گروه اجتماعی- کسانی که حقوق دیگران را رعایت نکنند، به تذکرات دیگران بی توجه باشند و در برابر قانون هم تواضع به خرج ندهند،هر کاری هم بکنند صفت خوبی به آن ها نمی دهند و ذهنیتها نسبت به آنها اصلاح نمی شود،ضمن این که بالاخره یک جایی دست بالاتری هم پیدا می شود که روی دست آن ها بزند و در نهایت خدا که هست و خودش می بیند که هریک از ما در برابر حق الناس چه می کنیم.این مقدمه را نوشتم که به ماجرای عجیب اپراتورها در 40 روز گذشته اشاره کنم. دو اپراتور مطرح کشور 13 تیرماه در اقدامی هماهنگ قیمت بسته های پر مخاطب اینترنت همراه را هم محدود و هم تا حدود 100درصد گران کردند. پس از آن وزارت ارتباطات شامل شخص وزیر و معاون وی در انتقادهایی جدی به این افزایش قیمت غیرقانونی واکنش نشان دادند و خط ونشان کشیدند که اپراتورها باید قیمت ها را به شکل قبل برگردانند حتی ربیعی سخنگوی دولت هم به این گران فروشان اینترنت هشدار و تذکر داد که باید قیمت ها را به قبل و پول مردم را هم بازگردانند اما نشد که نشد.
ماجرای ضرب الاجل 48 ساعته
پس از مهلت های 24 ساعته و 10 روزه در همان دو سه هفته ابتدای ماجرا از سوی وزارت ارتباطات و سازمان تنظیم مقررات برای بازگرداندن قیمت ها، اما اپراتورها همچنان با سینه سپر در مقابل این تذکرها ایستادند و حاضر نشدند قیمت ها را به قبل بازگردانند و پول مردم را پس دهند. همان روزهای نخست وزارت ارتباطات از جریمه دو میلیاردی اپراتورها سخن گفت اما کاربران از این جریمه انتقاد کردند چون این جریمه را قطره ای در برابر درآمد هنگفت اپراتورها از این گران فروشی می دانستند. سرانجام این کش و قوس تا 21 مرداد ادامه یافت و دولت در ضرب الاجلی 48 ساعته به اپراتورها دستورداد که قیمت بسته ها را به حالت قبل برگردانند وگرنه طبق گفته وزیر، برای هر روز تخلف دو اپراتور 12 و 17 میلیارد تومان جریمه خواهند شد.
تمکین شد یا نه؟
با پایان این مهلت 48 ساعته، اما ظاهرا قیمت بسته ها در اپلیکیشن اپراتور ایرانسل تغییر نکرده است و به شیوه عرضه محدود بسته ها و گران شده به فروش می رسد. اما سایت این دو اپراتور طبق برخی گزارش ها با تغییراتی همراه شده است. تجارت نیوز در این خصوص نوشت: «بعد از ضرب الاجل دولت به این دو اپراتور، آن ها بستههای پرطرفدار را در ویترین خود ارائه ندادند، بلکه آن ها را در سایت خود قرار دادهاند. آن هم در قسمتی که دسترسی کاربران به آن ها چندان راحت نیست. یعنی کاربران برای خرید این بستهها باید وارد سایت شوند و در آن جا به دنبال بسته اینترنت بگردند. هر چند برخی در فضای مجازی نوشتهاند که اگر بتوانند محل فروش بستههای اینترنتی در سایت را پیدا کنند، با مشکلات دیگری مواجهاند. اول این که در خرید بسته مدنظر خود از سایت با مشکل مواجه شدهاند یا از کندی سایت همراه اول گلایه دارند... بسیاری معتقدند هدف دو اپراتور بزرگ کشور از این شیوه ارائه بسته اینترنت در سایت و نبود اطلاعرسانی مناسب درباره آن این است که از زیر بار فشار دولت و سازمان تعزیرات شانه خالی کنند نه آن که بسته مناسب به مخاطب بدهند.»به هر روی به دلیل نبود اطلاع رسانی توسط اپراتورها و اظهارنظر مشخص از سوی مسئولان وزارت ارتباطات در سه روز گذشته و پس از پایان مهلت ضرب الاجل 48 ساعته همچنان ماجرای گران فروشی اپراتورها در ابهام ماند . اگرچه وزیر ارتباطات در روزهای اخیر از احراز تخلف 600میلیاردی دو اپراتور در این مدت پرده برداشت اما باید بپذیریم که این اتفاقات همچنان از جیب مردم می رباید و از بازگشت مبالغ اضافه نیز خبری نیست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جمعهشب تیم فوتبال بارسلونا در دیداری تاریخی و عجیب از مسابقات جام باشگاههای اروپا با نتیجه 8 بر 2 مغلوب تیم بایرن مونیخ شد و سنگین ترین شکست تیم بارسلونا رقم خورد. همین موضوع باعث شوخیها و کلکلهای زیادی در فضای مجازی شد. کاربری نوشت: «صبح بعد از بازی اومدم خلاصه بازی بارسا و بایرن مونیخ رو ببینم خود خلاصهاش یه ربع طول کشید بس که گل زدن!» کاربر دیگری هم ضمن شوخی کردن با عملکرد بد مسی به کنایه نوشت: «چرا مسی رو بازی ندادن؟ این خیلی اشتباه بزرگی بود!» کاربر دیگری هم نوشت: «تنها بازی بود که مسی و رضا پرستش (بدل مسی) هیچ فرق خاصی با هم نداشتن». کاربر دیگری هم نوشت: «گل خوردن بارسا مثل قیمت دلار شده بود. هی باید میپرسیدیم بازی چند چند شد؟ الان یا الان؟» کاربری هم نوشت: «قبول نیست بهنظرم دسته خرابه رو داده بودن بارسا». کاربری هم نوشت: «من شنیدم حتی بارسلونا یه گل همتو رختکن خورده از بایرن!» کاربر دیگری هم این موضوع را با یک کنایه سیاسی نوشت: «حال مسی رو فقط ترامپ درک می کنه و مسئولین جمهوری دومینیکن!» البته در این میان بودند کاربرانی هم که طرفدار بارسا بودند و فکر می کنند این شکست باید اتفاق می افتاد تا این تیم از غروری که به خاطر نام برخی از بازیکن هایش دچار آن شده خارج شود. آن ها بر این باورند که این شکست شاید مقدمه ای برای پیروزی های بعد از این برای بارسلونا باشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دوشنبه شب هفته گذشته رقابتهای جام حذفی با دیدار حساس استقلال-سپاهان از سر گرفته شد و آبیهای تهرانی توانستند با برد 2-صفر به جمع 3 تیم دیگر مرحله نیمهنهایی اضافه شوند اما این بازی یک نقطه اشتراک بزرگ با دیگر بازیهای فوتبال کشورمان در فصل جاری داشت و آن هم اشتباه داوری بود. اولین و بزرگترین اشتباه موعود بنیادیفر در بازی حساس استقلال-سپاهان در وقتهای تلفشده نیمه اول بود؛ جایی که مهدی قایدی با شبیهسازی موجب فریب داور شد و داور اعلام پنالتی کرد. اشتباعات داوری در حالی از لیگ برتر به جام حذفی سرایت کرده که این روزها سوتهای اشتباه و جنجالی داوران صدای همه تیمها را درآورده و بیانیههای زیادی را از سوی باشگاههای ایرانی به دنبال داشته است. بازی تیمهای ذوبآهن و ماشینسازی را به خاطر دارید؟ همان دیداری که با اشتباهات پرشمار محمدحسین ترابیان و کمکهایش ۲ گل ذوبیها مورد قبول واقع نشد و باخت این تیم را به همراه داشت. اشتباهات داوری در آن مسابقه آنقدر مشهود بود که در اقدامی غیرمنتظره از سوی فدراسیون، جلسه فوری برای بررسی این داوری صورت گرفت! به نظر میرسد با توجه به اتفاقاتی که در بحث داوری در طول این فصل رخ داده باید به هر نحوی شده در فصل جدید فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ استفاده از کمکداور ویدیویی VAR را در اولویت کاری خود قرار دهند تا دیگر هیچ باشگاهی معترض نباشد. استفاده از این فنآوری موجب میشود اشتباهات داوری به حداقل برسد. مسلما اگر فدراسیون فوتبال به جای انتشار بیانیه و جلسهها مانند آنچه پس از دیدار ذوبآهن و ماشینسازی رخ داد، برای تجهیز ورزشگاهها به VAR تلاش میکرد، اکنون فشار زیادی روی دوش داوران نبود و آنها میتوانستند در حداقل موقعیت اشتباههای مشهود خود را تصحیح کنند. این موقعیتی است که از داوران فوتبال ایران گرفته شده و اکنون آنها سیبل انتقادها شدهاند. مروری بر اشتباهات داوری در فصل جاری رقابتهای فوتبال کشورمان نشان میدهد که اضافه شدن کمکداور ویدیویی به معادلات فوتبال ایران از نان شب هم واجبتر است! در ادامه نگاهی خواهیم داشت به اشتباهات تاثیرگذار داوران در فصلی که هنوز به اتمام نرسیده است.
1-استقلالیها هفته سوم در بازی با نفت مسجدسلیمان به تساوی یک-یک رسیدند اما بعد مشخص شد یک پنالتی برایشان گرفته نشده و فرشید اسماعیلی نیز به اشتباه اخراج شده است.
2-استقلال، پارسجنوبی را با نتیجه 2-صفر شکست داد؛ بعد از بازی مشخص شد گل پارسجنوبی سالم بوده و یک پنالتی نیز به سود حریف گرفته نشده است.
3-یکی از جنجالیترین تصمیمات داوری در هفتههای نخست باز هم مربوط به یکی از بازیهای استقلال بود. آبیها مقابل سپاهان به تساوی 2-2 رسیدند؛ بعد از بازی مشخص شد یک پنالتی مسلم به سود استقلال گرفته نشده است.
4-دیدار استقلال و پیکان با تساوی 2-2 به پایان رسید؛ بعد از بازی مشخص شد ضربه ایستگاهی منجر به گل دوم پیکان به دلیل حضور یکی از بازیکنان این تیم در دیواره دفاعی آبیها باید مردود اعلام میشده.
5-نساجی جلوی نفت آبادان به تساوی بدون گل رسید که بعد مشخص شد پنالتی حریف گرفته نشده است.
6-نساجی در کمال خوششانسی با شهرخودرو به تساوی صفر-صفر رسید و مشخص شد یک پنالتی برای حریف گرفته نشده است.
7- نفتیهای مسجدسلیمان در اواسط نیمفصل اول در حالی مقابل فولاد به تساوی بدون گل رسیدند که 2 گل سالم آنها به اشتباه مردود شد.
