دانش اجتماعی حضرت خدیجه(س) در خدمت تبلیغ
گزارش های مستند تاریخی از نقش بی بدیل همسر بزرگوار رسولخدا(ص) در معرفی، گسترش و حمایت از دین اسلام
جواد نوائیان رودسری – نوشتن درباره سیره و ویژگیهای شخصیتی بانویی یگانه، همچون حضرت خدیجه کبری(س) کار سادهای نیست؛ چگونه میتوان در سالروز رحلت جانگداز وی که ماتمی بزرگ برای خیرالانام، خاتمالانبیاء، محمد مصطفی(ص) است، با زبان قاصر و قلم ناتوان، درباره بانویی نوشت که رسولخدا(ص) در تعظیم و تکریم وی از والاترین و بهترین توصیفات، در قالب زیباترین واژگان بهره بردهاست؟ مورخان و نویسندگان مشهور جهان اسلام نیز، با تأسی به همین تکریم، به گرامی داشت مقام آن بانوی بزرگوار در آثار خود پرداختهاند؛ «ابن عبدالبر» در «الاستیعاب»، خدیجه کبری(س) را نخستین حامی پیامبرخدا(ص) و دین اسلام میداند و تصریح میکند که وی، در انتهای روزی که حضرت ختمیمرتبت(ص) مبعوث شد، اسلام آورد و شهادتین را بر زبان مبارکش جاری کرد. «ابن اثیر جزری» در «أسد الغابه»، بانوی بزرگوار اسلام را نماد شرافت و انسانیت در عصر پیش از بعثت مینامد و ملقب شدن حضرت خدیجه(س) را به «طاهره»، در آن دوران، دلیلی بر عظمت مقام آن بزرگوار میشمرد. «ابنحجر عسقلانی» در «الاصابه»، بانوی بزرگوار اسلام قوت قلب نبیمکرم(ص) دانستهاست که به واسطه فداکاری در مسیر حق و پایداری در دفاع از رسولخدا(ص)، از ربّ جلیل وعده بهشت برین گرفته بود. اما نباید از یاد برد که صدها روایت معتبر از معصومین(ع)، درباره جایگاه والای حضرت خدیجه(س)، او را از هر وصف و تکریمی، بینیاز میکند؛ آنگونه که سیدالساجدین، امام زینالعابدین(ع)، در آن خطبه توفانی که کاخ یزید و یزیدیان را در هم کوبید، برای معرفی خود، از جمله «انا ابنُ خَدیجةَ الکبری» بهره برد و صحت آن را بینیاز از توضیح دانست.
طاهره قریش
حضرت خدیجه(س)، حتی پیش از ازدواج با رسولخدا(ص)، به شرافت و بزرگواری شهرت داشت. وجود مقدس او، واجد صفات و فضایل برجستهای بود که آن بانوی یگانه را، نسبت به دیگران ممتاز میکرد. خاندان وی، از اصیلترین خاندانهای قریش محسوب میشد و در میان اعضای آن، افرادی مانند ورقة بن نوفل بودند که آشکارا به توبیخ و رد شرک و بتپرستی میپرداختند و آیین یکتاپرستی را که میراث حقیقی ابراهیمِ خلیل(ع) بود، میپذیرفتند. خدیجه(س)، زندگی پیش از ازدواج و بعثت رسولخدا(ص) را بر بستر عقلانیت و تفکر طی کرد و به گواهی مورخان و محدثان، در همان ایام جوانی، مؤمن به دین حنیفِ جدّ بزرگوارش، ابراهیم(ع) بود. همین ویژگی، از آن بانوی عالیمقام، شخصیتی متمایز از مردم و ثروتمندان مکه ساخت؛ گرد سوءاستفادههای مالی و رباخواری نمیگردید و همواره، مدافع و حامی محرومان و نیازمندان بود. زندگی سراسر پاکی «طاهره» قریش، او را به گوهرشناسی تبدیل کرد که ستاینده ویژگیهای عالی انسانی در دیگران بود. همین مسئله باعث شد که برای نخستینبار، توجه حضرت