یادداشت تاریخی
تعداد بازدید : 58
تاریخ ایران را پاس بداریم
رودسری – یکی از عادتهای مذموم تاریخ خواندن، تمرکز بر یک مقطع تاریخی و دیدن آن به مثابه کل یک مجموعه است؛ به دیگر سخن، آلوده کردن مطالعات تاریخی به مغالطه «کُنه و وجه». البته طبیعی است که یک ملت بخواهد تنها صفحات درخشان تاریخ خود را ببیند؛ این امر هم برای تقویت حس وطندوستی مفید است و هم غرور و وحدت ملی را تقویت میکند ولی ما ایرانیها، عادت کردهایم حتی در بررسی صفحات درخشان تاریخ خودمان هم، تبعیضآمیز عمل کنیم. فیالمثل برخی تلاش میکنند وقتی قرار است از تاریخ ایران صحبت کنند، تنها پای هخامنشیان را وسط بکشند و به واسطه شهرت کوروش، درست و نادرست را به هم ببافند و چیزی خلق کنند مانند نمونههای متعددی که این روزها در شبکههای اجتماعی به وفور میبینید. اما تاریخ ایران وجوه دیگری غیر از دوره هخامنشی هم دارد که مستند است و شایسته افتخار؛ صرف نظر از تاریخ ایران دوره اسلامی که باید آن را طلاییترین دوران تمدن ایرانی دانست، ما در این مرز و بوم، پیش از ورود آریاییها هم، تمدنهای شایسته توجه و افتخار کم نداشتهایم. از ایلامیها بگیر تا تمدن جیرفت و شهر سوخته که هر کدام قدمتی هفت تا 10 هزار ساله دارد و میراث آن، پهلو به پهلوی تمدنهای بزرگ باستانی در هند، چین و مصر میزند. جای بسی تأسف است که فرزندان این مرز و بوم، از میراث تاریخی سرزمین شان، تنها تخت جمشید و در اوج توجه، پاسارگاد را میشناسند و سراغی از شهر سوخته، زیگورات چغازنبیل و کوه خواجه نمیگیرند. اگر قرار است تاریخ ابزار و وسیلهای باشد برای تقویت وحدت و غرور ملی، باید آن را به صورت یک مجموعه دید؛ نه اینکه بنشینیم و با سلیقه شخصی، مقطعی را انتخاب کنیم؛ آن وقت بیهوده و غیرمستند پر و بالش دهیم تا وسعتی به عمق تاریخ چند هزارساله ایران پیدا کند. بیایید تاریخ ایران را پاس بداریم.