جانشین رئیس پلیس بین الملل ناجا زوایای تازهتری از دستگیری و استرداد مدیر عامل متواری سکه ثامن را اعلام کرد. به این ترتیب متهم فراری پرونده سکه ثامن خارج از کشور دستگیر و به ایران تحویل داده شد تا ماجرای خاوری (مدیرعامل اسبق بانک ملی) این بار تکرار نشود.به گزارش فارس، سردار کاظم مجتبایی اظهار کرد: با تلاش گسترده پلیس و همکاری دستگاه قضا، متهم متواری شرکت تجارت الکترونیکی ثامن معروف به سکه ثامن که حدود 20 روز پیش از کشور متواری شده بود، شناسایی، دستگیر و به کشور بازگردانده شد.وی افزود: نامبرده در سال 95، مجوزهای لازم را برای تشکیل و فعالیت شرکت تجارت الکترونیکی ثامن معروف به سکه ثامن از سازمان های مربوط دریافت کرد، ولی متأسفانه در مسیر انجام فعالیت دچار انحراف شد.جانشین رئیس پلیس بین الملل ناجا ادامه داد: متهم با بیش از هزار نفر معامله، مبادله و خرید و فروش طلا و سکه داشت و با توجه به نوساناتی که در موضوع ارزش سکه صورت گرفت بیش از 10 هزار میلیارد تومان کلاهبرداری کرد و از کشور متواری شد.این مقام عالی انتظامی بیان کرد: با تلاش صورت گرفته نیروهای پلیس به ویژه با حمایت و پشتیبانی خوب پلیس فتا در حوزه سایبری و اقدامات پلیس اطلاعات و امنیت و با محوریت پلیس بین الملل ناجا، محل اختفای وی در خارج از کشور شناسایی و نامبرده دستگیر شد و با تشریفات و مناسبات قانونی به کشور بازگردانده شد.وی گفت: بلافاصله پس از شناسایی نامبرده، افسر رابط پلیس اینترپل در کشور مذکور متهم فراری را بدرقه کرد و پس از ورود به خاک جمهوری اسلامی ایران، فرد تحویل پلیس بین الملل ناجا شد. در همین حال دادستان تهران با اشاره به جزئیات دستگیری متهم پرونده سکه ثامن افزود: طبق گزارشها متهم در برخی استانها نیز پرونده دارد. به گزارش ایسنا، جعفری دولت آبادی با رد ادعای مطرح شده مبنی بر عامدانه بودن فرار متهم و وجود همکاری در این زمینه، تصریح کرد: این فرد قبل از تشکیل پرونده فرار کرده بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه بین الملل- ولیعهد سعودی که قطر را تحریم کرده و در یمن به جنگی فرسایشی و زیان بار تن داده آن قدر کوچک است که توهین های مقامات آمریکایی را دعوایی خانوادگی می نامد. دعوایی یک طرفه که ترامپ می تواند بر او بتازد ولی او اجازه گستاخی ندارد. بن سلمان که در قصر سلطنتی خود در ریاض با نشریه آمریکایی بلومبرگ گفت وگو کرده در واکنش به سخنان تند رئیس جمهور آمریکا اظهار کرد، «باید پذیرفت که هر دوستی هم حرف خوب و هم حرف بد درباره شما خواهد زد... من عاشق همکاری با دونالد ترامپ هستم.» او برای کاهش خشم مردم عربستان که کشورشان در سخنرانی های اخیر ترامپ تحقیر شده فقط گفت: «تا آن جا که ما میدانیم عربستان بهای همه تسلیحاتی را که از آمریکا گرفته پرداخته است، مجانی که نبوده. از زمانی که روابط میان آمریکا و عربستان وجود داشته ما بابت همه خریدهایمان پول دادهایم.» اشاره ولیعهد عربستان به سخنان اخیر ترامپ است که گفته بود معتقد است عربستان بدون پشتیبانی آمریکا «دو هفته هم دوام نمیآورد.» عربستان بزرگ ترین تولید کننده نفت اوپک و جهان است. ترامپ در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد هم با انتقاد از افزایش بهای نفت به حدود بشکهای ۸۵ دلار گفته بود واشنگتن این «افزایش قیمت افتضاح را تحمل نخواهد کرد.» روابط میان آمریکا و عربستان از زمان بر سر کار آمدن دونالد ترامپ گستردهتر شده است به طوری که نخستین سفر خارجی ترامپ در قامت رئیسجمهوری آمریکا به ریاض بود. سفری که به شیر دوشی گاو فربه سعودی تعبیر شد. ولیعهد سعودی در مصاحبه با بلومبرگ با پرسشی درباره این تهدیدها و تحقیرهای ترامپ روبه رو شد. اما پاسخ او عمدتا حمله به «باراک اوباما» رئیس جمهوری سابق آمریکا بود، نه درباره سخنان ترامپ. بن سلمان گفت که من معتقدم اوباما طی هشت سالی که سر کار بود، علیه بسیاری از دستور کارهای نه تنها عربستان بلکه خاورمیانه کار کرد. آمریکا در دوره رهبری اوباما شکست خورد، مثلا در مصر. بلومبرگ بار دیگر از ولیعهد سعودی پرسید: آیا اهمیتی ندارد که او چیزهای بی ادبانه ای درباره پدرتان می گوید؟ بن سلمان جواب داد: «خب، می دانید، باید پذیرفت که دوستان چیزهای خوب و بدی می گویند. نمی توان دوستانی داشت که صددرصد چیزهای خوبی درباره شما بگویند، حتی در خانواده خودتان. سوءتفاهم هایی وجود خواهد داشت. این مسئله را در همین مقوله بگنجانیم.»
از نرمش اوباما تا خشم ترامپ!
در زمان اوباما هم انتقاداتی به عربستان می شد. اما رفتار عربستان در آن زمان متفاوت بود. مقامات سعودی پس از انتقادات دولت آمریکا مبنی بر نقض حقوق بشر در عربستان و دخالت این کشور در حادثه ۱۱ سپتامبر، تهدید کرده بودند که اگر انتقادات از عربستان ادامه یابد، سطح تجارت خود را با آمریکا کاهش خواهند داد. اما علت این انعطاف و کرنش و تسلیم عربستان در مقابل آمریکا چیست؟ بیانیههای تند ترامپ و سکوت سعودیها اولا نوعی اعتراف در به رسمیت شناختن برتری ایران بر ارتش سعودی است، چرا که عربستان از ترس ایران جرئت ندارد در مقابل آمریکا بایستد. در سال های اخیر مجادلات ایران و عربستان بیشتر شده و عربستان از ترس نفوذ بیشتر ایران در منطقه، کاملا به آمریکا وابسته شده است. واقعیت دیگر این است که عربستان سعودی از شخص ترامپ میترسد و میداند که ترامپ با اوباما فرق دارد و در صورت پاسخ دادن به اظهاراتش، با خشم و تحریم های اقتصادی او روبه رو خواهد شد. این دقیقا چیزی است که عربستان سعودی را بسیار نگران میکند چرا که اقتصاد و سیاست عربستان به شدت وابسته به آمریکاست. از طرف دیگر، ریاض از جناحی دیگر هم تحت فشار قرار گرفته تا در مقابل آمریکا سکوت کند. این جناح ارتش عربستان است. سعودیها میدانند که در صورت مقابله با ترامپ، ممکن است آمریکا پشتیبانی نظامی در جنگ علیه یمن را متوقف کند و در این صورت، جهان عربستان را به عنوان یک ارتش نظامی ضعیف خواهد شناخت. در صورت پایان یافتن حمایت آمریکا، قدرت نظامی عربستان سعودی از بین خواهد رفت و این یمنی ها را ترغیب میکند تا حملات بیشتری را علیه عربستان و ائتلافش انجام دهند.
