- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
زمانی بود که جراحیهای زیبایی فقط برای ناهنجاریها انجام میشد، مثل کودکانی که در زمان بهدنیا آمدن مشکلات ظاهری صورت داشتند، افراد با سوختگیهای شدید و... ولی امروزه جراحیهای زیبایی به قدری همهگیر شده که بسیاری از افراد، بینی طبیعیشان را برای فانتزیشدن به دست جراح میسپارند یا دیگر اعضای بدن را جراحیهای فانتزی و غیرضروری میکنند. دکتر «ابراهیم رزمپا»، نایبرئیس و عضو هیئتمدیره انجمن راینولوژی ایران از کاهش سن تقاضا برای انجام عمل زیبایی در ایران خبر داده و گفته: «در گذشته حداقل سن ۱۸ سال بود اما هم اکنون بعد از دوران بلوغ در دخترها از ۱۴ سالگی و در پسرها از ۱۶ سالگی انجام میشود.» (منبع خبر: ایسنا) این که سن انجام این جراحیهای زیبایی به شدت پایین آمده و تقریبا گرایش نوجوانان به این عملها بیشتر شده، باعث شد تا نگاهی روانشناسانه به عوامل این اتفاق تلخ داشته باشیم.
سبک فرزندپروری اشتباه والدین
نگرشها، احساسات و آگاهی فرد درباره توانایی، مهارت و قابلیت پذیرش اجتماعیاش، در فرد خود پنداره را شکل میدهد. بسیاری از افرادی که به جراحیهای زیبایی مکرر روی میآورند، دچار مشکلاتی در تصویر بدنی خود هستند. تصویر خویشتن مبنای اصلی مباحثی است که فرد خود را «خوب» یا «بد» میداند که تقریباً تحت تأثیر سبکهای فرزندپروری والدین و تعاملات کلامی آنها با کودک است. به هر میزان که والدین تعاملات مثبتتری با نوجوان داشته باشند، تصویر خویشتن او مثبتتر می شود و او را از انجام کنشهای منفی در آینده از جمله به تیغ جراحی زیبایی سپردن برای زیباتر شدن، بازمیدارد.
انتخاب معیارهای اشتباه زیبایی
بسیاری از دختران و پسران امروزی جلوی آینه میایستند و زیبایی خود را زیر سوال میبرند چراکه شبیه مدلهایی نیستند که در فضای مجازی میبینند. معیارهایی سخت که توان رسیدن به آنها در بیشتر افراد عادی جامعه نیست؛ پوست سفید رنگ پریده، اندام لاغر و کمبود وزن شدید و پوستی صاف و بدون هیچ ایراد و کک و مک. تجربه یک فرد از بدن خودش ناشی از مقایسه با تصاویر بزرگنمایی شده از کسانی است که او را در بیلبوردها، فیلمها، مجلات و صفحات اینستاگرامی محاصره میکنند. همچنین استفاده سلبریتیها و مدلهای زیبایی از اعمال جراحی فراوان به عنوان الگوی پیش فرض زیباتر شدن، برای نوجوانان تبدیل به اولین انتخاب شده است.
در جستوجوی محبوبیت
تمایل بهدیده شدن و جلبتوجه در نوجوانی هم برای پسرها و هم برای دخترها بالاست. از آن جایی که جوانان و نوجوانان در شکلدهی هویت خود بیشتر به دنبال کسب محبوبیت هستند، یکی از راههایی کـه احتمال دارد برگزینند جراحی زیبایی است. بنابراین برای مبارزه با احساس شرم و نارضایتی از ظاهر جسمانی به جای تغییر در رفتارها و عملکرد خود، درصدد تغییر در ظاهر خود برمیآیند.
پای الگوهای شخصیت در میان است
وسواسی جبری| نوجوانان با تیپ شخصیتی کمالگرا بیشترین تمایل به این عملهای زیبایی را دارند. زمانی که یک نوجوان در بدن خود یا در کارها احساس کامل نبودن میکند، احساس ناراحتی از آن دارد. به همین دلیل این افراد کاندیدای عمل جراحی میشوند. این خصیصه در افراد کمالگرا بسیار تشدید و به شکلی بیمار گونه به وسواس فکری تبدیل می شود. در این حالت تصویری که فرد از خود دارد نامطلوبتر از تصویر واقعی اش است و برای بهدست آوردن تصویر مطلوب تن به جراحیهای متعدد میدهد.
