- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هادی محمدی – در حالی که این روزها توجهات به جنگ روسیه علیه اوکراین معطوف است، مذاکرات در وین نیز در یک سربالایی سخت گرفتار شده و موضوعات اندک اما مهم باقی مانده باعث شده تا دوطرف برای حل موضوعات به طرف مقابل نگاه کنند و منتظر تصمیم سیاسی همدیگر باشند. با این حال بازگشت علی باقری به تهران برای مشورت های بیشتر و حضور بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان بین المللی انرژی اتمی در وین، از نکات جالب و احتمالا موثر در روند روزهای آینده به شمار می رود. منابع آگاه به خراسان گفته اند که یکی از اصلی ترین موضوعات باقی مانده، مکان هایی است که آژانس بین المللی انرژی اتمی مدعی اقدامات خلاف پادمانی از سوی ایران است. همین موضوع و باز بودن این پرونده تاکنون جلوی توافق نهایی را گرفته و به نظر می رسد حضور کمالوندی که در سال 94 نیز نقش مهمی در بسته شدن پرونده PMD یا مطالعات ادعایی نظامی را داشت، به همین منظور و برای گره گشایی از این پرونده باشد. بر همین اساس روز گذشته «میخائیل اولیانوف» نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین در توئیتی از دیدار و گفتوگو با «کمالوندی» و همچنین رضا نجفی معاون امور حقوقی و بینالمللی وزارت خارجه ایران خبر داد. اگرچه هنوز تا توافق نهایی دست اندازهایی باقی مانده اما گفته می شود توافق احتمالی در وین از جنبههای متعدد، از جمله حفظ زیرساختها و توان بالقوه عظیم هستهای، گستره بزرگ تر رفع تحریمها و همچنین بهرهمندی از یک ساز و کار عملیاتی برای راستیآزمایی اقدامات طرفهای مقابل، کارایی و اثربخشی برجام را ارتقا و کشورمان را در موقعیتی قرار میدهد که در صورت نقض عهد دوباره طرفهای مقابل، به سرعت ظرفیت هستهای خود را احیا کند. نکته دیگر آن که توافق احتمالی به نحوی طراحی شده است که آمریکا تا زمان رفع تمامی تحریمهای مربوط، گزارشدهی و ارائه مستندات رفع تحریمها به ایران و راستیآزمایی عملیاتی و معنادار رفع تحریمها از جانب ایران، امکان عضویت دوباره در برجام را نخواهد داشت. با تمام این احوالات، هنوز در چند حوزه موضوعات مهمی باقی مانده است که طرفهای غربی باید درباره آن تصمیمگیری کنند و سرنوشت گفتوگوها به تصمیم نهایی طرفهای غربی بستگی دارد. علی باقری مذاکره کننده ارشد کشورمان نیز که در میانه گمانهزنیها درباره سفر امیرعبداللهیان و اعزام خبرنگاران به وین، به تهران آمده، توئیت کرد: «هر قدر هم که به خط پایان نزدیک باشیم، الزاما تضمینی برای عبور از آن وجود ندارد. این کار مستلزم هوشیاری، ثبات قدم قویتر، خلاقیت بیشتر و رویکردی متوازن برای برداشتن گام پایانی است. برای اتمام کار، تصمیمهای مشخصی وجود دارد که طرفهای غربی باید بگیرند. علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی نیز در توئیتی نوشت: دستیابی به توافق خوب به دلیل پیشرفتهای قابل اعتنا در مذاکرات که عمدتا ناشی از ابتکارات ایران بوده، امکانپذیر است. وی یادآور شد: اما مرحله پایانی مذاکرات وین بدون تصمیم گیری سیاسی غرب برای حل مسائل بسیار مهم باقی مانده