روز گذشته باحضورفرمانده سپاه امام رضا(ع) وبرخی مسئولان استان کانون بسیج رسانه شهیدان سیدی وجهانی موسسه فرهنگی هنری خراسان افتتاح شد.به گزارش خراسان رضوی، سردار یعقوب علی نظری روز گذشته در مراسم افتتاح کانون بسیج رسانه شهیدان سیدی و جهانی موسسه فرهنگی هنری خراسان که با حضور خانواده این شهیدان و نیز محسن نصر پور، مدیر کل صدا وسیمای استان و محمد آصفی، عضو شورای اسلامی شهر مشهد و جمعی از اهالی رسانه و بسیج رسانه استان در دفتر روزنامه خراسان برگزار شد، ضمن تبریک دهه مبارک فجر، با اشاره به این جمله تاریخی حضرت امام (ره) که «انقلاب ما انفجار نور بود»، افزود: این جمله، چند کلمه بیشتر نیست، اما توجه و تعمق در این موضوع می تواند به خصوص در شرایط فعلی ما فوق العاده کارساز باشد.وی ادامه داد: انفجار، قدرت ساز و حرکت دهنده است؛ تولید موج می کند و انقلاب در آن مقطع در جغرافیای کشور ما این موج را تولید کرد، حکومت شاه را ساقط کرد و ادامه یافت و الان هم باوجود همه مشکلات و مسائلی که ما می بینیم، نه آن چه وجود حقیقی دارد،این امواج همچنان خروشنده در حال طی طریق است.فرمانده سپاه امام رضا(ع) خراسان رضوی با اشاره به این که انجام وظیفه با نگاه انقلابی در حرکت انقلاب اسلامی و تحکیم پایه های نظام مقدس اسلامی بسیار موثر است، اظهار کرد: این انفجار و قدرت در سایه نورانیت انقلاب اسلامی است، پس این حرکت، یک حرکت کور نیست و کاملا با بصیرت است.سردار نظری با اشاره به این جمله رهبر معظم انقلاب که فرمودند «من یک انقلابی هستم»، ادامه داد: باید به این فرمایش رهبر معظم انقلاب همه توجه داشته باشیم و تکلیف روشن می شود.وی افزود: ما اگر انقلابی عمل کنیم و اگر همان گونه که انقلاب به ما یاد داده، در همه این سطوح و حوزه ها عمل کنیم، قطعا آن سعادت دنیا و آخرت محقق خواهد شد.وی تصریح کرد: ما هر جایی که آسیب و آفت دیدیم از غیرانقلابی عمل کردن و براساس معادلاتی غیرمعادلات انقلاب، حساب و کتاب کردن بوده است.سردار نظری با بیان این که معادلات انقلاب متفاوت است، افزود: ما اگر بناست انقلابی عمل کنیم،حتما باید از فرمول ها و راهکارهای انقلاب استفاده کنیم و در این راستا تجارب، الگوها و توفیقات هم زیاد است.وی ادامه داد: گرفتاری هایی که به ظاهر ما در مسیر انقلاب می بینیم ناشی از اعمال غیرانقلابی ماست و نه از ذات انقلاب. فرمانده سپاه امام رضا(ع) اظهار کرد: می بینید امروز دنیا در چه شرایطی است. نگاه بزرگان و کسانی که عمیق به مسائل نگاه می کنند و بر اساس باورهای انقلاب، مسائل را تجزیه و تحلیل می کنند، نقدش این است که آمریکا در حال اضمحلال است و آقای ترامپ حتما دارد جرقه ها و مقدمات سقوط تمدن امپریالیستی غرب و به ویژه آمریکا را رقم می زند. ما باید امیدوارانه به آن بنگریم. همان گونه که هیچ کس فکر نمی کرد شوروی ساقط شود، اما ساقط شد. در این فضا و در این روزها خیلی خوب است که ما این نگاه ها و باورها را تقویت کنیم و تشکل بسیج جایی برای پرورش این باورها و این اقدام است. وی افزود: بدیهی است که همه ما کارهای روزمره و حرفه ای داریم، همه ما تحت تأثیر محیط کاری و زندگی خودمان قرار می گیریم؛ اما جایی لازم است این ها را کنار بگذاریم و به خودمان از دریچه انقلاب بنگریم و خودمان را در ارتباط با نیاز انقلاب آماده کنیم و از این آمادگی انقلابی برای جامعه سازی، استفاده کنیم و آن، پایگاه بسیج است.
پایگاه بسیج کانون و نقطه تعالی انقلابی است
سردار نظری با تاکید بر این که پایگاه بسیج کانون و نقطه تعالی انقلابی است، ادامه داد: فرقی نمیکند، در هر سن، قشر و شرایطی این سازندگی را در تناسب و ارتباط با شاخص های انقلاب نیاز داریم.وی خاطرنشان کرد: اگر می خواهیم در خدمت انقلاب باشیم، اگر می خواهیم جلوداری و پرچم داری کنیم که نیروهای انقلابی همیشه جلودار و پرچم دار هستند، نیاز به آمادگی در زمینه های فرهنگی، بصیرتی، نظامی و تشکیلاتی است و کسب این آمادگی در تشکیلات و تشکل های بسیج قابل دسترسی است و خاصیت اش این است که همه کاره خود افراد هستند که دور هم جمع می شوند، ظرفیت ها و امکانات خود را متمرکز می کنند و هم پوشانی ایجاد می کنند. از همین ظرفیت های پراکنده و مقدوراتی که در اختیار است و تمرکز دادن آن ها، زمینه سازندگی، خودسازی و جامعه سازی به وجود می آید و این جاست که انقلاب با این نیروها و تشکل ها کاملا سربازهای خود را در اختیار می گیرد. فرمانده سپاه امام رضا(ع) همچنین گفت: وظیفه دارم صمیمانه از دکتر احدیان مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری خراسان به خاطر همه تلاش ها و زحماتی که هم در حوزه کار حرفه ای و هم فراحرفه ای که خودشان در ارتباط با مباحث انقلاب دارند تشکر کنم.وی با اشاره به افتتاح کانون بسیج رسانه شهیدان سیدی و جهانی موسسه فرهنگی هنری خراسان، افزود: صمیمانه از دکتر احدیان که زمینه این کار را در این مجموعه حساس و اثرگذار در جامعه فراهم کردند، تشکر می کنم. سردار نظری ادامه داد: حتما باید پایگاه بسیج رسانه شهیدان سیدی و جهانی موسسه فرهنگی هنری خراسان درخشندگی و برجستگی خاصی داشته باشد. انتظار ما این است که به سرعت و همزمان با سازندگی و توسعه این پایگاه، این سازندگی درونی در سازندگی اجتماعی شما بزرگواران که امروز سخت انقلاب به درون سازی جامعه ما نیاز دارد، اثرگذاری داشته باشد.وی یادآور شد: امروز در بخش بیرونی انقلاب خیلی جای نگرانی نیست و جوامع اسلامی انقلاب اسلامی را دریافت کرده اند هم در حوزه فکری و هم عملیاتی و میدانی. اما باید مراقبت کنیم عقبه این جبهه و کانون مرکزی، این جبهه و خاستگاه این امواج خدای ناکرده دچار ضعف نشود و جامعه انقلاب ساز و انقلاب کننده خدای ناکرده از دیگر جوامعی که در حال انقلاب است، عقب نیفتند.فرمانده سپاه امام رضا(ع) افزود: این جامعه سازی سخت موردنیاز ماست که رسانه ها در این بخش می توانند بسیار خوب و موثر راه و جهت گیری ها و اثرگذاری های خود را هم نشان دهند و هم داشته باشند. وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان این که موضوع ارتباط با آمریکا در جامعه ما بسیار جدی است، اضافه کرد: کیسینجر از صاحب نظران سیاسی می گوید: دشمنی با آمریکا، خسارت بار است، اما دوستی با آمریکا کشنده است.سردار نظری افزود: این کشندگی از نوع فیزیکی نیست، از نوع ماهیتی است؛ یعنی عزت و هویت ملت ها از بین می رود.وی ادامه داد: انقلاب اسلامی قبل از این که بخواهد به ما یک جامعه الگویی مادی ارائه کند، اهداف معنوی اش محقق شده است.فرمانده سپاه امام رضا(ع) اظهار کرد: جامعه عزتمند، سربلند، مستقل، مبارز، با هویت اعتقادی، دستاوردهایی است که ما باید به آن بپردازیم و همه شاخص ها و خط کش ما آب و نان و شرایط مادی نباید باشد. اگرچه باید به آن ها نیز توجه شود. اما دریچه نگاه ما به انقلاب نباید آن ها باشد.وی افزود: خیلی مطالب و دستاوردهای مهم در انقلاب اتفاق افتاده که متأسفانه جوانان ما شاید با آن آشنا نباشند و وظیفه رسانه ها در معرفی انقلاب با توجه به ماهیت انقلاب ما، فوق العاده سنگین است.
ویژگی اختصاصی انقلاب اسلامی ایران
مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری خراسان و مدیرمسئول روزنامه خراسان نیز در ابتدای این مراسم با تشکر ویژه از سردار نظری فرمانده سپاه امام رضا (ع) که برای دومین بار در دوران مسئولیت خود در موسسه فرهنگی هنری خراسان حضور یافت، وی را فردی متواضع، عملیاتی، مردمی و با وسعت دید معرفی کرد و با اشاره به افتتاح کانون بسیج رسانه شهیدان سیدی و جهانی موسسه فرهنگی هنری خراسان، گفت: اتفاق، اتفاق مبارکی برای موسسه فرهنگی هنری خراسان است و امیدوارم شروعی برای اهالی رسانه استان خراسان رضوی باشد.محمد سعید احدیان با بیان این که انقلاب ها به طور کلی وقتی به پیروزی می رسند، یک ویژگی دارند و آن مردمی بودنشان است، افزود: اما ویژگی اختصاصی انقلاب اسلامی ایران این است که این مردمی بودن را همچنان حفظ کرده است.وی ادامه داد: معمولا انقلاب ها مردمی بودنشان طی سال ها آرام آرام از بین می رود، مردمی نمی مانند و تبدیل به ساختارها و نهادهای مختلف می شوند، اما نقش مردم کمرنگ می شود و حداکثر در انتخابات به میزان مشارکت های مختلف بسنده می شود؛ اما انقلاب اسلامی ایران این ویژگی اختصاصی را دارد که پس از 38 سال همچنان مردمی مانده است.
