گفتگو با حجت الاسلام سید عباس قائم مقامی
تعداد بازدید : 0
ماهیت قدرت
درنظام جمهوری اسلامی
جمهوری اسلامی نه جمهوری مسلمانان سكولار است كه با اباحیگری و بی دینی قابل جمع باشد ونه حكومت اسلامی غیرمردمسالار كه با طالبانیسم و توتالیتاریسم جمع شود، بلكه جمهوری اسلامی ، جمهوری اسلامی است.
حجت الاسلام سید عباس حسینی قائم مقام مدرس حوزه علمیه و نویسنده و پژوهشگر در گفتگو با خبرگزاری دانشجویان ایران با بیان این مطلب اظهار داشت: جمهوری اسلامی عنوانی است كه مردم در اوج مبارزه با طاغوت، آن را به عنوان یكی از آرمانهای اصلی و محوری خود مطرح نمودند و حضرت امام خمینی (ره) نیز نظام سیاسی جایگزین طاغوت را با تاكید بر همین واژه معرفی نمودند.
وی افزود: جمهوری اسلامی وقتی برای تعریف یك نظام سیاسی به كار می رود، بی تردید ناظر به ساخت قدرت و مبادی تصمیم سازوتصمیم گیر در فرآیند سیاست است و بیانگر این واقعیت می باشد كه فاعلیت سیاسی دراین نظام، متاثر از دو مبدا دین و اكثریت مردم است.
قائم مقامی با تاكید بر اینكه درنظام جمهوری اسلامی، تصمیم مشروع تصمیمی است كه توامان مبتنی بر ارزشهای دینی و رای مردم باشد، اضافه كرد: اگر واژه جمهوری به تنهایی استفاده می شد گویای این بود كه مرجع تصمیم سیاسی در این نظام، همچون سایر نظامهای دموكراتیك اكثریت مردم و ارزشهای برآمده از آن می باشد و نیز اگر تعبیر دیگری به كار گرفته می شد كه درآن مردم لحاظ نشده بود نظیر حكومت اسلامی، در این صورت جای این ادعا بود كه در این الگوی حكومتی مردم فاقد نقش فاعلی و تصمیم ساز هستند.
مدرس حوزه علمیه قم سلب فاعلیت و تصمیم سازی مردم را به معنای نفی مردمسالاری دانست و گفت: حتی اگر مردم با رضایت، فاعلیت و تصمیم صاحبان قدرت را پذیرا باشند باز حكومت را نمی توان مردمسالار نماید.
وی با اشاره به اینكه دین ومردم دو مبنا و مبدا برانگیزنده مشروعیت هستند خاطرنشان ساخت، باید توجه داشت كه میان مشروعیت و حقانیت خلط نشود، حقانیت درحوزه باور اندیشه است و لزوما هر آنچه كه اكثریت می گوید، واجد حقانیت نیست بلكه حق، حق است حتی اگر مخالف نظر اكثریت باشد.
این پژوهشگر و نویسنده با یادآوری اینكه ما نمی توانیم و مجاز نیستیم صرفا به حقانیت بسنده كنیم، گفت: حقانیت آنگاه می تواند در قالب حكومت ظهور یابد كه با پشتوانه انتخاب و پذیرش مردم، تبدیل به مشروعیت شود و اسلام هرگز به هیچ دینداری چنین اجازه ای را نداده است كه احكام دین را بدون خواست و رضایت مردم به آنها تحمیل نماید.
وی مشروعیت و فاعلیت را ملازم یكدیگر خواند و افزود: هر عنصری كه درساختار مشروعیت دخیل باشد، در فاعلیت و نظام تصمیم گیری دخالت دارد و نمی توان معتقد به جمهوری اسلامی و مردمسالاری دینی بود ولی در مقام تصمیم گیری دین واحكام دینی را نادیده گرفت و همچنین نمی توان سهم مردم را در قدرت انكار كرده و نقش آنان را درتصمیم گیری سیاسی نفی نمود آنگاه دم از جمهوری اسلامی زد.
