گروه ورزش/با شکست مس کرمان و نفت مسجد سیلمان تیم های فانوس به دست در هفته بیست و هشتم لیگ برتر و پیروزی تیم مدعی سپاهان و توقف خانگی استقلال، گره قهرمانی و بقا در فصل بیست و دوم مسابقات لیگ برتر کورتر و پیچیده تر شد. در آغاز هفته بیست و هشتم سپاهان تیم دوم جدول به مصاف تیم قعرنشین نفت مسجد سلیمان رفت و با دو گل به پیروزی رسید تا با امتیاز 59 به طور موقت و تا مشخص شدن نتیجه دیدار پیکان و پرسپولیس صدرنشین جدول شود. اما استقلال، دیگر مدعی قهرمانی و تیم سوم جدول در حالی که برای ماندن در کورس و افزایش شانس های قهرمانی اش نیاز مبرمی به پیروزی مقابل نفت آبادان دیگر تیم فانوس به دست داشت با تساوی یک- یک در آزادی متوقف شد تا رویای قهرمانی اش بسیار دور و حتی ناممکن شود. اما در ماراتن بقا، نفت مس کرمان هم مثل نفت مسجد سلیمان، بازی خانگی اش را واگذار کرد تا بیشتر از همیشه خطر سقوط را احساس کند و نفت آبادان به بقا امیدوارتر شود. سریع ترین گل تاریخ لیگ برتر هم در هفته بیست و هشتم به ثمر رسید و در دیدار ملوان و مس رفسنجان به ثمر رسید و گادوین منشا مهاجم آفریقایی مس ثانیه 8 بازی دروازه ملوان را باز کرد. امروز سه دیدار دیگر برگزار می شود که نتیجه آن ها برای قهرمانی و بقا بسیار مهم است و در حساس ترین بازی، پرسپولیس به مصاف پیکان می رود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گران ترین میوهفروشی دنیا
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سیدخلیل سجادپور- با کشف جسد جوانی که با ضربات سنگ در یکی از مسافرپذیرهای شخصی مشهد به قتل رسیده بود، رمزگشایی از این معمای جنایی در حالی زیر رگبار باران و تگرگ آغاز شد که عاملان جنایت نتوانسته بودند جسد را درون چاه فاضلاب بیندازند!
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، عصر پنج شنبه گذشته (چهاردهم اردیبهشت) در حالی که قطرات باران بر سنگفرش خیابان های مشهد بوسه می زد، پسر نوجوان مرد مسافری را دید که به دنبال محلی اجاره ای برای اقامت چند روزه بود. او با تعریف و تمجید از یک اقامتگاه ارزان در هسته مرکزی شهر، مرد میان سال را به منزلی 2 طبقه در انتهای کوچه یک متری برد که مادرش اتاق های کوچک آن را به مسافران اجاره می داد، اما مرد میان سال وقتی به اتاق های کثیف و غیربهداشتی در اطراف حیاط منزل نگاهی انداخت، از اجاره اقامتگاه منصرف شد تا در جست وجوی مکانی بهداشتی و دارای مجوزهای قانونی باشد، اما هنوز از حیاط منزل بیرون نرفته بود که پسر نوجوان پای انسانی را زیر فرش و لوازمی دید که درون حیاط ریخته بودند. او مرد مسافر را صدا زد و گفت: آقا یک نفر زیر وسایل خوابیده!