8-در بازی نفت مسجدسلیمان و ذوبآهن نتیجه بدون گل حاصل شد اما داور پنالتی ذوبیها را نگرفت.
9-در بازی با نفت آبادان که با شکست یک-صفر گلگهر همراه بود، یک پنالتی برای تیم سیرجانی گرفته نشد.
10-پرسپولیسیها مقابل شهرخودرو با یک گل مغلوب شدند. گل شهرخودرو را فرشاد فرجی زد که از دید کارشناسان باید خیلی قبلتر از گل اخراج میشد. اگر او اخراج شده بود، طبیعتا نمیتوانست گل بزند.
11-در بازی حساس پرسپولیس و فولاد در دور رفت که با برتری یک-صفر سرخهای پایتخت به پایان رسید، پنالتی فولادیها گرفته نشد.
12-بازی شاهین و پیکان یک-یک مساوی شد؛ به گواه کارشناسان یک پنالتی برای شاهین گرفته نشده و کرنر منجر به گل پیکان هم به اشتباه اعلام شده بود.
13- در بازی مقابل نساجی یک پنالتی واضح برای شهرخودرو گرفته نشد.
14-در نیمفصل اول، دیدار نفت و ذوبآهن با تساوی یک-یک به پایان رسید؛ بعدا مشخص شد داور پنالتی ذوبآهن را نگرفته است.
15-در جریان تساوی بدون گل با نساجی گل سالم تیم صنعتنفت مردود اعلام شد.
16-در بازی سپاهان و شاهین، لوکا گادریانی، بازیکن گرجستانی شاهین در دقیقه 17 با تکلی که روی پای محمدرضا حسینی رفت با اخراج مستقیم داور مواجه شد تا تیمش خیلی راحت مقابل طلاییپوشان تسلیم شود و در پایان با 5 گل شکست بخورد. کارشناسان معتقدند کارت زرد برای این خطا کافی بود.
17-در بازی گلگهر و سایپا یکی از گلهای میزبان با اشتباه داور مردود اعلام شد.
18-یکی از جنجالیترین تصمیمات داوری به بازی حساس استقلال و فولاد برمیگردد. در این بازی علی کریمی در حالی از داور کارت قرمز گرفت که کارشناسان خطای او را مستحق اخراج نمیدانستند.
19-در هفته هجدهم در بازی پرسپولیس و نفت در دقیقه 32 داور در حالی در پشت محوطه جریمه نفت آبادان خطای قریشی روی علیپور را گرفت که به استناد صحنههای تلویزیونی خطایی نبود و به نظر تصمیم داور درست نبود و درنهایت گل پرسپولیس به ثمر رسید.
20-در بازی استقلال و ذوبآهن در هفته بیستم در دقیقه ۲۹ گل استقلال در شرایطی به ثمر رسید که دانشگر در آفساید بود و این گل میبایست مردود اعلام میشد.
21-در بازی گلگهر و استقلال در دقایق پایانی بازی داور خطای مدافع گلگهر روی علی کریمی را نگرفت تا آبیها از یک پنالتی محروم شوند.
22-در بازی پرسپولیس-شهرخودرو پنالتی روی ترابی درست نبود و بازیکن شهرخودرو به درستی توپ را زد و داور در این صحنه مرتکب خطای دید شد.
23-در بازی گلگهر و شهرخودرو شاهد یکی از عجیبترین اشتباهات داوری بودیم؛ جایی که داور و کمکداور با یک همکاری جالب پرتاب اوت بازیکنان شهرخودرو را آفساید اعلام کردند!
24-در بازی نساجی و فولاد پنالتی واضح روی محمد قاسمینژاد در پایان نیمه نخست اعلام نشد و پنالتی گرفتهشده برای نساجی هم اشتباه بود.
25-در بازی پیکان و گلگهر گل سالم تیم گلگهر مردود اعلام شد آن هم در شرایطی که بازی هنوز یک-صفر به سود پیکان بود؛ البته در لحظات پایانی بازی، باید از سوی داور، دروازهبان تیم گلگهر نیز به دلیل انجام خطای هند اخراج میشد که این اتفاق هم از سوی بنیادیفر رخ نداد و بشاگردی در ترکیب تیم جلالی باقی ماند.
26-در بازی ذوبآهن و ماشینسازی شاهد یکی از عجیبترین و بدترین قضاوتهای تاریخ فوتبال کشورمان بودیم. در این بازی داور و کمکداور 2 گل سالم ذوبیها را مردود اعلام کردند.
27-باز هم ذوبآهن و باز هم اشتباه داوری و این بار مقابل نفت مسجدسلیمان. تیم فوتبال ذوبآهن در شرایطی با یک گل از میهمان خود عقب افتاد که گل مسجدسلیمانیها در موقعیت آفساید به ثمر رسید.
28-در هفته بیستوهفتم و در بازی حساس استقلال و سپاهان در دقیقه 50 دیاباته در کورس با شایان مصلح با انداختن پا و بر هم زدن تعادل مصلح روی او خطا کرد اما داور که از صحنه دور بود و زاویه دید خوبی هم نداشت، دچار اشتباه شد. او در این صحنه خطای بازیکن سپاهان را گرفت و اعلام پنالتی کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شاخص کل بورس تهران هفته پایانی مرداد را با ریزش 72 هزار واحدی پشت سر گذاشت تا بیشترین افت مقداری این شاخص تاکنون ثبت شود. بازار که از نیمه هفته گذشته درگیر فشار فروش سنگین شده است، همچنان درگیر فشار فروش هیجانی است و برای عبور از این شرایط نیاز به اصلاح کافی تا اشباع فروش و ایجاد بهانه های صعودی جدید است.
به گزارش خراسان، در بازار دیروز تنها حدود 10 درصد از نمادهای فعال بازار (حدود 38 نماد از 314 نماد فعال) مثبت بودند و دیگر نمادها با عقبگرد به کار خود پایان دادند. در این میان حدود 240 نماد با حداکثر مقدار منفی یعنی صف فروش همراه شدند که نشان از غلبه شدید فشار فروش در همه بازار دارد. غلبه جو منفی باعث شده است حتی برخی تک نمادهای خوب بازار که روزهای قبل صف خرید بودند نیز در اثر جو عمومی منفی صف فروش شوند.
چرا بازار بورس می ریزد؟
برخی از کارشناسان معتقدند ریزش فعلی بازار، بعد از یک دوره رشد سریع در خرداد و تیر، همچنان طبیعی است. بازار نیاز به اصلاح و استراحت دارد و این ریزش های سنگین، دوره اصلاح و استراحت را کوتاه تر می کند. البته بهانه های لازم برای این ریزش هم از هفته قبل ایجاد شده است. تایید و تکذیب عرضه صندوق دارادوم جرقه اولیه بود. با وجود این که عرضه یا عدم عرضه این صندوق تاثیری واقعی بر بازار ندارد اما همین موضوع از ابتدای سال اثر مثبت داشته و هفته قبل در فضایی هیجانی اثری منفی گذاشته است. در واقع بازار نیاز به اصلاح دارد و موضوع دارادوم صرفا یک بهانه بوده است. چنان چه دیدیم بعد از تایید عرضه دارا دوم پالایشی نیز در روز چهارشنبه بازار ریزشی شد و اکنون با وجود فضای عمومی مثبت بعد از شکست آمریکا در تمدید تحریم تسلیحاتی، باز هم بازار ریزشی است.
مشکلات عجیب کارگزاری ها
کارگزاری ها که در چند ماه اخیر با رشد حجم معاملات و تعداد مشتریان، درآمدهای هنگفتی کسب کرده اند، هر روز به جای تسهیل معاملات، یک مشکل جدید و عجیب برای مشتریان ایجاد می کنند. در ادامه این معضلات اساسی کارگزاری ها، دیروز کارگزاری مفید، موجودی نقدی مشتریان خود را منفی نشان می داد! موضوعی که باعث شد تعداد زیادی از بازیگران بازار به یک باره قدرت خرید خود را نه تنها صفر بلکه منفی ببینند! برخی معتقدند که از دست رفتن سریع روند افزایشی اوایل معاملات دیروز و تشکیل صف های فروش ناشی از این اختلالات نیز بوده است. موضوعی که دوباره پیکان انتقادات را به سمت کارگزاری ها و زیرساخت های ضعیف آن ها نشانه برد. سلاح ورزی عضو شورای عالی بورس در این خصوص گفت: «بخشی از اختلالات امروز معاملات بورس ناشی از ضعف زیرساخت های نرم افزاری برخی کارگزاران بوده است.»
تکرار تاریخ؟
با همه این ها باز هم نباید از یاد برد که بورس درگیر هیجان شدید است و با منفی شدن هیجان و شروع روند افت شدید از هفته قبل، اکنون هر بهانه ای فروشندگان را به صف می کند. البته این اتفاق عجیب هم نیست و در نیمه دوم اردیبهشت امسال هم بعد از دوره صعودی شدید قبلی تجربه شده بود. نهایتا در اوایل خردادماه و با اعلام عدم نیاز به نقدینگی برای پیش خرید خودروی طرح ویژه، بازار صعودی شد. اتفاقا روند صعودی زمانی که بسیاری فکرش را نمی کنند آغاز می شود و آن زمانی است که اکثر فروشندگان هیجانی و کوتاه مدت از بازار خارج می شوند . اگرچه برخی معتقدند در روزهای اخیر نشانه هایی از کاهش شدید ورود پول به بازار هم مشاهده شده و در کنار آن کشیده شدن ترمز رشد در بازارهای ارز و مسکن هم بر بورس اثر منفی گذاشته است. با این حال تاکنون بازار سرمایه نشانه ای از ورود به دوره ریزش پایدار و مداوم نشان نداده است و آن چه ملاحظه می شود فعلا در قالب اصلاح طبیعی بازار قابل تفسیر است. وقتی رفتارهای هیجانی کم شود، بازار برای بازگشت به رشد نیاز به بهانه دارد. باید دید آن بهانه کی ایجاد می شود؟!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یار دیرین انقلاب بود، در درس از محضر استادان بزرگی چون امام خمینی (ره) و آیت ا... «شاهرودی» بهره برد. تدریس، قضاوت و برنامه های متعدد در دوران عمرش را به نحو احسن انجام داد. چهره ای بسیار مردمی در شهر بیرجند بود و پای ثابت نمازهای جماعت مسجد الرسول بازار به حساب می آمد و تا پیش از بیماری هم، فضیلتش را از دست نمیداد و سرانجام جمعه گذشته بیماری کرونا او را از پا در آورد و روحانی مهربان شهر، آسمانی شد.عصر روز گذشته مراسم تشییع آیت ا... ربانی در حالی در فضای باز آرامستان بیرجند برگزار شد که حجت الاسلام والمسلمین «عبادی » بر پیکر این روحانی جلیل القدر نماز خواند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اهمیت خبر شکست تاریخی آمریکا در شورای امنیت که در تاریخ 75 ساله سازمان ملل کم نظیر است، باعث شد تا برخی وجوه این اتفاق کمتر دیده شود. از جمله:
1- شکست آمریکا در شورای امنیت فقط شکست در تعداد آرا نبود. پیش از این که قطعنامه را خود آمریکا رسما به شورای امنیت ارائه کند، مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا شخصا در تماس با مقامات تونس و استونی که جزو کشورهای نزدیک به آمریکا هستند، خواسته بود تا آن ها این قطعنامه را طرح کنند. اما این دو کشور درخواست آمریکا را رد کردند. این در حقیقت نخستین شکست آمریکا بود. پس از طرح در صحن شورا هم فقط جمهوری دومینیکن رای مثبت داد؛ کشوری که نیمی از یک جزیره کوچک در دریای کارائیب را در اختیار دارد! آمریکا در حقیقت با گدایی رای به دنبال آن بود که تعداد آرای موافق این قطعنامه به 9 رای برسد تا روسیه و چین آن را وتو کنند. در این صورت دیگر شکستی برای آمریکا محسوب نمی شد. اما این اتفاق نیفتاد تا دستگاه دیپلماسی آمریکا در اجماع سازی علیه ایران، شکست سنگینی بخورد. شکستی که نمادی آشکار از شکست سیاست فشار حداکثری علیه ایران است و برخی پیش بینی می کنند حتی ممکن است به برکناری پمپئو هم مانند برایان هوک و جان بولتون بینجامد.
