درباره اهمیت بیمه شدن خدمات روانشناسی به مناسبت روز جهانی روانشناس
تعداد بازدید : 133
خدماتی گران و ضرورتی که مغفول مانده
پرونده
نویسنده : نرگس عزیزی | کارشناس ارشد مشاوره خانواده
هزینه خدماتی که روانشناسان و مشاوران ارائه میکنند از دید بسیاری از مردم بالاست. میتوان گفت که تا حدی حق هم با آنهاست چرا که بیمه نبودن این خدمات باعث شده تا مردم ناچار باشند تمام هزینه را از جیب خود بپردازند. در این بین برخی تصور میکنند که خدمات روانشناسی، خدماتی لوکس و غیرضروری است که حالا اگر بخشی از مردم نیز از آن محروم شوند، مشکلات چندانی به دنبال نخواهد داشت. در این پرونده و به مناسبت روز جهانی روانشناس و مشاور، ابتدا به رابطه بین مسائل روانی و ارتکاب جرم نگاهی کوتاه انداختهایم. در کنار آن، مصاحبهای با دکتر «محمد حاتمی»، رئیس نظام روانشناسی و مشاوره درباره موضوع بیمه شدن خدمات روانشناسان و مشاوران داریم. مرور تعرفههای تعیین شده توسط نظام روانشناسی و مشاوره برای سال 98 و تاریخچه بیمه شدن خدمات روانشناسان از دیگر بخشهای این پرونده است.
نامهنگاریهایی که تکرار میشوند اما هیچ فردی نمیداند که چه زمانی به نتیجه خواهند رسید
داستان بیمه نبودن خدمات روانشناسی
موضوع بیمه شدن خدمات رواندرمانی در ایران چند سالی است که در مجامع تخصصی مطرح میشود. البته هم اکنون بخش کوچکی از خدمات رواندرمانی تحت پوشش بیمه است. این موارد شامل معاینه، تشخیص و رواندرمانیهایی است که توسط «روانپزشکان» انجام میپذیرد اما این موضوع کافی نیست و بسیاری از متخصصان معتقدند چتر بیمه باید بر سر خدمات ارائه شده توسط روانشناسان و مشاوران نیز گسترش یابد. اما چرا لازم است این کار زودتر انجام شود؟
اعتراضی چندین ساله
تعداد روانپزشکان هم اکنون در ایران حدود دو هزار نفر تخمین زده میشود در حالیکه روانشناسان دارای پروانه از سازمان نظام روانشناسی (افرادی با حداقل تحصیلات کارشناسی ارشد و دارای صلاحیت برای کار بالینی)، نزدیک به پنج هزار نفر است. واقعیت این است که برای جمعیت نزدیک به هشتاد میلیونی ایران، مجموع این تعداد (هفت هزار نفر) نیز کافی نیست، چه برسد به دو هزار نفر که عملا تنها بخش کوچکی از افراد را میتوانند تحت پوشش قرار دهند. در عین حال که بسیاری از روانشناسان معتقدند اگر به واسطه کمبود اعتبارات، قرار است در قدم اول تنها بخشی از خدمات متخصصان حوزه سلامت روان تحت پوشش بیمه قرار بگیرد، باز هم روانشناسان و مشاوران، استحقاق بیشتری دارند؛ چرا که میزان آموزش تخصصی آنها در حوزه رواندرمانی و آموزش مهارتها بیش از روانپزشکان است. به هر صورت در سالهای قبل و در دوره ریاست پیشین سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، رئیس سازمان در چند نوبت نامههایی درباره این موضوع به وزیر وقت بهداشت و ریاست جمهوری نوشته بود که البته هیچکدام به نتیجه مطلوبی نرسید، حالا باید منتظر ماند و دید آیا رئیس جدید سازمان نظام روان شناسی میتواند تا سال 99 مجلس و دولت را مجاب به اختصاص بودجه برای این موضوع مهم سازد؟
آیا میدانستید سازمان نظام روانشناسی هر سال تعرفههای مشخصی را برای خدمات روانشناسی اعلام میکند؟
میزان دقیق تعرفههای سال 98 برای خدمات روانشناسی
تعرفههای خدمات روانشناسی و مشاوره از دید بسیاری بالاست. البته اگر بخواهیم واقعبین باشیم، اگر قرار به دریافت تعرفه بر مبنای آن چه سازمان نظام روانشناسی اعلام کرده است، باشد، این هزینه چندان نیز بالا نیست. در واقع مشکل زمانی آغاز میشود که برخی روانشناسان یا مشاوران به دنبال دریافت هزینه خارج از این تعرفه مصوب هستند. جدول زیر نشاندهنده تعرفههای مصوب برای سال 98 است. شایان ذکر است این تعرفه برای یک جلسه خدمات روان شناسی و مشاوره 45 دقیقه ای است. اگر در جایی روانشناس یا مشاوری درخواست دریافت مبلغی بیش از این میزان را از شما داشت، میتوانید مورد را به بخش بازرسی سازمان نظام روان شناسی با شماره 88225124- 021 داخلی 331 گزارش کنید.