گزارش روزنامه خراسان حاکی است، وقتی تخته فرش و دیگر لوازم توسط مرد مسافر و پسر نوجوان جابه جا شد، ناگهان جسد مرد جوانی از زیر لوازم بیرون آمد که سر و دست چپ وی درون چاه فاضلابی قرار داشت که دهانه آن کمتر از 30 سانتی متر قطر داشت. این گونه بود که همسایگان و اهالی محل به مسافرپذیر شخصی آمدند و ماجرا را به پلیس 110 گزارش دادند. طولی نکشید که زنگ تلفن قاضی ویژه قتل عمد مشهد به صدا درآمد و ماموران انتظامی وی را از کشف جسد مردی مجهول الهویه مطلع کردند که طنابی کش دار نیز به دور دست و گردن وی بسته شده بود. بنابراین گزارش، عقربه های ساعت از 15 عصر عبور کرده بود که قاضی دکتر صادق صفری به همراه گروهی از عوامل بررسی صحنه جرم و کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی عازم خیابان دانش شد. تحقیقات مقدماتی بیانگر آن بود که جسد، مربوط به جوانی حدود 35 ساله است که لباس منزل به تن دارد و خالکوبی سر گرگ روی بازوی چپش نمایان است. بررسی های بیشتر نشان داد که عامل یا عاملان جنایت قصد داشتند جسد را درون چاه فاضلاب داخل حیاط بیندازند اما به دلیل قطر کم دهانه چاه موفق نشده اند و به همین دلیل تختخواب فلزی، فرش و پارچه های کهنه را روی آن انداخته اند تا از دید ساکنان مسافرپذیر پنهان بماند. در همین حال نگاه قاضی پرونده های جنایی به اتاقی دوخته شد که در آن نیمه باز بود. آثاری از لکه های خون در آن اتاق وجود داشت اما آن مکان کانون درگیری نبود چرا که لکه های خون به اندازه ای وجود نداشت که از مرگ یک انسان حکایت کند.
با وجود این، مقام قضایی در جست وجوی وسیله ای بود که عامل یا عاملان جنایت با آن، ضربات وحشتناکی را به سر جوان مجهول الهویه فرود آورده بودند!
لحظاتی بعد جست وجو در اتاق های کثیف و غیربهداشتی اطراف حیاط آغاز شد و ناگهان صحنه ای خون آلود در یکی از اتاق ها مقابل دیدگان قاضی صفری قرار گرفت. متکایی که هر دو طرف آن به خون آغشته بود و سنگ بزرگ خون آلودی که در کف اتاق وجود داشت، بیانگر آن بود که درگیری مرگبار در آن مکان رخ داده است...
حالا دیگر رگبار تگرگ و باران، صدای ترسناکی را ایجاد می کرد اما رمزگشایی از این معمای جنایی همچنان ادامه داشت تا این که دامنه تحقیقات به زن میان سالی رسید که مدعی بود منزل مذکور را از فردی به مدت یک سال اجاره کرده است تا آن را به مسافران اجاره بدهد.
«ک- ر» در پاسخ به سوال قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد که آیا مقتول را می شناسید؟ و اتاق را به چه کسانی اجاره داده بودید؟ گفت: مقتول را هیچ گاه ندیده ام و او را نمی شناسم! ولی منزل را به مسافری اجاره دادم که یک آقا و خانم دیگر همراهش بودند! آن ها از هفته قبل این جا ماندند و امروز صبح (پنج شنبه) اتاق را تخلیه کردند. من هم که اجاره را از قبل گرفته بودم، مدارک آن ها را بازگرداندم!
در همین حال قاضی دکتر صفری از وی خواست با شماره تلفن مسافرانش تماس بگیرد اما وقتی او شماره را گرفت، ناگهان گوشی درون اتاق زنگ خورد و مشخص شد که گوشی تلفن متعلق به جوان 35 ساله (مقتول) است. با این تناقض گویی، دستور بازداشت زن مذکور توسط مقام قضایی صادر شد و تحقیقات برای کشف راز این جنایت ادامه یافت.
یکی از اهالی محل که مدعی بود قبلا نیز جوان 35 ساله را در همین مکان دیده است، به قاضی ویژه قتل عمد گفت: امروز صبح وقتی فرزندم را به کلاس ورزش می بردم مردی بلندقامت را دیدم که به اتفاق یک زن از این منزل (محل وقوع جنایت) خارج شدند اما فکر نمی کنم که آن دو نفر مسافر باشند! من حتی جوان مقتول را هم در تعطیلات نوروز در این مکان دیده بودم!
در همین حال پسر نوجوان نیز درباره چگونگی کشف جسد به مقام قضایی گفت: این اتاق را 3 نفر اجاره کرده بودند. وقتی آن ها رفتند من مشغول تمیزکردن محل برای مشتری بعدی بودم که پای انسانی را زیر وسایل و ضایعات دیدم و موضوع را اطلاع دادم!
