حمیدی/ پنجاه و یکمین جلسه شورای گفت وگوی دولت و بخش خصوصی خراسان رضوی به بررسی موانع بانکی حوزه کسب و کار استان و مصوباتی برای حل مشکلات این حوزه اختصاص داشت و معاون رئیس کل دادگستری استان در این شورا به بانکها درباره رعایت قوانین و اجرای دستورالعمل های بانک مرکزی هشدار داد.به گزارش خراسان رضوی، در این زمینه علی اکبر لبافی، رئیس دبیرخانه شورای گفت وگوی دولت و بخش خصوصی از اجرای قانون، بخشنامه ها و دستورالعمل های بانک مرکزی در استان به عنوان یکی از دغدغه های بخش خصوصی یاد کرد و گفت: یکی از موارد قانونی و بخشنامه های بانک مرکزی که در استان به درستی اجرا نمی شود، این است که یک نسخه از قراردادهای بانکی باید در اختیار فرد طرف قرارداد بانک و ضامنش قرار بگیرد. هم اکنون، بانک های استان اعلام می کنند که به این موضوع عمل می کنند اما موارد متعددی هست که از فرم های یکنواخت استفاده نمی شود و هر بانکی برای خودش قراردادی دارد.
منصوری دبیر شورای هماهنگی بانک های استان در پاسخ به سخنان لبافی گفت: این که همه بانک ها را مجاب کنیم یک فرم متحدالشکل داشته باشند، غیرممکن است چون اساس کار بانک ها بر پایه عقود اسلامی است و باید این مبنا را لحاظ کنند و خارج از این عقود چیزی عوض نمی شود . در زمینه نسخه قرارداد نیز قبل یا هنگام انعقاد قرارداد، نسخه ای باید در اختیار مشتری یا ضامن قرار بگیرد تا افراد فرصت کافی برای مطالعه داشته باشند و پس از انعقاد نیز باید نسخه ای از قرارداد امضا شده به مشتری ارائه شود. این موضوع از طریق بانک مرکزی به همه بانک ها ابلاغ شده و ما تنها می توانیم روی بانک هایی که عضو شورای هماهنگی هستند، نظارت کنیم.
مدیران بانکها بازداشت شدند گلایه نکنند
مرتضوی، معاون دادگستری استان نیز با اشاره به تاکید بر قراردادهای متحدالشکل به عنوان یکی از مواد قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار، گفت: این که ساختار قرارداد از بانک مرکزی ابلاغ و بندها جابه جا می شود، توجیهی ندارد و داشتن نسخه ای از قرارداد حق مشتری بانک است. اگر موردی پیش بیاید و مسئولان بانک از قانون تمرد کنند، برخورد خواهیم کرد.
سید امیر مرتضوی ادامه داد: یکی از مشکلاتی که ما امروز داریم و بانکها فرصت سوزی میکنند بند «و»ماده 16 قانون بودجه 97 است که تصریح می کند:«به منظور تشویق تولیدکنندگان و تسویه مطالبات بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری چنان چه مشتریان بدهی معوق خود را که تا پایان سال ۱۳۹۶ سررسید شده باشد از تاریخ سررسید تا پایان شهریورماه ۱۳۹۷ تسویه کنند، بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری مکلفند اصل و سود خود را مطابق قرارداد اولیه و بدون احتساب جریمه دریافت و تسویه کنند.»اما دوستان میگویند باید از بانک عامل خودمان استعلام بگیریم که تا اینها استعلام کنند زمان میگذرد. به همین دلیل باید بگویم قانون باید اجرا شود و ما هیچ بحثی در این خصوص نداریم و بنده در این جلسه اعلام میکنم اگر موردی به دستگاه قضا ارجاع داده شود برخورد خواهیم کرد و جای سؤال هم نیست و اگر برخوردی شد و مدیر بانکی بازداشت شد گلایه نکنند. پس از این اظهار نظر مرتضوی ، استاندار با خنده اظهار کرد: بازداشت که لزومی ندارد تذکر کافی است البته قانون باید اجرا شود. معاون دادگستری استان تأکید کرد: مشکل دیگری که وجود دارد این است که بیشتر فشارها به بانکهای دولتی وارد میشود و بانکهای خصوصی تا حد زیادی آزاد هستند لذا باید مصوب شود که همه بانکهای خصوصی نیز عضو شورای هماهنگی بانکها شوند تا در نحوه وصول پیگیری مصوبات مشکل کمتری پیش بیاید.
استاندار همچنین در ادامه جلسه اظهار کرد: همه بانکهای استان موظف هستند طبق مصوبه بانک مرکزی چارچوب قراردادهای بانکی را که توسط بانک مرکزی ابلاغشده است رعایت کنند و بانکها طبق قانون نیز موظف هستند نسخهای از قراردادهای خود را در اختیار مشتری خود و ضامن قرار دهند و با بانکهایی که در این خصوص تخلف کنند برخورد خواهد شد. البته ما مانند دستگاه قضایی توان بازداشت کردن را نداریم. اما بههرحال بانکها درهرصورت وابسته به دستگاههای اجرایی هستند به همین دلیل اگر بانکی از این قوانین تخطی کند ما هم با آنها کاری نخواهیم داشت و از آنها حمایت نخواهیم کرد. رشیدیان همچنین دستور داد که همه بانکهای استان عضو شورای هماهنگی بانکهای استان شوند تا برای ارائه آمارها و هماهنگیها و دستورات لازم دچار مشکل نشویم. شورای هماهنگی بانکهای استان را موظف کرد که بهصورت جدی پیگیر این موضوع شود و بانکهایی را که همکاری نمیکنند به استانداری معرفی کنند تا از طریق مراجع ذیصلاح به آنها تذکرهای لازم داده شود.
تسهیلات سرمایه در گردش و 18درصد مالیات بر ارزشافزوده
موضوع دیگری که در این جلسه مطرح شد اعطای تسهیلات سرمایه در گردش توسط بانکهای استان بود که دبیرخانه شورای گفت وگو پیشنهاد داد که بانکها در صورت اعطای تسهیلات، بازپرداخت آن را از یک سال به سه سال تغییر دهند یا سود تسهیلات را در زمان سررسید دریافت و اصل تسهیلات را مجدد تمدید کنند.
در این خصوص تعدادی از فعالان اقتصادی بخش خصوصی حاضر در جلسه مدعی شدند که با توجه به شرایط رکود اقتصادی بازپرداخت تسهیلات در مدت یکسال در بخش تولید غیرممکن است. روشنک، رئیس کانون کارآفرینان استان هم دراینباره اظهار کرد: بانکها از این موضوع استقبال میکنند زیرا از سویی همتراز خود را مثبت نگه میدارند و از سوی دیگر دریافتکننده تسهیلات وقتی بخواهد این تسهیلات را تمدید کند مجبور است مجدد یک قرارداد جدید با بانک منعقد کند که لازمه آن پرداخت 9درصد مالیات بر ارزشافزوده است؛ یعنی یکبار در زمان دریافت تسهیلات باید مالیات 9درصدی پرداخت کند و یکبار هم در زمان تمدید تسهیلات که درواقع دریافتکننده برای یک تسهیلات 18درصد مالیات بر ارزشافزوده پرداخت میکند و این فشار بسیار مضاعفی بر فعال اقتصادی و تولیدکننده وارد می کند.
در واکنش به این اظهار نظر استاندار بیان کرد: هیچ دلیلی وجود ندارد که دریافتکننده تسهیلات زمان سررسید وقتی بخواهد اصل تسهیلات سرمایه در گردش را تمدید کند قرارداد مجدد با بانک منعقد کند زیرا در این صورت این تمدید قرارداد نیست و تولیدکننده نباید مجدد بابت تسهیلاتی که قبلاً دریافت کرده است مالیات بر ارزشافزوده پرداخت کند.
علیرضایی رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان نیز به انتقاد از نحوه اعطای تسهیلات توسط بانکها پرداخت و اظهار کرد: یکی از مشکلاتی که در بخش تولید در استان وجود دارد این است که بانکها تمایل شدیدی به پرداخت تسهیلات سرمایه در گردش بهجای تسهیلات سرمایه ثابت به واحدهای تولیدی دارند. وی تصریح کرد: امروزه یکی از نیازهای واحدهای تولیدی، دریافت تسهیلات بازسازی در قالب سرمایه ثابت است اما بانکها تمایلی به پرداخت این نوع تسهیلات ندارند به همین دلیل واحدهای تولیدی مجبور میشوند تسهیلات سرمایه در گردش را برای بازسازی و به جای سرمایه ثابت استفاده کنند به همین دلیل قادر به پرداخت در زمان سررسید این تسهیلات نیستند و بانکها هم به انحای مختلف این تسهیلات را تمدید میکنند. همچنین در این جلسه برخی فعالان اقتصادی از غیرفعال بودن سامانه «نیما» برای دریافت ارز دولتی گلایه کردند.غلامحسین شافعی، رئیس اتاق بازرگانی ایران نیز در ابتدای جلسه به موضع گیری جدید دولت آمریکا در مقابل برجام در هفته های اخیر اشاره و اظهار کرد: انعکاس بین المللی این اتفاق به ضرر دولت آمریکا بود، زیرا براساس تفسیرها همه الگوی برجام را یک نوع آزمایش برای چگونگی تاثیرپذیری گفت وگو در صلح و امنیت جهانی می دانستند و اقدام ترامپ زیر سوال بردن کارکرد سازمان های بین المللی به شمار می آمد. وی با بیان این که موضع گیری رئیس جمهور را در این زمینه قابل تقدیر می دانیم و پشتیبانی خود را از این موضع اعلام می کنیم، تصریح کرد: یک واقعیت در این میان وجود دارد؛ این تحریم ها در هر صورت کاغذپاره نیستند و این که این موضوع مدام تکرار شود که تحریم ها بر مسائل اقتصادی اثری ندارد، به دور از واقعیت است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
از همان موقع که در انتخابات از «ماهاتیر محمد» شکست خورد و دست همسرش را گرفت تا بروند در کشورهای خارجی تعطیلات شان را سپری کنند، معلوم بود که کاسه ای زیر نیم کاسه «نجیب رزاق» نخست وزیر پیشین مالزی است. ماهاتیر 92 ساله نشان داد که کهولت سن هنوز نتوانسته بر چالاکی او تاثیری بگذارد. او به شعار انتخاباتی اش عمل کرد و برای نخستین قدم، سراغ نجیب رزاق رفت که طی سال های گذشته درباره فساد مالی اش افشاگری کرده بود. در پی جست وجوی چند محل متعلق به نجیب رزاق که از سال ۲۰۰۹ نخست وزیر مالزی بود، 248 جعبه حاوی کیفهای دستی گرانبها و 72 جعبه مملو از پول نقد و جواهرات کشف شد. این اقلام برای بررسی بیشتر به مقر پلیس انتقال یافته است. خانه مسکونی و یک آپارتمان مجلل متعلق به نخست وزیر سابق از جمله مکانهای بازرسی شده بوده است. تصاویر منتشر شده نشان می دهد که این اجناس بسته بندی شده در حال انتقال به اداره تحقیقات هستند. رئیس بخش مبارزه با جرایم تجاری پلیس مالزی در اینباره گفت: «نمیتوانم بگویم دقیقا چه مقدار جواهرات کشف شده، زیرا ما چندین کیسه جواهر کشف کردهایم؛ تنها میتوانم بگویم مقدار آنها بسیار زیاد است.» حکومت سعودی در دوران نخست وزیری نجیب رزاق مبلغ 681 میلیون دلار را به حساب بانکی در قالب هدیه به وی پرداخت کرده بود. هدیه ای که نجیب از آن برای سرکوب مخالفان استفاده می کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
درباره بازارها و نمادهای فعال در بورس زیاد شنیده ایم اما ممکن است چندان با فرابورس آشنا نباشیم. به خصوص آن که فرابورس نسبت به بورس، بازارها و ابزارهای متنوع تری دارد که میتواند برای افراد مختلف جذاب باشد. فرابورس هم سهام دارد که برخی از آنها در بازار پایه، محدودیت نوسان کمتری دارد و برای افراد ریسک پذیر مناسب است. همچنین انواع اسناد خزانه، صندوقهای سرمایه گذاری و اوراق با درآمد ثابت دیگر هم در این بازار خرید و فروش میشوند که برای افراد ریسک گریز جذابتر خواهد بود. ضمنا بازار ابزارهای نوین هم به مرور در حال گسترش است؛ از صندوقهای مسکن تا صندوقهای جسورانه. حتی برای افراد دارای روحیه سرمایه گذاری خطرپذیر هم بازار داراییهای فکری، پیشنهادهای جذابی دارد.
