زیر پوست تلاش ها برای ترمیم روابط آنکارا- تل آویو
نویسنده : احمد کاظم زاده international@khorasannews.com
درهفته های اخیر، ترکیه و رژیم صهیونیستی به تلاش هایی برای ترمیم و بهبود روابط خود دست زده اند. در این زمینه ابتدا رئیس سرویس اطلاعاتی و امنیتی ترکیه به تل آویو سفر کرد و متعاقب آن دو طرف از تمایل خود برای همکاری و تشکیل ائتلاف دریایی برای کنترل دریای مدیترانه خبر دادند و درآخر رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در مصاحبه ای بعد از مراسم نماز جمعه ضمن تاکید برمواضع این کشور درخصوص فلسطین، ضمن اذعان به وجود مشکلات در روابط میان آنکارا- تل آویو در سطح بالا(به نظر می رسدمنظورش نتانیاهو بوده) از تمایل خود برای ترمیم و بهبود روابط دو طرف خبر داده است. به نظر می رسد انجام این مصاحبه کوتاه که بلافاصله در برخی از خبرگزاری های غربی همچون رویترز بازتاب یافت کاملا حساب شده و برنامه ریزی شده بوده و به احتمال زیاد از سوی دیوید ساترفیلد سفیردولت ترامپ در آنکارا هدایت و مدیریت شده است.
در یک دهه گذشته دوعامل بیش از دیگر عوامل درایجاد و ادامه تشنج در روابط آنکارا- تل آویو نقش داشته است: یکی اصطکاک مواضع دو طرف در خصوص فلسطین بود که با حمله کماندوهای اسرائیلی به کشتی حامل کمک های انسانی به مردم غزه در سال 2010 به اوج خود رسید و متعاقب آن دو طرف سفیران یکدیگر را فراخواندند.
دوم حمایت رژیم صهیونیستی از نیروهای گریز از مرکز کردی در منطقه بوده که به اشکال مختلف ادامه داشته است. این موضوع با وجود این که برای ترکیه اهمیت بیشتری داشته اما هرگز رسانه ای نشد و دولت ترکیه آن را در پوشش حمایت از مواضع فلسطین پنهان نگه داشت تا از این طریق بتواند سیاست نوعثمانی گری را با تکیه بر اخوان المسلمین دنبال کند. این بدین مفهوم بود که ترکیه از مسئله فلسطین و اخوان المسلمین به عنوان ابزاری در جهت سیاست های منطقه ای خود استفاده می کند و تقارن این مسئله با رویکرد آمریکا و رژیم صهیونیستی در جهت ایجاد و تعمیق شکاف میان کشورهای منطقه و تجزیه آن ها برای مدت یک دهه ادامه یافت هرچند که در مواردی نگرانی محافل صهیونیستی را نیز بر می انگیخت و در این زمینه مرکز مطالعات بگین – سادات چند بار به عواقب سیاست های ترکیه و اردوغان بر این رژیم هشدار داد و سیاست های اردوغان را به سیاست های ایران بعد از انقلاب اسلامی تعبیر کرد.
حال سوالی که پیش می آید این است که چه عواملی موجب شد نگاه رژیم صهیونیستی و به طورمشخص دولت نتانیاهو به ترکیه و دولت اردوغان تغییر یابد و برای ترمیم و بهبود روابط متشنج گذشته بکوشند؟ به نظر می رسد پاسخ این سوال در جابه جایی قدرت در کاخ سفید نهفته است. با توجه به این که جناح راست گرای حاکم بر تل آویو به رهبری نتانیاهو بزرگ ترین برنده ترامپیسم حاکم بر آمریکا در چهار سال گذشته بود و در این مدت به پشتوانه قانون گریزی های دولت و شخص ترامپ توانست طرح های یک جانبه خود را جایگزین طرح های بین المللی بکند بنابراین از این ترس و وحشت دارد که با رفتن ترامپ همه دستاوردهای گذشته از دست برود، ازاین رو از زمانی که نشانه های شکست ترامپ در انتخابات مشاهده شد ابتدا با بهره گیری از وساطت و میانجی گری دولت ترامپ با عجله و شتاب به سمت عادی سازی یا آشکار سازی روابط با آن دسته از کشورهای عربی رفت که در اصل از متحدان یا دست نشانده های عربستان هستند و در گام دوم به سمت ترمیم روابط با ترکیه گام برداشته است و از بحران قره باغ ( که طبق یک برنامه حساب شده ترکیه ، جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی را در یک جبهه قرارداد) حداکثر استفاده را به عمل می آورد.
هدف نهایی از این تحرکات این است که دستاوردهای رژیم صهیونیستی از دوره چهار ساله ترامپ دردوره پساترامپ همچنان حفظ شود حال آن که این دستاوردها کاملا نامشروع و غیر قانونی و در مغایرت با اصول و قوانین بین المللی از جمله قطعنامه ها و منشور ملل متحد بوده است.