که لازمه «متوازن سازی توافق» است، شکل نخواهد گرفت. اما در کنار این اظهارات سیاسی، محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان نیز به اظهار مواضع خود پرداخت و با بیان اینکه غنیسازی در هر لحظهای اراده شود و نظام تصمیم گیرد، قابل انجام است و دغدغهای برای آن نداریم، افزود: اکنون، چهل و هفتمین سال عضویت ایران در آژانس است. سند آژانس را امضا کردیم و به آن متعهدیم و طبق قانون آن ها هم متعهدند که به کشورها کمک کنند. رئیس سازمان انرژی اتمی افزود: در بخش بینالمللی چیزی به اسم تضمین وجود ندارد، آن چیزی که هست، بحث دولت آمریکاست که متعهد شود مجدد از توافق خارج نشود و تمهیدات به گونهای است که حتماً نقطه بازگشتی وجود دارد که اگر آن ها به تعهدات عمل نکردند ما به شرایط قبل بازگردیم. آن ها اکنون متعهد شدهاند که تنها بخشهایی از آن مانده است. غنیسازی برقرار است و با سقف حداکثری ۶۰ درصد دنبال میشود که منجر شد غربیها شتابان پای مذاکره بیایند. با لغو تحریمها هم غنیسازی ۲۰ درصد و ۵ درصد ادامه پیدا میکند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
وقتی ما دانشآموز بودیم، هفته اول مهر عموما به آشنایی میگذشت. آشنایی البته واژه دقیقی نیست برای موقعیتی که تجربهاش میکردیم چون از خلال آن سوالوجوابهای یکطرفه قرار نبود معلمها روحیات و علایق ما را بشناسند یا مثلا بدانند توقعمان از کلاس درسشان چیست؛ موضوع آشنایی، میزان تحصیلات و شغل والدین و تعداد خواهر و برادرهایمان بود که خبر از طبقه اجتماعی-اقتصادی ما میداد؛ «ما»، بچههایی که نه میدانستیم طبقه چیست و نه نقشی در انتخابش داشتیم اما از واکنشهای این و آن، بهویژه در همان کلاسهای درس و روزهای آشنایی، میفهمیدیم که این برچسب نامرئی روی پیشانیمان آیا چیز خوب قابلافتخاری است یا باید بابتش خجالت بکشیم. اگر پدر و مادرمان شانس تحصیل کردن داشتند، با صدای بلند به سوال معلم جواب میدادیم وگرنه، سرمان را میانداختیم پایین و زیرلبی چیزی میگفتیم. اگر والدینمان دکتر و مهندس بودند، موقع اعلام شغلشان بادی به غبغب میانداختیم و تعداد زیادی از حرفهها را با واژه کلی و مبهم «شغل آزاد» صدا میزدیم و آرزو میکردیم معلم از جزئیات این شغل آزاد نپرسد. بین ما بچههایی بودند که پدر ومادرشان از هم جدا شدهبودند، یکی یا هر دو والد از دنیا رفتهبود، یکی از والدین زندانی بود، پدر خانواده بیکار، معتاد یا ازکارافتاده بود و همه این موقعیتها، بی آنکه ما در ایجادش سهمی داشتهباشیم، تصویری از ما را شکل میدادند که نوعی انگ بهحساب میآمد یا امتیاز بیحسابوکتابی برایمان داشت، بیربط به عملکردمان. حالا که بیشتر از 20سال از آنروزها میگذرد، آیا در رویه آشنایی مدارس با دانشآموزان تغییری حاصل شدهاست؟ اصلا چنین تغییری، لازم است؟ به ویژه این روزها با آنلاین شدن کلاس ها ماجرا ابعاد تازه ای پیدا کرده ؛ به طور مثال معلم از دانش آموزان می خواهد در یک کلیپ با حضورپدر، درباره شغلش صحبت کنند یا برای روز پدر با او شعر بخوانند. کاری که شاید برای همه خوشایند نباشد. پرونده امروز در جستوجوی یافتن پاسخی برای این سوالهاست.