خود شیفته| از نظر روان شناختی، خودشیفتگی
به معنای عشق به خود نیست بلکه افراد مبتلا به اختلال شخصیت خود شیفته عاشق تصویری ایدهآل و اغراقآمیز از خود هستند (و نه عاشق خود) چراکه چنین تصویری به آنها اجازه می دهد بر احساس ناامنی عمیق درونی خود سرپوش بگذارند؛ اما حفظ کردن این تصویر توهمآمیز برای این افراد تلاش زیادی میطلبد و این جاست که نگرشها و رفتارهای ناکارآمد آنها بروز میکند. نیاز مداوم به ستایش و تحسین باعث میشود که جراحیهای زیبایی اولین انتخاب آنها باشد.
خود زشتانگاری| در طول زندگی، هر فرد به طور طبیعی ممکن است قسمتی از چهره یا اندام خود را دوست نداشته باشد، مثلاً بینی بزرگ یا چشمها یا حتی حالت صورت ولی افرادی که به اختلال خود زشت انگاری مبتلا هستند، به این قضیه به طرز بیمارگونهای حساسترند و نمیتوانند با این موضوع کنار بیایند. آنها هر روز ایرادی تازه در چهره یا اندام خود پیدا میکنند و حتی در مواردی عملهای زیبایی باعث تشدید بیماری این افراد می شود و شما هم بارها شاید در رسانهها افراد معتاد به عملهای زیبایی را دیده باشید.
مشورت با روانشناسها قبل از عملزیبایی
در نهایت تنها توصیهام به افرادی که تمایل به انجام این عملهای زیبایی دارند یا فرزندشان قصد انجام این جراحیها را دارد، این است که قبل از هر اقدامی، بهجای مشورت با پزشکان جراح یا افرادی که جراحیهای زیبایی را انجام دادهاند، با یک روانشناس متعهد درباره انگیزه این عمل جراحی صحبت کنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه ورزش/در حالی که حدود شش ماه به برگزاری جام جهانی قطر باقی مانده، روز گذشته سران فیفا درباره دوره بعدی جام جهانی فوتبال تصمیم گیری کردند و سهمیه قاره های مختلف مشخص شد. مسابقات جام جهانی 2026 قرار است به میزبانی سه کشور آمریکا، کانادا و مکزیک برگزار شود اما یک تفاوت مهم با جام های جهانی پیشین خواهد داشت. طبق تصمیم فیفا قرار است جام جهانی 2026 برای اولین بار در تاریخ این مسابقات با حضور 48 تیم برگزار شود، تصمیمی جنجالی که موافقان و مخالفان زیادی دارد و هر کدام هم برای موضع شان ادله و مستندات محکمی دارند. البته این اتفاق قرار بود در جام جهانی 2022 رخ بدهد و یکی از اهداف جیانی اینفانتینو رئیس ایتالیایی سوئیسی فیفا در بدو ورودش به این فدراسیون مهم افزایش تعداد تیم های حاضر در جام جهانی قطر بود. اما این جام جهانی و انتخاب میزبانش و برگزاری آن در زمستان و داستان کشته شدن تعدادی از کارگران پروژه های ورزشگاهی و رفاهی قطر، آن قدر جنجالی شد که دیگر مجالی برای افزایش تیم های حاضر در جام جهانی زمستانی باقی نماند. هرچند اینفانتینو تمام تلاشش را به کار گرفت تا تعداد تیم ها از 32 به 48 افزایش پیدا کند و در این راه او حمایت همه جانبه برخی کشورهای کمتر برخوردار از شانس حضور در جام جهانی و اسپانسرهای سرشناس و شرکت های مهم را با خود داشت. با این حال پروژه افزایش تیم ها مختومه شد تا برای جام جهانی بعدی مطرح و در صورت تصویب اعمال شود. حالا جام جهانی قطر آخرین دوره ای خواهد بود که با 32 تیم برگزار می شود و فوتبال دوستان جهان برای دوره بعد شاهد اضافه شدن 16 تیم دیگر خواهند بود.
جدال موافقان و مخالفان طرح اینفانتینو
همان طور که اشاره شد این طرح موافقان و مخالفان زیادی داشته و دارد. به زعم مخالفان افزایش تعداد تیم ها باعث افت کیفیت مسابقات جام جهانی خواهد شد و این مسئله فقط و فقط به سود شرکت های چند ملیتی است که اسپانسرهای اصلی مسابقات هستند. اما موافقان، 48 تیمی شدن را فرصتی برای رفع تبعیض و افزایش شانس حضور کشورهایی می دانند که یا تاکنون حضور در جام جهانی را تجربه نکرده اند یا یکی دو بار بیشتر در این مسابقات حضور نداشته اند. از طرفی آن ها معتقدند با این اقدام فیفا و افزایش پراکندگی حضور تیم های حاضر در مسابقات، به تعداد علاقه مندان و فوتبال دوستان اضافه خواهد شد و همین مسئله می تواند به ایجاد بسترهای فرهنگی و اقتصادی مناسب در برخی کشورها منجر شود.
