بانی جنبش ملی برای استقلال اقتصادی ایران
آیتا... نورا... نجفی اصفهانی چگونه با تاسیس و گسترش «شرکت اسلامیه»، آموزههای اسلامی را برای نفی هر گونه وابستگی به بیگانگان عینیت بخشید؟
جواد نوائیان رودسری – سخن گفتن درباره شخصیت و خدمات آیتا... نورا... نجفی اصفهانی ساده نیست و شاید به همین دلیل، تاکنون چنان که باید و شاید، مردم درباره او و کارهای بزرگی که انجام داده است،اطلاعات گستردهای ندارند. حتی برخی وی را اصلاً نمیشناسند و این، از آن حکایتهای تلخ جامعه ایرانی است که حافظه تاریخی قوی ندارد و لاجرم، در برخی از بزنگاهها، شماری از ما ایرانیان، قادر به پیوند تجربیات پیشین، با حوادث مبتلا به روزگار خود نیستیم و به اصطلاح، محکوم به تکرار اشتباهات پیشینیانِ خود میشویم.حاجآقا نورا... صرفاً یک فقیه توانا، قابل احترام و صاحب آرای فقهی نبود؛ او به آنچه میدانست، تنها در قالب احکام فردی عمل نمیکرد. حاجآقا نورا... افزون بر احکام فردی، سخت دغدغه اجرای احکام اجتماعی و سیاسی و توسعه اقتصاد مبتنی بر آموزههای اسلامی را داشت و این، در میان علمایی که همدوره وی بودند، زیاد به چشم نمیآمد. چنانکه روال ماست، معمولاً سخن گفتن درباره بزرگانی چون او را با معرفی شناسنامه و بخشی از سوابق علمی و خانوادگی وی آغاز میکنیم.
طرحی از زندگی یک فقیه بزرگ
حاجآقا نورا... در سال 1240ش در اصفهان و در بیت معزز و دانشمند محمدباقر آقانجفی اصفهانی متولد شد. مقدمات را در اصفهان گذراند و پس از عزیمت به عتبات، آن را نزد علمای نامداری مانند میرزا حبیبا... رشتی و میرزای شیرازی – صاحب فتوای تنباکو – پی گرفت و پس از رسیدن به درجه اجتهاد، در سال 1261ش، در حالی که فقط 21 سال داشت، به زادگاهش بازگشت و به تدریس و تبلیغ پرداخت. حاجآقا نورا... از همان ابتدای فعالیتهای حوزوی و تبلیغی، مانند پدر و برادرش (آقانجفی اصفهانی)، یک فقیه سیاسیِ تمامعیار بود. او در جریان تقابل با فرقه بابیه، در کنار دیگر علمای عصر خود به ایفای نقش پرداخت، در نهضت تنباکو میدانداری کرد و در معرکه بحران اقتصادی کشور، چنان که بررسی خواهیم کرد، شرکت اسلامیه را تاسیس کرد. حاجآقا نورا... از علمای مشروطهخواهی بود که در جریان مهاجرت علما به قم (مهاجرت کبری) حضور داشت و بعدها با کمک شهید مدرس، «انجمن مقدس ملی اصفهان» را که نهاد مشروطیت در زادگاهش بود، تاسیس کرد. در جریان استبداد صغیر، حاجآقا نورا... با همراهی شهید مدرس، مسئولیت اداره انجمن سرّی اصفهان را برعهده داشت و با اقدامات ضدمشروطهخواهی اقبالالدوله کاشی، حاکم منصوب محمدعلیشاه، به مقابله پرداخت. حاجآقا نورا... شاهد سقوط آرمانهای مشروطه در دوره استیلای منورالفکرها و نفوذیهای استعمار در ایران بود؛ در سال 1290ش مشروطهخواهان تندرو که حضور و هدایت علمای اسلام را بر نمیتابیدند، تصمیم به ترور حاجآقا نورا... گرفتند و او با عزیمت به نجف و تشریح وضعیت نگرانکننده ایران، آخوند خراسانی را از آنچه در کشور جریان داشت، باخبر کرد. برخی