7 تابلوی فعال فرابورس در یک نگاه
به طور کلی در فرابورس، دو نوع بازار وجود دارد؛ بازار نمادهای پذیرش شده و پذیرش نشده. از منظر دیگر میتوان هفت بازار کلی را در فرابورس شناسایی کرد که هر کدام ویژگیهای مخصوص به خود را دارد. بازارهای مربوط به سهام در سه دسته جای گرفتهاند؛ بازار اول، دوم و بازار پایه که خود بازار پایه نیز شامل سه بازار پایه الف، ب و ج است. در بازار ابزارهای نوین میتوانید انواع صکوک و اسناد خزانه و دیگر اوراق با درآمد ثابت، صندوقهای سرمایه گذاری، اوراق حق تقدم مسکن و مانند آن را معامله کنید. بازار عرضه اولیه برای عرضه یکجای نمادها، اختراعات (بازار دارایی فکری) و دیگر اوراق تعبیه شده است و در آن معاملات ثانویه (منظور از بازار ثانویه، همین خرید و فروشهای چندباره در بورس و فرابورس است) انجام نمیشود. بازار ابزارهای مشتقه نیز برای انواع اوراق تبعی راهاندازی شده است. جدول زیر برخی مشخصات این بازارها را نشان میدهد.
بازار سهام فرابورس، ریسکیتر از بورس
در بازار سهام فرابورس در مجموع (بازار عادی و پایه) حدود 400 نماد درج شدهاند که شما میتوانید همانند نمادهای فعال در بازار بورس، با دریافت یک کد معاملاتی، به خرید و فروش آنها بپردازید. البته تفاوتهایی وجود دارد که از منظر سهامدار و معامله گر بازار سرمایه مهمترین آنها شفافیت کمتر در این بازار است. علاوه بر آن برخی شرکتها با داشتن زیان عملکرد و حتی زیان انباشته در بازار پایه فعال هستند.
در برخی نمادهای فرابورس، دامنه نوسان هم بیش از 5 درصد (10 درصد) است که هم امکان ایجاد سود بیشتر، در زمان کوتاهتر را فراهم میکند و هم امکان زیان دهی ناگهانی را افزایش میدهد.
تمایز دیگر در حجم مبناست. امکان تغییر قیمت بدون لحاظ حجم مبنا، نوسان پذیری قیمت را افزایش میدهد و باز هم به ریسک (و البته قابلیت سودآوری) میافزاید. موضوع دیگر هم سهام شناور است. حداقل سهام شناور در بازار دوم فرابورس 5 و در بازار اول 15 درصد است. همان طور که پیش از این توضیح داده ایم سهام شناور در نقدشوندگی سهام تاثیر زیادی دارد (به شماره مورخ 23 آذر 96 مراجعه کنید).
بازار ابزارهای نوین؛ یک دنیای متنوع
اما در بازار ابزارهای نوین شما چند گزینه متنوع دارید که با توجه به شرایط و ریسک پذیری خود میتوانید از هر کدام آنها استفاده کنید.
انواع اوراق سرمایه گذاری و تامین مالی مثل انواع صکوک، اوراق مشارکت و اسناد خزانه اولین گزینههایی هستند که در این بازار معامله میشوند و برای افراد ریسک پذیر گزینه مناسبی محسوب میشوند. این اوراق مالی عمدتا بازدهی ثابت دارند. گزینه دیگر اوراق حق تقدم مسکن است که برخی برای خانه دارشدن از آن استفاده میکنند اما در بازار شما میتوانید با خرید و فروش از محل تغییرات قیمت آن سود کسب کنید.
صندوقهای سرمایه گذاری هم برای کسانی که میخواهند ریسک خود را کاهش دهند، گزینههای مناسبی هستند. برای آشنایی بیشتر با انواع اوراق با درآمد ثابت به شماره مورخ 14 دی و 10 اسفند و برای آشنایی با صندوقهای سرمایه گذاری به شمارههای 21 دی و 19 بهمن صفحه سرمایه گذاری مراجعه کنید.
مشتقات؛ ابزارهایی برای پوشش ریسک
ابزار مشتقه به طور کلی به ابزارهای مالی گفته میشود که ارزش آن برگرفته از یک دارایی دیگر است یعنی ارزش آن مشتق از یک دارایی دیگر است؛ قراردادهای سلف، آتی، معاوضه و اختیارات مهمترین ابزارهای مشتقه هستند. در فرابورس ایران، هم اکنون فقط اوراق اختیار و بدهی معامله میشود که در این جا فقط اوراق اختیار را توضیح میدهیم. اختیارات (options) به این صورت عمل میکنند که افراد با خرید آن میتوانند ریسک دارایی اصلی را پوشش دهند. مثلا فرض کنید که یک سهام به قیمت 150 تومان خریده اید و امیدوارید تا یک سال آینده تا 200 تومان رشد کند و حدود 33 درصد به شما بازدهی بدهد. اما همزمان به دلیل برخی ریسکها در بازارهای جهانی و قیمتهای فروش شرکت، نگران کاهش قیمت آن به 100 تومان هم هستید. در این حالت شما میتوانید با خرید اختیار فروش سهم، یک قیمت فروش را برای خود تضمین کنید یعنی اگر قیمت تضمین شده در اوراق اختیار 150 تومان باشد، شما با توجه به قیمت آتی سهم میتوانید ریسک خود را پوشش دهید. مثلا اگر قیمت سهم به زیر 150 تومان رسید، شما از اختیار فروش به قیمت 150 تومان استفاده میکنید و تعداد دارایی خود را به قیمت 150 تومان میفروشید. اگر هم قیمت سهم بیشتر از 150 تومان شد، از اختیار خود استفاده نمیکنید و از سود سهم استفاده میکنید. استفاده از این اختیارات، منوط به انتشار آن توسط منتشرکننده سهام اصلی است.
صنایع کوچک و بازار اختراع؛ بازارهایی که عمومی نیستند
دو بازار مهم دیگر فرابورس که به تازگی ایجاد شدهاند، شرایط خاص تری دارند. مثلا در بازار صنایع کوچک و متوسط (sme) فقط نهادهای حقوقی خاص حق ورود دارند. علت این موضوع در ماهیت این بازار است. این بازار نه برای جذب صنایع خرد بلکه برای تحقق اهداف استراتژیک و جذب سهامداران عمده برای شرکتهای کوچک است. بازار دارایی فکری یا همان اختراع هم شرایط خاصی دارد. معمولا افراد ایدههای اختراعی و شرکتهای ثبت شده بر مبنای ایده نوآورانه را در این بازار، بعد از طی مراحل، ثبت میکنند و بعد از طی تشریفات، عرضه ایده انجام میشود و علاقه مندان به سرمایه گذاری در ایدههای نوآورانه میتوانند مالکیت این ایدهها را به خود اختصاص دهند. تشریح فرایند شرکت در این عرضه و خرید ایده ها، خارج از حوصله این مطلب است و شما میتوانید جزئیات را در سایت فرابورس ایران بخوانید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سیدخلیل سجادپور -در شرایط وحشتناکی قرار گرفته بودم، از ترس این که کسی به راز خواستگاری جوان تبعه خارجی از من پی ببرد، همه وجودم می لرزید. هیچ کس نمی دانست نوزادی را که مادر خواستگارم در آغوش می فشرد در واقع فرزند خودم است اما سرگذشت من زمانی هولناک تر شد که سال ها بعد با آزمایش های پزشکی فهمیدم که ...
