سیدخلیل سجادپور -هفته گذشته انتشار خبر ربوده شدن «محمد پرهام» کودک 1.5 ساله یزدی در شبکه های اجتماعی و گزارش ها درباره انگیزه ربایندگان بار دیگر نقص قوانین فرزندخواندگی و سخت گیری های بیش از اندازه در اعطای فرزند به زوج های نابارور را به رخ جامعه کشید. این درحالی است که به دلیل برخی مشکلات و معضلات ناشی از مسائل اجتماعی یا قوانین موجود، شبکه های مافیای فروش نوزادان در جامعه شکل می گیرد و سودجویان با سوء استفاده از نیاز زوج های جوان نابارور به داشتن فرزند، دست به جرایمی می زنند که درنهایت آسیب های جدی را به نوزادان، خانواده و جامعه وارد می کند به طوری که در برخی پرونده های جنایی ،کودک ربایان به دلیل ترس از دستگیری ،کودکان ربوده شده را به طرز ناجوانمردانه ای به قتل رسانده و اجساد آنان را رها کرده اند. روزنامه خراسان در راستای وظیفه اطلاع رسانی و همچنین بررسی بروز چنین جرایمی به واشکافی این ماجرا پرداخته است.
بچه دزدی در چند ثانیه
زن 27 ساله ای هراسان با تلفن 110 تماس گرفت و از ربوده شدن نوزاد 90 روزه اش خبر داد. او در حالی که اشک می ریخت، گفت: چند دقیقه قبل وقتی قصد داشتم وارد منزلم شوم کلیدهای ساختمان را از کیفم بیرون آوردم و در حالی که نوزاد دخترم را درون کالسکه گذاشته بودم برای چند ثانیه وارد ساختمان شدم تا کالسکه را با خودم ببرم اما در همین فرصت کوتاه که از فرزندم غافل شدم، در کمال ناباوری دیدم او درون کالسکه اش نیست. هراسان به هر سو دویدم اما در تاریکی شب هیچ کسی را ندیدم به همین دلیل بلافاصله با پلیس تماس گرفتم و موضوع را اطلاع دادم و... بررسی های ماموران انتظامی مشهد در ساعات اولیه بامداد نشان می داد زن جوانی که مانتوی چهارخانه به تن داشته در حالی که نوزادی را بغل کرده بود سوار تاکسی تلفنی شده و از محل گریخته است. با شناسایی راننده تاکسی تلفنی، زن 29 ساله کودک ربا نیز در چنگ قانون گرفتار شد و پس از مشاهده اسناد و مدارک انکار ناپذیر گفت: به مواد مخدر صنعتی اعتیاد دارم به همین دلیل هم نوزاد را از درون کالسکه ربودم و به منزل خواهرم در بولوار دوم طبرسی بردم. این زن 29 ساله اضافه کرد: برای تامین هزینه های اعتیادم قصد داشتم نوزاد را به زوج های نابارور بفروشم.
فروش نوزاد 33 روزه
ماجرای پرونده دیگر، فروش یک نوزاد 33 روزه است، سال گذشته در مشهد جوانی با پلیس 110 تماس گرفت و مدعی شد فردی که با امور درمانی مرتبط است، در ساختمان محل کارش به فروش نوزادان اقدام می کند. او همچنین مشخصات زنی را به پلیس داد که نوزاد پسرخود را به مبلغ سه میلیون تومان فروخته بود. با توجه به اهمیت موضوع، بلافاصله نیروهای انتظامی وارد عمل شدند و منزل زن 20 ساله ای را که متهم به فروش نوزاد خودش بود، در منطقه خواجه ربیع شناسایی کردند. این زن در حالی که فرزندش را در آغوش داشت به ماموران گفت: در یکی از بیمارستان های مشهد زایمان کردم اما پولی برای ترخیص نداشتم، به همین دلیل فرزندم را در بیمارستان رها کردم و گریختم اما چند روز بعد از طریق یکی از دوستانم با مردی که در امور درمانی فعالیت می کند، آشنا شدم . او از من خواست نوزادم را در قبال دریافت سه میلیون تومان به او بفروشم. من هم که موقعیت را مناسب دیدم ابتدا 500 هزار تومان به عنوان پیش پرداخت گرفتم و پس از بازگرداندن هزینه های بیمارستان، نوزاد را به او تحویل دادم و بقیه پولم را نیز گرفتم. اما آن مرد (خریدار نوزاد) وقتی از ورود پلیس به ماجرا مطلع شد، نوزاد را به من بازگرداند! ولی چون پولی نداشتم که به او بدهم ، او هم موضوع فروش نوزاد را به پلیس گزارش کرد!
سیستم فرزند خواندگی بسیار سخت گیرانه است
یکی از متخصصان باتجربه روان پزشکی کشور با اشاره به عوامل فردی، اجتماعی و قانون گذاری در بروز پدیده نوزادربایی یا نوزادفروشی می گوید: در کشور ما هنوز برخی تفکرات مانند به جا گذاشتن نسلی ماندگار وجود دارد که موجب می شود برخی افراد برای داشتن فرزند به هر شیوه ای متوسل شوند که متاسفانه در بعضی از موارد این شیوه ها شکلی غیرقانونی مانند خرید و فروش نوزاد یا کودک ربایی به خود می گیرد.دکتر فیاضی بردبار برخی فشارهااز سوی خانواده یا در گستره جامعه را یکی از علل اصلی اختلالات روحی و روانی برای فرزندآوری می داند و می افزاید: فشارهای روحی همراه با نیش و کنایه های اطرافیان در برخی موارد زوج های جوان را در تنگناهای فکری قرار می دهد تا به هر طریق ممکن صاحب فرزند شوند اما گاهی افراد به دلیل دچار شدن به بیماری های روحی راه را به خطا می روند و سعی می کنند از روش های غیرقانونی به نتیجه برسند.
هزینه های سنگین درمان
دکتر محمد رضا فیاضی بردبار همچنین گران بودن هزینه های درمانی زوج های نابارور را در بروز برخی جرایم هولناک مانند کودک ربایی بی تاثیر نمی داند و اعتقاد دارد باید شیوه های بیمه ای در این باره تغییر کند و همه روش های درمانی را زیر پوشش بگیرد. این روان پزشک می افزاید: اگر هزینه ها کمتر شود و سیستم های کمک به فرزندآوری به زوج های نابارور کمک کنند، افراد کمتر ی به دنبال راهکارهایی میروند که ریسک بیشتری دارد. استاد دانشگاه علوم پزشکی مشهد در عین حال سیستم سخت گیرانه بهزیستی و دیگر نهادها را برای اعطای فرزند به زوج های نابارور، یکی دیگر از عوامل مهم در ایجاد شبکه های مافیایی جرایمی مانند خرید و فروش نوزاد می داند و اضافه می کند: باید نمایندگان مجلس به اصلاح قوانین موجود بپردازند تا شیوه های فرزندخواندگی در محیط های امن تسهیل شود.
افزایش نظارت ها بعد از تحویل فرزند
دکتر فیاضی بردبار با انتقاد از روند فعلی واگذاری فرزند به زوج های نابارور می گوید: در بسیاری از کشورها اعطای فرزند به زوج ها بسیار ساده است اما بعد از واگذاری نهادهای قانونی نظارت دقیق و بیشتری را اعمال می کنند تا از تربیت صحیح و امکانات رفاهی در آن خانواده برای فرزند به طور مداوم اطمینان یابند اما متاسفانه در کشور ما واگذاری فرزند بسیار سخت گیرانه است در حالی که بعد از فرزند خواندگی، نظارت مشاوران و مددکاران اجتماعی بسیار کاهش می یابد. این روان پزشک با تجربه کشور تصریح می کند: حتی اگر برخی زوج های نابارور با وجود سخت گیری های قانونی گرفتار شبکه های مافیایی و توسل به شیوه های غیرقانونی نیز نشوند، باز هم برخی مشکلات روان پزشکی در آن ها به صورت حاد یا ضعیف بروز می کند. وی این مشکلات را ترس، اضطراب و نگرانی های خاص از آینده ذکر می کند و می گوید: گاهی این اختلالات و افسردگی به درجات مختلف می رسد که در بعضی موارد شکل خطرناکی به خود می گیرد.
اختلالات شخصیتی
عضو سازمان نظام روان شناسی کشور، ریشه های ارتکاب جرایمی مانند نوزادربایی توسط برخی افراد نابارور را «اختلالات شخصیتی» می داند و معتقد است این گونه اختلالات به سختی نیز تشخیص داده می شود چرا که در همه اقشار جامعه به چشم می خورد و مختص قشر خاصی نیست. سید محمد حبیبی اضافه می کند: چندین نهاد اجتماعی در پیشگیری از بروز این پدیده نقش دارند که باید در کنار متخصصان روان شناسی وروان پزشکی برای تجزیه و تحلیل های علمی و تصویب قوانین آسان در این زمینه تلاش کنند چرا که گاهی «بدسرپرستی» در برخی خانواده ها بهتر از «بی سرپرستی» است که باید نیروهای مددکاری و مشاوره در این باره فعال تر عمل کنند. کارشناس ارشد روان شناسی بالینی با اشاره به نیاز جامعه برای اصلاح قوانین فرزند خواندگی تصریح می کند: حتی اگر زوجی موفق به گرفتن فرزندی از بهزیستی شوند باز هم باید به مراکز مشاوره و روان شناسی معرفی شوند. سید محمد حبیبی می افزاید: از سوی دیگر معضلات و مشکلات ناباروری موجب کاهش امید به زندگی در این گونه افراد می شود بنابراین باید نهادهای اجتماعی به طور ویژه وارد عمل شوند و برای مقابله و پیشگیری از بروز چنین جرایمی، چاره اندیشی کنند. چرا که افراد بعد از سرخوردگی اجتماعی و فردی، راه های غیرقانونی را برای رسیدن به خواسته های خود برمی گزینند.
قوانین نیازمند اصلاح
قاضی شعبه 215 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد درباره آسیب شناسی این گونه جرایم و چگونگی پیشگیری از آن به خراسان گفت: در این گونه پرونده ها عده ای به دنبال سودجویی از مشکلات و گرفتاری های مردم هستند و عده ای نیز به دلیل برخی سخت گیری ها در ادارات و نهادها در دام افراد شیاد گرفتار می شوند. وی افزود: یکی از عوامل اصلی ریشه یابی این گونه جرایم که تبعات و پیامدهای خطرناکی نیز در پی دارد، به ناکارآمد بودن قوانین فرزند خواندگی باز می گردد که باید نمایندگان مجلس در این باره با جدیت وارد شوند و به اصلاح آن بپردازند.البته از سوی دیگر نیز برخی سخت گیری هایی در ادارات و نهادهای مربوط وجود دارد که شاید با بخشنامه و آیین نامه قابل حل باشد و مسئولان باید برای تسهیل در اعطای فرزندخواندگی چاره اندیشی کنند در غیر این صورت افرادی به دلیل ناآگاهی از قانون یا رسیدن به خواسته های خود، دست به کارهای غیرقانونی می زنند که تبعات منفی زیادی دارد.وی تصریح کرد: با آن که در قانون، مجازات های بسیار سنگینی برای جرم آدم ربایی در نظر گرفته شده است اما باز هم سخت گیری ها در روند اعطای فرزندخواندگی به حدی است که بعضی افراد با وجود این که می دانند جرم آنان تا 15 سال زندان در پی دارد اما باز هم به شیوه ای غیرقانونی دست می زنند و به کودک ربایی اقدام می کنند بنابراین قانون گذاران، جامعه شناسان و تحلیل گران اجتماعی به همراه روان پزشکان، باید تدابیری بیندیشند تا دست یابی به فرزندخواندگی در مراکز ذی صلاح به سهولت صورت پذیرد.
