چندسالی است نوع خاصی از کتاب قصه‌های کودکانه مد شده‌ که قهرمان‌شان، نه شخصیتی خیالی بلکه فرزند شماست؛ اوست که داستان را پیش می‌برد، در صفحات کتاب، به‌جای تصویرسازی عکس او را می‌بینیم، پایان قصه هم عموما نتیجه‌گیری پندآموز و گل‌درشتی است که از زبان کودک می‌خوانیم. ترکیبی از هرلحاظ اشتباه که نه متخصصان حوزه ادبیات، آن را درست می‌دانند و نه روان‌شناسان کارکرد تربیتی‌اش را تأیید می‌کنند. ما دو سال پیش در زندگی‌سلام، پرونده‌ای را به این موضوع اختصاص دادیم با تیتر «زیر گنبد کبود، فقط بچه من بود»  ودر آن پرونده از زبان یک نویسنده و یک روان‌شناس به پیامدهای انتشار چنین کتاب‌هایی پرداختیم. حالا که مدتی است تبلیغ کتاب داستان‌های اختصاصی به ویژه برای روز دختر و... دوباره در فضای مجازی رونق گرفته‌، فکر کردیم بد نیست نگاهی دوباره به این موضوع داشته‌باشیم با این توضیح که آن چه در ادامه خواهیدخواند، چکیده نظر صاحب‌نظرانی است که پیش از این در آن پرونده از آن‌ها کمک گرفته‌ایم.

   قصه‌هایی نه‌چندان اختصاصی
روند سفارش دادن کتاب‌قصه‌های اختصاصی به این‌ترتیب است که اسم و جنسیت فرزندتان را در سایت‌های عرضه‌کننده این کتاب‌ها وارد و از بین طبقه‌بندی‌های محدود، ویژگی‌های شخصیتی و موارد دوست‌داشتنی او را انتخاب می‌کنید. فرض بر این بوده‌است که همه بچه‌ها در پنج، شش ویژگی شخصیتی مثل باهوش و شجاع بودن مشترک‌اند، صورتی و آبی و چندرنگ دیگر را دوست دارند و همه‌شان عاشق فضانوردی و دایناسورها هستند. فردیت کودک نقشی در این داستان‌ها ندارد و همه بچه‌ها فارغ از رده سنی و تفاوت‌های فردی، در یک گروه بسته گنجانده می‌شوند. در مرحله بعد یک متن چندخطی مهرآمیز خطاب به فرزندتان می‌نویسید و عکس اش را برای قرارگرفتن روی جلد آپلود می‌کنید. چندثانیه بعد داستان‌تان آماده است. الگو از پیش مشخص و قصه جلوتر نوشته شده‌است، فقط اطلاعات مختصری که شما از فرزندتان به سایت می‌دهید، در جاهای خالی قرار می‌گیرد. محتوا سطحی، ساده‌انگارانه، پررنگ‌ولعاب و ظاهر پندآموز است اما نه‌تنها کارکرد تربیتی ندارد که در بسیاری زمینه‌ها تأثیر سوء می‌گذارد.
   از دست رفتن حق انتخاب و لذت کشف
در این کتاب‌ها والدین فرزندشان را می‌گذارند وسط قصه‌ای که خودشان برایش انتخاب کرده‌اند. در قصه‌های مرسوم، کودک می‌تواند خودش را به‌جای شخصیت‌های متفاوت بگذارد. می‌تواند تصمیم بگیرد که ازبین شخصیت های داستان «خرگوشه» باشد یا «آدمه» یا «خرسه». در داستان‌های اختصاصی اما نه‌تنها هیچ حق انتخابی ندارد، بلکه امکان و لذت کشف هم از او گرفته می‌شود. اگر برای بچه‌ها قصه خوانده‌باشید، حتما از زبان‌شان شنیده‌اید که «آها! اگه من بودم، فلان کارو می‌کردم» و «من دوست داشتم به‌جای فلان شخصیت باشم». این کشف و همذات‌پنداری با شخصیت‌ها در کتاب‌های موردبحث جایی ندارند.
     محتوای نازل و لطمه به عزت‌نفس
بچه‌ها در داستان‌های اختصاصی، به ویژگی‌هایی متصف می‌شوند که ازنظر روانی آن‌ها را تحت‌فشار می‌گذارد. والدین و مربیان نباید هیچ باری را به کودکان تحمیل کنند؛ جملاتی مثل «تو هنرمندی» و «تو بهترینی»، وظیفه بزرگ و فشاری است که به کودک تحمیل می‌شود. وقتی کودک ازعهده شبیه شدن به این ارزش‌گذاری‌ها برنیاید، احساس شکست خواهدکرد و عزت‌نفس اش آسیب می‌بیند. به‌علاوه محتوای این کتاب‌ها هم خیلی نازل است، فاقد ارزش داستانی‌اند و با این‌که ممکن است ایده خوبی داشته‌باشند ولی پرورانده نشده‌اند چون نویسنده خودش را ملزم کرده‌است که ایده را به قهرمان داستان بچسباند و به‌زور پیامی عبرت‌آموز را منتقل کند.
     دامن زدن به خودخواهی
کتاب‌قصه‌های اختصاصی با ادعای افزایش اعتمادبه‌نفس بچه‌ها تولید می‌شود و فرض بر آن است که اگر کودک، مرکز جهان و قهرمان دنیای خود قلمداد شود، اعتمادبه‌نفس اش بالا خواهدرفت اما آن‌چه عملا اتفاق می‌افتد پیش بردن بچه‌هاست به‌سمت خودخواهی. این کتاب‌ها درواقع بیشتر به والدین مربوط‌ هستند تا بچه‌ها، فرصتی که پدرومادرها به دیگران نمایش بدهند که «این بچه منه!» ارزش‌گذاری کودک با صفاتی مثل «بهترین» و «زیباترین» و «باهوش‌ترین» علاوه‌بر فشارزا بودن برای کودک، ریشه در ضعف اعتمادبه‌نفس والدین دارد و حتی اگر در نگاهی خوش‌بینانه به افزایش اعتمادبه‌نفس کودک منجر شود، اعتمادبه‌نفسی کاذب خواهدبود که خود کودک در ساختن آن نقشی نداشته و از جیب پدرومادرش بیرون آمده‌است.