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، در حالی که فرضیه های متفاوتی درباره این جنایت وحشتناک مطرح شده است، تحقیقات برای رمزگشایی از این معمای جنایی با دستورات محرمانه قاضی دکتر صادق صفری همچنان ادامه دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
لیگ برتر فوتبال کشورمان به روزهای حساسش نزدیک شده. روزهایی که هواداران باید حس خوب هیجان را تجربه میکردند. ما طرفدار یک تیم میشویم تا با لحظات خوبش همنفس باشیم، با شادیهایش بخندیم و با غمهایش ناراحت شویم تا با تجربه این احساسات، در کنار میلیونها هوادار دیگر، از روزمرگی فاصله بگیریم. هوادار میشویم تا از هر نسل و طبقهای، با دیگران در یک احساس خوب شریک باشیم و حتی وقتی درون مستطیل سبز نیستیم، حس کنیم در یک اتفاق بزرگ سهیم هستیم. فوتبال با این نگاه میشود اتفاق قشنگی که برای آدمهای معمولی هم رویا میسازد. در این حالت قصه آدمهای معمولی که همان هواداران هستند پر از سرخوردگی، غم و اتفاقات روزمره نیست. آنها در داستان موفقیت تیم خودشان، تبدیل میشوند به بخشی از یک تیم، اما در این روزهای حساس، بیشتر از اینکه هواداران هیجان و احساسات خوب هواداری را تجربه کنند، درحال تجربه نگرانی، اضطراب و خشم هستند. احساساتی که از کارکرد اصلی و واقعی فوتبال و دنیای هواداری دور است. قرار بود از فوتبال لذت ببریم، اما نمیشود؛ بیانیهها نمیگذارد. انگار لیگی را دنبال میکنیم که در پایان فصلش به تیمی که بیشترین بیانیه را داده جام قهرمانی میدهند. قرار بود سرشار از حس خوب هواداری باشیم و فقط برای رقیب کُری بخوانیم، اما نمیشود. اعتراض همیشگی مدیران عامل و مربیانی که میخواهند با این کارها دل هواداران را بهدست بیاورند، نمیگذارد هواداران تیم های مختلف در کنار هم بخشی از فوتبال باشند اما با انتخاب متفاوت. قرار بود از فوتبال لذت ببریم، اما نمیشود؛ وقتی که فوتبال ما تبدیل شده به ماشین تولید خشم و نفرت. فکر میکنیم هواداریم، اما بیشتر از هوادار یک تیم بودن، از رقبایش متنفریم. وقتی جای روزنامهها و برنامههای مفید فوتبالی را بحثهای کانالهای هواداری در تلگرام و برنامههای غیرتحلیلی در تلویزیون گرفته، نمیشود از فوتبال لذت ببریم، چون منطق هواداری در آن عوض شده است. از هوادار هر تیمی که بپرسیم معتقد است فدراسیون و داوران هوای آن یکی را دارند. دیگر در بحثهای فوتبالی خانوادهها، همکاران و... خبری از کریهای شیرین قدیم نیست. عجیب هم نیست. هوادار از پیش کسوت، بازیکن، مربی و مدیران تیمش یاد میگیرد. آنها هم دوست دارند چیزی بگویند که هوادار دوست داشته باشد. پیش کسوت تیمها اینروزها بهجای تحلیل و کارشناسی و بالا بردن سطح هواداران، در فضای مجازی پست و استوری میگذارند تا شاید بازدید صفحهشان بالا برود و تعرفه تبلیغشان بهتر شود. در این شرایط از نوجوانی که دنیای فوتبال را با مطالب متعصبانه و بعضاً غیرمحترمانه کانالهای هواداری، بیانیههای سراسر خشم مدیران، مصاحبه بازیکنان و استوری پیش کسوتان شناخته، چه انتظاری داریم که فقط از فوتبال لذت ببرد؟ نوجوانی که نمیداند کیفیت این لیگ چنان پایین است که همین بازیکنان میلیاردیاش در 90 دقیقه از خلق چند موقعیت خوب عاجز هستند. او تصور میکند بازیکن خودی با توهین به حریف و هوادارانش تعصبش را نشان داده و همین برای هواداری که فوتبال را خوب نمیشناسد، کافی است. برای او کافی است که مدیر باشگاه بهجای مدیریت درست، بیانیه بدهد و مصاحبه کند. برای او کافی است که سرمربی بهجای تمرکز روی کارش برای هر صحنهای اعتراض کند. حالا دیگر چیزی بهنام حس خوب در این فوتبال نمانده است. همه تبدیل شدهاند به چیزی شبیه گلادیاتورها که انگار با دشمنانی مواجهاند که هیچ راهی جز از بین بردنشان وجود ندارد. این فوتبال ذهن هوادار را از هیجان پرنمیکند تا آماده کار، تعامل با خانواده یا درس خواندن شود. این فوتبال با این چرخه زشتش، باعث میشود پدری که هوادار یک تیم است بعد از باخت تیمش احساس کند در حقش ظلم شده و لبریز از ناراحتی شود. درحالیکه فوتبال قرار بود به او برای ساعتی یک فردیت شیرین هدیه کند تا بعد از تخلیه انرژی، در کنار خانواده بگوید و بخندد. قرار بود ذهن محصل را از درس دور کند تا انرژی روحی او تامین شود، اما دیگر فوتبال در 90 دقیقه تمام نمیشود و با بیانیهها، مصاحبهها و حاشیههایش با هوادار باقی میماند. در این بین با یک شاهکار جالب از فدراسیون طرفیم که توانستند همه را ناراضی نگه دارند. قرار بود از این فوتبال لذت ببریم اگر یک برنامه تلویزیونی برای افزایش بینندهاش روی بحثهای کهنه و بیخاصیتی که کاربردی برای فوتبال ندارد، متوقف نمیشد و اگر فدراسیون در این فوتبالی که بازیکنان معمولیاش حدود 30 میلیارد درآمد دارند زودتر VAR میآورد تا این بحثهای کهنه داوری که همه دنیا از آن عبور کردهاند کِش پیدا نمیکرد. قرار بود لذت ببریم اگر خودمان هم حواسمان بود و در بازی که کانالها، پیجها، بازیکنان و مدیران شروع کردند، قرار نمیگرفتیم و فوتبال را بیشتر از چیزی که هست بزرگ نمیکردیم. کاش برنامههایی که ساعتها وقت مخاطب را صرف داوریها و صحنههای تکراری بازیها میکردند، این لذت از فوتبال را هم یاد میدادند. کاش هنوز فوتبال کارخانه هیجان و حس خوب بود... کاش...
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمدی –کمتر از یک هفته پس از خبر والاستریت ژورنال مبنی بر آغاز نصب دوربینهای نظارتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ایران، در حالی که در ماه های اخیر طرف های غربی برجام به ویژه آمریکا همواره مدعی است که ایران توافق سپتامبر گذشته را برهم زده و حاضر نبوده است پای توافق بنشیند، روز گذشته محمد مرندی مشاور رسانه ای تیم مذاکراتی کشورمان نیز تصریح کرد ایران همچنان آماده توافق براساس متن پذیرفته شده سال قبل است. شبکه خبری عرب زبان المیادین در خبری در توئیتر خود نوشت که محمد مرندی، مشاور تیم مذاکره کننده هسته ای ایران با اشاره به اینکه ایران همچنان آماده توافق هستهای است، تاکید کرد که این آمریکاست که از اراده سیاسی لازم برای امضای چنین توافقی برخوردار نیست. مرندی توضیح داد: واشنگتن دارای اراده سیاسی برای امضای این توافق نیست؛ زیرا بایدن میترسد که آن را امضا کند و دشمنانش از آن، علیه او در انتخابات آینده استفاده کنند.مقامات ایران همواره تاکید کردهاند در صورتی که غرب اراده سیاسی لازم را نشان دهد، آماده رسیدن به «توافقی خوب» در وین هستند که در راستای منافع ملی ایران باشد.در سوی مقابل و از واشنگتن همچنان ادعاهای تکراری به گوش می رسد و این ادعاها در حالی تکرار می شود که عملا هیچ ابتکار و تحرک دیپلماتیک از سوی آمریکا دیده نمی شود. بر همین اساس، جیک سالیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید بار دیگر بر ضرورت حل و فصل مسائل درخصوص برنامه هستهای ایران از طریق راهکارهای دیپلماتیک تاکید کرد و گفت که واشنگتن به دنبال راه حل دیپلماتیک برای برنامه هستهای ایران است.وی تصریح کرد که خروج از برجام بدون داشتن جایگزین برای آن اشتباه بوده است. سالیوان گفت در عین حال جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا تاکید کرده است که ایران نباید به «سلاح هستهای» دست یابد.