تغییر یک توافق قدیمی
در فوریه 1945 آمریکا و عربستان سعودی به یک توافق جامع و پایدار دست یافتند. این توافق که به «پیمان کوئینسی» معروف است، بین فرانکلین روزولت رئیسجمهور اسبق آمریکا و عبدالعزیز آلسعود بنیان گذار پادشاهی عربستان سعودی طی دیداری در عرشه کشتی جنگی کوئینسی در کانال سوئز منعقد شد. بر اساس این توافق که «نفت در ازای حمایت» بود، آمریکا متعهد میشد در ازای دریافت نفت از عربستان، از این کشور در برابر خطرات احتمالی حمایت کند. اکنون اما ترامپ به دنبال تغییر این توافق است، وی که با شعار «اول آمریکا» توانست پیروز انتخابات شود، پس از خروج از توافق هستهای با ایران، با یک مشکل مواجه شد. این مشکل افزایش قیمت نفت و بهتبع آن افزایش قیمت بنزین در آمریکا بود. با بالا رفتن قیمت نفت، ترامپ به کشورهای نفت خیز حوزه خلیج فارس هشدارهای شدیدی داده است. او در یک ماه گذشته بیش از دوبار به این کشورها هشدار داده که اگر حمایت ما نباشد، دوهفته هم دوام نمیآورید. ترامپ این موضع را پس از آن گرفت که تیرماه در توئیتی از بسیاری از اعضای سازمان اوپک یعنی همان کشورهای عربی خواسته بود در شرایطی که آمریکا از آنان در ازای دلارهای اندک دفاع میکند، آنان نیز باید قیمت را پایین بیاورند. این اتفاق اما نیفتاد تا در آمریکا قیمت بنزین بیش از 60 درصد افزایش یابد و از 1.87 دلار در هر گالن در فوریه 2016 به تقریبا سه دلار در ماه سپتامبر 2018 برسد. ترامپ که جیب کمپانیهای اسلحهسازی آمریکا را اکنون پر کرده است، به دنبال آن است تا نبض بازار انرژی را در دست گیرد.او به جای توافق «نفت در برابر حمایت» به دنبال تسلط بر بازار انرژی در برابر حمایت است. او البته به دلیل کسری بودجه کشورهای عربی بهویژه عربستان نتوانسته است آنان را راضی به افزایش تولید و کاهش قیمت نفت کند و به همین دلیل است که خیلی صریح به این کشورها میتازد و آنان نیز تصمیم گرفتهاند تنها در برابر او سکوت کنند. اظهارات تحقیرآمیز ترامپ علیه سعودیها در حالی مطرح میشود که ریاض تاکنون تقریبا بهطور کامل از سیاست خارجی کاخ سفید حمایت کرده و حتی وعده داده که برای پر کردن جای خالی نفت ایران پس از اعمال تحریمهای آمریکا، تولید نفت خود را افزایش دهد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
طرح مالیات بر عایدی سرمایه که با تصویب آن، سوداگران بازار مسکن هدف قرار می گیرند، امروز در دستور بررسی کمیسیون اقتصادی مجلس است و امید می رود با تصویب این طرح در مجلس، بخشی از نوسانات سالانه تورم مسکن، کاهش یابد و همچنین به تدریج بخشی از 2.6 میلیون واحد خانه های خالی، از دسترس سوداگران خارج شود.مسکن، به عنوان یکی از کالاهای ضروری خانوار، سال هاست که در اقتصاد کشور ما علاوه بر نقش مصرفی، نقش سرمایه ای نیز پیدا کرده و در نبود سازو کارهای قانونی برای ورود دلالی های مخرب، مأخذ سوداگری و سفته بازی قرار گرفته است.به طوری که در این حوزه نیز به مانند دیگر حوزه های مشابه، سفته بازان اقدام به خرید یا ساخت مسکن و استفاده از آن به عنوان سرمایه برای کسب سود می کنند. آن ها مسکن را در قیمت های کمتر خریداری می کنند و برای کسب سود به قیمت های بیشتر می فروشند. طبیعت چنین رفتار اقتصادی، با احتکار مسکن، خرید مسکن در تعداد زیاد و انجام معاملات بیشتر از حد معمول (نسبت به خرید مصرفی مسکن) و ... همراه است. بر این اساس، تقاضای سرمایه ای مسکن در فاصله سال های 85 تا 95، 66 درصد افزایش داشته است.
راهکار جهانی برای کنترل تقاضای سفته بازانه مسکن
با توجه به این که ورود تقاضاهای سفته بازانه به کالای ضروری مانند مسکن، اعمال سیاست های اقتصادی و حتی اجتماعی در این حوزه را با اختلال مواجه می کند، کشورهای مختلف از سال ها قبل، با ابزاری کنترلی که اصطلاحاً مالیات بر عایدی سرمایه (CGT) نامیده می شود، جلوی این فعالیت ها در اقتصاد و به خصوص حوزه های اصلی و کلیدی مانند بازار مسکن، ارز، طلا و .. را گرفته اند. به عنوان مثال در آمریکا، این مالیات از سال 1913 دریافت می شود. در مجموع هم اینک این شکل از مالیات ها در بیش از 50 کشور و اقتصادهای توسعه یافته در جهان در حال اجراست. تمرکز این شکل از مالیات ها، برخلاف دیگر اشکال مالیات مانند مالیات بر درآمد، بیشتر جهت دهی به رفتار فعالان اقتصادی است تا ایجاد درآمد برای دولت.با توجه به خلأ جدی سیاست گذاری در حوزه کنترل سفته بازی مخرب در بازار مسکن، تیرماه امسال طرح مالیات بر عایدی سرمایه در بخش املاک، در قالب ماده 60 الحاقی به قانون مالیات های مستقیم توسط مجلس اعلام وصول شد. این طرح بالاخره پس از کش و قوس های فراوان امروز در دستور کار کمیسیون اقتصادی مجلس قرار خواهد گرفت.
جزئیات طرح مالیات بر عایدی سرمایه در بخش املاک
شاید با شنیدن عنوان مالیات بر عایدی سرمایه، خیلی ها این تصور برایشان ایجاد شود که قرار است از این پس، بخشی از دارایی آن ها توسط سازمان مالیات مورد تهدید قرار بگیرد. اما جزئیات طرح مجلس نشان می دهد که این طرح همان گونه که گفته شد، تلاش می کند تا حد امکان فقط و فقط فعالیت های سفته بازانه را در بازار مسکن هدف قرار دهد.جزئیات این طرح نشان می دهد که در صورت تصویب، هر نوع نقل و انتقال قطعی زمین، املاک و مستغلات با کاربریهای مسکونی، اداری و تجاری که پس از تاریخ اجرای این قانون خریداری (به انتقال گرفته) شوند، مشمول «مالیات بر عایدی سرمایه» خواهد شد. «عایدی سرمایه املاک» عبارت است از مابهالتفاوت قیمت خرید (انتقال دادن) و قیمت فروش (به انتقال گرفتن) و بر این اساس، نرخ این مالیات در سال اول اجرا ۵ درصد، در سال دوم ۱۰ درصد، در سال سوم ۱۵ درصد و از سال چهارم به بعد ۲۰ درصد عایدی ملک خواهد بود.البته مطابق با این طرح، موارد زیر از پرداخت این مالیات معاف هستند: الف- اولین انتقال املاکی که قبل از اجرای این قانون خریداری شده باشند، ب- نقل و انتقال واحد مسکونی اصلی هر شخص حقیقی، یک بار در هر دو سال، ج- اولین انتقال ساختمانهای نوساز، در صورتی که پنج سال از دریافت پروانه ساخت نگذشته باشد، د-نقل و انتقال به منظور وقف ملک، ه- زمانی که قیمت فروش (انتقال دادن) کمتر از قیمت خرید (به انتقال گرفتن) باشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بر اساس تازهترین نظرسنجی، مشخص شده که اکثریت رای دهندگان آمریکایی (۵۱ درصد) حضور ترامپ در سمت ریاست جمهوری این کشور را تایید میکنند.این نخستین بار از ماه می سال جاری میلادی است که میزان حمایتها از دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا به بیش از ۵۰ درصد میرسد. حمایتی که به طور مستقیم می تواند اثر مثبت خود را برای جمهوری خواهان در انتخابات2018 کنگره بگذارد.