تحولات منطقه
تعداد بازدید : 89
ملاحظات سیاست خاورمیانه ای پساداعش ایران
با پایان موجودیت سرزمینی گروه داعش در عراق و سوریه، در کنار ادامه مقابله با تروریسم، مرحله نوینی از تلاش ها برای ورود به مرحله سیاسی و تشریک مساعی کشورها به منظور شکل دهی وضعیت این منطقه و برون رفت از چالشی که دامن کشورها را فراگرفته، آغاز شده است.
نشست هفته پیش روسای جمهور سه کشور ایران، روسیه و ترکیه در سوچی و هماهنگی دیدگاه ها و مواضع این سه کشور در بخش های سیاسی و نظامی، رویدادی مهم در سامان دهی و همکاری بین سه کشور است که در صورت موفقیت و پیشرفت می تواند به الگویی در همکاری های منطقه ای، تبدیل شود.
تجربه سه کشور یاد شده به خصوص ترکیه که فراز و فرودهای بسیاری داشته و در نهایت به مذاکره روی آورده، موضوع بسیار مهمی است که خروجی آن در قالب مذاکرات آستانه، عملا کارکرد مذاکرات ژنو را که با پشتوانه سیاسی و تبلیغاتی کشورهای غربی و عربی همراه بود ، زیر سوال برده است و می رود که به مراحل تکمیلی خود یعنی قرار دادن سوریه در مرحله مذاکرات سوری- سوری و فراهم ساختن تحقق حق تعیین سرنوشت برای مردم سوریه، برسد.
اما جمهوری اسلامی ایران با تجربه ها و دستاوردهای ناشی از درک درست، تشخیص و عمل به موقع، کار بسیار بزرگی انجام داده و در عقیم گذاشتن و به بن بست کشاندن سناریوهای خطرناک برای محیط پیرامونی خود به نتایج و دستاوردهای ارزشمندی رسیده است و همگان بر این امر معترف اند که اگر ایران نبود، قطعا چنین نیروی منسجمی در برابر نیروهای متحجر و واپس گرا در منطقه، بسیج نمی شد.
با این حال باید اذعان کرد کار نه تنها پایان نیافته بلکه وارد مرحله دشوار یعنی بخش های سیاسی و مذاکره ای شده و انتظارات بسیاری ایجاد شده است به خصوص این که اذهان عمومی اشاره و توجه دارد که در پرونده های مختلفی مانند بوسنی، تاجیکستان و غیره سختی ها را تحمل کرده ایم اما هنگام میوه چینی دستاوردهای قابل قبولی نداشته ایم. به همین دلیل، اکنون مراقبت و هوشیاری بسیاری لازم است تا منافع ملی را تا آخرین نفس و آخرین سنگر، پیگیری کنیم و سنگ بنای محکمی برای نقش منطقه ای خود برجای بگذاریم.
بنابراین از مرحله کنونی، باید با درایت و هوشیاری، مراقب دشمنی ها و طراحی های محور غربی- عربی در عرصه سیاسی این کشور باشیم و اجازه ندهیم آن چه دشمنان و بدخواهان ملت سوریه در میدان های جنگ نتوانسته اند به دست آورند، در عرصه سیاسی از آن خود سازند.
اهمیت دیگر سوریه در آن است که پیشرفت مرحله به مرحله و گام به گام حل بحران و یافتن راه حل برای آن، به الگویی برای دیگر موضوعات منطقه تبدیل می شود. این نمونه که با همکاری محوری سه کشور ایران، روسیه و ترکیه دنبال می شود به تدریج نقش همکاری و تعامل در عین داشتن نقاط افتراق و اختلاف را نمایان و اثربخشی و کارآمدی خود را آشکار می سازد.طبعا چنین وضعی اثر مستقیم خود را بر بحران هایی مانند یمن، بحرین، قطر و دیگر حوزه ها برجای می گذارد و کشوری مانند عربستان سعودی و هم پیمانان آن را در تنگنا قرار می دهد که حل مشکلات و بحران ها نه پاک کردن صورت مسئله ، تزریق پول ، خریدن افراد و کشتار بیرحمانه مظلومان یمن بلکه روی آوری به شیوه ای متمدنانه و انسانی از طریق گفت وگوست.روشن است که ثبات منطقه و ناکام گذاشتن داعش مرهون یک تلاش جمعی و هم افزایی توان کشورها و بازیگران مختلف است. دور هم جمع شدن ایران، روسیه و به خصوص ترکیه، اتفاقی بسیار بزرگی است که رخ داده و این که آنکارا از کجا به این نقطه رسیده، بسیار پراهمیت و آموزنده است.