مورخان، گفتوگوی حاجآقا نورا... با آخوند خراسانی را دلیل تصمیم «صاحب کفایه» برای عزیمت به ایران دانستهاند؛ اقدامی که وحشت تندروها را برانگیخت و آن ها – طبق نظر گروهی از پژوهشگران - برای جلوگیری از سفر آخوند خراسانی به ایران، وی را در کرمانشاه ترور کردند و به شهادت رساندند. حاجآقا نورا... در جریان اشغال ایران طی جنگ جهانی اول، به کمک وکلای مجلس که عازم اصفهان بودند شتافت و کوشید بتوانند دولتی مستقل را بیرون از تهران، تشکیل دهند؛ اما ورود نیروهای روسیه تزاری به اصفهان، حاجآقا نورا... را وادار کرد که برای مدتی به عتبات هجرت کند. او بعد از جنگ به ایران بازگشت و با قدرت گرفتن رضاخان، اینبار در برابر خودسریهای وی ایستاد. بعد از تبدیل رضاخان به رضاشاه و اجرای خودسرانه قانون نظاموظیفه اجباری توسط وی، حاجآقا نورا... در اعتراض به این اقدام، به قم هجرت کرد و با تاسیس «هیئت علمیه و روحانیه مهاجرین قم»، عملاً پرچم مهم ترین قیام ضد رضاشاه را به اهتزاز درآورد. در گیر و دار همین قیام بود که کسالتی مختصر به وی عارض شد و بر اساس برخی گزارشها، اعلمالدوله، پزشک مخصوص رضاشاه، با تزریق آمپول هوا، به حیات این فقیه آزاده و مبارز خاتمه داد. حاجآقا نورا... در چهارم دی 1306 به شهادت رسید؛ پیکر وی را به نجف اشرف منتقل و در مقبره کاشفالغطاء دفن کردند.
پرچمدار اندیشه «رفع وابستگی»
در میان ساحتهای گوناگون سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی که میتوان در زندگی حاجآقا نورا... احصا کرد، تاسیس شرکت اسلامیه و دیدگاههای اقتصادی وی، با توجه به نیازهای روزگار ما، بیش از بقیه قابلیت طرح و بحث دارد. البته این رویکرد، به هیچ وجه، نافی جذابیت و تأثیرگذار بودنِ دیگر اقدامات و برنامههای حاجآقا نورا... نیست و خوانندگان گرامی، حتماً به این موضوع توجه دارند. شکلگیری یا بهتر بگوییم، احیای تفکر «رفع وابستگی» و تلاش برای «استقلال» در تاریخ معاصر ایران، از ثمرات نهضت تنباکوست. واگذاری امتیاز تنباکو به کمپانی رژی، شاید برای نخستین بار، بیش از یک سوم نفوس ایرانی را که درگیر اقتصاد مرتبط با این محصول بودند، با مفهوم تسلط بیگانه بر کشور آشنا کرد و چنانکه میدانید، به یک قیام هماهنگ و موفقیتآمیز با رهبری علما انجامید. طرح موضوع سیطره انگلیسیها بر خرید و فروش توتون و تنباکو ایران، بالطبع حساسیت ایرانیان را به حضور آن ها و دیگر دولتهای خارجی در بهرهبرداری از دیگر ظرفیتها و ثروتهای مادی و معنوی کشور، برانگیخت و این موضوع، باعث ورود علمایی مانند حاجآقا نورا... به عرصه مقاومت اقتصادی و تلاش برای رفع هرگونه وابستگی در این حوزه شد. خوب است بدانید، این مسئله، یعنی مبارزه با نفوذ اقتصادی بیگانگان و وابستگی کشور در این زمینه، به اجانب، چنان در ذهن مردم و فعالان سیاسی نهادینه شد که پس از آن، تا زمان استیلای پهلوی، تقریباً در هیچ فعالیت سیاسی و اجتماعی، آن را فراموش نمیکردند.حاجآقا نورا... یکی از پیشگامان این مبارزه راهبردی بود.