قائم مقام در خصوص دیدگاه حضرت امام نسبت به جمهوری اسلامی اظهار داشت: از نظریه حضرت امام (ره) چنین برداشت می شود كه این اسلام بر مجموعه ای از اصول و ارزشهایی تاكید دارد كه سعادت بخش بوده و درستكاری انسان را تضمین می كند و هویت دینی جامعه و دینی بودن فرآیند سیاست در گرو وفاداری و پایبندی به این اصول و ارزشهاست.
وی ادامه داد: الزام حكومتی این اصول، زمانیست كه اكثریت مردم با رضایت و انتخاب خود حاكمیت و نقش آفرینی دین را در سیاست بپذیرند، علاوه بر اینكه این اصول هرگز نافی حق انتخاب و تصمیم مردم نیست بلكه در ذیل آنها، تصمیم گیری و عمل سیاسی بر اساس رای و نظرمردم صورت می گیرد.
وی با اشاره به اینكه این مردم هستند كه در چارچوب سیاست و اصول متخذه از اسلام، دست به انتخاب زده و اعمال حاكمیت می كنند گفت: جمهوری اسلامی هم با دیكتاتوری و توتالیتاریسم، به هر شكلی، حتی اگر با دین توجیه شود ناسازگار است و هم با سكولاریسم و جمهوری لائیك مرزبندی جدی و عمیق دارد.
قائم مقامی افزود: اینكه امام خمینی (ره) از یك سو نسبت به جریانهای سیاسی مردم گریز و قرائتهای متحجرانه از دین هشدار می دادند و از سوی دیگر خطر بنیان برافكن بی دینی و تاثیرپذیری از جریانهای الحادی را گوشزد می كنند، به دلیل همین مرزبندی است.
این مدرس حوزه علمیه با پرشمار وواضح خواندن دستاوردهای انقلاب، نقد و آسیب شناسی انقلاب را لازمه تداوم و تضمین اصالت آن دانست ویادآور شد، گاه درگیر و دار نقد، پاره ای افراط گریها و بی انصافی ها، حقیقت را آنچنان وارونه می كند كه گویا انقلاب اسلامی هیچ دستاورد مثبتی نداشته است، اینجاست كه آسیب شناسی و نقد كه می بایست هدف آن بقا و دوام انقلاب باشد به ابزار ضد خود تبدیل شده و به نفی انقلاب می انجامد.
قائم مقامی خطر استحاله و قلب هویت توسط دو جریانی كه به ظاهر با یكدیگر تقابل دارند و در جامعه فعال هستند را یكی از تهدیدهای انقلاب خواندو تشریح كرد: یك جریان، شریعتمدارانه و دین خواهانه، جمهوریت نظام را نفی كرده و خواسته و یاناخواسته، دیكتاتوری و استبداد را تئوریزه و ترویج می كند، غافل از آنكه اسلام ناب محمدی (ص) كه
امام خمینی (ره) معلم و منادی آن بود، هرگز در هیچ قالب و شرایط استبدادی و آزادی ستیزانه امكان ظهور و بروز نداشته و آنچه در فضای استبداد و تحمیل، ظهور می یابد قطعا اسلام نیست.
وی در مورد جریان دیگری كه دركار استحاله انقلاب است گفت: جریان دیگرنیز، روشنفكرمآبانه، اسلامیت نظام را نفی كرده و یا زیركانه آن را به سطحی تقلیل می دهد كه بود و نبودش هیچ تفاوتی ندارد وخیلی همت كنند، جمهوری مسلمانان را جایگزین جمهوری اسلامی می كنندو خواسته یا ناخواسته، بی هویتی، اسارت و نفی استقلال مردم را زمینه ساز می نمایند.
قائم مقامی وظیفه دلدادگان اسلام ناب و خیرخواهان ملك و ملت را طرد این دو جریان دانست و ابراز عقیده كرد، نفی هر یك از دو ركن اسلامیت و جمهوریت نفی عناصر مشروعیت نظام و استحاله هویت آن می باشد.