این نظرسنجی که توسط موسسه نظرسنجی راسموسن انجام شده، نشان داد که ۵۱ درصد رای دهندگان حامی ترامپ و ۴۸ درصد مخالف عملکرد وی هستند.در ماه نخست حضور ترامپ در ژانویه ۲۰۱۷، وی از حمایت حدود ۶۰ درصدی برخوردار بود. البته در اوایل فوریه همان سال این میزان به تدریج کم شد و به پایینترین حد خود یعنی ۳۸ درصد رسید. میزان نارضایتی از وی در اوت ۲۰۱۷، ۵۰ درصد شد.میزان حمایتها از ترامپ جمهوری خواه در بحبوحه تاییدیه سنا برای برت کاوانا، نامزد عضویت در دیوان عالی آمریکا بیشتر شده است.این نظرسنجی از ۱۵۰۰ تن از سراسر آمریکا انجام شده است.همزمان،نرخ بیکاری در ماه سپتامبر امسال در آمریکا به 3.7 درصد کاهش یافت که کمترین میزان در 50 سال گذشته است. اقتصاد آمریکا در چند سال گذشته هر ماه مشاغل بیشتری ایجاد کرده است. این یکی از طولانیترین دورههای رشد اقتصادی متمادی در تاریخ معاصر این کشور است.اما رسانههای ضدترامپ انتقادهای خود را درباره دادههای راسموسن آغاز کردهاند. به نوشته راسموسن ریپورت، این در حالی است که یکی از عوامل محبوبیت ترامپ در میزان ایجاد اشتغال بوده است. این موسسه مینویسد: یکی از مهمترین مولفههای افزایش محبوبیت، همین دادههایی است که در باب اشتغال در هر ماه اعلام میشود. این که همواره میزان محبوبیت ترامپ در نظرسنجیهای موسسه ما بالاتر از شبکههایی مانند ABC ، CNN یا روزنامههایی مانند واشنگتنپست و نیویورکتایمز است، تنها یک دلیل دارد؛ این که در نظرسنجی این شبکهها افرادی که پای برنامههای این افراد هستند یا اخبار این شبکهها را دنبال میکنند، در نظرسنجیها حضور می یابند، اما دادههای راسموسن براساس نظر آمریکاییهای واقعی است که در خارج از این دایرهها قرار دارند. برخی میگویند که نظام نظرسنجیها پس از انتخابات سال ۲۰۱۶ بیاعتبار شده است. بیشتر نظرسنجیهای آمریکایی نشان از پیروزی قاطع هیلاری کلینتون داشت. در آن زمان مجلههایی مثل نیویورکر نیز خود را برای پیروزی قاطع آماده کرده و جلد روی مجله عکس هیلاری کلینتون بوده است. در این باره در بیانیه راسموسن ریپورت آمده است: رسانههای بزرگ زمانی که شکست خود را مشاهده کردند، بلافاصله تغییر مسیر دادند و بنا را روی تخریب ریاست جمهوری دونالد ترامپ گذاشتند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«نادیا مراد» دختر کرد ایزدی که به صورت مشترک جایزه صلح نوبل را دریافت کرده است، پیشتر خاطرات دردناک و غم انگیز خود را از سه ماه اسارتش توسط داعش روایت کرده بود. او برای «حفظ کرامت بازماندگان تجارت انسان» که پس از فرار به آلمان پناهنده شده است، پیش از این به اشپیگل گفته بود که تا سوم ماه اگوست ۲۰۱۴ در روستایی در نزدیکی شهرستان سنجار واقع در شمال عراق زندگی عادی داشت. در یکی از روزها تروریستهای داعش زندگی او و خانوادهاش را متلاشی کردند. نادیای 25 ساله در چهار سال گذشته طی مصاحبه ها و سخنرانی هایی، زوایایی از این روزهای تلخ را شرح داده است. حالا «دلشاد حضرتی» فردی کرد تبار که در فضای مجازی فعالیت دارد، با جمع آوری این سخنان، روایتی تاثیرگذار از آن وقایع را به قلم و استنباط خود شرح داده است که در ادامه می خوانید: نامشان داعش بود، بعد از ظهر روزی تابستانی آمده بودند ما را به جهنم ببرند و خودشان سر راه به بهشت بروند! دعوت نامه شان در دست چپ شان بود و با انگشت شهادتین دست راست، آسمان را نشان می دادند! مادرم برای [به اصطلاح جهاد نکاح] بسیار پیر بود و طعم حوریان بهشتی را نمی داد؛ او را کشتند، خواهر کوچک ام را همچون بره ای تازه نگه داشتند. او دوشیزه بود! همچون مریم (مقدس)، کمی معصوم تر، کمی کُردتر، همچون آب زلال! خواهرم باید زن امیر الاکبر می شد! خدا شاهد بود، ما تفنگ نداشتیم سرود «خوایه وه ته ن» می خواندیم! خدا شاهد بود ما گلدان ها را آب می دادیم، گل ها را گل می دادیم! خدا شاهد بود آمدند پدرم را به دو قسمت نامساوی تقسیم کردند سرش را برای وطن جاگذاشتند و بدنش را زیر خاک دفن کردند که نفت شود! خدا شاهد بود برادر کوچک ام را لخت زیر آفتاب نگه می داشتند و به او شهادتین یاد می دادند! خدا شاهد بود او از عطش بی آبی جان داد! خدا شاهد بود! سیاه بودند، مردانی از سرزمین حجر و آتش و ما زبانشان را نمی فهمیدیم اما رفتارشان را...! مردانی با ریش های بلند، مغزهای کوچک، باورهای سخت! نامشان عقرب، ملخ و سوسمار بود! لشکری از لجن و ریش و اعتقاد! آن ها آمدند، آرزوهای من را کشتند، آن ها من را غنیمت صدا می زدند. آن زمان دیگر نادیا نبودم، آن روز دختری بودم با روحی زخمی که از نفس هایم خون میچکید، آن روز هیولای ظریفی بودم که با جهان قطع رابطه کرده بودم. در من انسان مرده بود و لاشه ای بودم که حتی مومیایی هزار ساله اش ارزش نداشت. آن روز مرگی بودم در روحی!بعد از آن زنی می مرد! زنی حامله می شد. زنی خودکشی می کرد! زنی خودسوزی... زنی هزار رکعت نماز جبر می خواند... بعد از آن زنانی، از رنج حامله شده بودند. زنانی که فقط یک تقویم را می شناختند؛ روز اول تجاوز، روزهای بعد از آن عذاب! بعد از آن، تاریخ به دو دوره تقسیم شد قبل از فاجعه سیاه - بعد از فاجعه سیاه! بعد از آن زنان فقط یک خیابان را سر راست بلد بودند، خیابان منتهی به بیمارستان بیماران روانی! بعد از آن زنان فقط یک آواز می خواندند، «ای مرگ کجایی!؟ زندگی مرا کشت» بعد از آن زنان تابوت بودند و کودکان در شکم شان مردگان هزار ساله! بعد از آن زنان مجسمه ای بودند که وسط شهر برای عبرت تاریخ نصب شده بودند! آن روز هوا گرم بود، خدا شاهد بود، مردی آمد، من را کشت و باز دعا می خواند تا دوباره زنده شوم!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه سینما و تلویزیون - برخی از بازیگران در سینما یا تلویزیون در طول دوران فعالیتشان، وقتی نقش متفاوت و خاصی بازی کردهاند که مورد استقبال تماشاگران قرار گرفته، ترجیح دادهاند در کارهای بعدیشان هم همان نقش را تکرار کنند، طوری که اگر نگاهی بیندازید به شخصیت هایی که در نقش آنها بازی کردهاند، میبینید ویژگیهای آن نقشها دقیقاً مشابه یکدیگر بودهاند و انگار تنها نام این شخصیتها با هم فرق میکند! در ادامه به بهانه حضور تکراری مهرانه مهین ترابی در «دلدادگان»، نگاهی انداختهایم به تعدادی از بازیگرانی که یک تیپ شخصیتی خاص را در چند نمونه از آثارشان تکرار کردهاند و مخاطب معمولاً آنها را با همان تیپ به یاد میآورد.
امین تارخ
ویژگیهای نقش: پدر یا پدر بزرگ مهربان و بزرگ یک خانواده یا فامیل که به اعتقادات مذهبیاش پایبند است، فرزندان و اعضای خانوادهاش را زیر پروبال خود گرفته و حمایت میکند، بقیه اعضای خانواده روی حرفش حساب میکنند و حرف آخر را او میزند! علاوه بر ویژگیهای نقش، حتی گریم و مدل موی او در این سریالها مشابه یکدیگر بوده و تفاوت چندانی ندارند.