2- درحالی که در میان 11 کشوری که به قطعنامه رای ممتنع داده اند نام انگلیس، فرانسه و آلمان یعنی سه عضو اروپایی برجام هم به چشم می خورد، اما اگر از منظر برجام و قطعنامه 2231 به آرای این سه کشور نگاه کنیم، باید گفت که رای ممتنع تروئیکای اروپا، به خصوص با توجه به بیانیه هایی که فرانسه و انگلیس دادند، نشانه خیانت چندباره آنها به قطعنامه 2231 و برجام است. چه این که انگلیس و فرانسه هردو در بیانیه اعلام رای خود، تاکید کردند که «قطعنامه پیشنهادی آمریکا نمی توانست اجماع ایجاد کند» و به همین دلیل به آن رای ممتنع داده اند. درحالی که قطعنامه پیشنهادی آمریکا آشکارا خلاف متن برجام و قطعنامه 2231 بود و آن ها به عنوان سه عضو توافق باید الزاما رای منفی می دادند نه ممتنع. با این تفسیر می توان گفت این سه کشور حتی از منظر حقوقی و سیاسی نیز به تعهداتشان در برجامِ تقریبا از بین رفته، عمل نکردند. این رفتار انگلیس و فرانسه به وضوح نشان میدهد که منشور ملل و الزام آوری قطعنامه ها، نه فقط برای آمریکا بلکه برای دیگر اعضای دایم شورای امنیت هم پایان یافته و افول نظام بین الملل بیش از پیش به منصه ظهور رسیده است.
3- در میان خبرهای مربوط به شکست آمریکا، درخواست ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه برای برگزاری نشست سران شورای امنیت با حضور ایران و آمریکا که از برجام خارج شده، اتفاقی عجیب و غیرمنتظره بود که برخی آن را در راستای تلاش برای احیای وجهه ترامپ و برخی دیگر آن را در راستای تلاش های روسیه برای کاهش تنش های بعد از شکست آمریکا در شورای امنیت و فشارهای بیشتر این کشور به ایران ارزیابی میکنند. سکوت رسمی ایران مقابل این پیشنهاد، نشان می دهد که جمهوری اسلامی در حال ارزیابی جزئیات این پیشنهاد است اما از اکنون پیداست که جمهوری اسلامی از سیاست اصولی خود مبنی بر این که تنها راه بازگشت آمریکا به جمع طرف های برجام، برداشتن همه تحریم هایی است که در اردیبهشت 97 اعمال کرده، دست برنمی دارد و حاضر نیست که پشت میز نمایش مذاکره بنشیند و دست های ترامپ را برای انتخابات پر کند.
4- اکنون با شکست قطعنامه آمریکا، طبق برجام در 27 مهر تحریم تسلیحاتی ایران به صورت خودکار لغو خواهد شد. اتفاقی که یک شکست دیپلماتیک دیگر و چه بسا مهم تر علیه آمریکا خواهد بود؛ آن هم در فاصله دو هفته تا انتخابات این کشور. بنابراین آمریکا بعد از این شکست تلاش هایش را بیش از پیش بر فعال سازی «مکانیسم ماشه» متمرکز خواهد کرد. براساس گزارش ها ظاهرا آمریکا تصمیم دارد در یک حیله حقوقی سه مرحله ای، با استفاده از ترفندهای «آییننامهای» در شورای امنیت، برای فعال سازی مکانیسم ماشه تلاش کند. هرچند تاکنون اروپایی ها تاکید کرده اند که آمریکا عضو برجام نیست و نمیتواند از مکانیسم ماشه استفاده کند. اما معلوم نیست زمانی که آمریکا وارد یک بازی پیچیده و حیله حقوقی شود، دیگر اعضای برجام مقابل این فشارها، ایستادگی کنند.به همین دلیل بدون شک آمریکا تا ۲۷ مهر که روز توقف تحریم تسلیحاتی است، بر شدت نبرد حقوقی، سیاسی و دیپلماتیک و حتی امنیتی خود با ایران خواهد افزود و بسیار حیاتی است که همه بخش های درگیر با آمریکا در کشور درک کنند که برای پیروزی نبرد ۶۲ روز آینده با آمریکا نباید حتی یک لحظه را از دست داد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هادی محمدی – سرانجام بعد از حدود یک سال پرتلاطم ، آمریکایی ها ، قطعنامه تلطیف شده شان را به صحن شورای امنیت بردند تا اگر شد حداقل با وتوی چین و روسیه قطعنامه رد شود و آن وقت بگویند جامعه جهانی موافق تمدید تحریم های ایران است و فقط چین و روسیه مخالف هستند. در حالی که ماجرا طور دیگری رقم خورد و در اتفاقی کم نظیر و شاید بی نظیر در شورای امنیت ،ایالات متحده که ترامپ با شعار اول شدن آمریکا رئیس جمهورش شده بود تنها یک رای از 14 رای اعضای دایم و غیر دایم را به دست آورد که ناظران آن را یک «افتضاح» توصیف کردند و مشاور امنیت ملی این کشور مجبور شد بگوید «ما باختیم». بی بی سی نیز این اتفاق را «شکست کامل دیپلماتیک آمریکا» نامید.دومینیکن تنها کشوری بود که در کنار آمریکا ایستاد. اگرچه رای منفی روسیه و چین قابل پیش بینی و از قبل گفته شده بود اما این که انگلیس و فرانسه و آلمان به همراه استونی و بلژیک از اتحادیه اروپا هم رای مثبت ندهند و به رای ممتنع بسنده کنند اتفاقی نادر و یک شکست بزرگ برای آمریکایی ها بود که چند سالی است یک جانبه گرایی اش صدای همه را در آورده است . حتی تونس که از اعضای اتحادیه عرب در شوراست هم مثبت رای نداد و کشورهای فقیری همچون نیجر ، سنت وینست و ویتنام به همراه آفریقای جنوبی ترجیح دادند در کنار قلدری و زورگویی آمریکایی ها نایستند.
قطعنامه 2231 وضمیمه آن به نام برجام در 27تیر 1394 با 15 رای مثبت اعضای دایم و غیردایم شورای امنیت به تصویب رسید و حالا بعد از حدود پنج سال هیچ کشوری حاضر نیست در کنار قطعنامه ای بایستد که می تواند پایه های لرزان برجام باقی مانده را فرو بریزد. حتی اروپایی ها که به نوعی بعد از جنگ جهانی دوم قسم خورده اند همیشه باید آمریکا را همراهی کنند، در اقدامی نادر عدم همراهی خود با آمریکا را – به هر نیتی که باشد – در یکی از حساس ترین بزنگاه های دیپلماتیک نشان دادند که یک دهن کجی آشکار به اتحاد دو سوی اقیانوس اطلس بود.
رای ممتنع اروپایی ها، خلاف برجام بود
البته تروئیکای اروپایی که طرف های برجام هستند باید به قطعنامه پیشنهادی آمریکا که ضد برجام و ضد قطعنامه 2231 بود رای منفی می دادند اما همین رای ممتنع نیز برای واشنگتن گران خواهد بود. ایران همواره تاکید داشته که اروپا اگرچه به بهانه خصوصی بودن بانک ها و شرکت هایش از زیر بار کاهش آثار تحریم های اقتصادی آمریکایی شانه خالی می کند اما باید در معرکه های سیاسی آمریکا علیه ایران توان خود را نشان دهد و حرفش در پایبندی به برجام را در عمل نیز اثبات کند . روز گذشته این پایبندی را به صورت نیم بند نشان داد اما اصل داستان زمانی خواهد بود که اروپا تعهدات 11ماده ای اش در تابستان 97 را عملیاتی سازد، تعهداتی که به گفته وزیر خارجه کشورمان هنوز کمتر از 10 درصد آن هم اجرایی نشده است.
در این میان مقامات کشورمان و سایر کشورهای دنیا واکنش های متفاوتی به شکست تاریخی آمریکا داشتند که در ادامه می خوانید:
دکتر روحانی رئیس جمهور: «برای اولین بار است که در طول تاریخ ،آمریکا قطعنامهای علیه ایران تهیه کرده و فقط یک رای آورده است. آن هم یک کشور کوچک! یک نصفه جزیره به اسم دومینیکن! ببینید آمریکا کارش به کجا رسیده است که جز خودش فقط یک کشور کوچک با او همراهی میکند! ... وامسال روز مباهله در تاریخ ایران در مبارزه با استکبار جهانی یک روز تاریخی ثبت شد».
آیت ا... رئیسی رئیس قوه قضاییه : «امروز قدرت و نفوذ نظام جمهوری اسلامی در منطقه دشمن را عصبانی کرده است، امروز قدرت آمریکا از همه زمانها ضعیفتر است؛ همان طور که مشاهده شد، تلاشهای این رژیم برای اعمال مجدد تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران به یک افتضاح برایش انجامید».
