پلیس و قاتل «خونسرد» چطور تماشایی شدند؟
امیرحسین ترابی کارگردان سریال جنایی نمایش خانگی در گفتوگو با خراسان از سختیهای ساخت این اثر و ماجرای انتخاب امیر آقایی و شهرام حقیقتدوست میگوید
نویسنده : مائده کاشیان
سریال «خونسرد» به کارگردانی امیرحسین ترابی از اواخر مردادماه در فیلمنت منتشر شد. قصه پرکشش سریال و سوژه متفاوت آن مانند یک قاتل سریالی، باعث شد این مجموعه مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد و «خونسرد» شروع خوب و پرقدرتی داشته باشد. اکنون که پس از گذشت تقریبا چهار ماه، آرام آرام به پایان سریال نزدیک میشویم، با امیرحسین ترابی که فیلم «هزارتو» را در کارنامه دارد و با «خونسرد» اولین تجربه سریالسازی را از سر گذرانده است، درباره تجربه ساخت این مجموعه، نقاط قوت سریال و همچنین انتقادهایی که مخاطبان به آن مطرح کردهاند، گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
چه شد که در اولین سریال نمایش خانگیتان سراغ ساخت مجموعهای جنایی و پلیسی رفتید؟
اصولا ژانر مورد علاقه من جنایی است، به همین دلیل از ابتدا که قرار شد سریالی برای نمایش خانگی ساخته شود، اساس و تصمیم ما همین بود. بر این مبنا طرحی نگارش و به پلتفرم ارائه شد و بعد از تایید سراغ ساخت آن رفتیم.
به دلیل محدودیتهای تلویزیون «خونسرد» را در نمایش خانگی تولید کردید؟
بدون شک در تلویزیون امکان ساخت چنین فرمولی نیست و حتی در نمایش خانگی هم کمی سخت است، چون برای اولین بار بود که چنین تجربهای در چنین سبک و سیاق و فضایی داشت انجام میشد. به نظرم پلتفرم فیلمنت ریسک بسیار بزرگی کرد که پذیرفت این فضا و سوژه را اجرا کنیم.
سریال مورد ممیزی هم قرار گرفت؟
لحظات، سکانسها و پلانهای زیادی وجود دارد که دچار ممیزی، حذف و سانسور شده است. بخشی از این ممیزی توسط نهادهای نظارتی که مجوز پخش کار را میدهند، انجام میشود و چون پروژه ما قصه و موضوع حساسی داشت، از چند جا روی آن نظارت داشتند. بیشک سانسور وجود داشته، اما با توجه به اشرافی که به این مسئله داشتم، زمان تصویربرداری کار بسیاری از سکانسها را به صورت دو نسخه میگرفتم که اگر قرار باشد سانسوری شامل حالش شود، قصه الکن نباشد و جایگزینی برایش داشته باشم.
برای انتخاب نقشهای اصلی «خونسرد»، چطور به امیر آقایی و شهرام حقیقتدوست رسیدید؟ چه معیار و ملاکی برای انتخاب بازیگران «کسری» و «امیرعلی طلوعی» داشتید؟
امیر آقایی از همان ابتدا نامزد مدنظر من برای نقش «کسری» بود، برای نقش امیرعلی طلوعی هم چند گزینه داشتیم و در نهایت به شهرام حقیقتدوست رسیدیم که فکر میکنم بهترین انتخاب برای این نقش بود. نقش «کسری» یک بازیگر توانمند که بتواند هر دو وجه شخصیتی او را ارائه بدهد لازم داشت، امیر آقایی به نظر من درست بود. برای نقش «امیرعلی» هم میخواستم یک پلیس متفاوت برخلاف تمام پلیسهایی که در این سالها دیده بودیم، داشته باشم. شهرام حقیقتدوست نقشهای منفی و نقشهای شر و شیطان بازی کرده، این کنتراست را دوست داشتم و دلم میخواست شهرام را از زاویه دیگری ببینم.
