نظارت قرار گیرند. نهادهایی که از منابع بیت المال استفاده می کنند در زیر مجموعه دولت تعریف نمی شوند.در پایان نیز باید گفت که اکثر جامعه پزشکی کشور، افرادی هستند که به مردم خدمت می کنند. کسانی هستند که وضعیت سلامت کشور را بهبود داده اند و برای آن تلاش می کنند. اما نباید از این نکته غافل شویم که همواره کسانی هستند که از این وضعیت سوء استفاده می کنند. طبیعتا برای حفظ قداست جایگاه طبابت باید با چنین افرادی برخورد کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گندم استراتژیک ترین محصول زراعی است که تولید و تامین آن از چالش های اصلی دولت ها به شمار می رود.ایران در سال 1383 جشن خودکفایی گندم را گرفت و پس از آن ادامه خشکسالی های دوره ای موجب شد که بار دیگر ایران از بزرگترین وارد کنندگان گندم جهان اعلام شود.
دکتر محمدحسین کریم دارای دکترای اقتصاد کشاورزی و رئیس سابق دانشکده اقتصاد دانشگاه سیستان و بلوچستان در رابطه با از دست دادن خودکفایی گندم معتقد است: عدمهمخوانی و سازگاریِ راهبردهایِ سازمانها و نهادهای مربوطه، در کنترل قیمت نهادها، بهویژه قیمت حاملهای انرژی، بهره بانکی و نرخ ارز، باعثِ دامنزدن به بیثباتی تولید در بخش کشاورزی شده است. از آن طرف نیز، سیاستهای غلط سودجویی و سفتهبازی بانکها، کاملاً به این تزلزلها، نوسانات، تنزلها و کاهش تولید دامن زده است. یعنی به عبارت دیگر راهبردهای غلط بانکی و سیاستهای نابه جای پولی و مالی به عدم سرمایهگذاری در بخش کشاورزی و عدم افزایش تولید گندم و محصولات غیر نفتی دامن زده است.در سال جاری وضعیت به گونه ای دیگر رقم خورده و متولی تولید از خودکفایی مجدد و حتی صادرات آن نیز سخن می گوید اما وضعیت بیولوژیک عرصه های تولید، سطح زیر کشت، میزان خرید گندم مازاد واقعیت دیگری را نشان می دهد و آن نیاز واردات اجباری گندم در سال 1395 است اما چگونه ؟
تولید 10، مصرف بالای 13 میلیون
وزیر جهاد کشاورزی در فروردین 1395 پیش بینی کرده بود که " با وجود اینکه سطح زیر کشت گندم 200 تا 300 هزار هکتار کاسته شده است، فکر میکنم در سال 95 در تولید گندم خودکفا می شویم" ( محمود حجتی در گفتگو با بخش اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان 17/01/1395) .
3 ماه بعد معاون زراعت جهاد کشاورزی از پیش بینی برداشت 12.5 میلیون تن گندم خبر داد و گفته بود: در سال زراعی جاری بیش از شش میلیون هکتار اراضی کشور زیر کشت محصول گندم رفته که پیش بینی می شود بیش از 12 و نیم میلیون تن محصول گندم از سطح این مزارع برداشت شود.
در آخرین اخبار مرتبط با تولید گندم وزیر جهاد کشاورزی در اول خرداد ماه جاری از احتمال خرید 10 میلیون تن گندم در پایان فصل برداشت جاری خبر داد و گفت : امسال نه تنها نیازی به واردات گندم نیست بلکه پیش بینی می شود صادرات این محصول نیز انجام گیرد.
کاهش سطح تولید و آفت سن، عوامل اصلی افت تولید گندم
کارشناسان اما براین باورند که در خوشبینانه ترین حالت میزان خرید گندم مازاد کشاورزان در سال 95 به مرز 8 میلیون تن خواهد رسید .