بسیج نهادسازی رهبران جمهوری اسلامی برای مردمی ماندن انقلاب اسلامی است
این تحلیلگر سیاسی با تاکید بر این که بسیج نهادسازی رهبران جمهوری اسلامی برای مردمی ماندن انقلاب اسلامی است، گفت: رهبران جمهوری اسلامی یعنی حضرت امام (ره) به عنوان معمار این مکتب و بعد نایب خلف ایشان، رهبر معظم انقلاب از ابتدا چه در پیروزی انقلاب و چه در ادامه مسیر انقلاب، باور اساسی و عمیقی به مردم داشتند و همچنان این باور هست. باور فوق العاده خاصی که برای هیچ تحلیلگر سیاسی قابل درک نبوده و نیست.وی افزود: البته می تواند به عنوان یک باور باقی بماند و در طول زمان آرام آرام دچار تحلیل شود؛ اما رهبران جمهوری اسلامی به روش های مختلف تلاش کردند این باور را برای همیشه تاریخ انقلاب ساری و جاری کنند. انتخابات ها، راهپیمایی ها، رفراندوم ها نمونه ای از آن ها بود. اما آن چه بسیار موثر و به گونه ای قابل مانایی و ماندگاری برای مردمی ماندن انقلاب طراحی و پیاده سازی شد و به خوبی به اجرا رسید، ایجاد نهادی به نام «بسیج» است.احدیان ادامه داد: نهاد بسیج آن طراحی رهبران جمهوری اسلامی برای مردمی ماندن انقلاب است و اگر این نهادسازی نبود، مردمی ماندن انقلاب در طول زمان دچار تحلیل میشد و در درازمدت ممکن بود کمرنگ شود.وی با اشاره به این که شهید دکتر بهشتی در بحث سه گونه اسلام خود نهضت ها را با پنج گروه از جامعه همراه می کنند، گفت: گروه اول باورمند به آن اهداف انقلاب هستند، اما گروه های دو تا پنج گروه های متفرقه ای هستند.مدیرمسئول روزنامه خراسان افزود: کاری که بسیج انجام داده و میدهد این است که آن طیف اصلی را که نهضت براساس تقسیم بندی شهید بهشتی باید بر پایه آنان پیش رود و آنها هستند که باید بار اصلی را بردارند، سازماندهی می کند و اتصال شان را به انقلاب دایم می کند و به طور دایم ارتباط سازماندهی شده ای بین مردم و انقلاب ایجاد می کند؛ یک وقت جنگ فرهنگی است، یک وقت فتنه است، یک وقت کار اقتصاد مقاومتی است؛ بسیج چنین ویژگی و جایگاه و اهمیتی دارد.
مردمی ماندن انقلاب بر دوش بسیج
وی تصریح کرد: مردمی ماندن انقلاب بر دوش بسیج گذاشته شده است که برای انقلابی که یکی از مهم ترین ارکان آن مردمی بودن است ، بسیار پراهمیت است.احدیان افزود: بسیج رسانه در دوره جدید با هدایت سردار نظری و پیگیری های آقای محمدیان دارد به این موضوع توجه ویژه می کند که اهالی این طیف از مردم را در این سازماندهی داخل کند و این امر، اهمیت بسیار زیادی دارد؛ زیرا اهالی رسانه دارای تاثیرگذاری بسیار زیادی هستند و این رویکرد در دوره جدید بسیار مبارک و دارای اهمیت است.وی ادامه داد: خوشحالیم که با پیگیری های انجام شده با ایجاد این پایگاه دری را برای اهالی رسانه حاضر در موسسه خراسان باز می کنیم که بتوانند اتصال سازماندهی شده خود را با انقلاب برقرار کنند.مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری خراسان خاطرنشان کرد: افتتاح کانون بسیج رسانه اتفاق بسیار مبارکی برای موسسه خراسان است و خوشحالیم نام این پایگاه مزین به نام شهیدان سیدی و جهانی است که یکی متعلق به دفاع مقدس و دیگری مدافعان حرم است.وی افزود: این دو شهید مربوط به دو مقطع از تاریخ انقلاب به عنوان دو نماد از انقلابی بودن موسسه خراسان، کاملا دارد خود را بروز می دهد و این پایگاه مزین به این نام هاست.
ایجاد این پایگاه بسیج نشانه باور انقلابی موسسه و روزنامه خراسان است
احدیان با ابراز خرسندی از افتتاح این کانون بسیج در ایام ا... دهه فجر، ادامه داد: ایجاد این پایگاه بسیج نشانه باور انقلابی موسسه و روزنامه خراسان و اهالی موسسه خراسان است. این باور انقلابی برای موسسه خراسان هم هدف و تعیین کننده هدف است، هم جهت حرکت را روشن می کند و هم به حرکت، برکت می دهد.وی با تشکر از سردار نظری که باعث شد این اتفاق مبارک برای موسسه خراسان رقم بخورد، ضمن خیرمقدم به خانواده شهدا، خطاب به آنان گفت: اهالی خراسان با شهدای شما میثاق می بندند که با همه توان خود تلاش کنند مسیری را که آن ها آغاز کرده اند ادامه دهند. مدیرمسئول روزنامه خراسان با معرفی امیر بهنام فریمانی به عنوان سرپرست کانون بسیج رسانه شهیدان سیدی و جهانی موسسه فرهنگی هنری خراسان، افزود: وی یکی از بسیجیان فعال موفق و عملیاتی شهر مشهد است.مدیر مرکز آموزش خراسان و مدیرمسئول سابق روزنامه خراسان نیز در این مراسم در سخنانی گفت: خانواده شهید جهانی و سیدی، چادر عفت شما را میبوسم.دست پدر شهید را می بوسم و مفتخریم که شما این جا حضور یافتید.کورش شجاعی افزود: این روحی که بر موسسه و روزنامه خراسان حاکم شده به برکت خون شهیدان جهانی و سیدی است.وی یادآور شد: امثال جهانی ها حرف نزدند، عمل کردند، روز تشییع این شهید، شهر متحول شد، همکاران ما متحول شدند و خدا می داند که به همکاران چه گذشت و این به خاطر عزت و برکت خون شهید جهانی است. مدیر مسئول سابق روزنامه خراسان افزود: بعضی ها از انقلاب پشیمان هستند و این را پشت حرف های قشنگ پنهان می کنند اما امثال شهیدان سیدی و جهانی این موضوع را با اهدای خونشان ثابت کردند که انقلاب اسلامی همچنان ادامه و فدایی دارد.وی با اشاره به اقدامات زیادی که در موسسه فرهنگی هنری خراسان انجام گرفته است، ادامه داد:یکی ازاقداماتی که برای کامل شدن موسسه لازم بود و آن ایجاد پایگاه بسیج آن هم با نگاه بصیرت افزایی بود و باید همه قدر بدانیم و اما این بسیج باید جذب حداکثری داشته باشد.شجاعی با بیان این که روزنامه خراسان پدر رسانه های خراسان است، افزود: از همکارانمان در دیگر رسانه ها انتظار داریم این پایگاه را کمک کنند. وی با اشاره به این که روزنامه خراسان و دیگر رسانه ها مرکز دانش افزایی و بصیرت افزایی هستند، ادامه داد: مسئولیت این پایگاه بسیج بس خطیرتر از دیگر پایگاه های بسیج است و میتواند یک کانون دانش افزا باشد.مدیرمسئول سابق روزنامه خراسان همچنین با بیان این که متأسفانه در صحبت های برخی آقایان در همین دهه فجر ناخواسته شاه و پهلوی اول تطهیر می شود، افزود: ان شاء ا... این جا جایی باشد که با هم افزایی نیروهای اندیشه ای، اجازه ندهیم آن هایی را که به این کشور خیانت کرده اند تطهیر کنند.در ادامه مراسم بهنام، سرپرست کانون بسیج رسانه شهیدان سیدی و جهانی موسسه فرهنگی هنری خراسان حکم خود را از سردار نظری فرمانده سپاه امام رضا(ع) دریافت کرد و این کانون بسیج به صورت رسمی افتتاح شد.در ابتدای این مراسم نیز کلیپی درباره شهید جواد جهانی پخش شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مصطفی عبدالهی – متولد یکی از روستاهای خطه خراسان است، سرهنگ «احمد فرخنده زاد». به 71 سالگی رسیده و سپیدی موهایش به چشم می آید، اما محکم، با ابهت و سرزنده سخن می گوید و صلابت ارتشی بودنش خودنمایی می کند. هر چند که در بین گفت و گویمان، گاه قطره های اشک و صدای بغض آلودش است که تماشایی می شود. 21 سال از بازنشستگی اش سپری شده و مدت هاست لباس نظامی را به تن نمی کند، اما وقتی از آن روزها سخن می گوید، دوباره شور و حال نظامی در چشم هایش دیده می شود. به ویژه وقتی برایم خاطره نوزدهم بهمن ماه سال 1357 را بازگو می کند، روز حضور جمعی از همافران در مدرسه رفاه و دیدار با امام خمینی(ره). سرهنگ فرخنده زاد آن روز از جلوداران بود، فرمانده رژه همافران در محضر رهبر کبیر انقلاب اسلامی، رژه ای که از قبل برای آن برنامه ریزی نشده بود اما زمینه آن فراهم می شود و ... حالا 38 سال از آن روز گذشته است اما روایت سرهنگ فرخنده زاد از آن روز تاریخی، اتفاقات نوزدهم بهمن 1357 را زنده می کند. مردی که طی این 38 سال کسی پای صحبت هایش ننشسته است و این خاطرات را اولین بار است که در گفت و گو با یک خبرنگار روایت می کند.
دوره نظامی در انگلیس، انتصاب به عنوان مسئول آمادگاه موشک ها
دیپلم را که گرفتم، برای کار راهی تهران شدم. بعد از این که خدمت سپاه دانش را در تهران انجام دادم، در نیروی هوایی استخدام شدم. از روزی که وارد نیروی هوایی شدم، مسئول آمادگاه موشک ها بودم. دوره آموزشی موشک های زمین به هوا را در انگلیس دیده بودم و وقتی به ایران برگشتم چون جزو اولین نفراتی بودم که این دوره آموزشی را گذرانده بودم، سرپرست آمادگاه موشک ها شدم. موشک هاگ، راپیل، سی کت، تایگرکت و توپ های ضد هوایی اورلیکن. نگهداری از این موشک ها با آمادگاه بود و من سرپرستی آن را بر عهده داشتم. البته قبل از آن، وظایف دیگری را هم بر عهده داشتم از جمله ارشد گروهان، گردان، هنگ و ... . به همین خاطر تعداد زیادی از بچه های نیروی هوایی من را می شناختند و محبت زیادی داشتند، به حرفی که می زدم اعتماد می کردند. یکی از بخش های آمادگاه ما، شعبه بزرگ موشک های راپیل بود که حدود 70-80 نفر آن جا خدمت می کردند. این جا برای ما فضایی بود که فعالیت های انقلاب را در آن دنبال می کردیم. سه در بزرگ داشت که برای رفت و آمد خودرو بود. در طبقه بالا هم بالکنی داشتیم که محل ناهارخوری بچه ها بود. همیشه یک نگهبان روی راه پله ناهارخوری کشیک می داد تا اگر کسی از واحدهای امنیتی به مقر ما نزدیک شد، به سرعت شاسی زنگ را فشار دهد تا ما از درهای مختلف متفرق شویم و گیر نیفتیم. همبستگی بسیار خوبی داشتیم، پنج شنبه ها و جمعه که خیلی ها به تفریح و گردش می رفتند، بچه های ما ماموریت مخفیانه داشتند و فعالیت های انقلاب را دنبال می کردند. در تهران ما از آیت ا... نوری همدانی دستور می گرفتیم و اولین جرقه های انقلاب برای ما پای منبرهای ایشان در خیابان فرح آباد و میدان ژاله زده شد. من و همکارانم از پیشتازان و نفرات اولی بودیم که قبل از انقلاب هر فرمانی که امام(ره) از عراق و فرانسه صادر می کردند، مو به مو اجرا می کردیم، فعالیت های ما به طور مخفیانه و دور از چشم گارد رژیم ادامه داشت.
