- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سیدخلیل سجادپور- او با همان آرزوها و رویاهای شیرین دوران نوجوانی اش به خواستگاری من پاسخ مثبت داد تا شاید روزگار خوبی را تجربه کند اما هیچ کس نمی دانست که من با «شیطان شیشه ای» خو گرفته ام و جز او به چیزی نمی اندیشم. آن شیطان در همه وجودم لانه کرده بود تا این که روزی ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ها بخشی از اظهارات مرد خطرناکی است که زن 16 ساله باردارش را به خاطر تقاضای خرید اسباب بازی (سیسمونی) در مقابل چشمان حیرت زده دختری خردسال به قتل رساند. او که بعد از ارتکاب این جنایت هولناک، ادعا می کرد مواد مخدر صنعتی «شیشه» همان شیطان واقعی است پس از آن که جزئیات قتل همسر 16 ساله باردارش را در حضور قاضی دکتر صادق صفری تشریح کرد، در گفت وگویی یک ساعته به سوالات خبرنگار خراسان نیز پاسخ داد. این قاتل خطرناک که خود را «شیطان شیشه ای» می نامید مدعی شد سرگذشت عجیبی دارد که دیگران باید از آن درس عبرت بگیرند.
نامت چیست؟ محمدرضا
چند سال داری؟ 33 ساله هستم.
در مشهد زندگی می کنی؟ بله، البته پدرم اهل یکی از شهرهای دیگر شرق استان خراسان رضوی است اما من در مشهد به دنیا آمدم و در جاده سیمان (بولوار رسالت) زندگی می کردم.
پدرت چه شغلی دارد؟ او راننده خودروهای سنگین است و با کامیون مصالح ساختمانی جابه جا می کند.
درس هم خوانده ای؟ بله، تا کلاس سوم راهنمایی تحصیل کردم ولی دیگر ادامه ندادم.
چرا؟ محیطی که در آن زندگی می کردم به گونه ای بود که دوستانم تا پایان ابتدایی یا راهنمایی درس می خواندند و بعد وارد بازار کار می شدند. من هم با تبعیت از دوستانم، درس و مدرسه را رها کردم که زودتر به درآمد مالی برسم!
یعنی بیشتر رفتارهایت تحت تاثیر دوستانت بود؟ همین طور است، در محیط هایی که به آن پایین شهر می گویند نوجوانان بیشتر تحت تاثیر هم سن و سالان خود قرار دارند به همین دلیل هم در برخی از محلات خلافکاری ، اعتیاد و سرقت شیوع دارد.
اولین خلافی را که با تأسی از دوستانت انجام دادی چه بود؟ همه خلافکاری هایم را با دوستانم انجام می دادم اما اولین بار سیگار را همین دوستانم لای انگشتانم گذاشتند و من در کودکی سیگاری شدم.
کجا سیگار می کشیدید؟ در سرویس بهداشتی مدرسه! به محض این که زنگ تفریح به صدا درمی آمد با اشاره همکلاسی هایم که در سال اول راهنمایی بودیم به طرف سرویس بهداشتی می رفتیم و در آن جا سیگار می کشیدیم که بعد هم به خلاف های دیگر رسید.
معلم ها متوجه این موضوع نمی شدند؟ نه، سرویس بهداشتی آن جا جدا بود. ما هم معمولا در انتهای کلاس می نشستیم که بوی دهان مان پراکنده نشود البته سعی می کردیم به نحوی این بوها را نیز از بین ببریم!
پدرت اصرار نمی کرد درس بخوانی؟ چرا، او مدام توصیه می کرد ولی همواره درگیر مسائل و مشکلات زندگی خودش بود. باید برای خواهرانم جهیزیه تامین می کرد و مخارج روزانه را می پرداخت به همین دلیل فقط در حال کارکردن بود و توجهی به خانواده نداشت.
چند خواهر و برادر هستید؟ سه برادر و شش خواهر دارم. اما همیشه در زندگی از کمبود محبت رنج برده ام. در دوران نوجوانی که باید درس زندگی فرا می گرفتم متاسفانه سراغ دوستان ناباب رفتم و خودم را به تباهی کشاندم. هرکسی کوچک ترین توجهی به من می کرد، من هم با او دوست می شدم!
بعد از ترک تحصیل چه کردی؟ پدرم چون خودروی سنگین داشت با یکی از تعمیرکاران کامیون آشنا بود و مرا به او معرفی کرد تا حرفه مکانیکی را بیاموزم و در آینده خودم استادکار شوم. حدود دو سال در آن جا کار کردم اما بعد اخراجم کرد.
دلیل اخراجت چه بود؟ همین دوستان ناباب! آن زمان آرام آرام مصرف مواد مخدر سنتی از قبیل تریاک و شیره و همچنین مشروبات الکلی را شروع کرده بودم. در ساعات کاری، دوستانم به سراغم می آمدند تا به تفریح و مشروب خوری برویم! من هم استادکارم را به قول معروف فریب می دادم و با آن ها دنبال خلافکاری می رفتم. آن زمان با درآمدی که داشتم یک دستگاه موتورسیکلت خریدم که همین موتور بلای جانم شد چرا که سریع تر به باغ های اطراف جاده سیمان می رسیدیم و در آن جا بساط بنگ کشی و مشروب خوری پهن می کردیم. استادکارم چند بار به پدرم تذکر داد که نگذارد من با این دوستان بیرون بروم ولی من پدرم را هم فریب می دادم تا این که بالاخره از رفتارهای غیرطبیعی من خسته شد و به خاطر آبروی خودش، مرا از تعمیرگاه اخراج کرد.