 جنایت اخیر و شوک آور یکی از سفید برترپنداران در نیویورک بار دیگر خطر فزاینده راست‌گرایان افراطی را در جامعه آمریکا به خوبی به نمایش گذاشته است. در واقع نقش گروه‌های راست گرای افراطی سفید برترپندار به صورتی فزاینده در سیاست داخلی آمریکا نیز پر رنگ شده و انتظار می‌رود که این گروه‌ها نه فقط اقدامات خشونت بار علیه اقلیت‌های قومی و نژادی مانند سیاه پوستان و لاتین تبارها را تشدید کنند بلکه اقلیت‌های دینی مانند مسلمانان را نیز بیش از پیش هدف حملات خود قرار دهند. در عین حال گروه‌های راست گرای افراطی در راستای رویکرد سیاسی خود به طور فزاینده خواهان دخالت در عرصه سیاسی داخلی آمریکا هستند. این موضوع موجب بروز حوادث خشونت بار در عرصه سیاسی آمریکا مانند تهاجم به کنگره در 6 ژانویه 2021 از سوی هواداران افراطی ترامپ در واکنش به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری 2020 و پیروزی جو بایدن دموکرات در این انتخابات شد. در پی کشتار هولناک در سوپرمارکتی در شهر بوفالوی ایالت نیویورک، کامالا هریس، معاون رئیس‌جمهوری آمریکا نیز گفت: «ایالات متحده این روزها شاهد همه گیری نفرت است.» اما تاریخ 240 ساله ایالات متحده آمریکا نشان می‌دهد که این کشور همیشه و نه «این روزها» درگیر همه گیری نفرت بوده است، نفرت سفیدپوست علیه سیاه پوست، نفرت سیاه پوست علیه سفید پوست، نفرت سفید پوست و سیاه پوست علیه سرخ‌پوست و نفرت سرخ‌پوست علیه سفید پوست و سیاه پوست. به تازگی نیز با افزایش جمعیت لاتین تبارها در ایالات متحده، نفرت نژادی مثلثی، ضلع چهارمی نیز پیدا کرده است. با این حال، همه گیری نفرت در آمریکا فقط جنبه نژادی ندارد بلکه تعارضات ایدئولوژیکی نیز به وخامت اوضاع در این کشور افزوده است. خداباوران در برابر خداناباوران قرار دارند، پروتستان‌ها در برابر کاتولیک‌ها و مسیحیان در برابر مسلمانان. این در حالی است که افزایش فاصله سرسام آور فقر و غنا در ایالات متحده، به کینه‌های نژادی و اعتقادی شدت بخشیده است. جامعه‌ای که یک فرد به تنهایی بیش از 250 میلیارد دلار ثروت دارد و دارایی 400 آمریکایی معادل 150 میلیون آمریکایی دیگر است، 40 میلیون نفر در زیر خط فقر زندگی می‌کنند و ادامه حیات آنان به کمک‌های دولتی بستگی دارد، در چنین شرایطی، هر یک از کانون‌های تعارضات نژادی، فرهنگی و ایدئولوژیکی، ده‌ها و صدها نهاد، موسسه و‌اندیشکده را در اختیار دارند تا نفرت از دیگری را تئوریزه و با استفاده از پیشرفته‌ترین ابزارهای انتقال پیام، به جامعه پمپاژ کنند. همه این مسائل هم در کشوری رخ می‌دهد که شهروندانش راحت‌تر از خرید کتاب، به مجهزترین و کشنده‌ترین سلاح‌ها دسترسی دارند. به همین دلیل، کسی که از شرایط خود، شرایط نژاد خود، شرایط طبقه اجتماعی خود یا حتی از شرایط کشور خود ناراضی است، یک مسلسل جنگی می‌خرد و انسان‌ها را به مسلخ می‌برد. مهم نیست که انسان ها، کودکان خردسال در مدرسه‌ای باشند یا عبادت کنندگان در کلیسا یا کنیسه یا مسجد. حتی قربانیان می‌توانند رهگذرانی باشند که در گوشه‌ای هدف گلوله قرار می‌گیرند. براساس آخرین آمارها آمریکا در سال 2020 حدود 19 هزار و 350 فقره تیراندازی را ثبت کرده است که این رقم نسبت به سال قبل از آن 35 درصد افزایش را نشان می‌‌دهد، اما به رغم این آمار تصاعدی و ایجاد موج کنترل خشونت‌های مسلحانه، کنگره آمریکا هنوز موفق به تصویب لایحه‌ای در این باره نشده است و قوانین کنترلی در برخی مناطق به صورت شورایی اعمال می‌‌شود. نکته این جاست که سفید برترپنداران، آشوب‌های نژادی در پی قتل هولناک جورج فلوید سیاه پوست توسط یک پلیس سفید پوست در سال 2020 را نشانه‌ای از نابودی هویتی ایالات متحده قلمداد می‌کنند که باید برای جلوگیری از آن، دست به اسلحه ببرند. البته این نگرش افراطی و خشونت طلب گروه‌های نژادی سفید برترپنداران به واکنش‌های خشن برخی از گروه‌های ضدفاشیستی مانند آنتیفا انجامیده است. به عبارت دیگر، ایالات متحده در مرحله جدیدی از دور تسلسل خشونت‌های نژادی قرار گرفته است که خشونت یک گروه، به خشن‌تر شدن گروه دیگر می‌انجامد؛ روندی که معاون رئیس‌جمهوری آمریکا از آن به عنوان «همه گیری نفرت» در این کشور یاد می‌کند. این گروه‌ها در تلاش هستند با روند چند نژادی در آمریکا مقابله و نوعی پاک‌سازی نژادی را در این کشور اجرا کنند.

