


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.





ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

«سلام عزیزم خوبی صبحت به خیر. می گم دیروز کارتم رو دادم رفتی خرید کردی برا خودت فکر کنم کارتم موند پیشت یادت رفت بدی بهم... نازنین از حسابم 350 تومن کم شد، تو کارت کشیدی؟ ....»، «سلام عشقم، متاسفانه کارتت فوت کرد، خدا بیامرزتش، دیگه نمیبینیش...». این عبارتها، بخشی از چت بین یک زن و شوهر است که اسکرین شات آن، بازتاب زیادی در شبکههای اجتماعی داشت. هرچند این موضوع، جدی نبوده و مزاح و شوخی به نظر میرسد، اما درخواست زنان از شوهرشان برای گرفتن پول، یکی از مسائلی است که معمولا دردسرساز می شود و روابط زوجین را تحت تاثیر قرار میدهد. حالا سوال این است که آیا شیوه این خانم برای گرفتن پول از شوهرش درست بوده؟ زنان برای بیان این درخواست، باید چه کنند؟ و البته چرا شوهرها باید حواسشان به همسرشان از لحاظ مالی باشد؟ در ادامه، به این سوالات پاسخ دادیم.
یک فرمول کلی برای این مسئله نداریم
منابع مالی خانواده و چگونگی صرف آن برای هزینههای مختلف از موضوعاتی است که نیاز به گفتوگو و حلمسئله در بین زوج ها دارد. شرایط خانواده را با توجه به آورده مالی و هزینههای پیشرو و نوعِ شغلی که زن و مرد انجام میدهند، باید سنجید و این شرایط برای هر خانواده، متفاوت خواهد بود. مثلا آیا زن و مرد هر دو به حرفهای مشغول هستند که به موجب آن حقوق دریافت میکنند؟ یا حرفه خانهداری در خانه با زن است و شغل بیرون از خانه با مرد؟ بنابراین نمیتوان یک فرمول کلی یا قانون برای این مسئله مشخص کرد و نیاز به بررسی موشکافانه و دقیق این موضوع، توسط زن و شوهر دارد.
ذهنیتهای اشتباهی که باید اصلاح شود
در قدم اول لازم است ذهنیتِ موجود راجع به تعهدات زن و مرد اصلاح شود. اگر در خانوادهای زن در خانه و امور منزل مسئول است، نباید بیکار تلقی شود. همانطور که فردی در بازههای زمانی مشخص به انجام وظایفی متعهد میشود، یک خانم خانهدار هم راجع به امور منزل مسئولیتپذیر است. با این تفکر، مدیریتِ امور منزل توسط یک خانم خانهدار معنادار میشود و فرد درباره تعهداتش احساسِ بیارزشی ندارد. از طرفِ دیگر، هر کدام از مسئولیتها به واسطه جایگاهشان در پیشبرد و سامان دهی زندگی ارزش مییابند، نه فقط با میزان پولی که به ازای آن به خانه میآید. توصیفاتی مانند(نداشتن استقلال مالی) که به زنی با حرفه خانهداری اطلاق میشود، موجب بیارزشی و بیمعنایی تعهد زمانی و کاری او راجع به مدیریت امور خانه میشود. در واقع این نوعی از تقسیمکار است که لازم است در همه خانوادهها صورت بگیرد. چه زمانی که مرد و زن هر دو به حرفهای خارج از خانه مشغول هستند و چه زمانی که زن در خانه و مرد بیرون از خانه مشغول است. بنابراین زمانی که ما صحبت از رفع نیازهای مالی یک خانم خانهدار میکنیم، در مرحله اول لازم است نوعِ نگاهمان را به تقسیم وظایفی که در حالِ اجراست و مسئولیتهای او تغییر دهیم. در این صورت چگونگیِ مطرح شدن این نیاز و رسیدگی به آن ها در چارچوبِ الزاماتِ طبیعیِ امور خانواده قرار میگیرد و عزتنفس و ارزشمندیِ مسئولیتهای خانم هم حفظ میشود.
این 2 نکته را جدی بگیرید
خانمها با قدری صبوری عاشقانه و تایید داشته ها و نداشته های شوهرشان و پذیرش آن ها، دست به ساختن مردی وفادار و به فکر خانواده خواهند زد. این معادله بسیار ساده است که در قبال ایجاد امنیت عاطفی و عاشقانه برای مردتان شما هم در چتر امنیت مالی و از جمله عاطفی او قرار خواهید گرفت؛ناگفته نماند اگر خانمی کوتاهی داشت دلیلی برای سلب مسئولیت از مرد خانواده نمی شود.