با این حال و در چنین فضای پر التهابی ، رژیم صهیونیستی نیز بیکار نبوده و با اتهام زنی های بی دلیل سعی در بزرگ کردن خطر ایران و تحریک کشورها به تنش با تهران است. با همین هدف وزیر جنگ رژیم صهیونیستی که به یونان سفر کرده است، با تکرار برخی ادعاهای بیاساس درباره ماهیت برنامه هستهای ایران، گفت که تهران مواد لازم را برای ساخت پنج بمب هستهای به دست آورده است.«اما در فضایی که مذاکرات هسته ای به تبادل پیام های محرمانه و اظهار نظرات رسانه ای دو طرف محدود شده و به طور عملی و رسمی اتفاقی نمی افتد، روز پنج شنبه خبر جدیدی از دستاوردهای صنعت هسته ای کشور منتشر شد که می تواند گامی بزرگ برای افزایش سوخت هسته ای و تقویت چرخه تولید سوخت هسته ای باشد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان انرژی اتمی، کارخانه تولید کیک زرد در ساغند اردکان با حضور محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی به بهرهبرداری رسید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دختر جوان وقتی در بیمارستان بستری شد، در اتاق مشترکش با مریضهای دیگر و حتی در بخش بین بیمارهای بیرون از آن اتاق و همراهانشان، پچپچههایی درباره خودش میشنید: «میگن بهخاطر پرخوری بستری شده.»، «شنیدم دکتر گفته یه مشکلی برای سدیم خونش پیش اومده. آخه آدم مگه مجبوره اینقدر غذا بخوره که کارش به بیمارستان بکشه؟»، «پرخوری هم شد مریضی؟» دختر جوان با تشخیص تعادل نداشتن الکترولیتهای پتاسیم، سدیم و کلسیم بهدلیل ابتلا به اختلال پراشتهایی عصبی (بولیمیا) بستری شدهبود. اختلالی که اسمش به گوش خیلیها نخورده و درنتیجه ناشناخته بودن، با قضاوتهای منفی زیادی همراه است. بولیمیا در گروه اختلالات تغذیه و خوردن طبقهبندی میشود؛ ربطی به دوست داشتن غذا، شکمو و بیاراده بودن، ندارد. مبنای روانشناختی دارد اما عوارض جسمانی هم ایجاد میکند. همچنین بالاترین میزان مرگومیر را در بین انواع اختلالات روانشناختی دارد. از آنجاییکه افراد مبتلا، از رفتار پرخوری خجالت میکشند و ابتلایشان به اختلال را انکار میکنند، در دریافت کمک تخصصی به مشکل میخورند. بههمین دلیل آگاهی اطرافیان از این اختلال اهمیت زیادی دارد تا هم تشخیص و درمان بهموقع صورت بگیرد و هم سرزنش و اضافهبار روانی به فرد تحمیل نشود. در این پرونده اختلال پراشتهایی عصبی را بهتر میشناسیم.
پراشتهایی عصبی
با پرخوری فرق دارد
اصلیترین مشخصههای اختلال پراشتهایی روانی
شامل 4 مورد است
نگرانی بیشازحد درباره وزن و فرم بدن، غذا خوردن بسیار بیشتر از حد نیاز و تلاش برای جبران پرخوری از طریق روشهای پاک سازی مثل وادار کردن خود به استفراغ، بارزترین مشخصههای اختلال پراشتهایی روانی است. فرد، غذا را نمیخورد چون از آن لذت میبرد بلکه برای غذا خوردن احساس فشار میکند. راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی DSM-5که مرجعی برای شناخت اختلالات روانپزشکی است، پراشتهایی روانی را با این معیارها تعریف میکند:
دورههای مکرر پرخوری دوره پرخوری، دو مشخصه دارد که هر دو باید وجود داشتهباشند؛ اول) در یک دوره زمانی (مثلا طی 2ساعت) مقدار غذایی که فرد میخورد، بسیار بیشتر از میزان غذایی است که بیشتر افراد در مدت زمان مشابه و تحتشرایط مشابه میخورند. دوم) در طول این دورهها، فرد احساس میکند کنترلی بر رفتار خوردن ندارد؛ نه میتواند خوردن را متوقف کند و نه کنترلی بر نوع و میزان غذا دارد.