البته پدرم دوست داشت ما هم مانند خودش فردی زحمت کش بار بیاییم و راه کج نرویم اما گوش من بدهکار این حرف ها نبود چون با دوستان بزرگ تر از خودم معاشرت می کردم و از این خودنمایی ها مانند مصرف سیگار و «بنگ» لذت می بردم.
بعد از این ماجرا بیکار شدی؟ نه، پدرم مرا به یک کارگاه تزریق پلاستیک معرفی کرد. یک سال هم آن جا کار کردم ولی درآمد زیادی نداشتم چرا که دیگر مخارجم بالا رفته بود و این پول های شاگردی کفاف هزینه های خوش گذرانی و اعتیادم را نمی داد.این گونه بود که این شغل را هم رها کردم و به خدمت سربازی رفتم.
از چه زمانی به مصرف مواد مخدر صنعتی روی آوردی؟ زمانی که در تهران خدمت سربازی را می گذراندم،مرخصی ساعتی می گرفتم و به محله های خلاف می رفتم چون با یکی از دوستانم که در تهران کار می کرد ارتباط برقرار کردم و با او که شیشه ای بود به محله های خلاف قدم می گذاشتم. وقتی هم دوباره به مشهد بازگشتم دیگر نتوانستم آن را ترک کنم و بدین ترتیب یک «شیطان شیشه ای» شدم!
چه زمانی ازدواج کردی؟ هفت ماه بعد از آن که از تهران به مشهد آمدم پدرم فهمیده بود که من معتاد شده ام و مرا ترغیب کرد ترک کنم تا برایم خانه و زندگی تشکیل بدهد. من هم مدتی داروهای ترک اعتیاد مصرف می کردم که پدرم خانه ای برایم ساخت و سپس دو دختر به من نشان داد که دختران دوستانش بودند. من هم یکی از آن ها را پسندیدم که در محدوده ما سکونت داشتند و این گونه ازدواج کردم.
دوباره به مصرف مواد ادامه دادی؟ بله، بعد از ازدواج دوباره به سراغ همان دوستان قدیمی رفتم و روز از نو!
همسرت متوجه اعتیادت شد؟ بله، یک ماه بعد فهمید اما پدرم مرا به مرکز ترک اعتیاد (کمپ) برد و هزینه های زندگی ام را پرداخت تا دنبال مواد نروم. او حتی یک دستگاه پراید برایم خرید تا با آن مسافرکشی کنم ...
ولی تو همچنان مسیر خودت را می رفتی؟ غرق در مواد بودم. فقط دو یا سه روز بعد از ترک، دوباره به مصرف ادامه می دادم.
زندان هم رفته ای؟ بله، هشت سال از عمرم را پشت میله های زندان گذراندم. همسرم می گفت: من حاضرم با نان خشک زندگی کنم. هیچ توقعی هم نداشت اما من در عالم خودم بودم و حتی تولد دخترم «سوگند» را درک نمی کردم.
بالاخره همسر طلاق گرفت؟ دیگر چاره ای نداشت، خسته شده بود. من با آن که مسافرکشی می کردم اما فقط مخارج اعتیادم تامین می شد. دخترم نیز در تنگناهای اعتیاد من دست و پا می زد. همسرم هیچ گاه رنگ شادی را ندید. تا این که بالاخره بعد از شش سال زندگی مشترک حدود دوسال قبل طلاقش را گرفت و به دنبال سرنوشت خودش رفت اما دخترم سوگند نزد من ماند.
با همسر دومت (مقتول) چگونه آشنا شدی؟ یکی از دوستانم با دختری اهل شمال کشور ازدواج کرده بود. از من خواست با پرایدم او و خانواده اش را به شمال ببرم تا مراسم عقدکنان را برگزار کنند و بعد دوباره آن ها را به مشهد بازگردانم و کرایه ام را بگیرم. من هم با او رفتم. حدود یک هفته در شمال بودیم که خانواده عروس فهمیدند من همسرم را طلاق داده ام. آن ها گفتند همین جا تو را داماد می کنیم. بعد هم «ف» دختر 15 ساله ای را به من معرفی کردند که طی چند روز مراسم عقدکنان ما هم برگزار شد و با هم به مشهد برگشتیم.
آن دختر می دانست تو به مواد مخدر صنعتی اعتیاد داری؟ ابتدا نمی دانست ولی در طول یک هفته ای که در شمال بودیم متوجه شد.
اعتراض نکرد؟ نه! چون پدر خودش و اطرافیانش درگیر این مواد شیطانی بودند. در واقع او می خواست از چنگ آن ها فرار کند که در دام من افتاد.
باز هم به همان خانه ای برگشتی که پدرت ساخته بود؟ نه، این بار پدرم آن خانه را اجاره داد و در یک مکان دیگر منزلی برایم اجاره کرد تا از آن محیط دور شوم ولی فایده ای نداشت ...
چرا؟ چون من همچنان به مصرف شیشه و کریستال ادامه دادم و هر روز اوضاع زندگی ام بدتر می شد. به طوری که نمی توانستم مخارج روزانه زندگی ام را تامین کنم.