عبرت فوتبال از تجربه ناموفق لیگ ملت های والیبال
افزایش تیم های حاضر در جام جهانی به 48 تیم ریسک بزرگی است که اینفانتینو مشتاق به انجام آن است، اتفاقی که در فدراسیون جهانی والیبال هم رخ داد اما نتیجه ای که مطلوب سران این فدراسیون بود حاصل نشد. در سال 2018 مسابقات جهانی والیبال به جام ملت های والیبال تغییر نام داد و البته شکل و شیوه برگزاری آن هم تغییر کرد و هدف از این تغییرات فراهم کردن امکان تماشای والیبال از نزدیک برای خانواده ها در سراسر جهان بود چرا که سران فدراسیون جهانی والیبال معتقدند والیبال ورزشی خانوادگی است. هدفی که دنبالش بودند بسیار مطلوب بود اما تقسیم میزبانی بین قاره های مختلف به سفر و پروازهای طولانی منجر شد که نتیجه آن خستگی مفرط بازیکنان و درگیری آن ها با پدیده «جت لگ» و به تبع آن آسیب دیدگی های زیاد و طولانی و افت کیفی مسابقات جهانی والیبال بود. اتفاقی که در پایان مسابقات صدای اعتراض مربیان و بازیکنان و دیگر عوامل تیم ها را درآورد. همه این مسائل دست به دست هم داد تا مسئولان فدراسیون جهانی والیبال با آسیب شناسی ، نواقص را رفع کنند که نتیجه آن کاهش مسابقات از 15 به 12 مسابقه بود، ضمن اینکه مقرر شد مسابقات یک هفته در میان برگزار شود تا بازیکنان فرصت استراحت و ریکاوری داشته باشند. البته شرایط اقتصادی حاکم بر جهان به ویژه پس از شیوع کرونا، هزینه های میزبانی را بسیار بالا برد و اکثر مسابقات جهانی و قاره ای به میزبانی مشترک چند کشور برگزار می شود تا هزینه ها تعدیل شود. با این حال بسیاری معتقدند طرح افزایش تیم های حاضر در جام جهانی به 48 تیم طرحی از پیش شکست خورده است و فیفا ناچار خواهد شد دوباره به همان 32 تیم بسنده کند اما گویا تا مثل فدراسیون جهانی والیبال دست به ریسک نزند و خود به نتیجه نرسد تصمیم اش را عوض نخواهد کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دست پُر پارسا پیروزفر در سینما و نمایش خانگی
ستاره سریال محمد کارت و فیلم «مجبوریم» به زودی با فیلم «تی تی» از آیدا پناهنده به سینما میآید
سیدجلال با یک رکورد دیگر از فوتبال خداحافظی می کند
آخرین رکورد کاپیتان!
گروه ورزش/ اظهار نظر رضا درویش مدیرعامل پرسپولیس در باره آینده سیدجلال حسینی باعث شد بحث خداحافظی کاپیتان محبوب سرخ ها از مستطیل سبز جدی تر از همیشه مطرح شود. مدیرعامل پرسپولیس در یک گفت و گوی تلویزیونی اعلام کرد که در لیگ بیست و دوم سیدجلال در پرسپولیس خواهد بود اما به عنوان یکی از اعضای کادر فنی این اظهارنظر در حقیقت یک نکته مستتر در خودش دارد و آن، پایان کار سیدجلال بهعنوان «بازیکن» در باشگاه پرسپولیس خواهد بود. این در حالی است که پرافتخارترین بازیکن تاریخ لیگ برتر همین چند روز قبل از تمایلش به ادامه دادن دوران بازی و همچنین بیمیلیاش برای ترک پرسپولیس و پیوستن به باشگاههای دیگر صحبت کرده بود. یحیی با جذب پورعلیگنجی و تلاش برای به خدمت گرفتن گولسیانی، نشان داده که برای فصل جدید روی کاپیتان حساب ویژهای باز نخواهد کرد. این در حالی است که خود سیدجلال هرگز حرف از خداحافظی نزده و حتی در آخرین گفت و