تحلیل آقای تئوریسین از آینده اصلاحات
تاجیک: عده ای به نام اصلاح طلبی درصدد تامین منافع و قدرت خودشان هستند
به اصلاح طلبانی نیازمندیم که خود نماد و نمود آن چیزی باشند که می گویند
محمدرضا تاجیک از شخصیت های تئوریک جریان اصلاحات در بخشی از گفت و گوی اخیر خود با ادبیاتی نخبگانی و در عین حال صریح از بعضی جریان های اصلاح طلبی که حیات خود را به قدرت گره زده و آن را در قفس آهنین قدرت محبوس کرده اند، انتقاد کرده است . او همچنین با اشاره به این که اصلاحات، نیازمند اصلاحات مستمر است، وضعیت کنونی اردوگاه اصلاح طلبی را زیر ذره بین قرار داده و خاطر نشان کرده است که زیر سقف اردوگاه اصلاح طلبی ابری نخواهد بارید و جریان اصلاح طلبی نیازمند آن است که با یک تصمیم بزرگ طرحی نو دراندازد. در ادامه مهم ترین بخش های سخنان این فعال سیاسی اصلاح طلب را به گزارش جماران می خوانید:
*عدهای به نام نامی اصلاحطلبی صرفا درصدد تامین منافع و قدرت خودشان هستند بارها گفتهام از جریان اصلاحطلبی یک برج بابلی ساختند که از آن بالا بروند و بتوانند به قدرت و منفعت خود برسند. اینها به لحاظ فردی نه روش و منش اصلاحطلبی دارند و نه هیچ گونه افزوده نظری و گفتمانی اصلاحطلبانه داشتهاند، اما مفروضشان این است که چون به این جریان بیاویزند میتوانند سهمی از قدرت را از آن خود کنند.
*آنانی که زلف زیبای اصلاحطلبی را به زلف زمخت قدرت گره زدهاند، امروز جریان اصلاحطلبی را به حاشیه بردهاند. جریان اصلاحطلبی قرار بود که یک جریان گفتمانی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی باشد، اما عدهای آن را محبوس در قفس آهنین قدرت کردند و رنگ قدرت را بر تمامی پیکر او پاشیدند و حیات آن را به قدرت گره زدند. از نظر اینان، اصلاحطلبی تا در قدرت و با قدرت است، زنده است، در غیر این صورت مرده یا رو به احتضار است و برای این که بتواند در ساحت قدرت باشد، اندک اندک هدف وسیله را توجیه کرد و به نام عقلانیت سیاسی، امکان با هر کسی یار غار شدن، زیر هر چتری قرار گرفتن و زیر لحاف هر جریانی خسبیدن توجیه شد و بدین ترتیب، اعتبار و حیثیت جریان اصلاحطلبی خدشهدار شد. بنابراین من اساسا امیدی به این گونه افراد ندارم.
*نمیتوانی هاله قدسی به دور خود بکشی و از خود بتی بسازی و فقط نقدت بر دیگران جاری شود. ما باید از اصلاحات مستمر صحبت کنیم؛ استراتژی اصلاحات مستمر، یعنی هر لحظه در درون خود به امر اصلاح مشغولبودن، یعنی هر لحظه نگاه خود را شستن و جور دیگر دیدن و از منظر جدید، مناسبات جامعه سیاسی، قدرت و روابط نامتقارن نیروها را مورد نقد قرار دادن... یعنی آن چه را میگویند بزیند، خود نماد و نمود آن چیزی باشند که میگویند خود اصلاح و نقد را بر خود بربتابند؛ خود سوژه خلاق و همواره در حال صیرورت باشند.
*جریان اصلاحطلبی در یک مقطع گشت و بازگشت تاریخی و در شرایط «آستانهای» قرار گرفته است که باید تصمیم بزرگ بگیرد و تن به تدبیر بزرگی بدهد. باید فلک را سخت بشکافد و طرحی نو دراندازد. زیر این سقف اصلاحطلبی ابری نخواهد بارید، زیر این سقف آفتابی نخواهد تابید، گلی نخواهد رویید، به قول اخوان ثالث ما فقط زیر این سقف یک نوع باغ بیبرگی خواهیم داشت.
* کسی منتظر مهلت خمیازه اصلاحطلبان نیست باید زودتر از شب خود بیرون بیایند و پنجرهها را بگشایند تا نسیمی وارد فضای آنان شود؛ شبنم روی برگهای درختان سیب را ببینند تا لطافت روح، گفتمانی و رفتاری پیدا کنند. در این صورت ما میتوانیم به آینده جریان اصلاحطلبی امیدوار باشیم.
انشقاق در آینده اصلاحات
ما در آینده با نوعی شقاق در جریان اصلاحطلبی مواجه خواهیم بود. بعضی از اصلاحطلبان از نیستان خود میبرند اما اصل خویش باز نمیجویند؛ چون در این اصل طراوت و شکوفایی را نمیبینند. ما در آینده همچنین شاهد جریان های اصلاحطلبی در صورتها و سیرتهای متفاوتی هستیم. در درون جریان رسمی نیز تحولاتی خواهیم دید. حداقل از یک منظر کلینگر در همین جریان رسمی معطوف به قدرت هم ما در آینده گروهی را خواهیم دید که اصرار بر یک نوع بازسازی گفتمانی، اندیشگی، تشکیلاتی، حزبی و استراتژیک خواهند داشت و نیز جریانی که در همین مسیر تلاش میکند گام بردارد و به شکلی فهم منطق قدرت کند و تلاش کند با آن منطق کنار بیاید و به این شکل به حیات خود ادامه بدهد و این شقاق را در آینده خواهیم دید.