در پنجمین جلسه دادگاه مطرح شد:
تعداد بازدید : 253
ماجرای قتل رئیس شعبه کرج در پرونده البرز ایرانیان
پنجمین جلسه رسیدگی به پرونده متهمان تعاونی البرز ایرانیان برگزار شد. در این جلسه، نماینده دادستان، از ثبت متخلفانه موسسه البرز ایرانیان و مقصد نامعلوم تسهیلات داده شده به مردم خبر داد و اقدامات متهم ردیف دوم را اخلال در نظام اقتصادی خواند. در این جلسه همچنین همسر یکی از مدیران شعب کرج موسسه البرز ایرانیان، چگونگی قتل همسرش در جریان تجمعات و نیز نارضایتی متهم ردیف اول معروف به «حضرت آزاد» از همسرش را بیان کرد.
نماینده دادستان خطاب به متهم ردیف اول: موسسه شما از ریشه با خلاف ثبت شد
به گزارش ایسنا، در این جلسه نماینده دادستان توضیحاتی درباره اظهارات امیر حسین آزاد متهم ردیف اول پرونده بیان کرد. امیرحسین آزاد بنا بر اظهارات آقامیری نماینده دادستان، پسر یکی از استانداران سابق (در دوران ریاست جمهوری پیشین) است. نماینده دادستان اظهار کرد: آقای آزاد اعلام کرده اموالی که به اسم خودشان و همسرشان سند خورده متعلق به آن ها نیست و اموال موسسه است، ایشان گفته که موسسه مشکل داشته و امکان نداشته اموال را به اسم موسسه بزند، سوال من این است موسسهای که اهلیت ندارد چگونه برایش مجوز صادر می شود؟ وی افزود: موسسه شما از ریشه با خلاف ثبت شده است. مؤسسات البرز ایرانیان فعالیتی نداشته و تعاونی روستایی بوده است و شما تصویری نشان دادهاید که گویا بانک مرکزی مجوز داده در صورتی که شما باید مشخص کنید چه میزان فعالیت کردهاید؟آقامیری افزود: شما با این تسهیلات اقدام به پول شویی کردهاید تا منبع پول تان مشخص نشود.
ماجرای قتل یکی از مدیران البرز ایرانیان از زبان همسرش
در ادامه خانم مهرنیا همسر حامد کرمی کارمند یکی از شعب البرز ایرانیان به عنوان شاهد در جایگاه حضور یافت و به بیان جزئیات دیگری از فعالیت های موسسه و قتل همسرش توسط سپرده گذاران شعبه کرج پرداخت.مهرنیا با بیان این که خودش پنج سال و همسرش چهار سال در موسسات متعلق به آقای آزاد (متهم ردیف اول )کار کرده اند اظهار کرد: سال 95 من به سرپرستی کرج منتقل شدم و حامد هم رئیس شعبه شد. پس از ماجرای شلوغی یکی از شعبه ها، متوجه شدیم امیرحسین آزاد دستگیر شده است. در همان مقطع در سرپرستی جلسه ای برگزار شد. من در آن جلسه خیلی تند صحبت کردم و گفتم چرا فحشهایی که امیرحسین آزاد باید بشنود ما میشنویم؟ چرا من باید دست و دلم در شعبه بلرزد؟ زیرا پس از آن که مؤسسه ما به عنوان مؤسسه غیرمجاز اعلام شد دیگر حتی نیروی انتظامی هم مداخله نمیکرد.وی با ابراز این که امیرحسین آزاد را در جلسات حضرت آزاد مینامیدند، گفت: پس از این صحبتها حامد هم پشت من درآمد و همین مسئله باعث شد حامد را در شعبههای مختلف به اصطلاح تبعید کنند، چرا که به قول آن ها با (حضرت آزاد) مخالفت کرده بود. نتیجه این شد که مردم در سرپرستی جمع شدند و خواستند تکلیفشان مشخص شود. وی در تشریح قتل همسرش گفت: به اعتراف یکی از مشتریان که کفاش بود، او به اتفاق شاگردش در روز نیمه شعبان سال۹۶ به در منزل حامد مراجعه میکند و می گوید او ما را به خانه راه داد. در حالی که من میدانم این مسئله دروغ است، حامد این قدر احمق نبود. آن ها میگویند وارد خانه شدیم، دست و پای حامد را از پشت بستیم و دور دهانش چسب زدیم. مهرنیا خطاب به قاضی گفت: آقای قاضی خانه مرتب بود و هیچ اثری از درگیری وجود نداشت، من معتقدم حامد را بیرون از منزل کشته بودند و تنها جسد را به داخل منزل انتقال دادهاند.