خدیجه(س) به خیرالانام(ص) جلب شود و از او برای همکاری در امر تجارت، در قالب «عقد مضاربه» دعوت به عمل آورد. ابنکثیر دمشقی در جلد دوم کتاب «البدایة و النهایة» و نیز، مطهر بن طاهر مقدسی در جلد چهارم کتاب «البدء و التاریخ»، با استناد به روایات معتبر، این موضوع را تأیید میکنند؛ راستگویی، امانتداری، کرامتهای اخلاقی و ویژگیهای خاص شخصیتی پیامبرخدا(ص)، حضرت خدیجه(س) را به پیشنهاد همکاری با وی ترغیب کرد. بعدها که روایت غلامش، میسره را که همراه پیامبرخدا(ص) در سفر تجاری بود، درباره منش و سیره آن حضرت شنید، بیش از گذشته، شیفته و علاقهمند به رسولخدا(ص) شد؛ علاقهای که در نهایت به ازدواج انجامید. حضرت خدیجه(س)، در انتخاب پیامبرخدا(ص) به عنوان همسر، بدون آگاهی و شناخت عمل نکرد. علامه مجلسی در جلد 16 بحارالانوار، به جلسهای اشاره میکند که طبق رسوم شهر مکه، سه روز بعد از ازدواج پیامبرخدا(ص) و در منزل حضرت خدیجه(س)، با حضور عموهای رسولاکرم(ص) برگزار شد و در آن، پس از قرائت شعری توسط عباس بن عبدالمطلب، بانوی گرامی اسلام برخاست و ضمن سخنانی به حاضران فرمود: «بدانید که مقام محمد عظیم و والا، فضل و خوبی او فراگیر و بخشش وی، زیاده از حد است.» این وصلت، با توجه به ویژگیهای شخصیتی حضرت خدیجه(س) و تناسب آن با دیدگاهها و کرامتهای اخلاقی رسول حق(ص)، باعث شکوفایی امر خیر در خانه خدیجه(س)، بیش از آنچه بود، شد. خانهای که از قدیم، پناهگاه یتیمان و بیوهزنان محسوب میشد، حالا وسعت عمل بیشتری پیدا کرد؛ خانه خدیجه(س) ملجأ درماندگان، نیازمندان و ستمدیدگان شهر مکه بود و این موضوع، طی سالهای منتهی به بعثت حضرت ختمیمرتبت(ص) ادامه یافت؛ خدیجه(س) ثروت خود را با میل و رغبت تمام در اختیار همسر گرامیاش قرار داد و با همت والایش، به حمایت از فعالیتهای خیرخواهانه شوهر پرداخت؛ در آزاد کردن زید بن حارثه، با وی مخالفتی نکرد؛ هنگامی که پیامبرخدا(ص) در سال قحطی مکه، تصمیم گرفت علی(ع) را به خانه خود بیاورد تا بلکه باری از دوش عموی گرامیاش، ابوطالب بردارد، خدیجه(س) از این اقدام استقبال کرد و همچون یک مادر، امیرمؤمنان(ع) را گرامی داشت.
دانش تبلیغ در سیره خدیجه(س)
با این حال، آنچه درباره سیره و فضایل خدیجه کبری(س)، پیش از عصر بعثت، با این قلم نارسا به رشته تحریر درآمد، در برابر اقداماتی که پس از بعثت حضرت ختمیمرتبت(ص) از آن بانوی یگانه در تاریخ ثبت شدهاست، قابل مقایسه نیست. شاید یکی از بهترین تعابیر را درباره مقام حضرت خدیجه(س) در عصر بعثت و نقش آن بانوی بزرگوار در ترویج دین نبوی، عبدالرحمن بن عبدا... سهیلیِ اندلسی، عالم مالکی مذهب، در جلد دوم کتاب «الروض الأنف» نوشته باشد: «ذلکَ أنَّها کانَت رَبَّةَ بَیتِ إسلامِ لَم یَکُن عَلَی الأرضِ بیتٌ إلا بَیتِها حِینَ آمَنت»؛ خدیجه(س) صاحب خانه اسلام بود، زمانی که وی ایمان آورد، روی زمین خانهای جز خانه او برای اسلام وجود نداشت.