در مدارس امروز حریم خصوصی دانشآموزان چه جایگاهی دارد؟
کنجکاوی به بهانه آموزش
چندسالی است که موضوع حریم شخصی دانشآموزان کمابیش به مسئلهای قابلاعتنا تبدیل شدهاست. هرچندوقت یکبار بحثی درمیگیرد درباره آنکه پرسیدن سوالات مربوط به زندگی خصوصی بچهها در حضور دیگران، نهتنها دلیلی ندارد بلکه آسیبزاست. مخالفان این رفتار میگویند اگر قرار به آشنایی با شرایط خانوادگی و اقتصادی دانشآموزان است، مراجعه به پرونده آنها یا برگزاری جلسات خصوصی بین دانشآموز و اولیای مدرسه، روش مفید و کمدردسری است. با اینحال بساط سوالوجوابهای اول مهر وحتی بعد از آن هنوز کاملا برچیده نشدهاست. گرچه در بعضی از مدارس این کنجکاوی از قالب مرسوم و مستقیمش فاصله گرفته اما در فرم تازهای دوباره متولد شدهاست. اگر بچهمدرسهای داشتهباشید، حتما این فرم تازه را بهنحوی تجربه کردهاید؛ فرزندتان یکروز دوربین تلفنهمراه را میگذارد روبهروی شما و در نقش یک خبرنگار ازتان میخواهد درباره شغلتان اطلاعاتی بدهید و این ویدئو در کلاس درس مجازی بارگذاری میشود. یکروز دیگر دوربینبهدست راه میافتد گوشهوکنار خانه چون تکلیفش این است که از یک بخش جالب خانه، مستند تهیه و بعدا در کلاس پخش کند. درواقع امروز هم حریم خصوصی دانشآموزان چندان محل اعتنا و احترام دانسته نمیشود، تفاوت تنها در شیوه توجیه است؛ توضیح سیستم آموزشی در نسل ما، بهانه آشنایی با دانشآموزان بود و حالا با گرفتن جنبه آموزشی، به نوعی تکلیف تعاملی با محوریت خانواده تبدیل شدهاست. در این پرونده قصد نداریم به مدارس اتهام بزنیم که آگاهانه حریم خصوصی دانشآموزان را زیرپا میگذارند، تنها قصد داریم رفتار نادرستی را که سالها دوام آوردهاست، زیر ذرهبین بگذاریم تا نقصهایش را بهتر بفهمیم. در ادامه یک روانشناس درباره پیامدهای رفتار موردبحث توضیح میدهد و یک روایت شخصی میخوانیم از کسی که خاطره خوبی از کنجکاویهای کادر آموزشی مدرسه ندارد.
یک روایت شخصی از تأثیر ناخوشایند کنجکاویهای مدرسهای در زندگی شخصی
طعم تلخ یک سوال ساده!
مازیار حکاک | روزنامه نگار
دوران ابتدایی که تمام شد، ذوقوشوق ورود به مقطع راهنمایی یا بهقول امروزیها «متوسطه اول» و مواجهه با چند معلم بهجای یک معلم ثابت در چهره همه دانشآموزها پیدا بود اما این مواجهه هیچوقت برای من قشنگ و خوشیمن نبود. حتی فراتر از آن، با شروع دوره راهنمایی و در همه سالهای بعد روزهای اول مهر برای من پر از استرس و نگرانی بود. همان روز اول در حین حضوروغیاب، معلم از همه بچهها راجع به شغل پدرشان میپرسید و من که آنزمان و در عالم بچگی دوست نداشتم همکلاسیهایم متوجه شوند که از نعمت داشتن پدر محرومم، در مخمصهای گیر افتادهبودم که نمیدانستم چه کار کنم. وقتی نوبت به من رسید، بهدروغ و بعد از کلی منمن کردن گفتم پدرم شغل آزاد دارد اما این هم کافی نبود و معلم میخواست دقیقا تعریف من از آزاد را بداند. یادم هست در گوش معلم توضیحاتی دادم که البته این کار وجههام را پیش همکلاسیهایم خرابتر کرد. بعدها یادگرفتم دروغ بهتری بگویم که همان