گروه بین الملل- قطع کمکهای آمریکا به آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی «آنروا» واکنشهای متعددی را در سطح بینالمللی بهدنبال داشتهاست.این اقدام واشنگتن هر چند با استقبال تلآویو مواجهشده، اما با انتقاد دیگر کشورها و حتی متحدان اروپایی آمریکا روبه رو شدهاست.در این راستا، اتحادیه اروپا در بیانیهای از آمریکا خواست در تصمیم تاسف آور خود مبنی بر توقف حمایت مالی از آنروا تجدید نظر کند. اتحادیه اروپا تاکید کرد حمایت بینالمللی از «آنروا» به عنوان سازمانی که دهها مدرسه را در فلسطین، لبنان، اردن و سوریه اداره میکند، باید ادامه یابد.وزارت خارجه آمریکا جمعهشب از لغو تمامی کمکهای مالی این کشور به «آنروا» خبر داده و تصریح کرد واشنگتن دیگر به تامین مالی آنروا پایبند نیست. آمریکا طی سالهای اخیر نزدیک به 30 درصد از بودجه آنروا را تامین میکرد، اما اوایل سال جاری، واشنگتن 300 میلیون دلار کمک برنامهریزی شده را لغو کرد و دوباره مورد بررسی قرار داد.گفته شده کاخ سفید در توجیه این تصمیم خود مدعی خواهد شد که صفت «آواره» از طریق وراثت منتقل نمی شود و با توجه به این تعریف، واشنگتن از تعداد پنج میلیون آواره فلسطینی بر اساس آمارآنروا (آژانس امداد و کاریابی برای آوارگان فلسطینی)،تنها نیم میلیون از آنان را به رسمیت خواهد شناخت. این تصمیم احتمالی کاخ سفید در عین حال در مقابل تعریف مشخص سازمان ملل درباره پناهجویان فلسطینی قرار دارد که در آن اعلام شده فرزندان پناهجویان فلسطینی در اردوگاههای خارجی مانند والدین خود از حقوق برابری به عنوان یک پناهجو برخوردار خواهند بود.به نظر میرسد این تصمیم کاخ سفید بخشی از طرح مد نظر ترامپ درباره فلسطین باشد که به «معامله قرن» موسوم شده است.طرحی که منابع عربی گفتهاند براساس آن موضوعات مهمی از جمله پایتختی قدس شرقی برای کشور مستقل فلسطین، حق بازگشت آوارگان فلسطینی و توقف شهرکسازیهای رژیم صهیونیستی در اراضی اشغالی کرانه باختری از دستور کار مذاکرات خارج خواهد شد و به جای آن ایجاد کشور فلسطینی بدون سلاح در نوار غزه و بخش هایی از منطقه صحرای سینا مورد تاکید قرار خواهد گرفت.اما مسئله پناهندگان فلسطینی به چه موضوعی اشاره دارد و چرا برای ترامپ مهم است؟
پناهجویان فلسطینی چه کسانی هستند؟
فلسطینیها سالهاست در جریان بیش از هفت دهه مبارزه برای پایان دادن به اشغال سرزمین خود بر مفهومی با عنوان «حق العودة» تاکید دارند که به فارسی به معنای «حق بازگشت» است.مفهوم «حق بازگشت» در واقع ناظر بر بازگشت همه فلسطینیانی است که در جریان اشغال سرزمین و ترک اجباری خانههای خود سالهاست در اردوگاههای مختلف ساکن هستند. باید توجه داشت که سرزمین فلسطین در دو حادثه عمده شاهد کوچ اجباری دهها هزار نفر از ساکنان خود بوده است. یک بار در سال ۱۹۴۸ و جنگ نخست اعراب و اسرائیل حدود۷۵۰ هزار فلسطینی و در واقع ۸۵ درصد از جمعیت آن زمان فلسطین و پس از آن در جریان جنگ دوم در سال ۱۹۶۷ حداقل ۳۵۰ هزار نفر از آنان مجبور به ترک خانههای خود شدند. هم اکنون تعداد کل پناهجویان فلسطینی بیش از پنج میلیون نفر اعلام شده است. این پناهجویان طی هفت دهه گذشته علاوه بر نوار غزه و کرانه باختری رود اردن، در اردوگاههای سه کشور دیگر شامل اردن، لبنان و سوریه زندگی کردهاند و حتی نسلی از این افراد در همین اردوگاهها به دنیا آمده و مردهاند. در عین حال اردن با داشتن بیش از دو میلیون پناهجو بزرگ ترین اردوگاه فلسطینیهای رانده شده از خانههای خود به شمار میرود. همچنین دیگر کشورهای عربی از جمله تونس، مصر، عراق و... نیز میزبان بخش دیگری از پناهجویان فلسطینی هستند. وجه مشترک همه این پناهجویان علاوه بر فلسطینی بودن، یک چالش بزرگ به نام بی تابعیتی است. در واقع پناهجویان فلسطینی که از سال ۱۹۴۸ به بعد مجبور به ترک خانههای خود و استقرار در اردوگاههای خارجی شدهاند، هنوز هیچ تابعیت رسمی ندارند. همین موضوع به چالشهای بزرگ تر دیگری از جمله محدودیت کار و رفت و آمد در کشورهای میزبان و همچنین مشکلات بعدی از جمله بلاتکلیفی کودکانی منجر شده که در اردوگاهها به دنیا آمدهاند. این چالشها تا به امروز برای پناهجویان فلسطینی در همه جای دنیا ادامه دارد.