سید عباس موسوی سخنگوی وزارت خارجه: «در تاریخ ۷۵ ساله سازمان ملل سابقه نداشته آمریکا تا این حد منزوی باشد، به رغم همه سفرها، فشارها و دوره گردیها، آمریکا توانست فقط یک کشور کوچک را با خود همراه کند.»
رابرت اوبرایان، مشاور امنیت ملی آمریکا: «امتناع فرانسه، آلمان و بریتانیا از حمایت از رأی آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی این سازمان علیه ایران، ناامیدکننده بود اما تعجبآور نبود. ما باختیم اما هنوز تمام نشده است».
دومینیکن دقیقا کجاست؟
اولین سرزمین در قاره آمریکا که اروپاییها در آن استقرار یافتند نیمی از یک جزیره است که امروز به آن جمهوری «دومینیکن» می گویند و پایتخت آن، سنت دومینگو اولین پایتخت مستعمراتی در این قاره است. نیمه دیگر این جزیره، کشور هائیتی است. دومینیکن کشوری در دریای کارائیب، در آمریکای جنوبی است که پیش از این مستعمره اسپانیا بود. کریستف کلمب در سال ۱۴۹۲ آن را مستقیماً تحت حاکمیت اسپانیا اعلام کرد اما در 1821 این کشور استقلال پیدا کرده است. دومینیکن در سال هایی که جسد کلمب از این کشور به آن کشور منتقل می شد، حدود 140 سال میزبان جسد کاشف آمریکا بود. در دهه اخیر و به خصوص پس از زلزله مهیب و مرگبار هائیتی که با حضور نیروهای نظامی آمریکا به عنوان امدادرسان، ابعاد امنیتی و سیاسی پیدا کرد، جمهوری دومینیکن نیز که همسایه هائیتی است قرابت زیادی با آمریکا پیدا کرد تاجایی که حتی گفته می شود که فرودگاه های این جمهوری کوچک محل استقرار هواپیماهای نظامی آمریکا در اقیانوس اطلس و دریای کارائیب هستند. موضعی که البته دولت دومینیکن آن را رد می کند. با این که این کشور به دلیل دارا بودن سواحل بسیار زیبا و جذاب در کرانه های اقیانوس اطلس مقصد بسیاری از جهانگردان و گذران تعطیلات در آن بسیار گران قیمت است اما مردم این کشور که حدود 10 میلیون نفر هستند، زندگی ثروتمندانه ای ندارند و تقریبا تمام مراکز تفریحی و اقامتی و هتل ها به بازرگانان اروپایی و آمریکایی تعلق دارد. این کشور در منطقه ای قرار دارد که به بهشت پول شویی جهان یعنی پاناما نزدیک است. در سال 2016 پلیس اسپانیا از بازداشت یک تبعه اهل جمهوری دومینیکن و سرکرده یک باند بزرگ قاچاق مواد مخدر و متهم به پول شویی در این کشور خبر داد و دو سال پیش هم 14 نفر از مقام های دولتی و پارلمانی جمهوری دومینیکن به اتهام رشوه خواری بازداشت شدند.
خبر مرتبط
پیشنهاد عجیب پوتین همزمان با شکست آمریکا
در آستانه رأیگیری شورای امنیت سازمان ملل، یک اتفاق دیگر هم رخ داد که در کوران اخبار رای گیری و شکست تحقیرآمیز آمریکا در برابر ایران چندان دیده نشد. کاخ کرملین جمعه شب در بیانیهای از خواسته «ولادیمیر پوتین» برای برگزاری یک نشست آنلاین با حضور پنج عضو دایم شورای امنیت(روسیه ، چین ، آمریکا ، فرانسه و انگلیس) به همراه آلمان و ایران خبر داد. فرانسه از این پیشنهاد استقبال کرده است. نکته مهم در این میان این است که ایران همواره اعلام کرده که تنها راه حضور آمریکا در کنار سایر کشورهای باقی مانده در برجام ، اجرای دوباره برجام به ویژه رفع همه تحریم های این دو سال است و به نظر می رسد این که کشورهای مختلف از جمله روسیه بخواهند برای تلطیف فضا یا به دست آوردن دل ترامپ و جلوگیری از اقدامات تخریبی دیگر او چنین پیشنهادهایی بدهند خیلی مورد تایید تهران نخواهد بود. با این حال جمهوری اسلامی هنوز موضع رسمی به این پیشنهاد نداشته و به نظر می رسد در حال بررسی بیشتر این پیشنهاد و جزئیات آن است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رودسری – صبوریکردن، درسی است که از زینب(س) آموختهایم؛ اینکه در مصیبت و رنج، در اسارت و زندان نیز، میتوان سربلند بود و آزادگی را فریاد کرد. 26 مردادماه هر سال، یادآور خاطرهای بس شورانگیز است؛ رهایی فرزندان دلاور این مرزوبوم، از بند اسارت رژیم بعثی عراق؛ بازگشت سرافرازانه آزادگانی که آزادگی را با حضور و وجودشان، مفتخر کردند. برخی بهاشتباه بر این باورند که اسارت، برای اسیر، پایان نبرد است و آغاز زیستن در تنهایی و گمنامی؛ اما وقتی پای دفاع از عقیده و پاسداری از مرزوبوم در میان باشد، اسارت نه فقط پایان راه نیست، بلکه شروع نبردی سنگین در جبههای دیگر است؛ جبههای که جز سلاح ایمان و توکل، بر دوش رزمنده نیست؛ اینجا دیگر نمیتوان فریادهای در گلو خفته را بانگ زد؛ باید صبر کرد و حرمانها را دید؛ ستمها را به جان خرید و خم به ابرو نیاورد که دشمن، در انتظار شکستن توست؛ فرو ریختنت و پشتکردن به آنچه در مصاف علنی برایش سینه سپر کرده بودی. برای معرفی کسانی که زیر شکنجههای غیرانسانی استخبارات، صدای شکستهشدن استخوانهای خود و همرزمانشان را میشنیدند و کلمهای علیه انقلاب و میهن بر زبان نمیراندند، کلمه اسیر واژهای محدود و بیمسماست. هم از اینروست که ملت برای فرزندان افتخارآفرینش، نام «آزاده» را برگزید؛ آزادگانی که حرمت میهن را با صبوری پاس داشتند و درسی جاودانه به آیندگان دادند؛ اینکه پیروزی را فقط در معرکه نبرد نمیتوان به دست آورد. تا امروز، 30 سال از آن روز بزرگ گذشتهاست؛ از 26 مردادماه سال 1369؛ از آن فرج بعد از شدت؛ از آن روزی که ماممیهن برای فرزندان پرافتخارش دوباره آغوش گشود؛ از آن روزی که بغضهای فروخورده چند ساله ترکید؛ برای مادر و پدر، برای همسر و برای فرزند، یک روز هم زمان زیادی است برای ندیدن عزیز؛ چه برسد به اینکه سالیان بسیار بر این مفارقت بگذرد و گاه، خبری هم از راه نرسد. 26 مرداد برای تاریخ ایران، برگ زرین دیگری است؛ یاد و یادواره حماسهای که تا دنیا باقی است، میماند و یادآور بزرگمردانی است که هرچند رنج اسارت، جسمشان را خسته و رنجور کرد، اما روح بزرگ و همتبلندشان را آسیبی نرساند. امروز، یادمان شکوهی جاودانه است؛ شکوه بازگشت مردان قبیله غیرت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ترافیک ستاره ها در سریالهای مناسبتی
حسام منظور، مسعود رایگان، آزیتا حاجیان و فریبا متخصص با سریالهای ویژه محرم و صفر در راه تلویزیون هستند
تلویزیون محرم امسال نیز طبق روال معمول، سریالهای مختلفی به مناسبت ماه محرم و صفر تدارک دیده است. قرار است چهار سریال «سرزده» به کارگردانی بهادر اسدی، «بوم و بانو» ساخته سعید سلطانی، «زمین گرم» ساخته سعید نعمتا... و «نجلا» به کارگردانی خیرا... تقیانیپور، به جدول پخش شبکههای یک، دو و سه، اضافه شوند که در این میان شبکه3 با پخش 2 سریال ، کنداکتور پر و پیمانی در شب های محرم و صفر دارد در ادامه مطلب، نکاتی درباره این سریالها و بازیگرانشان میخوانید.
1- اولین تجربه کارگردانی سعید نعمتا...
سعید نعمتا... که تا به حال در مقام نویسنده با کارگردانانی مانند سیروس مقدم و بهرنگ توفیقی، همکاریهای متعددی داشته، در اولین تجربه کارگردانی خود، سریال «زمین گرم» را جلوی دوربین برده است. این مجموعه مانند بیشتر سریالهایی که نعمتا... فیلم نامه آنها را نوشته، مضامین مذهبی و اخلاقی دارد. داستان سریال درباره دو برادر است که پس از سالها با یکدیگر دیدار میکنند. برادر بزرگتر در آخرین لحظات زندگی خود وصیتی میکند که باعث به وجود آمدن اتفاقاتی در زندگی برادر کوچکتر میشود. سعید نعمتا... پیشتر در سریال «برادرجان» و «جراحت» به تقابل دو برادر پرداخته بود. کامران تفتی، نادر فلاح، مرجان شیرمحمدی، علیرضا خمسه، اصغر همت و دنیا مدنی از بازیگران این مجموعه هستند.
2- دومین تجربه حسام منظور در اثر مناسبتی
حسام منظور یک سال پس از سریال «برادرجان» که ماه رمضان 98 روی آن رفت، دهه آخر ماه صفر با سریال مناسبتی تازهای به نام «نجلا»، به تلویزیون میآید. این بازیگر سال 97 با سریال «بانوی عمارت» در تلویزیون خوش درخشید و به چهره شناخته شدهای تبدیل شد. البته او پیش از این مجموعه سابقه بازی در تئاتر را داشت اما «بانوی عمارت» باعث شد این بازیگر به مخاطبان معرفی شود. پس از این سریال، مجموعه «برادرجان» نتوانست اثر موفقی در کارنامه منظور باشد و دومین تجربه حضور او در قاب تلویزیون تجربه موفقی از آب در نیامد، باید منتظر پخش «نجلا» بود تا بهتر بتوان درباره حضور این بازیگر در تلویزیون قضاوت کرد. حسام منظور در این سریال نقش شخصیتی به نام «عبد» را بازی میکند که به دختری به نام «نجلا» که اصالت ایرانی عراقی دارد علاقه مند میشود، اما شرط ازدواج این دختر، بردن «عبد» به کربلا در اربعین است. بیشتر شخصیتهای سریال لهجه جنوبی دارند، باید دید حسام منظور چطور از پس این چالش برآمده است.
