ناترازی در بازار اشتغال فارغ التحصیلان
آمارها حاکی از آن است که 40 درصد جمعیت بیکار کشور را جوانان و دانش آموختگان دانشگاهی تشکیل می دهند. از سوی دیگر بیشترین شاغلان این قشر نیز مربوط به رشته های علوم پزشکی و علوم انسانی است
امینی- اشتغال دانش آموختگان از آن جایی که سرمایه گذاری زیادی برای آموزش و تربیت آن ها شده، اهمیت خاصی در سیاست های اشتغال کشور دارد. در این زمینه، آمارها نشانگر این است که حدود 920 هزار نفر از 2 میلیون و 300 هزار بیکار را این قشر تشکیل می دهند. این که چرا این حجم از بیکاری در این حوزه وجود دارد، سوالی است که باید از جنبه های مختلف به آن ها پاسخ داد. از سوی دیگر تازه ترین آمارها از رصد وضعیت اشتغال رشته های مختلف نیز حاکی از پیشتازی رشته های علوم پزشکی و علوم انسانی به ترتیب با درصدهای اشتغال 63 و 45 درصد است.
چرا کار هست و کارگر نیست؟
شاید اگر در اقتصادهای پیشرو دنیا این موضوع مطرح می شد که چگونه می شود تقاضای کار از سوی بنگاه ها باشد، نیروی کار در جست وجوی کار هم باشد، اما تقاضای بنگاه ها برای جذب نیروی کار بدون پاسخ بماند، تعجب برانگیز بود. با این حال، این موضوع پدیده ای است که لااقل در کشور ما هم اینک با آن روبه رو هستیم. به ویژه در حوزه دانش آموختگان آموزش عالی، گزارش ایسنا به نقل از آمارهای رسمی نشان می دهد که از میان 2 میلیون و 300 هزار بیکار در کشور، 40 درصد یعنی حدوداً معادل با 920 هزار نفر از این تعداد را بیکاران دانش آموخته دانشگاهی تشکیل می دهند. تازه طبق تعاریف، این آمار مربوط به افرادی است که به دنبال کار می گردند و اگر جمعیت غیر فعال یعنی آن هایی را که به هر دلیل به دنبال کار نیستند یا ناامید از جست وجوی شغل هستند ، به این آمار اضافه کنیم، وضعیت بغرنج تر می شود.
البته پاسخ به آن چندان سخت نبوده و پاسخ، چیزی فراتر از قواعد اقتصاد و بازار نیست. طبق منطق بازارها، وجود مازاد تقاضا یا کمبود عرضه، مستلزم افزایش قیمت برای کالا یا خدمت است. با این حال، بنگاه ها یا نمی خواهند یا به دلایل مختلف نمی توانند نرخ دستمزد نیروی کار را بالاتر از حد تعیین شده توسط بخشنامه وزارت کار به نیروی کار پیشنهاد دهند. از سوی دیگر نیروی کار نیز در مجموع برایش نمی صرفد که به سراغ شغل با درآمدهای کنونی برود. در این میان ،برخی مولفه های تصمیم برای نیروی کار، واقعی و برخی انتظاری هستند و بعضی انتظارات نیز غیر واقعی اند (مانند دخالت دادن غیر منطقی تطابق شأن مشاغل با جایگاه اجتماعی در برخی موارد)
در هر حال، آن چه عیان است این که طبق گزارش های رسمی، خط فقر در نیمه سال گذشته در کل کشور و نه تهران معادل 7.7 میلیون تومان بوده و اگر به عنوان مثال تورم 45 درصدی را به آن اضافه کنیم، این رقم به بیش از 10 میلیون تومان می رسد. این در حالی است که کف دستمزد کارگران که هم اینک بیشتر نیروهای کار که دستمزد خود را مطابق با آن دریافت می کنند (و به احتمال زیاد طیف قابل توجهی از دانش آموختگان دانشگاه ها نیز شامل آن می شوند)، مبلغی در حدود 7.5 تا 8 میلیون تومان است! این یعنی دخل و خرج نیروی کار با این نرخ دستمزدها نمی خواند.
آن سوی بازار اشتغال دانش آموختگان؛ احتمال اشتغال در کدام رشته ها بیشتر است؟
اما بگذارید نگاهی به سوی دیگر ماجرا بیندازیم. این که دانش آموختگان کدام رشته های دانشگاهی اقبال بیشتری برای اشتغال دارند؟ در این زمینه، گزارش ایسنا تصویر جدیدی از این وضعیت ارائه کرده است. بر این اساس و طبق آخرین آمار اعلام شده از سوی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، دانش آموختگان رشتههای علوم پزشکی با حدود ۶۳ درصد، رشتههای علوم انسانی با ۴۵ درصد و رشتههای فنی و مهندسی با ۴۱ درصد به ترتیب بیشترین شانس اشتغال را در بین دانش آموختگان دانشگاهی به خود اختصاص دادهاند و رشتههای هنر، علوم پایه و کشاورزی کمترین تقاضا برای بازار کار در ایران را دارند.
در ادامه این گزارش، نمودارهایی ناظر به اشتغال دانش آموختگان در برخی رشته ها به تفکیک مقطع تحصیلی ارائه شده که به نظر می رسد در آن از رشته های مهم پزشکی چشم پوشی شده است. هر چند احتمالاً باید شانس زیادی را برای اشتغال این رشته ها با توجه به وضعیت درآمدی آن ها قائل بود.بـر اســاس نتایــج طــرح پایــش، بیشــترین میــزان اشــتغال مربــوط بــه رشته های فنــی و مهندســی، علــوم انســانی و علــوم پایــه و بیشــترین میــزان بیــکاری مربــوط بــه رشــته های هنــر اسـت.همچنیـن رشـته هایی ماننـد مهندسـی کامپیوتـر، بـرق و حسـابداری در مقطـع کارشناسـی، مهندسی مکانیـک، حسـابداری و مهندسـی بـرق در مقطـع کارشناسـی ارشـد و مهندسـی عمـران، کامپیوتـر و مـواد در مقطـع دکتـرا بالاتریـن میـزان اشـتغال را بـه خـود اختصـاص دادهاند.