حضور همافران در مراسم استقبال از امام(ره)
روز دوازدهم بهمن که حضرت امام(ره) تشریف فرما شدند، ما هم تا بهشت زهرا(س) همراهشان بودیم. آن روز به عده زیادی از همافران که محل کارشان فرودگاه مهرآباد بود گفته بودیم همه با لباس نظامی به مهرآباد بروند و در مراسم استقبال با لباس حضور داشته باشند. رفتن همافران خدمت امام از 17 بهمن شروع شد، آن روز خودم هم با لباس راهی مدرسه رفاه شدم.صبح هفدهم بهمن ماه، کمی دیرتر از معمول از خانه بیرون آمدم، حدود ساعت 8 بود. به سمت پادگان رفتم اما قبل از آن با خودم گفتم، چه بهتر که ابتدا برای دیدار با امام به مدرسه رفاه بروم و بعد راهی آمادگاه شوم. وارد مدرسه رفاه شدم، امام را زیارت کردم و راهی فرح آباد شدم. به میدان ژاله که رسیدم دیدم چهار نفر از دوستانم به این سمت می آیند. من را که دیدند پرسیدند «این جا چه می کنی؟»، گفتم از مدرسه رفاه می آیم. گفتند «تو چطور با لباس نظامی به آن جا رفتی؟»، گفتم به راحتی رفتم و اگر شما هم می خواهید، بیایید می توانیم یک بار دیگر با هم برویم. با خودم شدیم پنج نفر و دوباره سمت مدرسه رفاه آمدیم. بین راه هم دو نفر دیگر از همافران به ما اضافه شدند و شدیم هفت نفر و خدمت حضرت امام مشرف شدیم.
17 بهمن 57 و 4 بار حضور در مدرسه رفاه
مردم راه را برای ما باز می کردند، همافران آن چنان در قلب مردم جا گرفته بودند که در همه جا، ما را روی شانه هایشان می گذاشتند. امام هم از این همبستگی همافران و مردم خرسند می شدند. خدمت امام رسیدم، با ایشان دست دادیم، دستشان را بوسیدیم و مجدد از مدرسه خارج شدیم. در طول مسیر خیلی از مردم با تعجب به ما نگاه می کردند. طرفداران انقلاب هرچند چیزی به زبان نمی آوردند اما با نگاه هایشان ما را تحسین می کردند. آن هایی هم که موافق این کار نبودند دندان هایشان را به هم می فشردند و چهره هایشان عصبانی و ناراحت بود. به پادگان که برگشتیم، ماجرا را برای بقیه همافران تعریف کردم و گفتم که از صبح تا الان دوبار خدمت حضرت امام(ره) رسیده ام. همه افسوس خوردند و گفتند که «ای بی انصاف، خب چرا ما را نبردی؟» . گفتم اگه می خواهید همین الان حاضر شوید تا به آن جا برویم. حدود ساعت 11 یا 11:30 بود. برای سومین بار حدود 18 یا 19 نفر راهی مدرسه رفاه شدیم. بعد از ظهر هم یک بار دیگر این اتفاق افتاد... .
نوزدهم بهمن؛ حدود ساعت 10 صبح
فردای آن روز یعنی 18 بهمن ماه، من سر کار بودم و با همراهی دوستانم مقدماتی را فراهم کردیم که فردا تعداد بیشتری از همافران را به دیدار امام(ره) ببریم. روز نوزدهم حدود ساعت 10 صبح بود که 300 نفر از همافران با لباس نظامی در مدرسه رفاه حاضر شدیم. ما 300 نفر همه جزو کادر ثابت نیروی هوایی بودیم و تعداد دانشجویان بین ما خیلی کم بود. همه در مدرسه جمع شدیم، فضای آن جا بسیار کوچک بود و به همین خاطر از قبل تصمیمی برای رژه رفتن نداشتیم. فقط می خواستیم با امام دیدار داشته باشیم و حضورمان با لباس نظامی، خار چشم دشمنان شود. اما وقتی دیدیم این همه همافر با لباس نظامی و مرتب و منظم در مدرسه حضور یافته اند، تصمیم گرفتیم یک رژه نظامی هم داشته باشیم و رژه انجام شد.
دستور رژه را صادر کردم
من طبق معمول دستورات رژه را صادر کردم: «ایست، خبردار، به رژه، نظر به راست، گروهان قدم رو...» . تعدادمان بیشتر از دو گروهان بود اما چون مدرسه رفاه فضای کافی نداشت، در قالب یک گروهان رژه رفتیم. بعد از این که رژه تمام شد به عکاس ها گفتیم از زاویه پشت، طوری که چهره هیچ یک از همافران در عکس دیده نشود، عکاسی و فیلم برداری کنند. امام سخنرانی کردند و از همافران تشکر کردند. آن روز بود که لبخند امام راحل را از نزدیک دیدیم و لذت آن را احساس کردیم. بعد از صحبت های امام، چون دیدیم حضور مردم بیشتر شده و فضا هم محدود است دیگر آن جا نماندیم و از مدرسه رفاه خارج شدیم. تمام مدت خدمت مان، از روز اول با مشکلاتی شروع شده بود. پرسنل نیروی هوایی از اول به سختی تحت فشار بودند. اول به عنوان مهندس استخدام شده بودیم و بعد درجه ای به نام همافر برایمان تعیین کردند. همافران معلومات شان از همه بیشتر بود و از هر نظر گل سرسبد نظامی ها بودند، منتها فرمانبر برخی افراد بی سواد بودند. این خیلی برایمان مشکل بود و همافران نتوانستند چنین شرایطی را تحمل کنند. در روزهای انقلاب همافران یاری بهتر از امام نیافتند و از روز اول انقلاب گوش به فرمانشان بودند.
شب بیستم بهمن 57، یعنی شب همان روزی که ما همافران در محضر امام حضور یافتیم، مشکلاتی برای ما ایجاد شد. گارد به پادگان های نیروی هوایی و به ویژه به مرکز آموزش ما که حدود دو هزار دانشجو آن جا بود حمله می کند. بچه ها تجربه چندانی نداشتند و گاهی بدون هماهنگی و برنامه اقدام می کردند. همان شب تانکی وارد مرکز آموزش شد. بچه ها به سمت تانک حمله می کنند و شعار «ا... اکبر» سر می دهند. تانک شلیک هوایی می کند، افسر نگهبان درخواست می کند که تانک از مرکز بیرون برده شود، تا این که با پیگیری های متعدد بالاخره نیروهای گارد از مرکز خارج می شوند. با وجود این، دانشجوها و هنرآموزها از این کار نیروهای گارد به خشم آمده بودند و برای گرفتن اسلحه به سمت اسلحه خانه ها حرکت کردند. متاسفانه در راه یک یا دو شهید هم دادیم. گارد اسلحه خانه را خالی کرده بود و فقط چند اسلحه شکسته آن جا باقی مانده بود. تا این که صبح فردا بچه هابه اسلحه خانه حمله کردند و به طور کامل مسلح شدند. شب بیست و یکم بهمن بود که تیراندازی ها زیاد شد و شهیدان زیادی دادیم. روز بیست و یکم بهمن شد، صبح آن روز حضرت امام سخنرانی مبسوطی کردند و چنین مضمونی را بیان کردند که «اگر مویی از سر همافران کم شود، من می دانم با شما». این صحبت امام مقداری التهاب ایجاد شده بین گارد و نیروهای هوایی را کاهش داد. روز بیست و یکم بهمن در چهارراه بی سیم در محدوده پل سید خندان، رادیویی طراحی کردیم که قبلا رادیوی ارتش بود. از آن جا اعلامیه های امام را پخش می کردیم. ساعت 4 عصر آن روز دستور حکومت نظامی دادند اما امام فرمودند هیچ کس به خانه ها نرود و مردم به خیابان ها بیایند. حضور مردم مانع از اجرای حکومت نظامی شد، جام جم را از چنگ رژیم در آوردند و همان شب پیروزی انقلاب اسلامی اعلام شد...
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جهانی پور- ناکامی اولیه فرمان مهاجرتی ترامپ با اقدام های حقوقی اخیر علیه او باعث شد تا رئیس جمهور جنجالی آمریکایی ها ضمن تهدید و خط و نشان کشیدن برای مقام های قضایی، دستور بازرسی شدید تر کسانی را که وارد آمریکا می شوند صادر و طرح جدیدی را نیز برای اخراج هشت میلیون مهاجر از آمریکا تدوین کند. به گزارش لس آنجلس تایمز، ترامپ در حال تدوین یک سیاست مهاجرتی جدید است که براساس آن می تواند اکثر محدودیت ها را برای بازگرداندن مهاجران غیرقانونی در آمریکا بردارد و در ابعاد میلیونی مهاجران را از آمریکا به کشور های دیگر بازگرداند. لس آنجلس تایمز در این گزارش خود محاسبه کرده که طبق این سیاست مهاجرتی جدید حدود هشت میلیون نفری که به شکل غیرقانونی در آمریکا اقامت دارند به عنوان اولویت استرداد از آمریکا در نظر گرفته خواهند شد اما این سیاست های ترامپ، واکنش هایی علیه او به دنبال داشته است. برنی سندرز، سناتور آمریکایی، ترامپ را «متقلب و اقتدارگرا» خطاب کرد. همچنین، در تازه ترین اقدام حقوقی علیه ترامپ، به گزارش بی بی سی، حدود صد شرکت بزرگ آمریکایی نظیر اپل، گوگل، ای بی، توئیتر و فیس بوک با امضای سندی مشترک گفته اند که فرمان مهاجرتی جدید ترامپ، آسیب «قابل توجهی» به کسب وکار تجار آمریکایی تحمیل کرده است. این شرکت ها، شکایت خود را به دادگاه استیناف سان فرانسیسکو ارائه کرده و گفته اند که اجرای این فرمان، مغایر اصل «انصاف» است.در همین حال ترامپ قضات دادگستری را تهدید کرده که اگر حمله ای به آمریکا صورت گیرد آن ها باید پاسخ گو باشند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، با وجود سابقه پر رنگ مذهبی و فرهنگی، از نظر عمده نظریه پردازانی که این انقلاب را تحلیل کرده اند، حاوی اهداف اجتماعی و اقتصادی نیز بوده است. ایران به عنوان کشوری که در مسیر توسعه گام برداشته بود، با عوارض توسعه نامتوازن در دوران شاه روبه رو بود. اگرچه رگه هایی از این نگاه تک بعدی به مقوله توسعه و در نتیجه عوارض ناشی از آن در سال های پس از انقلاب نیز ادامه یافت. رشد شدید درآمد های نفتی در دوران شاه، پس از چند برابر شدن قیمت نفت و درآمد های نفتی، سیاست شاه بر افزایش واردات و ایجاد رفاه بر این اساس بود.(1) نتیجه اقدامات شاه، گرایش به مصرف، تهی شدن روستا ها از توان تولید کشاورزی، دامداری و صنایع دستی و در نتیجه کوچ به شهر ها و ایجاد حاشیه نشینی در گوشه و کنار شهر های بزرگ کشور بود. این اقدامات به رشد ضریب جینی به عنوان مهم ترین شاخص نابرابری بین افراد جامعه منجر شد.(2) این نابرابری همراه با گرایش شدید به مصرف گرایی در اقشار ثروتمند و حاکمان آن زمان، منجر به شکل گیری احساس نابرابری شد. احساس نابرابری در شرایطی ممکن است نسبت به واقعیت نابرابری ظهور و بروز بیشتری داشته باشد. این اقدام زمانی رخ می دهد که تظاهر به مصرف و ثروت اندوزی در بخش هایی تشدید یابد. در چنین شرایطی نارضایتی تشدید می شود و می تواند این نارضایتی از اختلاف طبقاتی و نابرابری اقتصادی به انگیزه ای در کنار انگیزه های مهم مذهبی و فرهنگی وقوع انقلاب اضافه شود.
