![](http://khorasannews.com/content/upload/79fbc31e-ca79-45aa-92bb-5eeb99f3d0d9.jpg)
دکترعلیرضارضاخواه-روز ١٦ مارس ١٩٦٨، یک گروهان پیاده ارتش آمریکا به ماموریت مقابله با چریکهای کمونیست، موسوم به ویت کنگ، در روستای میلای اعزام شد. در هفتههای قبل از این عملیات، این گروهان متحمل تلفات سنگینی به ویژه در نتیجه برخورد نفرات آن با تلههای انفجاری ویتکنگ شده بود . فرمانده گروهان به نفرات خود گفته بود که تمامی اهالی روستا در آن روز به بازار رفتهاند و کسانی که در این محل باقی ماندهاند از نفرات ویتکنگ یا افرادی هستند که به آنان کمک میکنند و نفرات دشمن محسوب میشوند. نفرات گروهان پس از ورود به روستا، به تیراندازی به سوی ساکنان آن پرداختند که در جریان آن تعدادی از ساکنان روستا، که شمارشان بین سیصد تا بیش از پانصد نفر ذکر شده، جان خود را از دست دادند. بسیاری از قربانیان از زنان، کودکان و سالمندان بودند. 16 مارس 1986 نه اولین و نه آخرین نمونه از کشتار وحشیانه آمریکایی ها و الگوی نبرد آنان است. نکته جالب اینجاست که این روزها کشوری که بدترین آمار کشتار غیر نظامیان و مردم بیگناه را در کارنامه حیات خود دارد، می خواهد دیگران را به نقض حقوق بشر متهم کند.
اشک تمساح برای حلب
از زمان آزادی بخش شرقی حلب رسانه های حامی ایالات متحده آمریکا سر و صدای زیادی را در حمایت از "غیر نظامیان" ساکن این مناطق بر پا کرده اند. آنها البته رویشان نمی شود به طور علنی از تروریست های مسلح مورد حمایت خود در شرق حلب دفاع کنند. سامانتا پاور که احتمالا فراموش کرده بود نماینده ایالات متحده آمریکا در شورای امنیت است در نطقی احساسی و انسان دوستانه خطاب به روسیه، سوریه و ایران گفت که" شما حتی توانایی شرم کردن را هم از دست داده اید"!! شبکه دوم تلویزیون اسراییل آنچه در شرق حلب از زمان تسلط نیروهای دولت سوریه رخ داده را یک "هولوکاست" خواند که رهبران دنیا در برابر آن دست بسته هستند. وقاحت حمایت از تروریست ها به جایی رسیده که حتی لیبرمن وزیر جنگ اسرائیل هم برای حلب اشک تمساح می ریزد.
کارنامه سیاه آمریکا در مقابله با تروریسم
این در حالی است که تا کنون هیچ آمار مستقلی از میزان کشته ها در روزهای اخیر منتشر نشده است. دستگاه های تبلیغاتی غرب و رسانه های مزدور اغلب تعداد ۸۲ کشته را به عنوان تلفات انسانی نام برده اند که مشخص هم نیست چه تعداد از آنها غیر نظامی هستند و یا اینکه توسط کدام یک از طرف های درگیری کشته شده اند اما بیایید فرض کنیم که نه ارتش سوریه، که مثلا ارتش آمریکا می خواست حلب را از تروریست های تکفیری پس بگیرد چه می شد؟ فرض بگیریم عدد ۸۲ در خصوص تعداد کشته های حلب واقعی است، آیا آمریکا می توانست این شهر را با ۸۲ کشته آزاد کند؟
برای پاسخ به این سوال شاید بد نباشد به یک نمونه واقعی اشاره کنیم. ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۰۴ تصمیم گرفت تا به مقابله با شورشیان فلوجه برود، یعنی دقیقا همان کسانی که امروز در رقه و ادلب و دیروز در حلب بودند. نیروهای آمریکایی ابتدا شهر را محاصره کردند و سپس از هوا و زمین به شهر حمله کردند، آمار خود آمریکایی ها از ۶۲۰ کشته غیر نظامی و ۲۵۰ شورشی مسلح حکایت دارد، گرچه آمارها در عراق میزان تلفات غیر نظامیان را تا بیش از ۲۰۰۰ هزار تن هم اعلام کردند. در جنگ فلوجه، ارتش آمریکا از سلاح شیمیایی فسفر سفید هم استفاده کرد. ماده ای که در برخورد با هوا منفجر و سبب سوختگی های عمیق می شود. معاهده های بین المللی از سال ۱۹۸۲ استفاده از سلاح های آتش زا علیه غیرنظامیان و حتی علیه مواضع نظامی که «در درون مناطقی با تمرکز جمعیت غیرنظامی » قرار دارند را ممنوع اعلام کرده است. فلوجه از جمله این موارد بود. این پروتکل البته از سوی سنای آمریکا تائید نشده است. در نتیجه استفاده از چنین سلاح هایی جنایت به حساب نمی آید!
تاکتیک "هم بزن و سرخ کن"
نشریه ارتش آمریکا در مقاله ای که در ماه آوریل ٢٠٠٥ در باره « نبرد فلوجه » چاپ کرد، استفاده از فسفر سفید را همچون « سلاحی روانی » ارزیابی نمود که برای بیرون راندن شورشیان از مخفیگاه هایشان بکارگرفته شده است . تاکتیکی که " هم بزن و سرخ کن (Shake'n bake)" نام دارد. شبکه ایتالیایی RAI به مناسبت سالگرد این عملیات نظامی فیلم مستندی به نام « قتل عام پنهان فلوجه » پخش کرد که در آن پیکر سوخته زنان و کودکان نشان داده می شد. سفیر آمریکا در رم، این گزارش و مستند را رد کرد اما چند ماه بعد در سال ۲۰۰۶ دولت جورج بوش رسما به کارگیری فسفر سفید در فلوجه را تایید کرد. از ۲۰۰۴ تا امروز صدها کودک ناقص گاه با دو سر، در فلوجه به دنیا می آیند و هنوز باردار شدن زنان در فلوجه یک کابوس است.