کارشناسان معتقدند : امسال با کاهش سطح زیرکشت حدود 300 هزارهکتاری مواجه هستیم و این یعنی افت تولید حدود 1.4 میلیون تن، علاوه بر این امسال علیرغم تلاش زیاد کشاورزان و کارشناسان و اختصاص بودجه حدود 50 میلیارد تومانی برای مبارزه با سن گندم، تنها 900 هزار هکتار اراضی گندمکاری تحت پوشش مبارزه با سن قرار گرفت یعنی حدود 20 درصد عرصه های تولید گندم ، لذا در سال جاری با طغیان این آفت به شدت با افت تولید و افت کیفیت این محصول مواجه هستیم .
رتبه 7 جهان در مصرف سرانه، رتبه اول در هدررفت
دفتر آمار سازمان خواربار جهانی در تازه ترین آمار خود، از ایران به عنوان هفتمین مصرف کننده گندم جهان نام برده است. براساس این گزارش، جمهوری اسلامی ایران با سرانه مصرف 194 کیلوگرم در سال به عنوان هفتمین مصرف کننده بزرگ گندم در سطح جهان شناخته شد.
در میان کشورهای جهان استرالیا که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گندم است، از نظر مصرف گندم در جایگاه نخست جهان قرار گرفته است.سرانه مصرف گندم در استرالیا 308 کیلوگرم در سال است که این بالاترین سرانه مصرف گندم در سطح جهان محسوب می شود.روسیه با مصرف سرانه 247 کیلوگرم و ترکیه با مصرف سرانه 244 کیلوگرم نیز به ترتیب رتبه های دوم و سوم را از این نظر به خود اختصاص داده اند.
کانادا با مصرف سرانه 234 کیلوگرم، اوکراین با مصرف سرانه 206 کیلوگرم و الجزایر با مصرف سرانه 201 کیلوگرم به ترتیب در رتبه های چهارم تا ششم قرار گرفته اند.براساس این گزارش ایران نیز با مصرف سرانه 194 کیلوگرمی رتبه هفتم جهان را از نظر حجم بالای مصرف گندم به خود اختصاص داده است.علیرغم رتبه هفتم مصرف سرانه که رتبه مطلوب و قابل قبولی نیز نیست ایران در هدر رفت مواد غذایی به ویژه گندم سال هاست که بر سکوی اول هدر رفت گندم ایستاده و تا کنون عزم جدی برای تغییر الگوی مصرف گندم و جلوگیری از اسراف آن تا کنون دیده نشده است .مفهوم رتبه هفتمی ایران در مصرف گندم این است که الگوی صحیح مصرف گندم در ایران وجود نداشته و مصرف سرانه ایران از بسیاری از کشورهای پرجمعیت جهان همانند چین بالاتر است.
لزوم مدیریت واردات اجباری
از برآورد میزان خرید گندم در سال جاری و میزان مصرف سرانه ایران بخوبی مشخص می شود که "میزان واردات اجباری گندم " کمتر از 4میلیون تن نخواهد بود و از منظر لزوم مدیریت واردات کنترل شده گندم، ضروری است که دولت تدبیر و امید جولان رانت خواران و دلالان و واردکنندگان گندم را مدیریت کند.
چرایی "اجبار به واردات گندم " را دکتر احمد زاده استاد دانشگاه و مدرس اقتصاد کشاورزی دانشگاه آزاد توضیح می دهد :
میزان مصرف 13 میلیون تن به خوبی نشان می دهد که در سال جاری نیاز به واردات حداقل 4 میلیون تنی برای تامین نیازهای داخلی داریم .احمد زاده به نکته مهمی نیز اشاره می کند : امسال باطغیان سن مواجه هستیم و مفهوم آن افت شدید کیفیت گندم و متعاقب آنافت شدید خاصیت نانوایی آن است لذا به منظور بالابردن میزان گلوتن گندم خبازی، باید واردات گندم با کیفیت انجام شود تا با اختلاط آن با گندم داخلی، آرد با کیفیت خبازی تولید کنیم و نهایتا نان باکیفیت به دست مصرف کننده برسد.