در چنین شرایطی و در سال های پس از انقلاب، تلاش برای تعمیق شعار های انقلاب در عرصه های مختلف صورت گرفت و به مدد روحیه جهادی سال های اوایل انقلاب و دوران دفاع مقدس، اقدامات بزرگی در عرصه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی صورت گرفت. در عرصه اقتصاد هم با شکل گیری نهاد هایی نظیر جهادسازندگی و بنیاد مسکن تلاش های بزرگی صورت گرفت، اما فشار های سال های دفاع مقدس، امکان تعمیق انقلاب در عرصه های اقتصادی را سخت کرده بود. واقعیت این است که اساسا هر اقدام اصلاحی در عرصه اقتصاد با پیچیدگی هایی مواجه است که امکان تحقق اصلاحات را سخت و زمانبر می کند. اگر در عرصه های سیاسی و فرهنگی با تغییر باور ها و نهادسازی های جدید می توان، تغییر را تسریع کرد، اما در عرصه اقتصاد تا حد زیادی باید متکی بر سازمان ها و نهاد های موجود عمل کرد؛ سازمان ها و نهاد هایی که طی روند مدرن شدن جامعه ایران در کشور شکل گرفته است و دیدگاه هایی مغایر و یا متفاوت با مبانی انقلاب در آن ها رسوخ جدی داشته است. از نهاد بانکداری مبتنی بر نظام ربوی تا صنعت دولتی متکی بر درآمد نفتی و وابسته به فناوری خارج، پدیده هایی هستند که تغییر آن ها زمانبر است، چرا که این تغییر ابتدا باید با تغییر دیدگاه ها در بین خیل عظیم کارشناسان این بخش ها شکل گیرد. شاید این بخش ماجرا ساده تر باشد، اما برای ادامه کار دو چالش جدی در این مسیر وجود دارد. پس از تغییر دیدگاه ها، بخش پیچیده تر و مهمتر این است که آموزه های جدید را بتوان با شرایط اجرایی منطبق کرد. تردیدی نیست که اسلام در حوزه اقتصاد الزاماتی مشخص کرده است. به عنوان مثال حرمت ربا یکی از این الزامات است، اما انطباق این حکم شرعی با ساختاری که سال ها براساس ربا کار کرده سخت است. یک نمونه از این پیچیدگی به موضوع جریمه دیرکرد بر می گردد. در ابتدای انقلاب تصمیم گرفته شد، جریمه دیرکرد حذف شود، اما مسئولان بانک مرکزی دغدغه ای بحق داشتند و آن هم این بود که ممکن است در صورت حذف جریمه دیرکرد، وام گیرندگان در پرداخت اقساط تعلل کنند. لذا این سوال مطرح بود و اکنون هم مطرح است که چه جایگزینی می توان پیدا کرد که از یک سو حرمت جریمه دیرکرد را نداشته باشد و از سوی دیگر وام گیرندگان را به پرداخت به موقع اقساط ملزم کند.
با این حال مشکل جدی تر دیگری هم وجود دارد و آن هم منافعی است که براساس ساختار به جامانده از دوران قبل شکل گرفته و ذی نفعان این منافع به راحتی به حذف آن تن نمی دهند. به عنوان نمونه دولت با پشتوانه درآمد های نفتی توانست صنایعی را پایه ریزی کند که با واردات فناوری و با کمترین زحمت و کمترین ارزش افزوده، محصولی سودآور تولید کند. نمونه اعلای این نوع صنایع در بخش های خودرو و نفت دیده می شود. سال ها خودروسازی انحصاری دولتی، با سود بالا و حداقل زحمت برای سازندگان منجر به محصولی با کیفیت پایین شد که همچنان کم و بیش ادامه دارد. در صنعت نفت نیز اتکای گسترده بودجه دولت به درآمد نفت منجر به پیدا کردن کوتاه ترین راه در این صنعت بوده است؛ خام فروشی و واردات محصولات پیشرفته. حتی در صنایع جانبی نفت نظیر پتروشیمی نیز تمایل به استفاده از رانت خوراک ارزان و تولید محصول اولیه و خام کاملا به چشم می آید.
در هر صورت با وجود توسعه در برخی بخش ها از جمله محرومیت زدایی و کاهش ضریب جینی به عنوان شاخص کاهش نابرابری و همچنین توسعه چشمگیر در صنایع پیشرفته ای نظیر هوا فضا، هسته ای، نانو تکنولوژی، پزشکی، صنعت آب و برق و برخی دیگر از بخش ها، در عمل با انقلاب ناتمام در عرصه اقتصاد و به ویژه عرصه صنایع بزرگ، نفت و نهاد های کلان از جمله نظام بانکی مواجه هستیم. انقلابی که باید با تلاشی جدی بتواند نیمه خالی عرصه انقلاب اسلامی را پر کند و در آستانه ورود به پنجمین دهه از انقلاب اسلامی ایران، انقلاب را به عرصه های دیگر هم بکشاند. تلاشی که نیاز به تغییرات جدی ساختاری در عرصه اقتصاد و تلاشی هوشمندانه و مجاهدانه در این مسیر دارد. تلاشی که با وجود سختی بسیار قابل تحقق است.
1- برای مطالعه بیشتر در این باره به گزارش امروز صفحه 10 خراسان با عنوان سراب رفاه در دهه 50 مراجعه فرمایید.
2- برای مطالعه بیشتر در این باره به گزارش فردا صفحه 10 خراسان مراجعه فرمایید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نهادهای حقوق بشری یمن، کارنامه ریاض در یورش خود به یمنی ها را 12هزار کشته و حدود 20 هزار زخمی اعلام کرده اند که باعث شده است تا در تازه ترین واکنش نیروهای مقاومت یمنی در یک تحول مهم ، یک فروند موشک بالستیک دوربرد پیشرفته این کشور، به سوی پایگاه نظامی در «المزاحمیه» استان ریاض، شلیک شود. به گزارش المصدر، یمنی ها موفق شدند تا علیه آل سعود، موشک های بالستیک خود را شلیک کنند و به هدف از پیش تعیین شده در قلب استراتژیک این کشور بنشانند. به گزارش العالم شهروندان سعودی با توئیت های متعدد، وقوع انفجاری بزرگ را در پایگاه نظامی نزدیک به ریاض، به فضای مجازی کشاندند. ارتش یمن، این اتفاق را «حادثه ای تاریخی» برای این کشور اعلام کرد. سخنگوی ارتش یمن تأکید کرد که «کشورهای شرکتکننده در ائتلاف متجاوز به یمن، اهداف بعدی موشکهای ارتش یمن خواهند بود».این مقام یمنی اعلام کرد که «اکنون ریاض در تیررس موشک های یمن است». گفته می شود که موشک برکان 2 یمن بیش از 800 کیلومتر برد دارد و قدرت تخریبی آن بسیار بیشتر از موشک برکان 1 است و خسارات به اهداف خود وارد می کند. در همین حال مرکز حقوق و توسعه یمن اعلام کرد که بعد از گذشت ۶۸۰ روز از آغاز تجاوز عربستان به این کشور، ۱۵ فرودگاه، ۱۴ بندر، ۲۷۴ مخزن آب و شبکه آب رسانی، ۱۵۹ نیروگاه برق، ۲۶۷ کارخانه، ۳۰۸ انبار سوخت و ۲۳۲ نفتکش توسط عربستان سعودی بمباران شده است.
فراخبر
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چهارمین محموله از خرید کیک زرد توسط ایران امروز وارد کشور می شود تا با احتساب این 149 تن خریداری شده، ذخایر طلایی و راهبردی اتمی کشورمان از این محصول مهم در چرخه سوخت به حدود 400 تن برسد . اینکه ایران توانسته است برای اولین بار پس از انقلاب، چنین خریدی از بازار محدود فروش کیک زرد دنیا انجام دهد ، شاید مهم ترین ویژگی این اقدام باشد. حالا جمهوری اسلامی ایران می تواند به راحتی ادعا کند در بازار هسته ای با تنوعی بالا حضور دارد و به خرید و فروش محصولات تولیدی و موردنیاز خود می پردازد؛ اتفاقی که در سایه برجام شکل گرفت . در گزارش پیش رو به این موضوع که کیک زرد چیست و در رابطه با صنعت هسته ای ایران چه جایگاهی داشته و دارد، می پردازیم.
کیک زرد چیست؟
یکی از معروفترین محصولات میانی در چرخه سوخت، کیک زرد (U3O8) نام دارد که علیرغم رنگ تیره نزدیک به سیاه آن، در دنیا نیز به همین کیک زرد معروف شده است. فلسفه تولید چنین ماده ای ،عیار پایین اورانیوم طبیعی در سنگ معدن است که باعث شده تا برای تولید خوراک اولیه کارخانه فراوری اورانیوم که به یوسیاف معروف است، سنگ معدن اورانیوم در کارخانه تولید کیک زرد، تغلیظ گردد. این کیک زرد در نهایت برای تولید گاز UF6 طبیعی که خوراک اولیه سایت های غنی سازی است به کار می رود . جالب است که از نام کیک زرد چنین برمی آید که باید دنبال ماده ای خوش رنگ و شبیه کیک با زردی به سان آفتاب باشیم اما آنچه خروجی اصلی این کارخانه به شمار می رود پودری تیره رنگ نزدیک به سبز بسیار تیره است و جالب تر آنکه این اصطلاح در دنیا نیز به کار می رود.
جایگاه در چرخه سوخت
چرخه سوخت هسته ای شامل چند حلقه است که تولید کیک زرد یکی از حلقههای مهم آن به شمار میرود و با توجه به رابطه مستقیم معدن اورانیوم و کارخانه تغلیظ اورانیوم معمولا در دنیا معدن و این کارخانه نزدیک هم هستند. پس از استخراج سنگ معدن اورانیوم ،این ماده معدنی که به صورت ناخالص و تقریبا دارای عیار 400گرم در تن است به کیک زرد با غنای طبیعی (0/7درصد ) تبدیل می شود. این ماده ارزشمند و راهبردی پس از تولید در ایران و یا خرید از کشوری دیگر، به مجتمع UCF اصفهان حمل می شود تا در یکی دیگر از حلقه های چرخه سوخت به گاز UF6(هگزا فلوئورید اورانیوم) با غنای طبیعی تبدیل شود. این گاز ماده اولیه مجتمع های غنی سازی (مثل نطنز) است تا با استفاده از روش سانتریفیوژگازی به غنای مورد نیاز برسد سپس این مواد غنی شده به اصفهان منتقل می شود تا سایر مراحل را طی نماید.