چه آثاری بازی کرده؟ امین تارخ که کارنامه هنری درخشانی دارد، چند سال اخیر در سریالهای تلویزیونی و مخصوصاً سریالهایی که به مناسبت ماه رمضان پخش میشوند، حضور پررنگ و البته یکنواختی داشته است. او را بعد از سریال «اغما» در سریالهای اخیرش یعنی «جراحت»، «گاهی به پشت سر نگاه کن» و «رهایم نکن»، در نقشهای تکراری و شبیه به یکدیگر دیدهایم.
مریم امیرجلالی
ویژگیهای نقش: مادر جدی یک خانواده فقیر که در عین جدی بودن نگران فرزندانش است، بابت کوچک ترین مسائل زیادی حرص میخورد، عصبانی میشود و با فرزندان و همسرش درگیر است و بر سر آنها فریاد میزند.
چه آثاری بازی کرده؟ بعد از سریال موفق «خانه به دوش»، بازی بسیار خوب مریم امیرجلالی مورد توجه مردم قرار گرفت و او هم در سریالهایی مانند «متهم گریخت»، «ترش و شیرین»، «چارچرخ»، «چار خونه» و «روزهای بد به در» این تیپ شخصیتی را تکرار کرد. البته او مدتی قبل گفت که چون مردم او را در این نقش دوست دارند، باز هم این شخصیت را تکرار خواهد کرد.
مهرانه مهینترابی
ویژگیهای نقش: برخلاف مریم امیرجلالی و مرجانه گلچین که آنها را در نقش یک مادر عصبی به یاد داریم، مهرانه مهینترابی در همه سریالهایی که در چند سال گذشته بازی کرده است، نقش یک مادر مهربان، آرام و منطقی را داشته که مدام قربان صدقه فرزندانش میرود. او همیشه دلواپس بچههاست و به خاطر ندانمکاریهایشان حرص میخورد.
چه آثاری بازی کرده؟ او در سریالهایی مانند «همه بچههای من»، «شمسالعماره»، «در مسیر زایندهرود»، «همه چیز آنجاست»، «آنام» و «دلدادگان» این نقش را تکرار کرده است. اگر نقش او در سریالهای قدیمیتر را به خاطر نمیآورید، کافی است شخصیت او در سریال «دلدادگان» را که این شبها درحال پخش است با سریال اخیر او یعنی «آنام» مقایسه کنید.
الناز حبیبی
ویژگیهای نقش: دختر ساده و خوبی که معمولاً یا با مادرش زندگی میکند یا پدرومادرش از دنیا رفتهاند و در کنار افراد دیگری مانند یکی از آشنایان یا فامیل زندگی میکند. همیشه هم درگیر یک ماجرای عشقی، یا در شرف ازدواج است.
چه آثاری بازی کرده؟ او در سریال «تا ثریا» چنین نقشی را بازی کرد و بعد از آن در سریالهای «دودکش»، «سر به راه»، دو مجموعه «دردسرهای عظیم» و «پرستاران» مشابه این شخصیت را تکرار کرد. هر چند او در مصاحبهای گفته بود تلاش میکند نقشهایش را با فاصله بپذیرد تا به تکرار نیفتد، اما به نظر میرسد او در این تلاش چندان موفق نبوده است.
پوریا پورسرخ
ویژگیهای نقش: جوانی احساساتی که از همان ابتدای قصه عاشق یکی از دختران داستان است یا در طول داستان عاشق میشود. او معمولاً در حال مبارزه برای رسیدن به عشقش است. شخصیتهایی که او بازی میکند، اتفاقاً بسیار بامرام و معرفت و لوطی هم هستند.
چه آثاری بازی کرده؟ او اولینبار در سریال «وفا» با کاراکتر «ژوبین» در این نقش ظاهر شد و تجربه موفقی در این سریال داشت، اما بعد از آن در سریالهایی مثل «صاحبدلان»، «ساعت شنی»، «شکرانه»، «رستگاران»، «دختران حوا»، «کیمیا» و «برادر» مشابه این تیپ شخصیتی را تکرار کرد.
مرجانه گلچین
ویژگیهای نقش: او معمولاً یک مادر عصبی و البته دلسوز و نگران یک خانواده را بازی کرده است. حالتهای عصبی او، طرز تکان دادن دستانش و میمیک خاص صورت او هنگام صحبت کردن و مخصوصاً وقتی عصبانی میشود، در نقشهای مختلفی که بازی کرده تکراری بوده است.
چه آثاری بازی کرده؟ مرجانه گلچین ماه رمضان سال 87، در سریال طنز «بزنگاه» به کارگردانی رضا عطاران، نقش خواهر یک خانواده یعنی «بهجت» را بازی میکرد. سریال «بزنگاه» و بازی فوقالعاده او در این سریال که جزو تجربههای موفق او به حساب میآید، بعد از سالها هنوز در ذهن مخاطب مانده است. مرجانه گلچین بعد از «بزنگاه» به استثنای سریال «نفس گرم»، در سریالهایی مانند «دارا و ندار»، «خوشنشینها»، «سه دونگ، سه دونگ»، «راه در رو»، «نقطه سر خط»، «شب عید» و «آرماندو» نقشهایی شبیه «بهجت» را بازی و خودش را مدام تکرار کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
فضای پراختناق دوره رضاشاه، انجام هر نوع فعالیت سیاسی و اجتماعی را در کشور، بسیار محدود میکرد. هنوز از پیروزی جنبش مشروطه، دو دهه نگذشته بود که با روی کار آمدن پهلوی، فاصله گرفتن از آرمانهای مشروطهخواهی آغاز شد و از اوایل دهه 1310 هـ.ش، کاملاً به چشم آمد. یکی از مهم ترین وظایفی که رضاشاه برای دستگاه مخوف شهربانی خود تعریف کرد، جستوجو و یافتن جریانها و گروههایی بود که به هر علتی، سر سازگاری با رژیم نداشتند و حتی در خیال و ذهن خود، سودای مخالفت با آن را میپروراندند. شهربانی و سپس، پلیس سیاسی رضاشاه، مأموریت داشت که چنین حرکتهایی را در نطفه خفه کند و کار رهبران و ایدئولوگهای آن ها را بسازد؛ رویکردی که تا شهریور 1320 همچنان ادامه داشت و در برآمدن دیکتاتوری از بطن استبداد رضاشاهی، نقشی مهم و محوری ایفا کرد. با این حال و با وجود همه محدودیتهایی که برای فعالان سیاسی به وجود آمده بود، گاه تشکیلاتی پیدا میشد که صدای فعالیت آن، در سکوت پرخفقان دوره پهلوی اول، پژواکی بلند پیدا میکرد؛ پژواکی حتی بلندتر و طولانیتر از صدای اصلی! دلیل این مسئله را نه در قوت فعالیت این گروهها، بلکه باید در بیصدایی و سکوت جامعه جستوجو کرد. به همین دلیل، فعالیت جریانهای مارکسیستی و چپگرا، با وجود عدم اقبال عمومی و حتی گاه، تنفر عامه از آن ها، در دوره پهلوی اول، مجال عرض اندام و جلب توجه پیدا کرد که یکی از مهم ترین آن ها، گروه 53 نفر بود.
