به بهانه درگذشت دکترداریوش شایگان در نوروز97
تعداد بازدید : 35
آغاز و انجام «فیلسوف فرهنگ»
نویسنده : جواد نوائیان رودسری info@khorasannews.com
روز دوم فروردینماه سال جدید، دکتر داریوش شایگان دار فانی را وداع گفت. او که در 5 بهمنماه سال 1396، در پی سکته مغزی، در بیمارستان فیروزگر تهران بستری شده بود، سرانجام پس از 50 روز به سر بردن در حالت کما، درگذشت. مراسم تشییع این فیلسوف و مترجم برجسته معاصر، روز 6 فروردین ماه در محل دایرةالمعارف بزرگ اسلامی برگزار شد و پس از اقامه نماز میت توسط حجتالاسلام والمسلمین محقق داماد و سخنرانی جمعی از دوستان و همکاران آن مرحوم، حاضران پیکر وی را تا آرامگاه ابدیاش در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س)، بدرقه کردند. زندهیاد دکتر داریوش شایگان، طی بیش از 60 سال فعالیت علمی و پژوهشی، آثار ارزشمند پرشماری از خود به یادگار گذاشت که برخی از آن ها، به ویژه کتابهایی که وی درباره فرهنگ و فلسفه در شبه قاره هند به رشته تحریر درآورده است، کم نظیر است. در نوشتار پیش رو، برآنیم تا به بررسی فرازهایی از زندگی علمی زندهیاد دکتر شایگان بپردازیم.
دروازه آشنایی با «ادیان و مکتب های فلسفی هند»
وقتی قرار است هند را با تمام رازها و اسرارش بشناسیم، بیاختیار به یاد کتابی دوجلدی میافتیم که عنوانش «ادیان و مکتبهای فلسفی هند» است؛ کتابی بسیار تخصصی که میتواند دنیای وسیعی از تفکرات هزار لایه سرزمین هند را پیش روی ما قرار دهد؛ کتابی که وقتی شروع به خواندن آن میکنید، سخت و دشوار به نظر میرسد اما وقتی از مقدمه آن عبور میکنید، نمیتوانید جذابیت و هیجانی را که از خواندن آن پیدا کردهاید، پنهان کنید. نویسنده این کتاب ارزشمند و ذیقیمت، کسی نیست جز مرحوم دکتر داریوش شایگان؛ مردی که او را با آثار متعددش در فلسفه، هندشناسی و تاریخ اندیشه میشناسیم.
از تهران تا پاریس
زندهیاد دکتر داریوش شایگان در سال 1313 (هـ .ش) در تهران متولد شد؛ خانواده مرفهی داشت؛ پدری بازرگان که بعدها در امور ساختمانی و عمرانی فعال شد و مادری گرجیتبار که از اختناق عصر کمونیسم گریخته و به سرزمین ایران پناه آورده بود. شایگان دوره ابتدایی را در مدرسه «سن لویی» گذراند؛ مدرسهای که با حمایت سفارت فرانسه در ایران ساخته شده بود و در آن، عمده درسها با زبان فرانسه ارائه میشد. همین موضوع باعث شد که پس از پایان تحصیلاتش، راهی فرانسه شود و در دانشگاه سوربن تحصیل کند. او رشته هندشناسی را برگزید و رساله دکترای خود را درباره مکاتب فلسفی هند نوشت. خواهرش، یگانه شایگان نیز که در سال 1386 بدرود حیات گفت، دانش آموخته فلسفه بود و سالها در دانشگاههای کشور، به تدریس فلسفه پرداخت. شایگان در سال 1347 به ایران بازگشت و به تدریس و تحقیق مشغول شد.
او را باید یکی از پرکارترین محققان در عرصه چاپ و نشر کتاب دانست. کارهای او به دلیل تخصصی بودنشان، تقریباً منحصر به فرد هستند. شایگان به دلیل تسلط بر زبان فرانسه، بسیاری از آثار خود را با این زبان عرضه کرد. او برای تحقیق و تتبعاتش، زمانی طولانی را در فرانسه و دانشگاههای این کشور گذراند. شایگان تسلط کم مانندی بر زبان سانسکریت داشت.
