مصطفی قاسمیان - پیشنویس اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم که در روزهای گذشته منتشر شده، در یکی از اصلاحات پیشنهادی، همه معافیتهای مالیاتی را که تا پیش از این شامل فعالیتهای فرهنگی و هنری میشد، حذف کرده است. اگرچه این پیشنویس هنوز تا تصویب به صورت قانون و ابلاغ به این سازمان، مسیری طولانی در پیش دارد و باید از خانهای مختلفی چون وزارت اقتصاد، هیئت دولت، مجلس و احتمالاً کمیسیون اقتصادی آن و در نهایت شورای نگهبان بگذرد، اما به هر حال قدم اولیه برای گرفتن مالیات از هنرمندان برداشته شده است؛ ناگفته نماند دیروز معاون امور حقوقی وزارت ارشاد، مخالفت وزارتخانه متبوع خود را با این پیشنویس اعلام کرد، هرچند ممکن است این مخالفت در نهایت به نتیجه نرسد.
گرانتر شدن فیلم سازی
اولین نگرانی که در میان سینماگران به وجود آمده، گران شدن تولیدات نمایشی است. باید توجه داشت که گرفتن مالیات از سینماگران، با پزشکان تفاوت جدی دارد. خدمات پزشکی عموماً تعرفههای مشخصی دارد، اما برای سینما این طور نیست. طبیعتاً وقتی به همه قراردادهای تئاتر، سینما، تلویزیون و نمایش خانگی 25 درصد مالیات اضافه شود، دستاندرکاران کار تولید، شامل کارگردان، بازیگران، نویسنده و عوامل پشتصحنه تلاش میکنند این 25 درصد را به دستمزد خود اضافه کنند. احتمالاً در این فرایند، ستارهها کاملاً موفق خواهند بود و بخشی از عوامل پشتدوربین نیز ممکن است بتوانند دستمزد خود را افزایش دهند. بنابراین با توجه به سهم حدود 50 درصدی دستمزد بازیگران از هزینه تولید فیلمها، میتوان افزایش 15 تا 20 درصدی را برای هزینه تولیدات نمایشی پیشبینی کرد. خب صداوسیما که با مشکلات مالی فراوانی دستوپنجه نرم میکند و بسیاری از برنامهها و سریالهای آن، بدون حضور حامی مالی، اساساً امکان تولید ندارد، تکلیف تئاتر هم که مشخص است و اقتصاد نحیف غالب نمایشهای صحنهای، ذرهای امکان افزایش هزینهها را نمیدهد. از سوی دیگر بسیاری از فیلمهای سینمایی نیز ضرر ده هستند یا حداقل در لب مرز سوددهی قرار میگیرند. 25 درصد هزینه اضافهتر، به اقتصاد هنرهای نمایشی ضربهای بزرگ وارد میکند.
فعالیت فرهنگی یا تجاری؟
از سوی دیگر موافقان لغو معافیت مالیاتی فعالیتهای فرهنگی و هنری، استدلال قابل توجهی دارند. میدانید فلسفه معافیت سینماگران از پرداخت مالیات، «فرهنگی» بودن فعالیت آنهاست، اما این تلقی درباره همه فعالیتهای سینمایی صحیح نیست. تقریباً همه تولیدات نمایش خانگی، بسیاری از تولیدات سینمایی و بخش کوچکی از آثار تئاتر و تلویزیون، اگرچه ظاهری فرهنگی دارند، اما سود بالایی دارند و بیشتر تجاری هستند. حال چرا باید این دسته از فعالیتها، از معافیت مالیاتی برخوردار باشند؟ مگر ستارههایی که در آثار نمایش خانگی بازی میکنند و دستمزدهای گاهی میلیاردی میگیرند، چه فرقی با کارمندان معمولی دارند که با دستمزدهای 3-4 میلیونی، مالیات میدهند؟با این حال به نظر میرسد اصل اقدام برای گرفتن مالیات از فعالیتهای فرهنگی و هنری، اقدام درست و بهجایی است و باید برای برخی پیامدهای منفی آن از جمله، گران تمام شدن آثار هنری ، فکری کرد. طبیعتاً گرفتن مالیات، نباید به افزایش دستمزد سینماگران ختم شود، زیرا در آن صورت، مالیات عملاً از جیب مخاطب پرداخت خواهد شد، نه اهالی سینما که در این فرایند، درآمد کسب کردهاند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سه پسر هم خدمتی برای رسیدن به رویاهایشان تصمیم به سرقت مسلحانه از کارگاه طلاسازی در قلب تهران گرفتند.
این دزدان با ناشی گری 9 کیلو طلا به سرقت بردند و هنوز برق طلاها را ندیده بودند که به دام افتادند.
دزدان نقابدار
صبح پنج شنبه 30 آبان امسال دو پسر جوان در حالی که صورتشان را پوشانده بودند وارد یک کارگاه طلاسازی در خیابان خیام شدند. در ابتدا یکی از آن ها به سراغ کارگر کارگاه که پسر جوانی بود حمله و با سر ضربه ای به صورت کارگر جوان وارد کرد و در ادامه یک ضربه چاقو روی کتف پسر جوان زد.
صحنه عجیبی بود، در ادامه یکی از دزدان در حالی که دستانش دور گردن کارگر جوان بود وارد کارگاه شد که در پی آن صاحب کارگاه طلاسازی شوکه شد و سارقی که کلت کمری به دست داشت با تهدید خواست تا گاوصندوق را باز کند، دو سارق مسلح 9 کیلو طلا از گاوصندوق به سرقت بردند و به سرعت از کارگاه خارج شدند.
تحقیقات پلیسی
همین مسئله کافی بود تا تیمی از ماموران اداره یکم پلیس آگاهی تهران برای دستگیری عاملان این سرقت میلیاردی وارد عمل شوند و در گام نخست ماموران به سراغ دوربین های مداربسته رفتند و تصویر یکی از دزدان قبل از ورود به کارگاه طلاسازی به دست آمد.
فقط چند ثانیه
کارآگاهان در ادامه کارگر جوان را که در صحنه سرقت رفتارهای عجیبی داشت مورد بازجویی قرار دادند و با توجه به این که این کارگر در زمان بستن در ورودی فقط چند ثانیه معطل کرده بود ماموران به او مشکوک شدند.
رامین ابتدا سعی داشت خود را در ماجرای سرقت مسلحانه بی گناه معرفی کند اما وقتی در تناقضگویی هایش گرفتار شد به ناچار لب به اعتراف گشود.
بازداشت دزدان نقابدار
رامین در اعترافاتش ادعا کرد که سعید و محسن از دوستانش با نقشه قبلی وارد کارگاه شده اند و برای این که پلیس به من شک نکند من در ابتدا از آن ها کتک خوردم و بعد همدستانم با تهدید من و صاحب کارم دست به سرقت طلاها زدند.ماموران با شناسایی محسن و سعید طی دو عملیات جداگانه در شامگاه پنج شنبه آن ها را دستگیر کردند و محسن پس از دستگیری طلاهای سرقتی را که در انبار خانهشان نگهداری کرده بود در اختیار پلیس قرار داد.
رئیس باند
محسن 26 ساله که یک آرایشگر و فوتبالیست است ادعا می کند برای پرداخت بدهی و نیاز به پول تصمیم به سرقت گرفته و به عنوان رئیس باندشان معرفی شده است.
سابقه داری؟
نه، تا حالا خلاف نکرده ام.
شغل؟
آرایشگرم.
به چه جرمی دستگیر شدی؟
سرقت مسلحانه از کارگاه طلاسازی
چرا؟
بدهکار بودم و به خاطر مشکلات خصوصی که نمی توانم درباره اش حرفی بزنم نیاز به پول داشتم به همین دلیل دست به سرقت زدم.
چقدر بدهکار بودی؟
20 میلیون تومان.
نقشه سرقت چه بود؟
از قبل تصمیم به سرقت داشتم ولی پشیمان شدم تا این که شنیدم رامین در یک کارگاه طلاسازی کار می کند که در مدت زمان 10 دقیقه با هم صحبت کردیم و قرار شد من و سعید وارد کارگاه شویم و در ابتدا من برای صحنه سازی با سر ضربه ای به رامین بزنم و در ادامه با تهدید تفنگ دست به سرقت بزنیم.
دزدی را انجام دادی؟
بله، اما خیلی زود دستگیر شدیم.
فکر نمی کردی دستگیر شوی؟
اصلا فکر دستگیر شدن نبودم ولی بعد از سرقت پشیمان شدم و دلشوره داشتم، باور نمی کردم دزدی کرده ایم.
فکر فروش طلاهای سرقتی افتادی؟
نه، طلاها را داخل انباری خانه مان گذاشته بودم و هنوز تصمیمی برای فروش نگرفته بودیم.
چطور دستگیر شدی؟
بعد از سرقت به خانه خواهرم رفته بودم که شب پلیس به در خانه خواهرم آمد و مرا دستگیر کرد.
شنیدم فوتبالیست هستی؟
بازیکن جوانان یک تیم معروف بودم.
تفنگ را از کجا تهیه کردی؟
چند ماه قبل با پرداخت دو میلیون و 500 هزار تومان از یکی از آشنایانم این کلت کمری را خریدم.
قبل از سرقت ، دوربین های مداربسته را ندیدی؟
ما کلا برای انجام سرقت 10 دقیقه با هم حرف زدیم، دوربین مداربسته را دیدم ولی فکر نمی کردم تصویر صورتم را گرفته باشد.
دزد زیاده خواه
سعید 26 ساله که تا به حال دست به سرقت نزده است ادعا می کند به خاطر زیاده خواهی تن به این کار داده و پشیمان است.
سابقه داری؟
نه.
به چه جرمی دستگیر شدی؟
مشارکت در سرقت مسلحانه از طلافروشی.
از کی تصمیم به سرقت گرفتی؟
مرداد ماه بود که محسن به سراغم آمد و پیشنهاد سرقت مسلحانه از طلافروشی را داد، ابتدا می خواستم او را از تصمیمی که داشت منصرف کنم اما وقتی دیدم با این کار پول خوبی به دست می آورم پیشنهادش را پذیرفتم اما بعد از مدتی این نقشه از سرمان افتاد تا این که دوشنبه هفته قبل از سرقت گفت و این که در یک کارگاه طلافروشی کار می کند و روز سه شنبه تصمیم گرفته شد و روز پنج شنبه دست به سرقت زدیم.
چه نقشی در باند داشتی؟
قرار بود وقتی محسن با سر ضربه ای به صورت رامین زد من او را بگیرم و طوری رفتار کنم که انگار او را خفه میکنم و صاحب کارگاه از ترس، گاوصندوق را باز کند.