زن 28 ساله بارداری که دست دختر کوچکی را در دستانش می فشرد، مقابل مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شهرک ناجای مشهد نشست. اشک هایش پهنای صورتش را پوشانده بود .او چراغ تلخ کامی هایش را در کلبه تاریک خاطراتش روشن کرد و از عشقی خیابانی سخن راند و سرگذشت وحشتناک خود را به روزهای دوران نوجوانیاش گره زد و در حالی که بی صدا فریاد می کشید اگر با پدر و مادرم احساس راحتی و رفاقت می کردم و رازهای درونی ام را به آن ها می گفتم، امروز این گونه بدبخت و سرگردان نبودم، گفت: سال ها قبل زمانی که 14 سال بیشتر نداشتم با دختری هم سن و سال خودم دوست شدم. خانواده او تبعه خارجی بودند و به صورت غیرمجاز در ایران زندگی میکردند البته آن زمان من معنای این کلمات را نمیفهمیدم و «اکرم» را بهترین دوستم می دانستم، به همین دلیل مدام به منزل آن ها می رفتم تا با یکدیگر بازی کنیم. پد رو مادرم نیز چیزی به من نمی گفتند و در واقع کاری به کارم نداشتند چرا که آن ها نیز درگیر مشکلات و اختلافات خانوادگی خودشان بودند. دوستی من و اکرم ادامه داشت تا آن که آن روز شوم فرا رسید، من مثل همیشه به بهانه درس خواندن به منزل دوستم رفتم اما آن روز فقط برادر اکرم در منزلشان بود. برای دقایقی منتظر دوستم ماندم ولی همه این ها یک نقشه شوم بود تا اکرم مرا به دام برادرش بیندازد چرا که «جمال» بارها به من ابراز علاقه کرده بود ولی من توجهی به او نداشتم. آن روز هیچ راه گریزی برایم باقی نمانده بود و زمانی به خود آمدم که دیگر همه هستیام را از دست داده بودم. بعد از این ماجرا جمال مرا تهدید کرد اگر این موضوع را فاش کنم مرا خواهد کشت! در آن سن وسال وقتی این حرف ها را شنیدم خیلی ترسیدم. اشک هایم را پاک کردم تا کسی پی به این راز پنهان نبرد. با این حال، جمال مرا مجبور کرد تا به روابط پنهانی ام با او ادامه بدهم. از ترس این که مبادا ماجرای رابطه ام با جمال فاش شود، به خواسته های شوم او تن می دادم تا این که فهمیدم باردار شده ام! وحشت سراپای وجودم را فرا گرفته بود و نمی توانستم تصمیم درستی بگیرم، از سویی هم می ترسیدم ماجرا را برای پدر و مادرم بازگو کنم چرا که هیچ وقت در کنار آن ها احساس راحتی نمی کردم وخانوادهام نیز آن قدر به من نزدیک نبودند تا مشکلاتم را با آن ها درمیان بگذارم.با همان افکار کودکانه سعی کردم کسی از اعضای خانوادهام متوجه تغییر وضعیت ظاهری من نشود. مادرم نیز اهمیتی به من نمی داد و درگیر مشکلات خودش بود. درحالی که چندین ماه ماجرای بارداری ام را پنهان کرده بودم خانواده جمال از موضوع مطلع شدند. این گونه بود که گریه کنان به مادر جمال التماس کردم مرا از این وضعیت نجات بدهد. خلاصه، زمان سپری شد و مادر جمال مرا به طور پنهانی به منزل یک مامای خانگی برد و من در حالی که مرگ را مقابل چشمانم می دیدم، بالاخره نوزادم را به دنیا آوردم و او را به مادر جمال سپردم.اگرچه باز هم خانوادهام چیزی از این ماجرا نفهمیدند و من فقط از شدت درد و ناراحتی زار می زدم و گریه می کردم اما نمی دانستم آینده و سرنوشتم چه خواهد شد. دیگر چاره ای نداشتم جز آن که خانواده جمال را تهدید کنم تا تکلیفم را زودتر مشخص کنند. این گونه بود که مادر جمال با طرح یک نقشه حساب شده از من خواست به منزل بازگردم تا آن ها به طور رسمی از من خواستگاری کنند. وقتی زمزمه خواستگاری از من به گوش پدرم رسید، او از همان ابتدا مخالفت کرد اما در نهایت و با وساطت مادرم اجازه داد آن ها برای ساعتی به منزلمان بیایند. آن شب جمال و مادرش درحالی که نوزادی را در آغوش داشت به خواستگاری ام آمدند. جمال چنین وانمود کرد که به تازگی همسرش را طلاق داده و با نوزاد کوچکش زندگی می کند! پدرم با شنیدن این حرف ها چهره اش سرخ شد و به خانواده جمال پاسخ منفی داد. او که نمی دانست در پس این ماجرای ساختگی خواستگاری ، سرنوشت شوم دخترش پنهان است مرا نصیحت کرد و گفت: دخترم ازدواج با تبعه خارجی علاوه بر آن که غیرقانونی است، تبعات وحشتناکی نیز دارد یعنی حتی نمی توانی برای فرزندانت شناسنامه بگیری و با مشکلات اجتماعی زیادی روبه رو خواهی شد و ... اگرچه تازه با نصیحت های پدرم متوجه شدم که چگونه خودم را به مرداب فلاکت و بدبختی انداخته ام اما هیچ راه دیگری جز ازدواج با جمال نداشتم چرا که نمی توانستم چشمان بی گناه پسر کوچکم را فراموش کنم. این گونه بود که برای ازدواج با جمال پافشاری کردم و خانواده ام را در تنگناهایی قرار دادم که چاره ای جز موافقت با این ازدواج پیدا نکردند. مدتی بعد و در یک مراسم صوری در حالی من و جمال ازدواج کردیم که پدرم مرا طرد کرد و دیگر هرگز به خانه اش راه نداد. چند ماه بیشتر از زندگی من در کنار خانواده جمال نمی گذشت که تازه پی به نصیحت های پدرم بردم. آن ها هیچ سنخیت و تناسبی با خانواده ما نداشتند حتی برخی از مسائل اجتماعی و آداب و رسوم خاص آن ها مرا آزار می داد، از سوی دیگر جمال با هر بهانه ای مرا کتک می زد و مادرش نیز با طرفداری از او مرا به سکوت وادار می کرد. آن ها معتقد بودند مرد هر اندازه زن را کتک بزند، زن نباید کلمه ای اعتراض آمیز بر زبان جاری کند. خلاصه این که بعد از شش سال از این ماجرا، دیگر نتوانستم زندگی وحشتناک در کنار خانواده جمال را تحمل کنم. به ناچار دست پسرم را گرفتم و دوباره به آغوش خانواده ام پناه بردم. پدرم اگرچه دل خوشی از من نداشت اما باز هم مرا پذیرفت.
این در حالی بود که اختلافات پدر و مادرم نیز هر روز شدت بیشتری می گرفت تا جایی که کارشان مانند من به طلاق کشید. در این شرایط بود که من اشتباه بزرگ دیگری را در زندگی مرتکب شدم چرا که باز هم نمی توانستم با پدر و مادرم درد دل کنم و در یک خلاء عاطفی قرار گرفته بودم. در همین روزها با جوان تحصیل کرده ای آشنا شدم و برای فرار از تنهایی به پیشنهاد ازدواج موقت او تن دادم. باز هم در حالی موضوع ازدواج مجدد با سعید را از خانواده ام پنهان می کردم که سعید نیز اصرار داشت خانواده اش از ازدواج او مطلع نشوند. او برایم اتاقی را در یکی از مناطق شهر اجاره کرد و من به همراه پسرم در آن جا ساکن شدیم. این در حالی بود که مادرم نیز بعد از طلاق از پدرم با مرد دیگری ازدواج کرده و به دنبال زندگی خودش رفته بود. از سوی دیگر سعید وضعیت مالی مناسبی داشت و برخی امکانات را برایم فراهم می کرد. او در یکی از درمانگاه های مشهد مشغول کار بود و برخی شب ها را به منزل من می آمد. مدتی بعد وقتی سعید از بارداری ام با خبر شد، به شدت برآشفت و اصرار کرد جنینم را سقط کنم اگرچه من راضی به این کار نبودم اما برای آن که سعید را از دست ندهم، مجبور شدم به خواسته اش تن دهم. او داروهایی را تهیه کرد و من به طور وحشتناکی فرزندم را سقط کردم.مدتی از این ماجرا نگذشته بود که دوباره فهمیدم باردار شده ام اما این بار برای چندماه موضوع را از سعید پنهان کردم تا دوباره مرا وادار به سقط جنین نکند. در حالی که مدت زیادی تا به دنیا آمدن فرزندم نمانده بود، روزی هنگام جست و جو در فایل های لپ تاپ همسرم متوجه ماجرایی شدم که دنیا روی سرم خراب شد. سعید به جز من با 70 زن دیگر ارتباط داشت! آن روز وقتی از سرکار به منزلم بازگشت، با او به مشاجره پرداختم ولی او همه چیز را انکار کرد. با وجود این، در حالی که روابط ما به شدت سرد و بی روح شده بود دخترم به دنیا آمد ولی سعید دیگر کمتر به خانه من می آمد و آن عشق و علاقه سابق رنگ باخته بود. یک سال از این ماجرا گذشته بود که روزی باز هم علایم بارداری را احساس کردم، این بار آزمایش های پزشکی نشان داد فرزندانم دوقلو هستند اما این آزمایش ها ماجرای فاجعه آمیز دیگری را فاش کرد.
پزشکان بعد از انجام معاینات و آزمایش های تخصصی اعلام کردند که من به بیماری «اچ تی ال وی وان» (HTLV1) مبتلا شده ام. آزمایش ها نشان داد دختر یک ساله ام نیز همین بیماری را دارد و احتمالا فرزندان دوقلویم نیز مبتلا هستند. آن جا بود که گریه کنان با همسرم تماس گرفتم و فهمیدم که من از طریق سعید به این بیماری مبتلا شده ام. با وجود این، سعید نه تنها حاضر نیست دوقلوها را سقط کنم بلکه اعتراف کرد که همه خانواده اش نیز درگیر این بیماری هستند اما دردآورتر از همه این ماجراها، آن است که همسرم از یک هفته قبل مرا در این شرایط از منزلش بیرون انداخت و با بیان این که فقط به خاطر سرگرمی با من ازدواج کرده است، میگوید دیگر حاضر نیست به زندگی با من ادامه بدهد! در این اوضاع و احوال که پدرم در استان دیگری زندگی می کند و مرا ترک کرده است حیران و سرگردان مانده ام و به همین خاطر به دایره مشاوره کلانتری پناه آورده ام. با این حال، می خواهم بگویم کاش از همان روز اول که درگیر نگاه های هوس آلود جوان تبعه خارجی قرار گرفتم ماجرا را برای خانواده ام بازگو می کردم حتی اگر آن ها با من دوست و صمیمی نبودند. این زن در ادامه تشریح سرگذشت تلخ خود و در حالی که اشک هایش را پاک میکرد گفت: می گویند این بیماری فقط شبیه ایدز است ولی کشنده نیست اما من از این موضوع وحشت دارم. شایان ذکراست اقدامات مشاوره ای و قانونی برای این زن جوان درحال انجام است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سردرآوردن از راز و رمز و پشت پرده هر چیزی جالب است؛ ما دوست داریم بدانیم در پشت صحنه فیلمها چه اتفاقی میافتد. کنجکاویم بفهمیم روند ساخت قطعه موسیقی محبوبمان چطور بوده و آهنگ ساز، موقع خلقش چه حال و هوایی داشتهاست. نویسندهها هم اگر از دنیای کاغذیشان پا بیرون بگذارند، کلی سوال داریم ازشان؛ چرا این داستان را نوشتی؟ ایده از کجا آمد؟ فلان شخصیت داستان، خودت نیستی؟ در بین همه این شاخههای کنجکاویبرانگیز هنر، نقاشی از همه کمتر به سوالات ما جواب میدهد. نقاشان بزرگ، شاهکارهای شان را آفریده و دنیا را ترک کرده و بدون کمترین توضیحی ما را با سوالات مان تنها گذاشتهاند. نمونه بارزش، داوینچی با آن تابلوی مرموز «مونالیزا»یش که سالهاست دانشمندان و پژوهشگران را به تحقیق و مطالعه و بررسی واداشتهاست. هرچند همه آثار نقاشی، نقاط مبهم شان از نوع رازگونگی لبخند ژوکوند نیست اما هرکدامشان بهنوعی در ذهن بیننده سوالاتی به وجود میآورند. آنچه در ادامه میخوانید بررسی چهار تابلوی نقاشی شاخص از چهار سبک مختلف است که سعی کردهایم درباره هرکدام به رایجترین سوالات دربارهشان جواب بدهیم. دوستداران هنر، پرونده امروز را از دست ندهند.