وی ناسازگاری وناهمخوانی میان مبانی نظری نظام جمهوری اسلامی با شعارها و شیوه هایی كه در عمل اتخاذ می گردد را یكی از آفات تهدیدكننده انقلاب اسلامی خواند و افزود: جمهوری اسلامی ، باید بكوشد تا به اتكای رای و خواست مردم، دینداری را در حوزه سیاست و تعاملات اجتماعی رواج دهد و طبعا شاخصه و نشانه اصلی دینداری در این حوزه، اهتمام به عدالت اجتماعی و پی ریزی جامعه عادله است.
این نویسنده و پژوهشگر، غفلت از این دو هدف و بزرگنمایی شاخصه های فردی دینداری در روابط اجتماعی را ترویج عملی سكولاریسم و تضعیف مبانی جمهوری اسلامی دانست و گفت: متاسفانه بس دلسوزانی كه به جد دغدغه اسلامی بودن نظام را داشته و از مبانی تئوریك سكولاریسم فرار می كنند، در عمل از این غفلت مصون نمانده و میان شاخصه های دینداری در حوزه عمل اجتماعی با نشانه های دینداری در حوزه عمل فردی خلط كرده و دومی را جایگزین اولی كرده اند كه این مسئله آثار منفی فراوانی دارد.
گروه اندیشه - دانش پور
همبستگی با عنوان »جهانی شدن و تمدن جهانی« می نویسد:
جهان به سوی یك ادغام فرهنگی پیش می رود. این امر موجب خواهد شد كه در جریان قرنی كه آغاز گردیده، به تدریج یك فرهنگ جهانی به وجود آید. می توان پیش بینی كرد كه مركزاعتقادات این تمدن جدید علوم و تكنولوژی باشد. آنچه را كه نمی توان پیش بینی كرد اینست كه چه ارزش های بزرگی به وجود خواهد آمد. در واقع تمدن های غیرغربی مثل چین، اسلام و هند اگرچه شدیدا تحت جریان تاثیر تمدن غربی قرار گرفته اند،
مجموعه ای از ارزش های عالی خود را حفظ كرده اند كه تمدن بطئی غربی دیگر آنها را ندارد.
همشهری درمورد گفتگوی تمدن ها و جهانی شدن می نویسد: تكثر در نگرش وجهان بینی، تعامل وگوناگونی فرهنگ ها و تمدن ها را از موضع خاص به روندی جهانی تبدیل كرده است. این جهانی شدن به عنوان دیدگاه ونظریه ای مبتنی بر همگرایی و یكپارچه سازی ارزش ها، الگوهای اجتماعی و فرهنگی و ساختارهای اقتصادی و به تعبیر
آنتونی گیدنز عالی ترین مرتبه و مدرنیته به شاخص اصلی دوران جدید تبدیل شده است. شاخصی كه مرحله گذر از مدرنیته به پست مدرن را تبیین می كند. گفتگوی تمدنها به عنوان ایده الی كه هم گوناگونی را می پذیرد و هم تاكید بر خاص بودن وحفظ حریم فرهنگ های مختلف دارد.
جام جم در صفحه اندیشه و درمورد مبحث شالوده شكنی می نویسد: شالوده شكنی به یك حركت فكری گسترده تر به نام پساساختارگرایی و آن نیز به موقعیتی به نام »پست مدرنیزم« تعلق دارد. ساختارگرایان به پیروی از زبان شناسی سوسور بر این باور بودند كه همان طوركه زبان باید در یك نظام كلی و همزمان بررسی شود، می توان دیگر حوزه های دانش بشری را نیز براساس ساختارها و الگوهایی سنجید و فهمید كه متنی مشخص، منظم و با مرزهای دقیق را به ما نشان دهد.
پسا ساختارگرایی در پی وارونه كردن این اعتماد به نفس دروغین است و مشخص بودن ساختار ومعناها را ظاهری می داند.