تولید کیک زرد در ایران
در ایران تا سالهای قبل کارخانه تولید کیک زرد در بندرعباس فعال بود و سنگ معدن آن نیز از معدن روباز گچین بندرعباس تامین می شد اما از ابتدای سال 95کارخانه بزرگتری به نام شهید بزرگوار هسته ای کشورمان "شهیدرضایی نژاد" در اردکان استان یزد به راه اندازی آزمایشی رسید که از کارخانه بندرعباس مجهز تر و مدرن تر بوده و میتواند با ظرفیت بالاتری سنگ معدن استخراجی از معدن ساغند یزد را به کیک زرد مورد نیاز در یو سی اف اصفهان تبدیل کند.
سابقه خرید کیک زرد توسط ایران
اورانیومی که از معدن ساغند یزد می آید حدود 300تا 400گرم در تن خلوص دارد و به عنوان یک سنگ معدن با عیاری متوسط محسوب می شود اما با توجه به برنامه غنی سازی صنعتی در کشورمان نیاز داریم تا ذخایر راهبردی خود از کیک زرد را با خریدهای خارجی افزایش دهیم.در همین رابطه قبل از انقلاب حدود 500 تن کیک زرد از افریقای جنوبی خریداری کردیم. این آخرین خرید کیک زرد ما از خارج کشور بود زیرا در تمام این سالها هیچ تولید کننده خارجی به علت تحریم های مختلف علیه ایران حاضر به فروش کیک زرد نبود. کمی قبل از اجرای برجام، جمهوری اسلامی حدود 11 تن اورانیوم غنی شده زیر5 درصد خود را با 220تن کیک زرد معاوضه نمود. اما در روزهای اخیر توانستیم برای اولین بار در 40 سال گذشته کیک زرد را از یک کشور خارجی بخریم. در این اقدام ایران 149 تن کیک زرد از روسیه خریداری و به مجتمع یو سی اف اصفهان منتقل کرد. با این خرید هم اکنون ایران علاوه بر 400تن ذخیره استراتژیک گاز UF6طبیعی ، حدود 400تن کیک زرد نیز در اختیار دارد.
اثر ذخایر کیک زرد و بازدارندگی
ذخیره 400تن کیک زرد به همراه 400تن گاز UF6 موجود در ایران و ادامه تولید کیک زرد از منابع و معادن داخلی پیام محکم و جدی برای طرف مقابل دارد که در صورت هرگونه نقض عهد یا ایجاد مشکلی در اجرای برجام، ایران می تواند با شروع برق آسای غنی سازی در مجتمع های موجود و با سانتریفیوژهای نسل جدید، ذخایر غنی شده خود را به سرعت افزایش دهد.یادمان نرفته اولین نگرانی ها و لرزه ها بر دشمنان ایران را زمانی شاهد بودیم که در ابتدای دهه هشتاد اعلام شد ایران به فناوری تولید کیک زرد دست یافته است.
کاری از گروه سیاسی روزنامه خراسان
گزارش: هادی محمدی
طراحی: زهراسادات پورمرتضوی
عکسها: وحید بیات، سعید مقدم نیکو
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خودروسازان هر سال در دهه فجر دست به کار می شوند و طرح های فروش متنوعی ارائه می دهند تا متقاضیان خودرو محصولات آن ها را بخرند. خودروسازان مدعی هستند که این طرح ها به نفع مردم است و آن ها نیز از فروش محصولاتشان سود کسب می کنند. امسال نیز خودروسازان با طرح های خود دهه فجر را آغاز کرده اند. با این حال، یک سوال مهم وجود دارد. آیا این طرح ها به نفع مردم است یا خیر. صفحه «دخل و خرج» امروز به شرایط فروش خودروسازان سرک کشیده و سه خودرویی که حدود 45 میلیون تومان قیمت دارند را بررسی کرده است. هم بررسی شرایط فروش و هم بررسی فنی. پس اگر قصد دارید با طرح های دهه فجر خودرو تهیه کنید، این مطلب را با دقت بخوانید.
قبل از اینکه بخواهیم در مورد شرایط فروش خودروسازان صحبت کنیم، لازم است که قید کنیم تمامی خودروهای ارائه شده به صورت پیش فروش اعتباری هستند. یعنی اینکه قیمت در تاریخ صدور دعوتنامه که سال آینده است تعیین می شود. این مسئله سبب می شود که شما با ریسک افزایش قیمت خودرو مواجه باشید. افزایشی که بخشی از آن حتمی است. حتمی بودن افزایش قیمت به دلیل افزایش قیمت بیمه است. اما معمولا در اردیبهشت ماه شورای رقابت در مورد افزایش قیمت خودرو تصمیم می گیرد و افزایش قیمت را تجربه خواهیم کرد. پس اگر در فکر برنامه ریزی برای خرید خودرو هستید، مراقب باشید که مبلغی را به قیمت فعلی اضافه کنید و بعد برنامه ریزی نمایید.
برلیانس h220 اتوماتیک
داشتن یک خودروی اتوماتیک واقعا لذت بخش است. شاید برلیانس جزو ارزان ترین خودروهای اتوماتیک بازار است. خودرویی که با شرایطی که در جشنواره فجر برای آن قرار داده شده، می تواند به یک گزینه مناسب بدل شود. شما می توانید با پیش پرداخت 15 میلیون تومان و بهره گیری از سود مشارکت 15 درصدی خودروی خود را در تیرماه تحویل بگیرید. سود مشارکت این طرح بسیار پایین (15 درصد) است و تنها 802 هزار تومان سود به پیش پرداخت شما تعلق می گیرد. اما پارس خودرو برای اینکه روی خریدار فشار زیادی نیاید، یک وام با سود بالای 21 درصد را در نظر گرفته است. به این ترتیب که شما باید 6 چک 4ماهه بدهید. سقف این تسهیلات 20 میلیون تومان است. شرایط دیگر فروش را می توانید در جدول ملاحظه کنید.
ساندرو غیراتوماتیک
بدون شک ساندرو محبوب ترین خودروی این روزهای بازار است. ساندرو که کیفیت تندر 90 را دارد و ظاهر نامناسب آن را ندارد، آنقدر محبوب شده است که بخش عمده تقاضای بازار به سمت آن رفته است. شرایط فروش این خودرو به صورت پیش فروش دو مرحله است. یعنی اینکه زمان ثبت نام باید 22 میلیون تومان بپردازید و از سود 18 درصد تا تیرماه بهره مند شوید که رقمی حدود یک میلیون و 410 هزارتومان است. مابقی مبلغ خودرو را باید به صورت نقد در تاریخ صدور دعوتنامه بپردازید. در صورتی که در طول دوره از خرید خودرو صرف نظر کنید می توانید سود انصراف 14 درصد را دریافت کنید که رقم بسیار پایینی محسوب می شود.
پژو 207i غیراتوماتیک
برخی از افراد به یک شرکت خاص تعلق خاطر دارند. این مسئله در مورد پژو موضوعیت دارد. با این حال، ایران خودرو تنها یک مدل پیش فروش ارائه کرده است. به این ترتیب که باید 20 میلیون را به صورت پیش پرداخت بپردازید.
موعد تحویل خودرو خردادماه است و 20 درصد سود به پیش پرداخت شما تعلق می گیرد. به این ترتیب می توانید امید داشته باشید که یک میلیون و 95 هزار تومان سود تسهیلات دریافت کنید. آنطور که در فروش اینترنتی ایران خودرو درج شده است، مابقی مبلغ خودرو را در زمان صدور دعوتنامه بپردازید. لازم به ذکر است که ظرفیت برخی از شرایط فروش این خودرو تکمیل شده است. همانطور که در بالا هم گفته شد، باید فکری برای افزایش قیمت خودرو که در سال آینده اتفاق می افتد هم داشته باشید.
مقایسه فنی خودروهای 45 میلیونی
مقایسه بین خودرو بدون توجه به نیاز خریدار کار اشتباهی است. شاید خودرویی که برای شما مناسب است، برای دیگران اصلا مناسب نیست. در این بخش سعی شده است که با استفاده از اطلاعات فنی، خودروی مورد نظر شما معرفی شود.
اگر می خواهید خودرویی را بخرید که از کیفیت فنی و فضای داخلی آن لذت ببرید، ساندرو بهترین گزینه است. طبق آخرین گزارش سازمان بازرسی و کیفیت که در آبان ماه انجام گرفت رنو ساندرو توانست 4 ستاره کیفی دریافت کند که یکی از بهترین خودروها به شمار می آید. شتاب اولیه بالا و مصرف سوخت مناسب باعث شده که ساندرو بهتر به نظر برسد. به لحاظ مساحت خودرو نیز ساندرو با ابعاد 153 در 175 در 400 سانتی متر بزرگترین خودرو به حساب می آید.
خودروی 207 نیز ویژگی هایی دارد که نسبت به دو گزینه دیگر برتری دارد. کیفیت ساخت قطعات داخلی خودرو یکی از این موارد است. هم چنین اگر انسان محتاطی هستید باید بگوییم که پژو 207 گزینه بهتری است. قطع سیستم انتقال بنزین هنگام تصادف و سیستم ترمزکمکی eba و فعال شدن فلاشرها هنگام ترمز شدید سبب شده است که این خودرو در بخش ایمنی نمره قابل قبولی دریافت کند. از آنجاییکه پژو 207 خودرویی است که توسط ایران خودرو تولید می شود، به لحاظ گارانتی و قطعات یدکی وضعیت بهتری دارد. به علت تشابه فنی فراوان پژو 207 با پژو 206 و ساندرو با ال90 قطعات این 2 خودرو به وفور در بازار یافت می شود اما قطعات پژو 207 از ساندرو ارزانتر می باشد. بنابراین به لحاظ تامین قطعات ساندرو و 207 گزینه های مناسبی هستند.
اما برلیانس نیز ویژگی هایی دارد که آن را برتر می نماید. اتوماتیک بودن، بزرگترین وجه تمایز برلیانس است. گیربکس اتومات این خودرو سبب می شود که در ترافیک کمتر اذیت شوید. نرمی سیستم فرمان و بخش جذب ضربات مشخصه دیگر این خودرو است. خلاصه اینکه نرمی این خودرو باعث می شود که لذت رانندگی را دوچندان کند. برلیانس H220 تنها عضو گروه است که مجهز به گیربکس خودکار می باشد. در بخش فرمان نیز برلیانس پیروز میدان است زیرا مجهز به فرمان برقی می باشد که باعث شده نرمترین فرمان گروه را دارا باشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سیدخلیل سجادپور- 5 عضو یک باند سرقت خودرو و اموال داخل آن که مقابل مراکز درمانی منطقه طلاب مشهد اقدام به ارتکاب جرم می کردند، در حالی راز سرقت های سریالی را فاش کردند که اموال مسروقه زیادی از آنان کشف شده است. معاون دادستان مشهد روز گذشته با بیان این خبر به خراسان گفت: در پی افزایش سرقت از داخل خودروها که با شیوه یکسانی صورت می گرفت، تلاش نیروهای انتظامی با صدور دستوری از سوی فرمانده انتظامی مشهد برای شناسایی عاملان این سرقت ها آغاز شد.قاضی سید جواد حسینی افزود: تجزیه و تحلیل اطلاعاتی پلیس که با راهنمایی های قضایی همراه بود نشان می داد که سارقان بیشتر سرقت های خود را در ساعات ملاقات بیماران و از مقابل بیمارستان های شهید هاشمی نژاد و امام حسین (ع) انجام می دهند بنابراین گروه ویژه ای از ماموران زبده تجسس با هدایت سرهنگ «توفیق حاجی زاده» به طور غیرمحسوس وارد عمل شدند و با استفاده از شگردهای علمی و پلیسی، تحقیقات خود را ادامه دادند. این مقام قضایی تصریح کرد: ماموران انتظامی پس از 2 ماه فعالیت های اطلاعاتی به سرنخ هایی رسیدند که نشان می داد زن جوانی هنگام سرقت های مذکور در محل حضور داشته است و سارقان با استفاده از «شاه کلید» به صندوق عقب خودروها دستبرد می زدند. قاضی حسینی خاطرنشان کرد: تحقیقات پلیس با نظارت مستقیم سرهنگ محمد بوستانی در این باره ادامه داشت تا این که روز یکشنبه گذشته، ماموران تجسس کلانتری طبرسی جنوبی به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می داد زن جوانی به همراه یک مرد وارد منزلی شدند که رفت و آمدهای مشکوکی به آن مکان صورت می گیرد بنابراین ماموران با صدور دستورات قضایی و با رعایت موارد شرعی و قانونی این مکان را مورد بازرسی قرار دادند.