آغاز 53 نفر با «دنیا»
شاید بتوان آغاز 53 نفر را با شروع انتشار «دنیا» منطبق دانست؛ مجلهای وابسته به فعالیت و اطلاعات تقی ارانی و دوستان او. ارانی سه سال قبل از پیروزی جنبش مشروطه، یعنی در سال 1282، در تبریز به دنیا آمد. او تحصیل کرده آلمان در رشته شیمی بود و دکترای این رشته را، در سال 1307، از دانشگاه برلین دریافت کرد. ارانی در زمره جوانان منورالفکری بود که احساس میکردند باید برای رهایی ایران از چنگال استبداد رضاشاهی، کاری انجام دهند. فعالیتهای سیاسی ارانی، از دوران حضور او در اروپا آغاز شد. او ابتدا همکار نشریات ملیگرا بود، اما جذب شدنش به مرام و مسلک اشتراکی، اعتقادات وی را دستخوش تغییر کرد و پس از بازگشت به ایران در سال 1308، به صورت بسیار مخفی و پنهانی، به تبلیغ این مرام بین جوانان پرداخت. ارانی یکی از دو دبیر فیزیک آن روزهای تهران بود و تدریس در دبیرستان، فرصتی مغتنم برای تبلیغ دیدگاههای چپ و مارکسیستی محسوب میشد. او مدتی بعد، مجله «دنیا» را منتشر کرد؛ مجلهای که به گفته انور خامهای، تنها عضو برجا مانده 53 نفر، باعث ایجاد گروه و گرد هم آمدن اعضای آن شد. مجله دنیا محتوایی علمی داشت، اما ارانی و همکارانش، هر از گاهی با استفاده از ناآگاهی و جهل مأموران دستگاه سانسور شهربانی رضاشاه، مطالبی را با هدف تبلیغ مرامشان منتشر میکردند. خامهای در خاطراتش مینویسد:«مأمورین اداره سیاسی شهربانی آن وقت، از اصطلاحات سیاسی فقط کمونیسم و بلشویک را می شناختند و بس! حتی معنی مارکسیسم و فاشیسم و امثال آن ها را نمیدانستند. این بیسوادی تنها محدود به آن ها نبود. قضات دادگستری و دادرسی ارتش و دادستانها و دادیاران آن ها هم دست کمی از مأموران شهربانی نداشتند.»
هسته اولیه گروه 53 نفر
ارانی در آلمان، با مرتضی علوی، برادر بزرگ علوی که از کمونیستهای دوآتشه محسوب میشد، رفاقت داشت و همین رفاقت باعث آشنایی او با بزرگ علوی و تشکیل هسته اولیه گروه 53 نفر، با حضور ارانی، علوی و ایرج اسکندری شد. این سه نفر، امور مجله دنیا را در اختیار داشتند. در «دنیا»، مقالاتی با سه موضوع منتشر میشد؛ مبانی مارکسیسم، اقتصاد و هنر. ارانی مسئولیت مقالات مربوط به تبیین دیدگاههای مارکسیستی را برعهده داشت. اسکندری درباره مباحث اقتصادی قلم میزد و بزرگ علوی نیز، در باب مفاهیم مربوط به هنر، مقاله مینوشت. روح حاکم بر این مقالات، کاملاً مبتنی بر دیدگاههای چپ و مارکسیستی بود. فعالیتهای تبلیغاتی ارانی، به انتشار مجله دنیا محدود نمیشد. او روزهای دوشنبه در خانهاش، واقع در خیابان شیخهادی تهران، میزبان جوانانی بود که عمدتاً برای آشنایی با دیدگاههای سیاسی ارانی و ظاهراً برای حل مسائل علمی و درسی، نزد او میرفتند.
بازسازی حزب کمونیست
شواهدی در دست است که نشان میدهد ارانی در پی تأسیس دوباره حزب کمونیست ایران بود. برای تشکیل این حزب، او به تأیید «کمینترن»(اتحادیه احزاب کمونیست جهان که در شوروی مستقر بود) نیاز داشت. به همین دلیل، به بهانه سفر به انگلیس، راهی شوروی شد و توانست با کمک افرادی مانند مرتضی علوی، با سران کمینترن ارتباط برقرار و نظر مساعد آن ها را برای تأسیس حزبی با مرام کمونیستی، جلب کند. او با نصرا... کامرانی معروف به اصلانی که نماینده کمینترن بود، به ایران بازگشت. در نخستین گام تشکیل دوباره حزب، تقی ارانی به عنوان دبیرکل، عبدالصمد کامبخش به عنوان مسئول تشکیلات و محمد بهرامی به عنوان مسئول امور مالی برگزیده شدند. این اقدام، شروعی بر شکلگیری عینی گروه 53 نفر بود. با این حال، افرادی مانند انور خامهای معتقدند که این اقدام، سرآغاز محدود کردن تقی ارانی و تحمیل خواستههای شوروی به وی بود. با تشکیل حزب، مجله دنیا تعطیل شد. این تعطیلی اجباری نبود، اما باعث شد اولاً، از جایگاه تقی ارانی به عنوان فردی تحصیل کرده و ذینفوذ در تشکیلات، کاسته شود و ثانیاً، مهم ترین پُل ارتباطی میان تشکیلات و افراد تحصیل کرده از بین برود. این مسئله نشان میدهد که چگونه محفل ارانی با پذیرش عضویت در کمینترن، خواسته یا ناخواسته در مسیر اهداف شوروی قرار گرفت و نتوانست پویایی خود را حفظ کند. با وجود این، تقی ارانی و تعدادی از دوستانش کوشیدند با اتخاذ تدابیری، فعالیتهای خود را برقرار نگهدارند؛ اما ورود عناصر جاهطلب و البته کمسواد، باعث شد ضربههای سنگینی به گروه وارد شود؛ گروهی که به واسطه تعداد اعضای بازداشت شدهاش، به 53 نفر شهرت یافت.
لُمپَنی به نام «شورشیان»
محمد شورشیان یکی از اعضای رده پایین حزب کمونیست ایران بود؛ فردی پرمدعا و کم سواد یا به تعبیر دوستانش «لُمپن» که به شدت به ابراز وجود و خودنمایی علاقهداشت و ظاهراً مدتی بازیگری تئاتر را هم تجربه کردهبود. با وجود این خصایص، مسئولان حزب کمونیست او را به عنوان مسئول تدارکات و جابهجایی اعضا از ایران به شوروی برگزیدند. شورشیان مأمور بود افرادی را که از طرف حزب به شوروی اعزام میشوند، به هر نحو ممکن، از مرز عبور دهد و کسانی را که میخواهند وارد ایران شوند از مسیرهای امن به مقصد برساند. او در عین حال خود را فردی زرنگ و باتدبیر فرض میکرد. در ابتدای فعالیت حزب کمونیست ایران به رهبری «اَرانی»، پلیس سیاسی رضاشاه اطلاعی از فعالیت آن نداشت. دستگاه اطلاعاتی شهربانی، برای کشف شبکههایی مانند حزب کمونیست، نیازمند همیاری و همکاری اطلاعاتی سفارتهای خارجی، به ویژه انگلیس، بود. با این حال، پلیس سیاسی از طریق منابع محدودش فهمیدهبود که فردی به نام «محمد شورشیان»، فعالیتهای مشکوکی دارد و برابر اظهاراتی که به طور علنی بیان کرده، کمونیست است. به همین علت، پلیس سیاسی همه جا به دنبال شورشیان میگشت، اما تصویری از او در اختیار نداشت. در یکی از روزهای بهار سال 1316هـ.ش، شورشیان، که برای انجام کاری به آبادان رفته بود، با دعوت یکی از دوستانش هوس کارگردانی تئاتر به سرش زد! ویژگیهای اخلاقی او باعث شد که در آگهی اجرای نمایش، نام کامل خود را درج کند. این بیاحتیاطی سبب شناسایی شورشیان شد. مأموران پلیس سیاسی او را در آبادان دستگیر کردند و فوراً به تهران انتقال دادند. شورشیان در بازجویی اداره سیاسی شهربانی، بدون کوچک ترین تهدیدی، همه چیز را لو داد! شاید این مسئله بیشتر ناشی از روحیات عجیب و غریب او بود که هیچ سنخیتی با کار تشکیلاتی نداشت. شورشیان در 13 صفحه بازجوییاش، تک تک افرادی را که میشناخت، معرفی کرد. از آنجا که او مأمور نقل و انتقال افراد به شوروی بود، بیشتر اعضای حزب کمونیست ایران را میشناخت. شورشیان برای آنکه صداقتش را به بازجویان نشان بدهد، گاه اهمیت برخی افراد را بیشتر از آنچه بود، نشان میداد. او مجله «دنیا» را به عنوان ارگان حزب کمونیست معرفی و هدف این گروه را براندازی رژیم رضاخان و استقرار نظام جمهوری سوسیالیستی شوروی ایران بیان کرد! در همین اعترافات بود که از تقی ارانی و دوستانش، به عنوان اعضای بلندپایه حزب نام برد و نام مستعار کامبخش را در اختیار مأموران پلیس سیاسی رضاخان گذاشت. شورشیان با اعترافاتش فاتحه حزب کمونیست ایران را خواند! در این بین، مهم ترین شکار مأموران پلیس سیاسی رضاشاه، عبدالصمد کامبخش، فرد مورد اعتماد حزب کمونیست شوروی بود. طولی نکشید که مأموران توانستند کامبخش را به دام بیندازند.