3- چهرههای جوان و تازه در قاب تلویزیون
در میان گروه بازیگران سه سریال «بوم و بانو»، «نجلا» و «سرزده»، سه چهره نسبتا جدید و جوان دیده میشود. دیبا زاهدی که تا به حال در چند فیلم سینمایی بازی کرده، محرم امسال در اولین تجربه حضور جدی خود در تلویزیون، با سریال تاریخی «بوم و بانو» به کارگردانی سعید سلطانی دیده خواهد شد. فیلم «تیغ و ترمه» و سریال «آقازاده»، آخرین آثاری هستند که این بازیگر در آنها دیده شده. دیبا زاهدی در مجموعه «87 متر» اثر کیانوش عیاری نیز بازی کرده است. چهره دیگر، سارا رسولزاده است که در مجموعه «نجلا» نقش یکی از شخصیتهای اصلی را برعهده دارد. این بازیگر تا به حال در مجموعه نمایش خانگی «عاشقانه» بازی کرده و با این سریال شناخته میشود. سابقه حضور او در تلویزیون نیز به اجرای برنامههای کودک و نوجوان به نام «ترمه طلا» و «سپید پررنگ» میرسد. البته این بازیگر در تلویزیون بیشتر به واسطه سریال «پردهنشین» شناخته میشود. مریم مومن هم یکی از چهرههای جدیدی است که تلویزیون معرفی کرده است. او نیز مانند حسام منظور با سریال «بانوی عمارت» مطرح شد و به زودی با مجموعه «سرزده» به شبکه یک میآید. این سریال قرار بود شبهای قدر پخش شود و داستان آن در ماه رمضان میگذرد.
4- از مسعود رایگان تا آزیتا حاجیان
علاوه بر چهرههای جوان، تعدادی از بازیگران باسابقه نیز در این چهار سریال ایفای نقش کردهاند. مسعود رایگان که آخرینبار سال 97 مجموعه پرمخاطب «دلدادگان» ساخته منوچهر هادی را روی آنتن داشت، تقریبا دو سال پس از این سریال، با «بوم و بانو» در شبکه دو حضور خواهد داشت. فریبا متخصص نیز یکی دیگر از بازیگران باسابقه این مجموعه است. آخرین اثری که آزیتا حاجیان با آن در تلویزیون دیده شد سریال «بازی نقابها» بود که سال 97 پخش شد و خیلی مورد استقبال قرار نگرفت، اکنون قرار است این بازیگر با سریال «نجلا» بار دیگر در قاب تلویزیون حضور داشته باشد. حاجیان در این مجموعه با دخترش ملیکا شریفینیا همبازی شده است.
5- عاشقانههای تاریخی
از میان چهار سریال «سرزده»، «بوم و بانو»، «زمین گرم» و «نجلا»، قصه دو مجموعه «بوم و بانو» و «نجلا» در زمان حال نمیگذرد. سریال تاریخی «بوم و بانو» روایتی عاشقانه دارد و داستان آن در دوره پهلوی میگذرد. سعید سلطانی که سال گذشته مجموعه «ستایش» را روی آنتن داشت، کارگردانی این سریال را برعهده داشته. سابقه خوب او در آثار تاریخی مانند «پس از باران» و «خانهای در تاریکی» باعث میشود به استقبال مخاطبان از این مجموعه تا حدی امیدوار باشیم. داستان عاشقانه سریال «نجلا» هم در سال 58 روایت میشود. این اولین تجربه خیرا... تقیانیپور در زمینه ساخت سریال است.
یادی ازدکتر محمدقریب ، اسوه پزشکان فداکار در روزهای سخت نبرد کادر درمان با کرونا
همسفر با دغدغه های مردم؛ از پاریس تا تهران
جواد نوائیان رودسری – این روزها که کادر درمانی کشور ما، آزمونی سخت و حساس را از سر میگذراند و پزشکان و پرستاران فداکار ایرانزمین، با نثار جان خود، برگی زرین را در تاریخ ما رقم میزنند، یادکردن از بزرگان طب ایران، آنان که هم طبیب جسم بودند و هم طبیب جان، کاری پسندیده و درخور به نظر میرسد. سرزمین ما، از دیرباز تا امروز، مهد پرورش بزرگترین پزشکان جهان بودهاست؛ پزشکانی که افزون بر دانش، مجهز به سلاح اخلاق بودهاند و کسوت شریف طبابت، برایشان دکان کسب درآمد نبودهاست. اگر در خاطرتان باشد، در همین صفحه، از دکتر شیخ و دکتر حجازی، دو پزشک نکونام مشهدی یادی کردیم. امروز قصد داریم از بزرگمردی یاد کنیم که در تاریخ پزشکی ایران، نامش چون ستارهای میدرخشد و حرمت لباس مقدس پزشکی را به رخ بینندگان میکشد؛ دکتر محمد قریب، بنیانگذار طب اطفال در ایران.
آغاز و انجام یک پزشک
دکتر محمد قریب، در سال 1288 خورشیدی در تهران متولد شد؛ در خانوادهای اهل فرهنگ که اهتمام فراوانی به تحصیل فرزند داشت. محمد دورههای دبستان و دبیرستان را در مدرسه سیروس و دارالفنون گذراند و سپس، برای ادامه تحصیل در رشته طب، راهی فرانسه شد. دکتر قریب تحصیلات پزشکی خود را در دانشکده طب پاریس گذراند؛ او نخستین پزشک ایرانی بود که در کنکور انترنی این دانشکده پذیرفته شد و استادان فرانسوی را به این باور رساند که ایران مهد پرورش و تربیت پزشکانی تأثیرگذار است. او پس از بازگشت به ایران، وارد دانشکده پزشکی شد و به تدریس طب پرداخت. از آنجا که عنوان رساله وی در فرانسه، «وقفههای تنفسی در نوزادان» بود، اهتمام فراوانی به ایجاد بخش اطفال در بیمارستانهای ایران داشت. به همین علت، او را بنیانگذار طب اطفال در ایران میدانند. دکتر قریب در دوران زندگی خود، شاگردان بسیاری را تربیت کرد که برخی از آنها، چون خود او، به پزشکان حاذقی در عرصه طب اطفال تبدیل شدند. تلاشهای او برای تأسیس بیمارستان اختصاصی اطفال، در سال 1347 به ثمر نشست و با نام «مرکز طبی کودکان» افتتاح شد. اما عمر آن مرد بزرگ، چندان دوام نیافت که حاصل تلاشهای خود را ببیند؛ اول بهمنماه سال 1353، دکتر محمد قریب بر اثر بیماری سرطان، در 65 سالگی درگذشت. پیکر او به قم منتقل و پس از اقامه نماز توسط آیتا... العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی، در آرامستان شیخان، مجاور حرم مطهر حضرت معصومه(س)، به خاک سپرده شد.
پزشکی مزیّن به زینت اخلاق
آنچه باعث میشود دکتر قریب را یکی از قلل پزشکی ایران به حساب آوریم، تنها حاذقبودن و توانمندی علمی نیست؛ آن مرحوم به معنای کامل کلمه، انسانیت را با رفتار و منش خود هجی میکرد و به زیر دستانش میآموخت. او که در خانوادهای معتقد و مذهبی پرورش یافتهبود، با تأسی به مولای متقیان(ع)، اهتمام ویژهای به رسیدگی و دستگیری از درماندگان داشت. آنچه عظمت شخصیت دکتر قریب را بیشازپیش مقابل دیدگان ما قرار میدهد، تلاشهای مخفیانه او در این عرصه است. حتی نزدیکترین افراد به وی، نمیدانستند که او، شبانه محمولههای دارو و شیرخشک را پشت خودرو شخصیاش حمل میکرد و در جنوب شهر، مهمان زاغهنشینانی میشد که سخت به خدمات پزشکی و غذایی نیازمند بودند. اینکه او چه مدت به این امر مقدس مشغول بود، بر هیچکس معلوم نیست؛ اما هر چه بود، این عمل انسانی، تبدیل به توشهای عظیم برای آخرت و خرمنی پربار برای آبروی دنیوی دکتر محمد قریب شد. او عالیترین مناصب دانشگاهی را داشت؛ نشان لژیون دونور فرانسه را به سینهاش آویخته بودند؛ عضو برجسته انجمنهای علمی در پنج قاره بود؛ اما هیچگاه از یاد نبرد که دانش، تنها وسیلهای برای خدمت است و مقامات این دنیا، چون خود آن، فانی و رفتنی هستند.
پاسبان فرهنگ
دکتر قریب، شخصیتی محکم داشت؛ بسیار بودند افراد مستعدی که در آن زمان برای تحصیل طب به فرنگ رفتند و پس از فراغت از تحصیل، خودباخته و فرنگیمآب به وطن بازگشتند تا کمبودها را به سر مردم بکوبند و نق بزنند؛ اما دکتر محمد قریب از این جنس آدمها نبود؛ او مردم، فرهنگ و میهنش را دوست داشت. دکتر لاپلان، از استادان وی در دانشکده طب پاریس دربارهاش میگوید: «قریب با روحیهای دوستانه اما روشنبینانه و حتی انتقادی با فرهنگ فرانسه برخورد کرد و از آن گزیدههایی که باعث استغنای فرهنگی وی شد، برگرفت و توانست میان میراث نیاکان خود و علوم نوین غربی، آشتی برقرار کند.» آن مرحوم در طول زندگی حرفهای خود، از اتفاقاتی که در کشور روی میداد، غفلت نمیکرد و در بزنگاههایی مانند قحطی و جنگ در آذربایجان یا اعتراض به وادادگی رژیم پهلوی در برابر آمریکا، با ورود بهموقع و قاطع خود، نشان داد که نه فقط استاد پزشکی، بلکه انسانی به تماممعنا در خدمت مردم و میهن است.
محوری
رمزگشایی از 25 ساله به نظر رسیدن مرد 53 ساله!
نگاهی روانشناسانه به زندگی «ادسن برندو» 53 ساله که ظاهر بسیار جوان او این روزها در شبکههای اجتماعی توجهات را به خود جلب کرده است
نویسنده: نرگس عزیزی | کارشناس ارشد مشاوره
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ناصر رعیت نواز- لیستی از تعداد مقاله های چند استاد ایرانی در شبکه های اجتماعی منتشر شد که در نگاه اول بسیار شگفت انگیز بود. در این لیست نام چهار استاد ایرانی به چشم می خورد که تعداد زیادی مقاله علمی از آن ها در مجلات علمی معتبر چاپ شده است. استادانی که به طور میانگین در پنج سال اخیر بین هر سه تا پنج روز یک مقاله علمی نوشته اند. البته بسیاری از کاربران بعد از دیدن نام افرادی همچون دکتر باقر لاریجانی که سمت های اجرایی هم داشته بیشتر شگفت زده شده اند. امروز برای رمز گشایی از این موضوع به سراغ نفر اول این لیست رفته ایم و درباره این آمار شگفت انگیز صحبت کرده ایم. در کنار صحبت های نفر اول این لیست ، وزارت علوم هم نکاتی دارد که خواندنش خالی از لطف نخواهد بود .