معاون دادستان مرکز خراسان رضوی گفت: در این عملیات 5 نفر که داخل منزل حضور داشتند، دستگیر شدند و مقادیر زیادی لوازم مسروقه در حالی کشف شد که برخی از متهمان در حال استعمال شیشه و کریستال بودند. همچنین بررسی ها نشان داد: مشخصات زن جوان دستگیر شده با زنی که از قبل مورد ظن پلیس قرار گرفته بود مطابقت دارد. قاضی سید جواد حسینی افزود: در بازرسی از مخفی گاه دزدان تعداد زیادی لوازم خودرو، پیک نیک، چادر برزنتی، کپسول آتش نشانی، گوشی های تلفن همراه، کیف های زنانه، لپ تاپ، رسیور ماهواره، زیلوی زیرانداز، فلش، کپسول گاز به همراه مقادیر زیادی لوازم شخصی، دارو، دستگاه جوش و ... کشف و ضبط شد. سرپرست مجتمع قضایی شهید بهشتی مشهد اضافه کرد: در حالی که سارقان مدعی هستند به حدود 50 خودرو دستبرد زده اند اما بررسی ها بیانگر آن است که آن ها سرقت های بیشتری را مرتکب شده اند و شهروندان می توانند برای شناسایی اموال خود به کلانتری طبرسی جنوبی مراجعه کنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حدود یک ماه از رونمایی 112 دستگاه اتوبوس جدید می گذرد اما به گفته یک منبع مطلع این اتوبوس ها همچنان وارد ناوگان اتوبوسرانی مشهد نشده است و درپارکینگ های اتوبوسرانی(پایانه آزادی 107) خاک میخورد. مدیرعامل اتوبوسرانی دلیل آن را ورود نیافتن بخش خصوصی در این زمینه دانست و بخش خصوصی نیز مقرون به صرفه نبودن را دلیل استقبال نکردن این بخش عنوان کرده است.
چهارم دیماه امسال سازمان اتوبوسرانی مشهد با برگزاری مراسمی از 112 دستگاه اتوبوس جدید با آلایندگی کم رونمایی کرد، اتوبوسهایی که به گفته مدیرعامل سازمان اتوبوسرانی حتی رنگ آنها بر اساس روانشناسی رنگ انتخاب شده بود تا موجب ایجاد نشاط و شادابی در سطح شهر شوند، اما در حال حاضر با گذشت بیش از یک ماه از آن زمان نه تنها شور و نشاطی در سطح شهر ایجاد نکردهاند بلکه به دلیل نبود خریدار بخش خصوصی حتی وارد ناوگان نیز نشدهاند.علیاصغر نیشابوری، مدیرعامل سازمان اتوبوسرانی مشهد در این باره به ایسنا، گفت: در گذشته اتوبوسهای شهری با استفاده از منابع دولتی خریداری میشدند به این صورت که 82.5 درصد آن توسط دولت و 17.5 درصد هم توسط شهرداری پرداخت میشد.وی اضافه کرد: اتوبوسها نیز طبق آییننامه مصوب هیئت وزیران به شرکتهای بخش خصوصی واگذار میشد به نحوی که شرکتهای خصوصی تنها 17.5 درصد سهم شهرداری را پرداخت می کردند و مابقی آن یارانه دولتی بود و به جای آن، متعهد به خدمت 10 ساله میشدند.
واگذاری با پرداخت100درصد قیمت
نیشابوری با بیان اینکه از سال 92 کمک دولت برای خرید اتوبوس قطع شده است، تصریح کرد: هزینه خرید اتوبوسهای جدید به طور کامل توسط شهرداری پرداخت می شود و بنا به تکلیف شورای شهر باید به بخش خصوصی واگذار شود، با توجه به اینکه این اتوبوسها صددرصد با استفاده از منابع شهرداری خریداری شدهاند دیگر با فرمول مصوب هیئت وزیران امکان واگذاری اتوبوسها نیست بنابراین شورای شهر آییننامه جدیدی مبنی بر واگذاری اتوبوس ها به بخش خصوصی تصویب کرد.مدیرعامل سازمان اتوبوسرانی مشهد با اشاره به اینکه طبق مصوبه شورای شهر واگذاری این اتوبوسها تنها با پرداخت صددرصدی قیمت تمام شده انجام میگیرد، خاطرنشان کرد: بر این اساس برای شرکتهای خصوصی فراخوان زدیم تا شرکتهایی که تمایل دارند اقدام به سرمایهگذاری کنند و اتوبوسها را در اختیار بگیرند؛ باتوجه به اینکه خرید اتوبوسها با این شرایط برای بخش خصوصی توجیه اقتصادی ندارد، قرار شد ما بهای تمام شده جابهجایی هر مسافر را محاسبه و علاوه بر پول بلیت به بخش خصوصی پرداخت کنیم.وی با اشاره به استقبال از این فراخوان، گفت: استقبال خوب بوده، اما نسبت به گذشته کمتر شده است، این 112 دستگاه پَک است و پس از توانسنجی و برگزاری مناقصه با هم به صورت تک مرحلهای به افراد یا شرکتها واگذار میشود.نیشابوری با اشاره به زمان بهرهبرداری از این اتوبوسها، عنوان کرد: امیدواریم با واگذاری اتوبوسها، آنها نیمه اسفند ماه و در طرح استقبال از بهار به بهرهبرداری برسند.
سیدجلال فیاضی، عضو کمیسیون حمل و نقل و ترافیک شورای اسلامی شهر مشهد در گفتوگو با ایسنا قطع کمک دولت برای خرید اتوبوسهای شهری از اواخر دولت گذشته را عامل خرید و واگذاری اتوبوسها با قیمت تمام شده به بخش خصوصی و مشکلات ایجاد شده میداند.وی با بیان اینکه تاکید شورای اسلامی شهر مشهد بر ادامه خصوصیسازی ناوگان اتوبوسرانی است، گفت: بر همین اساس شورای شهر به شهرداری تاکید کرده که اتوبوسها باید به بخش خصوصی واگذار شود، اما ظاهرا هنوز بخش خصوصی برای خرید این اتوبوسها اعلام آمادگی نکرده است. فیاضی ادامه میدهد: برای افزایش استقبال از خرید اتوبوسها حتی در شورای شهر شیوههای جدیدی را برای واگذاری این اتوبوسها در کمیسیون حمل و نقل تصویب کردیم که بر اساس آن علاوه بر شرکتهای خصوصی، افراد نیز میتوانند به صورت راننده- مالک این اتوبوسها را خریداری و در چهارچوب شرکتی کار کنند، اما با این وجود استقبالی از سوی بخش خصوصی نشده است.وی تصریح کرد: در صورتی که شهرداری به این نتیجه برسد که نیاز به شیوههای جدیدتر یا تسهیلات بیشتری است شورای شهر آمادگی بررسی آن را دارد.
توقف اتوبوسها را مصلحت نمیدانم
عضوکمیسیون حملونقل و ترافیک شورای اسلامی شهر مشهد با بیان اینکه به هر حال توقف این اتوبوسها را به مصلحت نمیدانم، خاطرنشان کرد: این اتوبوسها باید هرچه سریعتر وارد ناوگان شوند، اما هنوز از سوی شهرداری به ما در شورای شهر و کمیسیون حملونقل پیشنهاد جدیدی در این خصوص نشده است. وی اضافه کرد: شهرداری باید هرچه سریعتر با استفاده از مصوبات کنونی شورای شهر یا ارائه پیشنهادات جدید خود به شورا، راهحلی برای این مسئله پیدا و راه را برای خرید این اتوبوسها توسط بخش خصوصی هموار کند.وی با اشاره به علت استقبال نکردن بخش خصوصی از خرید این اتوبوسها یکی از دلایل آن را قیمت بالای این اتوبوسها عنوان کرد و افزود: بخش خصوصی در جایی سرمایهگذاری میکند که امنیت و حاشیه سود قابل قبولی داشته باشد، به نظر میرسد اطمینان نداشتن به حاشیه سود موجب این قضیه شده است و اگر اینگونه باشد باید برای رفع این مشکل اقداماتی صورت گیرد.فیاضی ادامه داد: در حال حاضر قیمت هر دستگاه اتوبوس نو حدود 500 میلیون تومان است، اما شهرداری عملا با تخصیص یارانه 150 میلیون تومانی قیمت تمام شده هر دستگاه اتوبوس را 350 میلیون تومان اعلام کرده که افراد و شرکتهای بخش خصوصی برای خرید اتوبوس باید آن را پرداخت کنند که به نظر میرسد باتوجه به هزینهها این قیمت نیز حاشیه سود مناسبی برای سرمایهگذاران بخش خصوصی ایجاد نمیکند و اگر اینگونه باشد شهرداری باید محاسبه و مذاکره کند و پیشنهاد خود را به شورای شهر بدهد.با این وجود در شرایط کنونی که کمبود اتوبوس در سطح شهر کاملا محسوس و همچنین بسیاری از اتوبوسهای شهر فرسوده است و نیاز به نوسازی ناوگان اتوبوسرانی وجود دارد، انتظار میرود سازمان اتوبوسرانی هرچه سریعتر مشکل 112 عضو جدید خود را حل و در آینده نیز پیش از خرید و رونمایی از اتوبوسها ابتدا فکری برای مالکان و رانندگان آنها کند تا شاهد اینگونه اتفاقات نباشیم.
بخش خصوصی برای ضرر نیامده است
خالقی رئیس هیئت مدیره شرکت سامان سیردرباره رغبت نداشتن بخش خصوصی برای خرید و به کار گیری اتوبوس های جدید به خراسان رضوی گفت: بخش خصوصی برای کمک به شهرداری و مردم در این زمینه سرمایه گذاری کرده است اما برای ضرر وزیان دادن نیامده که ضررهای شهرداری را متقبل شود.وی تصریح کرد: قرار است با ورود بخش خصوصی باری از دوش شهرداری برداریم و باید این کار برای ما منفعت داشته باشد و از ما حمایت شود.وی با اشاره به شرایط کنونی بخش خصوصی اتوبوسرانی مشهد اظهار کرد: 3-2 سال است که بهای تمام شده واقعی را دریافت نمی کنیم و کمتر از هزینه تمام شده به ما پرداخت می شود و ضرر می دهیم.وی افزود: مبنای محاسبه پرداختی به شرکت برای نیروها حداقل قانون کار است در حالی که پایه سنوات هر ساله افزایش پیدا می کند.