رفتارهای جبرانی فرد برای جبران پرخوری و جلوگیری از افزایش وزن، شروع میکند به رفتارهای جبرانی مکرر و افراطی؛ یعنی خودش را وادار به استفراغ میکند، از داروهای ملین و مُدر استفاده میکند، رژیم میگیرد یا ورزشهای شدید انجام میدهد.
نگرانی درباره بدن فرد خودش را براساس شکل و وزن بدنش ارزیابی میکند و این ارزیابی عموما غیرمنطقی است یعنی فرد، لزوما اضافهوزن ندارد.
مدت زمان برای آنکه فرد تشخیص اختلال پراشتهایی بگیرد، لازم است پرخوری و رفتارهای جبرانی، بهطور متوسط، دستکم یکبار در هفته و به مدت سه ماه ادامه داشتهباشد.
خب تا الان میدانیم پراشتهایی عصبی درواقع نابهنجاری در مقدار غذایی است که مصرف میشود نه میل به غذایی خاص. با اینحال، افراد ممکن است در دورههای پرخوری، غذاهایی بخورند که در شرایط متفاوت، میلی به خوردن آنها ندارند. نکته مهم، فقدان عامل لذت در این رفتار است. افراد مبتلا به پراشتهایی عصبی، از پرخوری خجالت میکشند و سعی میکنند تا حدامکان نشانههایشان را مخفی کنند. برای همین خوردن یواشکی، شبانه و دور از چشم دیگران، معمولا در آنها زیاد دیده میشود.
بولیمیا چرا و چطور شروع میشود؟
پراشتهایی عصبی معمولا در نوجوانی یا اوایل جوانی شروع میشود. DSM-5 میگوید شروع این اختلال، قبل از بلوغ و بعد از ۴۰سالگی نادر است. شروعش در افراد مختلف، متفاوت است اما اغلب سروکلهاش بعد از تجربیات استرسزا پیدا میشود. دورههای پرخوری میتواند متناوب یا مزمن باشد و گاهی دورههای بهبودی هم وجود دارد. ابتلا به این اختلال، به مجموعهای از عوامل نسبت داده میشود و یک دلیل مشخص و قطعی را نمیتوان برایش ردیابی کرد. در ادامه با رایجترین این عوامل آشنا میشوید.
بیولوژی شواهد نشان میدهد که پراشتهایی عصبی با مقادیر کم «سروتونین» مغز درارتباط است. احتمالا اسم سروتونین را بهعنوان هورمون شادی شنیدهاید؛ یکجور انتقالدهنده عصبی که به عملکردش در تنظیم خلقوخو معروف است و ردپایش در ابتلا به اختلال افسردگی هم دیده میشود. یکی دیگر از وظایف سروتونین، تنظیم احساس سیری و گرسنگی است. این انتقالدهنده عصبی است که به ما میگوید چه زمانی دست از خوردن برداریم.
وراثت و خانواده احتمال ابتلا به بولیمیا در افرادی که اعضای درجهیک خانوادهشان مبتلا هستند، بیشتر است؛ بهویژه در زنان. درگیری خانوادگی با افسردگی، چاقی و سوءمصرف الکل هم خطر بروز این اختلال را بالا میبرد. نقش خانواده اما صرفا به وراثت محدود نمیشود. نظریات روانشناسی میگویند خانوادههای درهمتنیده و انعطافناپذیر که مراقبت افراطی دارند و اختلافات را به روشهای نامناسب حل میکنند، در ابتلا به اختلالات خوردن تأثیر دارند. مادران ایرادگیری که به ظاهر فرزندان دخترشان بیشازحد اهمیت میدهند هم میتوانند در بروز این اختلال نقش داشتهباشند.