این استاد دانشگاه با اشاره به ظرفیت کارخانجات آرد نیز گفت: اکنون کارخانجات آرد با ظرفیت حدود 50 درصدی کار می کنند لذا می توان با واردات موقت گندم و فرآوری آن و صادرات مجدد ظرفیت خالی کارخانجات را پر کرده و ضمن اشتغالزایی صادرات آرد را نیز به کشورهای همسایه انجام دهیم .
از سوی دیگر، دکتر محمدحسین کریم دارای دکترای اقتصاد کشاورزی و رئیس سابق دانشکده اقتصاد دانشگاه سیستان و بلوچستان در رابطه با از دست دادن خودکفایی گندم معتقد است: عدمهمخوانی و سازگاریِ راهبردهایِ سازمانها و نهادهای مربوطه، در کنترل قیمت نهادها، بهویژه قیمت حاملهای انرژی، بهره بانکی و نرخ ارز، باعثِ دامنزدن به بیثباتی تولید در بخش کشاورزی شده است. از آن طرف نیز، سیاستهای غلط سودجویی و سفتهبازی بانکها، کاملاً به این تزلزلها، نوسانات، تنزلها و کاهش تولید دامن زده است. یعنی به عبارت دیگر راهبردهای غلط بانکی و سیاستهای نابه جای پولی و مالی به عدم سرمایهگذاری در بخش کشاورزی و عدم افزایش تولید گندم و محصولات غیر نفتی دامن زده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شهر مهم و حساس فلوجه، پایگاه راهبردی گروه تروریستی داعش بالاخره پس از حدود سه هفته درگیری های سخت نیروهای مشترک نظامی عراق با تروریست ها روز گذشته آزاد شد. اهمیت این شهر برای تروریست های تکفیری حیاتی بود. فلوجه علاوه بر آنکه دروازه اقدامات تروریستی و خرابکارانه علیه بغداد بود پس از سرنگونی رژیم صدام، به طور سنتی مرکز تجمع فدائیان صدام، القاعده، گروه های تروریستی تکفیری و در نهایت داعش بود. زرقاوی و البغدادی هر یک به نوعی در این شهر و اطراف آن جای پایی داشتند و حتی برخی از عشایر آن نیز با سرکرده تروریست ها بیعت کرده بودند.اما در نهایت این شهر و نواحی اطراف آن در همگرایی نظامی مشهود و حضور شانه به شانه همه نیروهای مسلح عراق آزاد شد. ارتش، پلیس فدرال، نیروهای ویژه مبارزه با تروریسم، الحشد العشایری و در نهایت الحشد الشعبی دست به دست یکدیگردادند و به دور از هرگونه اختلافی این پیروزی بزرگ را رقم زدند.
در عین حال رویدادهای میدانی سه هفته اخیر نشان می دهد که بدون شک الحشد الشعبی و مجاهدان باایمان و متعهد آن را باید خط شکنان اصلی فتح فلوجه دانست. نیروهای مقاومت بسیج مردمی عراق پیش از این نیز در اغلب عملیات های نیروهای نظامی این کشور حضور داشتند و قدرت وهوش بالای نظامی و هماهنگی خود را با بدنه نیروهای مسلح عراق نشان دادند. قطعا پیروزی های چشمگیر نظامی در استان دیالی، بازپس گیری شهر مهم جرف الصخر که شریان حیاتی تروریست ها مابین بغداد و جنوب کشور بود و آزاد سازی شهر تکریت توسط الحشد الشعبی نشان می دهد که رهبران نظامی عراق و در رأس آنها فرمانده کل نیروهای مسلح به قدرت خیره کننده این نیروها واقف بوده اند و در سایه فشارهای منطقه ای و بین المللی و در رأس آنها ایالات متحده و عربستان برای مشارکت نکردن حشد در آزاد سازی فلوجه، نخست وزیر در نهایت برای تضمین عملیات آزاد سازی و حیثیتی بودن آن تصمیم به ورود حشد به معرکه می گیرد.