پاسختهیهکننده «هفت در سه» به نقد روزنامه خراسان
روز سهشنبه هفته گذشته در همین صفحه، تحلیلی خواندید بر مسابقه تلویزیونی «هفت در سه» که چند وقتی است یک شنبهشبها و سهشنبهشبها روی آنتن شبکه سه سیما میرود. در این تحلیل که با تیتر «نمره صفر برای «هفت در سه»!» چاپ شده بود، با بررسی چهار معیار مجری، دکور، خلاقیت و هیجان، نقاط قوت و ضعف این مسابقه بررسی شده بود. غلامحسین بای تهیهکننده این مسابقه به این تحلیل، پاسخ داده و با ذکر توضیحاتی، از مسابقه «هفت در سه» دفاع کرده است. در ادامه مطلب توضیحات این تهیهکننده تلویزیون را درباره همان چهار معیاری که ذکر شد، میخوانید:
دانیال عبادی در جایگاه مجری
حضور بازیگر - مجری در تلویزیون ایران عنوان جدیدی نیست و عنوانی است که 20 سال است در تلویزیون ما شکل میگیرد. قرار نیست دانیال عبادی را با محمدرضا گلزار تطبیق بدهیم. محمدرضا گلزار دارد کاری را انجام میدهد که 30 سال پیش آقای نوذری در تلویزیون ایران انجام داد. یک کار ممکن رادیویی، به علاوه این که اینقدر تجربه و سابقه در این قسمت اجرا بوده که طرف بتواند الگوبرداری کند. ولی آیا در بحث اکستریم این اتفاق بوده؟ نه! تطبیق بین محمدرضا گلزار و «برنده باش» با برنامه «هفت در سه» به شدت اشتباه است. چون یک مسابقه ایستایی با نگاه استرسی با یک مسابقه در حرکت و جنبش و هیجانی متفاوت است و مجریان آن میتوانند تفاوت در اجرا داشته باشند.
دکور و تاریکی فضا
به دلیل خوف قلعه، باید نورپردازی فضا، تاریک و لکهای باشد. آن صفحه تعادلی هم که دیدید چیزی حدود 90-95 درصد حرکت دو جهت دارد. آن جایی که طرف میرود در پاسیو دنبال چیزی میگردد، یعنی اگر تمرکز داشته باشی در بدترین شرایط میتوانی بهترین فکر را بکنی، یعنی زمانی که در بدترین شرایط فیزیکال قرار میگیری از ذهنت استفاده کن.
شباهت «هفت در سه» و «سیمرغ»
«سیمرغ» هم جزو برنامههای اکستریم بود ولی آیا این را با «سیمرغ» یکی میکنید؟ اتفاقی که در «هفت در سه» میافتد، بازیهای نوین اکستریم جهانی است که جوانها دنبالش هستند. تونل مرحله مقدماتی، لیزرتگ است. لیزرتگ الان در دنیا شروع شده است و ما ایرانیها گام اول را در یک برنامه تلویزیونی گذاشتیم. سه بازی ترکیبی بین سه تا مسابقه را در یک مرحله گذاشتیم: پارکور، لیزرتگ و پینتبال. زمانی که قرار است مخاطب را جذب کنیم دنبال این هستیم که نشان بدهیم لیزرتگ، پارکور و پینتبالی که داری انجام میدهی همینهاست. چیزی که در «سیمرغ» بود، بدون هیچ تعریفی از بازی اکستریم ورزشی بود اما از لحاظ تشابهاتی که بروند جایزه بیاورند، یکی است و این قاعده بازی است. این کار به درد جوانها میخورد نه به درد آدمهای سن بالا.
مرحله چندشآور بازی
وقتی جوان مملکت من دارد برنامههای خارجی را میبیند لذت میبرد. میبیند طرف داخل آکواریوم رفته و دارند روی تمام بدنش، سوسک، مار و موش میریزند، جذب آن میشود. ما برای این که جوان را از تلویزیون خارجی جذب کنیم، نیاز داریم چنین مرحلهای داشته باشیم. استرس در زمان ایستایی و فشار افکار ایجاد میشود. هیجان با استرس متفاوت است، هیجان در ارتباطی ایجاد میشود که به صورت فیزیکی حرکتی انجام شود و طرف نداند چه اتفاقی میافتد. این جا تپش قلب و آدرنالین اش بالا میرود و این برای بدن مفید است. چندش نیست. من خودم شخصا مار میبینم، حالم بد میشود اما وقتی میبینم این مرحله خوشایند جامعه جوان است، از آن استفاده میکنم. شما در تهران یا مشهد سوال کنید، اکثر مخاطبان خوش شان آمده و میگویند «هفت در سه» خوب و متفاوت است. بعد هم این یک مسابقه تلویزیونی است، مسابقه رادیویی یا گفتوشنود نیست.