رویدادهای استرسزا شواهد از تأثیر تجربههای آسیبزا در ابتلا به بولیمیا حمایت میکنند. گفته میشود افراد مبتلا به پراشتهایی عصبی، طی یک سال پیش از شروع اختلال، رویدادهای منفی بیشتری تجربه میکنند. سابقه سوءاستفاده جنسی در کودکی، یکی از موقعیتهای تکرارشوندهای است که در مبتلایان به این اختلال مشاهده میشود.
فشار اجتماعی و رسانه باورهای اجتماعی که افراد را براساس وزن و فیزیک بدنی ارزشگذاری میکنند، بر نگرش اعضای جامعه تأثیر میگذارند. این باورها که ازطریق رسانههای جمعی و گروه همسالان منتقل میشوند، به افراد، بابت داشتن اندام ایدهآل فشار میآورند. نکته مهم آنجاست که فشار اجتماعی، حتی میتواند در افراد لاغر هم احساس نارضایتی از بدن ایجاد کند.
بولیمیا چه پیامدهایی دارد؟
همانطور که تا الان متوجه شدید پراشتهایی عصبی، یک اختلال روانشناختی است با ترکیبی از نمودهای جسمی و روانی. آسیبهایی هم که این اختلال به فرد وارد میآورد، جسم و روان را با هم درگیر میکند. خطر مرگومیر بالا براثر خودکشی در مبتلایان به بولیمیا گزارش شدهاست. احساس گناه، احساس منفی راجع به خود و بروز مشکل در روابط اجتماعی، دلایل روانی دیگری است که فرد را آزار میدهد اما شدت آسیب میتواند در ظاهر فرد هم خودش را نشان بدهد. رفتارهای جبرانی برای جلوگیری از افزایش وزن معمولا صدمات جسمانی درپی دارند. وادار کردن خود به استفراغ، به پوسیدگی دندانها، بیماریهای لثهای و زخمهای دهانی بهدلیل تماس بیشازحد با اسید معده منجر میشود. سوءمصرف ملینها و داروهای مدر، کم آب شدن بدن، خشکی پوست، نارسایی کلیه و مشکلات گوارشی را بهدنبال دارد. زخم شدن سرانگشتها بهدلیل تلاش برای بالا آوردن هم جزو حداقل پیامدهای جسمانی پراشتهایی عصبی است. افراد ممکن است برای اجتناب از افزایش وزن، هورمون تیروئید مصرف کنند. گروهی از مبتلایان به پراشتهایی عصبی که به دیابت هم مبتلا هستند، مصرف انسولین را حذف میکنند تا سوختوساز بدنشان را بالا ببرند و پرخوری را جبران کنند. رژیم گرفتنهای چندروزه وافراطی هم راهحل آسیبزای دیگری است که این افراد پیش میگیرند. فرد گاهی به رغم آسیبهای جسمانی، دست از ورزش شدید برنمیدارد و خودش را در معرض مشکلات جسمانی تازهای قرار میدهد. وقتی هم که کار به مرحله برهم خوردن تعادل الکترولیتهای بدن میرسد، عوارض جبرانناپذیر میشود. فرد معمولا نیاز به بستری شدن در بیمارستان پیدا میکند. دریافت نکردن درمان میتواند مشکلات قلبی، زخم معده و مری و مرگ بر اثر این مشکلات را درپی داشتهباشد.
