بازخوانی ۱۱ مورد ازپاسخهای آمریکا
به اعتماد سیاستمداران
جهان- در طول تاریخ، واشنگتن قاطعانه اثبات کرده است که حرفهایش ارزش کاغذی که روی آن مینویسد را ندارد. هرکس که تاکنون به واشنگتن اعتماد کرده است، از پشت خنجر خورده است؛ احتمال دارد در جایی استثنایی هم باشد اما خیانتهای واشنگتن گسترده و از نظر تعداد و رقم به اندازهای است که بتوان آمریکا را غیر قابل اعتمادترین دولت روی زمین معرفی کرد. طوری که هیچ کشوری به اندازه واشنگتن توافق خود را نقض نکرده است.
پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی در این زمینه نوشت بیش از دو سال مذاکرات اخیر کشورمان با کشورهای ۱+۵ به جمع بندی نهایی رسیده و قطعنامه ۲۲۳۱ نیز در رابطه با جمع بندی مذاکرات صادر شده است. به تبع این موضوع موجی از خوش باوری به سیاست های آمریکا نیز شکل گرفته و عدهای در حال تقویت آن هستند. غافل از اینکه تاریخ چیز دیگری میگوید و دوستان آمریکا نیز تجربه دیگری از عهد و پیمانهای آمریکایی دارند. کسانی که با ذوق و شوق دل به خوش عهدی آمریکا بسته اند، بیایند از تاریخ بپرسیم: از قبیلههای سرخپوست آمریکایی و تمام دیگر مردمان بومی آمریکا بپرسیم: واشنگتن به چند مورد از قول هایی که به آنها داد، وفادار ماند؟ چنانچه پاسخ این سوال را نمیدانید، به شما بگویم: موردی را نمیتوان یافت. واشنگتن حتی به یک مورد از عهد و پیمانهایی که تحویل قبیله های سرخپوست داد وفادار نماند.
بیایید از اعراب، از ناصر مصری، از گروه سازش فلسطینی بپرسیم: نزدیک به یک قرن مذاکره با آمریکا برای عدم حمایت از اسرائیل در حالی که سیاست اعلامی آمریکا عدم دخالت در منطقه بود چه شد؟ همه میدانیم که در راستای سیاستهای آمریکا، هم اسرائیل شکل گرفت و هم در طی تمام این سال ها به قیمت آوارگی ملت فلسطین، این رژیم مورد حمایت بوده است.
بیایید از پوتین، رهبر کنونی روسیه بپرسیم: حرفها و قول های واشنگتن چقدر معتبر است؟ فقط کافی است پیمان موشک های ضد بالستیکی که واشنگتن با مسکو امضا کرده بود را مرور کنید.باید از آلمان ها، که در تنگنا قرار گرفته و مجبور به امضای پیمان "ورسای" شدند، بپرسیم: حرفها و قول و قرارهای واشنگتن چقدر معتبر است؟ بدانید که تک تک قول هایی که وودرو ویلسون، رییس جمهور آمریکا در ازای پایان دادن به جنگ اول جهانی به آلمان داد، نقض شد. طوری که بخش وسیعی از خاک آلمان از دست رفت و پرداخت غرامتهای سنگین فلج کننده بر این کشور به گونهای طمع ورزانه تحمیل شد.در رابطه با جنگ دوم جهانی نیز به همین ترتیب است. اقدامات آمریکاییها و انگلیسیها مستقیما به جنگ دوم جهانی منجر شد، جنگی که در آن آلمان مقصرشناخته شد، علیرغم این حقیقت که این انگلیس و فرانسه بودند که با اعلام جنگ علیه آلمان آتش جنگ را شعله ور ساختند.
شاید بگویید قاعده بازی در جهان مبتنی بر زور همین است، از آمریکا انتظار دوستی با شوروی و آلمان نمیرود. اما راه و روش آمریکا با هم پیمانانش، با دوستانش نیز همین است. در این رابطه نبرد نورماندی و تعلل آمریکاییها را بخوانید.
نبردی که با تعلل عمدی آمریکا در ورود به عرصه نه تنها قربانیان دو طرف، به خصوص انگلستان افزایش یافت، بلکه آمریکا با تحمل کمترین هزینه نقش فاتحان را بازی کرد. بد عهدی آمریکا با انگلستان نمونه بسیار دارد. انگلیسیها هنوز خاطره بحران سوئز را فراموش نکرده اند.