شوهرها باید به احساسات لطیف و شکننده همسرشان ، توجه و برای امنیت مالی او در حد توان، تلاش کنند. همچنین مردان به دقت باید مراقب امنیت عاطفی همسر خود باشند و تا زمانی که در این موضوع مهارت و دانایی کافی پیدا نکنند، رابطه عاطفی را بهطور متقابل سرد و برخی زنان این خلأ را با انتظارات مالی ریز و درشت پر میکنند.
چرا روش این خانم اشتباه بود؟
تأمین نیازهای مالی یک خانم خانهدار، مانند نیازهای مالی آقا و دیگر هزینههای منزل نیاز به گفتوگو، مشورت، برآورد و تصمیمگیری دو نفر دارد. مسئله مهم در این موضوع نوعِ نگاه دو نفر به تقسیم وظایفی است که صورت گرفته و ارزشگذاریِ برابر نسبت به جایگاه طرفمقابل است. توجه نکردن به این مسئله، دقیقا همان اشتباهی است که در این چت پربازدید، باید به آن توجه شود و نشاندهنده اشتباه بودن رفتار این خانم است حتی اگر به شوخی بوده باشد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

برای برخی از بیماران مبتلا به تومورهای متاستاتیک که شیمی درمانی برای آنها کارساز نیست، یک داروی جدید توانست رشد سرطان آنها را متوقف کند.این بیماران که سرطان سینه متاستاتیک داشتند، به رغم دورههای شیمیدرمانی شدید،سرطانشان در حال پیشرفت بود اما به تازگی درمان با دارویی به نام Enhertu که سلولهای سرطانی را با دقت لیزری هدف قرار میدهد، به طرز خیرهکنندهای موفقیتآمیز بود و توانست رشد تومور را کند کرده و عمر بیماران را تا حدی افزایش دهد.
Enhertu چیست؟
Enhertu دارویی است که به عنوان یک ترکیب
آنتی بادی-دارو شناخته میشود، چون از یک آنتی بادی برای ورود به سلول تومور قبل از شیمی درمانی و برای کشتن آن استفاده میکند. آنتی بادی این دارو، پروتئینی به نام HER2 را صفر میکند. HER2 پروتئینی است که به رشد سریع سلول های سرطان سینه کمک میکند. سلولهای سرطان سینه با سطوح بالاتر از حد طبیعی این پروتئین،HER2 مثبت نامیده میشود.سازمان غذا و داروی آمریکا Enhertu را در اواخر سال 2019 برای برخی از سرطانهای به اصطلاح «HER2 مثبت» یا تومورهایی که در یک آزمایش تشخیصی آستانه مشخصی از سرطان دارند، تأیید کرد اما داده های جدید مربوط به درمان دستهای از سرطانهای سینه است که سطوح پایین و حتی ناچیز HER2 دارند. این بدان معناست که این دارو روی طیف گستردهتری از بیماران موثر خواهد بود.
برتری نسبت به شیمی درمانی
داروی Enhertu به زنان مبتلا به سرطان سینه پیشرفته این امکان را داد که شش ماه بیشتر از افرادی که با شیمی درمانی درمان میشوند عمر کنند.البته این همه نتایج نیست،خبر خوب فراتر از درمان سرطان سینه است. شواهد نشان میدهد که این دارو میتواند برای درمان بسیاری از انواع تومورها مورد استفاده قرار گیرد.
کیفیت زندگی و افزایش طول عمر
در بیمارانی که این دارو را مصرف کردند،رشد تومورها برای حدود 10 ماه متوقف شد، در صورتی که این عدد برای افرادی که شیمی درمانی استاندارد داشتند، حدود ۵ ماه است. همچنین بیمارانی که این داروی آزمایشی را دریافت کرده بودند به مدت 23.9 ماه زنده ماندند، در صورتی که افراد تحت شیمی درمانی فقط 8/16ماه زنده بودند.
دکتر مور، یکی از محققان این پژوهش میگوید: «برای آزمایشهای شیمیدرمانی در سرطان متاستاتیک سینه، بهبود بیماران تا شش ماه بیسابقه است.معمولاً موفقیت در یک پژوهش بالینی یک تا چند هفته بیشتر از زندگی است اما این دارو ضمن طولانی کردن این دوران کیفیت زندگی بیماران را هم بهبود میبخشد.»
محدودیت مصرف
همان طور که میدانیم هیچ دارویی بدون عوارض یا محدودیت نیست. عوارض جانبی این دارو و به طور کلی ترکیبات
آنتی بادی-دارو شبیه به همه شیمی درمانی هاست .این داروها بسیار گران هستند و استفاده از آنها برای مبتلایان به سرطان سینه در کشورهای کم درآمد، سخت است.
