اهداف سه گانه مسکو از همکاری با کردهای سوری
تعداد بازدید : 78
اخراج گام به گام آمریکا از سوریه
دکتر علیرضارضاخواه-ژنرال "سرگئی رودسکوی"، رئیس اداره عملیات ستاد ارتش روسیه برای اولین بار جمعه گذشته اعلام کرد نیروهای ویژه این کشور در کنار نیروهای کرد سوریه و در جریان عملیات شکست داعش در شرق رود فرات شرکت کرده اند که این مسئله نشان از منسجم شدن همکاری میان نیروهای روسی و کرد سوریه در آینده تحولات سوریه دارد. به خصوص آن که وزارت دفاع روسیه دوشنبه 4 نوامبر در بیانیه ای اعلام کرد نیروی هوایی این کشور ده ها ماموریت در حمایت از شبه نظامیان به خصوص کردها در شرق سوریه انجام داده و نیروی هوایی روسیه طی 672 پرواز، هزار و 450 نقطه را در حمایت از شبه نظامیان و نیروهای وابسته به قبایل در شرق فرات هدف قرار داده است.
ظاهرا همه فعالیت های شبه نظامیان در شرق فرات در هماهنگی با فرماندهی نیروهای روسی در سوریه انجام می شود؛ همکاری روسها با نیروهای نظامی یگانهای مدافع خلق در شرایطی است که این نیروها متحدان اصلی آمریکا در سوریه محسوب میشوند و از سوی دیگر، روسیه و آمریکا دو رقیب فرامنطقهای در عرصه بحران سوریه هستند. اکنون پرسش این است که گسترش همکاریها و حتی شاید در آینده اتحاد استراتژیک مسکو با کردهای سوریه از چه ابعادی دارای اهمیت است و با این اقدام چه اهدافی از سوی روسها انجام میگیرد؟ در تحلیل این پرسش ضروری است که به معادلهای چند سطحی توجه شود که در آن هر یک از طرفهای بازی یعنی کردهای سوریه، آمریکا ، ترکیه و روسها مد نظر قرار میگیرند. در حقیقت کردهای سوریه میتوانند ابزار یا عاملی برای پیشبرد سیاستهای روسها در برابر آمریکا و ترکیه باشند. با نظر به این تفاسیر در چند محور اهداف اصلی روسیه از نزدیکی به کردهای سوریه و همکاری با آنها را می توان مورد توجه قرار داد.
سوء ظن کردها به آمریکا و فرصت شناسی روسیه
یکی از موضوعاتی که طی یک ماه گذشته مورد توجه جدی تحلیلگران واقع شده درباره آینده کردهای سوریه در وضعیت پساداعش است. در این باره بسیاری از رهبران کرد سوری نگران این موضوع هستند که آمریکا در وضعیت جدید پشت آنها را خالی کند و به حمایت خود از آنان ادامه ندهد. حتی بسیاری سرگذشت کردهای عراق را طی سال های 1975 و 1991 مورد استناد قرار میدهند که در هر دومقطع آمریکا که خود از قیام و شورش کردهای عراق حمایت کرده بود، در مراحل حساس پایانی از آنها حمایت نکرد. در سال 1975 پس از انعقاد قرارداد بین ایران و عراق، آمریکا دست از حمایت کردها برداشت و بنابراین آن ها شکست سنگینی را متحمل شدند؛ در حالی که دل به حمایت آمریکا بسته بودند.آمریکا در سال 1991 از قیام مردمی در عراق حمایت نکرد و اجازه داد صدام در رأس قدرت باقی بماند.