اول راضیکننده باشد چراکه این ماجرا فقط مختص یک معلم و یک درس نبود و تقریبا در همه زنگها تکرار میشد. بدتر اینکه آن زمان و در روزهای آغازین سال تحصیلی تا تکلیف شیفتها و کلاسها مشخص شود، هر روز یک معلم سر کلاس میآمد. یعنی بعضا مجبور به توضیح ماجرا به دبیران عزیز و محترمی بودیم که توفیق استفاده از محضرشان هم نصیبمان نمیشد. البته این فقط مشکل من نبود. یکی از دوستان صمیمیام که همسایهمان هم بود پدرش به دلیل مشکلات مالی در زندان بود. همیشه وقت مواجه شدن با سوال درباره پدرش استیصال، ناراحتی و استرس در تمام حرکاتش پیدا بود. یکی، دو نفری هم که پدرشان فوت کردهبود بااکراه جواب میدادند. از همه بدتر اما یکی از همکلاسیها بود که شوخی و جدی میگفت پدرش بیکار است و هربار که این جواب را میداد، کلاس از خنده منفجر میشد. راستش من ندیدم هیچوقت این سوال کارکردی برای معلمان عزیزمان که حالا دست بوس تکتکشان هستم، داشتهباشد. یعنی مثلا خدای کرده بخواهند از این روابط، استفاده شخصی بکنند و بیشتر یک سوال آیتمپرکن و شاید از روی عادت بود. گاهی ما کارهایی میکنیم که شاید متوجه نباشیم میتواند چه اثراتی روی روان دیگران داشتهباشد. خاصه در همین موضوع که ایندست بچهها بهدلیل نبود پدر روحیه حساستری هم دارند. دانستن یا ندانستن شغل پدر یک دانشآموز شاید اصلا موضوع مهمی نباشد اما برای کسی که دوست ندارد راجع به این موضوع صحبت کند، طعم تلخی دارد که همیشه و حتی از بعد از سالها همراه اوست!
یک روانشناس توضیح میدهد که به چه دلایلی مدارس نباید بر شرایط خانوادگی دانشآموزان مانور بدهند
تمرکز کردن روی زندگی خصوصی دانشآموزان آسیبزاست
عمومی کردن آن چه درون خانه میگذرد، به مقایسه میانجامد. خانه شما در فلان محله است و خانه ما در بهمان منطقه. متراژ خانه ما و امکانات زندگیمان از مال شما بیشتر است. مدرک تحصیلی والدین من از پدرومادر تو بالاتر است. من با پدرومادرم زندگی میکنم و تو هر دو والدت را نداری. «رمیسا ایزدپناه»، کارشناسارشد روانشناسی توضیح میدهد که چرا این رفتار نادرست است، چه پیشنهادهایی میشود جایگزینش کرد و خانوادهها چه باید بکنند؟
نظر شما درباره مانور دادن مدارس بر شرایط خانوادگی چیست؟
این رفتار بستر مقایسه را فراهم میکند و مقایسه به عزتنفس بچهها آسیب میرساند؛ و روی اعتمادبهنفس، عملکرد تحصیلی و ویژگیهای شخصیتیشان تأثیر میگذارد. برای مثال، یک کودک درونگرا ممکن است به درونگرایی تمایل بیشتری پیدا کند چون ارتباط گرفتن با دیگران برایش مساوی با خجالت کشیدن از شرایط خانوادگیاش خواهد بود. ما در محیط مدرسه قرار است تجربههای جدیدی داشتهباشیم و تعامل با دیگران را یادبگیریم اما وقتی بچهها را در موقعیت فشارزای مقایسه قرار میدهیم، اجازه نمیدهیم که مهارتهای ارتباطی شکل بگیرد. بچه دایم نگران است که مبادا از او راجع به شرایط خانوادگیاش سوالی کنند.
مدارس در توضیح این رفتار میگویند هدفشان شناخت بهتر از دانشآموزان است یا به مقاصد آموزشی مثلا معرفی مشاغل چنین رویهای را در پیش میگیرند.