خالقی تاکید کرد: علاوه بر این در قراردادهای بخش خصوصی با اتوبوسرانی مبالغ پرداختی شرکت به دارایی(مالیات) مد نظر قرار نگرفته است، برای سال 94 این شرکت که 160 دستگاه اتوبوس دارد باید حدود1.2 میلیارد تومان مالیات پرداخت کنیم.وی یادآورشد: این اتوبوس ها با پرداخت 82.5 درصد یارانه دولت و 17.5 درصد توسط بخش خصوصی خریداری شده است و ما تعهد خدمت ده ساله داریم اما اکنون برای 82.5 درصد مالیات کسر می کنند .وی تاکید کرد: سرمایه گذاری بخش خصوصی باید سود ده باشد اما مجموعه عوامل باعث شده تا دیگر رغبتی برای خرید اتوبوس نداشته باشیم.
خرید اتوبوس ها مقرون به صرفه نیست
خالقی گفت: هر دستگاه اتوبوس را به قیمت 375 میلیون تومان به فروش گذاشته اند و 10 درصد هم باید مالیات برارزش افزوده پرداخت شود که حدود 400 میلیون تومان هزینه خرید هر دستگاه اتوبوس است که این مبلغ با درآمدفعلی بخش خصوصی سود ده و مقرون به صرفه نیست.
بخش خصوصی نیازمندحمایت
وی تصریح کرد: براساس بررسی ها، شهرهای شیراز، اصفهان ، تبریز و نیشابور از بخش خصوصی حمایت می کنندو امکانات مناسبی در اختیاراین بخش قرار می دهند اما در مشهد پایانه بخش خصوصی هیچ امکاناتی ندارد و یک زمین خاکی که در زمستان گل می شود و به خودرو آسیب می رساند در اختیار ما قرار گرفته است.
خالقی یادآور می شود: در شهرهای دیگر امکاناتی از قبیل لاستیک، باتری و روغن و ... به صورت یارانه ای به بخش خصوصی داده می شود اما در مشهد این حمایت ها وجود ندارد. هم چنین جواد حامد، مدیرعامل شرکت سیرطوس ماندگار در پاسخ به سوال خراسان رضوی درباره استقبال نکردن بخش خصوصی گفت: در گذشته اتوبوس ها با هبه 82.5 درصدهزینه خرید ازسوی دولت در قبال ارائه 10 سال خدمت، به بخش خصوصی واگذار می شد اما منافع قابل توجهی برای بهره برداران در پی نداشت و به نوعی پاسخگوی هزینه ها هم نیست البته چند سال اول خوب بود چون بدون استهلاک و درآمدها بهتر بود اما اکنون اتوبوس ها دچار فرسودگی شده و نیاز به قطعات وتعمیر دارد که هزینه این بخش افزایش یافته است.وی افزود: علاوه براین درآمدها وضعیت مناسبی ندارد و دستمزدها نیز افزایش یافته است.حامدگفت: اتوبوس های جدید را با قیمت های بیش از 400 میلیون تومان به فروش گذاشته اند و هیچ گونه حمایتی هم نمی شود لذا بخش خصوصی نیز خیلی استقبال نمی کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سجادپور- اعضای باند معروف به «گربه های نقابدار» که به منازل «زنان تنها» دستبرد می زدند درحالی با تلاش ماموران کلانتری شهید رجایی مشهد دستگیر شدند که یکی از اعضای این باند با شلیک گلوله مجروح شد.فرمانده انتظامی مشهد درباره چگونگی دستگیری اعضای این باند خطرناک به خراسان گفت: در پی وقوع چند فقره سرقت از منازل زنان تنها و بی سرپرست، تلاش گسترده ای از سوی ماموران کلانتری شهید رجایی برای شناسایی عاملان این سرقت ها آغاز شد. سرهنگ محمد بوستانی افزود: ماموران با رصدهای اطلاعاتی به سرنخ هایی از باند معروف به «گربه های نقابدار» رسیدند که با ورود به عنف به منازل و تهدید به مرگ زنان تنها یا بی سرپرست اقدام به سرقت پول و طلا می کردند. وی اضافه کرد: درحالی که تحقیقات پلیسی برای شناسایی مخفی گاه دزدان ادامه داشت شب دوشنبه گذشته 4 عضو این باند وارد منزلی در شهرک شهید رجایی شدند که فکر می کردند زنی به همراه دخترش در آن ساکن هستند اما وقتی سارقان نقابدار وارد منزل شدند ناگهان پسر خانواده از سر کار به منزل بازگشت و سارقان با دیدن وی پا به فرار گذاشتند. سرهنگ بوستانی تصریح کرد: لحظاتی بعد زنگ تلفن 110 به صدا درآمد و ماموران کلانتری شهید رجایی به فرماندهی سرگرد علی عبدی برای دستگیری دزدان نقابدار وارد عمل شدند. وی گفت: 2 تن از سارقان پس از یک تعقیب و گریز طولانی به دام افتادند و بدین ترتیب بازجویی از آنان آغاز شد. رئیس پلیس مشهد خاطرنشان کرد: با اعترافات متهمان ادامه این عملیات به پاتوق دزدان معروف به گربه های نقابدار در خیابان حر 19 کشیده شد و ماموران تجسس روز گذشته با کسب دستورات ویژه ای از قاضی سید جواد حسینی (معاون دادستان مشهد) وارد پاتوق خلافکاران شدند.اما 2 تن از سارقان با دیدن ماموران از محل فرار کردند که یکی از آن ها بلافاصله دستگیر شد و عضو دیگر باند برای فرار از چنگ قانون با سلاح سرد به سوی ماموران حمله کرد که در این هنگام ماموران انتظامی پای وی را هدف گرفتند و با شلیک گلوله او را مجروح کردند. مقام ارشد انتظامی مشهد گفت: درحالی که حدود 200 عدد کلید و یک دستگاه خودرو پراید مسروقه از سارقان مذکور کشف شده است و تعدادی از مالباختگان نیز آن ها را شناسایی کرده اند، تحقیقات برای کشف دیگر جرایم احتمالی آنان ادامه دارد. سرهنگ محمد بوستانی از شهروندانی که با این شگرد مورد حمله و سرقت قرار گرفته اند خواست برای شناسایی سارقان و اعلام شکایت از آنان به کلانتری شهید رجایی مشهد مراجعه کنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اشاره:با افزایش ناگهانی قیمت نفت در نخستین سال های دهه 1350 شمسی، محمدرضا پهلوی که توانسته بود طی سال های پس از کودتای 28 مرداد 1332 ، مخالفان خود را به شدت سرکوب و به زعم خود، پایه های قَدَر قدرتی اش در ایران را تحکیم کند، شرایط را برای یکه تازی در عرصه اقتصاد هم کاملا مساعد می دید. شاه که در این مقطع تاب و تحمل شنیدن هیچ گونه انتقادی را نداشت، بر آن شد تا خود سکاندار عرصه اقتصاد شود و راه را بر طرح دیدگاه های اقتصادی مخالف فروبندد. شاه بر این باور بود که وضعیت به ظاهر باثباتش در سال های نخستین دهه 50 ، موفقیتی سیاسی و کاری کارستان است که می تواند از آن در عرصه اقتصاد هم گرته برداری کند. از این رو، راه و روشی را در هزینه کرد درآمد حاصل از فروش نفت برگزید که در نهایت به جای بهبود وضعیت اقتصادی ایران، به ورود لطمات جبران ناپذیر اقتصادی و فرهنگی منجر شد.شاید برای خواننده گرامی این پرسش پیش آید که چه ارتباطی میان دو عرصه اقتصاد و فرهنگ در این دوره وجود دارد. در پاسخ باید گفت این ارتباط وثیق چنان از ذهن و ضمیر شاه مغفول مانده بود که عملا به تغییراتی تراژیک در سبک زندگی ایرانیان انجامید و حتی نمونه ای در کشورهای در حال توسعه نداشت. شاه با سوق دادن بخش عمده ای از درآمد نفتی به واردات کالاهای خارجی، گرچه رضایت و خشنودی تولیدکنندگان و شرکت های غربی را جلب کرد، اما با رواج فرهنگ مصرف گرایی و زدودن روحیه قناعت از سبک زندگی بخش عمده ای از شهرنشینان، عملا اقتصاد ایران را وارد یکی از پرچالش ترین ادوار خود کرد؛ دوره ای که نه تنها به سبک زندگی اصیل اسلامی- ایرانی ضرباتی کاری وارد آمد بلکه رشد نقدینگی بیرویه در کشور، تورمی فاحش را در پی آورد. این عبارات نکوهش آمیز نسبت به عملکرد اقتصادی شاه، تنها از آن صاحب نظران و کارشناسان اقتصادی هوادار انقلاب اسلامی ایران نیست بلکه صاحب نظران غربی منصف نیز بر این موضوع صحه نهاده و ادعاهای سردمداران رژیم پهلوی مبنی بر ایجاد رفاه اقتصادی در دهه 50 را به چالش کشیدهاند.از میان صاحب نظرانی که توانسته اند با استناد به آمارهای مراجع بین المللی، خبط و خطاهای اقتصادی شاه و پیامدهای وخیم آن را به خوبی تبیین کنند، می توان به دکتر حسین بشیریه اشاره کرد که در کتاب «زمینه های اجتماعی انقلاب ایران»، فصول مهمی را به این امر اختصاص داده است. این کتاب، به نوشته دکتر بشیریه در پیشگفتار آن، نتیجه و برآیند پژوهش های مربوط به تز دکترای وی بوده که تحت نظارت چند تن از استادان دانشگاه های لیورپول، منچستر و کالیفرنیا انجام شده است.در ادامه این نوشتار، بخش هایی از فصل چهارم این کتاب با عنوان «بحران اقتصادی و بحران دیکتاتوری» و نیز نقل قولی از کتاب «پدر و پسر» به قلم زنده یاد استاد محمود طلوعی آورده می شود. ناگفته پیداست که نقل قول از یک اثر تحلیلی به معنای صحه نهادن بر تمامی آرای تحلیل کننده یا سایر آرا و دیدگاه های وی نیست و خواننده گرامی می تواند برای بررسی و سنجش این دیدگاه ها و تحلیل ها به منابع تفصیلی تر رجوع کند.
دوره به اصطلاح رفاه
دوره 1963-1973 (1342-1352) یکی از ادوار ثبات اقتصادی نسبی در قیمت ها، دستمزدها و سرازیر شدن درآمدهای دولت بود. این امر ناشی از اتخاذ برنامه تثبیت اقتصادی و عدم نوسان در اقتصاد بین المللی بود. افزایش درآمدهای نفتی در 1973 نقطه پایانی این دوره به حساب می آید. در 1973(1352)، کنفرانس اوپک در تهران افزایش چهار برابری قیمت ها را اعلام کرد. در نتیجه، درآمدهای نفتی سالانه ایران از 5میلیارد دلار به 20میلیارد دلار افزایش یافت. این ثروت مالی جدید و غیرمنتظره، مسیر و آهنگ توسعه اقتصادی را در ایران دگرگون کرد. سه سال بعد از افزایش قیمت ها، جوشش های اقتصادی غیرمنتظره ای رخ داد.