کامبخش 53 نفر را لو میدهد!
با شناسایی تصویر کامبخش توسط شورشیان، پلیس سیاسی روز 20 اردیبهشتماه سال 1316، عبدالصمد کامبخش را بازداشت کرد. ظاهراً کامبخش نسبت به دیگر اعضای حزب کمونیست لقمه سهلالوصولتری بود! او در نخستین بازجویی خود، همه ادعاهای شورشیان را تأیید و به جرمش اعتراف کرد. جالب این جاست که کامبخش بدون کمترین تهدیدی، هرآنچه را درباره حزب میدانست، در پاسخ به یک پرسش بازجو بیان کرد. به نوشته «انور خامهای»، که به عنوان متهم در جلسه دادگاه 53 نفر حاضر بوده و متن بازجویی کامبخش را شنیدهاست، اعترافات کامبخش حالت بازجویی نداشت، بلکه گزارشی مفصل و فصلبندی شده برای کنگره حزب کمونیست در شوروی بود! نورالدین کیانوری به دلیل رابطه خانوادگی با کامبخش (کامبخش شوهر «اختر»، خواهر کیانوری بود) منکر کم آوردن وی و لو دادن اعضای حزب توسط اوست و معتقد است دیگران این کار را انجام دادهاند، دیگرانی که به ادعای خامهای در زمان بازجویی کامبخش هنوز دستگیر نشده بودند! به هر حال اعترافات کامبخش تمام زوایای مبهم اعترافات شورشیان را تکمیل کرد و پلیس سیاسی رضاشاه، روز 21 اردیبهشتماه سال 1316، طی 24 ساعت، 40 نفر از اعضا و منسوبان حزب را بازداشت کرد و بقیه اعضا به تدریج، تا اوایل خردادماه به دام مأموران افتادند.
چرا 53 نفر؟
تعداد بازداشت شدگان توسط پلیس سیاسی، حدود 300 نفر بود. بسیاری از بازداشت شدگان فقط مورد سوءظن قرار گرفته بودند؛ آن هم از آن نوع سوءظنی که پلیس سیاسی رضاخان به عامه مردم پیدا میکرد! عده زیادی از بازداشت شدگان با اعمال نفوذ و رشوه و اقدامات دیگر آزاد شدند. در سطر اول ادّعانامه دادستان علیه این گروه ، عبارت «عده ای بالغ بر 53 نفر» ذکر شده و چند سطر بعد، عبارت «فرقه مزبور» به کار رفته است. در نهایت، دادگاه برای 47 نفر از بازداشت شدگان، حکم صادر کرد؛ اما جراید که از چند روز قبل و با هدایت شهربانی، اخبار محاکمه گروه را برای بزرگ نمایی قدرت مأموران پلیس سیاسی، بزرگ تر از معمول جلوه میدادند، گروه را با عنوان «53 نفر» معرفی کردند؛ عنوانی که تا امروز به این گروه اطلاق میشود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در حالی که اواخر هفته گذشته اخبار و تحلیل های متعددی مبنی بر تداوم خرید نفت هند از ایران و همچنین ناتوانی دولت آمریکا در به صفر رساندن فروش نفت ایران منتشر شد، دیروز هم خبرگزاری رویترز به نقل از منابع آگاه گزارش کرد که موضوع اعطای معافیت تحریمی به برخی مشتریان نفتی ایران در حال بررسی است و این موضوع مراحل تایید را در داخل دولت آمریکا طی می کند.به گزارش خراسان، پیش از این بلومبرگ در تحلیلی نوشته بود که ترامپ به دلیل نگرانی از افزایش قیمت نفت به ناچار در برابر ایران نرمش خواهد کرد.
در همین زمینه، خبرگزاری رویترز، دیروز به نقل از منبعی در دولت آمریکا، گزارش داده که دولت دونالد ترامپ اعطای معافیت موردی از تحریمها را برای بعضی مشتریان نفت ایران در دست بررسی دارد. به گزارش بی بی سی و به گفته این منبع، که رویترز هویت او را فاش نکرده، دولت آمریکا در خصوص معافیت مشتریان نفت ایران "آماده است تا با کشورهایی که وارداتشان را کاهش میدهند به طور مورد به مورد همکاری کند."رویترز به نقل از منبع آگاه خود در دولت آمریکا نوشته است که آمریکا این معافیتها را به شرطی به کشورهای دیگر میدهد که آن ها نشان دهند خرید نفتشان از ایران به طور قابل ملاحظهای پایین میآید. رویترز همچنین نوشته است که خبر مبنی بر این که معافیت احتمالی خریداران نفت ایران "مراحل داخلی" تایید در دولت آمریکا را طی میکند، پس از آن منتشر شد که گزارشی درباره خرید نفت ایران در هند منتشر میشود. گفتنی است جمعه گذشته رسانه های غربی و هندی گزارش کرده بودند که هند میخواهد در ماه نوامبر (آبان ماه)، آینده و موعد برگشت تحریمها، از ایران ۹ میلیون بشکه نفت بخرد.این عقب نشینی ها در حالی است که به نظر می رسد ترامپ از توان عربستان و همچنین روسیه برای افزایش تولید نفت و جبران خلأ عرضه ایران ناامید شده است. عربستان که تاکنون بیش از 11 میلیون بشکه نفت در روز تولید نکرده ادعا کرده است که می تواند تا 12.5 میلیون بشکه نفت تولید کند. موضوعی که با دیده تردید نگریسته می شود. در همین زمینه بن سلمان روز جمعه در گفت وگو با بلومبرگ افزود: ما به ازای هر بشکه نفت حذف شده ایران، دو بشکه نفت صادر کردیم. این اظهارات بن سلمان در حالی است که تولید نفت این کشور هنوز به 11 میلیون بشکه هم نرسیده و تولید اوپک هم در مجموع حدود 300 هزار بشکه افزایش یافته است. رشد قیمت نفت هم این موضوع را به خوبی نشان می دهد.با این حال، اگرچه عقب نشینی آمریکا از سخت گیری تحریمی اتفاقی مثبت تلقی می شود اما این کشور با دادن معافیت و حذف تدریجی آن می تواند برای مدت طولانی اهرم فشار (حداقل فشار روانی) خود بر اقتصاد ایران را حفظ کند. حتی احتمال مصلحتی بودن این عقب نشینی هم از این منظر قابل بررسی است. زیرا واشنگتن طی ماه های اخیر تمام بار روانی تحریم کامل نفتی ایران را به اقتصاد کشورمان وارد کرده و برخلاف تصور آن ها که انتظار فروپاشی آن ناشی از این بار روانی در اقتصاد را داشتند تاثیرات کمتری داشته لذا به سمت تاکتیک جدید حفظ این تهدید روانی با اعطای معافیت به برخی کشورها حرکت کرده است. توضیحات بیشتر در اینباره را در یادداشت روز صفحه 2 بخوانید.
