آثار شما
تعداد بازدید : 21
جمعه
نویسنده : آیدا پاکزاد| ۱۶ ساله
باز آدینه گذشت و دلمان تاب نداشت
شهر بیحوصله بود و غزلی ناب نداشت
ماه و خورشید و زمین دست به دامان خدا
لیک عالم ز غمت ثانیهای خواب نداشت
ذکر هر روز و شب منتظرانی مهدی
میچکد خون ز دل و دیده من آب نداشت
غم هجرت سبب ظلمت این شهر شده
بی تو این شهر دگر پرتوی مهتاب نداشت
عالمی این همه حیران و دل آشفته تو
از برای فرج عدهای اصحاب نداشت؟
محمد بهبودینیا | دوست گرامی سلام! شعر زیبای شما را خواندم و لذت بردم. اولین نکتهای که بعد از خواندن اش به ذهنم رسید، تسلط شما بر وزن و قافیه بود. شما با توجه به سن و سالتان آشنایی خوبی با وزن و قافیه دارید که قابل تحسین است و میتوان این تسلط را در سرودن شعر به فال نیک گرفت. اما چند نکته در شعر شما وجود دارد که باید برای پیشرفت شعرتان بیشتر به آنها توجه داشتهباشید. اول اینکه در شعر شاعران امروز دیگر از کلماتی مانند «لیک»، «ز» «از برای »«هجر» و «دگر» استفاده نمیشود همانطور که در صحبتهای روزانه از این کلمات استفاده نمیکنیم. نکته دوم این است که استفاده از آرایههای ادبی مثل تشبیه، استعاره و دیگر صنایع ادبی در شعر شما چندان به چشم نمیخورد و باید در این زمینه توجه بیشتری داشتهباشید تا اثر شما از یک شعر معمولی به شعری دلنشینتر تبدیل شود. سومین نکته درباره شعر این است که در مصرع آخر «از برای فرج عدهای اصحاب نداشت؟» افزون بر گنگ بودن مفهوم، شاهد نوعی ناهماهنگی در وزن هستیم. خانم آیدا پاکزاد! بیشک شما دارای ذوق و قریحه خوبی در زمینه سرودن شعر هستید و ما امیدواریم در سالهای آینده شعرهای بیشتری از شما بخوانیم. منتظر آثار دیگر شما هستیم. شاعر باشید و ماندگار.
شما هم میتوانید آثارتان شامل داستان، شعر، عکس و... را به شمارههای بالای صفحه بفرستید تا با کمک کارشناسهای صفحه، نقد و بررسیشان کنیم.