کوتاهی در نظارت بیمارستانی و ثبت احوال
رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی که سال هاست در زمینه مبارزه با جرایم جنایی و به ویژه آدم ربایی تجربه دارد، معتقد است نظارت دقیقی در بخش های صدور گواهی زایمان بیمارستان ها صورت نمی گیرد به همین دلیل بسیاری از پرونده های نوزادربایی در مراکز درمانی شکل می گیرد.سرهنگ کارآگاه حمید رزمخواه به ترفند شبکه های فروش نوزادان در کشور اشاره می کند و می گوید: اعضای این شبکه ها، زنی را که قرار است وضع حمل کند با هویت زن دیگری که نوزاد به او فروخته شده است در بیمارستان بستری می کنند و بدین ترتیب گواهی تولد نوزاد را میگیرند. وی نظارت ثبت احوال در صدور مدارک قانونی برای نوزادان را نیز کافی نمی داند و معتقد است باید نظارت ها هنگام صدور اسناد هویتی زیر ذره بین قرار گیرد. سرهنگ رزمخواه همچنین آسیب های روحی و روانی در برخی از پرونده های کودک ربایی را جبران ناپذیر می داند و میگوید: در بعضی از پرونده ها شاهد هستیم که زنی فرزند خود را بنا به دلایلی به دیگری واگذار کرده است اما بعد از گذشت سال ها پشیمان می شود و با ادعای آدم ربایی قصد دارد فرزندش را تحویل بگیرد و خودش بزرگ کند در حالی که این موضوع بسیار ساده به نظر می رسد و قانون حق را به پدر و مادر واقعی کودک می دهد اما کودکی که سال ها زوج دیگری را به عنوان پدر و مادر خودش پذیرفته است، دچار ناراحتی و آسیب های روحی و روانی شدیدی می شود که در برخی موارد جبران ناپذیر است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مرتضوی،رعیت نواز- با «گل گلدون من» پای عشق نشستیم و زمزمه کردیم «رباعیات خیام» را در این «سرزمین گمشده» و آن جایی که با نوای «آرزوهای زمین»، «معصومیت از دست رفته» در ذهن مان تداعی شد، در «خاموشی دریا» زیرلب «سمفونی ایران» را تکرار کردیم. خالق این عاشقانه ها و تصویرهای زیبا و پر خاطره « فریدون شهبازیان» بزرگ، رهبر ارکستر ملی ایران بود که چندی پیش در بجنورد شبی به یادماندنی را برای دوستداران فرهنگ و هنر رقم زد و این حضور باشکوه که با تلاش مرکز ایده و همراهی و همیاری بنیاد رودکی و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی شکل گرفت، فرصتی را برای گپ اختصاصی با روزنامه خراسان فراهم کرد. در ادامه حاصل این گفت وگو با فریدون شهبازیان را بخوانید.
* چه شد که به فکر اجرا در استان های دیگر افتادید؟
از زمانی که ارکستر ملی ایران شکل گرفت ، دغدغه ام این بود که بتوانیم به استان ها سفر کنیم، زیرا موسیقی اصیل ایرانی که پایه و دستمایه ارکستر ملی ایران است باید اجراهای موسیقی ایرانی را که توسط آهنگ سازان ایرانی ساخته شده بود در زمره کارهایش قرار می داد تا کسانی که در استان ها ساکن هستند بتوانند از موسیقی ایرانی بهره ببرند. موسیقی ایرانی موسیقی است که بر پایه علمی بنا شده باشد زیرا دستمایه موسیقی ملی ما، موسیقی اصیل ایرانی، بومی و مقامی و محلی است و دغدغه هایمان این بود که این اتفاق بیفتد و خوشبختانه توانستیم با این حرکت مورد استقبال قرار بگیریم که خراسان شمالی هم از این حرکت بی بهره نبود. در واقع سعی ما این است که اجرای خوب آثار، زمینه ساز آشنایی بهتر مردم با موسیقی ایرانی شود و از آن لذت ببرند.
* همان طور که گفتید موسیقی ملی برگرفته از موسیقی بومی و مقامی است، چه جایگاهی برای موسیقی مقامی قائل هستید و تا چه اندازه از این موسیقی در ارکستر ملی ایران بهره می گیرید؟
کشور ما از استثنایی ترین سرزمین های جهان است که در بیش از 10 منطقه آن موسیقی بومی وجود دارد. از آن جایی که موسیقی ملی بر مبنای موسیقی اصیل ایرانی، بومی و مقامی شکل می گیرد سعی ما بر این بود که آثار موسیقی محلی ناحیه ای را به صورت ارکسترال، اجرا کنیم و البته باید بگویم در همه جا موفق نشدیم، به این دلیل که راه دسترسی به آن موسیقی کم بود و شاید موسیقی محلی آن قدر گسترده نبود. همان طور که گفتم دغدغه ما این است که از همه موسیقی هایی که در کشور ما رایج است و جریان دارد و هنرمندان بسیار قوی که در مناطق مختلف و شهرستان ها هنرنمایی میکنند، استفاده شود.
* با توجه به این که بیشتر اعضای گروه ارکستر ملی ایران را هنرمندان جوان تشکیل می دهند، چقدر تلاش خواهید کرد از ظرفیت هنرمندان شهرستانی بهره بگیرید؟
اگر هنرمندی باشد که بتواند با ارکستر ملی هماهنگ باشد و همکاری کند، اشکالی ندارد و به نظرم بسیار خوب است، اما به واسطه این که هنوز موسیقی ما سینه به سینه منتقل می شود این اتفاق نیفتاده، به ویژه درباره موسیقی محلی که تدوین و آماده کردن آن برای ارکستر کار سخت و دشواری است و باید افرادی باشند که درباره این موضوع آگاهی داشته باشند. با این وجود ما سعی می کنیم این اتفاق بیفتد و از این ملودی ها استفاده کنیم.
* نقطه شروع فعالیت های ارکستر در شهرستان ها را در چه می دانید؟
باید نوازندگان متبحر و تحصیل کرده ای وجود داشته باشند به گونه ای که بتوانند سازشان را با نت های آهنگ سازان اجرا کنند، در غیر این صورت برای افرادی که موسیقی ایرانی و ساز ایرانی یاد می گیرند که سینه به سینه منتقل می شود، این اتفاق سخت می افتد و امیدوارم این اتفاق در شهرستان ها نیز بیفتد و این کار غیرممکن نیست.
* فریدون شهبازیان پایه گذار موسیقی پاپ بود اما امروز یکی از منتقدان این گونه موسیقی شده است، چرا؟
موسیقی پاپ مقوله ای است که خیلی میل ندارم درباره آن صحبت کنم زیرا کسی بودم که سعی کردم در دهه 70 به آن میدان بدهم و از هنرمندانی که دوست داشتند در این ژانر موسیقی کار کنند، حمایت کردم و خوانندگان مورد علاقه مردم شدند. اما موسیقی پاپ، به خاطر تولید انبوه راه درستی را طی نکرد. قصد من این بود که موسیقی کمال یافته، درست و با انگیزه ای که پایه علمی داشته باشد، اجرا شود، اما متاسفانه کار به جایی رسید که می بینید. موسیقی بی سر و سامان و بی هویتی به نام موسیقی پاپ رایج شده است که شاید بتوان گفت 10 درصد خوانندگانی که در موسیقی پاپ فعالیت می کنند، صدای قابل قبولی ندارند و از ملودی ها و اشعار عامیانه استفاده می کنند که متاسفانه مورد اقبال مردم قرار می گیرد و اجازه برگزاری کنسرت پیدا می کنند که به شدت مخالفم. هنوز هم به این فکر می کنم راهی که برای موسیقی پاپ شروع کرده ام، ادامه پیدا کند و امیدوارم در آینده بتوانیم آن را اجرایی کنیم.
* شما کارنامه درخشانی در حوزه موسیقی فیلم ها و سریال ها دارید. این گونه موسیقی اکنون چه وضعیتی دارد؟
نمی توانم بگویم چقدر درست است، به این دلیل که موسیقی افراد مورد انتقاد قرار می گیرد و هنرمندان ما نیز خیلی نمی پسندند ، زیرا ما آدم های انتقاد پذیری نیستیم. موسیقی فیلم ها و سریال ها هم راه خودشان را می روند و افرادی از طریق روابط و رفاقت ها وارد این حیطه می شوند که کار درستی نیست. باید افرادی وارد این حیطه شوند که شایستگی و شخصیت ارائه این گونه موسیقی را داشته و البته باسواد باشند در حالی که در موسیقی سینما و سریال ها این اتفاق نمی افتد، که جای بسی تاسف دارد.
* به عنوان رهبر ارکستر ملی ایران قبول دارید که موسیقی ارکسترال از نظر تولید آثار و آهنگ سازی و نیز از نظر میزان مخاطب دچار افت شده است؟ چرا؟
بله ،موسیقی ما، موسیقی خواننده محور و ترانه محور است و به موسیقی بی کلام خیلی کم می پردازیم، در حالی که پایه و اساس موسیقی ارکسترال موسیقی بدون کلام است؛ موسیقی که تنها نفس موسیقی حاکم باشد و این دست ما نیست زیرا جامعه از قدیم، این گونه پیش رفته است.اما اکنون ارکستر ملی ایران به این سمت در حال حرکت است و آثار بی کلام آهنگ سازان را در کنار آثار با کلام اجرا و سعی می کنیم این اتفاق بیفتد.
* معتقدید که حوصله بزرگان موسیقی صرف تاریخ موسیقی ایران شده و از جغرافیای موسیقی غفلت شده است. جغرافیای موسیقی را در چه می بینید؟
منظور از جغرافیای موسیقی، موسیقی بومی و محلی است. در واقع موقعیت موسیقی و موقعیت در موسیقی را به دست فراموشی سپرده ایم و بحث مفصلی است که در آینده آن را باز خواهم کرد.
* اعضای ارکستر ملی ایران همگی از چهره های جوان هستند، این انتخاب بر چه اساسی صورت گرفته است؟
ما در تالار وحدت و در پوشش بنیاد فرهنگی هنری رودکی کار میکنیم و این بنیاد یکسری نوازنده دارد که قبلا با آن جا پیمان بسته اند. ما این نوازندگان ارکسترها را دعوت کردیم برای نوازندگی ارکسترمان با این حال خیلی ها امتناع کردند چون در ارکستر موسیقی ملی ایران نوازندگی میکردند و علاقه نداشتند همراه ما باشند من هم ایرادی به آن ها ندارم چون حق دارند و اختیار کار خودشان را دارند به این دلیل تصمیم گرفتیم از جوان هایی سود ببریم که انگیزه و شور و شوق بسیار فراوانی برای شرکت در ارکستر دارند و این باعث می شود ما بتوانیم به آن چیزی که دلمان می خواهد برسیم. در ارکستر من چهره های جوانی می بینید که ممکن است هیچ وقت در ارکستری حضور نداشتند و سعی کردیم تعداد نوازندگانی داشته باشیم که محدودیت ها و بودجه بنیاد را رعایت کرده باشیم و بنیاد بداند که چند نفر نوازنده را می تواند پوشش دهد. ما دل مان نمی خواهد نوازنده ها مانند قبل ماه ها این جا کار کنند و از دستمزدشان محروم باشند.با استناد به صحبتم با بنیاد سعدی سعی بر این است که دستمزدها به موقع پرداخت شود چیزی که قبلا انجام نشده به طوری که حتی پول نت نویسان هم پرداخت نشده، از این رو تاکید داشتم و با مدیرعامل بنیاد رودکی نیز مذاکره کردم که نوازندگان حقوق شان را به موقع بگیرند و مهم تر این که در اجراها هم دستمزد محشری دریافت کنند که از لحاظ رفاهی در زندگی شان آسوده تر باشند. باید در این جا این خبر خوب را به شما بگویم که این توافق انجام شده است و تا به امروز همه قراردادهای نوازندگان بسته و همه بیمه ها پرداخت شده و خیال همه نوازنده ها راحت است که در آینده هیچ مشکلی نخواهند داشت.
* یکی از اهداف ارکستر ملی اجرای کارهای آهنگ سازان کلاسیک غربی و ملل درکنار کارهای آهنگ سازان ایرانی است آیا این ایده به برنامه ادغام دو ارکستر ملی و سمفونیک ارتباطی دارد ؟
خیر. سال قبل مقرر شده بود ارکستری با عنوان ارکستر ملی –سمفونیک ایران تشکیل شود که با من هم صحبت شد و مقرر شده بود این کار انجام شود. با این وجود به بهانه هایی نشد و بعدها که علی رهبری از ایران رفت و هر دو ارکستر بدون رهبر ماند، تصمیم خوبی برای ارکسترها گرفته شد که این دو ارکستر جداگانه کارشان را انجام دهند. ما در باب رپرتوار و آثاری که اجرا می کنیم هیچ تداخل آثاری با ارکستر سمفونیک تهران نداریم چرا که ارکستر سمفونیک کار خودش را با آقای شهرداد روحانی انجام می دهد و ما هم به موجودیت آن احترام می گذاریم و اصلا سعی نمی کنیم فعالیت ما مانع فعالیت آن ها شود و به هیچ وجه مزاحم کار آن ها نخواهیم بود. نوازندگان ما به طور کلی جدا هستند با این وجود به دفعات گفته شد که نوازنده ها می توانند مشترک باشند و من همه سعی ام بر این بود که این موضوع اتفاق نیفتد.بنیاد رودکی موفق شد ۱۲۰ نوازنده داشته باشد و آن ها را از لحاظ مالی پوشش دهد که از این تعداد ۵۰ نوازنده به ما و ۷۰ نوازنده به ارکستر سمفونیک می رسد چون ارکستر سمفونیک به واسطه رپرتوارهای اجرایی اش نیازمند نوازندگان بیشتری است.