به دستگیری فکر نمی کردی؟
آن قدر بچهگانه کار کردیم که به آخر و عاقبتش فکر نمی کردیم، حتی فکر نکرده بودیم طلاها را چطور بفروشیم و با پولش چه کار کنیم.
انگیزهتان از سرقت چه بود؟
هدفی نداشتم و به هیچی فکر نکردم.
شغل؟
پیمانکار تاسیسات کارگاههای ساختمانی هستم.
چقدر در آمد داری؟
ماهانه دو میلیون تومان حقوق می گرفتم.
پس انگیزه ات از سرقت چه بود؟
شاید زیاده خواهی، دوست داشتم پول بیشتری داشته باشم و زندگی راحتی را تجربه کنم اما باور کنید بچگی کردیم و پشیمانم.
فکر می کردی این قدر زود دستگیر شوی؟
نه، شب وقتی رسیدم خانه دستگیر شدم.
قرار بود بعد از سرقت چه کار کنید؟
قرار بود چند روزی با هم در تماس نباشیم تا این که بعد از چند روز برای احوال پرسیدن با هم تماس بگیریم و بعد به فکر فروش بیفتیم اما کار به آن جا نکشید.
محسن و رامین را از کجا می شناسی؟
من با محسن هم خدمتی بودم و رامین هم گویا با محسن هم خدمتی بوده و همدیگر را می شناسند.
رویای خانه دار شدن
رامین 23 ساله که کارگر کارگاه طلاسازی است هنوز باور ندارد که این قدر زود دستگیر شده است و رویای خانه خریدنش از بین رفته باشد.
سابقه داری؟
نه
چرا دزدی؟
باور کنید همه چیز یک دفعهای پیش آمد، نقشه کشیدن و صحبت با افراد باند در مجموع 10 دقیقه طول کشید.
چطور به فکر سرقت افتادی؟
چند ماه قبل محسن به سراغم آمد و گفت که یک کلت کمری خریده و پیشنهاد سرقت مسلحانه از طلافروشی داد اما چون طلافروشی نزدیک به کلانتری بود پشیمان شدیم ولی این نقشه همیشه در گوشه ذهنم بود تا این که چندی قبل برای کار در کارگاه طلافروشی مشغول به کار شدم و با توجه به این که نقشه سرقت در ذهنم بود با محسن تماس گرفتم.
فکر می کردی دستگیر شوی؟
باور کنید اصلا فکر نمی کردم دوستانم برای سرقت بیایند و به دستگیری فکر نکرده بودم.
قصد داشتی با پول طلاها چه کار کنی؟
موفق به فروش نشده بودیم و خیلی زود دستگیر شدیم اما قصد داشتم یک خودرو و خانه بخرم.
حرف آخر؟
پشیمانم
تحلیل کارشناس
استفاده از هوش سیاه
دکتر کاظم قجاوند جامعه شناس و استاد دانشگاه
گاهی اوقات افراد به رغم این که دارای شغل هستند و درآمد کافی برای گذران زندگی و تامین هزینه های خود دارند اما به دلیل عدم واقع بینی و درک این موضوع که برای رسیدن به ثروت باید تلاشی مستمر و مداوم را انتخاب کنند در هدف گذاری و دستیابی به اهداف خود اشتباهات فاحشی میکنند که با وجود داشتن شغل مجرم شناخته میشوند و سر از زندان درمی آورند.این افراد به دلیل طمع و حرص ثروت زیاد اعتبار خود را از دست می دهند و سابقه دار میشوند این گونه افراد از نظر شخصیتی افرادی عجول و شتابزده هستند و برای رسیدن به ثروت از طریق مجاری قانونی و تلاش ارزشی قائل نیستند و هدف آن ها رسیدن به قله های ثروت بدون طی کردن مسیر کوشش است.این افراد به گمان و خیال خود اطلاعات کافی از محل سرقت به دست می آورند و نقشه هایی را طراحی می کنند که در نهایت به بن بست ختم می شود، آن ها معمولا شخصیت ضداجتماعی دارند و قادر نیستند خود را با هنجارهای جامعه و ارزش های موجود در آن تطبیق دهند و برای آن ها مهم فقط پول و ثروت از طریق نامشروع است. برخی افراد به واسطه خلاقیت ها و نوآوری های خود دست به اقداماتی می زنند که به کسب درآمد منجر می شود در حالی که در مقابل افرادی هستند که از طریق خلاقیت های شان روش های منفی را به کار می گیرند که به آن ها «هوش سیاه» می گویند و این افراد به واسطه داشتن شغل می خواهند در یک شب ره صد ساله را طی کنند و به ثروت و پول زیادی برسند. آنها مبادرت به رفتارهای مجرمانه ای میکنند که خلاف عرف است و اغلب این افراد طمعکار در خانواده هایی رشد یافته اند که دچار محرومیت های مالی و اقتصادی بوده اند و به خاطر عقده و حقارت هایی که دارند می خواهند از این طریق ناکامی های خود را جبران کنند.رسیدن به ثروت های نامشروع و میل به دستیابی این گونه درآمدهای هنگفت بدون تلاش در این افراد هیجان کاذب ایجاد می کند و حتی آن ها حاضرند برای ارضای هیجانات خود عواقب و پیامدهای رفتارهای مجرمانه ای مانند سرقت و... را به جان بخرند. این افراد طمعکار ارزش های جامعه را زیر پا میگذارند و سعی می کنند از طریق سرقت به آن چه که می خواهند برسند در حالی که وقتی صاحب شغل و منبع درآمد هستند به خاطر طمعکاری زیاد مرتکب سرقت میشوند. تربیت نادرست در نظام خانواده و مادی گرایی در بین افراد خانواده سبب گرایش به پول زیاد و حرص و طمع می شود. آن ها در ابتدا زندگی سالم را انتخاب می کنند و زمانی که می بینند از طریق راه درست به اهداف خود نمی رسند مرتکب سرقت هایی میشوند که شاید از عواقب آن مطلع نیستند
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه ادب و هنر- در عصر حاضر با افرادی به نام «سلبریتی» روبهرو هستیم؛ هنرمندانی اعم از خواننده و بازیگر که طرفدارانشان هر کاری میکنند تا از زندگی خصوصیشان سر دربیاورند و سریع در فضای مجازی منتشر کنند. با این حساب، اگر شاعران بزرگ فارسی را هم سلبریتیهای ادبی بدانیم، شاید برای هر علاقهمند به ادبیات جالب باشد که از زندگی خصوصیشان بداند؛ این که ازدواج کردهاند یا نه؟ چند فرزند داشتهاند؟ رابطه خوبی با همسرشان داشتهاند یا نه و از این قبیل اطلاعاتِ کاملاً شخصی. انگار تعدادی از شاعران بزرگ کلاسیکِ ما از این علاقه خبر داشتهاند و گهگاه، از زندگی خانوادگیشان در آثارشان گفتهاند. در این نوشته سری زدهایم به شاعرانی که در اثر خود از زندگی خصوصیشان گفتهاند.
فردوسی توسی
اطلاعات دقیقی از زندگی فردوسی در دست نیست و همان اطلاعات اندکمان را هم از شاهنامه داریم. فردوسی در جاهایی از شاهنامه، از همسر مهربان و فرزند جوانش میگوید. پژوهشگرانی مانند محمدتقی بهار و ذبیح ا... صفا، زنی را که فردوسی در ابتدای داستان «بیژن و منیژه» توصیف میکند، همسر این شاعر دانستهاند: «نبد هیچ پیدا نشیب از فراز/ دلم تنگ شد زان شب دیریاز/ بدان تنگی اندر بجستم ز جای/ یکی مهربان بودم اندر سرای/ خروشیدم و خواستم زو چراغ/ برفت آن بت مهربانم ز باغ/ مرا گفت شمعت چه باید همی/ شب تیره خوبت بباید همی». فردوسی در داستان بهرام چوبین، از جوانمرگی فرزند 37 سالهاش میگوید و از خدا برایش طلب آمرزش میکند.
خاقانی شروانی
خاقانی تا دلتان بخواهد در اشعارش از زندگی خانوادگیاش گفته است. او در وصف مادرش سروده است: «ای ریزۀ روزیِ تو بوده/ از ریزش ریسمان مادر». خاقانی بعد از مرگ همسر اولش، دوباره ازدواج میکند و بعد از فوت همسر دوم هم، دوباره به سراغ تجدید فراش میرود. او بسیار به همسر اول و دومش علاقه داشته است؛ به گونهای که در وصف یکی از آنها شعری عاشقانه سروده است. اما امان از همسر سوم خاقانی که ناسازگار بوده است! او در این باره میسراید: «بود مرا خانۀ نخست و دوم خوب/ نیست سوم خانه خوب گر چه یگانه است». خاقانی در غم از دست دادن پسر 20 سالهاش، رشیدالدین هم، مرثیهای سوزناک دارد با این مطلع: «صبحگاهی سر خوناب جگر بگشایید/ ژالۀ صبحدم از نرگس تر بگشایید».
سعدی شیرازی
گویا شاعر و نویسنده بزرگ قرن هفتم هجری زندگی مشترکِ موفقیتآمیزی نداشته است. سعدی در یکی از حکایتهای گلستان توضیح میدهد: «از صحبت یاران دمشقم ملامتی پدید آمده بود... تا وقتی که اسیر فرنگ شدم و در خندق طرابلس با جهودانم به کارِ گِل بداشتند. یکی از رؤسای حلب که سابقهای میان ما بود گذر کرد و بشناخت و گفت ای فلان این چه حالت است؟» این رفیق قدیمی، سعدی را با پرداخت ده دینار نجات میدهد و دخترش را با مهریه صد دینار به عقد او درمیآورد! بعد از مدتی، معلوم میشود که این خانم بداخلاق است و به او سرکوفت میزند و میگوید: «تو آن نیستی که پدر من تو را از فرنگ باز خرید؟ گفتم بلی من آنم که به ده دینار از قید فرنگم باز خرید و به صد دینار به دست تو گرفتار کرد»! از این حکایت معلوم میشود فرجامِ این ازدواج، جدایی بوده است.
مولانا جلالالدین محمد بلخی
رد پای زندگی شخصی مولانا را میتوان در یکی از غزلهای مشهورش پیدا کرد. گفته میشود این شاعر و عارف بزرگ، زمانی که در بستر بیماری بوده و آخرین روزهای حیاتش را سپری میکرده است، میبیند همسرش بر بالین او نشسته است و اشک میریزد. مولانا هم خطاب به همسرش این ابیات را بر لب جاری میکند: «رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن/ ترکِ منِ خراب شبگرد مبتلا کن/ ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها/ خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن/ ... ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده/ بر آب دیده ما صد جای آسیا کن».