نقطه آغاز شراکت متهمان ردیف اول و دوم از جلسه استانداران با بهمنی
در ادامه این جلسه، قربانی متهم ردیف دوم پرونده به جایگاه احضار شد. وی در خصوص شراکت با متهم اول پرونده گفت: در سال 89 ایده این کار در شرکت لیزینگ مطرح شد و بنده در همان جا به آقای عاشوری گفتم که این کار امکانپذیر نیست، مدتی بعد عاشوری با من تماس گرفت و گفت: هنوز هم روی حرفت هستی؟ که بنده گفتم بله. برای اولین بار آقای آزاد را در دفتر آقای عاشوری دیدم و ایشان اعلام کردند «من میتوانم مجوز بگیرم، دوشنبه جلسه استانداران در وزارت کشور است و آقای بهمنی که در آن موقع رئیس کل بانک مرکزی بود در آن جا حضور دارد و مجوز را میگیرم».وی اظهار کرد: من قبول دارم به عنوان مدیر اجرایی در این مجموعه حضور داشتم، ولی زمان فسخ قرارداد من به هیچ عنوان حاضر نبودم و البته از نظر اخلاقی بعد از نوشتن قرارداد آقای آزاد قرار بود مرا به عنوان شریک بداند اما به هر دلیلی هیچ چیزی را به من تفویض نکرد. آیا وقتی چیزی دست من نیست من می توانستم در مجموعه موثر باشم؟ از عملکرد آقای محمدحسن محبیان اسناد زیادی دارم حتی مرحوم باقری درمنی از طریق ایشان آمد.قربانی درباره واریز مبلغ هشت میلیارد تومان که بنا بر اظهارات خودش، به وی منتسب شده است، گفت: این مبلغ را قبول دارم. زمان خروج من از موسسه با آقای آزاد جلسه داشتیم و قرار شد یک سری اموال به نام من شود از جمله این هشت میلیارد تومان. با این حال من از مهر 93 به بعد حضور نداشتم و خواهش می کنم بررسی شود دستور واریز این مبلغ را چه کسی صادر کرده؟ من که از شرکت خارج شده بودم. همچنین یکی از موارد تسویه حساب آپارتمان پدر آقای آزاد است یعنی او این قدر آگاه نیست و در جریان نبود؟ من هشت میلیارد تومان را قبول دارم، اما دستور واریز آن را ندادم زیرا نبودم که این کار را بکنم.
11 میلیارد تومان خرید پالادیوم در بحبوحه تجمعات سپرده گذاران
این متهم گفت: آقای آزاد در سال 95 به بنده گفتند که مشکل نقدینگی داریم، شما میتوانید به ما کمک کنید؟ که بنده آمدم یک سری از املاک را برای شرکت ولیعصر پس از کارشناسی خریداری کردم، امروز متوجه شدم کارم اشتباه بود و آن ها با طناب من به چاه رفتند. حدود 50 میلیارد تومان از تاریخ 95.10.1 بابت خرید 4 فقره ملک، پول نقد دادیم، قصد و نیتم این بود که مشکل تجمعات حل شود، تقاضا دارم آن 50 میلیارد تومان کارشناسی شود تا مشخص شود که چقدر از آن به حساب مردم رفته است، تا جایی که من اطلاع دارم، طبق اسناد هشت میلیارد تومان از آن پول به حساب رفته است و 11 میلیارد برای خرید پالادیوم هزینه شده است. در این جا این سوال مطرح است که با وجود تجمعات سپردهگذاران چه لزومی به این کار بوده است.
نماینده دادستان: چرا به رغم نامه ریاست شعب دادگستری، اصرار به نگه داشتن موسسات داشتید؟
نماینده دادستان در پاسخ به قربانی اظهار کرد: این هشت تعاونی قبل از این که جذب سپرده کنند، شما جذب سپرده میکردید. در حالی که حق جذب سپرده را نداشتید. وی گفت: در اظهارات خود گفتهاید در سال 93 از مؤسسه جدا شدید و هیچ سمتی در این مؤسسه نداشتید اما کسری اموال (8 میلیارد تومان) را به حساب شما واریز کردند و در حالی که شما هیچ فعالیت اقتصادی نداشتید و بدون آن که هیچ فعالیت سودآوری داشته باشید این مقدار پول به حساب شما واریز شده است. به نظر من شما با سود مردم سودآوری کردید.