مصطفی عبدالهی- بالاخره قرار است تعارفات با همسایگان را کنار بگذاریم و در مذاکرات و تعاملات چندجانبه، 12 کشور همسایه را برای مدیریت منشأهای گرد و غبار متقاعد کنیم؛ اقدامی که چندان ساده نیست اما اگر در آن جدی باشیم و از برگ‌های برنده‌مان استفاده کنیم، می توانیم به ثمربخش بودن آن امیدوار باشیم. 

«سمیه رفیعی»، رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس، درباره پیگیری مصوبات آن جلسه به خراسان می‌گوید: اقدامات نسبتا خوبی در این حوزه آغاز شده است که البته کافی نیست و باید با جدیت بیشتری دنبال شود. وی می‌افزاید: تعداد اندکی از سازمان‌ها، گزارش‌هایشان را تحویل داده‌اند اما  ما منتظر تکمیل گزارش‌ها هستیم تا بتوانیم به جمع‌بندی برسیم و اقدامات بعدی را دنبال کنیم.

   پاسخ دبیر کارگروه  ملی  به 2 سوال مهم درباره گرد و غبار 

 در گفت‌وگو با دکتر «علی محمد طهماسبی»، دبیر کارگروه ملی گرد و غبار، دو سوال مهم را هم مطرح و پاسخ او را دریافت کردیم:

 1- آیا مشکل ما فقط با منشأهای خارجی گرد و غبار است؟

ما درباره منشأهای داخلی هم دغدغه داریم؛ اما بر اساس مطالعات انجام شده، منشأهای غبارخیز داخلی ما 35 میلیون هکتار با میانگین تولید 122 کیلو غبار در هر هکتار است که قدرت غبارخیزی و ماندگاری بالایی ندارند؛ در حالی که منشأهای خارجی 280 میلیون هکتار با میانگین تولید 540 کیلو غبار در هر هکتار است. بنابراین هم از نظر وسعت و هم از نظر حجم و غلظت غبارخیزی، مشخص است که باید روی مدیریت منشأهای خارجی تمرکز بیشتری داشته باشیم. 

2- این اظهارنظر درست است که درباره تبعات سدسازی‌های گسترده ترکیه، دیگر کار از کار گذشته است و نمی‌توانیم دستاوردی از مذاکرات داشته باشیم؟

نه این طور نیست؛ ما باید به ترکیه فشار بیاوریم تا حقابه دشت‌ها و تالاب‌هایمان تامین شود و این موضوع باید از طریق دیپلماسی پیگیری شود. اما دقت داشته باشیم که مشکل فعلی ما با گرد و غبارها، ارتباط چندانی با عوارض سدسازی‌های ترکیه ندارد و معطوف به مناطق بیابانی گسترده در منطقه است. عراق و سوریه درمجموع حدود 28 میلیون هکتار مناطق غبارخیز دارند که عمده آن‌ها مرتعی و بدون پوشش گیاهی است و ارتباطی به مدیریت آب در بالادست ندارد. اما این به معنای بی‌تفاوت بودن نسبت به اقدامات ترکیه نیست و حتما باید حقابه‌هایمان را مطالبه‌گری کنیم.