آشنایی بیشتر با این 4 چهره
دراینفوگرافی منتشر شده در شبکه های اجتماعی نام چهار چهره ایرانی به چشم می خورد که سرعت انتشار مقاله آن ها بسیار بالا بوده و در 5 سال اخیر در حدود هر 3 تا 5 روز یک مقاله در سایت معتبر اسکوپوس منتشر کردند در ابتدا کمی با آن ها آشنا شده ایم و در ادامه به سوالاتی که در ذهن تان ایجاد شده است نیز پاسخ داده ایم .
دکتر امیرحسین صاحبکار: صاحبکار استاد داروسازی است که در ابتدای این لیست قرار دارد و به طور میانگین در پنج سال اخیر در کمتر از هر سه روز یک مقاله به چاپ رسانده، او عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد است و موفق به کسب عنوان دانشمند برگزیده دهه اخیر از سوی فرهنگستان علوم پزشکی شده و تاکنون 944 مقاله از او در اسکوپوس به ثبت رسیده است.
دکتر فریدون عزیزی: از عزیزی هم 1251 مقاله در سایت اسکوپوس وجود دارد. او متولد 1321 است و فوق تخصص غدد دارد. هم اکنون عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، عضو هیئت امنای دانشگاه آزاد اسلامی و عضو منتخب شورای عالی انقلاب فرهنگی است. این استاد هم در پنج سال اخیر به طور میانگین هر سه ونیم روز به استناد سایت اسکوپوس یک مقاله منتشر کرده است.
دکتر محمدرضا گنجعلی: گنجعلی با حدود 57 سال سن دکترای شیمی دارد و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران است. کتابخانه ملی ایران درباره او نوشته: «دکتر گنجعلی، در رتبهبندی های ISI و سایت تامسون رویترز طی سال های اخیر در بین یک درصد دانشمند برتر جهان قرار داشته است.» گنجعلی هم 1118 مقاله در اسکوپوس دارد.
دکتر باقر لاریجانی: لاریجانی متخصص بیماری های داخلی و فوق تخصص بیماری های غدد درون ریز بوده و به عنوان استاد ممتاز دانشگاه علوم پزشکی تهران و مؤسس و رئیس پژوهشگاه علوم غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران انتخاب شده. برادر کوچک لاریجانی های مشهور 59 ساله و در سال های اخیر سمت های اجرایی زیادی از رئیس دانشگاه تا مشاور وزیر بهداشت داشته است. از لاریجانی هم در اسکوپوس 1069 مقاله به چشم می خورد.
اسکوپوس(Scopus) چیست؟
پایگاه اسکوپوس مشهورترین و محبوب ترین پایگاه مجلات و کتب است که بسیاری از دانشگاه های معتبر آن را به عنوان علمی ترین مرجع استنادی به رسمیت می شناسند. این پایگاه برای بسیاری از مجامع علمی به عنوان معیار رتبه بندی دانشگاه ها و میزان تولیدات علمی کشورها به شمار می رود. این پایگاه حاوی مقالات، کتاب ها و خلاصه کنفرانس های علمی است که در زیر مجموعه پایگاه الزویر قرار گرفته است. هم اینک این پایگاه در رشته های مختلف علوم پایه، فناوری، علوم پزشکی، علوم اجتماعی، علوم انسانی و هنر به نمایه سازی مجلات و ارزیابی پیوسته آن ها مشغول است. طبق آمار سال 2017 پایگاه اسکوپوس(Scopus)، 21 هزار عنوان مجله ، 20 هزار ژورنال داوری شده،370 سری کتاب،390 نشر تجاری و بیش از 68 میلیون مقاله کنفرانس در این سایت موجود است. مقالاتی که در این پایگاه به ثبت رسیده اند حتما بعد از داوری و راستی آزمایی به چاپ می رسند وثبت هر مقاله ممکن است بین یک تا پنج ماه برای طی این مراحل به زمان نیاز داشته باشد.
مقاله در 4 روز!
بسیاری از کاربران فضای مجازی به این سرعت بالای نگارش مقاله علمی واکنش نشان داده و آن را کاری محال دانسته بودند. برخی از آن ها بر این باورند که این مقاله ها دسترنج کار خوداستادان نبوده و آنها کار دانشجویان شان را در سایت معتبر اسکوپوس به نام خودشان به ثبت رسانده اند. برخی دیگر از کاربران هم آثار این استادان را که بیشتر در رشته پزشکی و شیمی تحقیق کرده اند با تحقیقات مریم میرزاخانی که 21 مقاله منتشر کرده و رئیس دپارتمان فیزیک دانشگاه هاروارد که 422 مقاله دارد مقایسه کردند. با این حال این سوال مطرح می شود که چطور این استادان که برخی از آن ها کارهای اجرایی هم دارند توانسته اند این مقدار مقاله در اسکوپوس که از لحاظ علمی معتبر است منتشر کنند. برای پاسخ به این سوال به سراغ نفر اول این لیست رفته ایم.
این رکورد متداول است
همان طوری که پیش از این نوشتیم دکتر امیرحسین صاحبکار 994 مقاله در اسکوپوس منتشر کرده است و ما برای این که از چگونگی انتشار این تعداد مقاله آگاه شویم به سراغ این استاد دانشگاه رفتیم. دکتر صاحبکار بالا بودن آمار مقاله هایش در سال های اخیر را نتیجه تلاش در سال های گذشته می داند .او می گوید : «مقاله هایی که هم اکنون به نتیجه رسیده کارهایی است که از سال 2015 و 2016 به جریان افتاده و حالا نتایج آن مشخص شده است.» معتقد است در اروپا، آمریکای شمالی و حتی استرالیا و چین این راندمان کاری بسیار متداول است و استادان بزرگی در جهان وجود دارند که تعداد مقالات بسیار بیشتری منتشر کرده اند. او دلیل این زیاد بودن مقالات را تمرکز تمام وقت بر پروژه های تحقیقاتی و انجام کارهای تیمی می داند. او به خبرنگار ما گفت: «این مقالات معمولا از دل پروژه های بزرگی به دست می آید که گاهی در چندین مرکز اتفاق می افتد و حاصل مطالعات طولانی مدت و مشارکت دانشجویان و محققان جوان و همکاران متعدد علاقه مند به تحقیق و پژوهش است. به طور مثال یک پروژه بزرگ با همکاران در تهران، مشهد، اصفهان و ... انجام می شود و بخشی از این کارها در مراحل بالینی یا پایه به عهده ما قرار میگیرد. از این پروژه بزرگ ممکن است ده ها ریپورت(همان گزارش هایی که منتج به مقالات می شود) به دست بیاید و این در تمام دنیا مرسوم است ضمن این که همیشه توجه به این نکته که جوانان و محققان ما توان فعالیت بیشتر و بهتر از بسیاری از کشورها را دارند نیز باید مد نظر قرار گیرد. هر مقاله علمی داوری شده و منتشر شده در یک مجله معتبر به مثابه یک محصول علمی ارزشمند است و یکی از انگیزه های فعالیت محققان نیز مطرح کردن نام دانشگاه علوم پزشکی مشهد و شهر مشهد و کشور ایران در این دست مجلات معتبر علمی است. او همچنین این تعداد مقاله را حاصل حدود 15 سال تلاش شبانه روزی، نداشتن فعالیت حرفه ای خصوصی و کار مداوم بدون توقف و تعطیلی در محیط دانشگاه (حدود روزانه 15 ساعت در تمامی ایام تعطیل و غیر تعطیل بدون یک روز مرخصی طی سالیان گذشته) می داند. استادیار دانشگاه علوم پزشکی مشهد در پایان معتقد است این خود ما هستیم که مسئولیت داریم فارغ از فعالیت دیگر بخش ها و دستگاه ها در جهت ارتقای نام کشور، شهر و دانشگاهمان در زمینه های علمی تلاش کنیم و این دقیقا همان کاری است که محققان کشورهای توسعه یافته سال هاست انجام می دهند.
دکتر حمیدرضا رحیمی مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی مشهد هم یکی از دلایل بالا بودن مقالات را ریویو نویسی چندین مقاله دانست.(منظور از ریویو نویسی خلاصه کردن چندین گزارش و مقاله درباره موضوع خاص است که معمولا توسط 2 نفر انجام می شود و نتایج به دست آمده خلاصه و در یک مقاله مجزا منتشر می شود.)
نرم جهانی مقالات
شاید خیلی ها بر این باور باشند که چون مرحوم استاد مریم میرزاخانی 21 مقاله داشته یا رئیس دپارتمان فیزیک دانشگاه هاروارد 422 مقاله ، باید همه دانشمندها مقالاتی با همین تعداد داشته باشند. اما با نگاهی به تعداد برندگان نوبل شیمی و پزشکی به رقم های بزرگی می رسیم به طور مثال یکی از برندگان جایزه نوبل به نام پروفسور اسمیت بیش از 2100 مقاله در اسکوپوس منتشر کرده و همچنین تاسوکو هونجو برنده نوبل پزشکی هم بیش از 640 مقاله در این پایگاه به ثبت رسانده است. البته به این نکته هم بایداشاره کنیم که برای دانستن تاثیرگذاری مقاله حتما به میزان رفرنس هایی که مقالات علمی دیگر به آن ها داده اند نگاه کنیم. به طور مثال مقالات پروفسور اسمیت بیش از 138 هزار ارجاع داشته و مقالات دکتر گنجعلی حدود 33 هزار ارجاع. با توجه به آن چه گفته شد به نظر می رسد انتشار این تعداد مقاله در مقیاس جهانی هم وجود داشته و استانداردها رعایت شده است.
پایگاه اسکوپوس معتبر است
حالا برای این که نقش وزارت علوم را در خصوص مقاله های علمی که در مجلات علمی جهان به چاپ می رسند بدانیم به سراغ دکتر محسن شریفی مدیر کل دفتر برنامه ریزی و سیاست گذاری امور پژوهشی وزارت علوم رفتیم. او می گوید: «مقالاتی که در مجلات معتبری که در نمایه هایی مثل «اسکوپوس»، «آیاسآی» ثبت می شوند از لحاظ وزارت علوم معتبر است.» دکتر شریفی همچنین درباره نظارت وزارت علوم در طرح های پژوهشی و مقالات گفت: «وزارت علوم پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات را برای این موضوع در نظر گرفته و هرفردی که بخواهد پژوهش، تحقیق یا کار پایان نامه و رساله ای انجام دهد باید موضوع را در پایگاه ایرانداک به ثبت برساند تا همانند جویی صورت بگیرد و از کپی کاری ممانعت به عمل بیاید. بعد از ثبت برای طرح گواهی صادر می شود و مقاله هایی که از این فرایند به دست بیاید از نظر وزارت علوم سالم و معتبر است.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سجادپور- مهاجم مسلح ناشناس، چند جوان را که داخل باغی در منطقه طرق مشهد دور هم نشسته بودند به رگبار بست و یکی از آن ها را به قتل رساند.