همسر 15 ساله ات راضی بود؟ چه کسی به این شرایط رضایت دارد. ولی کاری از دست او برنمی آمد. همسرم باردار بود و تنها به تولد فرزندش می اندیشید. او رویاهای شیرینی داشت، مدام عکس های مادرانی را که فرزندشان را در آغوش گرفته بودند با هیجان نگاه می کرد و آرزو داشت روزی فرزندش را با لباس های شیک تصور کند و او را به آغوش بکشد.
ماجرای قتل چگونه رخ داد؟ گفتم که مواد مخدر صنعتی خود شیطان است. این شیطان در همه وجودم رخنه کرده بود و من از خودم اراده ای نداشتم. حتی هنگامی که پرایدم دچار نقص فنی شد، هزینه های تعمیر آن را نمی توانستم تامین کنم به همین دلیل در خانه فقط یک «شیطان شیشه ای» بودم تا این که روز حادثه همسرم از من تقاضای پول کرد. او حالا دیگر 16 سال داشت و جنین هشت ماهه اش را آماده تولد می دید، به من گفت: مبلغی پول بده تا با آن اسباب بازی یا لباس نوزادی (سیسمونی) بخرم که اگر فرزندم متولد شد لباس و اسباب بازی داشته باشد! ولی من از این کلام او سخت برآشفتم چرا که انتظار نداشتم در این شرایط از من تقاضای پول کند. دخترم «سوگند» هم در گوشه اتاق ساکت نشسته بود که در همان حالت عصبانیت، همسرم را کتک زدم و به طرف در حمام هل دادم به گونه ای که چارچوب در حمام کنده شد و او روی زمین افتاد. حالش وخیم بود که به ناچار پیکر نیمه جانش را با کمک دختر 6 ساله ام به بیمارستان شهید هاشمی نژاد رساندم ولی او به کما رفت و چند روز بعد هم جان سپرد.
پشیمانی؟ خیلی! ولی دیگر ...
به دیگر افرادی که قصد مصرف مواد را دارند چه می گویی؟ بدانید مواد مخدر خود شیطان واقعی است! زندگی ها را به تباهی می کشاند، آخر آن یا زندان و تیمارستان است یا مرگ تلخ!
اگر در مدرسه به دخترت بگویند پدرت قاتل است؛ تو چه احساسی داری؟ دیگر نه تنها زندگی خودم بلکه زندگی دخترم را نیز نابود کردم. به یقین او چنان خجالتی می کشد که از گرسنگی وحشتناک هم بدتر است! کاش زودتر به خودم می آمدم و به نصیحت های دلسوزانه پدرم توجه می کردم، کاش دست استاد کارم را می بوسیدم و از تعمیرگاه خودرو بیرون نمی آمدم. کاش!...
سابقه خبر
گزارش خراسان حاکی است: دوازدهم تیر گذشته، مرد 33 ساله ای همسر باردارش را به مرکز درمانی رساند و مدعی شدحال او در منزل وخیم شده است ولی پزشکان در حالی تشخیص دادند زن 16 ساله مورد ضرب و جرح قرار گرفته که جنین هشت ماهه وی نیز سقط شد. از سوی دیگر تلاش پزشکان برای نجات وی به نتیجه نرسید و زن نوجوان جان خود را از دست داد. طولی نکشید که تحقیقات قضایی توسط قاضی دکتر صادق صفری در این باره آغاز شد و گروه ویژه ای از کارآگاهان اداره جنایی به سرپرستی سروان منفرد (افسر پرونده) در حالی همسر مقتوله را بازداشت کردند که وی با ادعای بیماری روحی وروانی عازم بیمارستان روان پزشکی ابن سینای مشهد شده بود. این مرد جوان در بازجویی ها به قتل همسرش اعتراف کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه سیاسی- نهمین آیین الحاق تجهیزات تخصصی و دفاعی (شناوری) نیروی دریایی سپاه صبح دیروز با حضور سردار سرلشکر پاسدار محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی فرمانده کل سپاه، سردار دریادار پاسدار تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه و جمعی از مقامات و مسئولان لشکری و کشوری در بندرعباس برگزار شد. در این مراسم شناور گشتی - رزمی شهید سلیمانی، شناور تندروی کلاس موشکانداز شهید روحی و شناور تندروی موشکانداز شهید دارا به تجهیزات سازمان رزم نیروی دریایی سپاه الحاق شد. شناور گشتی - رزمی شهید سلیمانی دارای بدنه شناساگریز با سطح مقطع راداری بسیار پایین است که با توجه به نوع طراحی، قابلیت دریانوردی و اجرای انواع عملیات در آب های دور را فراهم میکند. این شناور نسبت به شناورهای هم اندازه خود از قابلیت مانور بسیار بالاتر و شعاع چرخش بسیار کمتری برخوردار است که در اجرای تاکتیکهای متنوع آفندی و پدافندی بسیار حائز اهمیت و مهم به شمار میرود.