خبر مرتبط
همتی: اتفاق مهمی در نوامبر نخواهد افتاد
رئیس کل بانک مرکزی با اشاره به انجام 30 درصد مبادلات تجاری ایران و روسیه با ارزهای ملی گفت: دولت آمریکا هر کاری که می خواست انجام داد و اتفاق مهمی در نوامبر (موعد فرارسیدن دور جدید تحریم ها) نخواهد افتاد.به گزارش مهر به نقل از اسپوتنیک، عبدالناصر همتی در مصاحبه با این خبرگزاری درباره ۴ نوامبر موعد اجرای دور جدید تحریم های آمریکا علیه ایران گفت: دولت آمریکا هرکاری که می خواست انجام داد. آمریکا شبانه روز کار می کند تا جلوی فعالیت های مالی ایران و همچنین صادرات نفت ایران را بگیرد. به نظر من، دیگر بعد از ۴ نوامبر اتفاق خاصی نخواهد افتاد. می توانم بگویم که نتوانستند محدودیت هایی برای مبادلات مالی و صادرات نفتی داشته باشند و زمینه ای برای موفقیت آن ها وجود ندارد و تلاش دولت جمهوری اسلامی ایران برای یافتن راه هایی در خصوص حل این مشکل به نتیجه رسیده و اتفاق مهمی در نوامبر نخواهد افتاد و اگر می خواستند در اقتصاد ایران کاری انجام دهند، انجام دادند و به نظر من خیلی موفق نبوده اند.همتی درباره مبادلات تجاری با ارزهای ملی بین ایران و روسیه گفت: من با بانک مرکزی ترکیه و امروز هم با رئیس محترم بانک مرکزی روسیه ملاقات داشتم و توافقات خوبی کردیم برای این که بتوانیم دلار را حذف و بر اساس پول ملی مبادله کنیم. خوشحال هستم بگویم که نزدیک ۳۰ درصد مبادلات بین ایران و روسیه به پول ملی است و امیدواریم که روز به روز افزایش یابد. با ترکیه هم به توافقات اولیه دست یافتیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بازار ارز در اولین روز هفته روی آرامش و کاهش نرخ را به خود دید. به گزارش ایسنا، دیروز در حالی نرخ فروش دلار به حدود ۱۳ هزار و ۲۰۰ تومان تا ۱۳ هزار و ۴۰۰ تومان کاهش یافت که نرخ خرید آن به کانال 12 هزار تومان و در حدود ۱۲ هزار و ۵۰۰ و ۱۲ هزار و ۷۰۰ تومان عقب نشینی کرده بود. خبرگزاری فارس نیز نرخ 13 هزار و 500 را نرخ فروش اغلب صرافی های فروشنده دلار در روز گذشته گزارش کرد.در این حال، خبرها حاکی از آن است که دیروز بانک ها هر دلار را از مردم ۹۹۵۰ تومان میخریدند و در مقابل جدول ۲۱گانه تعیین شده از سوی بانک مرکزی، هر دلار را به مردم با احتساب کارمزد، ۱۲۰۵۰ تومان به فروش می رساندند. به گزارش مهر، این نرخها به صورت روزانه از سوی شعب ارزی مرکزی به شعب بانک ها در سطح شهر ایمیل شده و مبنای خرید و فروش قرار میگیرد.به نظر می رسد افت دیروز قیمت دلار همزمان با اخباری از قبیل خبرهای مثبت در خصوص فروش نفت ایران، اشباع بازار، دستگیری متهم سکه ثامن و نیز بخشنامه اخیر بانک مرکزی در خصوص سقف فروش صرافی ها قرار گرفت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اکرم انتصاری - روزپانزدهم پاییز زادروز سهراب سپهری شاعر و نقاش بنام کشورمان است. به قول خودش اهل کاشان است و خرده هوشی دارد و سر سوزن ذوقی که این هم از مناعت طبع اوست. شاعر هشت کتاب که هزاران گفته در شعر و نقاشی هایش دارد، روزی به ایران درودی نقاش معاصر کشورمان گفته بود:« دانه را باید کاشت و رستن گیاه از دانه را نظاره کرد.» حال در نودمین سالروز تولد او به سراغ غلامرضا طریقی شاعر و ایران درودی نقاش رفتیم تا از آن ها درباره ویژگی و رویش شعر و نقاشی سهراب و همچنان پرطرفداربودنش بپرسیم.
گفت و گو با غلامرضا طریقی دبیر کل انجمن های ادبی کشور
سهراب وفادارترین شخص به عالم خود
غلامرضا طریقی اهل زنجان است و البته نسبت نزدیکی با ادبیات و شاعری دارد. او واژه هایش را مسئولانه خرج می کند و همین درنگ باعث شده است تا در نگارش کتاب جدیدش که به وقایع نگاری غزل بعد از نیما و سیر تکاملی غزل قبل از آن برمی گردد، تامل بیشتری کند و وعده چاپ آن را در اسفند ماه می دهد. با او که به گفته خودش سال های درازی با حسین منزوی دم زده است، هم صحبت شدیم و از او که آشنا به روح شعر و شاعری است، درباره سهراب سپهری و دلیل ماندگاری اش پرسیدیم.
شاعر دست نیافتنی، دوست داشتنی است
غلامرضا طریقی می گوید در هر دوره زندگی با اشعار شاعری مواجه بوده و دوره نوجوانی، دوره مواجهه او با سهراب سپهری است. او شعر سهراب سپهری را از دو جهت متفاوت می داند، دیدگاه او به هستی و نحوه اجرای این دیدگاه در اشعارش. او می گوید:« سهراب درست در زمانه ای که به طور مثال احمد شاملو به شعر اجتماعی و اخوان ثالث به مرثیه ای تلخ می اندیشند، وفادارترین شخص به عالم خویش است. به عالمی که حتی در بخش های مهم آن، سخن و نگاه شاعران دیگر ارزشی ندارد یا حداقل وانمود می کند که ندارد. این خاص بودن دنیایی که متعلق به خود اوست یکی از دلایل تمایز او از دیگر شاعران هم دوره اش است. سهراب دلیل دیگر این متفاوت بودن را با اجرای این نگاه و رفتار خود به نمایش می گذارد. او کم حرف می زند، کمتر مصاحبه می کند و کم آفتابی می شود. هنرمندی که در اجرای جهان خود طوری زندگی کند که مخاطب به تمامی نتواند بفهمد او در چه ساحتی زندگی می کند و قدم می زند، دوست داشتنی است و به همین دلیل در تلاش و تکاپوست تا هنرمند مورد علاقه اش را بازشناسد و کشفش کند. این ویژگی که سهراب خود را در هاله ای بگذارد تا فاصله ای بین خودش و مخاطب ایجاد شود اگر ناشی از منش و شخصیت او بوده یا به دلخواه خودش، ویژگی دیگری است که او را از شاعران قبل و بعد خود جدا می کند.»
گره های شعری، محصول هنر نقاشی اوست
سهراب سپهری در خانواده ای متولد شده که هنر، ویژگی آن هاست. همین علاقه و شوق نقاشی، سهراب را راهیِ هنرکده نقاشی دانشگاه تهران کرد. غلامرضا طریقی، هنر نقاشی سهراب را در شعرش تاثیرگذار می داند و می گوید:« اگر معمول ترین شعر سهراب مانند خانه دوست کجاست یا مسافر را مرور کنید و پیش چشم تان بگذارید، متوجه می شوید سهراب با دقتی مثال زدنی و غیر عادی مشغول تصویرگری است. او در شعر با زبان تصویر، نشانی کوچه را می دهد. این نشانه ها و تصویرگری ها در شعر، گره هایی است که حتما یک آدم نقاش می تواند برای دیگران ایجاد کند. ممکن است آن شخص، نقاش حرفه ای باشد یا نباشد اما در هر صورت، ذوق نقاشی در او وجود دارد. به هر حال هنر نقاشی در شاعری سهراب تاثیر گذار بوده و چون هر دو باعث تکمیل شخصیت نهایی سهراب شده است، می توان هر دو را در تکمیل دیگری موثر دانست.»
گفت و گو با «ایران درودی» نقاش برجسته معاصر کشورمان
بیان تازه یک احساس عارفانه در نقاشی
حضور «ایران درودی» در میان نقاشان معاصر، نشان دهنده توانمندی و پشتکار او در نقاشی است. نام او در مقام نویسندگی و کارگردانی مستند و تدریس تاریخ هنر هم به چشم می خورد. آثار این نقاش 82 ساله مشهدی، در نمایشگاه های داخلی و خارجی بی شماری به نمایش گذاشته شده و درزمان حیات سهراب با او معاشرت داشته است. از آن جا که رویکرد سهراب سپهری در نقاشی مانند رویکردش در شاعری تازه است، از ایران درودی درباره ویژگی های نقاشی سهراب پرسیدیم.