گوی خود اعلام کرده که قصد دارد به فوتبال خود ادامه دهد. با توجه به تمایل نداشتن سیدجلال برای خداحافظی از مستطیل سبز خیلی ها بر این باور بودند که او با پیراهن ملوان کفش های خود را در لیگ بیست و دوم خواهد آویخت اما گویا باشگاه ملوان و مازیار زارع برای حضور سیدجلال در جمع قوهای انزلی چراغ سبز نشان نداده اند و با توجه به سن و سال بالای کاپیتان پرسپولیس دیگر باشگاه های لیگ برتری نیز تمایلی برای جذب او ندارند و به همین دلیل احتمالا خداحافظی و حضور در کادر فنی پرسپولیس آخرین و تنها انتخاب سیدجلال در 40 سالگی خواهد بود. به این ترتیب در صورتی که سیدجلال در لیگ بیست و دوم به عنوان بازیکن جایی نداشته باشد،دیدار مقابل فجرسپاسی در هفته پایانی لیگ بیست و یکم به عنوان آخرین حضور او در لیگ برتر به ثبت خواهد رسید.در آن روز سیدجلال 40 سال و 3 ماه و 30 روز سن داشته و مسن ترین بازیکن تاریخ لیگ برتر لقب می گیرد.پیش از این رضا عنایتی با 40 سال و 2 ماه و 17 روز رکورد مسن ترین بازیکن تاریخ لیگ برتر را در اختیار داشت.حالا با توجه به شرایط موجود به نظر می رسد این رکورد آخرین رکوردی باشد که به نام سیدجلال در فوتبال ایران به ثبت می رسد؛بازیکنی که پیش از این خیلی از رکوردهای دیگر فوتبال ایران را به نام خود ثبت کرده است.سید جلال با 9 قهرمانی در لیگ برتر، یک قهرمانی در جام حذفی کشور و چهار قهرمانی سوپر جام پرافتخارترین بازیکن تاریخ در رقابتهای باشگاهی ایران است.کاپیتان سرخ ها رکورددار بیشترین بازی در تاریخ لیگ برتر نیز است و با توجه به رکوردهای مختلف او در تاریخ فوتبال ایران می توان او را آقای رکورد فوتبال ایران نامید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مصطفی میرجانیان - ماجرای قتل های عنکبوتی که در سال 79 تا 80 در مشهد اتفاق افتاد یکی از مهم ترین پرونده های جنایی و خبرساز طی 2 دهه اخیر است که با گذشت 22 سال از آن هنوز هم منشأ تحولات و بحث های جدی است .پس از ساخت چند فیلم سینمایی درباره این قتل ها و به ویژه ساخت فیلم موهن عنکبوت مقدس ، روزنامه خراسان برآن شد تا به عنوان اولین رسانه ای که 22 سال قبل ماجرای قتل های عنکبوتی را فاش کرد ناگفته ها و ابعاد جدیدی از این قتل ها را در گفت وگو با سید خلیل سجادپور خبرنگار پیش کسوت خود که از اولین روز های وقوع این قتل ها از نزدیک ماجرا را پیگیری کرده به مخاطبان ارائه کند .
سید خلیل سجادپور روایتی عجیب و ناگفته از زوایای پنهان این قتل ها را که تا کنون در جایی بیان نشده در حالی بازگو می کند که هنوز بسیاری از ابعاد پیچیده و حقایق پشت پرده این پرونده برای افکار عمومی بیان نشده است . نکاتی که با گذشت این سال ها هنوز هم مورد بهره برداری ها و اغراض سیاسی قرار می گیرد. در این گفتوگوی جذاب و نفس گیر با طرح سوالاتی از ابعاد پنهان این ماجرا به واکاوی قتل های عنکبوتی از زبان خبرنگاری پرداخته ایم که آن زمان درمتن این ماجرا حضور داشت و اخباری را که تا کنون محرمانه مانده بود رسانه ای می کند. این گفت وگو امروز و در چند شماره آینده تقدیم شما مخاطبان ارزشمند خراسان می شود .