 

پس از ورود ریزگردها  به تهران،  مناطق غربی  و  مرکزی کشور 

هجوم نفس گیرها  به مشهد

طبق پیش بینی ها، ریزگرد های قره قوم نیز موجب تشدید وضعیت آلودگی هوای مشهد خواهد شد 

محمد حسام مسلمی/  ریزگردها با بی رحمی تمام پس از از نفس انداختن مردم استان های تهران، نواحی غربی و مرکزی کشور در حال حرکت به سمت نواحی شرقی کشور و مشهد هستند، دیروز هوای مشهد پس از چند هفته طراوت بهاری با ورود ریزگردها آلوده شد و در وضعیت هشدار قرار گرفت. وزش بادهای شدید نیز در این میان قوز بالا قوز شده و بیشتر گرد و غبار و ریزگردها را به سمت مشهد کشانده است، هواشناسی استان هشدار داده گرد و غبار هم از نواحی جنوبی استان مثل گناباد و هم از سمت شمال استان مانند بیابان‌های قره‌ قوم و منطقه سرخس می خواهد مشهد را محاصره کند مگر این که باز هم باران به داد هوا برسد و نجات بخش باشد. مسئول مرکز پایش آلاینده های محیط زیست شهرداری مشهد نیز در گفت و گو با خراسان رضوی  از افزایش غلظت آلاینده های هوای مشهد خبرداده است. 20 فروردین امسال ریزگردها وحشیانه از سمت جنوب غرب کشور حمله ور شدند، به نحوی که هوای تهران و چند شهر بزرگ دیگر کشور مثل مشهد به شرایط  اضطرار رسید و شاخص‌های سنجش آلودگی هوا از وضعیت بحرانی خبر می دادند. حالا هم دوباره ریزگردها آسمان چند شهر کشور را تیره کرده و علاوه بر تهران، شهرهای برخی استان های غربی را نیز به تعطیلی کشانده است، ریزگردهایی که حالا حضورشان در مشهد نیز مشهود شده و طبق پیش بینی متولیان انتظار می رود طی روزهای آینده بر حجم آن ها افزوده شود. البته آن طور که از گفته های اسماعیلی مسئول مرکز پایش آلاینده های محیط زیست شهرداری مشهد پیداست، به نظر می رسد میزان غلظت آلاینده ها در روزهای آینده مثل وضعیت فروردین ماه نباشد. وی می گوید: ما در شهرداری وظیفه  رصد مانیتورینگ را داریم، این که با این وضعیت جلسه کارگروه اضطراری آلودگی هوای مشهد تشکیل خواهد شد یا نه باید از محیط زیست سوال کنید. وی ادامه می دهد: توده هوا با غلظت آلاینده بالا که از کشور عراق وارد شهرهای غربی کشور شده بود استان های مرکزی و غربی را درگیر کرده و به سمت شرق کشور در حال حرکت است، به نحوی که با نداشتن پوشش گیاهی  مناسب در شرق کشور این توده ها تقویت خواهد شد.

سجادپور- نزاع دو جوان بر سر اختلاف 200 هزار تومانی با قتل به پایان رسید.
به گزارش خراسان، این حادثه هولناک، عصر شنبه گذشته در منطقه قاسم آباد مشهد هنگامی رخ داد که فردی به نام مهران- الف با جوان 24 ساله ای درون فضای سبز محله به مشاجره پرداختند. این مشاجره لفظی ناگهان به درگیری انجامید و در یک چشم بر هم زدن به جنایتی هولناک تبدیل شد چرا که مهران طبق شواهد موجود، چاقویی را بیرون کشید و تیغه آن را بر پیکر طاها معیری (جوان 24 ساله) فرود آورد.
لحظاتی بعد با فرار ضارب از صحنه حادثه، پیکر خون آلود طاها نیز به بیمارستان دکتر شریعتی انتقال یافت اما تلاش کادر درمانی برای نجات وی به نتیجه نرسید و این جوان بر اثر عوارض ناشی از اصابت چاقو جان خود را از دست داد.
گزارش خراسان حاکی است در پی وقوع این جنایت وحشتناک، بررسی های گسترده ای با حضور قاضی ویژه قتل عمد در مرکز درمانی و محل درگیری آغاز شد. تحقیقات میدانی قاضی «محمود عارفی راد» بیانگر آن بود که دو جوان بر سر اختلاف مالی 200 هزار تومانی با یکدیگر درگیر شده اند به همین دلیل رصدهای اطلاعاتی کارآگاهان اداره جنایی آگاهی خراسان رضوی با دستورات محرمانه مقام قضایی ادامه یافت. با ردزنی های پلیسی سرنخ هایی از ضارب فراری به دست آمد و تلاش کارآگاهان برای دستگیری وی به سرپرستی سرهنگ نوریان (افسر پرونده) وارد مرحله جدیدی شد.

آرایش‌‌کردن بعضی زنان برای ثبت عکس‌های یادگاری در لحظات پس از به‌دنیا آمدن نوزاد، صدای متخصصان زنان و زایمان را درآورده است. آن‌ها می‌گویند که این روزها تعداد مادرانی که قبل از ورود به اتاق عمل و انجام زایمان به آرایشگاه می‌روند، موهای شان را براشینگ می‌کنند، لاک می‌زنند یا ناخن می‌کارند، کم نیست. این مسئله، به‌شدت سلامت جان مادر و نوزاد را تهدید می‌کند(منبع خبر: ایسنا). چند وقت پیش هم خبری در شبکه‌های اجتماعی پربازدید شد که خانمی به شوهرش در دادگاه خانواده گفته بود: «یا هزینه زیبا شدنم را بده یا طلاقم بده و ۸۰۰ سکه مهریه‌ام را.» به بهانه خبرساز شدن این دو ماجرا، در پرونده امروز زندگی سلام، اشاره کوتاهی به ماجرای این طلاق خواهیم داشت و نگاهی روان‌شناسانه به دلایل آرایش‌کردن افراطی زنان خواهیم انداخت. همچنین از منظر پزشکی از عوارض حضور زنان با آرایش در اتاق عمل خواهیم گفت.