در ابتدا، برنامه اقتصادی پنجم که از یک سال قبل شروع شده بود، کاملا مورد بازنگری قرار گرفت و بودجه عمرانی از 36میلیارد دلار اولیه به 100میلیارد دلار افزایش یافت که تمام آن باید از طریق نفت تأمین می شد. تنها 50میلیارد دلار به هزینه های جاری اختصاص یافت. اهمیت این ارقام هنگامی روشن می شود که آن را با هزینه 10میلیارد دلاری برنامه چهارم مقایسه کنیم.
با وجود هشدارهای اقتصاددانان، شاه تصمیم به تغییر این برنامه گرفت. در این مورد، حتی رهنمودهای صندوق بین المللی پول نیز نادیده گرفته و سیاست های جدیدی اتخاذ شد. تنها در 1974(1353) هزینه های جاری 125درصد افزایش یافت و بودجه با رشدی غیرمنتظره تا 250درصد رشد کرد. در نتیجه، عرضه پول بیشتر شد. تنها در دوره ده ساله 1962-1972 (1341-1351) حجم پول 580درصد افزایش یافت. درآمد سرانه از 500دلار در 1973 به 820دلار در 1974 و به 1600دلار در 1976 رسید. طی دوره میان 1963-1972 (1342-1351) توزیع درآمدها در مناطق شهری نابرابر شد.
ولخرجی هایی که سر به فلک کشید
در این برهه، شاه خیال می کرد که انجام هر کاری از طریق پول امکان پذیر است. مثلا اعلام می کرد که تمام کودکان باید مدرسه بروند و فراموش می کرد که انجام این کار حداقل به 30 هزار معلم دیگر نیازمند است. هویدا هم می گفت اشکالی ندارد، با تلویزیون به همه درس می دهیم و یادش می رفت که 65 هزار روستای ایران اصلا برق ندارند و بعد که کسی این نکته را یادآوری می کرد، می گفت عیبی ندارد، میلیاردها باتری می خریم. در عرصه سیاسی نیز، رفتارهای شاه قابل پیش بینی نبود.
در سال 1975 ناگهان اعلام کرد که ایران فقط یک حزب خواهد داشت و این اصلا چیزی را تغییر نمی داد زیرا هر دو حزب قبلی هم، از وابستگان رژیم تشکیل شده بود. این اقدام هویدا را سخت گیر انداخته بود که این بار مسئله را چگونه توضیح دهد، زیرا خود شاه بارها با سیستم های تک حزبی مخالفت کرده بود.
سال بعد، تقویم مذهبی ایران را به تقویم شاهنشاهی تبدیل کرد ولی در تابستان سال 1978 (1357) مجبور شد دوباره آن را تغییر دهد. یکی از کارهای بسیار عجیبش آن بود که خواست تمام 17 درصد سهام کمپانی بی پی (شرکت نفت انگلیس) را بخرد و حال آن که دولت انگلستان مکرر اعلام کرده بود که این 17 درصد را به یک خریدار واحد نخواهد فروخت. ولی شب قبل از موعد مقرر، دستور داده بود که شرکت ملی نفت ایران درخواستی همراه با یک چک 200 میلیون دلاری ارسال کند. یکی از روسای سابق بی پی می گفت: «این را می گویند حماقت مطلق، هیچ دیوانه ای چنین کاری نمی کند. چقدر خودخواه و مغرور است. در قصرش محبوس است و اطلاعاتش را در مورد جهان خارج از طریق کسانی که به ملاقاتش می روند، کسب می کند و البته هیچ کس هم واقعیات را به او اطلاع نمی دهد.»
خرید 93 میلیارد دلار کالای خارجی
به هر حال، ولخرجی های شاه سر به فلک کشیده بود. در مدت 5 سال، 93 میلیارد دلار کالای خارجی خریده بود. کشتی ها در بندرهای ایران ماه ها برای تخلیه کردن کالاهای خود انتظار می کشیدند و دولت ایران هر سال یک میلیارد دلار خسارت این تاخیر را پرداخت می کرد.
میوه های فاسد شده را در خلیج فارس خالی می کردند. محموله های برنج در حرارت جنوب ایران تدریجا به پلو تبدیل می شد. تازه پس از تخلیه کالاها، کامیون کافی برای حمل و نقل آنها وجود نداشت. آن وقت، دولت 4 هزار کامیون از آمریکا به بهای کامیونی 6 هزار دلار خریداری کرد. ولی جاده های ایران برای این کامیون ها باریک بود و راننده کافی هم نداشتند.
بورژوازی بالا
از دیگرسو، پیامد مستقیم افزایش ثروت در این دوره، تشویق سرمایه گذاران و افزایش عرضه کالاها بود که رژیم به منظور تحقق این امر به برچیدن تمام محدودیت ها و نظارتهای مالی بر اعتبارات بانکی و اتخاذ سیاست های لیبرالی در قبال کارخانه داران رو آورد. تنها در حدفاصل سال های میان 1971-1975(1350-1354) اعطای وام به بخش خصوصی تا 289درصد افزایش یافت که بیش از نیمی از آن به تجارت و واردات اختصاص داشت. میزان وام به کارخانه داران نیز سالانه 45درصد افزایش یافت. بانک های تجاری به منظور پاسخ گویی به تقاضاهای فزاینده، به اجبار سرمایه خود را افزایش دادند. در دهه 1960 دولت محدودیت های مالی و تعرفه های بسیار بالایی را وضع کرده بود، اما اکنون تمام محدودیت ها برداشته شد و تعرفه ها نیز کاهش یافت.
همچنین، نظارت های مربوط به مبادله ارز در 1974 برطرف شد و بازرگانان دیگر نیازی به سپردن ضمانت نداشتند. این سیاست آزادسازی تجاری همچنان تا 1977 ادامه یافت. در همین دوره، تعداد بانک های تجاری از 24 به 36 و حجم معاملات بانکی تا شش برابر افزایش یافت.این سیاست اعتباری لیبرال منجر به رشد معاملات زمین های شهری شد.
دلالان بر بخش پررونق ساختمان سازی تمرکز کردند. در صنعت حتی تمرکز بیشتری بر روی سرمایه ممکن شد.درمدت کوتاهی بعد از افزایش درآمدهای نفتی، طبقه کارگر نیز از این ثروت منتفع شد. تقاضاهای مربوط به افزایش دستمزدها هم بعد از وقوع چند اعتصاب در 1971-1972 با واکنش مثبت دولت مواجه شد.
تشدید مهاجرت روستاییان به شهرها
افزایش دستمزدها موجب تشدید مهاجرت روستاییان شد. در فاصله سال های 1962-1971(1341-1350) حدود دو میلیون نفر از روستاها به شهرها مهاجرت کردند. از 1973(1352) به بعد، هر سال هشت درصد از روستاییان، روستاها را به مقصد شهرها ترک می کردند. نرخ رشد جمعیت در تهران از سه درصد، پیش از 1973،به هشت درصد، بعد از این سال تبدیل شد.
در فاصله سال های 1967-1976 (1346-1355)جمعیت شهری از 37.7درصد به 46درصد از کل جمعیت رشد کرد. مهاجران عمدتا در بخش پررونق ساختمان سازی مشغول به کار می شدند. تنها در 1974 تعداد جوازهای مسکن صادر شده از سوی شهرداری ها تا 83درصد افزایش یافت. در مجموع، 800 هزار نفر در بخش ساختمان کار می کردند.
بی ثباتی اقتصادی
در نتیجه سیاست دولت در تزریق ثروت نو یافته به اقتصاد و به دلیل افزایش هزینه های عمومی، درآمد سرانه به گونه ای بی سابقه افزایش یافت و به شکاف عمیقی میان عرضه و تقاضا انجامید. درآمد ملی تا میانگین سالانه 35درصد رشد کرد و طی دو سال، درآمد سرانه سه برابر شد.
حجم پول با نرخ سالانه 60درصد افزایش یافت. درآمدهای بالاتر و قیمت های یارانه ای موجب ازدیاد مصرف شد. در حالی که نرخ رشد جمعیت سه درصد بود، تقاضا برای کالاهای مصرفی، سالانه 12درصد بالا رفت.
با این وجود، افزایش قابل مقایسه ای در تولید محصولات کشاورزی داخلی وجود نداشت.
تولید پایین محصولات کشاورزی به طور مشخص از 1973 و با توجه به افزایش درآمدها و تقاضاها رقم خورد. شتاب آهنگ مهاجرت روستاییان بسیاری از روستاها را از سکنه خالی کرد.
در 1975(1354)، ساکنان 8000 روستا همگی روستاهای خود را به مقصد شهرها ترک کردند. تولید پایین و افزایش تقاضا، دولت را مجبور به واردات گسترده مواد غذایی و فروش آن ها به قیمتی یارانه ای کرد. تا هنگامی که درآمدهای نفتی بالا بود، امکان حفظ سطح بالای مصرف نیز وجود داشت.
تورم سرسام آور
از 1973-1976(1352-1355) ارزش واردات مواد غذایی بیش از چهار برابر رشد کرد.
بدین ترتیب، در حالی که دولت به دلیل افزایش واردات و هزینه های جاری، در 1975(1354) با کسری 1.7میلیارد دلاری رو به رو شد، در 1974 (1353) دارای 5.2 میلیارد دلار مازاد بود.افزایش تقاضاها، رشد تورم را در پی داشت. واردات ناکافی بود و دیر به بازار می رسید. کشتی های باری برای تخلیه باید به طور میانگین سه ماه منتظر می ماندند.
در 1975، دویست کشتی در بندرهای جنوبی منتظر بودند. اگرچه در فاصله سال های 1972-1975 واردات گوشت افزایش یافت، اما به واسطه افزایش مصرف در 1975 و 1976، کمبود شدید گوشت به وجود آمد. از 1974 به بعد، قیمت ها به شدت رشد کرد. براساس آمار رسمی، نرخ تورم در حدفاصل سال های 1973-1977 (1352-1356) به 93.8درصد یا میانگین سالانه 18درصد رسید.
با این حال، به نوشته کیهان در آن زمان، این رقم تنها در فاصله سال های 1973 و 1976 به 200درصد یا میانگین سالانه 50درصد رسید. در تهران، که یک سوم جمعیت آن در خانه های اجاره ای زندگی می کردند، میزان کرایه ها 500درصد و قیمت زمین 400درصد افزایش یافت.به تدریج، افزایش قیمت ها گوی سبقت را از افزایش دستمزدها ربود و همین امر، موجب بروز اعتصاباتی از نیمه 1974 به بعد شد.
دست کم، هفت اعتصاب مهم در 1974 و دوازده اعتصاب در 1975 برای پرداخت افزایش دستمزدها و اجرای قانون تقسیم سود رخ داد.
در پی تورم، شکاف درآمدها نیز تعمیق یافت و بحران اقتصادی شدت گرفت. ناآرامی های کارگری نیز از ضعف رژیم در کنترل سیاسی و اقتصادی طبقات فرودست حکایت می کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.