آقای «سجادپور» طبق اخبار چاپ شده، روزنامه خراسان برای اولین بار قتل های زنان خیابانی معروف به «قتل های عنکبوتی» را فاش کرد، قصه از کجا آغاز شد؟
واقعیت این است که آن زمان نه تنها ما، بلکه هیچ کس فکر نمی کرد که با قتل های سریالی روبه رو شده ایم. اگر قتلی شب رخ می داد یا جسدی شب هنگام کشف می شد خبر آن تقریبا سه روز بعد در روزنامه به چاپ می رسید. چون روز بعد از کشف جسد، خبر تنظیم و به دستگاه چاپ سپرده می شد و مخاطبان روز بعد از آن از خبر مطلع می شدند. به همین دلیل هم اولین قربانیان، «سعید حنایی» که اجساد آنان در جاده فرعی و مزرعه گوجه فرنگی منطقه خین عرب در حاشیه شهر کشف شد روز چهارشنبه دوازدهم مرداد درج شد اما یکی از آن اجساد درون تکه ای موکت قرار داشت و در دیگری «چادر سیاه» به دور جسد پیچیده شده بود. هرکدام نیز در یک محله افتاده بود. از سوی دیگر هم رسیدگی قضایی جسد اول به عهده قاضی حجت الاسلام محمد علی افتخاری (رئیس شعبه 42 دادگاه عمومی) بود و پرونده جسد دیگر را قاضی نوذر شریف (رئیس شعبه 37 دادگاه عمومی مشهد) رسیدگی می کرد که از پرونده های یکدیگر بی خبر بودند چون هنوز قاضی ویژه قتل عمد در دستگاه قضایی وجود نداشت و قاضی کشیک هر روز دادگستری، رسیدگی به پرونده های قتل را هم به عهده می گرفت. حتی زمانی که سومین جنایت نیز رخ داد هیچ کس به موضوع مشکوک نشد چرا که این بار قاتل جسد را درون 4 کیسه گونی زرد رنگ گذاشته و آن را در خیابان بزرگمهر (مرفه نشین ترین منطقه مشهد) و آن هم در روز روشن (ساعت 3 بعد از ظهر) رها کرده بود. این پرونده جنایی را هم قاضی مهدی معینی (رئیس شعبه 41 دادگاه عمومی) رسیدگی می کرد و هنوز دادسراها احیا نشده بود.
فرضیه دیگری هم نیز که تا آن زمان قتل های زنان را کم اهمیت جلوه می داد سوابق اعتیاد و روابط نامشروع مقتولان بود که دو جسد در حاشیه شهر رها شده بود و این فرضیه قوت می گرفت که در پاتوق های مواد مخدر درگیر شده باشند یا به دلیل تزریق هروئین و سوء مصرف موادجان خود را از دست داده اند که اهالی پاتوق یا صاحبان منازل به دلیل ترس از دستگیری، اجساد را در حاشیه شهر انداخته اند که برخی از همین قتل ها در زمان قتل های عنکبوتی هم رخ داد.
از طرف دیگر نیز پس از آن که اولین اخبار کشف اجساد، مانند خبرهای عادی در روزنامه خراسان درج شد تا چند ماه بعد هیچ حادثه مشابهی رخ نداد و پرونده آن 3 قتل هم که توسط 3 قاضی به طور جداگانه در حال رسیدگی بود به فراموشی رسانه ای رسید تا جایی که قاضی افتخاری رای دادگاه را نیز درباره قتل اول صادر کرد و طبق این رای دیه مقتوله باید از بیت المال پرداخت می شد اما پرونده تا زمان شناسایی و دستگیری عامل یا عاملان این جنایت مفتوح بود. بدین ترتیب نام «روزنامه خراسان» به عنوان افشا کننده قتل های عنکبوتی در تاریخ ثبت شد.
پس چه زمانی «قتل های عنکبوتی» رنگ سریالی به خود گرفت؟
ببینید ماجرای قتل های مذکور به 3 دوره یا شاید هم 4 دوره تقسیم می شود. مرحله اول 3 قتل با ماجراهای متفاوت بود که در فاصله چند روز در مرداد سال 79 رخ داد و بعد خاموش شد اما مرحله دیگر از دی سال 79 دوباره شکل گرفت و تا روزهای آخر اسفند ادامه یافت البته در این میان اجساد مشابهی نیز در حاشیه شهر کشف شد که بعد از دستگیری عاملان آن مشخص شد جزو قتل های عنکبوتی نبود مانند جسد زن 45ساله ای که در انتهای بولوار بهارستان درون چادر سیاه کشف شد که روسری نیز دور گردنش پیچیده شده بود. از همین قتل که به ششمین جسد معروف شد این جنایت ها رنگ سریالی به خود گرفت. چرا که بعد از کشف چهارمین جسد که در کوچه ای فرعی بین جاده قدیم و جدید قوچان رها شده بود، مرحوم قاضی غلامرضا منصوری (قاضی وقت شعبه 53 دادگاه عمومی مشهد) به عنوان قاضی کشیک رسیدگی به پرونده را به عهده داشت که بعد از وقوع پنجمین قتل دیگر به سمت قاضی ویژه قتل عمد انتخاب شد . نوزدهم اسفند بعد از کشف جسد ششمین قتل، گفت وگویی با قاضی منصوری انجام دادم که او با تاکید بر سریالی بودن قتل های زنان خیابانی به خبر تلخ دیگری هم اشاره کرد که شاید جدی گرفته نشد.