* برای اجرای قطعات موسیقی غیرایرانی نیز تداخلی برای اجرا با ارکستر سمفونیک به وجود نمی آید؟
انتخاب رپرتوارمان ارتباطی به همدیگر ندارد. ما سعی مان بر این است که دو ارکستر سرپا باشند و مستحکم به تمرینات شان ادامه دهند. مدیران ارکستر سمفونیک و ملی همراه ما هستند و کمک می کنند ارکستر پا بگیرد که در آینده نام این مدیران گفته خواهد شد. آثاری که ما اجرا می کنیم در ژانر موسیقی کلاسیک غرب است و ارتباطی با کارهای ارکستر سمفونیک تهران ندارد. امکان دارد همان اثری را که آن ها می نوازند ما هم بزنیم با این حال به روش دیگری و با فکری تازه و به شکلی اجرا می کنیم که از لحاظ شنیداری تازه تر و دلنشین تر باشد.
* به عنوان خالق آهنگ «گل گلدون من» خاطره ای از این آهنگ برای علاقه مندان به موسیقی دارید؟
خاطره ام این است که «فریبرز لاچینی» این آهنگ را به نام خودش منتشر می کند و پولش را می گیرد و نت و آهنگ را در اینترنت می فروشد و اسم خودش را روی آهنگ من می گذارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
احسان علیخانی مجری «ماه عسل» یک بار دیگر با اظهارنظری سیاسی - اجتماعی در فضای شبکههای اجتماعی برنامهاش را ترند کرد. حرفهای او که به ممنوعیت ورود بانوان به ورزشگاهها مربوط بود، سومین اظهارنظر جنجالی او در این یک هفتهای است که از شروع سری جدید «ماه عسل» میگذرد.
اگر مخاطب برنامههای رمضانی تلویزیون باشید، احتمالاً احساس کردهاید که برنامه «ماه عسل»، امسال بازتابهای کمتری دارد و واکنشهای کمتری را برمیانگیزد. در واقع در چند روز گذشته از ماه رمضان، این اظهارنظرهای جنجالی احسان علیخانی بوده که «ماه عسل» را به صدر اخبار رسانهها و فضای شبکههای اجتماعی آورده نه مهمانها و قصههای برنامه. این اصلیترین تفاوتی است که «ماه عسل» امسال، با سالهای گذشته دارد.
در سالهای اخیر موج مخالفت با قصههای غمانگیز «ماه عسل» رو به افزایش است و امسال نیز این موج ادامه دارد؛ شوخیهایی که در شبکههای اجتماعی با فضای نسبتاً غمناک این برنامه دیده میشود، نمودی از همین رویکرد مخاطبان است که به نظر میرسد کمکم از «ماه عسل» رویگردان میشوند.
حالا به نظر میرسد علیخانی برای آن که همچنان برنامهاش را در کانون توجهات قرار دهد و قافیه را نبازد، به اظهارنظرهای جنجالی روی آورده است. او در اولین قدم به فیلترینگ تلگرام انتقاد کرد و گفت حالا از بچه 10 ساله تا پیرمرد 80 ساله به دنبال فیلترشکن میگردند. اما او از همین اظهارنظر اول، نشان داد که هنوز در این کار خبره نیست و دستفرمان خوبی ندارد. از طرفی به دلیل آن که اشارهاش به تلگرام، کاملاً بیربط با فضای گفتوگو بود، مخاطبان را شگفتزده کرد و از طرفی خودش را درگیر ماجرایی کرد که به نوعی از حد و اندازه «ماه عسل» بزرگ تر بود. این ماجرا به یک تذکر از بالا ختم شد و علیخانی تا چند روز، فیتیله اظهارنظرهای جنجالی را پایین کشید.
با گذشت چند روز از تذکر مدیران تلویزیون، احسان علیخانی دو تلاش جدید برای درشتگویی داشته است. بار اول سهشنبهشب در پاسخ به سخنرانی وزیر امور خارجه آمریکا دو دقیقهای صحبت کرد؛ صحبتی که کاملاً برایش بیخطر بود و حتی میتوانست تضمینی برای اظهارنظرهای بعدیاش باشد. نوبت بعدی صحبتهای جنجالی علیخانی در جریان برنامه پنج شنبهشب بود. او حدود 30 ثانیه درباره قانون ممنوعیت ورود بانوان به ورزشگاهها صحبت کرد ولی این بار در حالی به این موضوع پرداخت که به دلیل حضور امیر علیاکبری ورزشکار، صحبتهایش کمی با فضای برنامه مرتبط بود.
این را هم باید گفت که بر سرزبانها انداختن برنامه با اظهارنظرهای جنجالی، ایده تازهای نیست؛ پیشتر مهران مدیری در «دورهمی» و عادل فردوسیپور در «نود» این کار را به شیوهای موفقتر انجام دادهاند؛ احسان علیخانی هم بداند که باید کیفیت اصل برنامه خود را ارتقا بخشد و اگر مسیر قبل تکراری شده است طرحی نو دراندازد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اجازه بدهید به جای پرداختن به تاریخچه ایجاد ابزارآلات مشتقه و بازارهای آتی، کارکرد آن در اقتصاد و اهمیت بازار آتی زعفران در ایران، سراغ اصل مطلب برویم؛ در بازار آتی زعفران دقیقا چه چیزی و چگونه خرید و فروش می شود و ما چگونه می توانیم وارد این بازار شویم؟
پاسخ: در این بازار صرفا "قرارداد" معامله می شود. قراردادی که معامله گر در آن متعهد به خرید یا فروش زعفران در یک تاریخ مشخص در آینده شده است. مثلا اگر امروز یک قرارداد آتی زعفران به قیمت 600 هزار تومان (هر گرم شش هزار تومان) بخرید، تعهد کرده اید که 100 گرم زعفران (هر قرارداد شامل 100 گرم است) را در پایان شهریور امسال به همین قیمت، یعنی هر گرم شش هزار تومان، بخرید. طرف مقابل، یعنی فروشنده قرارداد هم تعهد کرده است که در پایان شهریور، 100 گرم زعفران را به قیمت هر گرم شش هزار تومان به شما بفروشد. ضمنا شما در این تاریخ هیچ پولی (به جز 200 تومان کارمزد معامله هر قرارداد) پرداخت نمی کنید بلکه فقط تعهد خرید در آینده را می دهید. به اصطلاح آتی بازها، فقط یک موقعیت خرید گرفته اید و طرف مقابل شما موقعیت فروش گرفته است.
با این مقدمه کوتاه، احتمالا اصل موضوع برای ما روشن و چندین سوال بزرگ هم ایجاد شده است:
آیا بعد از خرید (از این به بعد به جای خرید می گوییم، "اتخاذ موقعیت خرید") باید تا سررسید صبر کنم یا می توانم تعهدم را ملغی کنم (یا به اصطلاح موقعیت ام را ببندم)؟
اگر قیمت زعفران تا سررسید یعنی پایان شهریور، کاهش یا افزایش یافت، چه می شود؟ سود و زیان من چگونه محاسبه می شود؟
با توجه به این که لازم نیست هیچ پولی پرداخت کنم، چه چیزی تعداد موقعیت های اتخاذی من (خرید یا فروش) را محدود می کند؟ هر تعداد بخواهم می توانم خرید یا فروش انجام دهم؟
اگر به هر دلیلی، تا سررسید یعنی پایان شهریور، موقعیت ام را نبستم چه اتفاقی می افتد؟ دریافت و تحویل زعفران چگونه رخ خواهد داد؟
با صفحه امروز سرمایه گذاری همراه شوید تا پاسخ این سوالات و جزئیات بسیار دیگری درباره معاملات آتی زعفران را دریابید.
به اندازه 10 برابر پول خود می توانید معامله کنید
درست است که شما هنگام اتخاذ موقعیت خرید یا فروش، به جز کامزد، هیچ مبلغ دیگری نمی پردازید اما برای این که از معاملات بدون پشتوانه جلوگیری شود، بورس کالا به هنگام ثبت نام از شما می خواهد که مبلغی را در یک حساب مشخص بلوکه کنید. شما نه به اندازه این مبلغ، بلکه به اندازه 10 برابر آن می توانید معامله کنید. به این مبلغ "وجه تضمین اولیه" گفته می شود. مثلا اگر شما 60 هزار تومان در حساب خود به عنوان وجه تضمین اولیه بخوابانید، می توانید بر مبنای آن 600 هزار تومان موقعیت خرید یا فروش اتخاذ کنید. این موضوع همان چیزی است که به اصطلاح به آن اهرم مالی گفته می شود و سود شما را بسیار زیاد ( در این جا 10 برابر) می کند.
چرا در بازار آتی زعفران، سود و زیان 10 برابر است؟
اجازه بدهید با یک مثال پیش برویم. فرض کنید شش میلیون تومان پول دارید و تا پایان شهریور به آن نیازی ندارید و به دنبال محل سرمایه گذاری هستید. ضمنا پیش بینی شما این است که زعفران تا شهریور 5درصد گران خواهد شد و از شش میلیون تومان فعلی (به ازای هر کیلوگرم) به شش میلیون و 300 هزار تومان خواهد رسید. بنابراین می توانید به بازار فیزیکی زعفران بروید و از عمده فروشان، به قیمت روز، حدود یک کیلوگرم زعفران نگین بخرید و تا شهریور نگه دارید و با فروش مجدد آن 5درصد سود ببرید. اما اگر این شش میلیون تومان را به بورس کالا ببرید و در حساب وجه تضمین بگذارید، می توانید قرارداد خرید 10 کیلوگرم زعفران را دریافت کنید. به بیان دقیق تر، خود را متعهد به خرید 10 کیلوگرم زعفران به قیمت 60 میلیون تومان می کنید و در مقابل، فرد فروشنده را متعهد می کنید که در پایان شهریور، 10 کیلوگرم زعفران را به قیمت 60 میلیون تومان به شما بفروشد. بنابراین شما در سررسید 10 کیلوگرم زعفران دارید که در بازار 63 میلیون تومان ارزش دارد (با تحقق پیش بینی شما مبنی بر رشد 5درصدی قیمت). نتیجه روشن است، شما با گذاشتن شش میلیون تومان در حساب تضمین در بورس کالا، سه میلیون تومان سود کرده اید؛ یعنی 50 درصد! البته در حالت عکس هم همین طور خواهد بود، اگر قیمت زعفران 5درصد افت کند، شما نه 5درصد بلکه 50 درصد ضرر می کنید و عملا نیمی از سرمایه خود را از دست می دهید. شاید بپرسید که آیا لازم است تا سررسید موقعیت خود را نگه دارم یا می توانم تعهد خود را برای خرید یا فروش ملغی کنم؟ پاسخ مثبت است.
بستن موقعیت یا همان ملغی کردن تعهد
شما بعد از اتخاذ یک موقعیت می توانید با اتخاذ موقعیت عکس آن، موقعیت اولیه را ببندید. مثلا اگر در معاملات روز چهارشنبه با خرید یک قرارداد (اتخاذ موقعیت تعهدی خرید) خود را متعهد به خرید 100 گرم زعفران در پایان شهریور امسال کرده اید، می توانید در روز شنبه، با اتخاذ یک موقعیت فروش، آن را ببندید. در واقع شما به همان میزان که تعهد خرید داده اید، تعهد فروش هم می دهید و این دو یکدیگر را خنثی می کنند. سوال دیگر این است که چرا باید موقعیت ام را ببندم؟
در عمل، بستن موقعیت می تواند به دو دلیل رخ دهد. اول این که بعد از اتخاذ یک موقعیت، مثلا خرید زعفران به قیمت شش هزار تومان به امید افزایش قیمت ها، می بینید که روند نزولی شده و تحلیل شما هم بر تداوم این روند نزولی است. یا این که موقعیت فروش گرفته اید و می بینید قیمت ها در حال افزایش است. بنابراین با بستن موقعیت از ضرر بیشتر جلوگیری می کنید. دلیل دیگر هم نزدیک شدن به سررسید است. اگر تا آخرین روز معاملاتی قبل از سررسید که در مورد قرارداد زعفران نگین 20 شهریور است، موقعیت خود را نبندید، در روز سررسید موظف به حضور در اتاق پایاپای و انجام معامله فیزیکی هستید که معمولا این کار توسط معامله گران انجام نمی شود. شاید بپرسید که در این شرایط، سود هر فرد چگونه محاسبه و کی واریز می شود؟
قیمت تسویه چگونه محاسبه می شود؟
قبل از توضیح نحوه محاسبه و واریز سود، لازم است با مفهوم قیمت تسویه آشنا شویم. طبق اعلام بورس کالا، میانگین قیمت در معاملات انجام شده در نیم ساعت پایانی معاملات در هر روز به عنوان قیمت تسویه محاسبه می شود. البته این موضوع مشروط به آن است که معاملات انجام شده در نیم ساعت پایانی، کمتر از 20 درصد حجم معاملات آن روز نباشد. در غیر این صورت، قیمت تسویه بر اساس میانگین قیمت معاملات انجام شده طی یک ساعت پایانی آخرین جلسه معاملاتی محاسبه می شود. چنان چه حجم معاملات در یک ساعت پایانی هم کمتر از 20 درصد حجم کل معاملات آن روز باشد، محاسبه قیمت تسویه بر اساس میانگین کل قیمت معاملات انجام شده در آن روز محاسبه می شود.