باید ترک ها را نیز تحسین کرد که در میان گردوغبارهای خاورمیانه و در شرایطی که در معرض نقشه های خطرناک و شوم برخی کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی و نیز اسرائیل قرار گرفته و حتی تا مرز تقابل با روسیه پیش رفته بودند، توانستند واقعیت ها را درک کنند و خود را از عواقب خطرناک و ماجراجویانه گذشته دور سازند.اکنون نیز برخی کشورها مانند پاکستان، مصر و حتی سودان توانسته اند رگه هایی از واقعیت را ببینند و حساب خود را به تدریج از رژیم آل سعود جدا کنند. قطعا در آینده کشورهای بیشتری متوجه عمق حوادث منطقه خواهند شد و فاصله خود را با ماجراجویی های ریاض بیشتر خواهند کرد.با وجود همکاری های جمعی، واقعیت این است که هر کشوری برای خود، برنامه و منافعی دارد. اگر اکنون به این مرحله از بحران سوریه و عراق رسیده ایم، به دلیل مزیت هایی است که در بخش های نظامی و امنیتی داشته ایم. در ادامه طبعا مراحل سیاسی و مشارکت های اقتصادی و بازسازی این کشورها اهمیت دارد و آن جاست که سهم عملی کشورها بروز و ظهور خواهد یافت.ایران باید برای اهداف خود در این بخش ها، طراحی ها و برنامه های خود را داشته باشد. در مرحله مذاکراتی و سیاسی، باید دوبال قدرت ایران یعنی ساختارهای نظامی و امنیتی با ساختارهای سیاسی و دیپلماسی هم افزایی کنند و قدرت چانه زنی کشور را بالا ببرند. اما در بخش سازندگی و اقتصادی، لازم است همه دستگاه ها و نهادها برنامه ریزی خود را داشته باشند و همه ظرفیت های خود را پای کار آورند تا در عمل، سهمی شایسته و متناسب با ظرفیت های کشور را از بازارهای این کشورها نصیب خود سازیم.در مقابل گشایش هایی که در حوزه شرق مدیترانه ایجاد می شود، عربستان سعودی برنامه شیطنت آمیز ایجاد بلوک عربی در برابر ایران را دنبال می کند. برگزاری اجلاس اتحادیه عرب در قاهره آخرین زنجیره این اقدامات بود تا کشورها را حول محور عربی علیه ایران بسیج کند.از این رو باید دستگاه دیپلماسی با طراحی و برنامه ریزی اجازه ندهد کشورهای عربی که طیف ها و سلایق گوناگونی را شامل می شوند، تحت سیطره عربستان قرار گیرند و ریاض فرصت کند نظم مد نظر خود را به بهانه مقابله با ایران ایجاد کند. مناسب است با تک تک کشورها که خوشبختانه اکنون تعداد قابل توجهی از آن ها با حکومت سعودی مشکل پیدا کرده اند، صحبت کرد و با لایه های مختلف آن ها در تماس بود و واقعیت ها را از نزدیک برای آنان بازگو کرد.ایران با این که خویشتنداری و بزرگی می کند، اکنون فهرست بلند بالایی از دخالت ها، ماجراجویی ها، دشمنی ها و توطئه های رژیم سعودی علیه ملت های منطقه و خودش را در اختیار دارد. براین اساس مناسب است صاحب نظران، متخصصان و مقامات جمهوری اسلامی ایران طبق برنامه ای هدفمند، بخش های پنهان و ماهیت رفتار سعودی ها را برای افکار عمومی کشورهای منطقه بازگو کنند تا شفاف سازی و آگاه سازی لازم انجام شود.خوشبختانه علاوه بر ایران، اکنون صداهای خوبی از درون کشورهای عربی مانند عراق، لبنان، قطر، مصر و ... درباره اهداف کینه توزانه و آتش افروزانه سعودی ها در پرونده های مختلف شنیده می شود که برای همگان عبرت آموز است و ثابت می کند این نه ایران بلکه نظام سعودی است که با سوء استفاده از جایگاه میزبانی حرمین شریفین، آتش به جان ملت های مظلوم انداخته است.
منبع: دیپلماسی ایرانی