مبانی فکر ی تاسیس «شرکت اسلامیه»
نگاهی به آثار و مکتوبات حاجآقا نورا...، مانند «رساله مسافر و مقیم» بیانگر برخی از اصول فکری اوست که به ابتکار تاسیس شرکت اسلامیه انجامید. مطابق نظر وی، اولاً «هر گونه وابستگی دنیای اسلام به بیگانه مذموم است»، ثانیاً «با این معاهده که بین دولتین روس و انگلیس شده (منظور معاهده 1907 است که ایران را بین روسیه تزاری و بریتانیا تقسیم میکرد)، تسلط کفر بر اسلام اگر معلوم نباشد، مظنون است. امروز روزی است که اسلام غریب است و کفار اطراف مسلمین را احاطه نموده و درصدد تسلط و حمله به مسلمانان هستند و باید اقدامی جدی برای مقابله با آن صورت پذیرد»، ثالثاً «مسلمانان باید خود را به علوم جدید روز برای مقابله با بیگانه و همچنین حفظ اسلام مسلح کنند.» حاجآقا نورا... معتقد بود که وضعیت مسلمانان، در عرصه فعالیتهای اقتصادی، بسیار اسفانگیز است؛ او در یکی از مکتوباتش، بازرگانان ایران را «عمله خارجی» مینامد و معتقد است که «جلال و شکوه اروپاییها از طریق اجناس شان در ایران جلوهگری میکند.» توجه به این موارد نشان میدهد که حاجآقا نورا... ، تسلط بیگانگان را بر اقتصاد کشور، نه فقط زمینهساز وابستگی مالی ایران به استعمارگران و فلج شدن اقتصاد داخلی میداند، بلکه آن را مقدمهای برای نفوذ فرهنگی و خودباختگی ایرانیان در برابر تفکرات غربی فرض میکند. چنین دیدگاهی، خبر از یک نگاه جامعالاطراف به موضوع نفوذ میدهد؛ حاجآقا نورا... حتی وابستگی علمی مسلمانان به فرنگ را بر نمیتابد و تلاش برای رونق اقتصاد داخلی را مقدمهای برای توسعه علمی میداند؛ توسعهای که نقش مهمی در قدرت بخشیدن به امت اسلامی دارد. از سوی دیگر، عدالت و گسترش آن، به عنوان یکی از اهداف عالی آموزههای اسلامی، همواره مد نظر بزرگانی مانند حاجآقا نورا... بوده و هست؛ او در آثار قلمی خود، بحث مبسوطی درباره نظام توزیع و دریافت مالیات ارائه میکند که نشان میدهد این فقیه زمانشناس، به خوبی بر نحوه تسلط بیگانگان و گلوگاههای دردسرساز اقتصاد ایران، احاطه و به آن، توجه ویژه داشته است. با چنین رویکرد و دیدگاهی، حاجآقا نورا... در سال 1277ش، یعنی چیزی حدود هشت سال قبل از پیروزی انقلاب مشروطه، طرح تاسیس شرکت اسلامیه را ارائه کرد؛ طرحی که با استقبال علما و بازرگانان مؤمن و وطندوست اصفهانی روبهرو شد و بعدها، در تمام شهرهای ایران و حتی عتبات نیز، طرفداران بسیاری پیدا کرد. هدف از تاسیس شرکت، چنانکه در اساسنامه آن ذکر شده، حمایت از تولیدات داخلی است. بنابراین، شرکت اسلامیه، با وجود فعالیتهای تجاری و بازرگانی، کاملاً وابسته به فعالیتهای مولد است و در نخستین گام، روی تجارت پارچه در ایران تمرکز دارد. بد نیست بدانید که در آن زمان، بازار پارچه ایران، کاملاً در اختیار انگلیسیها بود و خرید و فروش پارچههای بافت «منچستر»، رونق بسیاری داشت. شرکت در گام نخست، دست به تاسیس کارخانه نساجی زد و محصول آن را از طریق شبکههای بازرگانی همکار، در اختیار مردم گذاشت. این اقدام، با اطلاعیهها و بیانیههای متعدد علما در تشویق استفاده از محصولات وطنی همراه بود.