وی در این مصاحبه که بیستم اسفند با تیتر «اکیپ ویژه ای برای بررسی قتل چند زن در مشهد تشکیل شد» مقابل دیدگان مخاطبان بی شمار خراسان قرار گرفت، ادعا کرد « در چند ماه گذشته حدود 6 قتل با شیوه و شگرد یکسان در مشهد رخ داده است این در حالی است که سال قبل هم موارد مشابهی گزارش شده که هنوز عامل یا عاملان این جنایت ها شناسایی نشده اند!»
خلاصه در دوره دوم قتل ها که گویی پس از چند ماه تردید یا برنامه خاص عاملان جنایت ها آغاز شده بود حدود 5 قتل دیگر اتفاق افتاد و بدین ترتیب پلیس و دستگاه قضایی مقابل قتل هایی پیچیده قرار گرفتند که هیچ کس و به هیچ وجه تصور نمی کرد این جنایت ها را یک نفر انجام بدهد. همه مسئولان و کارآگاهان متفق القول بودند که با یک باند مخوف طرف هستند یا در پس این جنایت ها ماجرایی مانند قتل های زنجیره ای وزارت اطلاعات نهفته است یا افراد ذی نفوذ و صاحب قدرت و موقعیت اجتماعی دست به چنین اعمالی می زنند به همین دلیل گروه های ویژه ای در آگاهی مشهد با بهره گیری از همه توان پلیسی و امکانات سنتی آن زمان مامور رسیدگی به پرونده قتل های عنکبوتی شدند .دوره سوم این قتل ها نیز از فروردین تا اوایل مرداد سال 80 رقم خورد که دیگر جو وحشتناکی درشهر ایجاد شده بود و مصاحبه ها و تحلیل های گوناگون رسانه ها، مدیران، نمایندگان مجلس و افراد مشهور فشار عجیبی را به نیروی انتظامی و دستگاه قضایی وارد کرده بود. ماجرای قتل زنان خیابانی، دهان به دهان می چرخید و این گونه زن ها با ترس و وحشت از خانه بیرون می آمدند. مرحله چهارم نیز به ماجراهای شخصیتی، انگیزه و محاکمه «سعید حنایی» مربوط می شود که جای بحث زیادی دارد.
روزنامه خراسان نام «قتل های عنکبوتی» را روی این پرونده گذاشت که بعد هم دیگر رسانه ها به ناچار همین عنوان را استفاده کردند به طوری که این «لقب» به صورت بین المللی در تاریخ ثبت شد، چه شد که این نام را انتخاب کردید؟
سوال خوبی است چون برخی فقط عنوان می کنند که رسانه ها نام قتل های عنکبوتی را بر این پرونده گذاشتند و متاسفانه نه تنها نامی از خراسان نمی برند بلکه تلاش می کنند به نوعی نام گذاری قتل های عنکبوتی را برای خودشان به ثبت برسانند. واقعیت ماجرا این است که آن زمان هنوز زوایا و ابعاد این جنایت های هولناک مشخص نبود و همان طور که گفتم تا وقوع ششمین قتل هنوز سریالی بودن آن هم جدی گرفته نمی شد. در تعطیلات نوروز سال 80، 15 قتل عمدی در مشهد رخ داد که 3 قتل به شیوه و شکل قتل های زنان خیابانی بود این 3 جسد در آخرین روزهای تعطیلات یعنی 12، 14 و 15 فروردین در حالی کشف شدند که روزهای تعطیل تاسوعا و عاشورا نیز سپری شده بود به همین دلیل من در صفحه حوادث هجدهم فروردین خبر را با این عنوان نوشتم که «3 زن دیگر به شیوه مرموز به قتل رسیدند» اما از روز بعد تصمیم گرفتم نامی برای این پرونده انتخاب کنم که بعدها اخبار آن را با همین نام چاپ کنیم چرا که این عناوین بیشتر موجب تمرکز مخاطب و جذب آن ها می شد مانند اخبار پرونده «کرکس سیاه» که قبل از آن روی پرونده عامل اغفال کودکان گذاشته بودم! خلاصه پس از حدود 2 ساعت تفکر رسانه ای بالاخره چندین عنوان با توجه به نوع قتل ها انتخاب کردم که از جمله آن ها «قتل های پاپیونی» بود چون قاتل یا قاتلان ، روسری و چادری که اجساد درون آن قرار داشت به شکل پاپیون گره می زدند! و نام های دیگر مانند «قتل های سیاه» (چون اجساد درون چادر سیاه بودند) قتل های ایکس (یعنی قتل های ناشناخته) و غیره که «قتل های عنکبوتی» هم جزو آن ها بود به دلیل این که عامل یا عاملان جنایت ها مانند عنکبوت تور سیاه پهن می کردند تا قربانیان خود را به دام بیندازند و جسد را در همان تور هم رها می کردند که البته بعد از دستگیری قاتل مشخص شد نام بی مسمایی هم انتخاب نکرده بودم و بدین ترتیب با همین عنوان ادامه دادم البته من همواره برای انتخاب عناوینی که روی پرونده های مهم قضایی و پلیسی می گذارم با همکارانم در تحریریه مشورت می کنم آن روز هم بسیاری از همکاران از میان اسامی مذکور به «قتل های عنکبوتی» رای دادند و این گونه خبرهای قتل سریالی زنان خیابانی را با همین عنوان ادامه دادم.
