پزشکیان و جلیلی کدام گفتمان را نمایندگی میکنند؟
نامزدهای دور دوم انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم با ۲ رویکرد و ۲ گفتمان کاملا متفاوت، میتوانند مطالبات بخش قابلتوجهی از جامعه را نمایندگی کنند؛ البته مشروط به این که گفتمانهایشان مشارکت را نسبت به دور نخست انتخابات به طور چشمگیری بالا ببرد
روز پانزدهم تیرماه حوزههای رایگیری در حالی پذیرای شهروندان خواهند بود که افزایش میزان مشارکت میتواند دولتی با پشتوانه قویتر را راهی پاستور کند و به بیان رهبر انقلاب موجب «سرافرازی جمهوری اسلامی» و «کوتاه شدن زبان دشمنان» شود. «مسعود پزشکیان» و «سعید جلیلی» نامزدهای نهایی چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری با ۲ رویکرد و ۲ گفتمان کاملا متفاوت، امروز میتوانند بخش بزرگی از جامعه را نمایندگی کنند؛ نامزدهایی که اولی مورد تایید «جبهه اصلاحات» تشکل جمعی جریان اصلاحطلبی قرار گرفته اما خود را اصولگرای واقعی میخواند و دومی مورد حمایت «جبهه نیروهای انقلاب» از جریان اصولگرایی است.این گفتمانهای سیاسی بودهاند که طی قریب به نیم قرن حیات جمهوری اسلامی توانستهاند مشارکت مردم در انتخابات را زمینهسازی کنند. یارگیری این گفتمانها با تکیه بر شعارهای متناسب با نیاز مردم در جغرافیای سیاسی ایران و در روند توسعه سیاسی و جمهوریت نظام نقش مهمی ایفا کرده است؛ «گفتمانهای سیاسی و نقش آن ها در مشارکت و جمهوریت مردم» عنوان پژوهشی است به قلم بهرام ستاری دستنائی و احمد بخشایشی اردستانی که تابستان ۱۴۰۱ در نشریه جستارهای سیاسی معاصر منتشر شده و به این موضوع میپردازد. در ادامه بخشهایی از این مطالعه آمده است. فرضیه مقاله این است که وجه سیاسی نظام جمهوری اسلامی به دلیل کاربرد انگیزههای متفاوت مردم متناسب با هر موقعیت جغرافیای سیاسی ایران در برهههای زمانی باعث مشارکت مثبت آنها در عرصههای متفاوت تصمیمگیری کشور به خصوص انتخابات میشود.
نویسنده : گروه سیاسی
در هر دههای از نظام، یک یا چند گفتمان با شعاری مشخص به بیان و پیگیری مطالبات مردم پرداخته است. نتیجه مطرح و غالب شدن این گفتمانها در دورههای مختلف به مشارکت سیاسی اجتماعی مردم منجر شده است.
۱.گفتمان لیبرال
گفتمان ملیگرایی لیبرال برآمده از تحولات سیاسی اجتماعی اواخر دهه 20 به عنوان گفتمانی ناسیونالیستی در کشاکش تعارضات اجتماعی در مقابل نیروهای استعماری ظهور یافت. رهبری این طیف در ابتدای پیروزی انقلاب، عهدهدار حکومت موقت شده بود.
۲.گفتمان اسلامگرا
اسلام سیاسـی به عنوان یکی از گفتمانهای مهم در طول تاریخ ایران، بـر وجـه اعتراضی و سیاسی اسلام تأکید دارد. شاخصترین گروه این طیف حزب جمهوری اسلامی بود که با داشتن کادر رهبری قوی میخواست همه نیروهای انقلاب را بسیج و سازماندهی کند.
۳.گفتمان دفاع مقدس
آنچه فضای دهه اول ایران پس از انقلاب را تحت تأثیر قرار داد، گفتمان دفاع مقدس بود. در پرتو این گفتمان دالهای آخرتگرایی، معنویتخواهی، ایثارگری، شهادتطلبی، دنیاگریزی، مردمسالاری دینباوری، تقدم منافع جمعی بر منافع فردی، تولی و تبری، جهاد و مقابله با تجاوز به مثابه دستورالعملی برای کاربست آحاد ایرانیان حول دال مرکزی نظام و امام درآمد.