آغاز نهضت استقلال اقتصادی ایران
تأسیس شرکت اسلامیه، آغاز یک نهضت بزرگ برای استقلال اقتصادی ایران محسوب میشود. آگاهی مردم از مفاد اساسنامه شرکت اسلامیه، هیجان گستردهای ایجاد کرد که با همراهی روزنامههایی مانند «حبلالمتین» و «ثریا»، به یک جریان فراگیر تبدیل شد. برخی اهداف شرکت، مطابق اساسنامه، از این قرار بود: «خروج از ذلت احتیاج به امتعه خارجی ... جلوگیری از خروج ثروت داخلی به خارج از کشور ... جلوگیری از مهاجرت نسلهای آینده به خارج از کشور برای مزدوری و کارگری نزد بیگانگان ... تسهیل در امر معیشت مردم به علت ارزان بودن منسوجات و ماکولات داخلی نسبت به نوع خارجی آن ها ... جلوگیری از رواج معاملات ربوی بیگانگان»؛ با کمی دقت در مفاد اساسنامه، میتوان دریافت که این موارد، در دورههای بعدی، بخش عمدهای از اهداف هر جنبش مردمی و آزادی خواهانه را در ایران، تشکیل میداده است. نکته جالب توجه، اقبال شگفتانگیز مردم و موج حمایت همهجانبه از شرکت اسلامیه و محصولات آن، پس از اعلام تاسیس و در همان سالهای نخست فعالیت بود. همین حمایت باعث شد که در مدت کمی، دایره فعالیت شرکت توسعه یابد و حتی شعبههایی از آن در کشورهای مسلمان تأسیس شود و این مسئله، زنگ خطر را برای انگلیسیها به صدا درآورد.یکی از روزنامههای چاپ لندن، در همان زمان، به بررسی موفقیتهای شرکت در منطقهای که تا چندی قبل، زیر نفوذ مالی بریتانیا دست و پا میزد، اشاره و رشد آن را «[وارد کننده] سکته به منافع انگلیس در اصفهان و بلکه کل منطقه خلیج فارس» اعلام کرد. سفیر انگلیس در نامههای محرمانه و فوری به وزارت خارجه این کشور نوشت: «کنسول روس در اصفهان به سفارت خود نوشته است حاجآقا نورا... در مسجد، چند روز قبل از این گفته بوده که این اقدام، اقدامی وطنخواهانه است که تجارت داخلی را تشویق میکند. مشتریانِ ایرانیِ [کالاهای انگلیسی] میگویند که اگر اینطور شود، با خارجیها قطع ارتباط میکنند. این مسئله نهایت اهمیت را دارد. شرکای ما ورشکست خواهند شد.»
مدیریت رسانهای؛ کلید موفقیت حاجآقا نورا...
حاجآقا نورا... با ابتکار خودش، توانست نهضتی گسترده را برای رسیدن به استقلال اقتصادی سازمان دهی کند؛ اما بدیهی است که اگر مردم و علما از این حرکت حمایت نمیکردند، قطعاً راه به جایی نمیبرد. حاجآقا نورا... با درک ضرورت این مسئله، از علمای ایران و به ویژه اصفهان و همینطور علمای عتبات، کمک خواست و با ارسال نامههای مفصل، آن ها را به ماهیت فعالیت شرکت اسلامیه، آگاه کرد. علمای اصفهان با پرچمداری آیتا... محمدتقی آقانجفی اصفهانی، دست به حمایتی همهجانبه زدند و دلایل فقهی و قرآنی خود را درباره لزوم حمایت از تولید داخلی، ارائه کردند. روزنامه حبلالمتین، در شماره 20 خود (سال 1277ش)، گزارشی مبسوط در این زمینه ارائه کرد و نوشت: «آقانجفی عنوان مفصلی را در مورد ترک منسوجات و مصنوعات خارجه و ترویج کالاهای ایرانی مطرح کردند. 