درمان سرطانهای معده، روده بزرگ و ریه
موفقیت این پژوهش در حقیقت به این علت است که این دارو فراتر از سرطان سینه مورد استفاده قرار خواهد گرفت و میتواند بسیاری از انواع تومورهای سطوح پایین HER2 از جمله سرطان معده، روده بزرگ و ریه را درمان کند. شرکت میگوید: «مزایای مثبت این دارو هنوز به طور کامل مشخص نشده است اما تحقیقات نشان میدهد که ترکیبات آنتیبادی-دارو ، روزی جایگزین
شیمی درمانیهای معمولی برای بیشتر بیماران خواهد شد.»
منبع:بلومبرگ و نیویورک تایمز

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.





ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گروه ورزش/ در حالی که طی یکی، دو سال اخیر زمزمه هایی مبنی بر خداحافظی سید جلال حسینی کاپیتان پرسپولیس از میدان فوتبال و دوران بازی اش شنیده می شد، سرانجام او در پایان لیگ بیست و یکم تصمیم گرفت به بازی اش در مستطیل سبز پایان دهد. البته سید جلال که فوتبالش را از تیم ملوان انزلی آغاز کرده و به دنیای فوتبال معرفی شده، بارها اعلام کرده بود که می خواهد فوتبالش را با پیراهن ملوان انزلی به پایان برساند. این اتفاق می توانست در لیگ بیست و دوم رقم بخورد چرا که قوی سپید انزلی پس از شش سال دوری از لیگ برتر با کسب عنوان قهرمانی مسابقات لیگ دسته اول باشگاه های ایران، مقتدرانه به لیگ برتر صعود کرد. این بهترین خبر برای سید جلال بود و می توانست با پوشیدن دوباره پیراهن ملوان و در مسابقات لیگ برتر از دنیای فوتبال خداحافظی کند اما گویا ملوانان چندان تمایلی به جذب مدافع 41 ساله نشان ندادند و همین مسئله باعث شد کاپیتان شمالی سرخ پوشان تصمیم بگیرد در پایان لیگ بیست و یکم به دوران بازی اش پایان دهد و مربیگری را پیشه کند. هرچند هنوز سید جلال و باشگاه پرسپولیس و یحیی گل محمدی درباره ورود رسمی کاپیتان سرخ ها به دنیای مربیگری و کادرفنی تیم اظهارنظر صریح و قطعی نکرده اند اما گفته می شود بر اساس توافقات صورتگرفته، پرافتخارترین بازیکن لیگ برتر به کادر فنی پرسپولیس اضافه خواهد شد تا حضورش در کنار سرخپوشان ادامهدار باشد. سکوت یحیی بیش از هر چیزی جای سوال و تعجب ایجاد کرده چرا که گفته می شد او در دو فصل اخیر بارها سر مسائل مختلف با کاپیتان تیمش دچار اختلاف نظر شده و حتی برخی نیمکت نشینی های سید جلال را هم به همین اختلاف ربط می دادند. حالا سکوت سرمربی پرسپولیس مشخص نیست از سر رضایتش بابت خداحافظی کاپیتان پا به سن گذاشته است یا نارضایتی اش بابت حضور او در کادرفنی! باشگاه پرسپولیس قصد داشت شنبه با برگزاری کنفرانس خبری، مراسمی برای خداحافظی سید جلال حسینی بگیرد اما این موضوع در نهایت منتفی شد تا همچنان شایعات درباره آینده کاپیتان سرخ ها ادامه داشته باشد. البته باشگاه پرسپولیس در تدارک برگزاری یک بازی خداحافظی برای کاپیتان پرافتخار خود است و احتمالا این بازی تا پیش از آغاز لیگ برتر بیست و دوم برگزار شود با این حال برای هواداران و سید جلال این جدایی سخت خواهد بود حتی اگر کاپیتان روی نیمکت به همراهی اش با پرسپولیس ادامه دهد.
سید جلال حسینی فوتبالش را با ملوان آغاز کرد و از سال 81 تا 84 عضو این تیم شمالی بود. پس از آن به سایپا پیوست و از سال 84 تا 88 برای سایپا بازی کرد و اولین قهرمانی اش را هم با این تیم تهرانی و با سرمربیگری علی دایی به دست آورد. از سال 88 تا 91 او پیراهن تیم سپاهان را پوشید که در آن سال ها در فوتبال ایران یکه تازی می کرد و اولین تیم ایرانی بود که به فینال لیگ قهرمانان آسیا رسید و حتی در مسابقات جام باشگاه های جهان هم حضور یافت. حاصل این سه فصل حضور سید جلال در این تیم، چند قهرمانی در مسابقات مختلف بود. پس از درخشش سید جلال در سپاهان، پرسپولیس خواهان جذب او شد و این بازیکن در سال 91 به سرخ پوشان پیوست و تا سال 93 برای این تیم بازی کرد. در آن مقطع پیشنهاد خارجی خوبی به دست سید جلال رسید و او برای ادامه فوتبالش به قطر رفت و یک فصل برای الاهلی توپ زد. در بازگشت از قطر حسینی جذب تیم نفت تهران شد و یک فصل هم برای زردپوشان تهرانی بازی کرد. سال 95 او دوباره مورد توجه پرسپولیس قرار گرفت و برای دومین بار پیراهن این تیم را پوشید که مصادف شد با دوران اوج سرخ ها و چندین قهرمانی متوالی در لیگ و جام حذفی و سوپرجام تا سید جلال پرافتخارترین بازیکن تاریخ لیگ برتر ایران لقب گیرد، بازیکنی که با سایپا، سپاهان و پرسپولیس چندین بار قهرمان لیگ برتر شده بود. سید جلال در مجموع دو مقطعی که بازیکن پرسپولیس بود، ۲۵۶بازی با پیراهن سرخ ها در مسابقات داخلی و آسیایی انجام داد و ۱۲ گل به ثمر رساند. او یکی از بازیکنان باسابقه تیم ملی هم بود و در مجموع۱۱۵ بازی برای تیم ملی انجام داد و ۸ گل زده ملی هم دارد.