اما موضوع جذاب سود
سود شما هر روز واریز می شود، اگر هم زیان کنید، همان روز از حساب شما کسر می شود. اما چگونه؟ معیار محاسبه سود و زیان، تفاوت قیمت خرید یا فروش شما با قیمت تسویه همان روز است. فرض کنید امروز شنبه شما یک موقعیت خرید در قیمت شش هزار تومان اتخاذ می کنید. اما در معاملات بعدی، قیمت افزایش می یابد، به گونه ای که قیمت تسویه آن روز بیش از قیمت خرید شما محاسبه می شود. قیمت تسویه در پایان معاملات روزانه، محاسبه و از سوی بورس کالا اعلام می شود. مثلا فرض کنید قیمت تسویه امروز شش هزار و 100 تومان به ازای هر گرم معامله شود. با توجه به خرید شما در نرخ شش هزار تومان، به ازای هر گرم 100 تومان سود می کنید. اگر یک قرارداد خریده باشید، 10 هزار تومان (100 تومان × 100 گرم) سود می کنید. این مبلغ در انتهای روز به حساب شما واریز می شود. مثلا اگر 60 هزار تومان در حساب تضمین خود داشته اید، این مبلغ به 70 هزار تومان افزایش می یابد. اگر هم موقعیت فروش بگیرید و قیمت کاهش یابد، باز هم سود خواهید کرد.
در چه صورت ضرر خواهم کرد؟
به طور کلی اگر در جهت بازار حرکت کنید سود خواهید کرد و اگر خلاف جهت حرکت کنید ضرر. به بیان دیگر اگر مسیر حرکت قیمت را درست پیش بینی کنید، سود می کنید و در صورت پیش بینی غلط، متحمل زیان می شوید. اگر موقعیت خرید بگیرید و قیمت کاهش یابد، شما متضرر می شوید و به اندازه تفاوت قیمت خرید شما با قیمت تسویه از حساب شما کسر می شود. اگر هم موقعیت فروش بگیرید و قیمت افزایش یابد، باز ضرر می کنید. البته معامله هر قرارداد (خرید یا فروش) یک کارمزد ثابت هم دارد که در هر صورت از حساب شما کسر می شود.
شاید بپرسید که با طی این فرایند، در صورتی که معاملات ضر رده انجام دهیم و به مرور مبلغ موجود در حساب تضمین کاهش یابد، آیا در این صورت باز هم امکان معامله وجود خواهد داشت تا ضرر را جبران کنیم؟
ماجرای "کال مارجین"
واقعیت این است که بورس، اجازه تداوم معاملات شما را با وجود کاهش موجودی حساب تان نخواهد داد. هنگامی که رقم موجودی حساب شما از مقدار مشخصی کمتر شود، بورس به شما اعلام می کند که باید موجودی حساب خود را افزایش دهید تا بتوانید مجدد موقعیت های خرید و فروش اتخاذ کنید. به این وضعیت "کال مارجین" گفته می شود. با افزایش مجدد موجودی، شما باز خواهید توانست به اندازه 10 برابر موجودی حساب تضمین، خرید و فروش کنید.
یک مثال درباره محاسبه سود و زیان
شاید بپرسید که اگر هر روز معامله انجام ندهم چه می شود؟ مثلا اگر امروز شنبه یک قرارداد آتی بخرم و تا شنبه بعد قیمت در بازار نوسان کند، چه میزان سود یا زیان متوجه من خواهد شد؟ در پاسخ باید گفت ، تا زمانی که موقعیت تعهدی شما باز است، هر روز برای شما سود یا زیان محاسبه و اعمال خواهد شد. اگر موقعیت خرید باز دارید، هر روز که قیمت تسویه نسبت به قیمت تسویه روز قبل رشد کند، به اندازه تغییرات برای شما سود منظور می شود. برای روشن تر شدن موضوع جدول زیر را ببینید. چنان که مشخص است، در صورتی که موقعیت خود را نبندید، میزان سود شما در هر زمانی، از تفاضل قیمت خرید شما و قیمت تسویه آن روز به دست خواهد آمد. البته بورس، هر روز این محاسبات را انجام و همان روز میزان سود یا زیان موقعیت های باز را به حساب شما منظور می کند. البته در روز اول که شما یک قرارداد می خرید، 200 تومان بابت کارمزد به صورت قطعی از حساب شما کسر می شود اما در روزهای بعد، از آن جا که معامله ای انجام نداده اید، کارمزدی هم کسر نمی شود و صرفا بر اساس تفاوت قیمت تسویه روزهای متوالی، سود یا زیان محاسبه می شود.
قواعد و مقررات معاملات قرارداد آتی زعفران
حالا که با مفاهیم اصلی و منطق سود و زیان در بازار آتی آشنا شدیم، لازم است برخی قوانین و مقررات این بازار را هم به ذهن بسپاریم. به طور کلی، در بورس ها، همه چیز استاندارد است؛ از ویژگی های دارایی پایه (در این جا زعفران) گرفته تا مقدار سقف نوسانات روزانه قیمت و میزان هر قرارداد. مثلا شما در قالب قراردادهای آتی، نمی توانید 50 گرم زعفران بخرید بلکه فقط می توانید یک یا دو یا هر عدد صحیح دیگری قرارداد آتی زعفران بخرید که میزان هر قرارداد هم 100 گرم است. شما امکان معامله 1.5 یا 2.5 قرارداد را هم ندارید و این که قیمت در هر روز در نهایت به اندازه 3درصد قیمت تسویه روز قبل، افزایش یا کاهش خواهد یافت. در دو جدول زیر مشخصات و استانداردهای آتی زعفران و برخی جزئیات کاربردی دیگر را به صورت یک جا و البته خلاصه آورده ایم.
چگونه کد معاملاتی بگیریم؟
برای حضور در بازار آتی باید به کارگزاری های مجاز بورس مراجعه کنید. ضمنا با توجه به تخصصی بودن موضوع، باید در آزمون مربوط شرکت کنید. زمان و محل برگزاری آزمون و همچنین دوره های آموزشی احتمالی را از کارگزاری ها بپرسید. اگر در آزمون مربوط نمره قبولی بگیرید و مدرک قبولی را همراه با دیگر مدارک هویتی به کارگزار بدهید، کارگزار طی دو روز کاری کد معاملاتی شما را ایجاد خواهد کرد. اگر کد معمولی بگیرید برای معاملات باید از طریق کارگزار و ثبت درخواست اقدام کنید اما اگر کد آنلاین بگیرید می توانید از هر مکانی به پورتال مربوط مراجعه کنید و به خرید و فروش در این بازار بپردازید. در شماره فردا توضیحاتی درباره تحلیل صنعت زعفران و روند آن قیمت ارائه خواهد شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه ادب و هنر- در طول تاریخ تعداد زیادی اثر هنری ایجاد شده که تنها بخش کوچکی از آن به ما رسیده است. بسیاری از آن شاهکارهای هنری قطعا نابود شده و سند نابودی آن ها در کتاب های تاریخی موجود است، درست مثل برخی از عجایب هفت گانه دنیای باستان یا مجسمه پیکره سوار بر اسب اثر «لئوناردو داوینچی» یا اثر نقاشی «چرخه عدالت» از «روخیر فان در ویدن» نقاش برجسته هلندی که در بروکسل به آتش کشیده شد. تعداد قابل توجهی نیز به سرقت رفته، پنهان شده یا گم شده است که امیدواریم این آثار هنری کشف و به موزه ها بازگردانده شود. به گزارش ایسنا، یکی از آثار هنری که برای قرن ها گم شده بود، نقاشی «سالواتور موندی» اثر «لئوناردو داوینچی» بود که از میان غبار و خاک پیدا شد و امروزه با 450 میلیون دلار رکوردار گران ترین اثر هنری تاریخ است. در ادامه به تعدادی از آثار هنری گم شده اشاره خواهیم کرد که امیدواریم روزی پیدا شوند و دنیای هنر را تکان دهند.
نبرد آنگیاری
لئوناردو داوینچی
«نبرد آنگیاری» در سال 1905 روی دیواری در سالن بزرگ اجتماعات قصر وکیو در فلورانس ایتالیا ایجاد شد. این اثر هنری در واقع دوئلی میان «داوینچی» و «میکل آنژ» بود و هیچ گاه تمام نشد. احتمال کمی وجود دارد که «وازاری» که اولین مورخ هنری و از تحسین کنندگان «داوینچی» بود، روی نقاشی او را دوباره با یک نقاشی دیگر پوشیده باشد.
تولد عیسی در حضور قدیس فرانسیس و قدیس لاورنس
کاراواجو
اثر این نقاش شهیر ایتالیایی در رده اول فهرست آثار هنری تحت تعقیب اف بی آی قرار دارد. این اثر هنری در سال 1696 از کلیسای «سن لونرزو» در شهر پالرمو ایتالیا به سرقت رفت. این نقاشی به دست گروه های تبهکاری مافیای ایتالیا ربوده شد و حتی یک خبرنگار بریتانیایی به نام «پیتر واتسون» تا مرز پیدا کردن آن پیش رفت. یکی از خبرچین های مافیا بعدها مدعی شد این نقاشی بر اثر زلزله آسیب جدی دید و از بین رفت، ادعایی که امیدواریم درست نباشد.
شاعر فقیر
کارل اشپیتسوگ
این نقاشی یکبار در سال 1976 توسط یک هنرمند هلندی به نام «یولای» از گالری ملی برلین دزدیده شد که البته به گالری برگردانده شد. اما این پایان کار نبود و بار دیگر در سال 1989 دزدیده شد که تاکنون اثری از آن نیست. این نقاشی بسیار مورد علاقه «آدولف هیتلر» بود.
در توروتونی
ادوار مانه
به تازگی پاداش پیدا کردن این اثر هنری سرقت شده از پنج به 10 میلیون یورو افزایش یافته است. گفته می شود کسانی که از محل نگهداری این اثر هنری باخبر بودند دیگر در قید حیات نیستند؛ مگر این که فردی به صورت تصادفی آن ها را پیدا کند.
ستایش بره
یان ون آیک
این نقاشی رنگ روغن در طول شش قرن 13 بار به طور مستقیم در معرض ارتکاب جرایم قرار گرفته و شش بار به صورت کلی یا بخشی از آن به سرقت رفته است.12 بخش نقاشی هم اکنون دست نخورده است و تنها یک بخش از آن اصل نیست. این بخش که تصویرگر "قضات صالح" است، در قسمت پایینی و سمت چپ تابلو قرار داشت که در سال 1934 ربوده شد و هیچ گاه پیدا نشد.
کتاب های نقاشی
جورجیو وازاری
کتاب های نقاشی «جورجیو وازاری» نقاش، نویسنده، مورخ و معمار ایتالیایی موزه ای متحرک از مجموعه ای از 12 کتاب بزرگ است و «وازاری» در آن نقاشی هایی که از هنرمندان معروف قرن 14 تا 16 میلادی چون «میکل آنژ» و «جوتو» جمع کرده، چسبانده است. «وازاری» تصاویر و موتیف های خودش را نیز بر اساس سبک این هنرمندان به این مجموعه کتاب افزود. امروز تنها تعداد انگشت شماری از صفحات این کتاب ها موجود است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اکرم انتصاری- خوزستان؛ این دیارِ کهن ایران که هنوز تنش خسته جنگ است و رویش پوشیده از غبار. این دیار مهجور، نوازش می خواهد و آغوشی پر از مهر. چه روزی می تواند بهتر از سوم خرداد، سالروز آزادی خرمشهر، فرزند رنجور خوزستان باشد برای این که آهنگی از «خوزستان» خوانده شود و چه خواننده ای بهتر از محسن چاوشی که خود زاده خرمشهر است، برای آهنگی که ملال مجسم تمام روز و شب های خوزستان است؟ آن هم در روزی که «ممد نبودی ببینی شهر آزاد شد» مدام در حال پخش است و «خرمشهر آزاد شد اما آباد نشد» ورد زبان مردم. احتمالا این ترانه و آهنگ، مخالفانی هم دارد و حتی نقدهایی فنی بر آن وارد است اما مهم این است که وقتش بود، وقت گفتن از این غریبِ جنوبی. اجازه دهید از اول شروع کنیم. از لحظه ای که محسن چاوشی، در صفحه اینستاگرامش از انتشار قطعه «خوزستان» خبر داد و گفت اگر گوش شنوایی باشد این آهنگ خود حدیث مفصلی است. درست در سالروز آزادسازی خرمشهر آهنگ منتشر شد و مردم آن را شنیدند و پسندیدند. آهنگی که شروعش مانند قطعه «امیر بی گزند» با صدایی آشنا از شنونده استقبال می کند، در امیر بی گزند با نوای اذان و در خوزستان با «ممد نبودی ببینی» و ادامه اش مرثیه ای که چاوشی عمق همدردی اش را با جنس و رنگ خاص صدای خودش به زبان می آورد. او می خواند تا در روزهایی که هم صنف هایش، صورت رنجور و گرد و غبار گرفته خوزستان را نمی بینند، صدای خوزستان باشد، لالایی شیرینی بخواند و آرامَش کند. او آن قدر خوزستان را می خواند تا به رویا برسد و به چپک زدن ها (دست زدن خوزستانی که در باور مردم به معنی خوش خبری است). چپک ها می گویند رویاها واقعی می شوند و آبادی می رسد از راه... .