برخی از خبرنگاران بعد از تولید فیلم های عنکبوت و عنکبوت مقدس، طوری وانمود می کنند که فقط آنان این قتل ها را دنبال کرده اند و حتی مدعی هستند که به دلیل حضور سریع در صحنه های جرم، پلیس به آنان مظنون شده است؟
این حرف ها برای خودنمایی بیان می شود، با کدام سند و مدرک چنین سخنان بیهوده ای را بازگو می کنند، به کدام مقر انتظامی احضار شده اند، چه کسی به آن ها گفته که تو مظنون ما بودی؟
یا در کدامین خبری که در روزنامه چاپ شده است خودت را اولین نفری معرفی کرده ای که در صحنه رها کردن جسد حضور داشت. این حرف ها ارزش پاسخ گویی ندارد. حقیقت ماجرا این است که روزنامه های تهران بعد از انتشار یازدهمین قتل در روزنامه خراسان متوجه ماجرا شدند که با درج دوازدهمین قتل در بولوار خیام به طور خیلی جدی این اخبار را دنبال کردند و به این دلیل هم از هجدهم فروردین به بعد، جو کشور تحت تاثیر اخبار قتل های عنکبوتی مشهد قرار گرفت تا جایی که حتی در شورای عالی امنیت ملی کشور هم ستاد ویژه تشکیل شد. ولی این که روزنامه خراسان به دلیل تاثیرگذاری خبری ،کم نظیر بود باید به یکی از همین ماجراهای حضور در صحنه های جنایت اشاره کنم. ظهر دوازدهم اردیبهشت قتل مشابهی در بولوار امامت مشهد رخ داد. در حالی که بسیاری از روزنامه ها آن را سیزدهمین قتل عنکبوتی نامیدند اما من که در صحنه حادثه حضور داشتم فقط خبر قتل را چاپ کردم ولی خیلی زود مرد فراری که بعد از این جنایت تحت تعقیب قرار گرفته بود با تلاش گسترده پلیس در تهران دستگیر شد. خبرنگار حوادث دفتر تهران به نقل از رئیس وقت آگاهی مرکز، خبری را به روزنامه ارسال کرد که «عامل یکی از قتل های عنکبوتی در تهران دستگیر شد» چاره ای جز درج خبر نداشتیم چون مصاحبه یک مقام مسئول بود و همه افسران خیلی خوشحال بودند که احتمال دارد او به قتل های دیگر هم اعتراف کند اما در زیر همان خبر که در تاریخ شانزدهم اردیبهشت سال 80 در صفحه حوادث چاپ شد من هم اضافه کردم سجادپور خبرنگار خراسان که بلافاصله پس از اعلام خبر قتل این زن در محل جنایت حضور یافته بود، می نویسد: آثار کبودی ظریفی روی گردن مقتوله وجود داشت اما نحوه ارتکاب قتل و جزئیات نظرات کارشناسی در محل حکایت از آن دارد که این زن قربانی قتل های عنکبوتی نشده است! حالا وقتی خبرنگاری چنین ادعایی را مطرح می کند باید با ذکر تاریخ و عنوان خبر بیان کند که قابل راستی آزمایی باشد! البته با آن که بسیاری از خبرنگاران بعد از فروردین 80 این قتل ها را پیگیری می کردند اما بعد از دستگیری قاتل، حضور آن ها در مشهد پررنگ تر شد و در جلسات دادگاه علنی شرکت می کردند یا با قاتل و خانواده او مصاحبه داشتند که من هیچ گاه به سوی خانواده قاتل نرفتم چرا که آن را کار درستی نمی دانستم!
شما که در جلسات بازجویی از «عامل قتل های عنکبوتی» حضور داشتید و از نزدیک این پرونده را دنبال می کردید انگیزه اصلی او از این جنایت ها چه بود؟
«حنایی» فردی بسیار پرخاشگر و ماجراجو بود که با انگیزه انتقام از رانندگان مسافرکش وارد این ماجرا شد. پرخاشگری های او به حدی بود که حتی سابقه کیفری به جرم «نزاع» داشت و همین موضوع نیروی انتظامی را زیر تیغ انتقادات بی رحمانه قرار داد که چرا دستگیری فردی سابقهدار یک سال طول کشیده است! اما همان گونه که گفتم شرایط به گونه دیگری بود.