پرونده
سید از راز موفقیتهایش میگوید
با مرور صحبت ها ودقت در سبکزندگی سیدجلال حسینی، پرافتخارترین فوتبالیست تاریخ لیگبرتر به دلایل موفقیت مستمر او پی می بریم
سید سورنا ساداتی | روزنامهنگار
اینروزها صحبتاز خداحافظی سید جلال حسینی از دنیای فوتبال داغ است، گویا کاپیتان محبوب و پرافتخار سرخها قرار است بهکادر فنی تیم اضافه شود؛ هرچند تا لحظه نوشتن این پرونده، باشگاه پرسپولیس موضع رسمی در قبال این ماجرا نداشته؛ اما بعید نیست دوران پرشکوه یکی از بزرگ ترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران، لااقل در کسوت بازیکن تمام شده باشد. سید جلال و موفقیتهایش درسهای بزرگی دارد برای هرکسی که در مسیر زندگی دنبال یادگرفتن است؛ چه فوتبالی، چه غیر فوتبالی. بازیکنی که استمرار داشت، موفقیتهای بزرگ در رده باشگاهی و ملی کسب کرد و تمام نشدنی بود. حدود دو سال قبل و بعد از پوکر سید در بالا بردن جام قهرمانی با قرمزهای پایتخت گپی با او زدیم که در زندگی سلام 13 مرداد 99 چاپ شد. گپی که مرور و تحلیل آن به ما کمک میکند بدانیم چطور چنین موفقیتهایی را رقم زده است.
نقش محیط
سید درباره شهرش به «زندگی سلام» گفته بود: «در شهر انزلی، بچهها تا چشم باز میکنند با فوتبال آشنا میشوند. این شهر، الگوهای فوتبالی بزرگی همچون مرحوم سیروس قایقران دارد که همه را به فوتبالیست شدن ترغیب میکند. من هم مثل خیلی از بچههای این شهر از دوره کودکی، عاشق فوتبال شدم. در دوران ابتدایی، عضو تیم مدرسهمان شدم و تقریبا همه اوقات فراغتم را در آن زمان با فوتبال سپری میکردم. خیلی زود هم عضو تیم پایههای ملوان شدم و آن زمان فکرش را هم نمیکردم به موفقیتهایی که اکنون دست یافتهام، برسم. شروع از زمین خاکی و قرض گرفتن استوک برای همه بازیکنانی که از بچگی فوتبال را آغاز کردند و اکنون به موفقیت رسیدهاند، روزهای سخت و خاطرهانگیزی بوده است».
حضور یک بازیکن الهامبخش مثل مرحوم سیروس قایقران که به بچههای کوچه پسکوچههای انزلی نشان داد میشود از همین شهر شروع کرد و کاپیتان تیمملی شد؛ حس خوبی که تمام شهر به فوتبال دارد و از همه مهمتر تیمی ریشهدار و محبوب مثل ملوان که زمینه دیده شدن بازیکنان را در سطح کشوری فراهم میکند میتوانند عوامل محیطی برای دیده شدن سید باشند. استعدادهای زیادی مثل سید جلال در شهرهایی هستند که چون فوتبال در آنها رونق ندارد، یا باشگاه حرفهای ندارند، یا باشگاهی هست اما به بازیکنان بومی اهمیت نمیدهد و سرمایهگذاری روی تیمهای پایه ندارد؛ برای همین استعدادهایشان هدر میرود اما انزلی قصه متفاوتی دارد و با اینکه شهر کوچکی است سهم زیادی در معرفی چهرههای ورزشی مثل سید جلال، پژمان نوری، مازیار زارع، جلال رافخایی و... به فوتبال کشور داشته. جالبتر اینکه ملوان تیم پولداری هم نیست و چیزی که باعث شده تیمش حفظ شود همین علاقهای است که کوچک و بزرگ در شهر به تیم دارند.