قابلیت حمل و نشست و برخاست بالگرد دریایی، حمل و به آباندازی و از آب گیری انواع شناورهای تندروی تهاجمی و پهپاد عمود پرواز حین دریانوردی، بهرهمندی از سامانههای بومی خود حفاظتی و تجهیزات ارتباطی و مخابراتی پیشرفته و مدرن از دیگر ویژگیهای شناور گشتی - رزمی شهید سلیمانی است که به دست توانمند جوانان نخبه انقلابی کشورمان طراحی و ساخته شده است. شناور گشتی- رزمی شهید سلیمانی در حوزه اشراف اطلاعاتی و شناسایی و پایش اهداف و ترددهای سطحی، زیرسطحی و هوایی مجهز به پیشرفته ترین سامانههای کشف و آشکار سازی شنود راداری و مخابراتی و جنگ الکترونیک است. سردار سرلشکر محمد باقری گفت: این نخستین شناور رزمی در جمهوری اسلامی ایران است که مجهز به سامانههای پدافند هوایی عمود پرتاب، برد کم و متوسط به صورت ترکیبی است. وی افزود: همچنین مجهز به سامانههای خودکار و نیمه خودکار، توپهای 20و 30 میلی متری برای دفاع پیرامونی در درگیری با اهداف پروازی و سطحی است. رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت: این شناور مجهز به نخستین سامانه پرتاب ترکیبی موشکهای برد کوتاه و متوسط سطح به سطح (اس اس ام)، بهره مندی از اتاق عملیات مبتنی بر نرم افزار بومی مدیریت یکپارچه صحنه نبرد با قابلیت تشخیص نوع هدف یا تهدید و تخصیص آنها به سامانههای آفندی و پدافندی است. کانال اخبار سوریه نوشت: شناور شهید سلیمانی اولین شناور ساخت ایران است که به موشکهای پدافندی عمود پرتاب مجهز میشود اما مسئله مهمتر، برد این موشکهاست که در این گزارش تاکید شده تا شعاع ۱۵۰ کیلومتری را پوشش میدهد و به این ترتیب باید گفت ناوگان دریایی کشورمان در هر منطقهای که حضور داشته باشد تا شعاع ۱۵۰ کیلومتری برای خودش امنیت ایجاد میکند و با توجه به تعداد قابل توجه این موشکها میتوان امیدوار بود که آتش قابل توجهی در برابر هر هدف متخاصم ایجاد شود... در واقع با توجه به تعداد موشکهایی که روی این شناور ۷۰ متری نصب شده باید آن را یک زاغه مهمات به تمام معنا یا یک شهر موشکی نامید.
هشدار دریایی سرلشکر به یانکی ها
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح: پیوستن اسرائیل به سنتکام ارتش آمریکا و خطرآفرینی شناورهای تجسسی را تحمل نمی کنیم
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خشونت علیه زنان، پدیده شایع و تاسفباری است که ابعاد گسترده آن، زمینه آسیبهای فردی و اجتماعی متعدد را برای آنها، خانواده و جامعه فراهم میآورد. تنبیهبدنی اساسا نشاندهنده عقب ماندگی فرهنگی و یادگار دورانی است که زن متاسفانه نقش و جایگاه مهمی درخانواده نداشته است که امروزه با توجه به تحولاتی که از حیث فرهنگی و اجتماعی صورت گرفته، این امر به شدت نکوهش می شود. با این حال، مدیرکل دفتر معاینات بالینی سازمان پزشکی قانونی گفته است آمار خشونتخانگی شامل همسرآزاری و کودکآزاری، حدود ۷۵ هزار مورد در سال ۱۴۰۰ بوده است(منبع خبر: فرارو). در این مطلب، میخواهیم به آسیبشناسی رفتارهای زنانی بپردازیم که مورد خشونتخانگی قرار میگیرند.
آسیبشناسی زنان کتکخورده
بسیاری از زنانی که از همسرشان کتک میخورند و مورد خشونتخانگی قرار میگیرند، به اشتباه خودشان را گناهکار و مقصر میدانند. در این مواقع وقتی که شخص آسیبزننده معذرتخواهی میکند، به سرعت حرفش را قبول میکنند. آنها باید یاد بگیرند چطور از این چرخه اشتباه ومعیوب، خارج و مانع آسیبهای جسمی و روانی به خودشان شوند. زنی که کتک میخورد و مورد آسیب جسمی واقع میشود، آنقدر توسط همسرش دچار تکانههای روانی و اختلال روحی شده است که حتی اگر در محیطی امن باشد، باز هم احساس خطر و ترس خواهد کرد.
ویژگی زنان آسیبدیده
این ویژگیها عبارتند از: فکر میکنند خشونت و مورد خشونتخانگی قرار گرفتن تقصیر آن هاست ؛ آنها نمیتوانند دیگران را به خاطر این خشونت و کتک سرزنش کنند؛ آنها نگران فرزند و زندگیشان هستند؛ باور دارند که شخص آزارگر ناظر بر همه اعمال آنهاست.
چرا زنان این شرایط آزار را تحمل میکنند؟
رایجترین دلایل این تحمل کردنها شامل این موارد است: میترسند در نگهداری از خود و فرزندان، ناتوان باشند؛ دنبال نکات مثبت در همسرشان هستند تا بلکه بتوانند خود را قانع کنند؛ واقعا قبول دارند که همسرشان میتواند و میخواهد به آن ها کمک کند؛ زن کتکخورده به یاد دارد که چرا عاشق شد و باور میکند که میتوانند با کمک هم به همان زمان اول آشنایی برگردند؛ امکان دارد او اعتمادبهنفس پایینی داشته باشد زیرا این مسئله را باور دارد که چیزی نصیبش شده که لیاقتش را داشته است؛ نگران این است که اگر همسرش بفهمد او قصد ترک او و رفتن را دارد، شدت خشونت و کتک را افزایش دهد بنابراین و در واقع کتک خوردن باعث له شدن و ترور شخصیت و عزتنفس زن می شود که داشتن این باورها از اشتباهات زنان در چرخه معیوب خشونتخانگی است.