خانمم هفته‌ای 4 بار به  آرایشگاه می‌رود!
ماجرای شوهری که یا باید هزینه آرایشگاه‌رفتن افراطی خانمش را بدهد یا 800 سکه مهریه‌اش را
کنار دستگاه آب سردکن دادگاه، زوج جوانی روی نیمکت نشسته بودند. مرد به آرامی زیر گوش همسرش زمزمه می‌کرد اما زن جوان چنان بی‌تفاوت به پنجره رو به‌رو خیره مانده بود که انگار حرف‌های همسرش را نمی‌شنید. مرد جوان این بار صدایش را بلندتر کرد و گفت: مگه من خواسته غیرمنطقی از تو دارم؟ کدام آدم عاقلی هفته‌ای سه، چهار بار به آرایشگاه می‌رود؟ سپس این مرد جوان در دادگاه گفت: «آقای قاضی، بعد از ازدواج متوجه شدم همسرم یک عادت عجیب دارد و آن هم اعتیاد به آرایشگاه رفتن است. اوایل اهمیتی نمی‌دادم،ولی  وقتی مجبور شدم بخش زیادی از درآمدم را برای هزینه آرایشگاه نگار صرف کنم به او تذکر دادم، اما هیچ توجهی نمی‌کرد و می‌گفت من همیشه باید آراسته باشم و از دوستانم زیباتر.» سپس نگار رو کرد به سیاوش و گفت: تو که نمی‌توانستی خرج یک زندگی را بدهی چرا زن گرفتی؟ نه عروسی مفصلی برایم گرفتی نه سفر بردی حالا پول آرایشگاه هم نمی‌خواهی بدهی؟ من همین جوری هستم اگر نمی‌خواهی با من زندگی کنی ۸۰۰ سکه مهریه‌ام را بده جدا می‌شوم.» (منبع: ایران)

در جست‌و‌جوی زیباتر شدن
انگیزه زنان برای آرایش افراطی، دلایل متفاوت و ریشه در بعضی ویژگی‌های شخصیتی
و باورهای شان دارد

فهیمه میرزایی | کارشناس‌ارشد روان‌شناسی
امروزه آرایش‌کردن بخشی از زندگی بسیاری از زنان شده است. در این میان شماری از زنان هستند که به دلیل شوق زیاد به آرایش‌کردن چهره‌شان، خود را در میان انبوهی از رنگ‌ها گم می‌کنند، به‌گونه‌ای که به‌سختی می‌توان چهره واقعی‌شان را تشخیص داد و برای این کار هزینه های گزاف و بالایی را پرداخت می‌کنند. در این میان، انگیزه آرایش‌کردن برای زنان متفاوت است. معمولا انگیزه اصلی خانم‌ها برای رفتن به آرایشگاه و آرایش کردن، زیبا شدن یا بهتر بگویم، زیباتر شدن است. بعضی زنان با آرایش کردن و آرایشگاه رفتن، اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌کنند و احساس جوانی و زیبایی بالاتری را تجربه می‌کنند. البته این کار در بعضی از خانم‌ها به‌حدی است که نتیجه معکوس می‌دهد و از چهره طبیعی به یک چهره بی‌احساس،  بدون جذابیت و دلنشین  تبدیل می‌شوند به‌طوری که حتی همسران آن‌ها هم احساس نارضایتی از این موضوع دارند.