27 مورد از قرآن که منع معاشرات خارجه است، آوردهاند و با بیانی مفصل و قابل فهم برای عام ارشاد فرمودهاند.» جالب اینجاست که این گزارشها و البته، اقدامات تبلیغی و ارشادی، زمانی آغاز شد که هنوز کارخانه و شرکت، درست و حسابی پا نگرفته بود و این امر، نشان دهنده هوش رسانهای حاجآقا نورا... و آگاهی وی از اهمیت فعالیتهای رسانهای برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی است؛ او با مهارت خاصی از ابزارهای رسانهای در دسترس، برای توجه دادن مردم به اقدامات زیربنایی اقتصادی بهره برد. در نجف نیز، بیشتر علمای اعلام پای کار آمدند: آخوند خراسانی، سیدمحمدکاظم یزدی، عبدا... مازندرانی، شریعت اصفهانی، حسن نَجَل، میرزا خلیل و محدث نوری، از جمله علمای حامی شرکت اسلامیه محسوب میشدند. این علما، عمدتاً بر مبنای اصول فقهی ناظر بر تحریم تسلط کفار بر مسلمانان، دست به این اقدام زدند. تولیدات اولیه شرکت اسلامیه، به هیچ وجه، از نظر کیفیت و قیمت، قابل رقابت با نمونههای خارجی نبود، اما صدور فتواها، نگارش مقالات در رسانهها و تلاشهای تبلیغی اهل منبر، فضای لازم را برای جلب توجه و تهییج مردم در راستای افزایش فروش محصولات شرکت فراهم کرد. این، یک انقلاب تمام عیار اقتصادی در ایران محسوب میشد. در واقع اگر انقلاب مشروطه را سرآغاز تحولات سیاسی در ایران معاصر بدانیم، باید تاسیس شرکت اسلامیه و تلاشهای حاجآقا نورا... را، سرآغاز تحولات بنیادین اقتصادی در ایرانِ معاصر فرض کنیم. مهم تر از نهضت اقتصادی سازمان دهی شده، نهضت فرهنگیای بود که با میدانداری حاجآقا نورا... و حمایت علما پیش میرفت و فضاهای جدیدتری برای اقدامات مؤثر فراهم میکرد. مدیریت این بخش، کاری دشوار و حساس بود که حاجآقا نورا... به خوبی از پس آن برآمد. افزون بر این، شرکت اسلامیه برای اینکه بتواند تاثیر فعالیت خود را برای مردم ملموستر کند، دست به تاسیس مراکز عامالمنفعه زد؛ چنان که در سال 1279ش، با حمایت شرکت، مدرسهای در نزدیکی دروازه اسماعیل اصفهان افتتاح شد که تا چند سال با بودجه شرکت اسلامیه فعالیت میکرد. برخی از مورخان، نقش شرکت اسلامیه و فعالیتهای اقتصادی آن را در پرورش افکار آزادی خواهانه در ایران و شکل گرفتن انقلاب مشروطه، بسیار مؤثر میدانند.
چرا به سرانجام نرسید؟
با این حال، شرکت و آرمانهای بلند آن، از تعرض و تخریب بیگانگان مصون نماند. انگلیسیها دست به اقدامات مختلفی برای محدود کردن شرکت زدند. علاوه بر محدودیتهای شدید فعالیت نمایندگان خارجی شرکت، عوامل بریتانیا در داخل ایران، بعد از فروکش کردن تب حمایت از شرکت، موضوع رقابتهای اقتصادی، مانند قیمتگذاری اجناس را برای ضربه زدن به موقعیت شرکت اسلامیه، پیش کشیدند. دست رسانهای و پرنفوذ انگلیس، در کنار حمایت برخی از سیاسیون همراه و وابسته به بیگانه، راه را بر فعالیتهای شرکت سد کرد. حاجآقا نورا... با وجود تلاشهای بسیار، موفق به بقای این مؤسسه تأثیرگذار نشد. ادیبالتجار، مدیر شرکت اسلامیه، در نامهای مفصل به روزنامه حبلالمتین، تلویحاً به غلبه دستگاه رسانهای و نفوذیهای انگلیسی در ضربه زدن به جایگاه شرکت اشاره میکند و مینویسد: «چیزی که سبب عدم رغبت بعضیهاست، همان اسم خارجه است که روی قماش ما نیست و همان چاپ خارجه است که هنوز به منسوجات ما نخورده.» او در دی 1282، در نامهای دیگر چنین گلایه میکند: «در خریدش، معاذیر (بهانههای) جاهلانه آوردند و از این اداره محترم و مردمان لایعلم، همه چیز، بلکه غوره نشده مویز خواستند، یا به کلمات جَفَنگ، البسه نازکِ قشنگ خواهشمند شدند.» این در حالی بود که طی این مدت، با تلاش دستاندرکاران شرکت، کیفیت محصولات بهتر شده و حتی به سطح رقابت با نمونههای خارجی رسیده بود. به این ترتیب، تجربهای که در ابتدا موفق به نظر میرسید، پیش از آغاز نهضت مشروطیت، فرجامی تلخ یافت؛ هر چند که به عنوان یک تجربه قابل ارائه در تاریخ معاصر ایران باقی ماند.