6 توصیه برای خروج از چرخه خشونتخانگی
زنان نباید مردی را که دستبزن دارد و زندگی با او سلامت جسمی و روانیشان را تهدید میکند، بدون هیچ تلاشی برای بهتر شدن شرایط تحمل کنند بلکه باید به مشاوره بروند و راه درمانی را پیدا کنند. اگر قربانی خشونتخانگی هستید و نمیخواهید سکوت کنید به گزینههای مختلف فکر و گزینهای را انتخاب کنید که برای شما و ازدواج شما بیشترین منفعت را دارد. به صورت کلی توصیه میشود انجام اقدام قانونی را جز در مواردی که ضرب و شتم شدید بوده، به عنوان اولین گزینه در نظر نگیرید چرا که شانس تغییر همسر را به شدت کاهش میدهد؛ و اما توصیهها:
صحبت با یکی از اعضای خانواده همسر و درخواست از او برای صحبت با همسر؛ برای مواردی که رابطه همسر با خانواده خودش خوب است، روی این گزینه میتوان بیشتر حساب کرد.
صحبت با یکی از اعضای خانواده خود و درخواست از او برای صحبت با همسر؛ از خانواده خود بخواهید در ابتدا به صورت فردی با او صحبت کنند تا این گفت وگو شکل قشونکشی به خود نگیرد.
تماس با تلفن 123، اورژانس اجتماعی و درخواست کمک و راهنمایی از آنها، اگر ضرب و شتم شدید بوده اما توان مالی برای شکایت یا حمایت از خانواده خود را ندارید، توصیه میشود حتما با این شماره تماس بگیرید.
مراجعه به بزرگان منطقه زندگی خود مانند دهیار یا امام جماعت مسجد محل و درخواست کمک.
مراجعه به مشاور خانواده یا روانشناس در گام اول و سپس درخواست از همسر برای مراجعه؛ برای مواردی که همسر ابراز پشیمانی می کند و تمایل به تغییر دارد، مناسب است.
اقدام برای شکایت قانونی، مراجعه به کلانتری و تنظیم شکایت و سپس پزشکی قانونی برای معاینه؛ در مواردی که ضرب و شتم شدید بوده و منجر به آسیب جسمی شده، در اولین فرصت این کار را انجام دهید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
به تازگی خبرهایی مبنی بر بازداشت یکی از مشاوران رستم قاسمی با اتهاماتی نظیر دریافت رشوه و انتصابات غیرقانونی از سوی برخی رسانه ها منتشر شده است. برخی با پیوند دادن این موضوع به خانهنشینی رستم قاسمی که گویا به دلیل مشکلات جسمی بستری شده بود، گمانه کنارهگیری، برکناری یا قهر او به سبک احمدینژاد را مطرح می کردند. برخی نیز خواستار پاسخگویی درباره ماجرای مشاور او یعنی قاسم مکارم شیرازی هستند، درخواستی که البته بیراه هم به نظر نمیرسد و میتواند برای تنویر افکار عمومی و پایان دادن به حواشی، موثر باشد. فردانیوز نوشت: در این راستا عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: «اگرچه درنهایت نهادهای مربوط مجبور میشوند در باره قاسم مکارم شیرازی توضیح دهند، پس بهتر است پیش از شکلگیری افکار عمومی اطلاعرسانی دقیق کنند....»پیش از او نیز، اردشیر مطهری نماینده مردم گرمسار و آرادان در مجلس در واکنش به بازداشت مشاور عالی وزیر راه مدعی شده بود که پرسش هایش درباره قاسم مکارم از سوی رستم قاسمی بی پاسخ مانده است. حالا رستم قاسمی وزیر راه و شهرسازی در خصوص حواشی اخیر منتشر شده در رسانهها درباره وزارت راه و شهرسازی اطلاعیهای را صادر کرده است. در قسمتی از این بیانیه آمده است: به تازگی خبر منتشرشده درخصوص یکی از مشاوران این جانب و تحقیق درباره اتهامات فرد مزبور به وسیله دستگاه نظارتی درون دولت موجب سوءاستفاده دشمنان نظام و تخریب کارکنان خدوم وزارت راه و شهرسازی به خصوص جوانان انقلابی و پر کار وزارتخانه شده است که در این زمینه خاطرنشان میشود این پرونده در مراحل ابتدایی است و تا نهایی نشدن تحقیقات توسط نهادهای نظارتی و قوه قضاییه برای حفظ حریم خصوصی افراد هیچ گونه اطلاعاتی از پرونده منتشر نمی شود و کلیه مطالب ذکر شده صرفا گمانهزنی است که صحت و سقم آن مشخص و مورد تایید نیست. در قسمت دیگری از این اطلاعیه آمده است: این جانب به عنوان وزیر راه و شهرسازی، ضمن تأکید بر اعتماد کامل به نهادهای نظارتی دولت، رسیدگی دقیق و بدون ملاحظه درباره اتهام هر فرد در هر جایگاهی را لازم و واجب دانسته و آمادگی این وزارتخانه را برای همکاری در تکمیل تحقیقات و روشن شدن حقایق اعلام میکنم. لکن لازم است رسانهها از گمانهزنیهای بیپایه تا قبل از اثبات اتهام در مرجع صالح قضایی و خدشه به آبروی افراد، دوری کنند. در پایان این اطلاعیه آمده است: البته در طول یک سال گذشته اقدامات مهمی برای بستن گلوگاههای فساد در حیطه وزارت راه و