به گزارش خراسان، جمعه گذشته، چهار جوان برای تفریح و دور هم نشینی به باغ پدر یکی از جوان های مذکور می روند تا شب را کنار هم سپری کنند. اگرچه این چهار دیواری با چند درخت نام باغ به خود گرفته بود اما خانه باغ و سایبانی برای استراحت داشت به همین دلیل این چهار جوان وارد باغ شدند و در تاریکی شب دور هم نشستند. عقربه های ساعت حدود یک بامداد را نشان می داد که دو نفر از آن ها به حالت درازکش روی زیلو قرار گرفتند اما دو نفر دیگر هنوز نشسته بودند و با هم گفت و گو می کردند. آن ها در باغ را هم نبستند تا از دانه های کدویی مراقبت کنند که در نزدیکی باغ روی زمین پهن شده بود. (صاحب باغ مقداری دانه کدو را زیر نور خورشید قرار داده بود تا خشک شوند) گزارش خراسان حاکی است، در همین حال ناگهان فرد ناشناسی مقابل در باغ ظاهر شد و با سلاحی که در دست داشت به طرف چهار جوان، آتش گشود. رگبار شلیک گلوله ها به حدی بود که فرصت هر گونه عکس العملی را از جوانان باغ نشین گرفت. دو جوان درازکش در همان حالت خود را به جوی آب و کنار خانه باغ کشیدند اما تعدادی از گلوله ها به دو جوان 24 و 23 ساله اصابت کرد و آن ها غرق در خون شدند. با فرار مهاجم مسلح از صحنه این حادثه هولناک، بلافاصله دو جوانی که جان سالم به در برده بودند به یاری دوستان مجروح شان شتافتند و با نیروهای امدادی اورژانس، تماس گرفتند. دقایقی بعد دو مجروح این حادثه به بیمارستان امدادی شهید کامیاب مشهد منتقل شدند اما جوان 24 ساله که وحید براتی نام داشت بر اثر عوارض ناشی از اصابت چند گلوله جان سپرد. در همین حال جوان دیگری به نام بهنام-خ که هدف گلوله قرار گرفته بود به اتاق عمل هدایت شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت و بدین ترتیب از مرگ نجات یافت.
بنابر گزارش خراسان، به دنبال اعلام این جنایت مسلحانه به قاضی ویژه قتل عمد، بی درنگ قاضی علی اکبر احمدی نژاد شبانه به همراه گروه تخصصی کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی عازم مرکز درمانی و محل وقوع جنایت شد.
بررسی های مقدماتی نشان داد که جوان مهاجم از سلاح کلاشینکف استفاده کرده و به صورت غافلگیرانه به دور هم نشینی چند جوان شبیخون زده است که هنوز انگیزه مهاجم مسلح از این جنایت وحشتناک مشخص نیست. تحقیقات بیشتر در این باره با صدور دستورات ویژه ای از سوی قاضی احمدی نژاد توسط کارآگاهان ورزیده پلیس آگاهی ادامه دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شانزدهم آگوست، روز جهانی جوک است. بنا بر بعضی تعریفها امروز، روز «یک جوک بگو» هم نام گذاری شده است. به همین بهانه تصمیم گرفتیم تا ریشه جوک را بشناسیم و تغییراتی را که جوکها در طول تاریخ داشتهاند، مرور کنیم. همچنین کارکرد جوک و جوک گفتن در جامعه را بررسی کنیم و ببینیم از نظر علمی افراد چرا به جوکها میخندند یا نمیخندند. در آخر هم میگوییم که چطور حین تعریف کردن جوک اجرای خوبی داشته باشیم؟
جوک چیست؟
جوک عموما یک پرسش، داستان کوتاه یا توصیف موقعیتی است که به قصد مفرح بودن و خنداندن دیگران تعریف میشود و برای رسیدن به این هدف از ابزارهایی مانند کنایه، ریشخند و بازی با کلمات استفاده میکنند. طبیعی است اگر جوک خندهای در پی نداشته باشد، بیمزه تلقی می شود. در حقیقت جوک چیزی است که اگر در جمعی گفته شود، دیگران متوجه «جوک» بودنش بشوند و آن را با سخنی جدی اشتباه نگیرند. یکی از مهمترین بخشهای تعریفکردن جوک که به مرور تغییر کرده است، خاصیت داستانی بودن آن است. در قدیم یک «سخن کوتاه خندهآور بدون ساختار داستانی» را جوک نمیشناختند. در تعریف واژه انگلیسی joke آوردهاند: «یک داستان کوتاه یا توصیف وضعیتی برای خنداندن.» این تعریف را نمیتوان جایگزین تعریف آنچه در ایران، جوک نامیده میشود کرد زیرا شروط داستان بودن و کوتاه بودن در آن رعایت نشده است.
تاریخچه جوک در جهان و ایران
چند دهه قبل لوح گلی ۳۵۰۰ سالهای در کشور عراق کشف شد که روی آن مطالبی همچون معماهای بامزه نوشته شده بود. دانشمندان بر این عقیده اند که این جوکها توسط یک دانشجوی عصر بابل در حدود ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح نگاشته شدهاند. این لوحهای گلی که در سال ۱۹۷۶ کشف شدند، پس از جنگ عراق در سال ۲۰۰۳، گم شدند و امروزه هیچفردی نمیداند که چه بلایی سر آنها آمد. فقط عکسهایی از آنها باقی مانده است. در زبان فارسی هم فخرالدین علی صفی متوفی به سال 939 هجریقمری در هرات، نویسنده مهمترین کتاب طنز فارسی است. پس از آن میتوان به حکایات و هزلیات سعدی و دیوان عبید زاکانی به عنوان پیشگامان شوخیهای رندانه و پرمغز در زبان و ادبیات فارسی اشاره کرد. بارزترین نمونه شوخیهای صرف را میتوان در آثار «بسحاق حلاج شیرازی» که به اسم «بسحاق اطعمه» شناخته میشود، خواند. همچنین بخش عظیمی از ضربالمثلهای آمده در «امثال و حکم» دهخدا معانی طنزآمیز دارند و این نشان میدهد که طنز و لطیفه در فرهنگ عامه مردم این سرزمین چه جایگاه ممتازی داشته است.
از نصرالدین تا پ نه پ!
مروری بر تغییرات ژانر جوکها در گذر زمان
با توجه به اتفاقات و مراحلی که یک جامعه و افراد آن از سر میگذرانند، نوع و ژانر جوکها هم در طول تاریخ تغییر میکند که ممکن است برای نسلهای بعدی خندهدار باشد یا نه. مشخص است که جوکهای مناسبتی که به یک اتفاق روزانه مرتبط هستند، ماندگاری کمتری نسبت به جوکهای کلی دارند. ولی آنچه در طول تاریخ دیده میشود، نحوه پردازش و سرایش جوکهاست که هنوز هم بیشترشان یک داستان کوتاه هستند. زمانی جوکها حول حاضرجوابیهای افرادی مانند نصرالدین، جحی، عبید و ... و بحثهایشان با پادشاهان بود و امروزه درباره خاطرات شخصی که بیشترشان ساخته ذهن طنزپردازان است.
جوکی با قدمت 800 ساله!
به عنوان مثال حدود 800 سال از ساختن این لطیفه میگذرد: «سادهدلی به جنگ رفته بود. سپر بزرگی با خود داشت که برای محافظت از جان خویش برده بود. چندی نگذشت که از بالای قلعه سنگی بر سرش زدند و بشکستند. دست بر سر شکسته گذاشت و گفت: «مگر کورید؟ سپر به این بزرگی را نمیبینید و سنگ بر سرم می زنید؟».
چند صد سال بعد این جوک مردم را به خنده میانداخت: پسر شخصی در چاه افتاد. سر در چاه کرد و گفت: «جان بابا! جایی نرو تا من بروم ریسمان بیاورم و تو را بیرون بکشم»!چند صد سال بعد این جوک بین مردم طرفدار داشت: حیف نون فردی را در خیابون دید و پرسید: شما علی پسر مسعودآقا پاسبان نیستی که سر کوچه چراغی مامور بود؟ پسر گفت: چرا! حیف نون گفت: «ببخشید، پس حتما عوضی گرفتم!»
همین چند سال پیش به این جوک میخندیدیم: رفتم پمپ بنزین به آقاهه گفتم ۴۰ تا بزن! گفت ۴۰ لیتر؟ گفتم: «پ نه پ، ۴۰ تا قاشق چایخوری!»
و امروز به این میخندیم، شاید هم نمیخندیم: «با رفیقم قرار گذاشتیم صبح جمعه بریم کوه. پنج و نیم صبح بهش زنگ زدم گفتم بیداری؟ گفت نه. گفتم منم همینطور. دوباره خوابیدیم»!
جوکها به 8 دسته تقسیم میشوند
جوکها به چندین دسته تقسیم میشوند و یک جوک ممکن است از یکی از این الگوها یا چندتای آنها بهره برده باشد. در پرونده امروز با آنها آشنا خواهید شد.
جوکهای خانوادگی| در این نوع جنس روابط اعضای خانواده با هم، موضوع جوک است. مادرها، پدرها، فرزندان و ... محوریت موضوعی است که در فرهنگ جامعه به شکل یک الگو رواج دارد، مثل شوخی درباره غذا پختن مادرها یا کنترل تلویزیون و کولر که معمولا دست پدرهاست و مخصوصا شوهرعمهها!
جوکهای شغلی و طبقاتی| معمولا هر شغلی در جامعه به رفتاری مشترک مشهور است. در این نوع جوکها این رفتار مشترک صاحبان مشاغل و طبقات متفاوت اجتماعی مورد شوخی قرار میگیرد. این حالت بدون توجه به شخص یا نام خاصی، اشتراکهای یک طبقه یا شغل که در فرهنگ هر جامعه آن را با آن الگو میشناسند دستمایه بذلهگویی قرار میگیرد. پزشکان، مهندسان، معلمان و ... حتی بالاشهریها و پایین شهریها تیپ ثابت این الگو هستند.