شخصیت پلیس خوب و جذاب است، چقدر روی کلیشهای نبودن و باورپذیری این کاراکتر حساسیت داشتید؟
همه فیلم سازان دوست دارند شخصیتی که میسازند کلیشهای نباشد، به ویژه وقتی داری یک پلیس را تعریف میکنی، اما متاسفانه این قدر دست تو در فضای پلیسی بسته است و نظارتهای عجیب و غریب برای این نقش وجود دارد که تو را محدود میکنند. پلیس هم آدم است، مثل همه آدمهای دیگر لحظات بد و خوب دارد، غمگین یا شاد است، عاشق میشود، زندگی دارد، اما همیشه پلیسهایی که در فیلم ها و سریالها دیدیم این قدر تخت و تک بُعدی پیش میروند که آن ها را باور نمیکنیم، من تلاش کردم در «خونسرد» این طور نباشد. خیلی مبارزه و مقاومت کردم، دوستان ناجی هنر یک بخشهایی با ما همراه بودند و همکاری کردند، یک جاهایی هم تلاش کردیم که پایش بایستیم و شخصیت را به سمتی ببریم که از پلیس تک بُعدی خارج شود و عمق و ابعاد گستردهتری به پلیسمان بدهیم. تلاش خودم را کردم که این شخصیت را متفاوت ببینم، خیلی سخت بود چون مابهازایی هم برای آن نداری. فکر میکنم بهترین پلیسی که قبلا در فیلم و سریالهای ایرانی دیدم، «صمد» فیلم «متری شیش و نیم» است. حال و هوا، استایل و انرژیاش باورپذیر است، او را میفهمی و قبولش داری. من هم تلاش کردم «امیرعلی طلوعی» پلیسی باشد که مردم بتوانند با او همذاتپنداری کنند. شاید در تاریخ سینما و تلویزیون ایران جزو معدود کاراکترهای پلیسی باشد که بیننده او را دوست دارد. وقتی نظرات را میخوانم، میبینم که مردم درباره «امیرعلی» احساس بسیار خوبی دارند.
صحبتهایی درباره شباهت «خونسرد» به سریال «دکستر» و «هانیبال» مطرح شده و مخاطبان به اتفاقات و شباهتهای جزئی اشاره میکنند. یعنی از دیدگاه شما «خونسرد» نسخه ایرانیزه شده «دکستر» نیست؟
حدود 80 درصد آدمهایی که میگویند سریال شبیه «دکستر» است، اصلا این مجموعه را ندیدند! فقط چیزی شنیدهاند و دارند درباره آن حرف میزنند. وقتی از فرمول ژانر تبعیت میکنی، ناخودآگاه یک چیزهایی شبیه یکدیگر میشود و این انکارناپذیر است. اگر کسی «دکستر» را دیده باشد، میگوید «هانیبال» را از روی این سریال ساختند، اما اگر اول «هانیبال» را دیده باشد و بعد «دکستر» را ببیند میگوید این را از روی آن ساختند. هر جفت آنها دارند از ژانر تبعیت میکنند و ما هم بینصیب از این تبعیت از ژانر نبودیم، ناخواسته و ناخودآگاه یک چیزهایی شبیه یکدیگر میشوند، به خصوص وقتی که سوژه اصلی ژانری که مسیرش را پیش میبری قاتل سریالی است. قاتلهای سریالی در تمام دنیا اشتراکات بسیار زیادی با هم دارند، قصه ما هم درباره یک قاتل سریالی است که او هم دارد از همان اشتراکات تبعیت میکند و در نهایت میتواند نزدیک باشد. ما تلاش کردیم قصههایمان ایرانی باشد، اما نمیتوانم این را انکار و کتمان کنم که اصولا علاقه مند هستم ساختار بصری کاری که میسازم، خارجی باشد. چیزی که این روزها زیاد میشنوم نیز همین است، مخاطبان میگویند از لحاظ بصری نسبت به دیگر سریالهای ایرانی که دیدیم، متفاوت است.
اگر سریال را با «دکستر» مقایسه کنیم، موضوعات خوبی در قصه وجود دارد که برای مخاطب ایرانی قابل درک باشد، چقدر به ایرانیزه شدن داستان فکر کردید؟
وقتی داری در ایران و برای مخاطب ایرانی کاری را میسازی، قطعا باید قصهات ایرانی باشد. ما حتی سراغ پروندههایی رفتیم که بسیار بهروز بودند و مخاطب امروزی با آنها آشنا بود، در فضای مجازی خیلی پررنگ شده بودند و واکنشهای متفاوتی درباره آنها وجود داشت، هدف از همان اول این بود که دنبال فضا و قصههایی برویم که برای بیننده ملموس باشد.
مخاطبان از ریتم کُند «خونسرد» در نیمه سریال انتقاد کردند، نظر شما درباره ریتم و سرعت «خونسرد» چیست؟
ما از همان ابتدا با یک ریتم مشخصی شروع کردیم و با همان فرمان و ریتم جلو آمدیم، اما به میانههای سریال که میرسیم، ناخودآگاه تو مجبوری که به بخش دراماتیک قصه هم بپردازی. وقتی وارد بخش درام میشوی، مجبوری کمی ریتم را بیندازی تا از معماهایی که تا این جا به وجود آوردی، آرام آرام شروع به رمزگشایی بکنی. این جزو ماهیت سریالسازی است، باید از یک جایی به بعد آن را آرام و نرم کنی، بیننده معماهایی را که برایش به وجود آمده ، کشف کند، جوابش را بگیرد، دوباره به یک نقطه اوج و در نهایت فرود و پایان قصه برسی.