شهرسازی انجام شده که گاه با تبلیغات سنگین تخریبی برای کند شدن این روند مواجه شده است که از جمله این اقدامات میتوان به شفافیت فراگیر سازمانی، حذف امضاهای طلایی، عدالت در فرصتهای اقتصادی، بازپسگیری اموال و املاک ملی در اختیار سوءاستفاده گران اشاره کرد که ان شاءا... گزارش کامل آن به اطلاع مردم شریف خواهد رسید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جام جهانی جالبترین رویداد ورزشی جهان است؛ هر چند المپیک اهمیت بیشتری دارد اما هیجان جام جهانی فوتبال خیلی بیشتر است و خاطرات جالبی را شکل میدهد. به طور مثال خیلی از دهه پنجاهی ها و شصتیها فوتبال را با جامجهانی 1994 و روبرتو باجیو میشناسند؛ در همان جام خورخه کامپوس دروازهبان نهچندان مطرح مکزیک فقط به خاطر لباسش مشهور شد. نفوذ جامجهانی آنقدر بالاست که خیلیها جالبترین تصویری که از آن دارند بوسههای لوران بلان بر کله کچل فابین بارتز دروازهبان فرانسه در جام 98 بود. درحالی که فوتبال لحظات حساس و بازیکنان تاثیرگذاری داشته، اما موزیک جام 90 برای خیلیها خاطرهانگیز است چون نگاهها به جای هرلحظه فوتبال، روی جام جهانی متمرکز است. هر جام با یک سری خاطره همراه است و یک سری نماد در ذهن ما شکل میگیرد. مثل جامجهانی 1986 مکزیک و گلهای مارادونا به انگلستان. از آن گل فردی با دریبل همه مدافعان حریف، تا گلی که به دست خدا معروف شد. در این پرونده و در استقبال از نزدیک شدن به جام جهانی، میخواهیم ببینیم هرجام جهانی با چه خاطراتی در ذهن ما حک شده است؟ برای این که خاطرات مشترکی را بررسی کنیم از جام 1990 ایتالیا شروع کردیم تا به 2018 روسیه رسیدیم. در این خاطره بازی شیرین با ما باشید.
1990 موزیک جذاب، هیگوئیتا و اشک های مارادونا
جام 90 به میزبانی ایتالیا را با یک موزیک خوش ساخت میشناسیم. بُرد تیم گمنام کامرون مقابل آرژانتین قهرمان دوره قبل در افتتاحیه یکی از شگفتانههای جام در همان بدو امر بود. آرژانتین تیم متوسطی بود که با جادوی مارادونا و پنالتیها تا فینال رفت. خاطرات دیگری هم از این جام داریم مثل خروجهای عجیب و جذاب رِنه هیگوئیتا دروازهبان پرحاشیه کلمبیا که چند سال بعد به اتهام همکاری با کارتلهای مواد مخدر زندانی شد، یا رقصهای بامزه روژه میلا مهاجم مُسن کامرون بعد از گلزنی، حتی موهای فرفری و بلند کارلوس والدراما کاپیتان کلمبیا، همین طور توپ خاصی که طرحش روی همه توپهای بادی ارزانقیمت بازار کپی شده بود. البته این دوره از جامجهانی همزمان شد با زلزله تلخ در رودبار و منجیل. چند نفر از بازیکنان تیم ملی آلمان از جمله یورگن کلیزمن مهاجم موطلایی آنها، در اقدامی زیبا ضمن فعالیت هایی به زلزلهزدگان کشورمان کمک کردند. جام با قهرمانی تیم آلمان تمام شد، ماتئوس جام را بالای سر برد، مارادونا کاپیتان آرژانتین اشک میریخت و زبان بدن و نوع ژستهای داور فینال هم تا مدتها ورد زبانها بود. البته داوری فینال جام خیلی بحث برانگیز بود. این جام را با تیم خوشتیپ ایتالیا به یاد میآوریم، با سبک بازی جالب انگلیسی و هافبک پرانرژیشان گاسکوین و حس خوبی که تماشای فوتبال در خانه فک و فامیل با تلویزیون رنگی داشت؛ چون هنوز خیلی از خانوادههای ایرانی تلویزیون رنگی نداشتند.
1994 ترور اسکوبار، رقص بهبهتو و محبوبیت باجیو
این جام به میزبانی آمریکا برگزار شد. گلزنی نیجریه و درددلهای مهاجم این تیم با تور دروازه در حال اشک ریختن یکی از خاطرات پررنگ ما از این جام است. گل بهخودی اسکوبار مدافع کلمبیا و بعد ترورش در خیابان توسط مافیای شرطبندی خاطره تلخ ماست. از 94 لباس جالب خورخه کامپوس دروازهبان کوتاه قامت مکزیک را به یاد داریم. در همین جام بود که دوپینگ مارادونا حین برگزاری مسابقات مثبت اعلام و از ادامه مسابقات محروم شد. مدل موی جالب آلکسی لالاس بازیکن تیم ملی آمریکا یکی از خاطرات جالب ما از جام است. برزیل با درخشش زوج خط حملهاش بهبهتو و روماریو قهرمان شد. اما گئورگی حاجی از رومانی و بهخصوص روبرتو باجیو از ایتالیا بازیکنان محبوب جام شدند. برخلاف همیشه ایتالیا به خاطر باجیو، مالدینی، پاگیلوکا و... در ایران محبوبتر از برزیل بود و پنالتی باجیو که به اوت رفت ایرانیها هم به اندازه ایتالیاییها مغموم بودند. آلمان قهرمان دوره قبل مقابل بلغارستان حذف شد و گل لچکوف به آلمان یکی از به یاد ماندنیترین صحنههای این جام بود.
