تاریخ انقلاب
تعداد بازدید : 54
یک خاکریز فرهنگی به نام «جمعیت پیروان قرآن»
در مبارزه با رژیمهای دیکتاتور، دستنشانده و استعماری در تاریخ ایران، گاه نقش سازمانهایی که به نوعی با نهاد تعلیم و تربیت مرتبط بودهاند، نادیده گرفته میشود؛ حال آنکه در برخی موارد، اثرگذاری این سازمانها و خروجی راهبردهای آن ها، بسیار بیشتر از تأثیر یک حزب سیاسی بوده است؛ به گزارش مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، یکی از مراکز یا به عبارت دیگر مدارسی که منبعث از فرهنگ دینی بود و در دهه 1320 در تاریخ ایران به ایفای نقش پرداخت، «جامعه تعلیمات اسلامی» بود. جامعه تعلیمات اسلامی، محصول یک ایده در سالهای بعد از شهریور 1320 بود ؛ اهمیت تأسیس این مدرسه دینی، با توجه به شرایط خاص اشغال ایران توسط متفقین، دوچندان میشود.
عباسعلی قرائتی سبزواری، معروف به حاج شیخ عباسعلی اسلامی، بنیانگذار این مدرسه، اصالتاً اهل سبزوار بود. وی که دوران تحصیلات علوم دینی را در عتبات گذراند، در دوران پس از شهریور 1320، بار دیگر به ایران مراجعت کرد و ابتدا «جمعیت پیروان قرآن» را تشکیل داد که خود مقدمهای برای شکلگیری جامعه تعلیمات اسلامی بود. حضور در کشورهایی مانند عراق، هندوستان و حتی برمه، سبب شد تا حاج اسلامی، پیش از مراجعت به ایران، تصویری دقیق از نقش استعمار در عقبماندگی کشورها داشته باشد. وی در بازگشت به ایران، دست بر حلقه مفقودهای نهاده بود که دقیقاً میتوانست مقابل نظام زیادهخواه داخلی و استعمار بیرونی بایستد: «نظام آموزشی».شکلگیری یک مرکز تعلیمات اسلامی و مدرسه دینی در گسترهای وسیع، نیازمند حمایت مالی بود و همچون دیگر رخدادهای مشابه در تاریخ معاصر ایران، این بار نیز بازاریان متمول در کنار یک روحانی قرار گرفتند و زمینه شکلگیری مدارس عباسعلی اسلامی را فراهم کردند. هسته و مرکز نخستین جامعه تعلیمات اسلامی تهران بود، اما مدارس متعددی با الگوبرداری از نمونه تهران، در دیگر شهرهای ایران نیز شکل گرفت و همین مسئله، جامعه تعلیمات اسلامی را به بزرگترین مدرسه غیردولتی، با رویکرد آموزش مذهبی در دوره پهلوی دوم تبدیل کرد. نخستین مدرسه پسرانه جامعه تعلیمات اسلامی، در سال ۱۳۲۲ فعالیت خود را آغاز کرد؛ هرچند تاریخ تأسیس رسمی این مدارس را سال ۱۳۲۸ ذکر میکنند.تعلیم و تربیت اطفال و دیگر افراد بهوسیله تأسیس کودکستانها و دبستانها و دبیرستانها، تبلیغ به وسیله تشکیل مجالس وعظ، تهیه و چاپ کتابها و رسایل و نشریات دینی و تأسیس پرورشگاهها برای یتیمان و بیمارستانها برای درمان عمومی و انجام دیگر امور خیریه، به شیوه نوین و با رعایت موازین شرعی، مهمترین کارکردهایی بود که برای جامعه تعلیمات اسلامی تعریف شده بود. در سالهای بعد، ساواک همواره به فعالیت محصلان و دانش آموختگان جامعه تعلیمات اسلامی حساسیت نشان میداد و بسیاری از آن ها را تحت کنترل اطلاعاتی و امنیتی خود داشت.
تقابل با رویکرد آموزشی رژیم پهلوی
مهمترین نکتهای که باید درباره جامعه تعلیمات اسلامی ذکر شود، این است که این مدرسه، به شکل مردمی و خصوصی اداره میشد و با رویکرد آموزشی و تربیتی مدارس دولتی که زیر نظر نظام آموزشی رژیم پهلوی قرار داشت، متفاوت بود و همین موضوع، بعضاً مشکلاتی را برای مدرسه ایجاد میکرد. رویکرد مذهبی و آموزش دینی جامعه تعلیمات اسلامی، آموزش سکولار پهلوی دوم را آماج حمله غیرمستقیم خود قرار داده بود و این مسئلهای بود که هیچ گاه از چشم ناظران امنیتی رژیم پنهان نمیماند و به صورت محسوس و نامحسوس، فعالیتهای این مدرسه همواره زیرنظر قرار داشت. جامعه تعلیمات اسلامی بسیاری از شعائر و آیینهای رایج در مدارس دولتی را اجرا نمیکرد و همین مسئله حساسیت رژیم را به این مدارس دوچندان کرده بود؛ برای مثال، آنچنان که عباسعلی اسلامی بیان میکند «در این مدارس به جای سرود صبحگاهی، مراسم دعا به امام زمان(عج) برگزار میشد؛ اما رژیم به آن ها دستور میدهد که باید تابع وزارت فرهنگ بوده و طبق دستور آن وزارتخانه رفتار کنند؛ حتی برنامه فقه را نیز حذف و مانع از انجام مراسم دعا به امام زمان گردیدند.» تقابل رویکرد مذهبی با رویکرد سکولار رژیم پهلوی در مقوله آموزش، در نهایت سبب شد رژیم با تصویب قانون اجبار در آموزش رایگان، به نوعی در مقابل فعالیت این دست مدارس صفبندی کند.