   ابتلا به اختلالِ جلب‌توجه دیگران
از سویی هم بعضی از زنان دوست دارند، سری به آرایشگاه بزنند یا آرایش غلیظ‌تر داشته باشند تا متفاوت تر از بقیه باشند. هر کاری از جمله زیبایی و میل به زیباتر شدن و رفتن به آرایشگاه تا حدمعقول مشکلی ندارد ولی به‌شرطی که به یک اختلال برای جلب‌توجه و افراط تبدیل نشود. انسان‌ها همواره کوشش می‌کنند خلاءهای عاطفی و احساسی‌شان را از راهی پر کنند. یکی از علت‌هایی که خانم‌ها به آرایش کردن بیش‌ازحد رو می‌آورند، جلب توجه دیگران است. زمانی که خانمی در دوره‌های کودکی و نوجوانی مورد توجه دیگران قرار نمی‌گیرد، دنبال راه دیگری می‌گردد که بتواند این خلاء را پر کند. در این میان بعضی از زنان با آرایش‌کردن بیش از اندازه، کوشش می‌کنند توجه دیگران را به سمت خود بکشانند.
  خود زشت‌پنداری و ترس از تمسخر دیگران
به‌باور روان‌شناسان، آرایش‌کردن بیش‌ازاندازه خانم‌ها ریشه در خودزشت‌ پنداری، ترس از تمسخر دیگران، نداشتن اعتماد به‌نفس، درگیر شدن افراطی با مد به‌ ویژه دنبال‌کردن زنان مدل در شبکه‌های اجتماعی و ... دارد. دلیل دیگر آرایش کردن بیش‌از اندازه بعضی خانم‌ها به مسئله هویت‌سازی برمی‌گردد؛ خانم‌ها می‌خواهند با آرایش کردن بیش‌از اندازه‌شان، هویت تازه‌ای برای خودشان بسازند و این‌گونه احساس خوشی و رضایت‌مندی به آن‌ها دست می دهد.
  صرفه‌جویی مالی و آرامش روحی
حقیقت آن است زنانی که بدون تکیه به زیبایی ظاهری خود به درجه‌ای قابل‌توجه از اعتمادبه‌نفس دست می‌یابند، به معنی حقیقی می‌توانند انرژی و نیروی لازم را برای موفقیت از این راه کسب کنند. زنانی که بدون آرایش، زیبایی خود را قبول دارند، احساس خوبی از ظاهر خودشان دارند و ...،  علاوه بر صرفه‌جویی مالی و مدیریت اصولی‌تر زمان، نوعی آرامش روحی برای آنان به ارمغان می‌آورد و می‌تواند فرصت بهتری را برای آنان فراهم کند تا به کارهای مورد علاقه خود بپردازند و برای آن هزینه کنند.
  شوهرها چه کنند؟
درباره این که همسران این خانم‌ها چه رفتار یا چه نوع برخوردی باید داشته باشند، در وهله اول این حس را به همسرشان القا کنند که او بدون آرایش هم زیباست. مسئله بعدی این‌که باید روی اعتمادبه نفس خانم‌شان کار کنند؛ علاوه بر تایید او، تحسین توانمندی‌هایش و ... توصیه می‌شود در این باره از یک مشاور متخصص هم کمک بگیرند. فراموش نکنید هر چیزی که از حد خودش خارج شود، نوعی اختلال محسوب می‌شود و نشان از وجود یک ریشه اصلی دارد که شما باید آن را کشف کنید تا زندگی مشترک بهتری را تجربه کنید.

 

ممنوعه‌ها برای زنان در اتاق‌عمل
لاک‌زدن، کاشت ناخن، آرایش سنگین، براشینگ موها و ... تشخیص‌های پزشک را با دردسر همراه می‌کند
مهسا کسنوی | روزنامه‌نگار

مهم‌ترین موضوع حیاتی در اتاق عمل، حفظ سلامت و جان بیمار است. به ویژه اگر پای یک مادر باردار در اتاق زایمان در میان باشد، اهمیت این موضوع به دلیل وجود بچه دو چندان می‌شود، اما متاسفانه مادرانی هستند که به علت ناآگاهی و  به خاطر کمی زیباتر به نظر رسیدن در اتاق عمل، سلامت خود و نوزادشان را به خطر می‌اندازند. در ادامه به بررسی کارهایی برای زیبا بودن  که ممکن است در اتاق عمل جان شما را به خطر بیندازد، می‌پردازیم.
 کاشت ناخن| کاشت ناخن از آن کارهایی است که بین زنان طرفداران زیادی دارد اما ممکن است جان یک مادر باردار یا نوزادش را به‌خطر بیندازد. دستگاه پالس اکسیمتر که مثل یک گیره روی انگشت شما قرار می‌گیرد و درصد اکسیژن اشباع خون شما را نشان می‌دهد در صورت کاشت ممکن است به خوبی عمل نکند. ضمن این که پزشکان زنان، کاشت ناخن را در دوران حاملگی توصیه نمی‌کنند و معتقدند به دلیل مواد شیمیایی به کار رفته در آن  بهتر است در دوران بارداری از کاشت ناخن خودداری کنید.
لاک زدن| بعضی از خانم‌ها علاقه زیادی به لاک زدن دارند اما باید بدانید داشتن لاک ناخن در اتاق عمل توصیه نمی‌شود زیرا پزشکان با توجه به رنگ ناخن‌ها می‌توانند برخی مشکلات از جمله کمبود اکسیژن را تشخیص دهند و همچنین دستگاه تشخیص میزان اکسیژن خون یا همان پالس اکسی‌متر با داشتن لاک ناخن ممکن است درست کار نکند یا عملکردش مختل شود.
 آرایش سنگین| رنگ پوست صورت، حالت چشم‌ها و اندازه حدقه و مردمک  یکی از روش‌های تشخیص حال شما در اتاق عمل است. رنگ‌پریدگی یا کبودی پوست شما می‌تواند نشان‌دهنده خون ریزی باشد و بزرگ شدن مردمک می‌تواند یک نشانه از نداشتن حالت طبیعی در بیمار باشد. بنابراین پزشکان توصیه می‌کنند از انجام دادن آرایش سنگین، گذاشتن لنز و زدن کرم پودر که رنگ پوست شما را مخفی می‌کند در اتاق عمل خودداری کنید.
رژلب‌های تیره| کبودی لب می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد. کمبود اکسیژن، سرما زدگی و استنشاق گازهای سمی بعضی از این دلایل هستند. بنابراین پزشکان و پرستاران معتقدند که نباید در اتاق عمل از هرچیزی که رنگ طبیعی لب‌های شما را مخفی می‌کند، استفاده کنید. به ویژه رژ لب‌های تیره که طرفداران زیادی بین خانم‌ها دارد از ممنوعات مورد استفاده در اتاق عمل هستند.
 موهای رنگ‌شده برای زنان باردار| رنگ کردن مو از آن کارهایی است که اغلب خانم‌ها برای زیبایی ظاهری‌شان در طول زندگی خود انجام می‌دهند. اگرچه داشتن موهای رنگ شده در اتاق عمل ممنوع نیست و به سلامت شما آسیب نمی‌رساند اما پزشکان توصیه می‌کنند در دوران بارداری به ویژه سه ماه اول که جنین در حال شکل گرفتن است و آسیب‌پذیری بیشتری دارد، موهای خود را دکلره و رنگ نکنید.