1998استیلی، زیدان، کله بارتز
بعد از مدتها انتظار تیم ملی کشورمان را در جام جهانی میدیدیم. همه انتظار یک بازی دستوپا بسته از تیم ما مقابل یوگسلاوی داشتند، اما بارها تا مرز شکست حریف قدر اروپایی جلو رفتیم و با بدبیاری روی یک ضربه ایستگاهی گل خوردیم. گل استیلی به آمریکا و اشکهایش تصویری ماندگار در ذهن چند نسل از فوتبال ملی ماست. بقیه جام بدون ایران باز هم شیرین و جذاب بود. درگیری بکام و سیمئونه در بازی انگلستان و آرژانتین از صحنههای ماندگار و بحث برانگیز جام بود. دو گل یک شکل و جالب زیدان در فینال، مصدومیت رونالدو فوق ستاره برزیل در برخورد با بارتز و در کنار همه اینها، بوسههای بلان به کله کچل بارتز یکی از خاطرات بامزه این جام بود. در این جام برای اولین بار قبل و بعد از بازی، غیر از یک مجری، یک گزارشگر و کارشناس فنی و داوری به استودیو میآمدند تا بازیها را از جنبههای مختلف به شکل مفصل تری تحلیل کنند. پوشش بازیها در ایران بهتر شده بود. شبکه 3 برخلاف جام قبل در بیشتر نقاط ایران پخش میشد. نسل تازهای از فوق ستارهها به میدان آمده بودند. تیم کرواسی با بلاژویچ سوم شد و پدیده جام. بلاژویچ سه سال بعد با دستیارش برانکو به فوتبال ایران آمدند؛ اما در راهی کردن تیم ملی به جام 2002 ناکام بودند.
2002 رسوایی داوری، کله رونالدو و تمارض ریوالدو
یک جام عجیب با میزبانی مشترک، رسوایی داوری به نفع یکی از میزبانان یعنی کره، حذف بزرگان، رسیدن کره و ترکیه تا نیمه نهایی، کله نیمه کچل و زشت رونالدو، حسن ساس بازیکن ترکیه که تلفظ درست اسمش برای گزارشگرها دردسرساز بود و ناچار بودند شین را به سین تغییر دهند، اخمهای اولیور کان که ستاره آلمانها تا فینال بود، مشتهای تراپاتونی به اتاقک شیشهای در اعتراض به داوری حین بازی با کره جنوبی و... و یکی از اتفاقات جالب این جام تمارض ریوالدو در بازی با ترکیه بود. ریوالدو برای کرنر به گوشه زمین رفت. بازیکن ترکیه خیلی ساده توپ را به سمتش پاس داد تا کرنر زده شود اما ستاره برزیلی که معمولاً اهل حاشیه نبود صورتش را طوری گرفت که داور مجاب شد بازیکن ترکیه به عمد توپ را به صورتش شوت کرده. جام با قهرمانی برزیل تمام شد و رونالدو 8 گل زد تا یکی از آقای گلهای بسیار موفق جام باشد، اما اولیور کان که در فینال گل بدی هم خورده بود بهترین بازیکن جام شد.
2006 دعوا ناموسی شد
این جام پر بود از بازیهای پرحاشیه. وین رونی و کریس رونالدو یک درگیری عجیب در بازی پرتغال و انگلستان داشتند که تا مدتها راجع به آن بحث بود؛ علی کریمی ستاره آن روزهای تیم ملی هم در اعتراض به تعویضش به وسایل کنار زمین لگد محکمی زد. اما اوج درگیریها در فینال رخ داد، جایی که مارکو ماتراتزی مدافع ایتالیا به خانواده زیدان بیاحترامی کرد و زیزوی دوست داشتنی در آخرین و شاید مهمترین بازی عمرش از کوره در رفت و با کله زد توی قفسه سینه مارکو. پنالتی چیپ زیدان به بوفون در همین فینال یکی از اتفاقات به یاد ماندنی جام بود. این جام با قهرمانی ایتالیا بهپایان رسید. بازی هلند و پرتغال در این جام با 16 کارت زرد و 4 کارت قرمز یکی از خشنترین و جذابترین بازیهای تاریخ جام جهانی بود، سطح خشونت بازی چنان بالا بود که رقابت فوتبالی به نبرد نورنبرگ (شهر محل بازی در آلمان) معروف شد
2010 سر و صدای ووزولا و تهدید القاعده
این جام در حالی در آفریقای جنوبی برگزار شد که القاعده تهدید کرده بود مسابقات را به خاک و خون خواهد کشید. صدای کرکننده شیپورهای معروف کشور میزبان در دست تماشاگران یعنی ووزولا در آغاز هر بازی حتی هنگام تماشا در خانه هم آزار دهنده بود. لوگوی مسابقات طراحی جالبی داشت. یک نوجوان سیاهپوست که در حال هدزدن است و گردش سرش شبیه نقشه قاره آفریقا شده. توپ های جابولانی در این مسابقات استفاده شد و تا آن زمان یکی از متفاوتترین توپهای مسابقات از حیث طراحی بود. اتفاق جالب این دوره ظهور یک پدیده دریایی به نام پُل بود. یک هشت پای عجیب که شهرت جهانی پیدا کرد و نتیجه مسابقات را پیش بینی میکرد. قبل از بازیها یک شرکت رایانهای هم با یک الگوریتم پیچیده پیش بینی کرد اسپانیا قهرمان خواهد شد. بازی اول و باخت اسپانیا بستر شوخی با الگوریتم را ایجاد کرد اما ماتادورها با گل لحظه آخری اینیستا مقابل لالههای نارنجی هلند قهرمان شدند. بازی اروگوئه و غنا در همین جام بود، رقابتی شگفتانگیز و دراماتیک، لحظات پایانی سوارز مهاجم اروگوئه با دست توپ را از روی خط بیرون کشید. پنالتی غنا به تیر خورد و لحظاتی بعد اروگوئه در پنالتیها غنا را شکست داد و به مرحله بعد صعود کرد.