۴.گفتمان راست سنتی (مذهبی)
گفتمان راست سنتی به عنوان یکی از ستونهای اصلی در فضای سیاسی ایران و نظام مردمسالار دینی در دهه ۶۰ ظهور کرد و در ادوار انقلاب مرجع جریانهای انقلابی است.طرفداران این گفتمان، محافظهکار و آرمانگرای واقعبین نامیده میشوند، برای ارزشها اهمیت قائل بوده و معتقدند رشد و توسعه اقتصادی نباید با ارزشها در تضاد قرار گیرد و عدالت اجتماعی را مقدم بر توسعه میدانند.
۵.گفتمان چپ سنتی (مذهبی)
این جریان در دهه ۶۰ نقش فعالی در عرصههای سیاسی داشت. بعد از کنار رفتن دولت موقت و دولت بنی صدر، زمینه و شرایط برای بروز و ظهور اختلافات نظری در میان نیروهای انقلابی درون حاکمیت مهیا شد. در این تقابلها، شعارهای دفاع فعال از قشر مستضعف و گسترش آموزشهای عقیدتی، تاکید بر تعهد به جای تخصص، هواداری از آرمان برابری فرصتها، گرایش به سوی جهانوطنی و امت واحده به جای میهنپرستی و ملیتگرایی در زمره دالهای این گفتمان به چشم میخورد.
۶.گفتمان چپ مدرن
طی دهه 70 در چرخش گفتمانی که در چپ سنتی شکل گرفت این جریان به سمت نگرشها و رویکردهای متفاوتی نسبت به گذشته حرکت کرد. مواضع و دیدگاههای جناح چپ مدرن را باید در تعدیل و دخل و تصرف دیدگاههای سایر طیفها به ویژه چپ سنتی یافت.چپ مدرن در بعد سیاسی به مشارکت سیاسی مردم در قالب نهادهای مدنی و احزاب مینگریست و احزاب و گروههای سیاسی را حد وسط بین دولت و جامعه میدانست و بر جمهوریت و اسلامیت نظام تأکید داشت.
۷. گفتمان سازندگی
با پایان یافتن جنگ، لزوم بازسازی کشور اولویتدارترین مسئله کشور شد. ترمیم خرابیهای ناشی از جنگ، ساخت زیربناها، بیرون بردن کشور از فضای شدیداً وابسته به واردات بر پایه اقتصاد نفتی، بسط فضای دیپلماتیک و... موجب شد که گفتمان سازندگی به مثابه ایدئولوژی نجات بخشی برای دهه دوم انقلاب در آید.در گفتمان سازندگی، تعدیل و توسعه اقتصادمحور، دال مرکزی را تشکیل داد و سایر دالها از قبیل اعتدالگرایی، توسعه به مثابه عدالت، گرایش به الگوی توسعه سرمایهداری، با محوریت دال مرکزی تثبیت شده و معنایی جدید یافتند.
۸. گفتمان اصلاحات
دهه سوم نظام، دهه گفتمان اصلاحات بر پایه توسعه سیاسی بود. این گفتمان با ترویج دالهای آزادی، مشارکت مردم، گشایش فضای باز سیاسی، تشکیل شوراها و جامعه مدنی، حضور مردم را در مشارکت سیاسی و جمهوریت نظام تقویت کرد.این گفتمان با رویکردی متفاوت از گذشته با چرخش رویکرد اقتصادی به سیاسی، فعال شدن عرصههای سیاسی جامعه با شعارهای جدیدی همچون جامعه مدنی، آزادی، مردمسالاری، اصلاحات و توسعه سیاسی آغاز شد.مفصل بندی جدیدی حول دال مردم شکل گرفت که دالهای دیگری مانند آزادی، جامعه مدنی، قانونگرایی و توسعه سیاسی را در یک نظام معنایی ویژه به هم مرتبط ساخت. تجدد در هیئتی نـو مجدد به میدان آمد و تضاد میان تجدد و سنتگرایی دوباره خود را به شکلی جدید نمایان ساخت.