2 جنایت که به احتمال زیاد بیمه بودن خدمات روانشناسی مانع وقوع شان می شد
قاتل شدن به خاطر افسردگی و خشم!
شاید مروری بر چند سانحه واقعی بتواند به ما نشان دهد که بخشی از افرادی که پشت میلههای زندان هستند اگر به موقع خدمات روانشناسی دریافت کرده بودند، الان در جایی غیر از زندان قرار داشتند.
عاقبت افسردگی شدید
نام: کتایون، سن: 25 سال، تحصیلات: کارشناس تربیتبدنی، جرم: قتل عمد، محکومیت: قصاص
ماجرا چه بود؟ پدر و مادرم همیشه در حال دعوا بودند و عاقبت از هم جدا شدند و در حالی که هر کدام به فکر زندگی خودشان بودند، ما را به حال خود رها کردند. مادربزرگم قبول کرد تا از من و برادر بزرگ ترم نگهداری کند، به شرط این که پدرم هزینههای زندگی ما را پرداخت کند. یک سال بعد پدرم ازدواج کرد. همسر دوم پدرم، از شوهر قبلی خود یک فرزند داشت و پدرم که حاضر نشده بود از بچههای خودش مواظبت کند، قبول کرد که از بچه همسرش مواظبت کند. به همین دلیل، من و برادرم از رفتارهای تبعیضآمیز پدر دلخور بودیم و باورمان نمیشد پدرمان تا این حد به همسرش و دختر او رسیدگی و به ما بیتوجهی می کند! این مسائل موجب افسردگی برادرم شد. عاقبت بر اثر افسردگی زیاد فوت کرد. مادرم هم که در طول سالها هرگز یادی از ما نکرده بود، تازه بعد از مرگ برادرم فهمید تا چه حد در حق فرزندانش کوتاهی کرده است. بعد از مرگ برادرم که تنها حامی من بود، خیلی افسرده شدم. به طور اتفاقی متوجه شدم پدرم بخشی از اموالش را به نام همسر خود کرده و حتی قرار است دختر همسرش را برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بفرستد! این بود که تصمیم گرفتم داغ آن دختر را که رقیب من شده بود، به دل مادرش بگذارم تا انتقام برادرم را گرفته باشم. البته قصد کشتن او را نداشتم، به بهانهای ماشین عمویم را قرض گرفتم و وقتی آن دختر از کلاس خیاطی خارج شد، او را زیر گرفتم. متأسفانه شدت جراحت وارد شده به حدی بود که در دم جان سپرد. حالا به ارتکاب قتل عمد متهم شدهام و خانواده مقتول تقاضای قصاص کردهاند. (به نقل از سایت پلیس آگاهی ناجا)
عاقبت بیتوجهی به آموختن مهارت کنترل خشم
جنسیت: خانم، سن:40 سال، جرم: قتل عمد
ماجرا چه بود؟ «همسرم خیلی زود عصبانی میشد و در حالت عصبانیت کنترل خودش را از دست میداد طوریکه من و دخترانم را بارها مورد ضرب و شتم قرار داده بود؛ همسرم در حال درس دادن به دختر کوچکمان که 9 سال بیشتر ندارد، بود که ناگهان عصبانی شد و بچه را مورد ضرب و شتم و فحاشی قرار داد؛ به رفتار او با بچه اعتراض کردم که همین موضوع باعث شد تا به سمت من حمله ور و با من درگیر شود و حتی با مشت ضربهای محکم به سینهام زد و من روی زمین افتادم. در این زمان همسرم روی مبل نشست؛ در حالیکه دیگر از رفتار همسرم با خود و دخترانم خسته شده بودم روسری ام را برداشتم و دور گردن همسرم انداختم؛ آن قدر فشار دادم که از نفس کشیدن افتاد. پس از آن برای آنکه موضوع را مرگ عادی نشان دهم، با دختر بزرگم (ناهید 18 ساله) جسد را به داخل اتاق خواب بردیم و روی تخت خواب قرار دادیم و فردای آن روز با اورژانس تماس گرفتم و سعی کردم مرگ همسرم را عادی نشان دهم.» (سایت عصر ایران، دی 1397)
