هنوز شاید برای تحلیل انفجاری با قدرت یک بمب هسته ای تاکتیکی در قلب بیروت زود باشد اما تبعات این رخداد را در دو بخش می توان تحلیل کرد: یک: شهروندان لبنانی در شوک هستند. میزان خسارت تا 15 مایلی حادثه (24 کیلومتری) دیده می شود. بندر لبنان غیر قابل استفاده است و بسیاری از کشتی های محدود تجاری، تفریحی – گردشگری، شناورهای کوچک و صیادی در این بندر کاملا نابود شده اند. سیلوی گندم لبنان که محل تخلیه، بارگیری و انبار بیش از 80 درصد نیاز این کشور بود نابود شده است . بیش از 80 درصد داروهای بیماران صعب العلاج لبنانی در این بندر دپو بود که کاملا از بین رفت. بسیاری از نیازهای اولیه و روزانه شهروندان لبنانی در این بندر نگهداری می شد که دیگر چیزی از آن باقی نمانده است. به وسعت دو برابر انبار محل نگهداری مواد نیترات در بندر لبنان حفره ای شکل گرفته که غیر قابل ترمیم است. وزارت بهداشت و کارشناسان لبنانی به شهروندان هشدار دادند محیط را ترک و برای آثار به جامانده از ماده سمی مراقبت کنند. درهم تنیدگی شهروندان لبنانی برای فرایند امداد و نجات، اسکان موقت در مدارس و پارکینگ ها وحضور گسترده در بیمارستان ها عملا وضعیت کرونای لبنان را به مرز فاجعه انسانی می رساند. دولت لبنان دو هفته آینده را وضعیت اضطراری اعلام کرده اما بعید است دو هفته دیگر این وضعیت پایان یابد. دو:دادگاه رفیق حریری عقب افتاد. همین مسئله تنش های سیاسی را کاهش می دهد. حادثه رخ داده دو سناریوی امنیتی در پیش روی لبنان قرار داده است. یا به شدت موجب تفرقه و ایجاد گسست اجتماعی می شود یا در یک فرایند همدلی و امداد و نجات عمومی گروه های لبنانی خلأهای اخیر را پر می کنند. با این حال باز هم برای اظهار نظر بیشتر باید صبر کرد. افشای ابعاد فاجعه در کنار چرایی بی توجهی مقامات لبنانی به انتقال نیترات و حتی کشور فرستنده اهمیت دارد. آن چه باید در اوضاع لبنان گفت اجرای سیاست «صبر و دقت» است. سیاستی که با لحاظ اهمیت جغرافیایی بیروت تنظیم خواهد شد و می تواند به اتخاذ تصمیمات آینده کمک کند.