بهنظر من این توضیحات، درواقع توجیه هستند. در جامعه ما اصلا بسترسازی مناسبی در این زمینه انجام نشدهاست و آدمها درمعرض نگاه انتقادی و قضاوت گرانه هستند؛ آنها در گروههایی طبقهبندی میشوند و براساس طبقهشان ارزش، میگیرند. کما اینکه میبینیم در جامعه کوچکی مثل خانواده هم چنین رفتاری وجود دارد؛ شاید برای من ارتباط گرفتن با قوموخویش پزشکم دشوار باشد چون احساس میکنم سطحش از من بالاتر است. من فکر میکنم تأکید روی شرایط خانوادگی در مدارس، بیشتر یک رفتار تقلیدی است؛ یعنی مدارس فکر میکنند چون همهجا چنین تأکیدی وجود دارد پس لابد درست و توجیهپذیر است.
علاوهبر پیامدهای مستقیم و قابلپیشبینی، در سطحی عمیقتر هم پیامدهای منفی دارد؛ مثلا شاید برای بچهها الگوی نادرستی ایجاد کند که براساس آن آشنایی و دوستی را معادل سرک کشیدن در زندگی خصوصی دیگری بدانند.
بخشی از آموزش بچهها ازطریق یادگیری مشاهدهای صورت میگیرد؛ آنها از محیط پیرامون الگو میگیرند، الگو را درونی میکنند و فرض را بر این میگذارند که برای آشنایی با دیگری باید از او بپرسند خانهاش کجاست و وضعیت اقتصادیاش چطور است. بعد تصمیم بگیرند که آیا با هم دوستان خوبی خواهندشد یا خیر. این الگو به دیگر ابعاد زندگی هم تعمیم مییابد و فرد براساس خطکشی که جامعه برایش ساختهاست، شغل انتخاب میکند و با دیگران وارد رابطه میشود.
بهعلاوه بهنوعی چرخه معیوب ارزشگذاری مشاغل و موقعیتهای اجتماعی را بازتولید میکند.
بله، بچهها تحتتأثیر نگاه قضاوت گر جامعه، شغلها و موقعیتهای اجتماعی را میشناسند. آنها یاد میگیرند که نظر شخصی خودشان مهم نیست و باید در هر انتخابی به این فکر کنند که دیگران چه نظری دارند. درنتیجه چنین رویکردی، بعید نیست که در زندگی آیندهشان با چالشهایی مثل اعتمادبهنفس پایین، بیانگیزگی و بیهدفی مواجه شوند. در شرایطی که تمرکز بر موقعیت اجتماعی و اقتصادی افراد است، سایر ابعاد انسانی مثل ویژگیهای اخلاقی، توانمندیها و مهارتها مغفول میمانند یا دستکم ارزش کمتری مییابند. انسان یک موجود زیستی، روانی، اجتماعی و روانی است و دربرخی مدارس، این ابعاد آنطور که باید، مورد توجه قرار نمیگیرند.
گاهی آسیب از واژه «والدین» شروع میشود؛ وقتی مدرسه خانواده را فقط در شکلی بهرسمیت میشناسد که هر دو والد حضور داشتهباشند و بهاین ترتیب ناخواسته دانشآموزانی را که موقعیتهای خانوادگی متفاوتی دارند، تحتفشار میگذارد.
در فضای تخصصی روانشناسی بهجای «مادر» و «پدر» از واژه «مراقبتکننده اصلی» استفاده میکنیم؛ یعنی کسی که مسئولیت مراقبت از بچه را برعهده دارد که میتواند پدر، مادر، هر دو یا هر کس دیگری باشد مثل مادربزرگ، خاله، پرستار و... این ادبیات لازم است به فضای عمومی جامعه گسترش پیدا کند چراکه ما میدانیم در جامعهمان اشکال مختلفی از خانواده وجود دارد؛ والدین طلاق گرفته و بچه با کسی غیر از پدرومادر زیستیاش زندگی میکند، یکی از والدین به هر دلیلی غایب است و... حالا وقتی مدرسه از بچهها میخواهد که «والدینشان» را برای جلسه اولیا و مربیان دعوت کنند، به گروهی از دانشآموزان فشار روانی تحمیل و بستر انگ زدن به آنها را فراهم میکند: «بچه طلاق»!