جیــغ
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نام بسیاری از مشاهیر ایرانی روی معابر و مکان هایی در خارج از کشور، نهاده شده است. در ایتالیا و در شهر رم، چندین خیابان و میدان به نام مشاهیر ایرانی و البته به نام تهران نام گذاری شده است.
یکی از خیابان های شهر رم که در مرکز این شهر قرار دارد خیابان ابوعلی سیناست که ایتالیایی ها به آن «اویچنا» می گویند. یکی از ساکنان این خیابان گفت: «من 40 سال است در این خیابان زندگی می کنم. از ابتدا نام آن ابو علی سینا بود و ما می دانیم که او یک شخصیت بزرگ علمی ایرانی است.»
همچنین نام و تندیس های دو تن دیگر از مشاهیر کشورمان مانند نظامی گنجوی شاعر بزرگ و داستان سرای ایرانی و همچنین حکیم ابوالقاسم فردوسی دیگر شاعر پر آوازه کشورمان زینت بخش خیابان های پایتخت ایتالیاست. میدانی که تندیس فردوسی در آن نصب شده، میدان فردوسی نام دارد. مجسمه این شاعر حماسه سرای ایرانی در کنار یکی از پارک های بزرگ تاریخی رم و در برابر موزه هنر های مدرن واقع شده است.
یک شهروند دیگر ایتالیایی گفت: «میدان فردوسی رم که تندیس فردوسی در آن قرار دارد یکی از پرترددترین میدان های رم است زیرا علاوه بر گردشگران خارجی خانواده های ایتالیایی نیز در روزهای تعطیل همراه با فرزندانشان به این محل می آیند.»
یک دانشجوی ایتالیایی هم گفت: «من هر موقع که از کنار میدان فردوسی عبور می کنم در برابر مجسمه فردوسی می ایستم تا دو خط از اشعار او را که در زیر آن نوشته شده است بخوانم. واقعا خواندن اشعار این شاعر بزرگ ایرانی بسیار لذت بخش است.»
تندیس فردوسی که از مرمر سفید ساخته شده 59 سال است که در این میدان نصب شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ادیب- آغاز به روز رسانی قوانین سال 1996 برای مسدودسازی اجرای تحریم های آمریکا توسط اتحادیه اروپا، اعلام حمایت مقامات سیاسی اروپایی از شرکت ها و بانک های کوچک و متوسط در مراوده با ایران درکنار مواضع تند سران فرانسه و آلمان درباره برنامه موشکی کشورمان، اتفاقاتی بود که همه در 48 ساعت گذشته و بعد از نشست سران اروپایی در صوفیه بلغارستان رخ داده است. در گزارش پیش رو به ابعاد تصمیم روز گذشته اروپا و چند وچون اجرایی شدن آن پرداخته ایم.
موعد آغاز اجرای قوانین مسدودسازی؛ 2 ماه دیگر
اتحادیه اروپا سه روز بعد از مذاکرات ظریف در بروکسل و با هدف توافق سران 28 کشور اروپایی در اجلاس اتحادیه اروپا در بلغارستان که چهارشنبه برگزار شد، از صبح دیروز روند به روز رسانی قوانین 22 سال قبل خود را برای مقابله با تحریمهای آمریکا علیه تهران آغاز کرد. قوانینی که در پی تحریم های آمریکا علیه ایران و لیبی در نوامبر 1996 وضع شد و بعد از تهدید به اجرایی شدن، موجب شد آمریکا از تحریم های خود عقب نشینی کند و عملاً قوانین آمریکا و اروپا هر دو اجرایی نشد. به گفته مقامات اروپایی «قوانین به روز شده تا دو ماه دیگر آغاز خواهد شد، البته اگر حمایت سیاسی محکمی از سوی سران اروپایی وجود داشته باشد، امکان اجرایی شدن زودتر این قانون وجود دارد، همان طور که امکان تأخیر در اجرای آن وجود دارد.» مقابله با اجرای احکام دادگاه های آمریکایی مهم ترین بخش قوانینی است که قرار است به روز شود. «مقررات انسداد» (BlockingRegulation) شرکتهای اتحادیه اروپا را از رعایت تحریمهای آمریکا منع میکند و عملا زمینههای حمایت مالی از این شرکتهای اروپایی را فراهم میسازد و مانع از مجازات این شرکتها توسط آمریکا میشود. همچنین اگر این شرکت ها با تحریم و جریمه مواجه شوند از آن ها حمایت می کند.
آثار اجرایی شدن قوانین اروپا به روایت ایرنا
بر اساس بیانیه ای که یانکر رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا صادر کرده، اعطای وام به پروژههای اتحادیه اروپا در ایران و تلاش برای بالاتر بردن سطح روابط بانکی با ایران از دیگر بخش های مقرراتی است که اروپا می خواهد آغاز کند. به گزارش انتخاب بانک سرمایهگذاری اروپا نیز قرار است یک مسیر تأمین مالی برای انجام تجارت با ایران فراهم کند. خبرگزاری ایرنا درباره اثر اجرایی شدن این قوانین نوشت: کمپانیهای اروپایی که بر اثر قوانین فرامرزی کشور ثالث در معاملات و قراردادهای خود دچار ضرر و زیان یا آسیب شدهاند، میتوانند اطلاعات چنین آسیبهایی را در اختیار این شورا قرار دهند و هزینه ضرر و زیان این اشخاص حقیقی و حقوقی از سوی اتحادیه اروپا جبران میشود. براساس گزارش بی بی سی این خسارت ها از محل اموال آمریکا و شرکت های آمریکا در اروپا پرداخت می شود.
فارینپالیسی: تهدید اروپا به احیای مقررات مسدودسازی توخالی است
با این حال والدیس دومبروسکیس معاون کمیسیون اروپا طی جلسهای در پارلمان اروپا گفت: «با توجه به ذات سیستم بانکداری بینالمللی قانون مسدودسازی میتواند اثری محدود داشته باشد، زیرا بسیاری از بانکها از سیستم مالی آمریکا و واحد پول دلار برای تراکنشهای خود استفاده میکنند.» به گزارش باشگاه خبرنگاران تحلیل گر نشریه فارینپالیسی هم تهدید اروپا به احیای مقررات مسدودسازی را «توخالی» توصیف کرد و گفت: ماهیت تحریمهای آمریکا از سال ۲۰۱۰ به بعد به گونهای تغییر کرده که نادیده گرفتن آنها برای شرکتهای اروپایی دیگر به آسانی سال ۱۹۹۶ نیست.
فارس: استفاده از این گزینه برای اروپا دشوار است
فارس نیز درباره اجرای قوانین مسدودسازی تحریم های آمریکا نوشت: مقررات مسدودسازی اروپا شاید بتواند از شرکتها در برابر جریمههای آمریکا جلوگیری کند، اما توانی برای محافظت از بانکهای اروپایی در برابر امکان قطع دسترسی به نظام مالی آمریکا نخواهد داشت.
استاد حقوق بینالملل دانشگاه استکهلم: تصمیم جدید اروپا به لحاظ عملی به نتیجه نخواهد رسید
در این باره سعید محمودی استاد حقوق بینالملل دانشگاه استکهلم نیز با اشاره به این که در سال 2010 قانون تحریم های آمریکا تبدیل به یک قانون بزرگ تر شده و عملاً اتحادیه اروپا به دلیل وجود تحریم های شورای امنیت قوانین حمایتی خود را اجرا نکرده، معتقد است تصمیم جدید اروپا به لحاظ عملی به نتیجه نخواهد رسید. او که با بی بی سی گفت و گو می کرد، افزود: شرکت های بزرگ و کوچک باید بین تحریم آمریکا و این که با حمایت اروپا در دادگاه علیه آمریکا شرکت کنند و چندسال صبر کنند که یک دارایی مربوط به آمریکا پیدا شود و جبران خسارت آن ها شود، یکی را انتخاب کنند! ضمن این که از بازار آمریکا و حتی شرکای آمریکا مثل کانادا و استرالیا هم حذف می شوند بنابراین بعید است که شرکت ها با ایران معامله کنند. وی در عین حال گفت: هرچند شرکت های کوچک ممکن است ریسک و براساس این قانون با ایران مبادله کنند. همچنین دویچه وله در تحلیلی نوشت: برخلاف مواضع ظالمانه ترامپ، اروپا مجبور به حفظ روابط راهبردی با آمریکاست.
یک روزنامه اروپایی: اروپا برای مقابله با تحریمهای آمریکا علیه ایران، گلوله جادویی ندارد
در تحلیلی دیگر پایگاه الف در یادداشتی اجرای موفقیت آمیز این تصمیم اتحادیه اروپا را به دیده تردید نگریست و نوشت: اگر بناست، اتحادیه اروپا با قانونی شرکتها و بانک های اروپاییِ تابع تحریم آمریکا را جریمه کند، شرکتهای اروپایی را در دوراهی انتخاب بین حذف شدن از سیستم مالی آمریکا و جریمه اتحادیه اروپا قرار خواهد داد، اما باید پرسید چرا شرکتهای اروپایی قید منافع چندین برابری خود با آمریکا را به خاطر ایران بزنند و به دولتهای خود برای عملی نشدن قانون مذکور فشار نیاورند؟ یک روزنامه مستقر در بروکسل هم در مطلبی درباره نتایج نشست سران اروپایی در بلغارستان نوشت: «اتحادیه اروپا برای مقابله با تحریمهای آمریکا علیه ایران، گلوله جادویی در اختیار ندارد.»
