یادداشت
تعداد بازدید : 115
چالش حکمرانی تبدیل به فرصت می شود
نویسنده : دکتر مصطفی غفاری
40 سالگی را میتوان سن بلوغ هر موجود زنده در روند رشد دانست و انقلاب اسلامی هم از این قاعده مستثنا نیست. اما نظام برآمده از انقلاب در عرصه مسائل و معضلات کشورداری درگیر چالشهایی است که در این سن بلوغ رخ نموده است. به نظر میرسد حتی چالشهایی که تحمیلی هستند نیز «متناسب با» یا «به خاطر» همین قرار گرفتن در سن بلوغ طراحی و اجرا میشوند. از سوی دیگر حتی میتوان برخی از معضلات امروزی را پیامد رشد در ابعاد گوناگون طی 40 سال گذشته دانست.
سرجمع همه این چالشها را میتوان زیر چتر «چالش حکمرانی» در جمهوری اسلامی شناخت و شناساند. قلمرو حکمرانی از فضای مجازی ـ که اساساً ماهیت حکمرانی را دچار دگرگونی کرده ـ تا مسائل حوزههای محیط زیست، آسیبهای اجتماعی، اشتغال، تغییرات نسلی، جنسیت و... پر از گرهها و نیازها و پرسشهاست.
اما نکته چیست؟ نیروهای بالنده کشور نباید «اعتمادبهنفس» خود را در برابر این معضلات از دست بدهند و دچار «وسوسه تجدیدنظر» در مبانی و مسیر کلان شوند. وجود مشکل و حتی عظمت مشکلات، نباید آن ها را دچار «خطای محاسباتی» کند. از آن سو، از «به رسمیت شناختن» مشکلات نیز نباید ترسید و لاپوشانی و فرافکنی را باید کنار گذاشت. نیروی مفید فکری و اجرایی کشور بیش از هر چیز باید صرف پیدا کردن راهحلهای ناب و راههای میانبر شود.
این چیزی است که در انباشت 40 ساله انقلاب بارها آن را آزمودهایم؛ بهخصوص در دهه اول. تصور کنیم یک تهاجم نظامی در شرایط سالهای اول انقلاب چقدر میتوانست بنیانکن باشد؟ اساساً کدام قلمرو حکمرانی میتوانست از آسیبهای این جنگ تمامعیار در امان بماند؟ اما همین جنگ با همه خسارتهای انسانی و اجتماعی اش، موجب تربیت و فرصت بروز انسانهایی شد که هم بار اداره کشور را به دوش کشیدند و هم با پایداری خود، محاسبات غلط دیگران را به هم ریختند و هنوز هم اندوختهشان یکی از مهمترین ذخایر مدیریتی کشور در سطوح کلان کشورداری است.
گذر از مخاطرات و معضلات کشورداری، در گرو نگرش ماست. آیا میتوانیم همچون یک «پنجره فرصت» به این چالشها نگاه کنیم؟