کار گروهی و دیگر هیچ
سید جلال رکوردهای زیادی را شکست، بین مدافعین بیشترین بازی ملی را دارد، در طول ادوار لیگبرتر بیشترین قهرمانی را داشته، بهعنوان کاپیتان بیشترین جام را بالای سر برده و در کنار همه اینها پشتسرهمترین قهرمانیها را با 5 قهرمانی داشته، اما نگاهش به رکورد هم جالب است.
او گفته بود: «فوتبال یک ورزش گروهی است و برای موفق شدن در آن، خوب بودن یک نفر کافی نیست و شما باید به معنای حقیقی کلمه یک تیم باشید. من خوشحالم که در تیمهایی بازی کردم که همیشه برای قهرمانی جنگیدهاند. در ضمن خیلی به رکوردشکنی فکر نمیکنم و این چیزها بیشتر مورد توجه هوادارهاست».
اینکه او بهرکورد شخصی فکر نمیکند، با اینهمه قهرمانی و رکوردهای دستنیافتنی خودش را بالاتر از بقیه نمیداند و کارگروهی را از هرچیزی مهمتر میداند کمچیزی نیست. روحیه جنگندگی تیم شاید تا حد زیادی ناشی از همین توجه کاپیتان به اهمیت کارگروهی و پرهیز از خودمحوری بوده است. سید جلال بازیکن کاریزماتیکی بود. بازیکنی که تاثیر زیادی روی دیگران میگذارد و الهامبخش است. او میداند برای موفق شدن خودش، تمام تیم باید موفق باشد و برای همین است که دنبال خودنمایی نیست. بلکه موفقیت تیمرا مقدم بر همهچیز میداند. اتفاقی که بین خیلی از بازیکنان بزرگ دنیای فوتبال مثل امباپه، نیمار و گاهی کریس رونالدو هم نمیبینیم و ترجیح میدهند خودشان توی دید باشند و هربلایی سرتیم آمد مهم نیست. سید جلال بارها بهعنوان بازیکن تعویضی وارد زمین شد، از کنار خط تا کنار دروازه خودی با انگیزه و سریع استارت زد و دوید و بابت ذخیره بودن گلایهای نداشت. او میتوانست سال قبل از فوتبال خداحافظی کند تا بِرند حرفهای و جایگاهش را حفظ کند، اما وقتی دید تیم به او نیاز دارد ماند و موثر بازی کرد.
حمایتهای خانواده
در آن گفتوگوی خواندنی که ما فقط بخشهایی از آن را در این پرونده منعکس میکنیم کاپیتان پرسپولیس درباره نقش خانوادهاش به ما گفت: «سالها پیش و زمانی که من با پدر و دو برادرم کار میکردم، آنها از من خیلی حمایت میکردند. در واقع برادرهایم به خاطر اینکه من بتوانم به تمرینات فوتبال برسم، خیلی جور من را میکشیدند. یادم هست حتی زمانیکه من بازی داشتم، آنها بیشتر کار میکردند تا من بتوانم استراحت کنم و در واقع خیلی برای پیشرفت من زحمت کشیدند و به خوبی میدانم که دین بزرگی به گردن من دارند».
سید جلال بیشتر از آنکه یک فوتبالیست نابغه مثل علی کریمی و خداداد عزیزی باشد، یک فوتبالیست پرتلاش مثل علی دایی است. درست مثل تفاوتی که مسی و رونالدو دارند. مسی سرشار از نبوغ است اما چهرهاش بیتفاوت، اما رونالدو دنبال جاهطلبی است و در این مسیر دست از تلاش برنمیدارد. برای فردی که نبوغ زیادی ندارد و متکی به تلاش است علاوهبر محیط، نقش اطرافیان هم خیلی موثر است. بازیکن پرتلاش باید برای جایگاهش بیشتر بجنگد چون سختتر دیده میشود اما اگر جایگاهی را بهدست بیاورد راحت از دست نمیدهد. برخلاف علی کریمی که تا بایرن رفت اما چندان انگیزه نداشت، اما علیدایی با تلاش زیاد از موفقیت اشباع نمیشد. سید جلال هم در 26 سالگی بهتیم ملی رسید، سنی که خیلی از بازیکنان مطرح مثل شاهرودی، میناوند، پولادی و... آخرین بازی ملیشان را انجام دادند. اما سید جلال تازه شروع کرد و اگر دعوای مضحک و بچگانه کیروش و برانکو نبود، سید جلال قطعاً بازیکن فیکس تیمملی در جامجهانی 2018 بود. خلاصه اینکه در مسیر تلاش برای رسیدن به موفقیت، اطرافیان باید با فرد همسو باشند تا زمینه موفقیت فراهم شود و فرد شایستگیهایش را نشان دهد. در حقیقت خانواده سید جلال روی موفقیت او سرمایهگذاری کردند. همین صحبتها نشان میدهد او از خانواده مرفهی وارد فوتبال نشده، اما خانوادهاش بهمسیری که او انتخاب کرده باور داشتند و خود او هم با تلاش قدردان بستر محیطی شهر و همسویی و همراهی خانواده بوده است.