مدیرعامل آژانس صادرات بلژیک: اروپا با این مقررات می تواند تضمین لازم برای ماندن در ایران را بدهد
از سوی دیگر «پاسکال دلکومینت» مدیرعامل آژانس صادرات بلژیک ازکارایی این مقررات دفاع می کند. «دلکومینت» در گفت و گو با یورونیوز با بیان این که «ترس از تحریم ها اثرات روانی زیادی هم دارد و بسیاری از شرکت ها پیش از آغاز تحریم ها از احتمال قطع شدن روابط تجاری با آمریکا پیشاپیش راه خروج از ایران را پی گرفته اند» افزود: « با استفاده از «مقررات مسدود کردن تحریم ها» اروپا می تواند به شرکت های اروپایی تضمین لازم برای ماندن در ایران را بدهد. این مقررات می توانند عامل مهمی در حفظ برجام و منافع اقتصادی اروپا در ایران باشند». حمید بعیدی نژاد سفیر ایران در لندن نیز با استقبال از تصمیم سران اروپا نوشت: در حالی که آمریکا تلاش میکند یک جو نامعلوم را برای شرکتهای اروپایی به منظور کار با ایران ایجاد کند، شرکت ملی نفت ایران و کنسرسیوم «پرگس» مستقر در لندن تفاهم نامهای را برای توسعه یک میدان نفتی در استان خوزستان امضا کردند.
حمایت از شرکت های اروپایی محدود به شرکت های کوچک و متوسط
همزمان مقامات اروپایی در اظهارنظرهای خود تصریح کرده اند که حمایت آن ها از شرکت های اقتصادی محدود به شرکت های متوسط و کوچک خواهد بود. موگرینی در مطلبی که در سایت خود منتشر کرده است، اعلام کرد: از شرکت های کوچک و متوسط برای سرمایه گذاری در ایران حمایت و آن ها را تشویق کنیم. به گزارش فارس مکرون رئیس جمهور فرانسه هم با اشاره به این که دو شرکت توتال و شرکت کشتیرانی مائرسک بعد از برجام از ایران خارج می شوند، گفت: به دلیل مسئله ایران، علیه شرکتهای آمریکایی جنگ تجاری یا راهبردی راه نخواهیم انداخت. این کار منطقی نیست. ثانیاً، شرکتهای بزرگ فرانسوی را به ماندن در ایران مجبور نخواهیم کرد. مرکل صدر اعظم آلمان هم میگوید اروپا میتواند از «شرکتهای کوچک و متوسط همکار با ایران» حمایت کند، اما نباید این توهم را ایجاد کرد که میتواند تمام خسارات ناشی از تحریمها را جبران کند.
پیشنهاد اروپا درباره مبادلات بانکی با ایران
همزمان یک مقام اتحادیه اروپا اعلام کرد که کمیسیون اروپا پیشنهاد میکند دولتهای اروپایی برای اجتناب از مجازاتهای آمریکا نقل و انتقالات مالی را مستقیم با بانک مرکزی ایران انجام دهند. فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در بیانیهای خاطرنشان کرد: «تدابیری را برای حفظ توافق هستهای ایران تقدیم مجمع کمیسیونرها در اروپا کرده است و این تدابیر همان روز در صوفیه تقدیم سران اتحادیه اروپا شدند. آن ها تعهد راسخ خود را برای حفظ برجام اعلام کردند.»
تأکید دوباره مرکل و مکرون بر مذاکرات موشکی در گیر و دار مذاکرات برجامی
اظهارات مرکل پس از بیانیه سران سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس بود که در آن خواستار حفظ برجام و در عین حال مقابله با برنامه موشکی ایران و فعالیتهای منطقهای ایران شده اند. مکرون هم دو روز پیش مدعی شد که مذاکرات موشکی و منطقهای با ایران، پیش از این آغاز شده است. وی تصریح کرد: میخواهیم در برجام بمانیم، اما در عین حال درباره آینده فعالیت هستهای، برنامه موشکی و فعالیتهای منطقهای هم با ایران گفتوگو کنیم. در همین باره سفیر فرانسه در روسیه اعلام کرد: ماکرون معتقد است که برنامه موشکی و اقدامات منطقهای ایران باید به برجام افزوده شود.
وزارت خزانه داری آمریکا: شبکههای مرتبط با بانک مرکزی ایران را متلاشی میکنیم
در جبهه دیگر، تهدیدها و تحریم های مقامات آمریکایی همچنان ادامه دارد؛ وزیر خزانهداری آمریکا گفت: شبکههای مرتبط با بانک مرکزی ایران را متلاشی میکنیم. به گزارش تسنیم نائورت سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد واشنگتن بعد از خروج از توافق هستهای با ایران، برای ایجاد «ائتلاف بینالمللی علیه دولت تهران و فعالیتهای بیثبات کننده آن» تلاش میکند. به نوشته فایننشال تایمز وزارت خزانه داری آمریکا درصدد است بار دیگر شبکه مالی سوئیفت را که با بانک مرکزی و موسسات پولی ایران همکاری می کند، مسدود کند.
فراخبر
قوانین مسدودسازی تحریم های آمریکا چیست؟
در نوامبر 1996 مقررات مسدودسازی تحریم های آمریکا (Blocking Regulation) در مقابل دو قانونی که کنگره آمریکا برای تحریم ایران و لیبی تصویب کرده بود، در اروپا تصویب شد. در آن زمان قوانین آمریکا به دنبال تنبیه شرکت های خارجی بود درحالی که اقدامات این شرکت ها از منظر قوانین بین المللی قانونی بوده و منع نشده بود. در 1999 بین آمریکا و اروپا مذاکراتی انجام شد و تصمیم گرفتند که از آن به بعد نه آمریکا قوانین تحریمی خود را اجرا کندو نه اروپا قوانین مسدود کننده را. اما در سال 2010 قانون تحریم های آمریکا تبدیل به یک قانون بزرگ تر شد و اتحادیه اروپا به این دلیل که تحریم های شورای امنیت علیه ایران وجود داشت، قانون مسدود کننده تحریم ها را اجرا نکرد. اما در شرایط کنونی که تحریم های شورای امنیت در میان نیست و اقدام آمریکا یک عمل غیرقانونی و برخلاف قوانین بین المللی تجارت است، اروپا می خواهد قانونی را که از 1996 تاکنون وجود داشته به روز رسانی و مجدد اجرایی کند. خروجی این قانون این است که اولا شرکت های اروپایی «موظفاند» اهمیتی به تحریم های آمریکا ندهند و دوم این که اگر براساس تحریم های آمریکا متضرر یا تحریم شوند، براساس این قانون می توانند شکایت کنند و خسارت هایی که می بینند، از اموال آمریکا و شرکت های آمریکایی در اروپا پرداخت می شود. البته اجرایی شدن این قانون ملاحظات و اما و اگرهایی دارد که در گزارش همین صفحه به آن پرداخته شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
امید ادیب- محمدباقر قالیباف هرچند در ماه های اخیر و پس از پایان دوران 12 ساله حضورش در شهرداری تهران، در سکوت خبری به سر می برد اما رویکرد انتقادی خود به جریان اصولگرایی و نیز مدیریت اجرایی و به ویژه اقتصادی کشور را حفظ کرده است. از همین رو وقتی در گفت و گوی مشروح حرف از نقدهای جریان اصولگرایی می شود، او با صراحت تمام از «دیکته کردن و مونولوگ» در این جریان می گوید که به گفته او «ضعف جدی اردوگاه اصولگرایی است». قالیباف از این که «پیش کسوتان اصولگرا نیازی نمی بینند حرف بقیه را گوش کنند» گلایه دارد و می گوید: «گفت و گو بین اصولگرایان باید از متن جریان بالا بیاید». او همچنین به جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی (جمنا) نیز نقدهای جدی دارد و گرچه تاکید می کند که اصولگرایی حتما نیاز به چیزی شبیه جمنا دارد اما از سوی دیگر می گوید در چگونگی اجرای آن اشکال وجود دارد و توصیه اش به جمنا این است که «اگر جمنا این چگونگی را حل کند و به درستی آن مجمع تشکیل شود، در حقیقت همان فرایندی است که باید در نواصولگرایی اتفاق بیفتد.» گفت و گوی یک ساعته روزنامه خراسان با شهردار اسبق تهران به وعده های انتخاباتی او هم کشید، جایی که او تاکید می کند دغدغه مردم در زمان انتخابات گرانی و بیکاری بود و برنامه های او نیز در این باره کاملا عملیاتی بود. گفت و گوی مشروح محمدباقر قالیباف را با روزنامه خراسان بخوانید، جایی که او به سوالات ما درباره پدرخوانده های اصولگرایی و مفهوم 4 درصدی ها نیز پاسخ داده است.
آقای دکتر اگر موافقید بحث را از گفت و گو در جریان اصولگرا شروع کنیم. موضوعی که به نظر می رسد حلقه مفقوده امروز جریان اصولگراست. چقدر این گفت و گو را نیاز روز می بینید؟
گفت و گو در عرصه سیاسی و فعالیت احزاب موضوعیت دارد. درست مثل خانواده، اختلاف از وقتی شروع می شود که دوطرف با هم حرف نمی زنند. گاهی در بین دو دوست بر سر این که چه کسی بحث را شروع کند، اختلاف نظر پیش می آید. به ویژه در عرصه سیاسی، وقتی در اردوگاهی ادعا می شود حداقل در مبانی با هم یکی هستند، این حرکت منسجم حتماً نیازمند گفت و گو است. این گفت و گو در اردوگاه اصولگرایی خیلی کم است.