 

پاداش تلاش و صبوری برای پژمان جمشیدی

بازیگر محبوب سینما از امروز با «علف‌زار»، یکی از مهم‌ترین آثار کارنامه خود و از بهترین بازی‌هایش به سینما می‌آید

 مائده کاشیان  

سال 92 زمانی که پژمان جمشیدی به عنوان بازیگر در سریال کمدی «پژمان» دیده شد، کمتر کسی تصور می‌کرد او بتواند در میان بازیگران جایی برای خودش باز کند و به یکی از ستاره‌های محبوب سینما تبدیل شود، اما او نه تنها به عنوان بازیگر جایگاهش را تثبیت کرد، بلکه به یکی از ستاره‌های پول ساز سینما تبدیل شد. او از امروز پس از مدت‌ها با فیلم تلخ «علف‌زار» روی پرده سینماها دیده می‌شود به بهانه اکران این فیلم ساخته کاظم دانشی نگاهی داشتیم به مسیری که این ستاره از «پژمان» تا امروز طی کرده است.

گروه ورزش/با توجه به عملکرد ضعیف حامد لک و احمد گوهری در لیگ بیست و یکم بدون تردید قفس توری سرخ ها یکی از علامت سوال های این تیم برای فصل آینده خواهد بود. حامد لک در حالی دومین سال حضورش در پرسپولیس را به پایان می‌رساند که طی دو فصل اخیر یک قهرمانی لیگ برتر و حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا را تجربه کرده و در لیگ بیستم توانسته بیشترین آمار کلین‌شیت را با بسته نگه داشتن دروازه‌اش در ۱۷ مسابقه لیگ برتر ثبت کند. دروازه‌بان اول پرسپولیس که از نخستین روز حضورش در این تیم تصمیم گرفت از فضای رسانه‌ای و مجازی دور باشد و روی کارش تمرکز کند، پس از این که در نخستین سال حضورش در جمع سرخ‌پوشان به‌عنوان بهترین دروازه‌بان آسیا و همچنین لیگ برتر ایران معرفی شد، در فصل 1400-1401 شرایط متفاوتی را سپری کرده و یکی از ضعیف ترین بازیکنان پرسپولیس بوده است. هر چند که لک در جدیدترین مصاحبه خودش سعی کرده از عملکردش دفاع کند اما با شدت گرفتن انتقادات و البته نگاه منفی هواداران به احتمال فراوان یکی از اولین جداشده های پرسپولیس در پایان فصل خواهد بود. در بین گزینه های جانشینی لک اولین نامی که مطرح شده، علیرضا بیرانوند است؛ گلر محبوب هواداران پرسپولیس که مسلما یحیی و درویش می دانند با جذب او تا چه حد می توانند جو منفی به وجود آمده را به نفع خود تغییر دهند و ورق را برگردانند. در چنین شرایطی طبیعی است که باشگاه پرسپولیس به‌شکل جدی درصدد جذب علیرضا بیرانوند باشد تا این پروژه نسبتاً سخت را با موفقیت پشت‌سر بگذارد؛ چالش مهم اما پول رضایت‌نامه‌ای است که باشگاه پرسپولیس باید به باشگاه آنتورپ بپردازد چون باشگاه بلژیکی برای صدور رضایت‌نامه این بازیکن 700 هزار دلار می‌خواهد.آخرین اخبار حاکی از آن است که باشگاه پرسپولیس حاضر شده است 300 تا 400 هزار دلار از این مبلغ را بپردازد و مدیران پرسپولیس امیدوارند مسئولان باشگاه بلژیکی از موضع خود کوتاه بیایند تا این انتقال قطعی شود. بیرانوند هم به‌شکل جدی پیگیر است تا موضوع مبلغ رضایت‌نامه را برطرف کند. هرچند خبرهایی هم در خصوص احتمال حضور قرضی بیرانوند در پرسپولیس مطرح شده ولی او در تلاش است به‌صورت قطعی به پرسپولیس بیاید. بیرانوند قرار است با مسئولان آنتورپ صحبت کند و در تلاش است مبلغ رضایت‌نامه را برای انتقال به پرسپولیس کمتر کند. بیرانوند با چند پیشنهاد از بلژیک و پرتغال هم مواجه شده است ولی با توجه به در پیش بودن جام جهانی، پرسپولیس و بازگشت به قفس توری سرخ ها گزینه اول مرد شماره یک تیم ملی است. بر اساس شنیده های خبرنگار خراسان، بیرانوند که روز یک شنبه به ایران برگشته بود، در روزهای اخیر مذاکرات محرمانه‌ای را با پرسپولیس انجام داده و به نظر می‌رسد نتایج این مذاکرات مثبت بوده است البته بیرانوند هنوز پاسخ قطعی به مسئولان پرسپولیس نداده اما با شرایط موجود به نظر می‌رسد او هم بی‌میل نیست تا یک بار دیگر پیراهن پرسپولیس را‌‌‌‌‌‌‌‌ برتن کند. با این همه تا آخر هفته جاری تکلیف پیوستن بیرانوند به پرسپولیس یا توقف مذاکرات مشخص خواهد شد اما چیزی که مشخص است این است که باشگاه پرسپولیس سه بازی دیگر را در لیگ برتر در پیش دارد و به دلیل برهم نخوردن تمرکز بازیکنانش قصد تایید این اخبار را‌‌‌‌‌‌‌‌ ندارد. دیگر گزینه باشگاه پرسپولیس برای قفس توری تیمش پیام نیازمند، دیگر دروازه‌بان ایرانی شاغل در لیگ پرتغال است و در صورتی که به هر دلیلی مذاکرات پرسپولیس و بیرانوند به عقد قرارداد منجر نشود، آن زمان مسئولان این باشگاه باب مذاکره را‌‌‌‌‌‌‌‌ با این دروازه‌بان ملی‌پوش باز می‌کنند.