حفظ انگیزه و اشباع نشدن
سید جلال یک نکته تستی را هم میگوید که با شنیدن آن دلیل این استمرار را میفهمیم، دلیل آن استارتهای انفجاری که موقع ورودش به زمین بهعنوان یار جایگزین میدیدیم و غافلگیرمان میکرد.
او به ما گفته بود: « سعی کردهام که همیشه انگیزه خودم را حفظ کنم و فکر میکنم تا الان هم همین طور بوده است. حفظ انگیزه را رمز موفق شدن و البته محبوب شدن میدانم».
فردی که محرکی ندارد حرکتی ندارد. کسی که با پول اشباع میشود دلیلی برای موفقیت ورزشی ندارد. خیلی از فوتبالیستها بازی میکنند تا قرارداد بهتری ببندند و بعد از مدتی چون بهلحاظ مالی بهچیزی که میخواستند رسیدند دیگر دلیلی برای تلاش بیشتر نمیبینند. خیلیها بهجای پول با موفقیت اشباع میشوند و انگیزهشان را برای تلاش از دست میدهند. خیلیها بعد از ناکامی دیگر حالی برای تکاپو ندارند. شاید چهار سال قبل و وقتی با دلایل غیرفوتبالی سید جلال از تیمملی برای حضور در جامجهانی خط خورد اگر کسی جز او بود فوتبال را رها میکرد یا لااقل بعد از نبود در بزرگ ترین رویداد فوتبالی جهان، انگیزهای برای تلاش نداشت؛ اما موفقیتهای او با همین خط خوردن شکل جدیتری گرفت و یکی از عوامل اصلی رسیدن قرمزها به فینال لیگ قهرمانان آسیا با پنجره بسته نقل و انتقالاتی بود.
خودش درباره اینکه آیا ممکن است از قهرمانی خسته شود به ما گفته بود: «اصلا چنین چیزی نیست، چرا باید خسته شویم؟ ما همیشه تلاشمان را میکنیم اما اینکه در زمین چه نتیجهای رقم بخورد، مشخص نیست و همین از زیباییهای فوتبال است».
سید جلال و همسر و فرزندانش و عشق به خانواده
مدتها قبل در خبرها داشتیم که همسر سید جلال برای هر بازی نذر میکند، پیج اینستاگرامی او را هم که نگاه کنیم عکسهای زیادی با دخترانش دارد، خانواده برای او اهمیت زیادی دارد و یکی از ستونهای استمرار است، اگر روزی برادر و پدرش زمینه موفقیت اولیه را فراهم کردند؛ در ادامه زندگی سالم و متاهلی، در کنار همراهی و همدلی همسرش برداشتن گامهای بعدی را برایش فراهم کرد.
خود سید جلال در گپ و گفتش به «زندگی سلام» گفته بود: «واقعا ممنون همسر و دو دخترم هستم که خیلی سختیها را تحمل کردند تا شاهد پیشرفت بیشتر من باشند. این موضوع ارزشمندی است که نباید بی توجه از کنارش گذشت. قطعا بخش زیادی از موفقیتهایم را مدیون صبر و بردباری همسرم هستم و همانطور که گفتم اگر فداکاریهای ایشان نبود، قطعا شرایط برای پیشرفت من مهیا نمیشد و درک خوب ایشان از من و شغل من باعث شد پیشرفت زیادی در زندگیام داشته باشم».
بهترین اتفاق زندگی سید جلال
اما بحث خانواده در زندگی کاپیتان سرخها یک موضوع ساده و تعارفی نیست؛ او با این همه رکورد و افتخار بهترین اتفاق زندگیاش را اینگونه معرفی کرد: «بهترین اتفاق در زندگی من پدر شدن است و من هم از داشتن دو دختر، خیلی خوشحالم. بچه هرچقدر بزرگتر میشود شرایط برای پدر و مادر سختتر میشود. امیدوارم پدر خوبی باشم و تمام تلاشم را میکنم تا خوب پرورش پیدا کنند».
شاید یک دلیل همراهی و همدلی همسر و فرزندان سید با او این باشد که خودش هم واقعاً خانواده دوست است و حواشی خیلی از سلبریتیها را ندارد.
