'گزارش
تعداد بازدید : 29
آسیبهای بازار ترجمه؛ از رونویسی تا ترجمههای تحت اللفظی
رونویسی از ترجمه دیگران، ترجمههای تحتاللفظی و انتشار ترجمههای موازی و همزمان از کتابهای پرفروش و برنده جایزه، از جمله آسیبهای بازار ترجمه در کشورمان است.
اینها مسائلی است که در گفتوگوهای ایسنا با مترجمان مختلف حوزه ادبیات به بحث گذاشته شده است. محمود حدادی، رونویسی از ترجمه دیگران را نوعی دستبرد میداند که ناشی از رفتارهای بیمارگونه است و میگوید: چنین پدیدهای احتمالا وقتی پیش میآید که اقبال به کتاب در جامعه افت کند و کتاب از متن جامعه به حاشیه رانده شود. در آن صورت مانند هر پدیده حاشیهای آسیبپذیر میشود.
سینا کمالآبادی نیز در اینباره میگوید: برخی مترجمان مهارتی در ترجمه ندارند و فقط به دنبال چاپ کتابی با نام خود و کسب شهرت هستند بنابراین از ترجمه دیگران کپی و آن را به نام خود منتشر میکنند.
همچنین پرویز شهدی درباره کپی از ترجمه دیگران با بیان اینکه بیشتر مترجمان تازهکار این کار اشتباه را انجام میدهند، اظهار میکند: مترجمان کمتجربه به سراغ کتابهای کلاسیک و مشکل میروند و زمانی که از پس آنها بر نمیآیند، از ترجمه موجود از کتاب رونویسی میکنند.
کیهان بهمنی نیز بیان میکند: برای مترجمان مسئله مالی در ترجمه کتابهایشان صددرصد مهم است و اگر مترجم دیگری از روی ترجمه مترجم کتاب رونویسی کند، در وهله اول از نظر اقتصادی به او ضربه میزند که این کار درستی نیست. از طرف دیگر، این کار از نظر اخلاقی درست نیست. ترجمه کپی مانند هر کار زشت اجتماعی دیگری، هیچ جای دفاعی ندارد.
پیمان خاکسار هم رونویسی از ترجمه دیگران را به فیلمی که در حال اکران است و شخصی از آن فیلم برداری و منتشر میکند، تشبیه میکند و میگوید: این کار دزدی است و نام دیگری نمیتوانم روی آن بگذارم.
همچنین مهدی نوید درباره این آسیب صنعت نشر میگوید: به طور معمول چاپ این نوع کتابها را ناشران خرد و کوچک مرتکب میشوند. اسامی مترجمان روی چنین کتابهایی نیز معمولاً ناشناس یا ساختگی است. اخیراً کتابهای پیش از انقلاب را به این شکل رونویسی و منتشر میکنند.
مریم مفتاحی نیز درباره این مسئله اظهار میکند: کپی از ترجمه قبلی کتاب منفعتطلبانه است و با انگیزه سودجویی و منفعتطلبی انجام میشود که سرقت ادبی است.
ترجمه لغت به لغت هم جزو آسیبهای ترجمه است. برخی مترجمان هیچ تسلطی به زبان مبدأ ندارند و صرفا با اتکا به فرهنگ لغت ترجمه یک متن را پیش میبرند و حتی فارسیشان هم آنقدر خوب نیست که بتوانند یک متن منسجم به دست دهند.
سهیل سمی در اینباره میگوید: اینکه مترجم در هر صفحه در دو سه درک مطلب مشکل داشته باشد، افتضاح است. بازار کتاب پر است از کتابهای ترجمهای که در هر صفحه 20-15 اشتباه دارد، با این حال نه ناشران عین خیالشان است و نه به مترجمان برمیخورد چراکه کارشان به فروش میرود. وقتی همان کتاب به چاپ دوم، سوم میرسد، چرا مترجم باید کارش را تعطیل کند و برود زبان یاد بگیرد؟!
ویدا اسلامیه نیز معتقد است: کسی که با کمک فرهنگ لغت متنی را ترجمه کند، همه میدانیم ترجمهاش ترجمه خوبی نیست، بلکه سلسله لغتهایی کنار هم است که هیچکس نمیتواند با آن ارتباط برقرار کند. ترجمههای تحتاللفظی بیشتر به مخاطبان نوجوان و کسانی که کمتجربه هستند، ضربه میزند و برای ادبیات ضرر دارد.
همچنین آبتین گلکار درباره ترجمههای تحتاللفظی اظهار میکند: متن فارسی بسیاری از ترجمهها قابل خواندن نیست. تعدادی از مترجمان زبان مبدأ را خوب نمیدانند اما به دلیل تسلطی که بر زبان مقصد (زبان فارسی) دارند، کاستیهای ترجمه را جبران میکنند، اما بسیاری دیگر حتی زبان مقصد یا زبان فارسی را نیز نمیدانند که این مسئله خواندن کتاب را سختتر میکند.
چوکا چکاد نیز معتقد است: برخی مترجمان از «گوگل ترنسلیت» استفاده میکنند. ترجمه لغت به لغت بیشتر شبیه کار مکانیکی است و لغتی کم و زیاد ندارد که گاهی باعث میشود معنا به خوبی منتقل نشود.
ارسلان فصیحی در اینباره اظهار میکند: حدود ۸۰ درصد از ترجمهها به صورت تحتاللفظی است. بسیاری از مترجمان زبان معیار و ادبی فارسی را بلد نیستند و این موضوع اظهر من الشمس است. مترجمان کتاب فارسی نخواندهاند، فارسینویسی نمیدانند و فکر میکنند چون زبان مادریشان فارسی است، میتوانند مترجم شوند در حالیکه اینطور نیست.
عباس مخبر نیز با این اعتقاد که ترجمههای تحتاللفظی، ترجمههای ضعیفی است میگوید: غیر از دانستن زبان مبدأ و مقصد که همهجا مطرح میشود، به نظرم ترجمه یک فن و حرفه است که فوت و فن زیادی دارد و با تجربه، ممارست و کار کردن به وجود میآید. معمولا کسانی که تازه شروع به کار ترجمه کردهاند، دچار چنین خطاهایی میشوند. البته ترجمه استعداد هم میخواهد و کسانی که استعداد کمتری دارند، دچار این خطاها میشوند.
همچنین اصغر نوری درباره ترجمههای تحتاللفظی اظهار میکند: بازار ترجمه به گونهای شده است که هرکسی هر کار دیگری نمیتواند بکند، فکر میکند میتواند کار ترجمه انجام دهد. این توهم چند سال است رایج شده است که هر کسی زبان خارجی بلد باشد، میتواند کار ترجمه انجام دهد. بسیاری از مترجمان مقدمات کار ترجمه را نمیدانند. مترجمان مانند کارگران روزمزد شدهاند، ناشر کتاب را به مترجم میدهد و مترجم بدون آنکه کتاب را بخواند، از صفحه اول شروع به ترجمه میکند و هیچ تکنیک خاصی به کار نمیبرد و خلاقیتی در ترجمه ندارد.