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«آرزو» از آن واژههایی است که با حسرت پیوند دارد. آدمها هر صبح چشمانشان را به امید اجابت آرزوهایشان می گشایند. آرزوهایی که گاهی کوچک اند به قواره داشتن یک عروسک و گاهی بزرگ و دشوارند به اندازه حسرت سقفی بالای سر یا هزینه نجات جان عزیزی از مرگ.در این میان آدمهایی هم هستند که هر صبحشان را با اندیشه آرزوهای دیگران آغاز می کنند و کمر همت میبندند به اجابت آنها. میپرسید چطور؟ باید سری به صفحات «کمپین آرزوهای قشنگ» در فضای مجازی بزنید تا ببینید اعضای آن که همشهریان خود ما هستند، چگونه در دوسال گذشته بیش از چهار هزار آرزو را برآورده کرده اند. مسئولیت این پویش را «سمیرا شاهوردی» بانوی 33ساله ای از اهالی لرستان بر عهده دارد که سال هاست ساکن مشهد شده و به همراه یک گروه جهادی کارش را از حاشیه شهر مشهد آغاز و تا ویرانه های زلزله کرمانشاه گسترش داده است. آن چه می خوانید حاصل گفت وگوی ما با این بانوی پرتلاش است:
آغازی از یک حسرت بزرگ
سرآغاز صحبت مان از ورود او به وادی آرزوهاست، برایمان تعریف میکند: از سال 82 که ساکن مشهدالرضا شدم فعالیت های فرهنگی اجتماعیام را در یک پایگاه بسیج شروع کردم، سالهای 95 و 96 فعالیتهایم در منطقه قاسم آباد مشهد به اوج خود رسید. در آن برهه، دوره ای برای آشنایی فعالان فرهنگی با مسائل حاشیه شهر مشهد برگزار شد که مرا با شرایط بخشی از ساکنان این مناطق آشنا کرد. مشکلاتی که تا پیش از این تصوری از آنها نداشتم. او میگوید که تأکید رهبر معظم انقلاب بر تلاش برای توسعه امور فرهنگی در مناطق محروم و بهره مندی از ظرفیتهای فضای مجازی حجت را بر او تمام کرده است تا در این مسیر جدیتر قدم بردارد؛«اولین قدم را در تاریخ 22بهمن 1395 برداشتم و سری به اهالی یکی از محلات حاشیهنشین شهر زدم. مشکلاتشان را از نزدیک دیدم. پیگیر برنامه های فرهنگی برایشان بودم. خلاصه به مدت دو هفته، هر روز سراغ اهالی آن منطقه می رفتم. اسفند همان سال با محمدجواد آشنا شدم. کودک شش هفت ساله ای که لبشکری متولد شده بود و خانوادهاش هزینه ای برای عمل او نداشتند. نقاشی از او به دست ام رسید که در آن می شد جلوه ای از رنجی را دید که به واسطه این عارضه می کشید. برایمان نوشته بود که دوست دارد لب و بینی شبیه بچه های دیگر داشته باشد. دلم عجیب گرفت. آستین همت بالا زدیم و بالاخره موفق شدیم او را در بیمارستان موسی بن جعفر(ع) جراحی کنیم. او می افزاید: برآورده شدن آرزوی محمد جواد و خوشحالی وصف ناشدنی خانواده اش، جرقه ای بود در ذهن من و دوستانم برای اجابت آرزوهای بچه های دیگری مثل او که جبر روزگار، حسرتی بر دلشان گذاشته است. با همین نگاه و هدف بود که «کمپین آرزوهای قشنگ» شکل گرفت.
برآورده شدن 4هزار و 300 آرزوی قشنگ
شاهوردی ادامه حرف را از فراز و فرودهای این تلاش قشنگ پی میگیرد و بیان می کند: در منزل به همراه همسرم می نشستیم و آرزوهای جمع آوری شده را فهرست می کردیم و در دوره هایی که با دوستانم داشتیم، آنها را میخواندیم و سعی میکردیم با کمک اطرافیانمان آنها را برآورده کنیم، آرزوهایی که گاه از داشتن یک عروسک شروع می شد و تا داشتن یک سرپناه یا تامین هزینه های درمان را دربر میگرفت. در حاشیه شهر مشهد، آرزوهای زیادی جمع آوری کردیم اما اجابت و تامین همه آنها کار دشواری بود.او ادامه می دهد: به یاد دارم یکی از بچه ها برایم نوشته بود:«دوست دارم در خانه ای زندگی کنیم که سقفی داشته باشد. ما همیشه آسمان را در هر شرایطی می بینیم...» بعد از تحقیق و پرس و جو متوجه شدیم این خانواده در بنای مخروبه ای زندگی می کنند و آن جا چادر زده اند. خوشبختانه توانستیم به مدد خیران برایشان خانه ای مناسب رهن کنیم. درهمین مدت دو سال اتفاقات زیادی رخ داد که باعث شد گروه کوچک ما بزرگ و بزرگتر شود و «کمپین آرزوهای قشنگ» منحصر به مشهد نماند و در کل ایران فعال شود.
این بانوی نیکاندیش بیان می کند: به عنوان مثال پدری در تالش آرزو داشت جوان 17ساله اش که از بیماری کلیوی مادرزادی رنج می برد، درمان شود. او قبل از این، سه فرزندش را به دلیل همین بیماری از دست داده بود. خواست خداوند بود که با مشارکت مردم مهربانمان و تلاش های اعضای تیم، این جوان تحت عمل پیوند کلیه قرار گرفت. ماه رمضان سال گذشته هم برای دو پسر نوجوان گلستانی که در مخروبه ای زندگی می کردند، خانه ای ساختیم.
او خاطر نشان می کند: فهرست آرزوهایی که دریافت میکنیم بسیار متنوع است، گاهی کسی حسرت زیارت حرم امام رضا(ع) را دارد و وسع اش نمی رسد و زمانی هم کودکی از ما اسباب بازی خواسته است. خلاصه در این مدت با آرزوها وحسرت های زیادی گریستیم و همراه آن که آرزویش اجابت شده است، لبخند زدیم. آمارهای مان می گویند که از طریق این پویش، چهارهزار و 300 آرزوی قشنگ برآورده شده که از این شمار، 500 آرزو، زیارت مشهد و کربلا بوده است.
تلخ ترین آرزوی قشنگ
مسئول «کمپین آرزوهای قشنگ» با اشاره به حضور سه ماه خود و همکارانش در کرمانشاه، بعد از زلزله مهیب سال گذشته، بیان می کند:در روستاهای سر پل ذهاب آرزوهای زیادی جمع آوری شد و هنوز هم کمک ها ادامه دارد و اولین گروهی بودیم که توانستیم خانواده های زلزله زده را به زیارت امام رضا(ع) بیاوریم.
شاهوردی که انگار خاطرهای به ذهن اش خطور کرده است، ناگهان میانه صحبت مان تعریف می کند: برایتان گفتم که کار ما اشک و لبخند زیاد دارد، یکی از ماجراهای مان عجیب مرا دگرگون کرد. آقا سید پیرمردی 97ساله بود که در یک اتاق تاریک و نمور و در فقر مطلق زندگی می کرد. تمام اعضای خانواده اش فوت شده بودند. پیرمرد برایمان گفت که تنها آرزویش سفر به کربلاست. او را در ایام منتهی به اربعین با وجود تمام سختی ها که همه نعمت و برکت بودند، به سفر کربلا و نجف و زیارت حرم ائمه اطهار(ع) بردیم. دو هفته بعد از سفر کربلا، خبر رسید که او چشم از این جهان فرو بسته است. انگار بار یک آرزو از شانههایش سبک شده بود.
50درصد هزینه ها را خودمان تامین می کنیم
این بانوی خیّر برایمان توضیح می دهد:حدود 50درصد هزینه ها از طریق خودم، دوستانم و دوستان دوستانم تامین می شوند، در دنیای مجازی اعتماد کمی از طرف مخاطبان وجود دارد اما با وجود این مردم مهربانمان همیشه همراه ما بوده اند و بقیه هزینه ها نیز به مدد آن ها تامین می شود. شاهوردی تاکید میکند: امروز بانوان زیادی هستند که در این عرصههای جهادی فعالیت میکنند. همیشه میگویند پشت سر هر مرد موفق یک زن توانمند و همدل وجود دارد و من هم میگویم که تا به امروز هر آن چه انجام دادهام، به مدد همراهی و کمک بیدریغ همسرم بوده است، حتی فرزندانم نیز با وجود سن کمی که دارند، همراه من هستند. شاکرم که خداوند به ما این توان را داد که در این مسیر حرکت کنیم.
14سال انتظار خادمی امام رضا(ع) را داشتم
نوبت به خودش می رسد تا از حسرتها و آرزوهایش بگوید؛«در تمام سال هایی که در مشهد ساکن هستم، مهمان شدن بر سر خوان امام رضا(ع) و تناول غذای حضرت قسمت ام نشد. حتی با وجود این که شرایط خادمی داشتم اما هر بار به دلیلی قسمت نشد اسم ام در فهرست خدام ایشان قرار بگیرد. خلاصه 14سال انتظار کشیدم تا خادم امام رضا (ع) بشوم، البته خدمتی از جنس دیگر؛ توفیق خدمت به مردم. شاید قسمت بوده است که واسطه آرزوها و اجابتشان باشیم. امیدوارم آقا امام رضا(ع) این خدمت را از ما بپذیرند.وی ادامه می دهد: آرزویم این است تا زمانی که نفس می کشم، در این راه ثابت قدم بمانم و تا جایی که در توان دارم، این راه را ادامه بدهم. دختر هفتساله ام چندباری به من گفته که دوست دارد پزشک جهادی بشود. افتخار می کنم که این حس خوب در او هم ریشه دوانده و دوست دارد این راه را ادامه بدهد.