2014 چقدر خوب بودیم ما
بازی ایران و آرژانتین یکی از بهترین نمایشهای تیم کشورمان در تاریخ جامجهانی بود که با بدشانسی در دقیقه 93 تبدیل به باخت شد. در حالی که داور یک پنالتی مسلم را برای ما نگرفت و موقعیتهای خوبی هم روی دروازه حریف داشتیم. تیپ جالب علیرضا حقیقی دروازهبان ما در جام در سطح جهانی بازتاب داشت. گل لمپارد به آلمان که کاملاً از خط رد شده بود اما اعلام نشد حاشیه بزرگ جام بود. در این جام شاهد یک گل استثنایی هم بودیم، رابین فن پرسی با یک شیرجه دیدنی دروازه کاسیاس را در بازی اسپانیا و هلند باز کرد. این جام به میزبانی برزیل برگزار شد. هنرمندان ایرانی در جایگاه تماشاگران حاضر بودند و ترددشان با شلوارک در خیابانهای برزیل حاشیههایی در فضای مجازی ایجاد کرد. اما گل سرسبد خاطرات ما از جام شکست 7 بر یک برزیل میزبان از آلمان بود. آلمانی که میتوانست حتی تا 10 گل هم بزند اما در بین دو نیمه و در رختکن تصمیم گرفته بودند میزبان را در حضور تماشاگرانش بیشتر از این تحقیر نکنند.
آلمان در فینال با شکست آرژانتین قهرمان جام شد. مسی با چهره مغموم جایزه بهترین بازیکن جام را گرفت و تمام.
2018 شیرجه علی بیرو و ظهور امباپه
این جام برای ما با چند شگفتی همراه بود. در یک بازی فاجعهآمیز مقابل مراکش با خوش شانسی نه تنها نباختیم، بلکه در لحظه آخر با گل بهخودی مهاجم مراکش برنده از زمین خارج شدیم. بازی خوب و مصدومیت امید ابراهیمی از ناحیه دنده در این بازی خاطره انگیز شد. مقابل اسپانیا با دفاع اتوبوسی در حال ثبت کلین شیت بودیم که روی یک اتفاق گل خوردیم. گل سعید عزتاللهی روی VAR مردود اعلام شد. خیابانی در یک صحنه گفت سعید ما اسپانیایی بلده و سوژه خنده را جور کرد. در بازی با پرتغال بیرانوند با مهار پنالتی کریس رونالدوی از خودراضی تبدیل به قهرمان شد. رسانههای جهان زندگی سخت و کارگری او را در روزهای نوجوانی منعکس کردند. درگیریهای کنار زمین کیروش با مربی حریف از خاطرات جالب این جام بود. اما لحظه تلخ حذف ما در دقیقه پایانی بود؛ وقتی که طارمی توپ را در موقعیت مسلم گلزنی با دستپاچگی به بیرون زد. ما که چهار سال قبل برای باخت آبرومندانه مقابل آرژانتین به خیابانها ریخته بودیم بابت مساوی با پرتغال حسابی مغموم بودیم. اما جام خاطرات بامزهای هم داشت. مثل لحظهای که بازیکن بلژیک بعد از گل تیمش توپ را به هوا شوت کرد اما توپ به تیر خورد و بعد هم به صورتش برخورد کرد. گل پنجم روسیه به عربستان و قیافه مضحک ولیعهد عربستان از لحظات جالب جام بود. غلت زدنها و تمارض های نیمار به سوژه میمها و گیفهای شبکههای اجتماعی تبدیل شد. این جام گل به خودی های زیادی هم داشت. اما اولین جامی هم بود که با فناوری VAR برگزار شد. تیم ملی کشورمان هم برای اولین بار هم بیشترین امتیاز را در مقایسه با بقیه ادوار کسب کرد، هم هیچ گلی در جریان بازی توسط بازیکنان خودی به ثمر نرساند. دو گل ما یکی گل به خودی عزیز بوالهدوز بود و یکی هم پنالتی کریم انصاری فرد به پرتغال. حالا از الان باید به انتظار بنشینیم و ببینیم جام 2022 قطر چه خاطراتی را رقم میزند. تیم ما در گروه دشواری است و هنوز تکلیف سرمربیاش هم معلوم نیست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.