ایستاده در سمت روشن کلمات
تعداد بازدید : 132
به مناسبت سالروز درگذشت رضا بروسان و الهام اسلامی ، از شاعران شناخته شده با استاد محمد باقر کلاهی اهری درباره زندگی و شعر آن ها گفت وگو کرده ایم
نویسنده : محمد بهبودی نیا calture@khorasannews.com
بیشتر اهالی شعر کشور، 15 آذر سال 1390 خبر درگذشت رضا بروسان، همسرش الهام اسلامی و دختر خردسالشان، لیلا را اینطور شنیدند. جاده لغزنده بوده و رضا به همراه الهام و دو فرزندش برای دیدن خانواده الهام به سمت شمال کشور درحرکت بودند که خودروی آنها در نزدیکی قوچان از جاده منحرف میشود و بعد اتوبوسی که از روبهرو میآمده و...
رضا، الهام و لیلا در این حادثه جانشان را از دست میدهند و تنها مجتبی بروسان زنده میماند. رضا بروسان را میتوان جزو شاعران جریان ساز شعر سپید دانست که در کنار همسرش الهام اسلامی دو چهره شناختهشده شعر دهه 70 و 80 کشور به شمار میآیند. باآن که طول عمر بروسان ۳۸ سال و الهام اسلامی 28 سال، بیشتر نبود اما بنا به نظر تعداد زیادی از شاعران امروز،این دو شاعر اثر بخشی فراوانی در جهت دهی به شعرسپید داشته اند. «مرثیهای برای درختی که به پهلو افتاده است»، «یک بسته سیگار در تبعید» و «در آبها دری باز شد» از رضا بروسان ، «دنیا از ما چشم برنمیدارد» و «تو درخت لیمو، من درخت سپیدهدم» از الهام اسلامی برای ادبیات روزگار ما به یادگار مانده است. به مناسبت سالروز درگذشت این دو شاعر برجسته با محمدباقر کلاهی اهری از شاعران نامآشنای کشور درباره شعر وزندگی آن ها گفتوگو کردهایم.
غریزهای مهارناشدنی در شعر
محمدباقر کلاهی اهری میگوید: هر خبر چگالی خودش را دارد و خبر درگذشت رضا بروسان و الهام اسلامی برای من خبر سنگینی بود. اولین برخورد م با رضا بروسان بهصورت تلفنی بود. از همان ابتدا او غریزه ای مهارناشدنی در شعر و زندگی داشت. رسیدن به ذات شعر برایش امری قوی بود. بروسان بیمحابا زندگی کرد ، این موضوع در شعرش کاملاً مشخص است. هدفش همواره رسیدن به حداکثرها در شعر بود. او جزو شاعرانی به شمار میآید که با دور تند زندگی کرد و در جوانی به جایگاه قابلتوجهی دستیافت. رضا بروسان و الهام اسلامی بیهیچ اغراقی در نیمهروشن جهان کلمات ایستاده بودند ، در آن روشنایی، اتفاقات شگرفی رخ می دهد.
وی میافزاید: الهام اسلامی نیز طبع شعری خوبی داشت. شعر او عاطفه مند و زلال بود. میتوان اینگونه گفت که شعر الهام اسلامی برخلاف شعر بروسان در خوانش اول انسان را درگیر نمیکرد و در خوانش های بعد، مخاطب به روح بزرگ شعر او پی میبرد. اگر با این قبیل شعرها اخت بگیری در آنها صداهایی وجود دارد که بعدها شنیده میشود.
شاعر کتاب «از نو تازه شویم» تصریح میکند: رضا بروسان در شعر مشهد و کشور یک نوع انرژی بود و بعد از او دوستان شاعری که اطراف مغناطیس بروسان، جمع شده بودند بهتدریج پراکنده شدند.
شعر او در سالهای آخر عمرش در حال پوست انداختن بود. این شاعر در سالهای آخر عمرش که از 38 سال فراتر نرفت، سنگهای درشت شعر را سرند و غربال کرده بود و درحال ورود به فضایی جدید و دگردیسی در شعر بود.
زندگی بروسان یک پرفورمنس واقعی بود
این شاعر پیش کسوت شعر سپید خاطرنشان میکند: شعر مثل ماهی در لحظه صید است و اگر کلمه بهسرعت در شعر استفاده نشود دچار بویناکی زننده میشود. در نگاهی دیگر شعر سنبادهای است که روح آدمی را صیقل میدهد . در اصل، سلوک شعر مهم است نه دستاوردش. رضا بروسان هم کمکم داشت به این اعتقاد میرسید و وسواس زیادی در استفاده از کلمات در شعر داشت؛ اتفاقی که در شعر تعداد زیادی از شاعران امروز به چشم نمیخورد.
محمد باقر کلاهی اهری می گوید: رضا بروسان و الهام اسلامی هرکدام به شیوه خودشان با شعر، زندگی میکردند با این تفاوت که بروسان، شعر و زندگی را اجرا میکرد . او شعر را زندگی میکرد و تصنعی در کارش نبود. در واقع زندگی و رفتار بروسان یک پرفورمنس واقعی بود. بروسان جزو افرادی بود که شعر مشهد را به رخ کشور کشید.
سخنوری با وررفتن با سخن فرق دارد
وی درباره شعر الهام اسلامی نیز میگوید: الهام اسلامی بیشتر از رضا بروسان در شعرش حضور داشت. در شعر بروسان نوعی فوران و پرتابهای متفاوت و نامتقارن به چشم میخورد؛ اما درباره شعر الهام باید گفت شعر او شعری زنانه است. همواره ریزبینی و جزئینگری در شعر او سرشار میشود. موضوعی که در شعر فروغ و پروین اعتصامی هم میبینیم. شاعر باید راه خودش را برود حتی اگر کورهراهی باشد. رضا بروسان و الهام اسلامی راه خودشان را رفتند و به جایگاه خوبی در شعر، دستیافتند.
در پایان باید به این نکته اشارهکنیم که شاعران ما باید بدانند سخنور بودن با وررفتن با سخن متفاوت است و باید فارغ از حاشیههای معمول به شعر بپردازیم.