نگاههای نقادانه
با این حال، نوشتهها و دیدگاههای شایگان، تنها به حوزه مطالعات مربوط به هندشناسی یا احیانا بررسی دیدگاههای فلاسفه غربی خلاصه نمیشد. او با وجود آنکه دوستی عمیقی با هانری کُربَن داشت و در ایران نیز، با فلاسفه نامداری همچون علامه طباطبایی و سیدجلالالدین آشتیانی همنشین بود، میکوشید تا از مباحث فلسفی، راهی به سوی یافتن راهکاری برای زندگی بهتر ایرانیان بیابد. این رویکرد باعث ارائه نقدها و نظراتی از سوی شایگان شد که اعتراضاتی را هم برانگیخت. یکی از این نقدها که واکنشهایی را هم در پی داشت، دیدگاه وی درباره سیاستهایی بود که دکتر مصدق در پیش گرفت. شایگان با وجود علاقهای که به دکتر مصدق و نهضت ملی داشت، در گفتوگویی، پس از بررسی مختصر شرایط ناگوار بعد از کودتای 28 مرداد، گفته بود:«آیا بخش مهمی از مسئولیت این بدبختی بر عهده مصدق نبود؟ آیا او خود مسبب و محرک سقوطش نبود؟ او که خود را در بنبستی نهاده بود که برونشدی از آن وجود نداشت، به یک معنا، سرنوشت شهید سیاسی را برای خود رقم زده بود ... مصدق مردی حقوقدان بود که هرگز نتوانست بازی کارتلهای نفتی و نقش خردکننده آمریکا را در عرصه شطرنج بینالمللی دریابد.» شایگان درباره فرهنگ و نوع تفکر مردم ایران نیز، دیدگاههای منتقدانهای ارائه کرده است.
نقدی بر ذهنیت اسطوره گرای ایرانی
او معتقد بود که ایرانیان، بیش از اندازه به میراث پیشینیان خود وابستهاند، آنقدر که برای یافتن چیزهای جدید و تصحیح و ابداع، اقدام مؤثری انجام نمیدهند. او در مصاحبهای با روزنامه شرق گفت:«مسئله دیگر ما این است که ذهنیت ایرانی هنوز که هنوز است، اسطورهای است. برای همین هنوز بزرگترین متفکران ما فردوسی، حافظ، مولوی و سعدیاند. انگار همه جوابها را قدما دادهاند و انسان فرزانه امروز، تنها باید آن جوابها را بیابد، پس ما آزادانه فکر نمیکنیم و مسئلهای طرح نمیکنیم. من به این مسائل اندیشیدهام و پروژه من همیشه اپیستومولوژیک بوده است، یعنی طریقه شناخت، طریقه فکر کردن.» با وجود این، شایگان در کتاب «پنج اقلیم حضور» خود، ستایشگر بزرگانی مانند مولوی، حافظ و سعدی بود که میراث معنوی و ماندگار ایرانی اسلامی را پدید آوردهاند.
نقد او، گریبان متفکران ایرانی دوره جدید را هم میگرفت، چرا که اعتقاد داشت:«متفکران ما همه نسخه مینویسند و به دست ما میدهند، پیش از آنکه بیماری را تشخیص و نشان دهند.»از زنده یاد داریوش شایگان، آثار تأثیرگذار بسیاری، اعم از کتاب و مقاله، به زیور طبع آراسته شده است. از میان آن ها میتوان به این آثار اشاره کرد: «آسیا در برابر غرب»، «تصوف و هندوئیسم»، «افسون زدگی جدید»، «هویت چهل تکه و تفکر سیار»، «بتهای ذهنی و خاطرههای ازلی»، «سرزمین سرابها»، «آمیزش افقها»، «بینش اساطیری»، «در جست وجوی فضاهای گمشده»،«نگاه شکسته» و «فانوس جادویی زمان».