وضعیت حقوقی پناهجویان فلسطینی
از نظر حقوقی وضعیت پناهجویان فلسطینی یکی از پیچیدهترین شرایط است، چون از یک طرف این افراد به صورت دسته جمعی و به زور از محل سکونت خود رانده شدهاند و از سوی دیگر هنوز رژیم صهیونیستی حاضر به پذیرش مسئولیت این اقدام نشده است.با توجه به همین وضعیت، سازمان ملل متحد قطعنامههای متعددی را از جمله قطعنامه ۱۹۴مجمع عمومی در دسامبر ۱۹۴۸ و قطعنامه ۲۳۷ در ژوئن ۱۹۶۷ به تصویب رساند که بر اساس آنها هم پناهندگان فلسطینی در کوتاهترین زمان ممکن میتوانند به خانههای خود بازگردند و هم اسرائیل موظف به فراهم کردن امکان بازگشت برای آنان است.همچنین قطعنامه دیگری به شماره ۲۴۲ که آن نیز در سال ۱۹۶۷ تصویب شده، بر حق بازگشت آوارگان فلسطینی تأکید میکند، اما هیچ کدام از این قطعنامهها در عمل هنوز اجرا نشده است.از سوی دیگر صهیونیستها نه تنها هیچ گاه به این قطعنامهها پایبند نبوده اند، بلکه فراتر از آن با تصویب قوانینی در فاصله زمانی ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۳ از جمله «حکم مناطق متروک»، «مقررات اضطراری کشت زمینهای بایر»، «قانون دارایی افراد غایب» و «قانون تملک زمین» روند تصرف و تصاحب زمینهای به جا مانده از فلسطینیان تبعید شده به دیگر کشورها را سرعت بخشیده اند.حتی در جریان مذاکرات سازش ۱۹۹۳ میان عرفات و نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی، رسیدگی به مسئله پناهندگان و تشکیل کمیته دایمی (متشکل از سازمان آزادی فلسطین، اردن، مصر و اسرائیل) برای مذاکره درباره نحوه بازگشت پناهندگان مورد توافق دو طرف واقع شد، اما طی سالهای بعد صهیونیستها هیچگاه اجازه پیگیری چنین موضوعی را ندادند و همواره با کارشکنی مانع از شکلگیری چنین کمیتهای شدند. هرچند در واقع شکلگیری چنین کمیتهای مانند دیگر تعهدات صهیونیستها به عرفات درباره واگذاری کرانه باختری، ناتمام و شکست خورده باقی ماند.
دلیل وحشت از بازگشت پناهجویان فلسطینی
جمعیت همواره عامل حیاتی برای رهبران صهیونیست است و کابوس از دست دادن جمعیت یهودیان در مناطق فلسطینی تهدیدی همیشگی علیه موجودیت رژیم صهیونیستی به شمار میرود. هم اکنون از جمعیت 8.5 میلیون نفری مناطق رژیم صهیونیستی، پنج میلیون و ۷۰۰ هزار نفر را یهودیان و یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر را فلسطینیان تشکیل میدهند.از سوی دیگر حدود پنج میلیون و 500 هزار فلسطینی در دیگر اردوگاههای پناهندگی به سر میبرند که در صورت بازگشت آنان، کشور فلسطین با جمعیتی بیش از هفت میلیون نفر تشکیل خواهد شد، این در حالی است که جمعیت یهودیان حتی با محاسبه رشد طبیعی جمعیت به سختی به شش میلیون نفر خواهد رسید.اگر مسئله جمعیت بیشتر فلسطینیها را در برابر چالش آهنگ رشد آهسته جمعیت صهیونیستها قرار دهیم، مشخص می شود تا چه میزان موجودیت دولت صهیونیستی با از دست دادن توازن در مقابل اکثریت فلسطینی ها طی سالهای آینده به خطر خواهد افتاد.رهبران صهیونیستی با ارائه مشوقهای بسیار و با تقلای زیاد توانستهاند پس از سالها رشد جمعیت خود را به حدود ۲ درصد برسانند اما در مقابل جمعیت فلسطینیها در بدترین شرایط ممکن و همراه با آوارگی از سال ۱۹۴۸ تا کنون هشت برابر شده است.این شرایط همه حاکی از آن است که در صورت بازگشت آوارگان فلسطینی، موجودیت رژیم صهیونیستی حتی بدون هیچ جنگی به راحتی در معرض تهدید قرار خواهد گرفت. موضوعی که یکی از عوامل اصلی نگرانی صهیونیستها از بازگشت آوارگان فلسطینی به خانههای خود است. براین اساس با وجود چالش و بحران جمعیتی برای صهیونیستها، طبیعی است که ترامپ به عنوان حامی تمام قد رژیم صهیونیستی همزمان با ارائه طرح خود درباره فلسطین موسوم به «معامله قرن»، به دنبال الغای حق بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمینهای خود باشد. حق روشنی که امسال به صورت کم سابقهای در جریان اعتراضات دامنه دار «بازگشت به سرزمین» از سوی فلسطینیها تا به امروز همچنان فریاد زده میشود.