هم صحبتی با سهراب، بسیار لذت بخش بود
ایران درودی بر این باور است که اگر مقابل تابلویی از سهراب بایستید، می توانید جنس چوب نقاشی شده روی بوم نقاشی را تشخیص دهید. او سهراب را یک جواهر کم تراش می داند که نتیجه روح غنی و با گذشت اوست و می گوید:« عصر یکی از روزهای نمایشگاهم در پاریس، از نقاشی هایم بازدید کرد و با هم درباره نقاشی صحبت کردیم. بعد از آن گفت و گو بود که متوجه شدم او چقدر عمیق فکر می کند، چقدر نکته سنج است و چقدر جهان هستی را در ابهت و سادگی اش توامان می بیند.» او می گوید :«برای شناخت سهراب بهتر است به جست و جوی روح آثار سپهری برویم. شاید زمانی که « واژه» نمی تواند تصویری دقیق از مکنونات و اندیشه را به دست دهد، «رنگ» به مدد می آید یا آن جا که «رنگ » بر سطح صامت پرده منجمد می نماید، شاید «واژه ها» اعماق ذهنیات هنرمند را واضح تر تصویر می کنند به هر حال در همه حال سپهری هم یک نقاش است و هم یک شاعر.»
سهراب در بافت وجودش نقاش است
حساسیت ایران درودی برای صحبت درباره سهراب، باعث شد تا او قسمتی از کتاب «انسان و قصه پایداری اش» را که شناخت نامه ای درباره این بانوی هنرمند است، یاد آور شود. او می گوید:« آخرین نمایشگاه سپهری، گرایش او را به اشکال خلاصه شده هندسی نشان می دهد. برای نقاشی چون سپهری جایز است هر تجربه ای را که صلاح می داند به کار گیرد، دیدش را تغییر دهد، قالبش را عوض کند ولی او در همه حال نقاش باقی می ماند چراکه در بافت وجودش نقاش است. این تجربه او با اشکال هندسی که در حال حاضر ساختمان اصلی کارهای او را تشکیل می دهند از فرم های ثابتی به وجود آمده اند. فرم هایی که بیان کننده مفاهیم متفاوت و معماگونه نقاش هستند که نقاش در طرح آن ها منظور داشته است. «رنگ»ها نیز از جنس ضخیم و ماسه ای هستند که برای بیان همین منظور انتخاب شده اند. توازن و وقار رنگ ها همراه با تعادل حجم ها مانند همیشه لطافت و حس عجیبی را به آثار سپهری بخشیده است. به این ترتیب، «فرم» و «رنگ» در آثار اخیر سهراب سپهری آن چنان به تفاهم و یکدستی رسیده اند که یک «پدیده واحد» و تجزیه ناپذیر را به وجود آورده اند. این رهایی از زواید و تکرار شده ها، موفقیتی است که نصیب جست و جوی ساده جویانه نقاش شده است.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حاجیان- در پی لغو عضویت اپراتور های ایرانی در انجمن جهانی موبایل ؛GSMA که به درخواست آمریکا انجام شده است، مدیر یکی از اپراتورهای مجازی موبایل در کشور ، با اشاره به تبعات این تصمیم از جمله ایجاد مشکلات و محدودیت هایی در زمینه عقد قرار داد های رومینگ بین الملل و عدم امکان همکاری با اپراتورهای کشور های مختلف ، از برخورد منفعلانه سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی وزارت ارتباطات برای پیگیری ورفع این موضوع انتقاد کرد .
غلامی در گفت و گو با خراسان همچنین افزود: یکی از بزرگ ترین فواید عضویت اپراتورها در انجمن جهانی موبایل اعتباربخشی است که در نتیجه آن می توانیم ضمن عقد قرار داد های ارتباطی در سطح بین الملل در زمینه رومینگ ، در بسیاری از حوزه های ارتباطی سرمایه گذاری وهمکاری های مشترک علمی وتجاری داشته باشیم .
وی خاطر نشان کرد: با این اوصاف لغو عضویت ما در این انجمن قطعا همکاری های بین المللی ما را در این حوزه تحت الشعاع قرار خواهد داد .
وی خاطرنشان کرد: انجمن جهانی موبایل، علاوه بر تعیین استانداردهای تلفنهای همراه در جهان، هماهنگیهای بینالمللی در حوزه موبایل را انجام میدهد.
یکی از خدمات GSMA تعیین ساختار شناسه جهانی تجهیزات موبایل IMEI مخفف International Mobile Equipment Identity است . IMEI یک شماره منحصر به فرد برای هر گوشی موبایل است که از چندین جزء تشکیل شده و هر جزء نشان دهنده اطلاعاتی از جمله کشور سازنده، شرکت سازنده و مدل است و در زمینه های مختلفی از جمله شناسایی دستگاهها در شبکه موبایل کاربرد دارد.کشورهایی که به صورت مستقیم با GSMA ارتباط دارند فهرست به روزIMEI ها را از این مرجع جهانی دریافت می کنند.
وی تصریح کرد: متاسفانه از حدود شش ماه قبل این انجمن به دستور OFAC عضویت ایران وسه کشور کره شمالی ، سوریه و کوبا را لغو کرده است. حال آن که این موضوع از سوی سازمان تنظیم مقررات کشور جدی گرفته نشده است و مسئولان این سازمان به رغم وعده هایی که برا ی پیگیری موضوع دادند تاکنون هیچ اقدامی در این زمینه انجام نداده اند. البته سازمان تنظیم مقررات یک بار جلسه ای در این زمینه با اپراتورها برگزار کردند اما این نتیجه حاصلی در پی نداشت.
وی با اشاره به عضویت 850 اپراتور از 220 کشور جهان در این انجمن گفت: از آن جایی که این انجمن نقش کلیدی در تعیین استانداردهای حوزه ارتباطات و تلفنهای همراه در جهان دارد و با توجه به این که این استاندارد ها همواره در حال به روز رسانی است عضویت ما در این انجمن کمک خواهد کرد تا به این استاندارد ها دسترسی داشته باشیم وبتوانیم قرار دادهای رومینگ و دیگر همکاری های خود را در جهان توسعه بدهیم در غیر این صورت ، مجامع جهانی این حوزه به ما اعتماد نمی کنند و این مسئله در مذاکرات تاثیر گذار است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سال 1988 در 20 کیلومتری جنوب شهر میلان به دنیا آمد. سال 2006 وقتی به تیمی در سری D ایتالیا ملحق شد، حتی فکرش را هم نمی کرد زمانی که قرار است نتیجه تلاش هایش را در بالاترین سطح فوتبال ایتالیا ببیند، سرطان او را به پشت دستگاه های شیمی درمانی بکشاند. تا سال 2012 که به میلان ملحق شد، چندین باشگاه عوض کرد. از رجینا تا کیه وو. سرطان گام به گام و آرام آرام، پشت او می آمد و هر جا می رفت بدون این که نفس بکشد، کنار « فرانچسکو آچربی» راه می رفت. سرطان حتی امضای قرارداد او با میلان را هم از نزدیک تماشا کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد بهبودی نیا - مسئول بازرسی و رسیدگی به شکایات سازمان صنعت، معدن و تجارت خراسان رضوی گفت : توزیع روغن های احتکاری از امروز در فروشگاه های زنجیره ای سطح شهر شامل اتما، شهرداری، رفاه و تعاونی مصرف کارکنان دولت آغاز می شود .
مهدی مقدسی در گفت و گو با خراسان رضوی افزود: با بالا رفتن تب خرید در بازار و افزایش غیر واقعی قیمت دلار برخی افراد اقدام به احتکار اقلام خوراکی در بازار کردند که سازمان صمت با حمایت ویژه دادستانی و تعزیرات وارد عمل شد .
وی ادامه داد: حدود 16 هزار لیتر روغن مایع طی روز گذشته به دلیل گران فروشی از چهار واحد عمده فروشی بازار مصلی کشف و ضبط شد و توزیع آن به قیمت مصوب از امروز در فروشگاه های زنجیره ای سطح شهر به قیمت روغن مایع 16 کیلویی طبق مصوبه رسمی 90 هزار و 300 تومان و قیمت روغن 5 کیلویی نیمه جامد هم به قیمت 29 هزار و 950 تومان درفروشگاه های زنجیره ای عرضه می شود .
مسئول بازرسی و رسیدگی به شکایات سازمان صنعت، معدن و تجارت خراسان رضوی گفت: همچنین بر اساس حکم صادر شده دو هزار و 42 حلب روغن نباتی 16 کیلوگرمی و سه هزار و 180 قوطی روغن پنج لیتری به ارزش سه میلیارد و 451 میلیون و 910 هزار ریال، که در هفته های قبل کشف شده بود از اواخر هفته قبل با قیمت مصوب در فروشگاه های زنجیره ای سطح شهر در حال توزیع است .
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.