۹.گفتمان اصولگرایی
اصولگرایی یکی از گفتمانهای اصلی فراگیر و مهم پس از انقلاب، عمدتا پایههای خود را نقاط مثبت گفتمانهای گذشته قرار داده است. این گفتمان ساختار و عناصر مقوم خود را از گفتمان دفاع مقدس ودیعه گرفته است.اصولگرایی با توجه به دالهای ارزشی و انقلابی، عدالتمحوری، رفع محرومیتها و تبعیضها، توزیع عادلانه منابع، مهرورزی و ...، مشارکت سیاسی مردم در صحنههای متفاوت خصوصا انتخابات را زمینهسازی میکند.مهمترین مبانی فکری گفتمان اصولگرا عبارتند از توجه ویژه به ارزشها و اصول اسلامی و انقلابی و محور قرار دادن آن در تصمیمگیریها، عدالتمحوری، رفع محرومیتها و تبعیضها، توزیع عادلانه منابع کشور و پایهریزی اقتصاد عدالتمحور، خدمتگزاری بیمنت و مهرورزی و در عرصه سیاست خارجی محور قرار دادن اصول و ارزشهای انقلاب، تامین منافع ملی و کوتاه نیامدن در برابر زیادیخواهی قدرتهای بزرگ.
گفتمانها، مشارکت سیاسی مردم و جمهوریت نظام
در پرتو گفتمانهای سیاسی کشور، جمهوریت و مشارکت سیاسی آگاهانه در جغرافیای سیاسی ایران با بستر اجتماعی مناسبی در طول این چند دهه نظام مردمسالاری دینی روبه رو شده است.از نظر جامعهشناختی، نظام سیاسی پایدار توسط مشارکت همگانی و آگاهانه شهروندان به عنوان یک پروژه فراگیر محقق میشود. آنچه به عنوان مانع جمهوریت و مشارکت سیاسی در جامعه کنونی، محسوب میشود و فرایند مشارکت شهروندان را با مشکل مواجه میکند، فقدان فرصتهای برابر همه شهروندان در امر مشارکت سیاسی است که توسط گفتمانها و با پذیرش سلایق گوناگون فرصت برابر برای همه مردم توسعه پیدا میکند.ساختار سیاسی و اجتماعی موزائیکی و چند تکه است یعنی مردم کنار هم چیده شدهاند و تعاملاتی که بین این گروهها صورت میگیرد میتواند انشقاق و از همگسیختگی جامعه را از بین ببرد. این انشقاقها میتواند از طریق گفتمانهای نظام سیاسی از بین برود.به دیگر سخن هر چند مردم نسبت به سرنوشت سیاسی خود حساستر باشند از گفتمانهای سیاسی بهره بهتری میبرند، اما اگر این مشارکتها در هالهای از تعصبات یا انحصارگرایی و تفوقطلبی باقی بماند، از نقش مثبت آن کاسته میشود.تاریخ جامعه ما در چند دهه اخیر شاهد پیدایش گفتمانهای سیاسی فراوانی با ایدئولوژیها و دیدگاههای متفاوتی بوده است که عمده آن ها موفق بودهاند مشارکت سیاسی و جمهوریت را متناسب با مردم افزایش دهند. جمهوریت و مشارکت سیاسی فقط در جامعهای تبلور پیدا میکند که دارای فرهنگ مشارکتی باشد. باید فرهنگ مشارکتی را در جامعه تقویت کنیم. نقطه اتکای ما باید بیشتر روی مشترکات باشد تا فرهنگ جدیدی که تساهل و مدارای سیاسی در آن وجود داشته باشد را در جامعه رواج دهد. این وظیفه خطیر توسط گفتمانها تسری پیدا میکند. تا زمانی که ساختار نظام سیاسی تحزبی نباشد، میتوان بر اساس گفتمانهای موجود از وجود مردم برای مشارکت عمومی بهره مثبت برد.در طول دهههای گذشته، نظام مردمسالاری دینی توسط گفتمانهای موجود این کاستیهایش برطرف شده است و گفتمانها این تدبیر را در هر دهه با گفتمان مردم پسند به جامعه عرضه کردهاند؛ در دهه ۶۰ با گفتمان دفاع مقدس، گفتمان چپ و راست سنتی، در دهه ۷۰ با گفتمان سازندگی و گفتمان چپ و راست مدرن، دهه ۸۰ با دو گفتمان اصولگرا و اصلاحطلب، دهه ۹۰ نیز با رویکرد اعتدال این تحول شکل گرفت.امروز و در آستانه برگزاری دور دوم انتخابات چهاردهمین ریاست جمهوری ایران بار دیگر گفتمانهایی با دال مرکزی تعهد- تخصص وارد عرصه شدهاند تا مشارکت را زمینهسازی کنند.