قتل عام نیم میلیون کودک عراقی
اما همه جنایات آمریکا در عراق به فلوجه ختم نمی شود به عنوان نمونه این بخش از گزارش لوموند فرانسه را در خصوص چگونگی نسل کشی و قتل عام نیم میلیون کودک عراقی مرور می کنیم :
"پر تلفات ترین کشتار در عراق، کار شورای امنیت سازمان ملل متحد بود یعنی مجازات های تحمیلی بر عراق پس از تجاوز به کویت. بنا بر آمار سازمان ملل، شورای امنیت با ممنوع ساختن هر نوع تجارتی با این کشور، موجبات مرگ ۵۰۰ هزار تا یک میلیون کودک را فراهم آورده است. دنیس هالیدی ایرلندی، هماهنگ کننده کمک های بشردوستانه سازمان ملل متحد در عراق در ۱۹۹۸ استعفا داد تا مجبور به اجرای برنامه های تحریم نگردد. او این برنامه ها را «نسل کشی» می نامد. در ۱۹۹۵، یک زن روزنامه نگار آمریکایی از سفیر آمریکا در سازمان ملل، خانم مادلن آلبرایت پرسید که آیا ادامه تحریم ها ارزش جان ۵۰۰ هزار کودک عراقی راداشت. پاسخ وی هشداردهنده بود: "این انتخاب بسیار سختی است، اما ما فکر می کنیم که این بهایی بود که می بایست پرداخت، آری، می ارزید."
با گذشت سال ها، روشن شد که هدف واقعی تحریم ها نه تسلیحات عراق، بلکه خود دیکتاتور بود . همان طوری که دنیس هالیدی توضیح می دهد، توجیه این بود که « اگر شما به مردم عراق آسیب وارد کرده و بچه هایشان را بکشید، آن ها از خشم به پا خاسته و مستبد را سرنگون می کنند» . ایالات متحده، کوشید که به مدت ۱۲ سال این فرضیه را دنبال کند. در ۱۹۹۱، نیروی هوایی آمریکا به طور منظم ، شبکه آب ها، فاضلاب ها، ایستگاه های تصفیه و نیز نیروگاه های برق را بمباران کرد. در طول دهه بعدی، عراقی ها بدون آب آشامیدنی زندگی کردند. هالیدی می گوید " شیوع حصبه، انواع بیماری های شایع در آب های آلوده که به صورت برق آسا همه گیر شد، ویرانگر بود". آمریکائیان با چنین رفتاری می دانستند که باعث مرگ هزاران نفر خواهند شد؟ یک سند سری پنتاگون به تاریخ ۱۹۹۱ به روشنی آن را تأیید می کند. این بررسی سری که خونسردانه عنوان «آسیب پذیری پالایش آب در عراق» را یدک می کشد، روشن می سازد که نابودی شبکه آب ها موجب مرگ دسته جمعی و شیوع بیماری های همه گیر خواهد شد. طی تمام سال هایی که این بیماری ها شیوع یافتند، بریتانیای کبیر و ایالات متحده، در نیویورک بر کمیته مجازات ها مسلط بودند.طی دوازده سال، دومتفق، از تحریم ها برای جلوگیری از واردات قطعات ضروری برای تعمیر شبکه آب ممانعت کردند. آقای هالیدی نتیجه می گیرد که: " مردم عراق سرانجام،به جای انداختن مسئولیت ها بر گردن صدام حسین، آمریکا و سازمان ملل را مسئول درد ورنجی دانستند که این تصمیمات بر زندگی آن ها وارد آورده است."
جهان ما این گونه وقیح است
سال ها می گذرد، رهبران آمریکا دریافتند که فرضیه های آنان نظیر مجازات ها نامؤثر بوده ولی هزاران عراقی را نابود کرده است. باوجود این، آن ها به اعمال تحریم ها ادامه دادند. چرا؟ یکی از اعضای هیئت آمریکایی در سازمان ملل که از تحریم ها دفاع می کرد، آقای توماس پیکرینگ به سادگی اقرار می کند: "راه حل بهتری وجود نداشت. " آیا نیاز به یاد آوری است که رژیم های مورد حمایت آمریکا در سراسر جهان، در تل آویو، در ریاض، در آمریکای جنوبی و... چه کسانی هستند و چه می کنند؟ آیا نیاز به یادآوری است که پس از دهه ها هنوز آمریکا رسما به خاطر نسل کشی در هیروشیما و ناکازاکی از عذرخواهی زبانی هم طفره می رود؟ کدام جنگ را در پهنه عالم سراغ دارید که یک سمت آن آمریکا نباشد؟ جهان ما این گونه وقیح است، بدهکارترین ها به جهان، ژست طلبکارترین ها را می گیرند. وقیح ترین ها در جهان - مثلا اسراییلی ها - رقیق ترین احساسات را در خصوص حلب به خرج می دهند در حالی که ۹ سال است پای خود را بر گلوی زندان غزه گذاشته اند و هر دو سال یکبار آن را شخم می زنند و زیر و زبر می کنند.