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مالک یک ابزارفروشی در مشهد که به دلیل اشتباه اداره مالیاتی در محاسبه مالیات، باید حدود 19 میلیارد تومان مالیات پرداخت کند، تمام حسابهایش بسته و ممنوعالخروج شده و تاکنون بیش از دو برابر مالیات سال قبل خود برای اصلاح این اشتباه هزینه کرده اما بهجایی نرسیده است. به گزارش خراسان رضوی، «علی. ع. ت» جوانی است که در سال 93 با شراکت مادرش یک مغازه ابزارفروشی در مشهد دایر میکند تا کسبوکاری داشته باشد و حالا دچار مشکلی شده که هیچ گاه تصورش را هم نمی کرد. حضورش در تحریریه روزنامه خراسان رضوی با یک کیف پر از مدارک مالیاتی به این دلیل است که میگوید: دو سال دوندگی کردیم، حتی دفتر وزیر هم رفتیم اما افاقه نکرد به همین دلیل گفتیم این موضوع را رسانهای کنیم تا شاید مسئولان اشتباه خود را قبول کنند.
ابتدا فکر کردم یک شوخی است
علی میگوید: سال 94 میزان مالیاتی که برای بنده تعیینشده بود دو میلیون و 400 هزار تومان بود که در برگه تشخیص، میزان درآمد بنده 13 میلیون و 800 هزار تومان قیدشده است. اما سال 95 یکباره برگه تشخیصی به بنده دادند که در آن میزان مالیات تشخیصی بنده 9 میلیارد و 700 میلیون تومان تعیینشد، میزان درآمد بنده را حدود 39 میلیارد تومان تعیین کردند و همین میزان مالیات نیز برای مادرم بهعنوان شریک بنده در مغازه ابزارفروشی تعیین شده بود، یعنی سرجمع بیش از 19 میلیارد تومان مالیات برای ما که تنها منبع درآمدمان همان مغازه ابزارفروشی بود تعیینشد مبلغی که ما صفرهای آن را هم بهزور میتوانیم بشماریم. علی ادامه میدهد: این مبلغ به حدی برای بنده شک آور بود که ابتدا تصور کردم یک شوخی است؛ زیرا نهایت گردش مالی سالانه ابزارفروشی ما 70 یا 80 میلیون تومان است.او به روند پیگیری ها برای اصلاح این موضوع و به نتیجه نرسیدن آن اشاره می کند و می افزاید: بعد ازاین که متوجه جدی بودن این موضوع شدم که باید بیش از 19 میلیارد تومان مالیات پرداخت کنیم برای اعتراض نزد هیئت موضوع ماده 216 رفتم ولی آنها بدون این که به پرونده نگاهی بکنند با استدلال خودشان اعتراض بنده را رد کردند. بعد از چند مدت دوندگی توانستم با معاون حسابرسی مالیات اشخاص حقیقی استان وقت ملاقات بگیرم، ایشان بنده را نزد شعبه 251 مشهد فرستاد و درنهایت گفتند باید به تهران مراجعه کنید.
200 برگه ریز حساب برای ابزارفروشی
بعد از کلی دوندگی درخواست کردم ریز رسیدگی پرونده ام را به من بدهند. باورکردنی نبود بیش از 200 صفحه ریز حساب در پرونده مالیاتی من قیدشده بود که بیش از 120 هزار تومان از من پول گرفتند تا پرینت ریز حسابم را بدهند. من از این حجم ریز حساب شوکه شده بودم جالبتر این که وقتی پرینت 200 صفحهای را نزد معاون حسابرسی بردم او هم شوکه شده بود که این ریز حسابها در پرونده من چهمیکند. این کاسب مشهدی میافزاید: از سال 96 تاکنون که این مالیات را برای بنده تعیین کردهاند مکرر به تهران مراجعه کردم، دنبال وکیل رفتم و تقریباً شش میلیون تومان هزینه کردم بابت اشتباهی که خودشان به آن معترف هستند ولی من دارم هزینه آن را میدهم.
معاملات شرکتهای تهرانی و داروسازی به نام ابزارفروشی!
تمام 200 برگه ریز حساب پرونده این ابزارفروش مشهدی متعلق به معاملات و تجارت شرکتهای بزرگ داروسازی، لاستیک، مواد آرایشی انواع شرکت و واحد تولیدی است که هیچکدام اصلاً در مشهد مستقر نیستند. از شرکتهای یزدی تا تهرانی و اصفهانی و خوزستانی در این ریز حسابها وجود دارد که نه ارتباطی به حرفه ابزارفروشی دارد و نه ارتباطی به مشهد اما در پرونده مالیاتی «علی.ع.ت» درجشده است.
دفتر وزیر هم کاری نکرد/ ممنوعالخروجم کردند
علی میافزاید: موضوع را از طریق اتحادیه ابزارفروشی مشهد هم پیگیری کردم و حتی به تهران و دفتر وزیر اقتصاد مراجعه کردم ولی مشکل هنوز حلنشده است. به خاطر این مالیات تعیین شده، حسابهای بانکی بنده و مادرم را مسدود و حتی ما را ممنوعالخروج کردهاند.
فرد در مهلت قانونی اقدام نکرده است
موضوع را از معاون حسابرسی مالیاتی اشخاص حقیقی اداره کل مالیاتی استان پیگیری می کنیم. «محمد آرانیان» به خراسان رضوی در خصوص پرونده مذکور میگوید: تا جایی که بنده حضور ذهن دارم این پرونده مربوط به یک ابزارفروشی بوده است. اطلاعاتی به این پرونده الصاق شده و این فرد مدعی است که این اطلاعات مربوط به پرونده او نیست اما این شخص در مهلت قانونی مراجعه نکرده که در هیئت حل اختلاف بدوی یا هیئت حل تجدیدنظر بررسی شود، بنابراین پرونده قطعی شده و به اجرائیات رفته است.
تنها راه، هیئت موضوع ماده 251 است
وی ادامه میدهد: بعد از قطعی شدن پرونده، تنها یک مسیر برای رسیدگی وجود دارد و آنهم هیئت ماده 251 است. این هیئت که توسط سه نماینده وزیر اقتصاد تشکیل میشود به استان تفویض شده تا در خصوص ناعادلانه بودن مالیات قطعی مؤدی تصمیمگیری شود. بنابراین این مؤدی باید به این هیئت مراجعه کند و مدارک مورد ادعا را مبنی بر این که اطلاعات الصاقی متعلق به وی نیست، ارائه کند. البته ما این فرد را در این خصوص راهنمایی کردیم و به اجراییات هم توصیه کردیم که به مؤدی سختگیری نشود تا این شخص بتواند رأی هیئت 251 مکرر را اخذ کند. اگر این هیئت هم اعتراض مؤدی را رد کند ما وی را به دیوان عدالت اداری راهنمایی خواهیم کرد.وی در پاسخ به این سؤال که چگونه ممکن است مالیات یک مؤدی از دو میلیون و 400 هزار تومان ظرف یک سال به 9 میلیارد و 800 میلیون تومان برسد؟ میگوید: ممکن است در یک مغازه زیر پلهای کوچک هم کارهایی انجام شود که هیچ ارتباطی با بضاعت مغازه نداشته باشد ولی اطلاعات و تراکنشهای مؤدی بازگوکننده واقعیت دیگری باشد.
آرانیان درباره این که در ریز حساب 200 صفحه ای این مؤدی اطلاعات معاملاتی در حوزه دارو و حملونقل در استانهای مختلف به نام شرکتهای مختلف ثبتشده که هیچ ارتباطی به مؤدی مورد اشاره و اسم وی ندارد، میگوید: ممکن است الصاق به پرونده به درستی انجامنشده باشد، در نمونه هایی به دلیل تشابه اسمی یا آدرس و حتی در بحث فرارهای مالیاتی بارها با این موضوع مواجه شدهایم که افرادی از شمارههای ملی دیگر شهروندان سوءاستفاده کردهاند و با اسم آنها معاملاتی انجام دادهاند و فرد صاحب شماره ملی هیچ اطلاعی از آن ندارد. وی بابیان این که امکان خطای انسانی در هر پروندهای و در هر
مرحلهای وجود دارد میافزاید: خطاها در مراحل دادرسی قابلرفع هستند.معاون امور مالیاتی استان در واکنش به این موضوع که مؤدی مدعی است تاکنون بیش از پنج میلیون تومان هزینه کرده و علاوه بر این ممنوعالخروج و تمامی حسابهای بانکیاش هم مسدود شده است، میگوید: در مقطعی که بنده در این مسئولیت قرارگرفتهام حتی برای وی به همراه مادرش که قصد عزیمت به سفر زیارتی خارج از کشور (کربلا) داشتند مساعدتهای لازم را انجام دادیم.
در اجراییات نیز توصیه کردیم پرونده وی فعلاً نگهداشته شود تا مؤدی کارهای قانونی خود را انجام دهد. بنده حتی با اعضای هیئت ماده 251 نیز تماس گرفتم که در بررسی پرونده مؤدی نظر مثبت داشته باشند و اگر این اطلاعات الصاقی مربوط به وی نیست، رفع شوند. البته مراحل رسیدگی به پروندهها در هیئت ماده 251 زمانبر است و ممکن است چند ماه طول بکشد.
بنده میدانم یک الصاق اشتباه انجامشده است
آرانیان میافزاید: نمیتوان ادعا کرد در هیچ سیستمی هیچ خطای انسانی و تصمیمگیری وجود ندارد. ما راهنماییهای لازم را انجام داده ایم. علاوه براین تنها این مؤدی نیست و اولین بار و آخرین بار هم نیست که این اتفاق رخ میدهد. بنده میدانم که در خصوص این مؤدی یک الصاق اشتباهی صورت گرفته است اما این اشتباه عمدی نبوده و سهوی صورت گرفته است.
مؤدی میتواند از ما خسارت بگیرد
وی ادامه میدهد: اما نباید این موضوع را نادیده گرفت که مؤدیان هم تکالیف خودشان را انجام نمیدهند و اظهارنامههای غیرواقعی ارائه میشود، در دورهای که شفافیت مالی وجود ندارد امکان اینگونه خطاهای انسانی هم به وجود میآید. از سوی دیگر در قانون مالیات همانگونه که برای مؤدی جریمه دیرکرد و تخلف در نظر گرفته شده، برای خود مؤدی هم پیشبینیشده است که میتواند از ما خسارت دریافت کند. این وظیفه اخلاقی ماست که به این مؤدی کمک کنیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
با فروکش کردن التهاب ها، فرصت مناسبی است تا درباره ماجرای افزایش قیمت بنزین که باعث رقم خوردن روزهای بس تلخی شد، تحلیل و بررسی اجمالی داشته باشیم.