سیاوش انوشك
علیرضا عطاران
تاریخ و گذشته هر ملتی نشانگر هویت مردمی است در آن سرزمین زیسته اند نویسنده در كتاب حاضر كه نخستین جلد از مجموعه سه جلدی است به بررسی اوضاع اجتماعی و سیاسی و اقتصادی واپسین سالهای امپراتوری ساسانی اعم از آئین ها، مناسبات طبقاتی رابطه امپراتوری ساسانی با همسایگان، مناسبات درباره دین رسمی ایرانیان، شیوه های زندگی مردم فرو دست و همه مسائلی كه تمدن ایرانی را بوجود آورد، پرداخته است این كتاب از سوی نشر گلستانه در 419 صفحه منتشر شده است.
در ملكوت زمین
جواد محقق نیشابوری
.... و ما زمین را ترك كردیم، به مقصد آسمانی ترین نقاط زمینی یعنی مكه و مدینه، بسیاری از تعلقات خاطر این جهانی را در همان زمین فرودگاه جا گذاشتیم و تنها در این اندیشه كه ...
این كتاب حاصل برداشت هایی است كه نویسنده از حج و مناسك آن طی دو سفر داشته است.
این اثر در 120 صفحه و به قیمت 7000 ریال از سوی انتشارات آهنگ قلم به بازار عرضه شده است.
تربیت برتر
رضا فرهادیان
این كتاب به نقش ارتباط، روش های ارتباط با كودكان و نوجوانان، مراحل شكل گیری مقررات اخلاقی در كودكان و نوجوانان و نقش ارزشیابی تحلیلی در شخصیت كودكان پرداخته شده است.
كتاب حاضر در 134 صفحه و به قیمت 600 تومان از سوی انتشارات بوستان كتاب قم چاپ و منتشر شده است.
فقه پژوهی قرآنی
درآمدی بر مبانی نظری آیات الاحكام
سید محمد علی ایازی
یكی از پر رونق ترین و
قدیمی ترین رشته های علوم قرآنی فقه پژوهی قرآنی است كه از دیر زمان با عنوان آیات الاحكام و فقه القرآن مطرح بوده است نوشته حاضر در نه فصل به توضیح و تنقیح برخی از مباحث مقدماتی و نظری فقه پژوهی قرآنی می پردازد.
حدود فقه را حكام قرآن، شریعت و دین به عنوان یكی از مباحث معرفت شناسی آیات احكام، آیات اعتقادی از بعد فقهی، اخلاقیات قرآن و بحث حجیت استناد به فرازهای قرآنی از جمله مباحث مطرح شده در این اثر می باشد.
این كتاب از سوی بوستان كتاب قم در 57 صفحه به قیمت 3200 تومان به بازار عرضه شده است.
احكام بانوان
محمد وحیدی
زندگی كردن مطابق با احكام و آداب اسلام نیاز به شناخت آنها دارد كتاب حاضر گامی است برای بهتر فهمیدن احكام بانوان در این كتاب احكام پوشش و ... مطابق، فتاوای حضرت امام (ره) و آیات عظام خویی، گلپایگانی، اراكی (قدس سره) و سیستانی، فاضل لنكرانی و مكارم شیرازی مد ظلهم به صورت دسته بندی شده تقدیم بانوان شده است. این اثر در 222 صفحه و به قیمت 600 تومان از سوی بوستان كتاب قم چاپ و منتشر شده است.
گفتگو با دكتر باوند
تعداد بازدید : 0
مبانی عمیق فلسفی و تاریخی تفكر امام تبیین نشده است
نویسنده : دانش پور
اهداف امام در دو كلمه خلاصه می شود، توحید، تحقق توحید به معنی صحیح و عدالت در تمام ابعاد كه حاصل تحقق آنها، می تواند بشریت را نجات دهد. بنابراین تفكر امام تفكری زنده با شواهد متقن تاریخی وفكری است.