چرا کم است؟
چون این ها گفت و گو را یک طرفه می بینند. به این معنا کسانی که پیش کسوت هستند و حس می کنند در مرکزیت قرار دارند، احساس می کنند نیازی ندارند حرف بقیه را گوش کنند. همان طور که در بحث نواصولگرایی گفتم، گفت و گو بین اصولگرایان یکی از ضرورت هاست و باید اجازه داد این گفت و گو بین همه اتفاق بیفتد. یعنی افراد را به پیش کسوت و آماتور تقسیم نکنند. درست است که انصاف و عقل حکم می کند آماتورها و تازه واردها به حرف پیش کسوت ها بیشتر توجه کنند، اما معنای این حرف این نیست که فرد پیش کسوت نیازی به گوش دادن ندارد. ما بحثی با عنوان «منظرگاه تحلیل» داریم به این معنا که اگر چهار نفر یک موضوع واحد را در یک زمان و مکان واحد مورد تحلیل قرار دهند، چهار تحلیل متفاوت ارائه میدهند. خب، همین جاست که ظرفیت ها و استعدادها پیدا میشود. باید اجازه داد این گفت و گو از متن جریان بالا بیاید. دیکته کردن و مونولوگ در حوزه سیاسی، اجازه نمی دهد تضاد افکار به درستی معلوم شود، این ضعف جدی اردوگاه اصولگرایی است.
همین جا یک پرانتز باز می کنم و دیدگاه تان درباره
گفتو گوی ملی را می پرسم. با این ملاحظه که جریان اصلاح طلب از منظر خاصی گفت و گوی ملی را مطرح کرده و ممکن است برداشت خاص خود را هم داشته باشد.
فرقی نمی کند گفت و گو بین خودشان باشد یا بین خودشان و رقیب یا در شرایط فعلی بین خودشان و دولت. این را باید یاد بگیرند. من با اصل گفت و گو چه بین دوستان و چه بین رقبا و حتی بین مخالفان موافقم. اما این که در این گفت و گو چه کسی، با چه نیت هایی و با چه قصدی موضوعی را مطرح و چه هدفی را دنبال می کند، طبیعتاً احتیاج به بررسی دارد.
برگردیم به این که گفتید بخشی از جریان اصولگرا به گفت و گو نگاه مونولوگ محور دارد. فکر نمی کنید دلیل این موضوع این است که اصولگراها بیشتر گفت و گو هایشان را برای شب انتخابات می گذارند و خاصیت گفت و گوی شب انتخاباتی هم سهمیه خواهی است؟ اگر این گفت و گو ها در طول چهار سال باشد، بهتر نیست؟
حتماً. یک اردوگاه و یک جریان سیاسی باید بداند که حرکت سیاسی یک پروژه نیست، بلکه یک پروسه است. اصلاً بخشی از اختلافات و موفق نبودن ها از همین جا آغاز می شود که این گفت و گو را یک پروژه می بینند. مثلاً شما ببینید همین حرکت جمنا، انتخابات تمام شد، این حرکت هم تمام شد. کم کم که به انتخابات مجلس نزدیک بشویم، حتماً باز زمزمه هایی مطرح می شود. درحالی که این گفت و گوها باید دایمی باشد. یک نکته مهم دیگر این که بعضی ها فکر می کنند می توانند و حتی وظیفه دارند برای جمع تصمیم بگیرند و بقیه هم وظیفه دارند از تصمیم این ها حمایت کنند! این هم یک اشکال است. یعنی وحدت یک فرایند است که برایند آن وحدت نهایی است.
در این مدلی که گفتید، جمنا را سازوکار خوبی برای گفت و گو بین جریان اصولگرا می دانید یا معتقدید آن قدر معیوب است که باید سازوکار جدیدی تدوین شود؟
کاری که جمنا انجام داد از لحاظ شکلی درست بود. اصل این که باید مجمع بزرگی از همه قشرها و سلایق مختلف اصولگرا تشکیل شود، درست است. این که یک جمع سه هزار نفره دور هم جمع شوند، خیلی ایده آل است. اما درباره این که این افراد با چه سازوکاری و چگونه دور هم جمع شوند، به جمنا انتقاداتی وارد است، الان هم اگر جمنا این چگونگی را حل کند و به درستی آن مجمع تشکیل شود، در حقیقت همان فرایندی است که باید در نواصولگرایی اتفاق بیفتد.
درباره عملکرد جمنا انتقادهای زیادی مطرح شده است؛ از جمله آقای باهنر در جایی گفته بودند که انتخابات جمنا مهندسی شده است. شما هم ممکن است درد دل هایا انتقادی از جمنا داشته باشید که چه سازوکاری رخ داده که فردی مثل آقای ضرغامی در بین پنج نفر اصلی قرار نمی گیرد. شما هم نقد دارید؟
در این که انتقاد وارد است، شک نکنید. آن سه هزار نفری که در مجمع جمنا بودند فکر می کردند باید نظر خودشان را بگویند، در حالی که آن ها آمده بودند تا افکار عمومی جامعه را نمایندگی کنند، حداقل اردوگاه خودشان را نمایندگی کنند. ممکن است من یک نظر شخصی داشته باشم، ولی وقتی جامعه و جهت گیری ها را ببینم ممکن است به تصمیم دیگری برسم. این ایراد در جمنا مشهود بود.
می توانیم بگوییم بزرگ ترین اشکال جمنا در سازوکار آن بود؟
از لحاظ محتوایی بله. از لحاظ شکلی کارشان درست بود. این که ضرورت دارد سازوکاری شبیه جمنا شکل بگیرد، بله حتماً در آینده اصولگرایی نیاز به چنین کاری دارد که سه هزار نفر از همه کشور جمع بشوند. ولی در چگونگی اشکال وجود دارد، به این معنا که با چه شیوه ای سه هزار نفر کنار هم جمع بشوند، در این جا اشتباه صورت گرفت و این روش درست نبود.
برداشت من از صحبت شما این است که جمنا به وجود آمد تا همه سلایق انقلابی را در خود جای دهد ولو اصولگرا نباشند. درست است؟
حداقل در قدم اول باید می توانست همه سلایق اصولگرا را در خود جمع کند که در همین جا هم ناموفق بود. علاوه بر این همه افراد انقلابی می توانند وارد کار بشوند و باید به این ظرفیت اضافه شوند. همه ما اتفاق نظر داریم که بخش قابل توجهی از جامعه حزبی عمل نمی کنند. معنای آن هم این نیست که این بخش قابل توجه به انقلاب ذهنیت منفی دارند. همه این افراد اسلام را رکن زندگی خود قرار داده اند. رهبر انقلاب می گویند ممکن است به من انتقاد داشته باشید، ایران را که قبول دارید، پس در انتخابات شرکت کنید. باید قبول کنیم پویش انتخاباتی تشکیل دادن، یک مهارت است.
شما چند بار از پدرخواندگان اصولگرایی نام بردید، ولی خیلی توضیح نداده اید. نمی خواهید کدهای بیشتری از این جریان بدهید؟
منظور همان کسانی هستند که ممکن است در مرکزیت جریان اصولگرا باشند و بگویند ما یک تصمیمی گرفته ایم و همه باید گوش کنند.
همان افرادی که می گویند مانیفست اصولگرایی را ما نوشتیم و بقیه باید تبعیت کنند؟
بله. مثلاً در انتخابات مجلس یازدهم در سال 98 درست است که از تهران برای یک شهرستان نماینده انتخاب کنند؟ حتماً مرکزیت اصولگرایی باید به شهرستان ها کمک کند، اما نه این که از بالا بگوید شما قدرت تشخیص ندارید و ما برای تان تعیین تکلیف می کنیم؛ این افراد را بگذارید، بقیه هم نباشند!
از آسیب شناسی که شما ارائه کردید برداشت می کنم اصولگرایان در عملکرد انتخاباتی خود دو انتقاد عمده دارند؛ اول مرکزمحور بودن و دوم اشتباه در نمایندگی کردن افکار عمومی در مرحله تعیین نامزد. این جمع بندی را چقدر دقیق می دانید؟
درباره نکته اول باید این تبصره را اضافه کرد که برخی اوقات ضرورت دارد مرکز حرف آخر را بزند. اما بعضی وقت ها نماینده را مشخص می کنند بعد می گویند سازوکاری درست کنید که به این فرد برسید. نامزد انتخاب کردن در همه جا چه در انجمن مدرسه، چه در مجلس و چه در ریاست جمهوری، مثل انتخاب همسر است! شما ممکن است به فرزند خود ده ها دستور بدهید که چطور زندگی کند و او هم با دل و جان قبول کند، اما اگر بخواهید دستوری برای او همسر اختیار کنید، مقاومت می کند.
ما دو رکن اساسی داریم که از امام فهمیدیم؛ اسلام سیاسی و مردم. مردم موضوعیت دارند. ما نمی توانیم بگوییم مردم اشتباه می کنند.
بخشی از این عدم فهم مردم به این برنمی گردد که اصولگراها با همان ادبیات چهل سال قبل با مردم صحبت می کنند؟
چرا! می خواهند ولی بلد نیستند. این همان ضرورت گفتو گوست. ما باید برای همه مردم فارغ از گرایش های آن ها خدمت کنیم البته باید مقصدمان را گم نکنیم.
حال که بحث انتخابات شد، اجازه بدهید بازگشتی به شعارهای اقتصادی شما در انتخابات داشته باشیم. نوع ورود متفاوت شما در شروع انتخابات، واکنش برانگیز شد. مثلاً بحث 2.5 برابر کردن تولید کشور در چهار سال یا بحث های اشتغال زایی و پرداخت یارانه را مطرح کردید. این ورود به انتخابات نسبت به سال 92 کاملاً متفاوت بود. این تفاوت بر مبنای چه تحلیلی بود؟
دغدغه مردم در زمان انتخابات گرانی و بیکاری بود. من در این زمینه تجربه و مطالعه ای داشتم. درست است که بعضی از رقبای انتخاباتی گفتند یا معنای شغل را نمی دانستند یا معنای یک میلیون را، ولی بعد از انتخابات خودشان همین یک میلیون شغل را مطرح کردند. هر چند که توان این تولید را ندارند. می خواهند با این کار رفتار سیاسی کنند. بحث های من کاملاً شدنی بود. هر چند بعد از ثبت نام، عده ای سعی کردند بحث 2.5 برابر کردن جی دی پی (تولید ناخالص داخلی)در کشور را مطرح کنند. البته این ظرفیت در کشور ما هست که جی دی پی به 2.5 برابر برسد، ولی نه در دوره چهار ساله. اما افزایش درآمد و قدرت دولت را 2.5 برابر کردن کاملاً شدنی است، البته این هایی که در مصدر کار هستند کننده این کار نیستند.
پس 2.5 برابر مربوط به بودجه دولت است؟
بله، کشور می تواند جی دی پی را هم در یک دهه افزایش دهد. به عنوان مثال، در یک کشور با ظرفیت اقتصادی اشباع شده، پنج سال برنامه ریزی می کنند که تورم 1.5 درصد را به یک درصد برسانند! چطور دولت یازدهم طی دو سال از 47 درصد به تک رقم رساند؟! پس معلوم است که ظرفیت اقتصادی ما اشباع شده نیست. همین طور که دولت می تواند تورم را کاهش بدهد، می تواند تولید ناخالص را هم بالا ببرد.