شاهوردی تاکید می کند: ما از یک گروه تلگرامی در فضای مجازی شروع کردیم و هم اکنون 10روز است که با کمک کمیته امداد امام خمینی(ره) خراسان رضوی به دنبال دریافت مجوز مرکز نیکوکاری آرزوهای قشنگ هستیم. بخش عمده کار انجام شده است و در انتظار نهایی شدن آن هستیم. معاونت فرهنگی سپاه استان هم کانونی را در حاشیه شهر مشهد به پویش آرزوها اختصاص داده است تا حضور و تاثیرمان را بیشتر و بیشتر کنیم. وی می افزاید: هر ماه حداقل ۱۰۰ آرزوی قشنگ به دست ما می رسد البته تقاضای کمک به دست من میرسد و تنها افراد زیر خط فقر اولویت انتخاب ماست. برای اجابت این آرزوها کارگروه هایی تشکیل داده ایم که از پنج تا 20نفر عضو اصلی دارند. خوشبختانه مشارکت خوب بوده و مردم مهربانمان همچون همیشه، یک پای کار خیر هستند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس جمهور آمریکا در اقدامی غیر منتظره دیدار برنامه ریزی شده خود با کیم جونگ اون ، رهبر کره شمالی را لغو کرد اما ساعاتی بعد از آن دوباره از احتمال برگزاری این دیدار سخن گفت. در حالی که یک روز پیش از آن ، ترامپ خبر داده بود که طی هفته آینده سرنوشت این دیدار مشخص خواهد شد . این دیدار که می توانست نخستین دیدار سران دو کشور آمریکا و کره شمالی باشد، برای روز 12 ژوئن در سنگاپور برنامه ریزی شده بود. با این حال، رئیس جمهوری آمریکا با ارسال نامه ای خطاب به رهبر کره شمالی به دلیل آن چه اظهارات تند و خصمانه پیونگ یانگ خوانده شده است، این دیدار را لغو کرد؛ آن هم ساعاتی پس از آن که کره شمالی به نشانه حسن نیت یک مرکز آزمایش اتمی خود را تخریب کرده بود.تصمیم ترامپ برای موافقت با دیدار با رهبر کره شمالی و سپس لغو آن، بیانگر سردرگمی در سیاست های واشنگتن در قبال تحولات شبه جزیره کره است . آمریکا برای بیش از نیم قرن، سیاست های امنیتی و اقتصادی خود را بر پایه دشمنی با کره شمالی شکل داده است به گونه ای که به بهانه تهدیدات اتمی این کشور، آمریکا سالانه میلیاردها دلار سلاح به ژاپن و کره جنوبی می فروشد و بیش از 90 هزار نظامی خود را در این دو کشور نگهداری می کند. همچنین موضوع برنامه های اتمی و موشکی کره شمالی به ابزار فشار واشنگتن بر چین به عنوان رقیب تجاری آمریکا بدل شده است. به عبارت دیگر، آمریکا برای پیشبرد سیاست های منطقه ای خود در قبال کشورهایی همچون ژاپن ،
کره جنوبی و چین و همچنین تامین منافع جنگ سالاران داخلی و کمپانی های عظیم اسلحه سازی به وجود دشمنی همچون کره شمالی نیاز دارد .در حالی که کاخ سفید در روز 8 مارس تایید کرد که دونالد ترامپ با پیشنهاد دیدار با کیم جونگ اون ، رهبر کره شمالی موافقت کرده است ، در روزهای بعد برخی شایعات از تصمیم فردی ترامپ برای ورود به دیدار پرمخاطره با رهبر کره شمالی حکایت داشت ؛ اقدامی که مخالفت گسترده سیاستمداران آمریکایی از دو حزب دموکرات و جمهوری خواه را برانگیخت و نگرانی زیادی بین نخبگان آمریکا به وجود آورد . این گروه درباره موفقیت تصمیم ترامپ برای آشتی زودهنگام با کره شمالی ابراز تردید می کردند و در خصوص پیامدهای چرخش 180 درجه ای در رویکرد واشنگتن در قبال پیونگ یانگ هشدار می دادند .البته انتظارات غیر واقعی از نتایج دیدار سران آمریکا و کره شمالی در نهایت سبب شد تا پروژه " آشتی تاریخی " به شکست بینجامد. در این میان سخنان جان بولتون، مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری آمریکا در بر هم خوردن این روند تعیین کننده بود . بولتون در مصاحبه تلویزیونی به صراحت الگوی لیبی را برای کره شمالی تجویز کرد که در آن، پیونگ یانگ ملزم می شد کلیه تسلیحات اتمی و موشک ها را به همراه تاسیسات مربوط و دانشمندان اتمی و موشکی خود، تحویل آمریکا بدهد سپس آمریکا شرایط ورود بخش خصوصی این کشور به کره شمالی را فراهم آورد. در این سناریو، رویکرد گام به گام ، اقدامات همزمان متقابل و ارائه کمک های اقتصادی آمریکا به کره شمالی مد نظر قرار نمی گرفت . به عبارت دیگر ، آمریکایی ها انتظار داشتند ابتدا کره به شکل کامل ، برگشت ناپذیر و راستی آزمایی شده تمام توان هسته ای و موشکی خود را تسلیم آمریکا کند سپس آمریکا در راه تقویت اقتصاد کره شمالی گام بردارد .
بیان این سخنان ، خشم کره شمالی را برانگیخت و پیونگ یانگ هشدار داد، هرگز راه شکست خورده معمر قذافی، رهبر سرنگون شده لیبی را در پیش نخواهد گرفت. البته کاخ سفید برای فرونشاندن خشم پیونگ یانگ با عجله اعلام کرد، دیدگاه های بولتون نظر رسمی ترامپ نیست و رئیس جمهوری آمریکا همچنان بر دیدار با رهبر کره شمالی اصرار دارد .اما گویا کار از کار گذشته و مشخص شده بود که کره شمالی برای محقق ساختن ایده خلع سلاح اتمی شبه جزیره کره شمالی خواسته هایی را مطالبه خواهد کرد که دولت ترامپ از عمل به آن عاجز خواهد بود . از این رو ترامپ در اقدامی پیش دستانه برای پرهیز از بن بست در جریان دیدار با کیم ، یک طرفه این ملاقات را لغو کرد تا گروه های بهره مند از ادامه تنش در شرق آسیا از فواید آن همچنان بهره مند شوند . با این حال، رفتار رفت و برگشتی رئیس جمهوری آمریکا در قبال کره شمالی نشان داد که حداقل دولت کنونی این کشور فاقد هرگونه راهبرد استراتژیک در موضوعات حساس جهانی است و تصمیمات آن بر اساس احساسات هیجانی دونالد ترامپ تنظیم می شود. ادامه این روند با توجه به خروج آمریکا از پیمان آب و هوایی پاریس و خروج از توافق هسته ای با ایران - برجام - بر میزان بی اعتمادی جهانی به دولت آمریکا خواهد افزود.ریچارد هاس ، رئیس اندیشکده با نفوذ شورای روابط خارجی آمریکا شرایط را این گونه برای دولت ترامپ توصیف می کند :« اگر کاخ سفید سیاست همه یا هیچ را دنبال می کند ، بهتر است خود را برای هیچ آماده کند .»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه بین الملل- تنها یک روز از اعلام لغو دیدار سران آمریکا و کره شمالی در ۲۲ خرداد در سنگاپور می گذرد اما ترامپ دیروز اعلام کرد که امکان ملاقات میان او و اون در تاریخ یاد شده وجود دارد. به گزارش رویترز، ساعاتی پس از تخریب مرکز آزمایش هسته ای کره شمالی رئیس جمهور آمریکا طی نامهای خطاب به رهبر کره شمالی از لغو دیدار برنامهریزیشده در سنگاپور خبر داده بود و در این نامه نوشت فکر نمیکند اکنون زمان مناسبی برای برگزاری این دیدار باشد. ترامپ در نامه خود با لحنی شدیداً تهدیدآمیز گفته بود: "شما از قابلیتهای هستهای خود صحبت کردهاید اما آمریکا کشوری است که قدرتمندترین تسلیحات را دارد و باید دعا کرد هیچگاه از آن استفاده نکند".ترامپ همچنین در نامه خود مواضع کره شمالی را خشمگینانه و خصمانه توصیف کرده و به همین دلیل برگزاری نشست 12 ژوئن (22 خرداد) را بهصلاح دو طرف ندانست اما وی دیروز دوباره از احتمال برگزاری این دیدار خبر داد. همزمان والاستریت ژورنال نوشت ایالات متحده در حال بررسی اعمال تحریمهای جدید علیه پیونگ یانگ است که بخشی از کمپین فشار حداکثری علیه کره شمالی محسوب میشود.بدین ترتیب فضای خوشبینانه ای که در چند روز گذشته درباره امکان حل مسئله هسته ای کره شمالی ایجاد شده بود یک باره جای خود را به فضای بدبینانه و پرابهام داده است.نامه رئیس جمهور آمریکا پس از آن منتشر شد که دولت کره شمالی حتی عملیات تخریب مرکزآزمایشهای هستهای را روز پنج شنبه 3 خرداد با حضور دهها خبرنگار خارجی حاضر در این مراسم انجام داد. کره شمالی وعده داده بود تونلهایی را که برای آزمایش هستهای استفاده میکرده نابود کند. کره شمالی همچنین در هفتههای قبل نیز در اقدامی که نشانه حسن نیت ارزیابی شد سه آمریکایی زندانی در پیونگیانگ را آزاد کرد و ترامپ نیز در نامه خود از این اقدام کره شمالی تشکر کرد! البته هفته گذشته یک روز پیش از دیدار دوم مقامات دو کره، به دلیل برگزاری رزمایش نظامی مشترک آمریکا و کره جنوبی در شبه جزیره کره، کره شمالی این دیدار را لغو و تهدید به لغو دیدار با آمریکا کرده بود. مانور نظامی مشترک آمریکا و کره جنوبی و همچنین اظهارات جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا، که از "مدل لیبی" درباره کره شمالی سخن گفته بود، واکنش تند کره شمالی را به دنبال داشت.در وضعیت کنونی نیز هرچند کره شمالی آمادگی خود را برای مذاکره دوباره اعلام کرده است اما به هم خوردن مجدد روابط کره شمالی و آمریکا هرچند برای شخص مایک پمپئو وزیر امور خارجه جدید دولت ترامپ یک ناکامی محسوب می شود که طی سفر محرمانه به پیونگ یانگ مقدمات آزادی سه آمریکایی را از کره شمالی فراهم کرد و متعاقب آن خبر دیدار سران دو کشور فراهم شد اما با این حال نباید از این نکته نیز غافل شد که پمپئو در آن مقطع برای تایید صلاحیت خود در سنا به یک چنین برگی نیاز داشت و اکنون که این نیاز برطرف شده دیگر احساس نیازی به ادامه مذاکرات نبود و از این دید نیز نگاه تاکتیکی دولت ترامپ به بهبود موقتی با پیونگ یانگ آشکار می شود . همچنین این احتمال نیز وجود دارد که دولت ترامپ به اهدافی که در خروج از برجام دنبال می کرد نرسیده است بنابراین دیگر نیازی به ایجاد آرامش مقطعی در شرق آسیا ندارد.اکنون هیچ تردیدی برای مقامات کره شمالی وحتی چین باقی نمانده است که دولت ترامپ به هیچ وجه قابل اعتماد نیست وبیشتر در پی فریب است . با توجه به این که ترامپ بلافاصله بعد از اقدام کره شمالی در تخریب مرکز آزمایش اتمی خود به لغو یک جانبه دیدار پیش بینی شده سران دست زد، این تصور پدید آمده که دولت ترامپ از همان ابتدا در پی اهداف تاکتیکی بوده است و با فریب دولت پیونگ یانگ در پی کسب امتیازاتی همچون تخریب این مرکز آزمایش اتمی یا آزادی جاسوسان آمریکایی تبار از کره شمالی بوده است . دولت ترامپ نه تنها با کره شمالی بدعهدی کرد بلکه چین را نیز فریب داد و بلافاصله بعد از این که چین را به خرید 200 میلیارد کالای آمریکایی وادار کرد از وعده قبلی خود برای دیدار با رهبر کره شمالی امتناع کرد .بر این اساس احتمال می رود دولت ترامپ به طور توامان از سوی کره شمالی و چین با اقدام تلافی جویانه مواجه شود و به همین علت به محض لغو دیدار با رهبر کره شمالی دستور بررسی واکنش به موقع را به پنتاگون داده است . نکته قابل توجه دیگری که در این فرمان وجود دارد تقسیم هزینه هابا کره جنوبی و ژاپن است و این نشان می دهد که دولت ترامپ همچنان که در خاورمیانه به پروژه ایران هراسی برای دوشیدن عربستان و امارات و خالی کردن ذخایر مالی آن ها نیاز دارد در شرق آسیا نیز به تهدید های کره شمالی برای به جیب زدن ذخایر کره جنوبی و ژاپن نیاز دارد بنابراین با لغو یک جانبه دیدار با رئیس کره شمالی به عمد به تحریک وی اقدام کرده است و اکنون در انتظار واکنش آن به سر می برد .
نیویورک تایمز: ترامپ اهرم فشار خود را تضعیف کرد
تصمیم ترامپ برای لغو دیدار با اون واکنش های بسیاری را در میان تحلیل گران در برداشت.نیویورک تایمز نوشت: آمریکا با به بن بست کشاندن روند مذاکرات هسته ای واشنگتن و پیونگ یانگ، اهرم های فشار خود را از دست می دهد .در این راه آمریکا باید به این موضوع بدیهی توجه کند که در این مذاکرات واشنگتن کمتر از آن چه تصور می کند اهرم فشار دراختیار دارد. در چند ماه اخیر دولت ترامپ به کرات تاکید کرد که غیرهسته ای کردن سریع کره شمالی امکان پذیر است. اما این برآورد با اظهارات اخیر مقامات کره شمالی و سابقه طولانی این کشور و همچنین گزارش اخیر پنتاگون که در آن تاکید شده، از نظر «اون» داشتن سلاح های هسته ای ضروری است، در تضاد کامل است. هیچ میزان از تفکرات خیال پردازانه و رویایی یا حتی اندیشیدن به احتمال کاهش تحریم های آمریکا هم این واقعیت را تغییر نمی دهد.