آن حضرت، از مال خود، برای حمایت کامل از مسلمانان بهره میگرفت. بردههای مسلمان با ثروت خدیجه(س) آزاد میشدند و در روزگار پرمحنت محاصره شعب ابوطالب، بقایای ثروت آن بانوی یگانه، چارهساز بسیاری از بحرانهای مسلمانان شد. با این حال، آنچه باعث برجسته شدن جایگاه والای حضرت خدیجه(ص) در عرصه گسترش اسلام و تبلیغ دین مبین بود، تنها به امور مالی و نقش راهبردی آن حضرت در این عرصه، محدود نمیشد. به دیگر سخن، حضرت خدیجه(س)، برای تبلیغ و ترویج اسلام، تنها از مال خود نگذشت؛ او هر آنچه را که داشت، به پای اسلام ریخت. حمایت او از پیامبرخدا(ص) و دینِ او، یک حمایت تمامعیار و همهجانبه بود. ابنکثیر دمشقی در جلد دوم «البدایة و النهایة»، روایتی از رسولخدا(ص) نقل میکند که آنحضرت در پاسخ به پرسش امینوحی درباره حضرت خدیجه(س)، وی را «صدیقة امَّتی» مینامد. واقعیت آن است که تصدیق رسولخدا(ص) از سوی همسرش، خدیجه(س) که بانوی شناخته شده شهر مکه و از افراد ذینفوذ این شهر محسوب میشد، در تبلیغ دین، به ویژه در میان بانوان، تأثیر شگرفی داشت. تصدیق آشکار رسالت احمدی از سوی آن بانوی بزرگوار، برای پیامبراکرم(ص) بسیار ارزشمند و حائز اهمیت محسوب میشد.
احمد بن حنبل در جلد چهارم «مسند» خود، روایتی از رسولخدا(ص) نقل میکند که در آن، خدیجه(س) به عنوان بهترین همسر آن حضرت و واجد خصایص و فضایل کمنظیر معرفی میشود: «خداوند مانند خدیجه را به من ندادهاست. او زمانی به من ایمان آورد که دیگران کافر بودند، هنگامی به تصدیق من برخاست که مردم مرا دروغگو میدانستند و با مالش به حمایت از من برخاست در حالی که دیگران چنین اقدامی نکردند.» بنابراین، باید «تصدیق» رسالت از سوی خدیجه(س)، یکی از مهم ترین فعالیتهای تبلیغی وی بدانیم. افزون بر اینها، او در بسیاری از موارد، مشاور و راهنمای صدیق و خوبی برای پیامبرخدا(ص) بود؛ دانش اجتماعی حضرت خدیجه(س) که برخاسته از سالها تجربه وی در امر بازرگانی و فعالیتهای عامالمنفعه شهر مکه بود، از وی مشاوری توانمند میساخت که میتوانست در لحظات حساس و بزنگاههای مورد نیاز، این توانمندی را در خدمت پیامبرخدا(ص) و ترویج دین مبین اسلام قرار دهد و چنین نیز شد. روابطی که حضرت خدیجه(س) به واسطه ارتباطات خانوادگی و مالی با اهالی مکه و دیگر مناطق داشت، به ویژه در واقعه حصر اقتصادی و اقامت اجباری مسلمانان در شعب ابوطالب، بسیار کارگشا و مؤثر بود. خیلی از کسانی که آشکارا و مخفیانه به حمایت از محاصرهشدگان پرداختند، وابستگان و آشنایان حضرت خدیجه(س) بودند. به همین دلیل، تردیدی نیست که رحلت جانگداز آن بانوی بزرگ، در سال دهم بعثت و در بحبوحه محاصره اقتصادی و مدتی بعد از درگذشت حضرت ابوطالب، باعث بروز اندوه و سختیهای متعددی برای پیامبرخدا(ص) و مسلمانان شد؛ آنگونه که مورخان، این سال را «عام الحُزن» نام نهاده و نویسندگانی مانند احمد بن علی مقریزی در «امتاع الاسماء» به تفصیل درباره چرایی این نام گذاری، بحث کردهاند.