وقتی رفتاری را منع میکنیم، لازم است در مقابل جایگزینهایی برایش ارائه کنیم. پیشنهاد شما به مدارس چیست؟
اولیای مدارس خودشان والدین کودکانی هستند، بنابراین میتوانند با درنظرگرفتن آنچه بهعنوان والد توقع دارند، در قالب معلم و مدیر هم درارتباط با دانشآموزان رفتار درستتری پیش بگیرند. مثلا بهجای آنکه از بچهها بخواهند راجع به شغل والدینشان حرف بزنند، برنامههایی برای معرفی مشاغل ترتیب بدهند؛ با هدف آگاهی دادن نه قضاوت و طبقهبندی کردن افراد. بچهها باید یادبگیرند که در جامعه چه مشاغل و موقعیتهای انسانی متنوعی وجود دارد و هرکدامشان، در جای خود مهم و لازماند.
خانوادهها وقتی فرزندانشان درمعرض چنین رفتاری قرار میگیرند، چه کار میتوانند بکنند؟
میتوانند با مسئولان مدرسه صحبت کنند و توضیح بدهند که چرا آسیبهای این رفتار از کارکرد و فایدهاش بیشتر است. اگر بهعنوان یک تکلیف ضروری و جزو ضوابط مدرسه با آن مواجه میشوند، موقعیت را پیچیده نکنند. بهجای دعوا و سرزنش: «این چه کاریه مدرسه تو از ما خواسته؟»، سعی کنند حس فرزندشان را درک کنند: «نگران شدی. میفهمم. بیا با هم راجع بهش حرف بزنیم. میخوای بیام مدرسه، صحبت کنم؟». این همدلی وقتی که فرزندشان در موقعیت مقایسه قرار گرفته و احساسات منفی را تجربه کردهاست هم توصیه میشود: «ما گاهی تو شرایطی قرار میگیریم که باب دلمون نیست» یا «میفهمم، من هم تو موقعیتهایی بودم که خجالتزده شدم». خانوادهها باید روی مهارتهای ارتباطیشان کار کنند تا در چنین موقعیتهایی، بتوانند با یکدیگر حرف بزنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جمع بندی خبر مصوبه اخیر شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا و نیز اظهارات رئیس سازمان مالیاتی حاکی از این است که اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده برای اقلام خوراکی اساسی وارداتی اعم از برنج و روغن منتفی و نرخ مالیات بر ارزش افزوده این کالاها، به جای 9 درصد، یک درصد خواهد بود.به گزارش خراسان، 13 دی ماه امسال بود که قانون دایمی مالیات بر ارزش افزوده وارد فاز اجرایی شد. مهم ترین تغییرات این قانون نسبت به قانون آزمایشی قبلی، این است که کالاهای اساسی کشاورزی وارداتی مانند برنج وارداتی و روغن وارداتی مشمول مالیات بر ارزش افزوده شدند. نامه سازمان مالیاتی به گمرک در این زمینه که جزئیات آن را خبرگزاری تسنیم در 7 دی ماه امسال منتشر کرد، نشان می دهد که کالاهای وارداتی موضوع جزء های 1، 3 و 5 بند الف ماده 9 قانون دایمی مالیات بر ارزش افزوده، از زمان اجرا شدن این قانون، مشمول معافیت از مالیات بر ارزش افزوده نخواهند بود و گمرک موظف است در مبادی ورودی، از آن کالاها مالیات و عوارض ارزش افزوده با نرخ استاندارد 9 درصد را وصول کند. در فهرست این «کالاهای وارداتی»، این موارد به چشم می خورد: شیر، پنیر، ماست، آرد، برنج، حبوبات، سویا، انواع روغن های خوراکی و شیر خشک.با این حال، گزارش ایرنا از جلسه اخیر شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوان نشان میدهد که این شورا با هدف جلوگیری از افزایش قیمت مواد غذایی و تحمیل هزینه بیشتر به سبد خانوارهای کمدرآمد و دهکهای پایین جامعه، اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده برای اقلام خوراکی را منتفی کرده است.