پراشتهایی عصبی درمان دارد؟
یک روانپزشک، یک متخصص تغذیه و یک رواندرمانگر، کسانی هستند که میتوانند روند درمان را پیش ببرند
پیشتر گفتیم پراشتهایی عصبی را مجموعهای از عوامل مختلف بهوجود میآورند، بنابراین قابلدرک است که برای درمان و کنترل نشانهها هم به مجموعهای از متخصصهای گوناگون نیاز باشد؛ یک روانپزشک، یک متخصص تغذیه و یک رواندرمانگر، کسانی هستند که میتوانند روند درمان را پیش ببرند، معمولا در این فرایند، همراهی خانواده فرد مبتلا ضروری است. روانشناس با رواندرمانی به تغییر نگرشهای فرد، کمک میکند. متقاعد کردن فرد به دریافت کمک روانشناختی، سختترین بخش درمان است. بنابراین لازم است که اطرافیان فرد مبتلا، متوجه اهمیت رواندرمانی باشند تا از عهده مجاب کردن او بربیایند. آنچه در اتاق درمان رخ میدهد، قرار است ارتباط بین افکار، احساسات و رفتار پرخوری را روشن کند تا این رفتار تحتکنترل دربیاید. رواندرمانی، دسترسی فرد به ریشهها و علل رفتارش را ممکن میکند؛ کاری که ازعهده دارو برنمیآید اما معنیاش این نیست که پراشتهایی عصبی به درمان دارویی نیاز ندارد. مقاومت فرد دربرابر مراجعه به روانپزشک بهدلیل ترس از عوارض دارو، از چالشهای دیگری است که خانواده مبتلایان به بولیمیا با آن مواجه میشوند و باید بتوانند بدون ایجاد حساسیت و نگرانی در فرد، او را به مصرف دارو متقاعد کنند. روانپزشک با تجویز داروهای ضدافسردگی و ضداضطراب، روی مبنای زیستی و مغزی اختلال که خارج از کنترل فرد است، تأثیر میگذارد. بهعلاوه با داروهایی که اشتها را کاهش میدهند و مشکلات خلقی را برطرف میکنند، روند درمان را آسان میکند. درمان پراشتهایی عصبی با کمک یک متخصص تغذیه، کامل میشود؛ کسی که با یک برنامه غذایی متناسب با شرایط فیزیکی فرد، به او کمک کند سلامتِ ازدسترفتهاش را جبران کند و جلوی آسیبهای بیشتر را بگیرد.
دیگر اختلالات تغذیهای را بشناسیم
حالا شما پراشتهایی عصبی را میشناسید و متوجه هستید که مبتلایان به این اختلال نقشی در ابتلایشان نداشتهاند، پس اگر در نزدیکان و آشنایان کسانی را با علایم این اختلال سراغ دارید، میدانید سرزنش و نصیحت نهتنها کمکی به آنها نخواهدکرد بلکه میتواند آسیبزننده باشد. همچنین اگر بین اعضای خانواده و دوستانتان کسی به این اختلال مبتلا باشد، میدانید که برای کمک به او به چه متخصصهایی باید مراجعه کنید. در ابتدای مطلب، پراشتهایی عصبی را جزو خانواده اختلالات تغذیهای معرفی کردیم. بد نیست دیگر اعضای این خانواده را هم بشناسید تا اگر نشانههایشان را در عزیزانتان یافتید، بتوانید درست و بهموقع برای تشخیص گرفتن و درمان، اقدام کنید.
بیاشتهایی عصبی بیاشتهایی عصبی با مصرف محدود غذا تعریف میشود. کاهش بیشازحد وزن، ترس از افزایش وزن، گرسنگی دادن به خود و مقاومت دربرابر داشتن وزن نرمال، از رایجترین مشخصههای این اختلال است. بین بیاشتهایی عصبی و شرایط بدنی فرد، رابطه منطقی وجود ندارد؛ این اختلال هم در افراد دارای جثه بدنی بزرگ، دیده میشود و مبتلایانی هم هستند که به رغم لاغری، احساس چاق بودن دارد.
اختلال پرخوری اختلال پرخوری که از شایعترین اختلالات خوردن است، با دورههای مکرر پرخوری، حداقل یکبار در هفته بهمدت سه ماه شناخته میشود. غذا خوردن سریعتر نسبت به اغلب مردم و احساس کنترل نداشتن بر عادات خوردن و میزان غذا، رایجترین علایم این اختلال است. در اختلال پرخوری، برخلاف بولیمیا، رفتارهای جبرانی وجود ندارد و مبتلایان عموما اضافهوزن دارند.
اختلال در مصرف مواد غذایی اجتنابی-محدودکننده این اختلال که در کودکی تشخیص داده میشود، از سلیقه غذایی خاص بچهها و امتناع از غذا خوردن برای بهدست آوردن خواستههایشان که بهندرت رخ میدهد، متمایز است. در اختلال اجتناب/ محدودیت غذا، کودک از بدغذایی و عادات خوردوخوراک محدودکننده، آسیب میبیند. استرس، اضطراب و افسردگی از دلایلی هستند که در بروز این اختلال در کودکان نقش دارند.
منابع: esanj.ir، danabrain.ir، migna.ir، ravanrahnama.ir، medicalnet.ir، moshavet.com
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.