هادی محمدی – انریکه مورا ،معاون هماهنگ کننده اتحادیه اروپا به تهران آمد ، رفت و ابراز رضایت هم کرد، حتی بورل که در واقع رئیس مورا نیز محسوب می شود گفت که مذاکرات از سرگرفته خواهد شد. خطیب زاده، سخنگوی وزارت خارجه هم در آخرین نشست خبری خود خوشبینانه حرف زد و از ارائه پیشنهادهای ایران گفت. این طور که به نظر می‌رسد و رسانه‌ها نوشته‌اند، حالا دیگر توپ در زمین آمریکاست اما سوالی که درباره این سفر باقی مانده این است که پیامی که مورا آورد، چه بود؟  روزنامه کیهان البته خبر داده که وی پیشنهاد قابل اعتنایی به تهران نیاورده بود. کیهان نوشته،  در حالی که نماینده اتحادیه اروپا در سفر اخیر به تهران هیچ پیشنهاد درخوری برای احیای تعهدات برجامی غرب و رفع بن‌بست موجود در مذاکرات نداشته، یک روزنامه تیتر زد «تصمیم جدی اروپا برای احیای برجام»! این روزنامه با بی‌اراده و منفعل خواندن اروپا در برابر آمریکا ادامه داده: اولاً انریکه مورا هنگام بازگشت و توقف در آلمان، به طور موقت بازداشت شد که میزان اهمیت قائل شدن به وی  از سوی اروپا را نشان می‌دهد. ثانیاً او هیچ پیشنهاد درخوری از طرف اروپا و آمریکا در زمینه لغو تحریم‌ها و ارائه تضمین معتبر به همراه نداشته است.رسانه‌های جهان نیز به این موضوع پرداخته‌اند. 

مثلا پولیتیکو نوشته: «مورا این پیام را به علی باقری کنی، مذاکره‌ کننده اصلی ایران در مذاکرات وین منتقل کرد که آمریکا به عنوان بخشی از توافق، نام سپاه را از این فهرست خارج نخواهد کرد اما ممکن است در آینده درباره آن مذاکره کند. مورا هیچ پیشنهاد جدیدی را از سوی آمریکا مطرح نکرد.هم اکنون ، دیپلمات‌های غربی منتظر تهران هستند تا درخواست ‌های بالقوه جایگزینی مطرح کند و به واشنگتن فرصت بدهد تا درباره امتیازهای دیگری که می‌تواند بدهد، فکر کند.» طبق گزارش پولیتیکو، به گفته مقام‌های غربی، مورا این پیام را ارائه کرد که ممکن است ایالات متحده درباره سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت‌وگو کند، اما تنها زمانی این کار را می‌کند که مذاکرات هسته‌ای به نتیجه برسد. طبق این گزارش، ایران عقب‌ نشینی نکرد اما نشان داد که مایل است در این مدت گفت‌وگوها را درخصوص موضوعات غیر سپاه پاسداران از سر بگیرد و ممکن است خواسته‌های جایگزین بالقوه‌ای را مطرح کند.هر چند  ایران هنوز از درخواستی که مانع مذاکرات شده، منصرف نشده است .به ادعای این گزارش، موضوع برچسب تروریستی آخرین نقطه گیر در مذاکرات تلقی می‌شود. متن توافق عملا نهایی شده است، به استثنای دو نکته جزئی دیگر که مقامات غربی آن را «مسائل فنی مرتبط با برداشته شدن تحریم‌ها» خوانده‌اند که باید به سرعت حل شود.دیپلمات‌های غربی مورد استناد پولیتیکو گفتند که مورا این پیام را به «علی باقری کنی» مذاکره‌ کننده ارشد ایران داد که آمریکا برچسب تروریستی را به عنوان بخشی از توافق هسته‌ای لغو نخواهد کرد، اما ممکن است در آینده درباره این موضوع مذاکره کند.