چرا اصلاح قیمت بنزین ضروری بود
نه فقط به این دلیل که سران قوا تصمیم گرفته اند بلکه براساس دلایلی روشن کمتر کسی است که اصل ضرورت اصلاح قیمت بنزین را تایید نکند گرچه درباره زمان اجرا یا مدل های آن نظرات مختلفی وجود دارد. برخی دلایل ضروری بودن اصلاح قیمت بنزین عبارت اند از:
رشد بی رویه مصرف بنزین به گونه ای بود که اگر این مصرف کنترل نمی شد، تامین داخلی آن ناممکن می شد و چون به دلیل تحریم ها امکان واردات آن نیز وجود ندارد ، با گذشت زمان امکان تامین بنزین مورد نیاز مردم وجود نداشت بنابراین جلوگیری از رشد مصرف بنزین امری محتوم و غیرقابل چشم پوشی بود.
پایین آمدن ارزش ریال باعث شده است که قاچاق بنزین به شدت افزایش یابد و این یعنی به حراج رفتن منابع ارزشمند کشورمان.
بنزین کالایی است که قشری که توانایی مالی بیشتری دارند ، بیشتر آن را مصرف می کنند و غیر از افرادی که خودرو به عنوان ابزار شغل شان محسوب می شود(که بخش زیادی از آن ها هم خودروی گازسوز دارند) طبقه پایین کمتر از آن استفاده می کنند بنابراین ارزان فروختن بنزین به معنی دادن یارانه پنهان چند ده هزار میلیاردی به بخش مرفه تر جامعه است.
کشور در شرایط تحریمی قرار دارد و باید برای درآمدزایی، خود را از فروش نفت خام بی نیاز کند. یکی از موثرترین راه ها فروش بنزین است که در نتیجه صرفه جویی ناشی از مصرف بنزین این امکان میسر می شود که اگر تمام درآمد حاصل از افزایش قیمت بنزین نیز به حساب مردم واریز شود، صادرات بنزین صرفه جویی شده طبق محاسبات معادل سالانه ۱۸ هزار میلیارد تومان است که عدد قابل توجهی محسوب می شود.
نگرانی های بنزینی و ضرورت برنامه ریزی برای کاهش آن ها
در نقطه مقابل این دلایل که اصلاح قیمت بنزین را تبدیل به امری اجتناب ناپذیر می کند ، نگرانی های جدی وجود دارد که مهم ترین آن ها اول گرانی دیگر کالاها و دوم مشکلات ایجاد شده برای افرادی است که خودرو وسیله شغل شان محسوب می شود. در طرح های اصلاح قیمت برای کم کردن این نگرانی ها راه هایی دیده شده است که اول، درآمدهای به دست آمده از افزایش قیمت به مردم بازگردد تا گرانی های ایجاد شده را به نحوی جبران کند و دوم، سهمیه به افرادی تعلق گیرد که خودرو نیاز کاری شان است و سوم برخورد جدی و برنامه ریزی شده با گرانی های بی دلیلی است که افزایش قیمت بنزین در آن ها تاثیری ندارد و در طرح تصویب شده نیز چنین مواردی در نظر گرفته شده است، گرچه توضیح خواهیم داد که به طور مشخص درباره اجرایی شدن بند سوم نگرانی ها کاملا جدی است.
استاندارد دوگانه نداشته باشیم
به نظر می رسد عده ای از منتقدان از دایره انصاف خارج شده اند و با این که در زمان دولت آقای احمدی نژاد- که دقیقا شبیه همین تصمیم گرفته شد- با آن موافقت کردند اما مردم پسند بودن به گونه ای برایشان مهم شده است که امروز آن را غیرکارشناسی می دانند. ما به عنوان روزنامه خراسان هیچ گاه تلاش نکردیم «مصلحت مردم» را فدای «خوشامد مردم» کنیم بنابراین همان گونه که در زمان دولت قبل مدافع اصل طرح هدفمندی یارانه ها بودیم، امروز هم مدافع اصل طرح هستیم بدون داشتن استانداردهای دوگانه.
نمره مردودی برای اجرا
واقعیت بسیار مهمی را نمی توان نادیده گرفت و آن شیوه اجرای طرح است. واقعیت این است که طرح به قدری ناقص و پراشتباه اجرا شد که عصبانیت مردم از دولت امری طبیعی است و برای دولتی که استفاده از افراد با تجربه را بر نیروی جوانی ترجیح داده است و نام دولت تدبیر را بر خود گذاشته است، جای هیچ توجیهی باقی نمی گذارد زیرا این اقدام که همه بر حساسیت آن واقف بودند، باغیرمدبرانه ترین و رعایت کمترین تمهیدات و پیش بینی های لازم اجرایی شد.
برای اثبات این ادعا یادآوری نکاتی اجرایی از طرح هدفمندی یارانه ها در دولت پیشین و مقایسه با آن می تواند به صورت عینی اشکالات را بنمایاند. با ذکر این نکته که همه به یاد دارند حقیر یکی از منتقدان و می شود گفت مخالفان قدیمی آقای احمدی نژاد و مدافع برخی اقدامات موفق دولت وی بوده ام، بر هر منصفی روشن است که از اقدامات موفق آن دولت اجرای مناسب هدفمندی یارانه ها بود به گونه ای که به رغم این که آن زمان فقط بنزین گران نشد و دیگر حامل های انرژی مثل گازوئیل و برق نیز گران شد، آن طرح با کمترین تبعات اجتماعی اجرایی و حتی در چند ماه ابتدایی گرانی کالاها نیز تا حد زیادی کنترل شد در حالی که بخشی از گرانی به دلیل افزایش قیمت دیگر حامل های انرژی مانند گازوئیل و برق طبیعی بود.
چرا از تجربه پیشین استفاده نشد؟
چرا با آن که آن تجربه با نقاط قوت و ضعف اش پیش چشم مدیران اجرایی بود، دولت نتوانست نقاط قوت اش را تقویت و اشکالاتش را برطرف کند.
در یک بررسی اجمالی می توان مهم ترین تفاوت در اجرای این دو طرح را توجه جدی به اقناع عمومی ناشی از اجماع نخبگانی و نیز داشتن یک بسته رسانه ای قوی برشمرد.
آن زمان هم مثل این بار رهبری معظم اصرار بر اجماع بین قوا داشتند که این امر حاصل شده بود اما با یک تفاوت مهم؛ این که اصل تصمیم توسط مسئولان نظام آن هم با انتخاب نام حساب شده «هدفمندی یارانه ها» (نه اصلاح قیمت بنزین) اعلام شد اما زمان اجرایی شدن آن به دلیل احتمال ایجادحواشی و امنیتی شدن فضا تا ساعت های آخر حتی میان مسئولان نیز مشخص نشد در حالی که این بار به دلیل نگرانی های امنیتی کل طرح تا روزهای آخر اعلام عمومی نشد.
در اجرایی کردن طرح قبل چون اصل تصمیم اعلام شد، فرصت بسیار کافی وجود داشت که مسئولان و رسانه ها، مردم و نخبگان را درباره منافع آن اقناع و بخش مهمی از نگرانی های بی دلیل مردم را رفع کنند همچنین متناسب با بازخوردهای گرفته شده، برای نگرانی های درست مردم نیز تدبیر اندیشیده شد.
علاوه بر آن، این امکان مهیا شد که مدیران اجرایی در استان ها و شهرستان ها که نقش بسیار مهمی در اجرایی شدن طرح به ویژه برای مقابله با گرانی دارند، بتوانند خود را مهیا و آماده عملیات کنند.اعلام جزئیات طرح به ویژه تاکید بر هدف اصلی آن که هدفمند کردن یارانه ها بود، باعث شد مردم دقیقا بدانند قرار است در قبال این افزایش قیمت مبلغ نقدی را دریافت کنند به گونه ای که حتی درباره این که با پول واریز شده از افزایش قیمت چه می توانند بکنند با هم صحبت و برنامه ریزی می کردند یا این که مثلا چگونه مصرف انرژی را کاهش دهند. متولیان مبارزه با گرانی، ساعت ها برنامه تلویزیونی و رسانه ای تولید کردند که چرا نباید کالاها بی دلیل گران شود و شخص رئیس جمهور چند بار ضرب الاجل های سنگین به گران فروشان داد و همه این ها باعث شد این آمادگی در مردم ایجاد شود که حاضر نباشند جنس گران بخرند و فروشنده ها نتوانند بی دلیل گران فروشی کنند. (گرچه با گذر زمان و اصرار غیرمنطقی بر افزایش نیافتن قیمت ها حتی به اندازه ای که هزینه های واقعی تولیدکننده ها افزایش یافته بود ،این تدبیر ابتر ماند.) با انتخاب اسم مناسب برای طرح (طرح هدفمندی یارانه ها) نه شبیه این بار اصلاح قیمت بنزین، جامعه نسبت به منافع طرح بیشتر هدایت شد تا نسبت به مشکلات آن.
به جای محرمانه نگه داشتن طرح، زمان اجرا باید محرمانه می بود
همه این تجربه های موفق بی دلیل کنار گذاشته شد و به جای این که فقط زمان طرح تا لحظه آخر محرمانه بماند، کل طرح محرمانه پیش رفت و امکان حاصل شدن فواید بالا به طور کلی منتفی شد به گونه ای که حتی استانداران نیز تا یکی دو روز آخر اطلاع دقیقی از طرح و وظایفی که باید به عهده بگیرند نداشتند. جالب این که وزیر نفت چند روز قبل از اجرایی شدن طرح به صراحت آن را رد کرد و همه این موارد باعث شد به جای این که جامعه نخبگانی و مردم ضرورت آن را پذیرفته باشند، از منافع اجتماعی و شخصی اش مطلع باشند و در مجموع خود را برای روبه رو شدن با آن مهیا کنند، با شوکی سنگین روبه رو شوند که این شوک نه تنها اجازه نداد منافع و ضرورت های طرح برای مردم جا بیفتد بلکه بر نگرانی های طبیعی مردم نیز چندین برابر افزوده شد.
همچنین مسئولان نتوانستند خود را برای آن مهیا کنند به گونه ای که به عنوان مثال ما امروز شاهدیم سودجویان بدون نگرانی از کنترل و نظارت ، بی دلیل گرانی کالاها را کلید زده اند و زمانی که گرانی فراگیر شود مقابله با آن ناممکن و سخت می شود و باید از ابتدا فضای عمومی را برای گران فروشی پرهزینه کرد.