تصور کنید اگر پیش از این، مقتول و همسرش از خدمات مشاوره وروانشناسی استفاده کرده بودند و مشکلات رفتاریشان کم شده بود، آیا امروز خانواده آنها در چنین وضعیتی قرار داشتند؟
وعده رئیس سازمان نظام روانشناسی در گفتوگو با زندگیسلام:
امیدواریم خدمات روانشناسی در سال 99 تحت پوشش بیمه قرار بگیرد
سازمان نظام روانشناسی و مشاوره مسئول اصلی سازماندهی خدمات روانشناسان و مشاوران در ایران است. صدور پروانه کار، تعیین تعرفه و رسیدگی به شکایات از جمله مسئولیتهای این سازمان است .
یکی از موضوعاتی که طی سالهای اخیر مکرر از این سازمان درخواست شده تا آن را پیگیری کند، بیمه شدن تعرفههای خدمات روانشناسان و مشاوران است. در این زمینه از رئیس سازمان نظام، دکتر حاتمی که دو ماهی است این مسئولیت را پذیرفتهاند درباره بیمه شدن تعرفهها چند سوال کردیم که در ادامه خواهید خواند.
آقای دکتر چرا تا به امروز خدمات روانشناسان و مشاوران تحت پوشش بیمه قرار نگرفته است؟
ما در چند سال گذشته تلاش زیادی کردیم که از بیمه تامین اجتماعی و خدمات درمانی بتوانیم استفاده کنیم اما تامین اجتماعی زیر بار این موضوع نمیرود چون نیاز به اعتبار اضافه دارد و خود سازمان تامین اجتماعی از عهده آن بر نمیآید. بر این مبنا لازم است دولت و مجلس به این موضوع ورود کنند. البته ما در سازمان پیگیر هستیم و کارگروهی برای این موضوع نیز تعیین شده است.
همانطور که میدانید بیمه خدمات رواندرمانی، زمانی که توسط روانپزشکان ارائه میشود، تحت پوشش قرار میگیرد اما درباره خدمات روانشناسان و مشاوران چنین نیست. سازمان چه برنامهای در این زمینه دارد؟
متاسفانه کتابچه ارزش نسبی خدمات سلامت، کار روانشناسان و مشاوران را نادیده گرفته است. تا پیش از این معاون اول رئیس جمهور یک نامه در این باره به وزیر وقت بهداشت، آقای هاشمی نوشتند که متاسفانه ایشان هیچ اقدامی نکرد. خود من هم دو نامه یکی به دفتر رئیس جمهور و یکی هم وزیر فعلی بهداشت، آقای دکتر نمکی نوشتم تا تجدیدنظری در این زمینه شود. ما امیدواریم با توجه به شناختی که از دکتر نمکی داریم و این که ایشان مقوله سلامت را چهار بعدی میدانند یعنی زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی، توجه به بخش سلامت را از یک بعدی بودن در بیاورند و بر این مبنا تعرفه روانشناسان نیز در کتابچه ارزش نسبی خدمات سلامت درج شود. در عین حال که در اولین ملاقاتمان با آقای دکتر نمکی این مسئله را مطرح خواهیم کرد.