رفتار حرفهای
بازیکنان بزرگ از یک جایی بهبعد تصور میکنند عملکرد همیشگی را حفظ میکنند و نیازی به تمرین بیشتر نیست. عجیب نیست بعضی بازیکنان در سی سالگی از فوتبال محو میشوند و سید جلال تا 40 سالگی در اوج آمادگی بود.
او درباره حفظ آمادگی در سن و سال بالا میگوید: «من همه وقت خودم را با تمرین و استراحت پر میکنم. همیشه حواسم به تغذیهام هست تا خطری، سلامت جسمیام را تهدید نکند. بعد از جامجهانی 2014 به این طرف، من خیلی بیشتر تلاش کردم و زمان بیشتری را به تمرین کردن اختصاص دادم. یک فوتبالیست وقتی سنش بالاتر میرود، کارش خیلی سختتر میشود».
نکته جالب این جاست که بازیکنان معمولی بعد از یک موفقیت مثل حضور در جامجهانی اشباع میشوند اما سید جلال تازه تمریناتش را بیشتر کرده. زندگی حرفهای داشته، روی تغذیهاش حساس بوده، سالم و بیحاشیه زندگی کرده، یا تمرین داشته یا استراحت کنار خانواده؛ کمتر عکسی از او دیده شده که در حال تفریحات لاکچری باشد، رستوران گردی کند، سوار بر ماشین آن چنانی باشد یا در مهمانیهای کذایی شرکت کند. نتیجه تمرکزش روی رفتار حرفهای میشود استمراری بینظیر و شگفتانگیز در دوران ورزشی. هواداران پرسپولیس یکی از بیتعارفترین طرفداران فوتبال دنیا هستند و حتی از اسطورههایی مثل علیپروین زمانی که تیمش نتیجه نمیگرفت انتقاد میکردند، اما در تمام اینسالها حتی اگر تیم نتیجه نگرفت انگشت اتهام و نقد سمت سید جلال نرفت، چون در روزهای بد تیم هم او خوب بود.
به این بخش جالب از صحبتهایش توجه کنید: «درباره اوقات فراغت، من یا سر تمرین هستم یا در خانه. طبیعتا بیشتر اوقات فراغتم با خانواده میگذرد. هرچند که بعضی اوقات در خانه هم تمرین میکنم یا فیلم بازیهای مختلف را می بینم. انگار ذهن من برای فوتبال تنظیم شده و خیلی اوقات فراغتم به آن شکلی که بشود کار خاصی کرد، نیست».
پرهیز از عوامل بازدارنده
خیلی از ما ،در هر موقعیتی که باشیم مسیر موفقیت را بلدیم، میدانیم چه کاری ما را در شغل یا حوزه مورد علاقهمان به موفقیت میرساند، اما عوامل بازدارنده را نمیشناسیم، یکی از آنها حضور مدیریت نشده در فضای مجازی است.
سید جلال در این باره گفته بود: «من خیلی وقت برای فضای مجازی نمیگذارم و خیلی هم برنامه خاصی برای حضور در این فضا ندارم. مثلا اینطور نیست که با خودم بگویم باید روزی یک بار پست بگذارم یا ... سعی میکنم مدیریت شده در فضای مجازی حضور داشته باشم و زمانم را به انجام کارهای مفیدتر اختصاص بدهم».
اما خیلی از فوتبالیستها که محبوبیت و عملکرد سید جلال را ندارند اینروزها غرق در فضای مجازی هستند. در حقیقت آنها بهجای آنکه با تلاش محبوب هواداران شوند، سعی میکنند با حواشی اینستاگرامی مورد توجه باشند، با کُری خواندنهای سطحی و کودکانه برای رقیب و هواداران محبوب خودیها شوند یا با فعالیت در فضای مجازی فرصتی برای جذب آگهی و درآمد داشته باشند؛ غافل از اینکه بهترین راه موفقیت، محبوبیت و حتی درآمد بیشتر تمرکز روی بهبود عملکرد است. سید جلال مثل همه فوتبالیستها در زمین پرسرو صدا و پرشور است، اما در تمرین تمرکز دارد، اهل بحثهای فرسایشی با همتیمی، مدیران باشگاه، تیمهای رقیب و... نیست. وارد حاشیهها نمیشود. نه مصدومیت او را متوقف میکرد، نه مشکلات مالی باشگاه، نه مشکلات مدیریتی. او در هر حال سعی میکرد بهترین خودش باشد. جالب اینکه بهرغم علاقه و تعصب به پرسپولیس، زمان خوبی هم بهاین تیم آمد. او بلافاصله بعد از درخشش در ملوان از پرسپولیس پروین پیشنهاد داشت، اما ترجیح داد برود سایپا، بعد سپاهان و بهعنوان یک بازیکن ملیپوش و کاپیتان وارد پرسپولیس شود تا مسیرش برای موفقیت پر از دستانداز نباشد. حالا اگر اخبار مربوط بهخداحافظیاش صحت داشته باشد خاطره بازیهایش بهعنوان یک سوپرمن در ذهن ما باقیاست، کسی که بیمحابا روی توپ مسی میرفت، کسیکه با گلهایش به الجزیره و الدحیل پرسپولیس را به فینال آسیا برد و کسی که تصویرش با جام قهرمانی، تکراریترین قاب فوتبال ما در سالهای اخیر بود. مردی که نان تلاش و غیرتش را میخورد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