همه این موارد در حالی است که کشور در شرایطی قرار دارد که دشمن خود را برای آشوب و امنیت آماده کرده بود. نخبگان، نمایندگان مجلس و گروه های مرجع نیز به دلیل توجیه نبودن تحت تاثیر فضای نارضایتی مردم به جای آرام کردن فضا بر طبل مخالفت کوبیدند و در نتیجه اعتراض های طبیعی مردم با سوءاستفاده دشمنان به سمت ناامنی و اغتشاش سوق پیدا کرد و مظلوم مردمی که به دلیل داشتن دشمنان قسم خورده حتی نمی توانند اعتراضی ساده داشته باشند و مطالبات به حق شان در جهت منافع بیگانگان مصادره می شود.
نمایندگانی که به فکر رای هستند تا مردم
اغتشاش و تخریب صورت گرفته در این مقطع نسبت به دی ماه 96 در حالی که فراگیری کمتری داشت اما از تخریب بیشتری برخوردار بود که این موضوع دلایل مختلفی داشت و مهم ترین اش برنامه ریزی از پیش و بیشتر دشمن بود اما نباید از نقش برخی گروه های مرجع به ویژه نمایندگان مجلس در ریختن بنزین روی آتش ایجاد شده غافل شد.
نمایندگان مجلس که با نارضایتی عمومی روبه رو شده بودند و چند ماه دیگر خود را در برابر مردم برای گرفتن رای پاسخ گو می دیدند، از غیرقانونی بودن این تصمیم سخن گفتند و حرف از طرح های سه فوریتی و دو فوریتی برای بازگرداندن طرح به قیمت قبل زدند. برای کسانی که کمترین اطلاعات و تحلیل سیاسی را دارند و تجربه های دیگر کشورها را فقط کمی عمیق تر رصد می کنند ، روشن است که عقب نشینی از تصمیم تحت فشار تجمعات خیابانی و اغتشاش پایان تنش نیست بلکه آغاز دومینوی مطالبات جدید و بزرگ تر، با جدیت و گاه خشونت بیشتر است، اگر حتی توقع نداشته باشیم که آقایان نماینده ماجراهای اوکراین و گرجستان را به یاد داشته باشند، می توانیم توقع داشته باشیم به عنوان یک نماینده مجلس، حداقل وقایع عراق و لبنان را که اکنون جاری است دنبال کرده باشند که مثلا در لبنان اعتراض با مالیات برای واتس اپ آغاز شد اما تا امروز منجر به حذف دولت شده است و معلوم نیست به کجا ختم خواهد شد. حرف زدن از عقب نشینی توسط نمایندگان مجلس به اندازه کافی در تزریق امید موفقیت به اغتشاشگران و شعله ورتر کردن آتش اغتشاشات موثر بود و اگر رهبری انقلاب در جهت حفظ امنیت مردم، بی توجه به این که چه هزینه اجتماعی برای خودشان ایجاد می شود به صورت علنی و قبل از اقدام نمایندگان مجلس از تصمیمی که دیگران(یعنی روسای قوا) گرفته بودند، حمایت نمی کردند، این نمایندگان در هر دو جریان سیاسی، رای بر ابطال طرح اصلاح قیمت بنزین می دادند و در این صورت بی تردید ما شاهد اغتشاشات بسیار گسترده تر و شاید غیرقابل مهار یا حداقل با هزینه بسیار بیشتر می بودیم.
اشکال مهم تر نمایندگان مجلس این بود که آن ها در طول این سال ها متاسفانه بازهم به دلیل نگاه به رای ، اجازه نداده بودند بنزین به طور طبیعی و سالانه درصدی گران شود که در آن صورت شاید این افزایش قیمت ناگهانی و این همه هزینه، اصلا لزومی نداشت.
هوشمندی و اخلاص امنیت آفرین
علاقه ندارم بعد از فعل رهبری از آن تعریف کنم چرا که ممکن است تلقی به مجیز گویی شود اما اشاره نکردن به این که اگر رهبری هوشمندانه و مخلصانه وارد عمل نمی شدند و از خود برای حفظ امنیت مردم هزینه نمی کردند و اجماعی را که دولت و دیگران وظیفه داشتند، ایجاد کنند را ایجاد نمی کردند و به طور مشخص جلوی مصوبه مجلس را نمی گرفتند، معلوم نبود ما اکنون با چه بحرانی روبه رو بودیم یا اگر با همت مسئولان و نیروهای انتظامی و امنیتی از آن نگذشته بودیم، چه هزینه سنگینی پرداخت کرده بودیم. در این میان برخی که ایشان را در چارچوب نگاه های سلیقه ای خودشان تحلیل می کنند، این موضع حمایتی را غیرمنتظره دانستند و نتوانستند آن را درک کنند که به نظر می رسد تجربه خوبی است تا به ایشان جور دیگر نگاه کنند و به مبانی فکری ایشان نزدیک تر شوند.
آقایان گرانی شروع شده است، به خود بیایید
واقعیت این است که به دلیل اطلاع دیرهنگام مسئولان مربوط و تمرکز مسئولان اصلی کشور به بازگرداندن امنیت به چند منطقه آشوب زده، وضعیت بازارها رهاست و فرصت سودجویی برای گران فروشان فراوان است. تجربه عینی ما و همچنین نگاهی به برنامه های خبر صدا و سیما نشان می دهد، دغدغه اصلی مردم از گرانی بنزین که همان گرانی های بی دلیل و بی منطق است، در دستور کار جدی مسئولان نیست. گرچه با پیشنهاد و پیگیری خراسان در شهر مشهد فعالیت های مبارزه با گرانی آغاز شده است اما آن چه ما می بینیم این است که دولت احساس نمی کند بازار در شرایط حساسی قرار دارد و باید با قدرت، جدیت و فوریت فضای گران فروشی بی دلیل را برای سودجویان ناامن کند و در این شرایط طبیعی است مردم هم که مثل گذشته، پناهی برای پیگیری نمی بینند، به ناچار با «خریدن» و فقط غرولند کردن با این فضا همراهی می کنند. فقط دستگاه قضایی از سامانه مردمی برای مقابله با گران فروشی سخن گفته است که نشان می دهد در این زمینه دغدغه دارد اما این که چقدر این مسیر اجرایی می شود نیزبا گذشت زمان معلوم می شود.
سخن پایانی که حرف امروز همه مردم است، این است؛ حال که دولت در چگونگی اجرا خطای پرهزینه ای داشته، ضروری است در ادامه کمی به خود بیاید و حرکت و جنب و جوشی مشهود در مقابله با گرانی از خود نشان دهد و الا گرانی لجام گسیخته می شود و این پرداخت های نقدی نمی تواند گرانی های ایجاد شده را جبران کند و باید بپذیریم این فشار مضاعف بعد از گرانی های ناشی از افزایش نرخ ارز حق این مردم نجیب نیست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
واکنش چهره ها درباره آسیب شناسی اتفاقات اخیر و چند و چون تصمیم بنزینی سران سه قوه همچنان ادامه دارد؛ تصمیمی که طیفی از تحلیل ها از زمینه های امنیتی تا انتقاد به نحوه اجرا را در خود دارد. برخی مانند جواد امام، فعال سیاسی اصلاحطلب معتقدند هر چند تصمیم درستی بود اما در زمان و شرایط نامناسبی اجرا شده است.
افروغ: نفهمیدیم که مردم خواسته اقتصادی هم دارند
عماد افروغ، جامعهشناس و از نمایندگان مجلس هفتم در گفت و گویی علت اتفاقات اخیر را این مسئله دانست که مردم احساس می کنند نماینده ای در حاکمیت ندارند. وی افزود :ما انقلاب را بد درک کردیم و همیشه این بخش را سانسور کردیم یا نفهمیدیم که مردم خواسته اقتصادی هم دارند و بدون تحقق آن از بازی بیرون میروند و طور دیگری رفتار میکنند.
آشنا: مسئولیت اطلاع رسانی برعهده صداوسیما قرار دارد
برخی چهره ها هم در هفته گذشته انتقاد اصلی خود را به دولت کردند و معتقد بودند که دولت باید با مردم به صورت اقناعی صحبت کند. اما آشنا مشاور رئیس جمهورمی گوید: «در ستادی که به ریاست وزیر کشور تشکیل شد، مسئولیت مطلق و کامل اطلاع رسانی و اقناع عمومی در خصوص اجرای طرح مدیریت مصرف سوخت بر عهده صدا و سیما قرار گرفت و امیدواریم که این سازمان محترم توضیحات کافی در خصوص شیوه اقناع ارائه دهد.»
عباس عبدی: حق اعتراض با آزادی رسانه نیز عجین است
عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح طلبان نیز در انتقاد از نحوه عملکرد رسانه ها و به خصوص صداوسیما می گوید: حق اعتراض با آزادی رسانه نیز عجین است، نمیشود چندهزار نفر در خیابان راه بیفتند و اعتراض کنند و رسانهها، رادیو و تلویزیون آن را به شکل مناسب منعکس نکنند. وقتی اجازه اعتراضات مدنی را ندهیم، به طور ضمنی پذیرفته ایم که اعتراض علیه آن باید با خشونت و تخریب همراه باشد.
مهاجری: زمینه و شرایط اعتراض فراهم شود
در این بین برخی چهره ها معتقدند ریشه اغتشاشات اخیر به نبود مکانی برای اعتراض باز می گردد. مسیح مهاجری مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی دراین باره در یادداشتی در این روزنامه نوشت: باید زمینه امکان اظهار نارضایتیها بدون آن که دشمنان بتوانند از آن سوءاستفاده کنند، فراهم شود.
روزنامه جوان: دولت به جای حل مشکلات مردم به دنبال محلی برای اعتراض است
با این حال روزنامه جوان با اشاره به این که لعیا جنیدی معاون رئیس جمهور خواستار تعیین محلی برای تجمع مردم شده، نوشت: «دولت به جای آن که مشکلات مردم را حل کند، دنبال جایی است که آنان بتوانند در مورد مشکلاتشان فریاد بزنند. آن هم دولتی که چهار تا شعار آرام علیه رئیس جمهور را خواست آمریکا میداند! از جمله مکانهای پیشنهادی دولت برای برگزاری تجمع اعتراضی، ورزشگاه تختی در جنوب شرق تهران و تقریباً خارج از شهر بود که عملاً هیچ صدای اعتراضی را به گوش دولتیها نمیرساند.»