اما نکته قابل توجه این است که دو موضوع مهم در این خبر بیان نشده و خبرگزاری فارس به نقل از رئیس سازمان مالیاتی، به این دو موضوع تصریح دارد. اولین نکته به صفر نشدن و تعیین نرخ یک درصدی برای مالیات بر ارزش افزوده این کالاها برمی گردد. داوود منظور با اشاره به تغییراتی که پیشتر، قانون دایمی مالیات بر ارزش افزوده نسبت به قانون آزمایشی پیدا کرده بود، تاکید کرد: با توجه به این که نرخ مالیات ۹ درصدی ارزش افزوده روی اقلام اساسی کشاورزی وارداتی میتواند منجر به افزایش قیمت در بازار شود شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا نرخ مالیات بر ارزش افزوده کالاهای اساسی را تعدیل و یک درصد تعیین کرد.اما نکته دوم این است که این مصوبه شامل همه کالاهای خوراکی وارداتی نخواهد شد. منظور با بیان این که این موضوع از زمانی که مصوبه مذکور ابلاغ شود اجرایی خواهد شد، اسامی کالاهای هدف را بیان کرد. بر این اساس ۹ قلم کالای اساسی کشاورزی شامل گندم، لپه، عدس، ذرت، روغن خوراکی، جو، سویا ،برنج و کنجاله نرخ مالیات بر ارزش افزوده یک درصدی پرداخت خواهند کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سجادپور- زنی که با رهاکردن جسد یک مرد در حاشیه بولوار وکیل آباد مشهد از صحنه حادثه گریخته بود، ساعتی بعد با تلاش نیروهای انتظامی در حالی دستگیر شد که ادعا می کرد کلید معمای جنایت در پاتوق در دست «مرد فراری» است.
به گزارش خراسان، دقایق اولیه بامداد روز گذشته زنی سراسیمه و با چهره ای پریشان خود را به نگهبانان یک هتل در نزدیکی خیابان شهید صیاد شیرازی 3 رساند و در حالی که وحشت زده و بریده سخن می گفت از جسد مردی خبر داد که در نزدیکی پل زیرگذر بولوار وکیل آباد رها شده
بود.
او با گفتن این جملات با قدم های بلند از محل دور شد و بدین ترتیب نگهبانان هتل حیرت زده به تکاپو افتادند و برای بررسی ادعای زن جوان به آن سوی زیرگذر رفتند اما در کمال ناباوری همان زن پریشان احوال را دیدند که جسد مردی را از درون یک دستگاه پراید مشکی رنگ مدل پایین بیرون انداخت و بی درنگ پشت فرمان خودرو قرار گرفت و پدال گاز را در تاریکی شب فشرد.
نگهبانان مذکور که همچنان خیره به این صحنه عجیب می نگریستند، در تاریکی شب موفق به یادداشت شماره پلاک خودرو نشدند چرا که زن جوان با سرعت زیاد ویراژ داد و از محل گریخت. گزارش اختصاصی خراسان حاکی است چند دقیقه بعد از این ماجرای تکان دهنده، بیسیم های پلیس به صدا درآمد و نیروهای انتظامی عازم محل مذکور در بولوار وکیل آباد شدند. آنان با تایید درستی خبر، به حفظ صحنه رهاکردن جسد پرداختند و مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند. طولی نکشید که قاضی دکتر صادق صفری به همراه کارآگاهان پلیس آگاهی و عوامل بررسی صحنه جرم به محل مذکور رسیدند و این گونه تحقیقات قضایی در این باره آغاز شد.
جسد، مربوط به مردی حدود 35 تا 40 ساله بود که آثار ضربه چاقو بر قفسه سینه اش خودنمایی می کرد. با بررسی محتویات جیب لباس های مقتول، هویت وی در حالی مشخص شد که تعدادی سنجاق و فندک و سیگار نیز به همراه داشت.
به گزارش خراسان، ادامه تحقیقات بیانگر آن بود که مرد مذکور در جای دیگری به قتل رسیده و سپس توسط زن ناشناس فراری در ابتدای خیابان صیاد شیرازی رها شده است.
با به دست آمدن این اطلاعات، بلافاصله قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، دستور بازبینی دوربین های ترافیکی را صادر کرد و بدین ترتیب گروهی از کارآگاهان به ردیابی پراید مشکی رنگ پرداختند.
