شعر طنز
تعداد بازدید : 27
وضع عید ما
سحر بهجو | شاعر و طنزپرداز
عید نزدیک است و پولم دور بود
وضعیت امسال هم ناجور بود
توی صف های خوراکی و لباس
ول معطل بوده ایم و آس و پاس
دخترم نق می زند شلوار و کفش
همسرم دنبال یک شال بنفش
از پسرهایم چه گویم اولی
کت بخواهد با جلیقه... یا علی!
دومی گوید سفر هم واجب است
در سرش دق دادن این جانب است
آرزوی من چه بوده ست و کدام؟
خواب راحت بوده و ختم کلام
وضع ما هر ساله این باشد عمو
عیدها هی در کمین باشد عمو!