در جریان بحران سوئز، آمریکا به خوبی دریافته بود که در اختیار گرفتن کانال سوئز از سوی انگلستان مساوی با گسترش نفوذ این کشور در منطقه خواهد بود. لذا با ورود سریع به جریان جنگ در سال ۱۹۵۶ میلادی، فشار سیاسی و مالی به انگلیس وارد آورد تا آتش بس سازمان ملل را در تاریخ ۶ نوامبر بپذیرد. بدین ترتیب نیروهای انگلیس ناچار شدند تا در ماه دسامبر همان سال مصر را ترک گویند.
از تهاجم مستقیم به مستعمرات انگلستان بشنوید؛ در سال ۱۹۸۳ میلادی آمریکا در تهاجم به کشور کوچک گرانادا که در آن زمان تحت سیطره بریتانیا بود، یک بار دیگر خیانت خود نسبت به انگلستان را نشان داد. این حمله که نقض فاحش قوانین بین المللی و تجاوز به استقلال، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی یک کشور به شمار میآید نمونه دیگری از خیانت آمریکا به متحد همیشگی اش بود. زیرا انگلستان در گرانادا صاحب نفع بود. در واقع این منطقه به عنوان مستعمره بریتانیا محسوب میشد.
در طول تاریخ، واشنگتن قاطعانه اثبات کرده است که حرف هایش ارزش کاغذی که روی آن مینویسد را ندارد. هرکس که تا کنون به واشنگتن اعتماد کرده است، از پشت خنجر خورده است. احتمال دارد در جایی استثنایی هم باشد اما خیانتهای واشنگتن گسترده و از نظر تعداد و رقم به اندازهای است که بتوان آمریکا را غیر قابل اعتمادترین موجود روی زمین معرفی نمود. هیچ موجودی به اندازه واشنگتن توافق خود را نقض نکرده است.
این سابقه در تاریخ ایران و در حق مردم ایران نمونههای فراوان دارد. از ورود مستشاران آمریکایی بخوانید و از جاسوسیها و خیانتهای آنان بپرسید. از میلسپو و سیاستهای اقتصادی مصلحانه او بپرسید که با هدف نظارت بر امور مالی ایران وارد کشور شد ولی در آخر امر ایران بیش از پیش به آمریکا مقروض شد. از ماجرای ژنرال شوارتسکف در بحبوحه جنگ جهانی اول بشنوید: درست در مقطعی که نیروهای چند پارچه و غیر منظم ایران، با دخالتهای انگلستان و روسیه به خود مشغول شده بودند، آمریکاییها نیز بیکار نبودند. آمریکایی ها ژنرال هربرت نورمن شوارتسکف را در ظاهر برای بازسازی ژاندارمری به ایران فرستادند درحالی که به دنبال ایجاد نیروی نظامی وابسته به خود بودند و ژاندارمری را به وسیلهای برای سرکوب مخالفان حکومت تبدیل کردند.
اما نمونه آشکار و برجسته بد عهدی آمریکایی ها، بد عهدی و خیانت به مصدق است. نمونهای که به شاخصی در رفتار آمریکا در کشور بدل میشود و از این تاریخ وجهه دموکراتیک آمریکا در ایران تغییر میکند. خیانت به مردی که به شدت به آمریکاییها اعتماد کرده بود، به قول و قرارهای ترومن، رئیس جمهور آمریکا دل بسته بود و آمریکا را میانجی منازعه ایران و انگلیس برای نفت ایران ساخته بود. اما مروری بر رفتار آمریکا در قبال ملی شدن صنعت نفت نشان میدهد اگر چه این کشور برخلاف تصور برخی از محققان، در ابتدای ملی شدن صنعت نفت، از ایران حمایت میکرد، اما این سیاست نه به دلیل حمایت از حقوق ایران، بلکه برای تحت فشار قرار دادن انگلیس برای به رسمیت شناختن منافع نفتی این کشور بود. بر این اساس، وقتی که آمریکا از تأمین منافع خود توسط انگلیس مطمئن شد، از حمایت مصدق دست برداشت و بسترهای کودتای ۲۸ مرداد را فراهم کرد.
لذا هنگامی آمریکا به رهبری ترومن به مصدق پشت کرد، اوضاع مصدق طوری به هم ریخت که با ویلچر به ایران بازگشت. توطئه آمریکاییها ادامه داشت تا اینکه آمریکا در مرداد ۳۲ با دخالت در ایران زمینه های سقوط دولت مصدق را فراهم کرد تا نفت ملی شده را در اختیار خود بگیرد. براساس طرح آژاکس، آلن دالس و جان فاستر دالس با محوریت سیا اجرای کودتا در ایران را آغاز کردند. در همین رابطه آنان با عوامل دست نشانده خود در ایران از جمله برادران رشیدیان ارتباط برقرار کردند. با سقوط مصدق، سیاست ایران در راستای سیاست آمریکا قرار گرفت. بر همین اساس طبق قرارداد کنسرسیوم آمریکایی ها بیشترین سهم از درآمد نفتی ایران را تصاحب کردند. تا به امروز بد عهدی رویه ثابت سیاستهای آمریکا بوده است. امروزی که آمریکاییها برای حق مسلم ملت ایران در استفاده از انرژی هستهای خط و نشان کشیده اند.
