![](/Resource/images/titrbullet.png)
یادداشت
تعداد بازدید : 119
تنگنای مالی و بوروکرات های پرخرج
نویسنده : جواد غیاثی economic@khorasannews.com
یک نگاه به کارنامه مالی دولت نشان می دهد که هزینه های جاری دولت با نرخی بسیار بیشتر از تورم در حال افزایش است؛ مثلا در سال گذشته نرخ تورم کمتر از 10 درصد اما نرخ رشد هزینه های جاری دولت بیش از 20 درصد بوده است. چنین روندی در سالهای گذشته نیز به وضوح وجود داشته است. این موضوع آنجا محل سوال و تعجب بیشتر می شود که به دو نکته توجه کنیم؛ 1- دولت به شدت با تنگنا ی مالی مواجه است؛ آنقدر که کمتر از 37 درصد از بودجه عمرانی تحقق یافته است. این در حالی است که سیاست مالی موثرترِ دولت از طریق بودجه عمومی می توانست کمک شایانی به خروج بخش غیرنفتی اقتصاد از رکود بکند.
2- این ادبیات که مجموعه دولت بزرگ و پرخرج ناکارآمد است مدتها در کشور جا افتاده است. منتقدان از این نقطه ضعف اقتصادی به "سیاه چاله منابع" و محل "هدررفت پول مردم" یاد میکنند.سیاستهای کلی کشور، نخبگان و جامعه کارشناسی با این موضوع که باید از هدررفت منابع از این طریق جلوگیری شود هم صدا هستند. وقتی در موضوعی اجماع وجود دارد، انتظار آن است که مسئولان به آن توجه جدی داشته باشند.
در این شرایط انتظار آن است که اگر توان کنترلِ هزینه های جاری وجود ندارد، حداقل رشد آن بیشتر از نرخ تورم نباشد؛ یعنی اگر معضل حل نمی شود، لااقل تعمیق نشود. حل این تناقض چندان آسان نیست اما تئوری انتخاب عمومی (public choice)، به عنوان یکی از بخشهای علم اقتصاد رهنمودهایی برای روشن شدن جوانب موضوع دارد. فرض این تئوری این است که همه بازیگران دولت (سیاستمداران (سران دولت) و بوروکراتها (بدنه دولت)) در تخصیص بودجه و انتخاب ها و اقدامات خود، نگاه جدی به منافع سیاسی و اقتصادی خود دارند. این فرض برخلاف فروض قدیمی تحلیل های اقتصادی است که دولت را نهادی تماما "خیرخواه" و "نماینده تمام عیار مردم" می دانست.
سیاستمدار که به دنبال محبوبیت و رای بیشتر است تلاش می کند به خواسته های مردم جامه عمل بپوشاند. اما بوروکراتها به دنبال قدرت نفوذ و "بودجه" بیشتر و حفظ جایگاه خود هستند. بر این اساس تقابل سیاستمداران و بوروکراتها باید جامعه را به نقطه مطلوبی برساند. اما چه شده است که در دولت فعلی، نه تنها بوروکرات ها پیروز شده اند بلکه گویا سیاستمداران خود در تیم بوروکرات ها هستند؟
در پاسخ برخی به رویکردهای سیاستمداران اشاره می کنند؛ آنها معتقدند که رئیس دولت و رئیس سازمان برنامه خود نگاهی کاملا دیوان سالارانه دارند و معتقدند که برای ایجاد رضایت سیاسی در بدنه و بهبود عملکرد بوروکرات ها باید پول بیشتری به بدنه تزریق کرد. علاوه بر آن، طبق آمار، "وزارتخانه ها، موسسات و سازمانهای دولتی"، بیش از 2 میلیون نفر حقوق بگیر دارند که با خانواده خود بیش از 8 میلیون نفر خواهند بود. ایجاد رضایت در این گروه، یک پایگاه رای بزرگ برای سیاستمدار خواهد بود.
پاسخ دیگر به انحرافِ وضعیت فعلی کشور از وضعیت معمولی تاکید دارد؛ متاسفانه دعواهای سیاسی و رسانه ای، آنقدر از مطالبات واقعی و مهم مردم و نخبگان دور است که سیاستمدار، فشاری از این جهت روی خودش احساس نمی کند؛ لذا دلیلی نمی بیند که خود را در برابر بوروکرات های پرخرج قرار دهد. نتیجه آن می شود که افزایش حقوق مدیران و بوروکرات های ناکارآمد، نه تنها بد نیست بلکه به عنوان افتخار از سوی سیاستمدار گزارش می شود!