یک بحث مهم دیگر در انتخابات بحث یارانه بود. یک عدد سه برابر و یک عدد پنج برابر مطرح بود. در اوایل انتخابات این اعداد درباره قشرهای کم درآمد مطرح می شد، اما بعضاً این قید هم حذف شد. اصلاً این کار شدنی بود؟
شما اگر به عقبه کاری من برگردید حرف غیرقابل انجام نزده ام. در سال 92 من برنامه مدونی دادم که بعداً به 14 جلد کتاب تبدیل شد. هنوز هم این برنامه را به روز نگه داشته ام. من بحث کارانه را مطرح کردم، گفتند نمی شود و بعد همین کار را خودشان کپی کردند ولی به شکل غلط! درباره یارانه گفتند به بخشی از جامعه یارانه نمی دهیم ولی به بخش دیگر سه برابر می دهیم تا یارانه هدفمند بشود. برای هدفمند کردن باید سیاست های مالی، بانکی و پولی را اصلاح می کردیم. هیچ کدام از آن ها را اصلاح نکردیم، در این سال ها به تعبیری پول پاشیدیم! مگر همین افراد، بخش یارانه کمیته امداد را سه برابر کردند، همین جا هم سیاسی کاری کردند و یارانه قشرهای پردرآمد را حذف نکردند.
خب این کار هزینه دارد!
بله، در مدیریت مردمی در جنگ، یکی از ویژگی ها این بود که رزمندگان حاضر بودند هزینه بدهند. هزینه به این معنا که عده ای با این کار مخالفند. وقتی علم و تجربه و خرد جمعی می گوید باید این هزینه را تحمل کنی، وقتی می دانی 15 میلیون به این یارانه احتیاج دارند، باید آن را حذف کنی. البته باید روش درستی را انتخاب کرد. اگر بخواهیم قدرت خرید قشر مستضعف حفظ بشود، یارانه باید به میزان تورم افزایش پیدا کند. وگرنه بعد از چند سال این مبلغ هیچ ارزشی ندارد. این هم که میگویند برای حذف یارانه ثروتمندان باید به حساب های مردم سرک بکشیم، سفسطه گرانه و عوام فریبانه است! مثلاً دولت آلمان یا دیگر دولت های غربی مطلع نیستند که شهروندانشان چه گردش مالی دارند؟! بزرگ ترین خطای آن دولت ها این است که 100 دلار جابه جا بشود و دولت نفهمد. شما که آمال تان کشورهای لیبرالیستی و نئولیبرالیستی است، آیا می شود یک فعالیت اقتصادی در کشورهای غربی اتفاق بیفتد و دولت مطلع نباشد؟ گردش مالی مردم باید مشخص شود که بشود مالیات تعیین کرد. این ها خودشان شفافیت را به هم می زنند و بعد ادعای شفافیت هم دارند. در حالی که صبح تا شب به صورت غیرشفاف و با مدیریت نسل دومی در حوزه مالیات در زندگی تفحص می کنند! وقتی میگویند نمیخواهیم در زندگی مردم سرک بکشیم، معنای واقعی اش این است که عرضه نداریم مدیریت کنیم! اصل این حرف به معنای توهین به مردم و فرصت دادن به 4 درصدی هاست.چرا که مردم عادی با شفاف شدن حساب های بانکی مشکلی ندارند چون چیزی برای پنهان کردن ندارند اما عده ای خاص هستند که مایل نیستند حساب های بانکی شان شفاف شود.
حالا که وارد بحث 4 درصدی ها شدیم، می خواهم بدانم این تقسیم بندی ۴ درصدی مبنای علمی دارد یا خیر؟
شما در بانک ها ببینید افرادی که بالای 50 میلیون تومان از بانک وام می گیرند، زیر 4 درصد جامعه هستند. آن هایی که می توانند واردات ویژه انجام دهند مواردی مانند واردات خودروی گران قیمت، آن هایی که دسترسی به اطلاعات خاص اقتصادی دارند، آن هایی که می دانند چه زمانی تخم مرغ وارد کنند و چه زمانی دانه های مربوط به طیور را! نقدینگی موجود در بانک ها که مال مردم است، چند درصد در حال استفاده است؟ 96 درصدی ها برای یک وام ازدواج ، چند سال در صف می مانند! حتی در حوزه رضایت مندی، در نظرسنجی های داخلی و خارجی، افراد کاملا راضی از شرایط موجود فقط 4 درصد هستند. کسانی که بانک خصوصی تشکیل می دهند، حتما به قدرت وصل هستند. چرا دولت همین 11 هزار میلیارد تومان را از جیب مردم به مؤسسات مشکلدار داد؟ در هر جایی که عدد و رقم وجود دارد، عدد همین 4 درصد است.
پس الزاماً این 4 درصدی ها پولدارها نیستند؟
خیر، فرصت طلب ها هستند. من در انتخابات هم توضیح دادم که هرگز با تولید ثروت مخالف نیستم. من دست کسی که واردات انجام می دهد و زیرساخت های کشور را در حوزه صنعت متحول می کند، می بوسم. ما با تولید کننده مشکلی نداریم. ولی با آن هایی که سود بانکی را به 27 درصد می رسانند، مخالفیم.
پس تولیدکننده ها و حتی خیلی از پولدارها جزو 96 درصدی ها هستند؟
بله اصلاً ، وارد کننده هایی که به صورت رانتی کالا وارد میکنند، تولید کننده را از بین می برند. 4 درصدی ها فرصت کسب و کار درست را در کشور از بین می برند. این ها با دور زدن قانون، ثروت بی تلاش و هنگفت به دست می آورند. کدام تولیدکننده خودروی چهار میلیاردی سوار می شود؟ او می فهمد که چهار میلیارد تومان چه گردشی برایش ایجاد می کند. در هیچ کجای دنیا بانک ها وام نمیدهند. اصل چرخه تولید و اشتغال در حوزه بازار سرمایه است، اما در ایران بانک ها به جای بازار سرمایه نشسته اند. بانک ها هم دست 4 درصدی هاست. بعضی وقت ها تصمیمات دولت ها ناشی از 4 درصدی هاست. مثلا همین تصمیم بردن نقدینگی در شب عید به خاطر ارز، 4 درصدی است. سود بانک را بالا آوردند، نرخ ارز را هم نتوانستند حل کنند. تصمیم شجاعانه دولت در کاهش سود هم منتفی شد. این تصمیم هم تصمیم 4 درصدی هاست.
درباره تیم اقتصادی شما سوالی به وجود آمد که چهره های شناخته شده ای در بین آن ها نیست.
دو گروه اقتصادی در کشور ما هستند، این ها می روند، آن ها می آیند و برعکس. 40 سال است همین وضعیت را به وجود آورده اند.
یک عده هم این وسط هستند که با هر دو تیم کار می کنند. اگر قرار است اقتصاد اصلاح شود توسط عمده اقتصاددان های شناخته شده نمی شود.
افق اقتصاد کشور در سال 97 را چطور ارزیابی می کنید؟ با توجه به این که ممکن است تنش تحریمی هم داشته باشیم.
هر موقع بزرگ ترین فرصت، پیش روی کشور بود، باید دانست همان زمان بزرگ ترین تهدید هم پیش روی کشور است و برعکس بزرگ ترین تهدید، بزرگ ترین فرصت هم هست. بستگی دارد که شما چطور از این فرصت استفاده می کنید. بیشترین درآمد کشور در تاریخ در دوره ای اتفاق افتاد که رشد اقتصادی منفی 6 درصد شد؛ در دوره آقای احمدی نژاد! رشد اقتصادی در آن دوره باید دو رقمی میشد. همین اتفاق برای رژیم گذشته هم رخ داد. یک مثال دیگر، در اول دهه 80 نفت شد حدود 13 دلار که بیش از نصف آن هزینه استخراج آن می شد. تنها سالی که اقتصاد ما در بخش صنعت رشد دو رقمی کرد، سال 80 بود. به خاطر این که پدرخواندگی دولت در اقتصاد حذف شد. 4 درصدی ها حذف شدند. صادرات توسط دولت روان شد. البته دولتمردان آن زمان فکر نکنند که این کار را کردند! مردم بودند که وارد شدند. نفت 13 دلاری ما را به رشد دو رقمی رساند و نفت 120 دلاری ما را به منفی 6 درصد رساند و عملاً اشتغال جدیدی تولید نکرد. این که بدانیم کشور را مردم باید اداره کنند نه دولت، موضوع اصلی ماست. مشکل ما نداشتن پول نیست.
شما همیشه می گفتید فعالیت اقتصادی شخصی ندارید. مفهوم این حرف این است که فعالیت اقتصادی شخصی را آغاز کرده اید؟
به هیچ وجه. هیچ وقت کار اقتصادی فردی نمی کنم. کاری هم که الان در حوزه اشتغال دنبال می کنم با هدف کمک به مردم است. حتی در برخی جلسات هیئت مدیره هم که هستم، در عمرم یک ریال حق هیئت مدیره نگرفته ام.
پس فعالیت تان در حوزه تسهیل کردن فعالیت اقتصادی مردم است؟ مثالی می زنید.
ما در شهرداری تهران خانم هایی را که در حوزه آسیب های اجتماعی آسیب دیده بودند و زنان سرپرست خانوار در تهران که حدود 20 هزار نفر بودند، جمع آوری کردیم و آموزش دادیم. در مقابل طراح های خیلی خوب را پیدا کردیم. مواد اولیه خوب را هم پیدا کردیم. حدود 120 مرکز برای این ها ایجاد کردیم، آن هم در سوله های بدون استفاده. در نقدینگی اول هم به آن ها کمک کردیم. بعضی از کالاهای این ها تماماً و دربست به آلمان و دانمارک و ... صادر می شود. این کار در حال ملی شدن است و در چند مرکز استان، این ها در حال شعبه زدن هستند.
به عنوان سوال آخر محمدباقر قالیباف در ادامه قرار است چه کند؟
همین دیروز در منزل اتفاقی به جلد مجله همشهری برخوردم که جمله ای از من تیتر کرده بود و پاسخ سوال شما بود! به نقل از من نوشته بود: تا زنده هستم جهادی کار میکنم، مهم نیست کجا هستم. الان هم وقتی می گوییم مردم باید تولید شغل کنند، من هم یکی از مردم هستم، اگر من که سرشناس هستم نتوانستم تولید شغل کنم، مردم عادی هم نمی توانند.