این در حالی است که ایران به عنوان یکی از امضاکنندگان پیمان منع تکثیر تسلیحات هستهای (که اسرائیل عضو آن نیست)، حق دارد تحت این پیمان به توسعه انرژی هستهای بپردازد. از میان تمام کشورهای امضاکننده پیمان منع تکثیر تسلیحات هسته ای، تحت این پیمان ، فقط حق ایران به وسیله تحریمهای اقتصادی تحمیل شده توسط ایالات متحده و نیز تهدید حمله نظامی، باز هم توسط ایالات متحده، در حال تضییع است. این در حالی است که طی یک دهه گذشته، نه سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده و نه آژانس بینالمللی انرژی اتمی که از سایتهای غنی سازی هستهای ایران بازرسی به عمل میآورد، کوچکترین نشانهای از برنامه ساخت تسلیحات هستهای گزارش نکرده اند.
علیرغم فقدان هر گونه دلیل و مدرکی مبنی بر وجود برنامه تسلیحات هستهای ایران، دولت متجاوز اسرائیل و عوامل نو محافظه کارش، که نه نماینده منافع ایالات متحده بلکه نماینده منافع اسراییل هستند، بر سر تسلیحات اتمی که مانند تسلیحات کشتار جمعی صدام حسین هرگز وجود ندارد، تقریبا آمریکا را روانه میدان جنگ با ایران کرده اند. این در حالی است که در دوره پهلوی با سوء استفاده از منافع و منابع مردم ایران و تنها و تنها به خاطر منافع ملی خود، پیشرفتهترین تجهیزات هستهای را به ایران داده بودند و در آستانه تحویل سلاح هستهای قرار داشتند.بنابراین نمیتوان به کشورهای غربی به خصوص آمریکایی که به هم پیمانان و دوستانش خیانت میکند در مذاکرات هستهای اخیر نیز اعتماد کرد و همانطور که تاریخ میگوید اعتماد به آمریکا، زمینهای برای خیانت آنها به اعتمادکنندگان فراهم خواهد کرد.
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
تصویر توییتر رهبری
درباره کودک فلسطینی
ساعت24-صفحه توییتر رهبر معظم انقلاب در واکنش به کودکسوزی صهیونیستها با انتشار عکس زیر نوشت: کودک کشی سیاست رژیم وحشی و گرگ صفت اسرائیل است.
حمله وحشیانه زنان گازگیر داعش به زن عراقی
فارس- گروهان زنان گازگیر داعش، یک زن عراقی 40 ساله را به دلیل بیرون بودن دستانش از لباس، تا سر حد مرگ گاز گرفتند و او را به شدت مجروح کردند. شدت حملات و ضربات سنگینی که به سر و صورت این زن میانسال وارد شد، موجب بیهوشی وی شده است. زنان قربانی داعش علاوه بر مجازات گاز گرفتن، 30 ضربه شلاق خورده و یک ماه زندانی میشوند.
گوناگون
تعداد بازدید : 0
معاونت خبر صدا و سیما و
دو اشتباه غیر قابل اغماض!
تابناک - واحد مرکزی خبر، گزارشی از دیدار عباس عراقچی معاون بینالملل وزارت امور خارجه با مسئولان «معاونت خبر» صدا و سیما منتشر کرد، اما در فاصله کوتاهی خبر را از خروجی خود برداشت و توضیح داد که این گزارش ناشی از یک خطا در برداشت بوده است و آکنده از مطالب درست و نادرست است و قابل استناد نیست؛ اما این گزارش در اکثر روزنامهها و در سایتهای متعدد خبری و شبکههای اجتماعی انعکاس یافته است و دیگر تکذیبیهها و اقرار به خطا بودن آن دردی را دوا نخواهد کرد.
