تبیین میزان صحیح توجه به دنیا و داستانی آموزنده از همسرداری امام محمدباقر(ع)
تعداد بازدید : 38
آماده کوچ باشیم
مناسبتی
نویسنده : جواد رستمی | کارشناس مسائل دینی
دنیا و آخرت دو واژه ای است که در کلام اهل بیت(ع) و قرآن بارها بدان اشاره شده و درباره آن مدح و ذم صورت گرفته است. واژه آخرت در قرآن و معارف دینی مورد بشارت و انذار قرار گرفته و ضمن آن که از حسابرسی و رسیدگی به اعمال دنیایی انسان در آن جا خبر می دهند، آسایش و راحتی را برای افرادی بشارت می دهند که در دنیا به آن توجه داشته و پیش از سفر به خانه آخرت خویش، آن را آباد کرده اند و برای کسانی که به آن بی توجه بوده و در عوض دنیای خویش را ساخته اند از سختی و مشکلات و بلایای بسیار گفته اند. واژه دنیا هم در آیات و روایات مورد مدح و ذم قرار گرفته است. از یک سو آنان که اهل دنیا و اشتغال به امور دنیایی و زر وسیم هستند، نکوهش شده و از سوی دیگر در برخی روایات رسیدگی به امور دنیا را سفارش کرده اند که نیازمند بررسی و تبیین است. در ادامه مطلب به تبیین این موضوع در کلام امام محمدباقر(ع) خواهیم پرداخت.
زندگی همچون زندگی عشایر
امام محمد باقر(ع) می فرمایند: «چنان به دنیا بنگر که گویی ساعتی در منزلی توقف کرده ای و به زودی کوچ خواهی کرد یا فکر کن در خوابی هستی که مال و ثروتی داری و پس از بیدار شدن دیگر از آن بهره ای نداری.» این کلام نورانی تکلیف ما با دنیا و آخرت را روشن می کند. انسانی که بداند در محل یا منزلی به صورت موقت توقف دارد، به طور قطع شیوه زندگی او با کسی که نمی داند چقدر توقف می کند و قصد ماندن دارد یا نه، متفاوت است. فکر حرکت و کوچ کردن او را از دلبستگی و وابستگی به خیلی از امور رفاهی و آسایش زندگی باز می دارد. بر همین اساس می توان به زندگی عشایر اشاره کرد که به سبب کوچ و توقف نکردن دایمی در مکانی، به سادگی و سبک باری در زندگی معروف اند. به آن چه از اسباب و لوازم اولیه است بسنده می کنند و زیور و زینت دنیا را در محل اقامت موقت خود به کار نمی گیرند، ضمن این که همیشه آماده کوچ و تغییر مکان زندگی هستند. در طول مسیر، یار و یاور همراهان خود هستند و کلا برای هدف مشترکی که دارند دل به مناظر و اماکن زیبایی که در آن توقف دارند، نمی بندند. شاید این نمونه زندگی بهترین مصداق برای این فرمایش گهربار باشد.
دنیا و زندگی به سان خواب است
بخش دوم کلام ایشان معنایی فراتر می دهد و بخش اول را تکمیل می کند. امام(ع) فرمودند: «تصور کن در خواب هستی و آن چه در خواب داری را بعد از بیداری از دست می دهی!» این نگرش اگر شعار زندگی ما شود، رفتار و گفتار ما را قطعا اصلاح می کند و به طور کلی دگرگون می شویم. کسی که بداند غیر از مقدار پارچه ای به نام کفن، چیزی از این دنیا نمی تواند با خود ببرد، قطعا نگاه و عملکردش به دنیا تحت تاثیر مثبت قرار می گیرد، به سمت صفات پسندیده روی می آورد و سعی می کند از آن چه از اموال دنیا در اختیار دارد، در امور دیگران گره گشایی و در راه خدا هزینه کند و با جامعه تعامل نیکویی داشته باشد. همچنین یار و یاور مظلومان و محرومان باشد، در مقابل ظلم ایستادگی کند و به طور کلی آن چه فطرت پاک آدمی به آن توجه دارد، این شخص به آن تمایل می یابد.
آخرت مداری و توجه به امور خانواده
آخرت مداری و توجه به آن، زندگی دنیایی را دگرگون می کند اما مراد از آن ترک دنیا نیست، بلکه در روایات به این نکته اشاره شده که دنیا خوب است اگر از آن برای آبادی آخرت بهره بگیرید. دنیایی که هدف از دنبال کردن آن بهره برداری برای آخرت و قدم برداشتن در مسیر خدا باشد، مورد رضای خدا خواهد بود و انسان را از خالق هستی دور نمی کند. دنیایی در روایات مورد ذم و غضب قرار گرفته است که انسان را از یاد خدا غافل و به تبع آن، در جامعه به عُجب و غرور با دیگران رفتار کند و هرآن چه نیک است برای خود و هر آن چه بد می پندارد برای دیگران در نظر داشته باشد. در غیر این صورت دنیایی که در راه خدا خرج و در امور خیر و آخرت هزینه شود، نه تنها رد نمی شود که بدان تاکید هم می شود. مواردی مثل رسیدگی به امور خانواده و وسعت رزق برای زن و فرزند هم از مواردی است که در روایات به آن سفارش شده است تا جایی که وعده داده اند اگر مردی با وجود تنگ دستی در امور خانواده گشاده دست و نیکو رفتار باشد، خداوند او را تامین می کند و خیر و برکت به مالش می دهد. انسانی که توان دارد، باید اسباب آسایش و راحتی خانواده اش را تامین کند. شایسته نیست به آنان سخت بگیرد بلکه باید دلبستگی و وابستگی دنیا و غفلت و غرور حاصل از آن را از خود و خانواده اش دور کند. فرزندان خود را چنان تربیت کند که دنیا را برای آخرت بخواهند و مردم داری و خدمت به دیگران خصلت نیک آن ها شود.
داستانی آموزنده از همسرداری امام
در همین جا به داستانی از امام باقر(ع) اشاره کنم که نقل کرده اند عده ای به دیدار ایشان رفتند و در حالی امام(ع) را ملاقات کردند که حضرت جامه ای نرم و زیبا و رنگین به تن داشتند و در اتاقی به سر می بردند که آراسته بود و نشان از مشی دنیایی داشت. این وضع برای آنان که از زهد و دوری ایشان از دنیا شنیده بودند، قابل باور نبود. هنگام خروج، امام(ع) دوباره آن ها را برای فردا به منزل شان دعوت کردند. فردا که آمدند آن چه دیدند همان بود که شنیده بودند یعنی جامه ای معمولی و زبر و حصیری برای نشستن و اتاقی ساده. امام(ع) در پاسخ به تعجب آن ها فرمودند: «دیروز که آمدید، آن جا منزل همسرم بود و آن لباس خواسته او و از آن او بود که اجابت کردم و امروز این من و زندگی من است که می بینید.» درسی که از این ماجرا، امام(ع) به شیعیان می دهد توجه مرد به خواسته زن در امور زندگی مشترک و آراستگی و پیراستگی برای اوست که عکس این هم در روایات تاکید شده است؛ یعنی زن هم باید خود را برای مرد آراسته کند. اما نکته دیگر آن که امام(ع) آنان را که دچار سوء تفاهم شده و ایشان را در حالتی غیر مانوس دیده بودند، دوباره دعوت کرد تا واقعیت را بنگرند و مبادا دچار غیبت و تهمت شوند. بنابراین هم آگاهی می دهد بر واقعیت و هم آموزش می دهد بر همسرداری.