صفارهرندی : آیا حق نداریم بگوییم چرا این قدر بد اجرا شد؟
به گزارش جهان نیوز، محمد حسین صفارهرندی نیز گفت:با وجود این که طرح مدیریت مصرف سوخت تصمیم سران قوا و یک مرجع قانونی بود، باید هم اجرایی شود ولی آیا حق نداریم بگوییم چرا این قدر بد اجرا شد؟ می توانستید بهتر عمل کنید اما چرا این قدر بد؟!وی افزود: به نظرم آن چیزی که بیشتر از هر اتفاق دیگری برای مردم و گاهی برای دستاندرکاران غیرقابل قبول جلوه کرد «کتمانکردن» موضوع توسط مسئولان دولتی و اجرایی بود و این کتمانکردن مدام صورت میگرفت در حالی که توقع این بود بدون افشای زمان دقیق اجرای طرح، اصل ماجرا برای مردم توضیح داده شود.
روایت زارعی درباره حمایت رهبر انقلاب از دولت
سعدا... زارعی کارشناس سیاسی نیز طی یادداشتی در روزنامه کیهان به نقش رهبر انقلاب در پایان یافتن اعتراضات مردمی اشاره کرده و نوشته است: موضعگیری صریح رهبری سبب شد ضمن حفظ وحدت درونی نظام، وحدت مردم نیز تأمین شود و دولت هم فرصت پیدا کند تا برای جنبههای نگرانکننده طرح افزایش قیمت بنزین فکر کند این در حالی بود که برخی از خناسان آماده بودند تا پس از مخالفت رهبری بر طبل بسته بودن دست دولت بکوبند و فریاد وا دولتا سر دهند.
گنجی: کانون حملات نشانگر سطح خشونت و هدفگذاری آشوب است
عبدا... گنجی مدیر مسئول روزنامه جوان هم در یادداشتی با اشاره به جنبه امنیتی این اغتشاشات نوشت: حمله به مراکز حساس ازجمله مراکز نظامی-انتظامی از ویژگیهای خاص این دوره است و شاید تلفات انسانی نیز از این خصلت نشئت میگیرد. به دهها کلانتری، سپاه و بسیج با سلاح گرم و سرد حمله شده است و چندین بسیجی در حلقه محاصره قرار گرفتند و شهید شدند. بنابراین، کانون حملات نشانگر سطح خشونت و هدفگذاری آشوب است.
باهنر: در همه این شلوغیها یک گروه ۵-۶ نفره طراح و صحنه گردان بودند
به گزارش فارس، محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین هم با اشاره به اغتشاشات اخیر در کشور، افزود: تقریبا در همه این شلوغیها یک گروه پنج شش نفره طراح و صحنه گردان بودند که کاملا آموزشدیده بودند و مثلا وقتی وارد یک بانک میشدند اطلاعات دوربین ها را خارج میکردند و سپس آتش میزدند. در همین حال محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: بهزودی دستگاههای امنیتی اطلاعات جدیدی در خصوص لیدرهای اغتشاشات اخیر اعلام میکنند، بهویژه درباره کسانی که از خارج از کشور با آن ها ارتباطاتی وجود داشته است؛ اعترافاتشان را میگویند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در پنجمین روز از طرح مقابله با گرانفروشی بنزینی، براساس پیامهای دریافتی مربوط به گرانفروشی از سوی مردم، چندین بازار پر رفت و آمد لوازم خانگی مشهد، بهعنوان مقصد انتخاب شدند. روز قبل، خبرنگار روزنامه خراسان در قالب مشتری به این بازارها مراجعه و گرانفروشی کاذب ناشی از بالارفتن قیمت بنزین را در حوزه لوازم خانگی رصد کرد. بررسی میــدانی خبرنگار ما در بازار امیر، بازار اطلس و سرای بلور در خیابان دانش غربی، از افزایش قیمت سلیقهای و بیدلیل برخی فروشگاهها درباره کالاهایی مثل جاروبرقی پاناسونیک و بوش با 100 تا 400 هزارتومان افزایش، تلویزیون 43اینچ سامسونگ و الجی با 500هزارتومان افزایش، یخچال ساید بای ساید الجی با 4میلیون افزایش، مایکروفر الجی با 500هزارتومان افزایش و... خبر میداد. روی همین حساب، با تیمی متشکل از بازرسان سازمان صمت: «حسین سالاری» و «مهران بیک» و روابطعمومی این سازمان «بهمن بهرامی» و البته «قاضی امید جلیلی» قاضی شعبه سیار تعزیرات حکومتی و خبرنگار و عکاس روزنامه خراسان، راهی دو بازار اطلس و امیــر میشویم.
فروشندهها مشتری را از افزایش قیمتهای آینده میترسانند
در اطلس، یکی از مشتریانی که برای خرید جهیزیه به این بازار مراجعه کرده، میگوید: «در گشت و گذارهای روزهای اخیر، به چندین فروشگاه در این بازار سر زدیم و فروشندهها مدام جوّ میدهند و اعلام میکنند اگر امروز وسیله مدنظرتان را نخرید، فردا باید همان را با قیمتی بالاتر بخرید. روی همین حساب، هر کسی جای ما باشد، از ترسش به قیمتهای موجود که بالاتر از قیمتهای یک هفته، 10 روز قبل است تن میدهد و سریع و بیچون و چــرا خرید میکند.» مشتری دیگری میگوید: «شما اگر در کل این بازار بگردید، کمتر فروشگاهی میبینید که روی کالاهایش، چه ایرانی و چه خارجی، برچسب قیمت نصب کرده باشد و متاسفانه با این ترفند، هر روز و حتی هر ساعت، ممکن است قیمتها را به هر بهانهای از جمله افزایش قیمت بنزین، بالاتر ببرند. جالب است که حتی بعضی فروشگاهها هم هستند که کلا از فروش کالا خودداری میکنند و دست نگه داشتهاند تا قیمتها به اوج برسد، بعدا اقدام به فروش کنند.»
پلمب 2 فروشگاه در بازار اطلس
تنها چند دقیقه بعد از حضور تیم طرح «گران نمیخریم» در بازار، تعدادی از فروشندهها به تعطیلی فروشگاهشان اقدام میکنند و تعدادی دیگر با عجله روی کالاها، برچسب قیمت درج میکنند. وقتی به پلاکهایی که گرانفروشیشان راستی آزمایی شده میرویم، لحظه به لحظه به تعداد افرادی که از گران فروشیهای کاذب بنزینی شاکی هستند، اضافه میشود. یکی از مشتریان اعلام میکند: «هفته قبل برای خرید جارو برقی بوش به این مغازه مراجعه کردم و جاروبرقی یک میلیون و هشتصدهزارتومانی را سه و نیم میلیون تومان به بهانه افزایش قیمت بنزین میفروخت.» بعد از بررسیهای دقیق بازرسان سازمان صمت و محرز شدن گران فروشی، دستور پلمب دو واحد صنفی این بازار، توسط قاضی صادر شد و در ادامه به مسئولان بازار، تذکراتی مبنی بر افزایش نظارت دقیق بر نصب برچسب قیمت روی کالا و قیمت عرضه محصولات، داده شد.
یک پلمب و 2 اخطار، در بازار امیر
در ادامه به بازار امیر مشهد سر میزنیم. زن و مرد جوانی که برای خرید جهیزیه از شهرستان به مشهد آمدهاند، میگویند: «در شهرستانها وضعیت تغییر قیمت همه چیز، از جمله لوازم خانگی، نسبت به قبل از گرانی بنزین به شدت بالاتر از تغییر قیمتی است که در مشهد اتفاق افتاده است. چرا که فروشندههای لوازم خانگی در شهرستان میگویندباید لوازم خانگی را از مشهد بیاورند و کرایهها به دلیل قیمت بنزین بالا رفته و همین، بر همه چیز تاثیر میگذارد، اما یک نفر نیست بگوید افزایش سه میلیون تومانی یک کالا به دلیل گرانی بنزین، معقول نیست.» خانم سالمندی هم که برای خرید جهیزیه دخترش به این بازار آمده، میگوید: «شمارا به خدا این بازرسیها را ادامه دهید. بعضی از فروشندهها دمار از روزگار مردم درآوردهاند. من نمیفهمم گران شدن بنزین، چه ارتباطی به قیمت کالاهایی دارد که یک ماه است در مغازههای شان خاک میخورد؟» پس از گپ و گفت مردمی، بازرسان صمت به بررسی دقیق شرایط فروشگاههای بازار امیر میپردازند و یک فروشگاه دیگر که گرانفروشی و تخلفش براساس رسیدهای خرید و فروش اثبات گشت، پلمب میشود و دو واحد به واسطه نصب نکردن برچسب قیمت روی کالاها، اخطار میگیرند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه اجتماعی- در پی قطعی اینترنت در روزهای اخیر، 10 روز به مدت اعتبار اینترنت مشترکان اضافه شد.وزیر ارتباطات پیش از این اعلام کرده بود به اپراتورها ابلاغ کردهایم که مدت زمان قطعی اینترنت را به مدت اعتبار بستهها اضافه کنند. او همچنین از جبران خسارت استارت آپ ها و شرکت های نوپا در زمینه فعالیت های اینترنتی سخن به میان آورده بود. آذری جهرمی در این باره از مصوبه دولت برای جبران خسارت ها یاد کرده بود. حالا در اولین اقدام از سوی شرکت مخابرات ایران اعلام شده است که 10 روز به مدت اعتبار تمام مشترکان اضافه کردیم و مانده اعتبار آن ها به آذرماه منتقل میشود.
سیدمجید صدری درباره برنامههای شرکت مخابرات برای جلوگیری از متضرر شدن مشترکان اینترنت به واسطه قطعی اینترنت طی روزهای گذشته گفت: در چند روز گذشته اختلالهایی در حوزه اینترنت به وجود آمد و مشترکان ما متضرر شدند.
وی گفت: برای این که بخشی از این ضرر را جبران کنیم، چند کار انجام دادیم. یکی بحث مانده اف. یو. پی (FUP) (میزان مصرف ماهانه) مشترکان بود که هر ماه هر قدر از بستههای خود استفاده نمیکردند، باقی مانده این بستهها صفر میشد، ما به خاطر این که مشترکان متضرر نشوند، مانده اف یو پی (FUP) ماه قبل را به ماه جاری انتقال دادیم تا مشترکان بتوانند در این ماه از مانده بسته اینترنت خود استفاده کنند.وی گفت: یک اقدام دیگر این است که 10 روز به مدت اعتبار تمام مشترکان اضافه کردیم که بتوانند از بستههای خود استفاده کنند یعنی 10 روز به مدت اعتبار قرارداد تمام مشترکان اضافه شده است.صدری اضافه کرد: امیدواریم مشترکان از کیفیت خدمات ما راضی باشند.آذری جهرمی وزیر ارتباطات پیش از این درباره خسارات وارد شده به شرکتهای استارتآپی و امکان جبران آن گفت: برآوردهای تقریبی در جامعه منعکس شده اما ما هنوز برآورد دقیقی نداریم. باید جلساتی با اتحادیه کسب و کارهای نوپا و نظام صنفی رایانهای برگزار کنیم و برآوردهای دقیق استخراج شود. جبران خسارات شرکتها با مصوبات دولت قابل پیگیری است اما مهم این است که بتوان نحوه برآورد خسارت را استخراج کرد.