یعنی چنین ریتمی لازمه قصه بود؟
بله. وقتی درباره ژانر و سریالهایی مانند «دکستر»، «هانیبال»، «سقوط» و «لیست سیاه» صحبت میکنیم، هرکدام از این سریالها را که ببینید، آنها هم دقیقا همین طور است. در 5-6 قسمت اول با ریتم عجیب و غریبی مواجه هستیم و بیننده دارد از فضا و ریتم لذت میبرد، بعد ریتم میافتد تا آرام آرام کاراکتر را بشناسیم، بدانیم کیست، قرار است چه بکند، قصهاش چیست و سرنوشتش چه خواهد شد.
یکی دیگر از انتقادات درباره سریال، این بود که «کسری» گاهی بسیار ساده تغییر چهره میدهد و شناخته میشود، پاسخ شما چیست؟
«کسری» یک گریمور حرفهای نیست که گریم عجیب و غریبی انجام بدهد تا کسی او را نشناسد! آدمی است که با ابزارآلاتی مانند یک کلاه گیس و چند رنگ و لعاب، قیافه خودش را تغییر میدهد. گریمور حرفهای سینما نیست که کاری بکند هیچ کس او را نشناسد، با توجه به تواناییها و ابزاری که دارد تغییر چهره میدهد. در ضمن چون این کاراکتر مو ندارد، خود همان کلاهگیس (پوستیژ) که روی سرش میگذارد، عملا یک تغییر چهره محسوب میشود.
«خونسرد» از نیمه، با سریال پلیسی «پوست شیر» همزمان شد، به مقایسه این دو مجموعه توسط مخاطبان فکر کردید؟
از ابتدا که قرار نبود این همزمانی شکل بگیرد و در ادامه مسیر اتفاق افتاد، اما من احساس میکنم این قدر بین فضای کاری ما و فضای کاری دوستان عزیزمان برادران محمودی تفاوت وجود دارد که بیننده خودش تمیز میدهد. طبق بازخوردهایی که از پلتفرم دارم، با توجه به اتفاقات اخیر، فضای موجود در جامعه، حال بد آدمها و کندی اینترنت، بیننده «خونسرد» هر قسمت دارد بیشتر و بیشتر میشود و نه تنها افت بیننده نداشتیم، بلکه افزایش هم داشتیم.
شما سریال «پوست شیر» را تماشا کردید؟ نظرتان درباره آن چیست؟
بله همهاش را دیدم، سریال خوشساخت و خوبی است. به اعتقاد من نقطه قوت آن، نقشآفرینی بازیگران توانای سریال است که بسیار خوب بازی میکنند. بازیگران نقشهای کوچک هم بسیار درست و درخشان هدایت شدهاند و بازی میکنند. به نظرم «پوست شیر» هم یکی از اتفاقات خوب و مهم نمایش خانگی است.
«خونسرد» چند قسمت است؟
اگر اتفاق عجیب و غریبی نیفتد، بین 18 تا 19 قسمت.
سریال پایان کاملی دارد و قرار نیست فصل دوم آن ساخته شود؟
پایانی که من برای این سریال ساخته بودم، به اعتقاد خودم پایان بسیار درخشانی بود، اما متاسفانه دچار ممیزیهایی شده که مجبورم آن را تغییر بدهم، اما باز هم تلاش کردم این پایان تغییریافته هم پایانی باشد که مخاطب آن را دوست داشته باشد.
کار بعدی شما فیلم سینمایی است یا سریال؟
یک فیلم نامه سینمایی در دست داشتم که میخواستم بلافاصله آن را شروع کنم، اما شرایط سینما به سمت و سویی رفته که اصلا نمیدانی تکلیف سینما قرار است چه بشود و چه اتفاقی بیفتد. اصولا چون قرار است در فضای سینما، بخش خصوصی وارد شود، وقتی طرف آیندهای برایش متصور نباشد، ورود به آن برای سرمایهگذار سخت است. در حال نگارش فیلم نامه یک سریال جدید هستیم که اگر همه چیز خوب پیش برود مثلا اواخر امسال، تولید آن را آغاز میکنیم.
سریال نمایش خانگی است؟ ژانر آن چیست؟
بله. ژانر این مجموعه هم به نوعی معمایی و جنایی است، اما در فضای بسیار وسیعتر.