صابر گل عنبری-چرخ دنیای فریبنده به قول ابوالفضل بیهقی«به یک دست شکرپاشنده و به دیگر دست زهر کشنده که گروهی را به محنت آزموده و گروهی را پیراهن نعمت پوشانید» همیشه بر یک روال نمیچرخد و بسیارند گردنکشان تاجداری که تاجِ دار شدند ومایه عبرت همگان! به گفته خیام این دنیا که یک جو وفا ندارد، فراز و فرود بسیار دارد.رویدادی در دل زلزله ترکیه، نکتهها و عبرتها دارد:آواره مستاجر سوری، چنان که روایت میکند، صاحبخانهاش که از چرخش چرخ نیلوفری غافل و به وفای چند روزه دهر بدمهر فریفته بوده، به علت ناتوانی در پرداخت سه ماه اجاره، او را بیرون میاندازد که به ناچار در خیابان چادر میزند؛ تا این که زلزله آمد و منزل صاحبخانهاش را درهم کوفت و وی نیز آواره شد! تو را که نیست خبر ز جهان زیر و زبر /ز زیر عزم جهان زبر چگونه کنی.صاحبخانه سرپناهی نیافت جز چادر کوچک و قلب بزرگ مستاجری که اخراجش کرده بود! مستاجر آواره با قلب رئوف ودلِ به ژرفای اقیانوسش، به گرمی وی را پذیرفت؛ نه زبان به شماتتش گشود و نه تیغ شکایت از نیام برکشید. بر صدرش نشاند و از همگان خواست که آغوش مهربانی بگشایند و عطر انسانیت بیفشانند.