پولیتیکو: هنر دست نیافتن توافق با «اون»
نشریه پولیتیکو نیز باعنوان «هنر دست نیافتن توافق با کره شمالی» نوشت: در طول شش ماه گذشته ترامپ در موضعی قرار داشته که باید در برابر رویدادها هم در کره شمالی و هم در کره جنوبی صرفا واکنش نشان می داده است و این موجب شده بود تا موقعیت پیونگ یانگ به زیان آمریکا به مراتب بهبود یابد و در برهه کنونی در وضعی بهتر از واشنگتن قرار بگیرد. ولی حالا ترامپ با لغو دیدار برنامه ریزی شده با رهبر کره شمالی می کوشد تا اوضاع را برای «کیم جونگ اون» دشوارتر سازد و ادعا می کند این دیدار بنا به درخواست پیونگ یانگ برنامه ریزی شده بود ولی در شرایط کنونی امکان برگزاری آن وجود ندارد.ترامپ بیش از هر زمان دیگری به این مذاکرات و برپایی نشست با رهبر کره شمالی به شدت نیاز دارد و تنها به دنبال فرصتی بهتر می گردد تا این گفت وگوها در برهه زمانی و شرایطی که بیشتر به نفع وی باشد، برگزار شود.ترامپ سعی کرد تا با پذیرش پیشنهاد کیم جونگ اون رهبر کره شمالی برای دیدار مستقیم و رو در رو در ماه مارس، ابتکار عمل را در برابر کره شمالی به دست بگیرد ولی از آن زمان تاکنون کنترل اوضاع از دست وی خارج شده است. ترامپ به جای کنترل اوضاع، در دو ماه گذشته با اقدامات و سخنان خود موجب شده است تا سطح انتظارات از نتایج مذاکرات دیدار آینده سران دو کشور تا سطحی غیرقابل توجیه، بالا برود. صحبت های زودهنگام درباره اعطای جایزه نوبل صلح و کسب موفقیت در شرایطی که همه رئیسان جمهوری قبلی آمریکا موفق نشده بودند تا شبه جزیره کره را خلع سلاح کنند، در نهایت موجب شد تا ترامپ با این واقعیت تلخ و دشوار روبه رو شود که حتی اگر قرار باشد کره شمالی با حذف تسلیحات هسته ای خود موافقت کند، تحقق این مهم مستلزم صرف زمانی طولانی خواهد بود و باید به ازای آن اقداماتی صورت گیرد که ممکن است امنیت کیم جونگ اون و احاطه وی را بر قدرت در داخل کره شمالی تضمین کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رسولخدا(ص) در سالهای نخست پس از بعثت، روزگار سخت و طاقتفرسایی را پشت سر گذاشت؛ روزگاری که در آن، حتی برخی از نزدیکان نسبی آن حضرت، با او به مخالفت برخاستند و از هیچ اقدامی برای جلوگیری از ابلاغ رسالت پیامبرخدا(ص)، فروگذار نکردند. در این بین، آن حضرت برای تبلیغ یکتاپرستی و مبارزه با جهل و شرک، از حمایت یاوران وفاداری برخوردار بود که بیشک، امالمؤمنین، حضرت خدیجه کبری(س)، برجستهترینِ آن ها محسوب میشود؛ بانویی که «عمر رضا کحاله» در «اعلام النساء» درباره او مینویسد:«[حضرت خدیجه(س)] چنان مُتَّصِف به اخلاق حسنه، بردباری، خرد و [به ویژه] پاکدامنی بود که او را حتی در دوره جاهلیت، طاهره میخواندند.»
بانوی مهربانی
بانوی گرامی اسلام که از زنان متمول قریش بود، در بذل مال برای ترویج دین و دستگیری از مستمندان، چنان سخاوتی به خرج داد که هنگام وفاتش، چیزی از آن ثروت باقی نماند. به گواهی تاریخ، او پیش از ازدواج با پیامبرخدا(ص) نیز، واجد صفات عالی انسانی بود. در میان بازرگانان مکه، کمتر کسی مانند حضرت خدیجه(س) نسبت به رعایت حق کارگران و کارگزارانش دقت میکرد. «ابن سیدالناس» در کتاب «عیون الاثر» مینویسد:«هنگامی که رسولخدا به سن رشد و کمال رسید و مال زیادی برای تجارت در اختیار او نبود، خدیجه [طی عقد مضاربهای] وی را استخدام کرد و به سوی بازار حباشه که در تهامه قرار داشت، فرستاد و تعدادی از مردان قریش را همراه او کرد. رسول خدا میفرمود: من کارفرمایی بهتر از خدیجه ندیدم؛ هرگاه من و سایر افراد نزد او میرفتیم، برای ما غذایی لذیذ میآورد و از ما، [به نیکویی] پذیرایی میکرد.» این رفتار در جو آن روز مکه، رفتاری منحصر به فرد بود. «آیتا...جعفر سبحانی»، در کتاب ارزشمند «فروغ ابدیت» مینویسد:«خانه خدیجه(س)، پیش از آنکه با محمد(ص) ازدواج کند، کعبه آمال و خانه امید مردم بی نوا، بیوه زنان و یتیمان و دستگیری از فرودستان بود. پس از آنکه با جوان قریش ازدواج کرد، کوچک ترین تغییری در وضع خانه و بذل و بخشش همسر خود نداد.»
آراسته به زیور خرد
همانطور که اشاره کردیم، حضرت خدیجه(س)، پس از ازدواج با رسولخدا(ص)، تمام ثروت خود را در اختیار ایشان قرار داد. او به راهی که همسر بزرگوارش طی میکرد، ایمانی راسخ داشت. طی 15 سال بعد و تا زمان بعثت نبیاکرم(ص)، حضرت خدیجه(س) با شخصیت همسر بزرگوارش بیشتر آشنا شد. او شاهد بزرگ ترین و حساسترین واقعه تاریخ بشریت بود؛ بعثت آخرین پیامبر خدا. «آیتا...سبحانی» درباره لحظات پر هیجان پس از نزول نخستین وحی به پیامبر(ص) مینویسد:«اضطراب و خستگی فوقالعاده [پیامبر(ص)] سبب شد که راه خانه خدیجه را در پیش بگیرد. وقتی وارد خانه شد، همسر گرامی [رسول خدا(ص)،] آثار اضطراب و تفکر را در چهره او مشاهده کرد. جریان را از او پرسید. [پیامبراکرم(ص)] آنچه را اتفاق افتاده بود، برای خدیجه شرح داد.» حضرت خدیجه(س)، بانویی اهل تفکر و تحقیق بود. وقتی حالات پیامبراکرم(ص) را مشاهده کرد، نزد عمویش، «ورقة بن نوفل» رفت. او از دانایان عرب و پیرو دین مسیحیت بود. حضرت خدیجه(س) وضعیت و حالات همسر بزرگوارش را برای عمو شرح داد و از او شنید:«ان ابن عمک لصادقٌ و إن هذا لبدء النبوه و إنه لیأتیه الناموس الاکبر؛ پسر عموی تو راستگوست. آنچه بر او پیش آمده، آغاز پیامبری است و آن ناموس بزرگ(رسالت) بر وی فرود میآید.» حضرت خدیجه(س) اسلام آورد و ثروت سرشار او، تماماً در اختیار اهداف عالی اسلام قرار گرفت. حالا، خدیجه(س)، نخستین بانوی انقلابی شدهبود که آینده بشریت را دگرگون میکرد.
همگام با پیامبرخدا(ص) در سختیها
با آشکار شدن دعوت پیامبراسلام(ص)، رفتار مشرکان سرسخت مکه با ایشان تغییر کرد. سختگیری بر رسولخدا(ص)، هر روز بیشتر میشد و طبعاً، افراد خانواده ایشان نیز، از این سختگیری مصون نبودند. «ابولهب»، عموی پیامبراکرم(ص)، که در همسایگی ایشان زندگی میکرد، در آزار رسولخدا(ص) و خانوادهاش، گوی سبقت را از دیگر مشرکان ربوده بود. در آن شرایط سخت، رنج تنهایی رسول مهربانیها، با همدلی و همراهی بانوی بزرگواری همچون خدیجه(س) التیام مییافت. او از فقر و محنتی که به واسطه صرف ثروت و مکنتش در راه دعوت الهی پیامبراسلام(ص) به وجود آمدهبود، تأثری نداشت. با هجرت گروهی از مسلمانان به حبشه و شکست مشرکان در بازگرداندن آنها، مسلمانان مکه تحت فشاری مضاعف قرار گرفتند. در همین راستا، تحریم اقتصادی رسولخدا(ص) و یارانش، برای وادار کردنشان به تسلیم، در دستور کار مشرکان مکه قرار گرفت. «یعقوبی» در جلد نخست کتاب «تاریخ» خود مینویسد:«نامهای ستمگرانه را نوشتند که با احدی از بنیهاشم خرید و فروش نکنند. به آنها زن ندهند و از آنها زن نگیرند و هیچگونه داد و ستدی با آنها نداشته باشند تا آنکه محمد(ص) را به آنها تسلیم کنند.» شرایط بحرانی به وجود آمده و تهدید جان پیامبراکرم(ص)، باعث شد ابوطالب پیشنهاد کند بنیهاشم و سایر مسلمانان، همراه با پیامبراسلام(ص)، راهی درهای در نزدیکی مکه شوند تا بتوانند بهتر و راحتتر از رسولخدا(ص) حفاظت کنند. به این ترتیب، مسلمانان به مدت سه سال، گرسنگی، تشنگی و گرمای طاقتفرسای صحرا را در «شعب ابوطالب» تحمل کردند. در آن شرایط دهشتناک، حضرت خدیجه(س)، همراه با همسر بزرگوارش به شعب ابوطالب کوچ و باقی مانده ثروت خود را در راه کمک به مسلمانان گرفتار شده در تحریم، صرف کرد. بانوی اسلام، که پس از ورود به ِشعب ابوطالب، اندکی بیمار و ناتوان شدهبود، حاضر به بهرهمند شدن از حمایت خویشان ثروتمندش نشد. او حاضر نبود پیامبرش را در چنین شرایطی تنها بگذارد. آن بانوی بزرگوار، در آخرین سال محاصره اقتصادی، بر اثر بیماری و رنج حاصل از اقامت در شعب ابوطالب، درگذشت.
به یاد همسر مهربان
پیامبراکرم(ص)، همواره قدردان فداکاریهای همسر مهربان خویش بود. او هیچگاه همراهی و همدلی خدیجه(س) را از یاد نمیبرد. رسولخدا(ص)، حتی دوستان و نزدیکان حضرت خدیجه(س) را به احترام همسر والامقامش دوست میداشت و به آنها احترام میگذاشت. «مقریزی» در «امتاعالاسماء»، به نقل از «صحیح بخاری»، احادیثی از پیامبراکرم (ص)، درباره احترام ایشان به دوستان حضرت خدیجه(س)، نقل کرده، از آن جمله نوشته است: «هرگاه پیامبر(ص) گوسفندی قربانی میکرد، مقداری از گوشت آن را برای دوستان و نزدیکان خدیجه(س) میفرستاد و میفرمود: اذهبوا به إلی فلانة، فإنها کانت صدیقة خدیجة؛ این را به منزل فلان بانو ببرید چراکه او دوست خدیجه بود.» «آیتا...سبحانی» در کتاب «فروغ ابدیت»، ماجرای یکی از همسران رسولخدا(ص) را نقل میکند که به محبت ایشان به حضرت خدیجه(س)، خرده گرفته بود و پیامبر(ص)، با ناراحتی، در پاسخ به وی فرمودهبودند:«بهتر از او نصیب من نشدهاست! او هنگامی به من ایمان آورد که سراسر مردم در کفر و شرک به سر میبردند. او اموال خود را در سختترین مواقع در اختیار من گذارد، خدا از او فرزندانی نصیبم کرد که به دیگر همسرانم نداد.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در حالی که بنا بر اعلام امیرآبادی فراهانی انتخابات هیئت رئیسه مجلس روز چهارشنبه برگزار می شود، رئیس فراکسیون امید مجلس درباره احتمال نامزدی اش در جایگاه رئیس در انتخابات هیئت رئیسه مجلس گفت: فراکسیون امید هر تصمیمی بگیرد، میپذیرم و موظف به اجرای آن هستم.» پیشتر خبرهایی از فراکسیون امید مبنی بر تلاش برای ایجاد انگیزه در عارف برای نامزدی ریاست شنیده می شد؛ شنیده هایی که محمدرضا عارف تلویحا بر آن مهر تایید زده است. به این ترتیب اگر عارف نامزد پست ریاست مجلس شود، دومین باری خواهد بود که با علی لاریجانی برای این سمت رقابت می کند. عارف در خرداد سال 95 برای اولین هیئت رئیسه مجلس دهم، با علی لاریجانی رقابت کرد که در نهایت علی لاریجانی با 173 رای رئیس مجلس شد و عارف 103 رای آورد. اکنون او تلویحا برای تکرار این رقابت اعلام آمادگی کرده است. عارف در گفت و گو با مهر، درباره احتمال نامزدی وی در جایگاه رئیس در انتخابات هیئت رئیسه مجلس در سال سوم مجلس دهم، گفته که «موضع ما، موضع جمعی است و من هم به عنوان یک فرد از فراکسیون امید هر تصمیمی که گرفته شود، میپذیرم و موظف به اجرای آن هستم.» وی افزود: هم اکنون نیز دوستان ما دارند شرایط را بررسی میکنند و با فراکسیون های دیگر مجلس مذاکره و عملکرد هیئت رئیسه را هم مورد ارزیابی قرار میدهند و اقداماتی را که فراکسیون امید به عنوان یک مجموعه تاثیرگذار در مجلس باید دنبال کند، در دست بررسی دارند. رئیس فراکسیون امید مجلس با بیان این که راهبردهای مان را فعلا نمیگوییم، درباره مهم ترین نیاز و چالش امروز هیئت رئیسه پارلمان تصریح کرد: بحث جدی امروز مجلس، کارآمدتر کردن آن در تصمیمات است تا یک خروجی قابل دفاع از طرف مجلس در تصمیمات کلان کشور وجود داشته باشد.