چند دقیقه بعد شماره پلاک پراید مشخص شد و نیروهای انتظامی با انجام یک سری فعالیت های اطلاعاتی، موفق شدند تا سپیده دم مالک خودرو را شناسایی و زن جوان را در یک منزل مسکونی دستگیر کنند. این زن که ساعتی بعد به مقر انتظامی هدایت شده بود، در حضور قاضی صفری لب به اعتراف گشود و آغاز جنایت را به پاتوق معتادان گره زد. او گفت: در یک پاتوق شبانه نشسته بودیم که بین این مرد (مقتول) و یکی دیگر از پاتوق نشینان به دلیل اختلافات قبلی مشاجره ای رخ داد که لحظاتی بعد این مشاجره های لفظی به توهین و فحاشی و درگیری کشید و در این میان «ه» یکی از همان پاتوق نشینان ضربه ای با کارد به قفسه سینه مرد مذکور زد و او را نقش بر زمین کرد. او سپس از من خواست جسد را بیرون ببرم. این زن جوان در ادامه ادعاهایش گفت: من که ترسیده بودم جسد او را به بولوار وکیل آباد آوردم و در آن جا رها کردم.
گزارش خراسان حاکی است تحقیقات بیشتر درباره اعترافات این زن جوان و دستگیری متهم فراری که ادعا می شود کلید معمای این جنایت در دستان اوست همچنان از سوی کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی ادامه دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رعیت نواز- ورود به قرن ۲۱ شاید آخرین امید مردم جهان برای ایجاد جهانی سراسر صلح بود. مردمی که در طول قرن بیستم دو جنگ جهانی را از سر گذراندند، به دنبال شروعی تازه برای فراموشکردن تراژدیهای قرن بیستم بودند اما صبح روز پنج شنبه با آغاز رسمی حمله روسیه به اوکراین، مشخص شد که جاهطلبیهای برخی رهبران جهان محدود به زمان و مکان نمیشود و میتوان شهروند هزاره سومی و غیرخاورمیانهای هم بود و دغدغه جنگ داشت. در این میان آتش جنگ اوکراین دامن شبکه های اجتماعی را هم گرفت و بسیاری از کاربران داخلی و خارجی به این موضوع واکنش نشان دادند و خواهان پایان جنگ و مذاکره برای حل مشکل به وجود آمده شدند، برخی روسیه را مقصر می دانستند و برخی هم آمریکا و ناتو را که معتقدند به دنبال تحریک روسیه برای حمله به اوکراین بوده است. در ادامه نگاهی انداخته ایم به برخی از تصاویر و مطالب پربازدید شبکه های اجتماعی درباره جنگ اوکراین .
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جنگ در اوکراین با وجود به لرزه درآوردن بازار و عبور دادن قیمت نفت به بالای 100 دلار، نتوانست اثر ادامه داری روی بازارهای جهانی بگذارد به گونه ای که قیمت نفت به حدود 97 دلار برگشت و قیمت طلا نیز به پایین تر از 1900 دلار رسید.به گزارش خراسان، واکنش کمتر از انتظار کشورهای غربی به جنگ در اوکراین باعث شد تا التهاب ایجاد شده از چهارشنبه شب در بازارهای جهانی از روز جمعه فروکش کند. قیمت نفت بیشترین تاثیر را پذیرفت و نفت برنت تا 105 دلار نیز جهش کرد اما اکنون به حدود 97 دلار بازگشته است. قیمت جهانی طلا نیز پس از ثبت 1926 دلار در هر اونس به 1891 دلار بازگشت. بورس های جهانی نیز پس از ریزش شدید روز پنج شنبه در روز جمعه تا حد زیادی این ریزش را جبران کردند.برخی کارشناسان معتقدند تحریم های جدید اعلام شده از سوی آمریکا و اروپا علیه روسیه چندان شدید نیست چرا که بازار جهانی نفت کشش تحریم بیشتر و افزایش شدیدتر قیمتها را ندارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.