همچنین اظهارات بارزانی در امکان بازنگری کردهای عراق در روابط با آمریکا و تمایل به همسویی بیشتر با مسکو پس از شکست همه پرسی 25 سپتامبر، به عاملی برای سوءظن بخشی از کردهای سوریه به راهبرد آمریکا برای آینده سوریه تبدیل شده است. در این شرایط، روسها نیز از این وضعیت آگاهی دارند بنابراین، طی یک ماه اخیر در حال ارسال این پیام هستند که میتوانند متحدی قابل اعتماد برای کردهای سوریه باشند؛ در این میان، درخواست روسها برای حضور کردهای سوریه در مذاکرات موسوم به گفت وگوهای ملی سوریه در سوچی را میتوان نماد بارز این موضوع دانست. همچنین، حمایتهای نظامی مسکو به وضوح نشان میدهد که کردهای سوریه نیز برای تثبیت تداوم حمایت آمریکاییها قصد دارند درباره نزدیکی به روسیه رغبت نشان دهند. بنابراین با توجه به رقابت مسکو و واشنگتن در یارگیری منطقهای و عمق بخشیدن به نفوذ منطقهای در غرب آسیا، مسکو با جلب اعتماد و اتحاد کردها در سوریه و عراق می تواند نفوذ خود را در منطقه گسترش دهد.
اخراج آمریکا از سوریه
بسیاری از تحلیل گران معتقدند که نظم جدید منطقه ای جدید غرب آسیا از رهگذر تحولات سوریه رقم خواهد خورد. بنابراین یکی دیگر از اهداف روسیه از ارتباط با کردهای سوریه این است که در عرصه تحولات بحران سوریه شکستی استراتژیک را به آمریکا تحمیل کنند. بدین معنی که کردهای سوریه اکنون تنها ابزار قدرت و برگ برنده آمریکا در تحولات سوریه هستند و عملا اگر این برگ از آمریکا گرفته شود، این کشور از کمترین میزان قدرت در عرصه میدانی در مقابل دیگر بازیگران و قدرتها برخوردار نخواهد بود. در این وضعیت نزدیک شدن کردهای سوریه به روسیه و حتی کمک احتمالی روسها به آنان در ارائه تضمین به ایجاد منطقهای خودمختار در شمال سوریه در قالب سیستم فدرالی، میتواند حزب اتحاد دموکراتیک را به متحد استراتژیک روسها تبدیل کند. کردها به این درک رسیده اند که آینده تحولات سوریه نه در ژنو و از سوی دولتهای غربی و عربی بلکه از نشستهای با محوریت ایران، روسیه و ترکیه میگذرد.علاوه بر این باید توجه داشت نظر به این که نقش آمریکا در سوریه مخرب و بی ثبات است، روسیه به خوبی می داند چنان چه برگ بازی کردها در دست آمریکا باشد، حتماً با تحریکات و حمایت های واشنگتن ، کردها در حل و فصل بحران و ایجاد امنیت در این کشور – به ویژه در قبال برنامه های مد نظر روسیه - چالش ایجاد خواهند کرد. بنابراین روس ها ترجیح می دهند کردها را با خود همراه و تأمین خواسته های آن ها را به گونهای سازنده ، خود، مدیریت کنند.
ایجاد فشار بر ترکیه
یکی دیگر از اهداف روسها از حمایت کردهای سوریه و نزدیکی به آنها ایجاد فشار بر ترکیه است. هر چند روسیه و ترکیه در یک سال گذشته همکاریهای گستردهای را در عرصه بحران سوریه داشتهاند اما هنوز برخی اختلافات در میان آنها حل نشده باقی مانده است. به ویژه کنشهای ارتش ترکیه در سوریه که گاه پا را از توافقات میان آنکارا ، مسکو و تهران فراتر گذاشتهاند، موجب شده که روسها به نوعی در پی اعمال فشار بر ترکها باشند. در شرایط کنونی اردوغان به شدت در تلاش است که زمینه را برای حمله به کانتون عفرین در شمال غرب سوریه مهیا کند و به رویای کردهای سوریه برای دسترسی به آبهای آزاد برای همیشه پایان دهد. در این وضعیت، اعلام همکاریهای نظامی روسها با کردهای سوریه پیامی روشن برای ترکیه است که مسکو به هیچ عنوان خواهان حمله آنکارا به مناطق شمالی سوریه نیست.