گزارش خراسان حاکی است، در پی قطعی اینترنت و اشکالاتی که برای برخی کسب و کارها به وجود آمده است، دیروز رضا الفتنسب عضو هیئتمدیره اتحادیه کسبوکارهای مجازی به ایسنا گفته بود: امیدواریم که این موضوع هرچه سریعتر حلوفصل شود، زیرا اگر بخواهد ادامهدار باشد کار ما سخت میشود .
اینترنت چه کسانی زودتر وصل میشود؟
با اتصال تدریجی برخی مشترکان در نقاط مختلف کشور به اینترنت ثابت، سوال این جاست که کدام کاربران زودتر از دیگران به اینترنت دسترسی پیدا میکنند؟
به گزارش باشگاه خبرنگاران، وزارت ارتباطات وصلشدن تدریجی اینترنت در برخی استانها را تایید کرده و طبق بررسیها خطوط ADSL مشترکان حقوقی وصل شده و به زودی اینترنت مشترکان حقیقی و خانگی نیز وصل خواهد شد.همچنین تا عصر روزگذشته استانهای البرز، ایلام، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، یزد، همدان، اردبیل، سمنان، زنجان، گلستان و چهارمحال و بختیاری به اینترنت جهانی وصل شدند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
فرمانده ارشد نیروهای آمریکایی در منطقه غرب آسیا در مصاحبهای بیان کرده است که واشنگتن با وجود ارسال تعداد زیادی نیرو و تجهیزات نظامی به منطقه، باز هم در ایجاد بازدارندگی در برابر ایران ناکام بوده است. این مطلب را «کنث مکنزی» رئیس مقر تروریستی «سنتکام» که مسئولیت فرماندهی کلیه نیروهای آمریکایی در منطقه غرب آسیا را بر عهده دارد در گفت و گو با پایگاه «فارین پالیسی» مطرح کرده است. به گزارش فارس، این گفت و گو روز گذشته منتشر شد. «فارین پالیسی» در ابتدای گزارش خود نوشته است: «پنتاگون از ماه می تاکنون ۱۴۰۰۰ نیروی آمریکایی دیگر، یک ناو هواپیمابر و دهها هزار تن تجهیزات نظامی به خاورمیانه ارسال کرده تا به آن چه که تهدیدات جدید هشدارآمیز ایران میخواند، پاسخ دهد. اما با وجود تقویت آرایش نظامی ایالات متحده، ژنرال ارشد ایالات متحده در این منطقه معتقد است که تهدید ایران همچنان در حال افزایش است و تهران احتمالا بار دیگر ضرباتی وارد میکند.» او با اشاره به تحولات خلیج فارس ضمن بیان این که واشنگتن و متحدانش برای پوشش تمام آبهای منطقه ،کشتی کافی در اختیار ندارند، افزوده است که هدف آمریکا این است که ایران بداند فعالیتهایش در منطقه تحت رصد و نظارت قرار دارد.در حالی که در سند آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا که هفته پیش منتشر شد تصویری منطقی و راهبردی از فعالیتهای موشکی و منطقهای ایران ترسیم شده، مکنزی در این مصاحبه تهران را «بازیگری غیرمنطقی» توصیف کرده و گفته است که با وجود استقرار نظامیان پرتعداد و جنگافزارهای پرشمار در منطقه، نمیتوان رفتار ایران را پیشبینی کرد: «در بازدارندگی، فرض بر این است که در آن سو یک بازیگر منطقهای حضور دارد. اما در رفتارهای آنها نوعی از بیپروایی و بیمسئولیتی وجود دارد که شما را در قبال آن چه که ممکن است فردا یا پس فردا انجام دهند، بسیار نگران میکند. این بسیار نگرانکننده است.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جواد نوائیان رودسری - «مونوپولی» یک بازی فکری با محوریت مباحث اقتصادی است؛ یک بازی محبوب که در سال 1935 توسط شرکت برادران پارکر ساخته و بعدها، نمونههای کپی شدهای از آن در دنیا طراحی و عرضه شد. ما در ایران، نوعی از این بازی را با نام «روپولی» میشناسیم. احتمالاً بسیاری از خوانندگان این مطلب، تجربه بازی با روپولی را داشتهاند، اما شاید هیچکدام از آن ها حتی فکر هم نکردهاند که روزی روزگاری، این بازی فکری، اسباب و کمک دست اسرای متفقین برای فرار از اردوگاههای آلمان نازی بودهاست!
روزهای خوب و بد هیتلر
هیتلر در سالهای آغازین دهه 1940، مست قدرت و پیروزی بود. آلمانها توانسته بودند در تمام جبههها پیشروی کنند؛ فرانسه، هلند، بلژیک، چک، اسلواکی، اتریش، نیمی از لهستان، دانمارک و نروژ، به اشغال نازیها درآمده بود و حالا، هیتلر میخواست در راستای آرزوهای جنونآمیز و بلندپروازانهاش، مسکو و لندن را هم به زانو درآورد. طی این مدت، میلیونها نفر از نیروهای متفقین، کشته شده بودند و میلیونها نفر به اسارت آلمانها درآمده و سر از اردوگاههای اسرای جنگی درآورده بودند. آلمانها در برخورد با اسرای جنگی، رفتاری دوگانه از خود نشان میدادند؛ اسرای بریتانیایی و بعدها، آمریکایی و کانادایی، در اردوگاههایی نگهداری میشدند که منطبق با کنوانسیون ژنو طراحی و اداره میشد؛ اما اسرای اروپای شرقی، به اردوگاههای کار اجباری فرستاده میشدند تا زیر فشار ناشی از کار سنگین روزانه و کمبود مواد غذایی، به تدریج کمر خم کنند و بمیرند. دلیل اصلی این وضع بغرنج، افزون بر سوءنیت آلمانها، از هم پاشیدگی بنیان کشاورزی و تولید مواد غذایی به دلیل شیوع جنگ در سراسر دنیا بود. این مسئله باعث شد که سازمان صلیبسرخ، به عنوان تنها نهاد بینالمللی باقی مانده و فعال از «جامعه ملل» سابق که هنوز میشد به کارایی آن امید داشت، وارد میدان شود تا دست کم در برخی مناطق، از شرایط سخت اسرای جنگی طرفین که آمارشان سر به فلک میزد، اندکی بکاهد. در همین زمینه بود که موضوع مبادله بستههای غذایی و ... برای تأمین مایحتاج اسرای دو طرف، مطرح شد.
بستههای اسرارآمیز
هیتلر در ابتدای کار، موافق این مبادله نبود؛ به زعم او، آمار اسرای متفقین در اردوگاههای آلمان، بسیار بیشتر از اسرای آلمانی در اردوگاههای متفقین بود و این برنامه، فقط شرایط را برای دشمنان نازیها سهلتر میکرد. اما وقتی پس از سال 1942، به تدریج وضعیت آلمانیها رو به ضعف گذاشت و به ویژه در جبهه شرق، بر حجم آلمانیهای به اسارت گرفته شده، افزوده شد، نظر پیشوای نازیها تغییر کرد و به این مبادلات، رضایت داد. به این ترتیب، فضایی برای برقراری ارتباط طرفین با اسرایشان به وجود آمد؛ فضایی که البته، بیشتر به نفع متفقین شد تا نازیها! واقعیت آن بود که متفقین توانستهبودند با اعمال نفوذ در سازمان صلیب سرخ جهانی، بستههایی را برای اسرایشان تدارک ببینند که از هر نظر آن ها را برای فرار آماده میکرد؛ چطور؟ عرض میکنیم!
رودست بزرگ!
در بستهای که توسط صلیب سرخ در اختیار آلمانیها قرار میگرفت تا بین اسرای متفقین در اردوگاهها توزیع شود، مقداری مواد غذایی و یک بسته حاوی کتابهای کنترل شده و بازیهای سرگرمکننده بود تا اوقات اسارت را با آن ها سپری کنند. یکی از این لوازم سرگرمکننده، بازی مونوپولی یا همان روپولی خودمان بود! آلمانیها، خودشان هم عاشق مونوپولی بودند و البته، اشکالی نمیدیدند که سربازان اسیر متفقین با آن مشغول باشند و کمتر دردسر درست کنند؛ غافل از اینکه این بازی، خود دردسر بود! متفقین با همکاری شرکت ودینگتون، یکی از سازندگان بازی در بریتانیا و در قالب یک طرح فوق سری، صفحات مونوپولی را تبدیل به نقشه فرار کرده بودند. خلبانان و افسران ارشد متفقین، توجیه شده بودند که باید محتویات بسته روپولی را به دقت وارسی کنند. در بازی مونوپولی، خانهها، محل پارکینگ خودروهای بازیکنان بود و یک پارکینگ اصلی وجود داشت که اشغال آن توسط بازیکن، امتیاز اصلی را نصیبش میکرد. طبق آموزشهایی که به افسران و خلبانان متفقین داده شده بود، آن ها باید نقشهای را که بین مقوای بازی جاسازی میشد، مییافتند و آن را به شکل مشخصی روی صفحه بازی قرار میدادند تا نقطه ریز و قرمز روی پارکینگ اصلی، نقطه فرار و عبور آن ها از مرز را مشخص کند. داخل بسته بازی، دستمالی ابریشمی گذاشته شده بود که ظاهراً هنگام بازی آن را زیر تجهیزات پهن میکردند؛ اما در واقع این دستمال، پس از شست و شو و طی فرایندی ساده، اما دور از ذهن، مبدل به نقشهای دقیق از اروپا میشد که میتوانست راه و چاه را به اسرای فراری نشان دهد. در تاس و تعدادی از مهرهها، قطعاتی برای ساخت قطبنما و دیگر تجهیزات مورد نیاز فرار تعبیه شده بود و افزون بر این، در همان لایه مقوایی، یکی دو اسکناس آلمانی و فرانسوی هم گذاشته بودند تا اسیر فراری بتواند از آن ها برای رفع نیازش، استفاده کند. جالب اینجاست که آلمانیها با تمام احتیاطی که به خرج میدادند، نتوانستند پی به کلک متفقین ببرند. آن ها تا پایان جنگ گمان میکردند که نیروهای مقاومت مردمی در اروپا، مسئولیت جابهجایی اسرای فراری را برعهده دارند و نقشههایی که از اسیران بازداشت شده هم کشف میشود، متعلق به آن هاست. در حالی که بخش مهمی از فرارهای موفق اسرای متفقین، با استفاده از همین بسته اسرارآمیز، یعنی بسته بازی «مونوپولی» ممکن و میسر میشد. راز بازی «مونوپولی» تا چند سال بعد از شکست قطعی آلمان فاش نشد؛ اما بعدها، شرکت تولید کننده آن، از این راز به عنوان یک اهرم مناسب برای تبلیغ کالاهایش استفاده کرد. به این ترتیب، «مونوپولی» به عنوان «اسب تروا»یی عمل کرد که به درون زندانهای مخوف هیتلر فرستاده شد و تعداد زیادی از اسرای زندانی و در بند را نجات داد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سجادپور- جوان سابقه داری که با نقاب خواستگاری در فضاهای مجازی، زنان بیوه و مطلقه را سرکیسه می کرد و اموال آن ها را می ربود، درحالی با تلاش شبانه روزی نیروهای کلانتری نجفی مشهد در پنجه عدالت گرفتار شد که طی 24 ساعت زنان زیادی، این خواستگارنمای پژوسوار را شناسایی کرده اند!