دكتر نعمت ا... باوند درادامه با توجه به اهداف انقلاب و ماهیت و زمینه های تاریخی انقلاب به علل برخی نارسایی ها در جریان انقلاب اشاره كرد وگفت: با توجه به بنیاد انقلاب كه انقلاب فرهنگی است باید گفت: بزرگترین آسیبی كه به انقلاب وارد آمد این بود كه انقلاب اسلامی دربرخی مقاطع بیشتر انقلابی سیاسی تلقی شد اما انقلابی فرهنگی یعنی مبانی عمیق فلسفی و تاریخی تفكر امام به درستی تبیین نشد و به همین خاطر است كه بعد از پیروزی انقلاب، دشمنان انقلاب دقیقا نقطه اصلی قوت تئوری انقلاب را هدف قرار دادند. از نظر فیزیكی وابستگان به غرب وشرق، گروهك های منافق وفرقان، شخصیت های فكری انقلاب مثل شهید مطهری و شهید بهشتی، مفتح و دیگران را ترور كردند اما تاسف آورتر این است كه بعد از ترور فیزیكی آنها، افكار و شخصیت آنها ترور شد آن هم توسط برخی از مبلغان غرب علاوه بر اینكه مراكز حساس فكری و دانشگاهی نیز هم اكنون نیز در برخی مراكز دینی در حال نفوذ هستند.
استاد مركز آموزش حوزه و دانشگاه در پایان راهكارهایی را نیز برای گذار از این
چالش ها مطرح كرد و گفت: ما امیدواریم كه با تحقق واقعی انقلاب فرهنگی وتوجه به نقش فرهنگ به عنوان بنیاد همه بخش ها، حتی سیاست و اقتصاد و تقویت دانشگاه ها در جهت تبیین اندیشه های والای انقلاب، این صدمات به رغم نقاط قوت بسیاری كه انقلاب داشته، هم در ساحت تفكر و فعالیتهای دانشگاهی و حوزوی، این آسیب ها به حداقل برسد و از این چالش انقلاب سربلند بیرون بیاید و اصلاحات بر مبنای این تفكر صورت بگیرد. هرچند كه این تفكر، تفكری نیست كه الان باید متولد شود، بلكه تولد آن، صورت گرفته و ریشه آن در قرآن و تشیع و تفكر حضرت امام است و در تفكر امثال علامه طباطبایی بخصوص، شهید مطهری وعلامه جعفری است كه بسیاری از مباحث امروزی كه در حال حاضر مطرح شدن است در آثار این بزرگان طرح شده است اما متاسفانه این نظریات در مجامع علمی طرح نمی شوند كه همه اینها اگر به صورت منظومه وار وسیستماتیك دریك مركز مطالعات استراتژیك طرح شود، نظام می تواند هم از نظر فرهنگی و بعد هم از نظر استراتژی و اقتصادی و سیاسی، از برخی گمگشتگی ها و تشنجات سیاسی و برخی تعارضات، رهایی پیدا كند و در نهایت منافع ملی تامین شود كه اسلام به معنای واقعی همان جمهوری اسلامی است كه حتی در سایه آن مخالفین جمهوری اسلامی هم می توانند با متانت، بامنطق و گفتگو زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند و از آزادی های مشروع اسلامی و انسانی برخوردار شوند علاوه بر اینكه هیچگونه خفقانی هم نباشد و به دنبال آن هم عدالت تحقق پیدا كند و فساد نه فقط در عرصه اقتصاد بلكه در سیاست و حتی
پایه ای تر در فرهنگ از بین برود دكتر باوند افزود: هم اكنون مسئله تقابل فرهنگ ودین مطرح است كه همان تقابل، انسان، خدا، عقل و وحی است كه این معضل اساسی نظام است كه باید با توجه به تحلیل های تفكر غرب، گام های بیشتری در جهت هدایت برخی جریانها برداشته شود تا از بعضی آسیب ها و برخی نواندیشی های التقاطی، نجات پیدا كنیم.
با توجه به بنیاد انقلاب كه انقلاب فرهنگی است باید گفت بزرگترین آسیبی كه به انقلاب وارد آمد این بود كه در برخی مقاطع بیشتر انقلابی سیاسی تلقی شد تا انقلابی فرهنگی.
میشل فوكو می گوید انقلاب اسلامی نخستین انقلاب فرامدرن عصر جدید است یا به تعبیر دیگر او اولین شورش بزرگ علیه نظام های زمینی و مدرن ترین شكل قیام است