جوکهای مربوط به شخصیتها| این مورد هم یک الگوی جهانی است. افراد معروف و مشهور چه معاصر باشند و چه تاریخی، چه خودی باشند و چه خارجی، دستمایه این جوکها هستند. این روزها نمونههای زیادی از این جوکها دست به دست میشود. از شخصیتهای سیاسی و ورزشی و هنری گرفته تا دانشمندان و فرهیختگان و ... شهرت این افراد عامل اصلی پرداختن به این جوکها و بازنشر آنهاست.
جوکهای سیاسی| مضامین سیاسی و تصمیمگیریها در این حوزه و البته قرارگرفتن شخصیت خاص در شرایط سیاسی موضوع اصلی این جوکهاست. شخصیت های سیاسی و جناحبندیها نمونهای پررنگ از این الگو است.
جوکهای قومیتی| در این گونه که شکل مذمومی از جوک است، متاسفانه شاهد ساخته شدن جوک تقریبا برای تمام اقوام و شهرها و حتی کشورهای دیگر هستیم. خوشبختانه چند سالی است که این نوع جوک که متاسفانه در ایران طرفداران و مخالفان فراوانی داشت، از مد رفته و به فراموشی سپرده شده است. فراموش نکنید اگر به جنسیت، قومیت یا طبقه خاصی نسبت ناروایی بدهید غیر از مشکلات اخلاقی ماجرا، پیامدهای دیگری هم خواهد داشت. به طور مثال اگر در شوخی هایتان مدام روی شلخته بودن پسرها یا ترس دخترها از سوسک تاکید کنید کم کم ممکن است آن شوخی به اشتباه پذیرفته و مثل یک واقعیت خلل ناپذیر تلقی شود و تغییر آن دشوار باشد.
جوکهای جنسیتی| در این نوع معمولا تفاوت زن و مرد در موقعیتهای مختلف به حالت شوخی بیان میشود. این حالت هم گونهای بینالمللی است و گاهی با توجه به ارتباطات گسترده امروزی از فرهنگهای مختلف وارد میشود. نسبت دادن کارهایی که در فرهنگ عامه مردانه است به خانمها یا برعکس الگوی شناخته شده این نوع جوکهاست. این نوع جوکها هم منتقدان فراوانی دارد.
جوکهای کلامی| در این حالت استفاده از ترکیب عبارات یا مشابهتهای تلفظی و شوخی با کلمات و تغییر و جابهجایی حروف و واژهها الگوی مشخصه است. شوخی با بعضی اسامی یا نام محلهها و خیابانها از این دست جوکها هستند که مبتنی بر واژگان چند معنایی یا با مشابهت هستند.
جوکهای موقعیتی| در این حالت اشاره به یک موقعیت یا قرار گرفتن کسی یا چیزی در شرایطی متضاد یا نامتعارف شوخی خندهداری ایجاد میکند.
چرا به جوک میخندیم؟
بررسی عوامل خندیدن انسانها به مطالب طنز و جوکها براساس علم روانشناسی و عصب شناسی
تاکنون تصور میشد شخصیت و علایق فردی است که تعیین میکند افراد نسبت به حرفها، جوکها یا مطالب طنز چه رفتاری نشان میدهند، اما به نظر میرسد مغز و منطق افراد از شخصیت و علاقه آنها مهمتر باشد. به عبارت دیگر قبلا تصور میشد خندیدن به جوک امری روانی است ولی دانشمندان اثبات کردهاند که بخشی از آن امری فیزیکی و فیزیولوژی است. جوزف موران در دانشگاه دارتموند هانوفر، از ام.آر.آی عملکردی استفاده کرده تا مغز داوطلبان را در حال تماشای برنامههای کمدی تلویزیونی اسکن کند. این آزمایشها الگوی متمایزی از فعالیت سلولهای عصبی مغز را نشان میدهد که به دنبال یک جوک خندهدار پدیدار میشوند. علاوه بر دو فرایند هستهای دریافت جوک و احساس خوب داشتن نسبت به آن، جوکها قسمتهای دیگری از مغز را فعال میکنند که به تشکیل تداعی، یادگیری و تصمیمگیری مربوط هستند. همچنین شوخی باعث بالارفتن فعالیت قسمتهایی از مغز میشود که منحصر به انسان است و تنها گونههای عالی میمونها، آن هم به صورت بسیار ابتدایی این قسمتها را دارند. در واقع این یافته بدین معناست که شوخی یک توانایی پیشرفته است که در انسانها پدیدار شده است. با این حال، هیچ دو مغزی دقیقا مانند هم نیستند و تفاوتهای مغزی باعث تفاوت در واکنش به شوخیها و طنزها میشود. آندره سامسون در دانشگاه فرایبورگ سوئیس، از ام.آر.آی استفاده کرده و مغز داوطلبان را در حال تماشای 90 کارتون بدون کلام دارای سبکهای متفاوت شوخی بررسی کرده است. نتایج به دست آمده نشان داد آنچه برای افراد مهم است، نحوه حل کردن جوک است. وی در این باره میگوید: «این که با چه منطقی گرههای موجود در یک جوک حل شود، تعیین میکند که هرکس چه نوع جوکی را ترجیح میدهد». بیشتر از هر چیزی، مطالعات اخیر نشان میدهد شوخطبعی، که بسیار هم نادیده گرفته میشود، به قدرت مغزی بالایی نیاز دارد و تصویربرداریهای مغزی نشان میدهد که هنگام درک یک جوک نسبت به زمانی که فکر میکنیم، مغز ما بیشتر فعال میشود.
جوک خوبوبد نداریم
جوکگوی خوب و بد داریم
بهترین لطیفهها با اجرای بد بیمزه جلوه میکنند و بدترین و تکراریترین جوکها با یک اجرای جالب، شیرین و خندهدار میشوند
فیلم باحال و جذاب «ورود آقایان ممنوع» را یادتان هست؟ در آن فیلم آقای جبلی دبیر شیمی مدرسه میخواست با تعریف کردن جوک نظر خانم دارابی مدیر سختگیر مدرسه را جلب کند تا قراردادش تمدید شود. خب جوک راهحل خوبی برای بازکردن یخ آدمهای جدی و صمیمی شدن با آنها و از همهمهمتر شیرینتر گذراندن اوقات است. در آن فیلم آقای دکتر یعنی پدر پریا میخواست به جبلی جوک گفتن را یاد بدهد و یک نکته طلایی گفت: «ببین جبلی، جوک خوبوبد نداریم، جوکگوی خوبوبد داریم»! توصیهای طلایی برای اینکه بدانیم بامزه بودن خود جوک کافی نیست، اجرای ما مهمتر است. خب چطور حین تعریف کردن جوک اجرای خوبی داشته باشیم؟
مثلث طلایی جوک| قبل از تعریف کردن جوک، باید مثلث طلایی شرایط جوک گفتن را بررسی کنید. یعنی زمان مناسب، مکان مناسب و آدم مناسب. یعنی لحظهای باید جوک را بگویید که جمع آمادگی داشته باشد، وسط مجلس ختم، وقتی همه در حال خوردن هستند، زمانی که بازی دو تیم فوتبال به ضربات پنالتی کشیده و... زمان مناسبی نیست. مکان مناسب هم چیزی شبیه زمان مناسب است. وقتی داخل ماشین هستید و صدای موزیک بلند است، وقتی همسرتان در حال جاروبرقی کشیدن است و خیلی مثالهای دیگر، شما اگر جوک خوب را با تکنیک خوبی تعریف کنید اما زمان و مکانش مناسب نباشد خرابکاری کردهاید، اما آدمهای مناسب ضلع سوم است، یعنی مخاطب شما یکدست باشد، جوکی نگویید که مناسب بچهها نیست یا برای بچهها جالب است و بزرگ ترها را نمیخنداند. یا از ذخیره ذهنی مخاطب دور است و منظورتان را نمیفهمد. بهطور مثال نمیشود برای مادربزرگتان جوک بگویید و حین آن به لیونل مسی ارجاع بدهید.
زور نزنید| اشتباه بزرگ این است که هی جو بدهید و بگویید: «یک جوک میگم روده بر بشین» یا وسط جوک خودتان بخندید. جوک خوب نیازی به این کارها ندارد.
جوک سخت| اگر مسلط نیستید، اگر جوک و ارجاعاتش نیاز به تقلید صدا دارد یا تکنیک خاصی میطلبد به گفتن یک لطیفه ساده بسنده کنید.
شعور مخاطب را دست کم نگیرید| شما باید جوک را تعریف کنید و بعد ضربه پایانی را بزنید و مابقی چیزها را به مخاطب واگذار کنید. نمیشود جوک و تفسیرش را با هم برایش ارائه کنید. مدام جوک را توضیح ندهید و نگویید: «فهمیدی چی شد؟ منظورش این بود که...»
جدی باشید| اگر خندهتان گرفت بخندید اما بهزور نخندید؛ سرد و ساده و جدی جوک را بگویید و در ضربه نهایی خوب مکث کنید تا مخاطب غافلگیر شود.
مرور کنید| قبل از بیان جوک، یکبار آنرا در ذهنتان مرور کنید، از جمعهای کوچک مثل همسر و برادر شروع کنید بعد جوک را در جمع بزرگ اجرا کنید. بدترین اتفاق آن است که جوکی را بگویید و وسطش مکث کنید تا ادامهاش را بهیاد بیاورید. سعی کنید در تمرینها جوک را کوتاهتر کنید و از تصویرسازی استفاده کنید تا ملموستر باشد.
هیچ کار دیگری نکنید| همانطور که لازم است جو و جمع برای جوک گفتن شما آماده باشد خود شما هم نباید وسط جوک گفتن تلفن را چک کنید، تخمه بخورید، با کنترل تلویزیون ور بروید و...
نترسید| نگران بازخورد منفی، نخندیدن و متلک دیگران نباشید. هدف جوک گفتن این است که دورهمی شما شیرین شود. حتی با خودتان شوخی کنید و اسم خودتان را بهجای شخصیت اصلی جوک بگویید تا دیگران بدانند از متلک و بازخورد منفی نمیترسید.
جمع را تخریب نکنید| بدترین کار این است وقتی یک نفر در جمع سوتی میدهد شما بگویید یاد فلان جوک افتادم! بدتر اینکه بپرسید: «اون جوکه رو شنیدین طرف میره جنگل خرس میاد جلوش، اونم میگه فلان» نمیشود یک جوک را کامل تعریف کرد تا بپرسید بقیه آنرا شنیدند یا نه. یا جوک را بگویید یا نگویید. اما سوال نکنید.
منابع بخشی از این پرونده: دنیای اقتصاد، خبرآنلاین، ایسنا
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.