اگر بخواهیم واقعبین باشیم با توجه به این که ابلاغهای مرتبط با سال 98 انجام شده، امسال دیگر فرصتی برای تحت پوشش قرار گرفتن خدمات روانشناسان نیست، آیا میتوانیم امیدوار باشیم که برای سال 99 این اتفاق بیفتد؟
بله، ما امیدواریم که با پیگیریهایی که دارد میشود، این مسئله اتفاق بیفتد.
و اما به عنوان سخن آخر میخواستم درباره بحث دریافت تعرفههای مصوب از سوی روانشناسان بپرسم. افراد زیادی این شکایت را دارند که برخی روانشناسان و مشاوران، بیش از تعرفههای مصوب دریافت میکنند. در مواجهه با این موضوع مردم چه باید بکنند؟
مردم میتوانند موارد خود را به بخش بازرسی سازمان گزارش دهند. البته توجه کنید که هر کسی که خدمات رواندرمانی ارائه میکند، باید پروانه نظام را داشته باشد و تصویر پروانه و فهرست تعرفههای مصوب را هم در مرکز مشاوره نصب کرده باشد. اگر چنین چیزی نباشد و فردی بدون پروانه دارد کار انجام میدهد یا اگر فردی بیش از تعرفه مصوب دریافت میکند، مردم گزارش بدهند چون ما حتما پیگیری میکنیم.
نقش مسائل روانی در بروز جرایم
خدمات روانشناسی شامل موارد متفاوتی است؛ بخشی رواندرمانی است که بیشتر مناسب افرادی است که از مسائل شدیدتر روانی در رنجاند و بخشی آموزش و آگاهیسازی است که همه افراد میتوانند از آن بهره ببرند. هر زمان افراد به واسطه مسائل مالی، ترس از خوردن انگ اجتماعی یا دسترسی نداشتن به روانشناس نتوانند از این خدمات بهره ببرند، عوارض این موضوع دامنگیر نه فقط فرد که تمام جامعه خواهد شد. در مقابل اما حتی درباره بیماران روانی، زمانی که آنها تحت درمان و نظر قرار میگیرند، در غالب اوقات میتوانند به شکلی خوب با اطرافیان خود تعامل داشته باشند. از طرفی وقتی افراد با دیدن برخی رفتارها و نشانهها در خود (به عنوان مثال از کوره در رفتن در زمان عصبانیت) میتوانند در زمان مناسب از روانشناس برای یادگیری مهارتها بهره ببرند، جلوی رفتارهای اشتباه بعدی آنها گرفته می شود. اما آیا بررسیها و آمارها نیز چنین گزارههایی را تایید می کند و نشان از تاثیر مسائل روانی در وقوع برخی جرایم دارد؟
بیماران روانی خطرناک نیستند اما ...
زمانی که بحث نقش بیماریهای روانی در ارتکاب جرایم میشود، بخشی از افراد تصور میکنند که این مسئله بدان معناست که همه بیماران روانی خطرناک هستند و به نوعی قاتل محسوب میشوند. در حالیکه در واقعیت غالب بیماران روانی در طول عمر خود هیچگاه مرتکب جرم نمی شوند و آزاری ندارند. به عنوان مثال در یک مطالعه در سوئد که زیر نظر محققان دانشگاه آکسفورد انجام شد، مشخص شد افراد افسرده تا سه برابر افراد عادی ممکن است مرتکب جرایم خشن شوند اما در عین حال در همین مطالعه مشخص شد که حدود 97 درصدافراد افسرده هیچ وقت مرتکب جرایم خشن نشدهاند.
نتیجه غفلت از آموزشهای روانشناختی
در بسیاری از این موارد زمانی که کارشناسان به بررسی علل و عوامل نزاعها میپردازند، به نداشتن توانایی افراد در کنترل خشم اشاره دارند؛ این که افراد در کشور ما در این زمینه آموزشی ندیده اند و نمیدانند در زمان عصبانیت چه طور خشم خود را مدیریت کنند.