لاهوتی: خط قرمز فراکسیون مستقلین لاریجانی است
در همین حال مهرداد بائوج لاهوتی سخنگوی فراکسیون مستقلان ولایی مجلس با اشاره به نشست فوقالعاده فراکسیون متبوعش درباره تصمیمگیری نهایی برای ترکیب و معرفی اعضای هیئت رئیسه مجلس اظهار کرد: جلسه هیئت رئیسه فراکسیون با حضور اعضا برگزار شد. وی افزود: تأکید تمامی اعضای هیئت رئیسه بر تعامل بود و تصمیم بر این شد که هر فراکسیونی از این تعامل استقبال و در آن شرکت کند که به موجب آن یک لیست واحد ارائه دهیم. لاهوتی با بیان این که ما تنها یک خط قرمز در فراکسیون داریم و آن هم آقای لاریجانی است، افزود: در جلسه مطرح شد که ما بالاتر از آقای لاریجانی در مجلس برای کرسی ریاست نداریم، حتی اعلام آمادگی کردیم که اگر فراکسیونهای دیگر هم بپذیرند، ما از عملکرد آقایان پزشکیان و مطهری راضی هستیم و همراهی کنیم که این دو نفر هم به عنوان نواب رئیس مجلس معرفی شوند، اگر نه، اتفاق دیگری خواهد افتاد. سخنگوی فراکسیون مستقلان ولایی مجلس اظهار کرد: همچنین در این جلسه مقرر شد روز یک شنبه یک جلسه هماندیشی با اعضای مجمع داشته باشیم که اگر تا آن موقع فراکسیونهای دیگر شروط ما را پذیرفتند که آن ائتلاف را انجام خواهیم داد اگر نه ما لیست مستقل ارائه خواهیم کرد.
مجلس درباره آقای عارف آمادگی ندارد
وی در پاسخ به این اظهارنظر که برخی میگویند احتمال کاندیداتوری آقای عارف برای ریاست مجلس وجود دارد، گفت: بنده بعید می دانم که این موضوع صحت داشته باشد، چون اگر آقای عارف چنین چیزی در ذهن اش است، تفکر اشتباهی است، چرا که او یک بار آمد و خود را آزمود و فضای مجلس را درباره خود دید، فضای مجلس درباره آقای عارف آمادگی ندارد.
سعیدی: نظر فراکسیون امید تغییر در هیئت رئیسه است
فاطمه سعیدی عضو فراکسیون امید هم در آستانه انتخابات دورهای هیئت رئیسه مجلس گفت: نظر فراکسیون امید، تغییر در ترکیب هیئت رئیسه مجلس است.
درباره لیست فراکسیون امید، هفته آینده تصمیم گرفته میشود. وی اظهار کرد: تاکید این است که خانمها و اقلیتهای مذهبی در این لیست حضور داشته باشند. وی با بیان این که 100 درصد یک خانم در فهرست کاندیداهای فراکسیون امید قرار دارد، افزود: همان طور که نامزد مرد از هر سه فراکسیون سیاسی مجلس خواهد آمد، فکر میکنم هر سه فراکسیون بنا دارند یک خانم را در فهرست پیشنهادیشان داشته باشند. علیرضا رحیمی عضو دیگر فراکسیون امید هم در توئیتی نوشت: «در آستانه انتخابات هیئت رئیسه مجلس افطاری های سیاسی برخی نمایندگان در هتل های پنج ستاره نشان از انگیزه آن ها برای خدمت به مردم دارد!»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یورونیوز-نتایج تحقیقات انجمن سلطنتی بهداشت عمومی بریتانیا حاکی از آن است که اینستاگرام بدترین شبکه اجتماعی از لحاظ تاثیرات منفی روی سلامت روان جوانان است و کاربران این شبکه اجتماعی بسیار بیشتر از کاربران دیگر شبکهها احساس بدبختی میکنند. این گزارش بیانگر آن است که کاربران اینستاگرام دچار خشم و افسردگی بیشتری نسبت به کاربران دیگر شبکهها هستند. کمیت و کیفیت خواب آن ها به شدت کاهش یافته و احساس بدتری نسبت به وضعیت بدن، ظاهر و زیبایی خود دارند. ارتباطات آن ها با خانواده و اطرافیان شان در دنیای واقعی کم شده و بیشتر احساس تنهایی میکنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مزارع خشخاش و کشت مواد مخدر روزگاری از عمده محصولاتی به حساب می آمد که تروریست ها در افغانستان از فروش آن کسب درآمد می کردند. اما اکنون جنگ قدرت میان طالبان و داعش بر سر معادن در افغانستان نیز شکل گرفته است. یافتههای پژوهش یک نهاد بینالمللی نشان میدهد پولی که در آمریکا و اروپا برای خرید «تالک» مهم ترین ماده تشکیل دهنده «پودر بچه» پرداخت میشود، به دست گروههای تروریستی در افغانستان میرسد. «گلوبال ویتنس» گفته است که درآمد طالبان از استخراج و تجارت «تالک» (که برای تولید پودر بچه استفاده میشود) در ننگرهار در شرق افغانستان در سال به ۳۰۰ میلیون دلار و سهم داعش هم به صدها هزار دلار میرسد. این مبلغ در حالی است که تعداد افراد داعش در ننگرهار بین ۷۵۰ تا ۲۰۰۰ تن تخمین زده می شود به این معنی که درآمد حاصله می تواند مبلغی قابل توجه برای این تعداد باشد. «تالک» نرم ترین ماده معدنی شناخته شده در زمین است که به آسانی قابل گردآوری است. این ماده معدنی در اصل از «مگنیزیم هایدرت سیلیکات» تشکیل شده و کاربردهای گوناگونی دارد. از این ماده می توان در صنایع آرایشی و بهداشتی، ساختمان سازی، نساجی و همچنین ساختن مواد منفجره استفاده کرد. پاکستان تنها وارد کننده تالک افغانستان است و آمریکا و اروپا بزرگ ترین بازار تالک صادراتی پاکستان معرفی شدهاند. شاخه خوراسان گروه داعش، سه سال است که در افغانستان اعلام موجودیت کرده است. ننگرهار در مرز با پاکستان، پایگاه اصلی این گروه خوانده میشود و آن ها سعی در تصاحب دیگر معادن حاضر در این منطقه را دارند.به گزارش بی بی سی، شش ماه پیش، داعش با راه اندازی جنگ جدی با طالبان سعی کرد راهش را از ولسوالیهای اچین، پچیراگام و خوگیانی به سوی شهر های حصارک و شیرزاد؛ کانونهای اصلی معادن تالک ننگرهار باز کند. این جنگ دست کم شصت هزار نفر را در این منطقه مجبور به ترک خانههای خود کرده است. یک فرمانده ارشد طالبان به «گلوبال ویتنس» گفته که این جنگ بر سر کنترل معادن بوده است. طالبان تنها از یک معدن «چهار و نیم میلیون دلار در سال» درآمد دارد؛ داعش هم در خوگیانی چند معدن بزرگ را کنترل می کند. خوگیانی، حصارک و شیرزاد از ناامنترین مناطق ننگرهار محسوب میشوند. حاکمیت دولت در این سه منطقه محدود به مرکز، آن هم بر ساختمانها و ادارات دولتی است. طالبان بیشترین تسلط را بر این سه ولسوالی دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اعتراض دانشجویی به نیکی
در یک اتفاق جالب دانشجویان دانشگاه هوستون آمریکا، در ابتدای سخنرانی نیک هِیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل شروع به اعتراض و سردادن شعارهای هماهنگ با مضمون «دستان تو به خون آلوده است، هیلی تو نمی تونی نسلکشی و جنایت را پنهان کنی!» کردند. اتفاقی که ویدئوی آن مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفت. کاربری در خصوص این ویدئو نوشت: «به قول شهید آوینی، عصر رسانه بیشتر از این که وحشتناک باشه باید خوشحال کننده باشه، چون حق نمایان میشه.» و کاربر دیگری نوشت: «به نظر خود آمریکاییها هم فهمیدن سردمداران کشورشون چه جنایتی در حق بشریت دارن میکنن.»
پراید، رضا رفیع و باز هم بدنه خر!
شوخی چند وقت پیش رضا رفیع، شاعر و طنزپرداز کشورمان با پراید و اشاره به این که بدنه خر از پراید قویتر است، حالا باری دیگر در فضای مجازی با مصاحبه جدید این هنرمند طناز مطرح شده است. این بار رضا رفیع در یک مصاحبه و در ویدئویی ادعا میکند که از روابط عمومی سایپا با او تماس گرفته اند و به او گفته اند که تعداد کشتههای سمند از پراید بیشتر است اما چون تولید پراید بیشتر است اینطور به چشم میآید. کاربری در این باره نوشت: «یعنی دم روابط عمومی سایپا گرم. میخواسته توجهات رو به سمت سمند و ایران خودرو جلب کنه!» و کاربری نوشت: «این رضا رفیع هم شورشو دیگه در آورده. به نظرم اصلنم طناز خوبی نیست.»
شنل سرخ بر تن امیرکبیر پرسپولیس!
مراسم جشن تولد حسین هدایتی، معروف به عابر بانک فوتبال ایران در شرایطی برگزار شد که حواشی اهدای شنل قرمز به او با حضور برخی از پیش کسوتان باشگاه پرسپولیس چون ناصر محمدخانی، مجتبی محرمی و همچنین اهدای لقب امیرکبیر پرسپولیس به او، سر و صدای زیادی به پا کرد. کاربری در این باره نوشـت: «جالبه طرف انواع و اقسام اتهامات مالی بهش وارد شده و بعد بهش میگن امیرکبیر پرسپولیس! واقعا واسه پرسپولیسیها متاسفم.» و کاربری دیگری نوشت: «برخی پیش کسوتان پرسپولیس هم به معنای واقعی ضرب المثل «آن چه شیران را کند روبه مزاج...» رو معنی کردن.»
افتتاح کت و شلواری استخر سرپوشیده!
بعد از افتتاح استخر سرپوشیده فراشبند استان فارس، تصویری از حضور دو مرد در استخر با کت و شلوار در فضای مجازی منتشر شده که کاربران مدعیاند یکی از این دو نفر فرماندار شهر فراشبند است. کاربری در این باره نوشت: «طرف از فرط هیجان زیادی زده به دل آب! ولی انصافا یکی از متفاوتترین افتتاحهای مملکته.» و کاربر دیگری نوشت: «بابا این عکس به هیچ وجه معلوم نیست مال اون بنده خدا باشه. به نظر من که بیشتر شبیه شوخی میمونه تا واقعیت و فتوشاپه.»
واکنش علیخانی به حضور مادر «علی اکبری» در سالن ورزش
احسان علیخانی در برنامه زنده «ماه عسل» به حضور مادر علیاکبری قهرمان اسبق کشتی فرنگی و قهرمان جهانی MMA واکنش نشان داد. او گفت: «من فکر میکنم اراذل هم وقتی خانمها در استادیوم هستند یک خرده مراعات میکنند... میشه با تدابیری زمینه حضور بانوان در استادیوم رو فراهم کنیم...» . کاربری نوشت: «به نظر من همین الان هم خانمها به استادیومهای ورزشی میرن فقط فوتبال به خاطر شرایط دشوار کنترلیش هست که از این قاعده مستثناست والا فوتبال ساحلی، والیبال و خیلی رشتهها خانمها به استادیوم میرن.»
تماشای یک ویدئو برای فراموشی القای بدبختی
هر گاه رسانهها خواستند با اخبارشان به شما القا کنند که ما ایرانیها در زمینه مطالعه و کتاب خوانی بدبخت هستیم، این ویدئو را تماشا کنید. (با استفاده از قابلیت QR) در این ویدئو میبینید که در گزارشی به سراغ مردم آمریکا میروند و وقتی به آنها میگویند یک کتاب نام ببر از ذکر آن عاجزند! کاربری در این باره نوشت: «شنیدم در انگلستان هم دانشآموزان نمیتوانند ساعت آنالوگ بخوانند و در کلاسها فقط ساعت دیجیتال هست.» و کاربری نوشت: «این ویدئو نشون میده گاهی اوقات ما و رسانهها ناخواسته به خودمان القای بدبخت بودن میکنیم.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.