اگر جنگ را مردم اداره نمی کردند، سقوط کرده بودیم. الان هم اقتصاد را باید بدهیم به مردم. منتها مردم را گروه بندی نکنیم. در جبهه مهم این بود که فرد ابتدا آموزش ببیند، بازجویی نمی شد!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
با وجود همه تنش ها، به نظر می رسد هنوز احتمال برگزاری دیدار ترامپ و اون در سنگاپور جدی است . کیم جونگ اون و دونالد ترامپ در حالی برای دیدار ۲۲ خرداد آماده می شوند که پیش زمینه گفت وگو ها را طی چند روز گذشته آغاز کرده اند. «اون» تهدید به لغو مذاکرات در صورت ادامه عقب نشینی یک جانبه کشورش (همچون تخریب مرکز آزمایش هسته ای) کرده و از سوی دیگر ترامپ از «سناریوی لیبی» سخن می گوید.البته ترامپ وعده داده اون میتواند روی "حمایتهای بسیار قدرتمند" در صورت کنار گذاشتن سلاحهای هستهای، حساب باز کند اما در عین حال تلویحا تهدید تغییر حکومت در صورت سرپیچی کره شمالی را نیز مطرح کرده است.به گزارش آسوشیتدپرس، بر اساس این اظهارنظرهای ترامپ وی ظاهرا از یک وعده آمریکا برای عدم حمله به کره شمالی یا تلاش برای سرنگون کردن حکومت اون مشابه اتفاقاتی که در دهههای گذشته در لیبی و عراق افتاد، صحبت کرده است. ترامپ در دیدار با ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو درباره امکان ادامه کار حکومت کره شمالی گفته است: "او (کیم جونگ اون) " همان جا خواهد بود و در کشورش روی کار خواهد ماند و آن جا را اداره خواهد کرد. "این صحبت ترامپ ظاهرا نشان دهنده موافقت او با حکومت مادام العمر کیم جونگ اون در کره شمالی در صورت کنار گذاشتن سلاحهای هستهای است. با این حال رئیس جمهور آمریکا در تهدیدی تلویحی گفته است الگوی لیبی در صورتی که ما به توافقی دست پیدا نکنیم، به احتمال خیلی زیاد اتفاق خواهد افتاد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مصطفی قاسمیان - ماه رمضان امسال هم تلویزیون نونوار شد و ناگهان دهها برنامه جدید روی آنتن رفت؛ برنامههایی که بعضی مانند «ماه عسل» و «جشن رمضان» به برند این ماه مبارک تبدیل شده و برخی دیگر مانند «خندوانه» نیز به طور اتفاقی همزمان با این ماه شروع شدهاند. در اتفاقات مهم روزهای اول این ماه، همهچیز یافت میشود؛ از نگاه باز تلویزیون برای حضور روزبه بمانی و طعنههای تند «جنابخان» تا پخش نشدن «ربنا». با ما همراه باشید:
1- حضور پررنگ روزبه بمانی
روزبه بمانی در برنامههای ماه رمضان امسال حسابی پرکار بوده. او ترانه تیتراژ پایانی «سر دلبران» را برای شبکه یک سروده و خودش هم آن را خوانده است. بمانی همچنین ترانه تیتراژ سریال «رهایم نکن» را هم سروده که به دلایل نامشخص، نامش در تیتراژ این سریال نیامده است. جالب آن که او هر دو ترانه تیتراژ ابتدایی و انتهایی «ماه عسل» امسال را هم سروده است. با این حساب روزبه بمانی امسال با سرودن چهار ترانه و خوانندگی یک ترانه تیتراژ در دو شبکه پربیننده تلویزیون، به شدت پرکار بوده است. این حضور پررنگ و ناگهانی در حالی است که او پیشتر به دلیل همکاری با چند خواننده آن ور آبی، در تلویزیون ممنوعالاسم بود و در سریالهایی مانند «دودکش» و «مادرانه» که ترانهسرایی کرده بود، با نام مستعار «بهروز بمانی» یا «بهزاد بمانی» در تیتراژ حضور داشت!
2- علیخانی و فیلترشکنها
احسان علیخانی در برنامه اول «ماه عسل»، درباره فیلترینگ تلگرام صحبتی انتقادی کرد و درباره آثار اجتماعی رواج فیلترشکنها گفت. ویدئوی یک دقیقهای صحبتهای او در شبکههای اجتماعی بازتاب یافت و ترند شد.
3- بیسلیقگی در قطع ترانه «ماه عسل»
میدانید «ماه عسل» تقریباً اولین برنامه غیرنمایشی تاریخ تلویزیون بوده که ترانه سروشکلداری برای تیتراژ داشته و این بخش را به یکی از نقاط قوت برنامه تبدیل کرده است. با همان دستفرمان، سالهاست ترانههای نابی در تیتراژ ابتدایی و انتهایی «ماه عسل» قرار میگیرند و استفاده صحیح از خوانندههای روی بورس، این ترانهها را شنیدنی کرده است. برنامهسازان «ماه عسل» برای تولید ترانه تیتراژ وقت میگذارند و هزینه میکنند و نتیجهاش را هم در استقبال مخاطبان میبینند. امسال هم بهنام بانی تیتراژ ابتدایی و مسیح و آرش تیتراژ انتهایی این برنامه را خواندند و احسان علیخانی بعد از زحمت زیاد برای تولید این آثار، انتظار داشت این تیتراژ به طور کامل پخش شود. او در اواخر برنامه که وقت کم آورده بود، روی آنتن از مدیران شبکه سه با لحنی ملتمسانه درخواست کرد در همین برنامه اول که رونمایی از تیتراژ است، کمی وقت اضافه بدهند تا تیتراژ کامل پخش شود. انتظار او بهجا بود و با کمی انعطاف در کنداکتور، این کار امکانپذیر بود اما مدیران ترجیح دادند تیتراژ را از نیمه قطع کنند و رونمایی کامل ترانه را به شبکههای اجتماعی بسپرند.
4- پخش تیزر «عصبانی نیستم!»
در تعطیلات آخر هفته گذشته، تلویزیون در اقدامی دور از انتظار، تیزرهای فیلم سینمایی «عصبانی نیستم!» را روی آنتن برد. این در حالی است که دو هفته از اکران فیلم گذشته و تا به حال تیزرهای فیلم پخش نشده بود. ماجرا وقتی عجیبتر میشود که بدانیم در زمستان سال گذشته هم که قرار بود «عصبانی نیستم!» اکران شود، با واکنش مثبت صداوسیما مواجه نشده و اخبار 20:30 از آن به شدت انتقاد کرده بود. پیش از این نیز تلویزیون روی خوشی به فیلمهای توقیفی نشان نمیداد و تیزرهای «مادر قلباتمی» و «پریناز» را پخش نکرده بود. بنابراین اقدام به پخش تیزرهای فیلم درمیشیان که پنج سال توقیف بوده، کاملاً عجیب است. علاوه بر تیزر، این روزها شاهد پخش آگهی این فیلم به صورت زیرنویس در ساعات پربیننده و در زمان پخش سریالهای شبانه نیز هستیم.
5- بازی کارگردان در نقش روحانی مرحوم «سر دلبران»
از تصاویر منتشرشده سریال «سر دلبران» میدانستیم محمدحسین لطیفی کارگردان سریال، نقشی هرچند کوتاه در این مجموعه دارد. اما حالا با پخش قسمت اول، مشخص شد او بازیگر نقش «حاجآقا عباس» پدر «سلیم» شخصیت اصلی است و قصه پس از درگذشت او شروع شده است. جالب آن که در میانه قسمت اول «سر دلبران» وقتی تصویر «حاجآقا عباس» در وسط قاب قرار گرفت، یکی از مناجاتهای خواجه عبدا... انصاری با صدای خود کارگردان پخش شد. لطیفی که به این حضور کمرنگ در سریالهایش علاقه دارد، پیشتر در تیتراژ ابتدایی «دودکش» هم حضور داشت و با صدای خودش نامهای را میخواند.
6- توضیح عوامل «خندوانه» درباره دکور کمنور
مهمترین نقدی که به قسمتهای اول و دوم فصل جدید «خندوانه» وارد است، رنگ و نور دکور این برنامه است. در حالی که «خندوانه» ذاتاً شاد است و فرهنگ خنده را ترویج میکند، در قسمتهای زیادی از دکور فصل جدید رنگ سورمهای که رنگی سرد محسوب میشود، کار شده است. علاوه بر آن به نظر میرسد دکور جدید، نور مناسبی ندارد. همین موضوع آماج اصلی انتقادهای مخاطبان درصفحه رسمی اینستاگرام «خندوانه» هم بوده؛ تا جایی که عوامل در یک استوری، توضیح دادند که مشکل فنی است و در برنامههای بعدی اصلاح خواهد شد.
7- ربنا باز هم به تلویزیون راه نیافت
در ماه رمضان امسال هم در لحظات افطار، مناجات ربنای محمدرضا شجریان روی آنتن نرفت و نشان داد ظاهراً هنوز هم پخش صدای این خواننده قدیمی در تلویزیون ممنوع است. این در حالی است که این بار ویدئویی از نشست خبری کنسرت-نمایش «سی» در شبکههای اجتماعی پربازدید شد که در آن همایون شجریان توضیح میداد پدرش در نامه به سازمان صداوسیما درباره پخش نکردن آثارش، مناجات «ربنا» را مستثنا کرد و به خاطر تعلق آن به مردم، مجوز پخش آن را داده است.
8- کنایههای تندوتیز «جنابخان»
فصل جدید «خندوانه» از همین قسمت اول از حضور «جنابخان» بهره میبرد و اتفاقاً در برنامههای اول، شوخیهایش حسابی هم گرفته است.با این حال تفاوت مهمی که در نوع شوخیهای این شخصیت عروسکی حس میشود، افزایش کنایههای تندوتیز و خط قرمزی اوست. «جنابخان» فصل جدید تا الان با سیاسیونی چون اسحاق جهانگیری و حسن روحانی شوخی کرده و از طرفی نیز خود سازمان صداوسیما را هم بینصیب نگذاشته و به ممیزی لوگوی باشگاه رم ایتالیا نیز طعنه زده است. اگرچه شوخیهای «جنابخان» در فصلهای قبلی هم خالی از گوشه و کنایههای سیاسی نبود، اما کمتر به این موضوعات میپرداخت و بیشتر با سوژههایی شوخی میکرد که خط قرمزی نبودند. در غالب مواقع هم مهمانها و رامبد جوان سوژه این شخصیت میشدند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.