پیروزی چشمگیر الحشد الشعبی در نخستین روزهای عملیات، در بازپس گیری تمامی شهرها و روستاهای اطراف فلوجه و مسدود کردن مسیر تنفسی داعش و محاصره 360 درجه ای آن، نقش اصلی را در قطع هرگونه امداد رسانی به تروریست ها و جلوگیری از فرار آنها ایفا کرد. در جایی که به اذعان رسانه ها و سیاستمداران این کشور، ارتش ناکامی نسبی خود را در این عملیات نشان داد، نیروهای الحشد الشعبی با همراهی پلیس فدرال که بسیاری از فرماندهان آن نیز از نیروهای متعهد عراقی بودند بازگشت مجدد شهر را تضمین کردند. علاوه بر آن امداد رسانی به آوارگان و غیرنظامیان فلوجه که از این شهر می گریختند نیز به طور عمده بر عهده بسیج مردمی بود تا اثبات شود که این نیروها علاوه بر کارایی نظامی، می توانند به دور ازهرگونه طائفه گرایی و توجهات مذهبی به مثابه بازوی امداد رسانی به مردم مناطق دیگر عمل کنند.بی تردید همین پیروزی های مهم الحشد در بازپس گیری تمامی مناطق حومه فلوجه، زمینه ساز برای ورود نیروهای نظامی عراق به این شهر و سوابق این نیروی نظامی بود که بازیگران منطقه ای به ویژه عربستان سعودی و دستگاه های تبلیغاتی ورسانه ای آن را به تکاپو انداخت تا در این عملیات، شدید ترین حملات تبلیغاتی را علیه مجاهدان الحشد الشعبی به راه اندازد و موفقیت های نظامی آنان را نادیده انگارد و با وجود بودن چند هزار داوطلب اهل سنت در صف های آن، اقدامات آنها را جنگ شیعیان علیه اهل سنت قلمداد کند. مقاومت بسیج مردمی عراق اکنون با قدرت هرچه تمام تر خود را به عنوان یک عامل نظامی رسمی و قدرتمند در صحنه این کشور بر بازیگران بین المللی و منطقه ای تحمیل کرده است لذا آنان نیز تلاش می کنند با روش های مختلف از جمله فشار بر بغداد، حملات رسانه ای وتخریب وجهه مانع از نقش آفرینی بیشتر آن شوند.الحشد الشعبی که با فتوای جهاد مرجعیت عالی شیعه در عراق و با حضور صدها هزار تن از جوانان این کشور شکل گرفت نشان داد که حضور جوانان با ایمان و فرماندهان مردمی متعهد و کارکشته در کنار خواسته ها و اراده ملت همچنان می تواند نقش عمده و سرنوشت سازی در تحولات سیاسی ونظامی و پیروزی بر غده سرطانی تکفیر داشته باشد. همین موضوع نیز باعث واهمه برخی کشورهای منطقه ای و حامیان بین المللی آنان شده است. جدای از این عملیات آزادسازی فلوجه پس از یک دوره تنش سیاسی در عراق نشان داد که اگر مردم و سیاستمداران این کشور خواستار شکست کامل داعش در عراق هستند برای مقابله با این گروه تکفیری باید خط بندی های سیاسی خود را کنار بگذارند چرا که در روزهای تنش سیاسی در عراق علاوه بر افزایش تعداد بمب گذاری ها توسط داعش شاهد تحرکات جدید آن ها نیز بودیم. آزادسازی فلوجه یک بار دیگر ثابت کرد که الگوی کارآمد مقابله با داعش از مسیر اتحاد تمام طیف های سیاسی، مذهبی و قومیتی چه در قالب الحشدالشعبی، الحشد العشایری، کردها و... می گذرد.قدر مسلم آن است که با فتح فلوجه، اکنون همه نگاه ها متوجه ایستگاه نهایی یعنی موصل خواهد بود. موصل پایتخت خلافت خودخوانده تروریست ها در عراق است و آنها با چنگ و دندان تلاش می کنند تا با حیثیت، آخرین پایگاه خود را حفظ کنند هرچند شکست های مکرر نظامی در عراق ضربه روحی سختی بر عناصر آن وارد کرده و این عملیات آسان نخواهد بود مگر با حفظ الگویی که به آزادی فلوجه منجر شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.