به گزارش اختصاصی خراسان، ماجرای این پرونده زمانی در دستور کار پلیس مشهد قرار گرفت که زنی جوان با مراجعه به دایره قضایی کلانتری نجفی مشهد از سرقت گوشواره هایش توسط یک خواستگار قلابی خبر داد. این زن که برای حفظ آبرویش، دست به دامان قانون شده بود در تشریح ماجرا به افسر پرونده اش گفت: از طریق شبکه اجتماعی تلگرام با جوان 28 ساله ای آشنا شدم و قرار شد که به خواستگاری ام بیاید چرا که همسرم مدتی قبل به دلیل بیماری دار فانی را وداع گفته بود و من به سرپناهی برای ادامه زندگی نیاز داشتم اما آن جوان مرا فریب داد و به بهانه خواستگاری گوشواره هایم را که تنها سرمایه زندگی ام بود، سرقت کرد.
گزارش خراسان حاکی است، در پی اعلام این شکایت و با دستور سرهنگ باقرزاده (رئیس کلانتری نجفی) تحقیقات گسترده ای برای شناسایی جوان خواستگارنما، از سوی گروه زبده ای از ماموران انتظامی آغاز شد. با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، تجزیه و تحلیل های کارشناسی و اطلاعاتی مورد توجه گروه ویژه قرار گرفت. از سوی دیگر نیز با راهنمایی و دستورات محرمانه دادیار شعبه 228 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، ماموران انتظامی به بررسی شماره تلفنی پرداختند که زن جوان در اختیار پلیس قرار داد. بررسی های کارشناسی بیانگر آن بود که شماره تلفن مذکور از جمله سیم کارت های بی هویت است که مورد سوء استفاده مجرمان قرار می گیرد بنابراین تحقیقات با حساسیت خاصی ادامه یافت چرا که تماس های مکرر این جوان با زنان بیوه و مطلقه سرنخ مهم این معمای پیچیده بود. وقتی ماموران کلانتری پا به تاریکخانه شماره تلفن های پر مخاطب جوان خواستگار نما گذاشتند، مشخص شد که او احتمالا زنان زیادی را سرکیسه کرده است بنابراین با هماهنگی قاضی عطارزاده، کنکاش های غیرمحسوس درباره این پرونده وارد مرحله جدیدی شد.
تماس تلفنی با تعدادی از زنانی که شماره های آنان در تماس های پرمخاطب بود، نشان داد که بسیاری از آنان طعمه جوان خواستگار نما شده اند اما به خاطر حفظ آبرو شکایت نکرده اند. به طوری که آخرین طعمه این خواستگار دزد، هنوز هم امید به ازدواج با او داشت و مدعی بود که «سعید» (یکی از نام های مستعار متهم) قصد ازدواج با او را دارد. وقتی پلیس اهداف پلید خواستگارنما را برای وی روشن کرد تازه فهمید که اموال زیادی هم از او سرقت شده اما هیچ وقت به خواستگارش مشکوک نشده است و ...
بنابر گزارش اختصاصی خراسان، با روشن شدن ماجرای خواستگاری های قلابی، این جوان 28 ساله با دستور قاضی عطارزاده، زیر ذره بین پلیس قرار گرفت و رصدهای اطلاعاتی برای شناسایی و دستگیری وی ادامه یافت. گروه ویژه انتظامی که با نظارت مستقیم سرهنگ باقرزاده و به سرپرستی ستوان خورشیدی (رئیس دایره قضایی کلانتری نجفی) وارد عملیات دستگیری شده بودند ابتدا قصد داشتند او را در قرار صوری دستگیر کنند اما او به تماس های ناشناس پاسخی نمی داد تا این که یکی از طعمه های متهم، حاضر به همکاری با پلیس شد.
این زن جوان با «م-ک» که با اسامی مستعاری مانند مسعود، سینا، سعید و ... خود را به طعمه هایش معرفی می کرد، قرار ملاقات گذاشت تا مقداری طلا و پول نقد را در بانک برایش سرمایه گذاری کند!
متهم نامرئی با دیدن پیامک آخرین طعمه، بلافاصله با او تماس گرفت و مقابل یکی از بانک ها قرار گذاشت. در همین حال نیروهای ویژه کلانتری سوار بر خودروی شخصی به محل قرار رفتند و در یک عملیات هماهنگ و غافلگیرانه در حالی راه را بر او سد کردند که جوان مذکور درون پژوی خاکستری رنگ آماده نشسته بود تا در صورت مشاهده هر گونه ماجرای مشکوک از محل بگریزد! او که باور نمی کرد به همین راحتی در چنگ افسران زبده پلیس مشهد گرفتار شده است به مقر انتظامی انتقال یافت و مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفت.
گزارش خراسان حاکی است، در همین حال رئیس پلیس مشهد در گفت وگویی اختصاصی با خراسان درباره روند تحقیقاتی این پرونده گفت: با توجه به اهمیت موضوع و احتمال سرقت های زیاد از زنان بیوه، این پرونده با حمایت های ویژه قضایی قاضی عطارزاده مورد پیگیری های دقیق قرار گرفت.
سرهنگ عباس صارمی ساداتی درباره شگرد متهم افزود: این جوان سابقه دار که به تازگی نیز از زندان آزاد شده است با پرسه زنی در شبکه های مجازی و به ویژه تلگرام و ارسال پیامک برای همه شماره هایی که تصاویر زن داشتند، زنان مطلقه و بیوه را شناسایی می کرد و سپس با ابراز علاقه های دروغین، آنان را به صفحات خصوصی می کشاند و از این طریق ارتباط تلفنی برقرار می کرد.
مقام ارشد انتظامی مشهد یادآور شد: او با ترفند خواستگاری از زنان، با آن ها قرار ملاقات می گذاشت و در فرصت مناسب و با بهانه های مختلف اموال، پول، طلا و جواهرات طعمه هایش را به سرقت می برد.
سرهنگ صارمی ادامه داد: پژوی 206 خاکستری رنگ متهم یکی از سرنخ های پلیس برای شناسایی این خواستگار قلابی مورد توجه قرار گرفت تا این که وی در یک قرار صوری به دام افتاد. وی اضافه کرد: در بازرسی از منزل متهم تعدادی مدارک شناسایی متعلق به زنان، انگشتر طلا، ساعت های مچی، کارت های بانکی و... کشف شده است که بررسی در این باره ادامه دارد.
فرمانده انتظامی مشهد با اشاره به این که تاکنون حدود هشت زن بیوه این متهم را شناسایی کرده اند، گفت: کشف کارت جعلی طرح ترافیک از منزل متهم روند پرونده را به سوی جرایم احتمالی دیگر این دزد حرفه ای کشاند به طوری که تحقیقات نشان می دهد وی سوابق کیفری مانند خیانت در امانت، جعل، استفاده از سند مجعول و سرقت را در پرونده اش دارد.
سرهنگ صارمی همچنین با قدردانی از فرمانده و نیروهای کلانتری نجفی تصریح کرد: کسانی که با این شیوه مورد کلاهبرداری یا سرقت قرار گرفته اند برای پیگیری موضوع و شناسایی متهم به کلانتری نجفی مراجعه کنند.
این مقام انتظامی با اشاره به کشف برخی لوازم و تجهیزات پلیسی در مخفیگاه این متهم خاطرنشان کرد: بررسی های دقیق درباره سوءاستفاده های احتمالی از تجهیزات پلیسی نیز ادامه دارد. شایان ذکر است، ماجرای یکی از طعمه های این خواستگار قلابی روز گذشته در ستون در امتداد تاریکی روزنامه خراسان به چاپ رسید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پرونده سومین و آخرین مرحله از اولین دور پرداخت کمک معیشتی دولت شب گذشته با واریز مبالغ به حساب سرپرستان خانوارها بسته شد. با این حال، این سوال برای جاماندگان مطرح است که چگونه می توانند اعتراض خود را اعلام کنند. با توجه به این که یارانه بگیران هفت دهک کم درآمد مشمول این کمک های معیشتی هستند، خبرگزاری ایرنا به نقل از سخنگوی ستاد شناسایی مشمولان طرح حمایت معیشتی، چگونگی اعتراض جاماندگان از کمک معیشتی را اعلام کرده است. به گفته میرزایی، افرادی که فکر میکنند مشمول این طرح هستند اما پرداختی به آنها صورت نگرفته است، در گام اول میتوانند از اواسط هفته آینده، کدملی خود را از طریق تلفن همراه ثبت شده به نام سرپرست خانوار به سامانه #۶۳۶۹* ارسال کنند. همچنین این افراد در گام دوم در پایگاه اینترنتی که زمان و نشانی آن در آینده اعلام میشود، میتوانند دلایل مشمولیت سرپرست خانوار را در ۲۰۰ کلمه ثبت کنند. طبق گفته های وی، در صورتی که فرد مشمول تشخیص داده شود، وجه مد نظر از ابتدای اجرای این طرح به حساب سرپرست خانوار واریز خواهد شد.
میرزایی همچنین تکلیف سایر جاماندگان به دلیل ثبت نام نکردن و انصراف از یارانه نقدی را نیز مشخص کرده است. وی اعلام کرده که پس از ثبت درخواست این افراد در سامانه #۶۳۶۹* و پایگاه اینترنتی که بدین منظور طراحی شده، درخواست آنها در قالب آزمون وسع مورد رسیدگی قرار میگیرد که آیا مشمول این طرح هستند یا خیر.
پیشتر خبرگزاری فارس به نقل از یک منبع آگاه اعلام کرده بود که آزمون وسع خانوارها قرار است هر شش ماه یک بار انجام شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.