عامل «قتل های عنکبوتی» بعد از دستگیری گفت: وقتی همسرم با تاخیر زیاد به خانه بازگشت عصبانی شدم و از او درباره علت تاخیرش پرسیدم که او از ماجرای تعرض یک راننده مسافرکش پرده برداشت! به همین دلیل او ابتدا به کلانتری رفته و از یک راننده ناشناس پیکان شکایت کرده بود اما چون هیچ دلیل محکم و مستندی نداشت و از سوی دیگر هم نتوانست مشخصاتی از راننده متعرض به پلیس ارائه دهد، این پرونده جدی نگرفته نشد.
حنایی هم که زنش مورد تعرض قرار گرفته بود و بسیار عصبانی و آشفته بود ساعتی بعد از دستگیری در خانه امن پلیس به افسران ویژه این پرونده گفت، ابتدا تصمیم گرفتم تا رانندگان مسافرکش را به قتل برسانم ولی بعد از مدتی از این تصمیم منصرف شدم چرا که با خود فکر می کرد م چند تا از این راننده ها را باید بکشم! تعداد آن ها خیلی زیاد است. این بود که تصمیم خود را به قتل زنان خیابانی تغییر دادم تا با کشتن آن ها انتقام جویی کنم! حنایی معتقد بود اگر این زن ها در حاشیه خیابان ها جولان ندهند، رانندگان هم به هر زن مسافر به چشم زن بدکاره نگاه نمی کنند! این بود که فقط برای «انتقام» آدمکشی به راه انداخت. از سوی دیگر هم حنایی آغاز مرحله دوم قتل ها در زمستان سال 80 را نیز فقط به دلیل خود بزرگ بینی و خودنمایی عنوان کرد و گفت: وقتی می دیدم دیگران و مردم به قتل این زن ها توجه زیادی دارند من هم ترغیب شدم تا دوباره کشتن این زن ها را شروع کنم چرا که بعد از قتل 3 زن دچار تردید بودم.
او در یکی از جلسات دادگاه سخن عجیبی را بر زبان راند و در آخرین دفاعیات خود گفت: «هر وقت زن فاسدی را می دیدم جنون آنی به من دست می داد و تنها زمانی که او را می کشتم آرام می گرفتم در این حال کشتن 16 زن خیابانی برای من به راحتی کشتن 16 سوسک بود!».
از طرف دیگر هم حنایی طبق مستندات پزشکی قانونی، دارای شخصیتی ضد اجتماعی، پرخاشگر و بدون عاطفه است و نمی توان به او نسبت جنون داد. این مطالب در یکی از جلسات محاکمه وی توسط مرحوم دکتر تلافیان و دکتر آریا حجازی (مدیرکل پزشکی قانونی خراسان رضوی) بیان شد که در صفحه حوادث نوزدهم مهر سال 80 روزنامه خراسان به چاپ رسیده است. البته پزشک قانونی در این جلسه دادگاه به دو بار فرار او از بیمارستان روان پزشکی هم اشاره کرد و گفت: «حنایی» در سال های 59 و 61 در بیمارستان ابن سینا بستری شده که هر دو بار نیز از آن جا فرار کرده است و در برگه پذیرش بیمار تاکید شده که «او فردی مهاجم و پرخاشگر می باشد که مدت کوتاهی تحت درمان بود!»
ماجرای دیگری که حنایی را به سوی انتقامی هولناک کشاند این بود که او با جعل کارت بسیج، بعد از حادثه تعرض به همسرش، شماره پلاک خودروهایی که زنان خیابانی را سوار می کردند در یک فهرست یادداشت می کرد یا خودش برخی دختران و پسران را به کلانتری تحویل می داد که مجازات شوند ولی وقتی می دید آن ها زودتر از خودش از کلانتری بیرون می آمدند، بسیار عصبانی می شد و احساس حقارت می کرد که این موضوع نیز یکی از دلایل اقدام به انتقام جویی بود.او حتی کارت امر به معروف و نهی از منکر را هم طبق ادعاهای خودش در جلسه علنی دادگاه جعل کرده بود تا با استفاده از آن مانع کار رانندگان مسافرکش شود. به همین دلیل فردی پرخاشگر، ضد اجتماعی و ماجراجو وارد حوادث هولناک «انتقام» شده بود. (ادامه گفت و گو در شماره آینده)
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.