هادی محمدی – ساعتی پس از نشست خبری روز گذشته حسین امیرعبداللهیان وزیرامورخارجه کشورمان و جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در تهران و اعلام از سرگیری مذاکرات هسته ای در روزهای آینده ، بازار گمانه زنی بر سر روز شروع و نحوه حضور طرف مقابل در گفت وگوها داغ شد اما در حالی که همه فکر می کردند همچون یک سال گذشته گفت وگوها در هتل کوبورگ وین انجام می شود ، جوزف بورل اعلام کرد گفت وگوها قرار است در یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس انجام شود . شبکه قطری الجزیره نیز مدعی شد که کشور قطر بیشترین شانس میزبانی از مذاکرات احیای توافق هسته ای را دارد.الجزیره به نقل از یک مسئول ایرانی تاکید کرد: قطر هم شانس بیشتر و هم تمام امکانات لازم برای میزبانی از مذاکرات احیای توافق هسته ای را دارد.بورل علت این تغییرمکان مذاکرات را به تغییر ترکیب مذاکره کنندگان مربوط دانست و گفت : «گفتوگوهای بین ایران، آمریکا و اتحادیه اروپا در وین انجام نخواهد شد چون گفتوگوها در فرمت ۱+۴+آمریکا انجام نمیشوند.»وی بار دیگر بخشهایی از این ادعاهای اثبات نشده را تکرار کرد و گفت: «در یک مقطع مشخص، روسیه بسیار با توافق مخالف بود چون نفت ایران وارد بازار میشد و به یک منبع جایگزین برای روسیه تبدیل میشد. اما بعد از تماسهایی که ایرانیها خودشان با روسها داشتند روسها مخالفتشان با توافق را کنار گذاشتند.»بورل همچنین درباره احتمال به نتیجه رسیدن مذاکرات وین ابراز تردید کرد. او گفت: نمیتوانم بگویم که توافق نهایی چه زمانی حاصل خواهد شد و این که این اتفاق خواهد افتاد یا نه. اجازه بدهید ببینیم هفته آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. باید فضای مذاکرات را در جلسه بعد ارزیابی کنم. نمیتوانم پیشبینی کنم. از حسن نیت طرف ایرانی تقدیر میکنم. از سمت طرف آمریکایی هم حسن نیت وجود دارد. اما هنوز نمیدانم آیا دو طرف قادر خواهند بود به اختلافهای سیاسیشان فائق بیایند یا خیر. چون مسئله الان مشکلات سیاسی است.مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بامداد یک شنبه نیز در توئیتی نوشت: «نتیجه مهم سفر من به ایران این بود که ما بنبست اخیر را بازگشایی کرده و مذاکرات متوقفشده بر سر برجام از سر گرفته میشود».به نظر می رسد با تحولات 48 ساعت گذشته در حوزه برجام باید در انتظار تیرماهی داغ نشست و مذاکراتی که قطعا در سرزمینی داغ در حاشیه جنوبی خلیج فارس صورت می گیرد. به گفته منابع آگاه همچنان غیرمستقیم و به صورت انتقال «نان پیپیرهایی»(non peaper) بین ایران و آمریکا از سوی اروپایی ها خواهد بود با این تفاوت که این بار کشورهای 1+4 حضور ندارند و مذاکرات غیر مستقیم با حضور سه نفر ( علی باقری ، انریکه مورا و راب مالی ) انجام می شود ، فاصله طرفین نیز تنها چند اتاق خواهد بود و موضوعات مذاکره هم محدود شده به اختلافات ایران وآمریکا .اما دشمن اول مذاکرات و توافق یعنی رژیم صهیونیستی هم در این میان ساکت نبود . نشریه پولیتیکو در گزارشی با استناد به اظهارات دیپلماتهای اروپایی مدعی شد که مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیش از سفرش به ایران برای رایزنی برای از سرگیری مذاکرات احیای توافق هستهای، با انتقاد شدید وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی مواجه شده است.پولیتیکو در گزارش خود نوشت: یائیر لاپید، وزیر امور خارجه اسرائیل از جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام به خاطر سفرش به تهران درباره از سرگیری مذاکرات احیای توافق هستهای انتقاد کرده است. اسرائیل مدتهاست با این توافق مخالفت کرده و سعی داشته است به هر شکل ممکن در آن کارشکنی کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.