اکنون معاونت خبر صدا و سیما که مسئولیت آن را جبلی، معاون اطلاع رسانی دکتر جلیلی در شورای امنیت ملی بر عهده داشته است، در ساعات آینده، لازم است قدمهای مهمی بردارد:
اول اگر آنگونه که خبرگزاری صدا و سیما اعلام کرده است که خبر منتشر شده آنان ناشی از برداشت غلط و آکنده از اطلاعات درست و یا نادرست بوده است، لازم است بابت این قصور عذر خواهی کرده و زمینه را برای اصلاح مطلب و عدم تکرار چنین اشتباهاتی فراهم کنند. تردیدی نیست که رسانهها هم مانند هر نهاد دیگری مصون از اشتباه نیست. اما اینکه گزارش دیدار مهمی که یک طرف آن خود مسئولان خبر صدا و سیما بودهاند آکنده از اطلاعات درست و نادرست و یا برداشت خطا بوده باشد، جای تامل دارد. شاید لازم بود تا این لحظه آنان در این باره شفاف سازی لازم را انجام میدادند که متاسفانه تا کنون انجام نداده اند.
دوم اینکه عباس عراقچی مدعی شده است انتشار گزارش آن دیدار خلاف بین اداری و خلاف منافع و امنیت ملی کشور بوده و از مسئولان عالی صدا و سیما خواسته است که این اقدام را پیگیری کنند.
اگر مطالب گفته شده درآن دیدار حالتی محرمانه و یا غیر قابل انتشار داشته است، اما بلافاصله گزارش دیدار آن هم به صورت مخدوش منتشر شده باشد؛ ماجرا حالت غم انگیزی به خود میگیرد و باز خاصه اینکه یک طرف دیدار مسئولان خبر صدا و سیما بوده اند. کسانی که برای انتشار خبر برای مردم تصمیم میگیرند.
اگر مسئولان خبر تلویزیون نتوانند موضوعی را که خلاف بین اداری و ضربه به امنیت ملی تلقی میشود رعایت کنند چه کسی باید این کار را انجام دهد؟
تازه اگر هم درست این خلاف بین اداری را انجام میدادند باز جای امیدواری داشت! اما متاسفانه خود اقرار میکنند که خبرشان قابل استناد هم نیست و آکنده از درست و نادرست و خطای برداشت بوده است!
گزارش
تعداد بازدید : 0
آخرین فن بدل هستهای نتانیاهو به اوباما زیر شبح انتفاضه جدید!
مهر- نخست وزیر رژیم کودک کش صهیونیستی قصد دارد بار دیگر برای جلوگیری از تصویب برجام خطاب به شهروندان آمریکایی و سیاستمداران این کشور سخنرانی کند! البته این بار نتانیاهو قصد سفر به واشنگتن و سخنرانی در کنگره را ندارد زیرا نسبت به حساسیتهای شدید به وجود آمده در میان اعضای دولت اوباما و شهروندان آمریکایی در این باره آگاه است.
با این حال نتانیاهو تصمیم گرفته بنا بر دعوت صوری گروههای یهودی و صهیونیستی داخل آمریکا، برای آنها از طریق ماهواره و ارتباط ویدئویی سخنرانی کند. این در حالی است که در پی جنایت منزجر کننده یک شهرک نشین افراطی صهیونیست علیه نوزاد شیرخواره فلسطینی، سرزمینهای اشغالی ساعات حساس و ملتهبی را سپری میکند و امکان وقوع انتفاضه جدید بسیار محتمل ارزیابی میشود. بر این اساس؛ ۱۰۰ گروه یهودی و صهیونیستی حامی سیاستهای نتانیاهو در داخل آمریکا با محوریت لابی آیپک در صدد پخش مستقیم این سخنرانی در سرتاسر آمریکا هستند.بدیهی است که مخاطبان اصلی این سخنرانی لابیهای صهیونیستی و یهودی آمریکا نخواهند بود زیرا آنها نه تنها نسبت به مواضع دقیق نتانیاهو در تقابل با توافق هستهای با ایران آگاه هستند، که خود نیز از هیچ گونه اقدامی در راستای جلوگیری از تایید متن نهایی در کنگره فروگذار نکرده اند.در چنین شرایطی اعضای کنگره آمریکا اعم از سناتورها و اعضای مجلس نمایندگان مخاطبان اصلی سخنان نتانیاهو خواهند بود.البته به احتمال زیاد، این سخنرانی نتانیاهو نسبت به سخنرانی اواخر سال گذشته وی در کنگره تندتر و صریح تر بوده و از این رو تنشهای تازهای را در فضای سیاست داخلی و خارجی آمریکا ایجاد خواهد کرد.حال باید منتظر ماند و با وجود اوضاع ناآرام کرانه باختری و نوار غزه، شیوه اجرای آخرین فن بدل هستهای نتانیاهو در قبال اوباما را زیر شبح انتفاضه جدید مشاهده کرد.