روش های مقابله با انحرافات درمنظومه فکری باقرالعلوم(ع)
هفتم ذی الحجه، سالروز شهادت جانگداز پنجمین پیشوای شیعیان، حضرت امام محمدباقر(ع) است؛ راهبری از سلاله رسول خدا(ص) که دروازه های علم و دانش را بر جویندگان حقیقت گشود و معارف اصیل دینی را به مؤمنان عرضه داشت. با این که سراسر زندگی آن امام همام، در دوران پر اختناق حکومت اموی گذشت، اما شاگردان مبرزی توسط آن حضرت تربیت شدند. امام باقر(ع) طی دوران امامتشان، با مسائل متعددی همچون اسرائیلیات، فعالیت غُلات و آشنایی مسلمانان با دیدگاه ها و آرای اندیشمندان سایر ادیان روبه رو بودند. پرسش ها و شبهات ناشی از جولان این دیدگاه ها در جامعه، نیازمند پاسخگویی سریع و دقیق بود. امام(ع) با ایجاد حلقه های علمی مختلف، به این پرسش ها و شبهات پاسخ می دادند. فعالیت های مستمر ایشان، زمینه را برای مجاهدت علمی و اعتقادی کم نظیر فرزند بزرگوارشان، حضرت امام صادق(ع) نیز فراهم کرد. آنچه در پی می آید، گزیده ای از کتاب ارزشمند «حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)»، نوشته استاد رسول جعفریان است که فرازهایی از زندگی پربرکت امام باقر(ع) و مجاهدت های آن حضرت در راه دفاع از مرزهای اعتقادی را هم در بر می گیرد.
مقابله امام(ع) با غُلات
«دوران امامت امام باقر(ع) مصادف با ادامه فشارهای خلفای بنی امیه و حکام آنها بر شیعیان، در عراق، بود. عراق مرکز اصلی شیعه بود و از این رو در مورد امام باقر(ع) گفته می شد: «امام اهل العراق». شیعیان [عراق] همه ساله در موسم حج با امام(ع) تماس داشتند. این تماس ها معمولاً یا در مکه، یا در بازگشت زائران بیت ا…الحرام و عبور آنها از مدینه صورت می گرفت … مسئله ای که در این دوران برای امام باقر(ع) و شیعیان ایشان [در عراق] پیدا شده بود، مشکل غُلات[غلو کنندگان] بود که شمار آنها رو به فزونی گذاشته بود. آنها با سوءاستفاده از روایات امام(ع) و نسبت دادن احادیث جعلی به آن حضرت، می کوشیدند از حیثیت امامان(ع) و شیعیان برخوردار شوند و با کشاندن شیعیان ساده لوح به دنبال خود، به اهدافشان برسند.
زمانی که امام باقر(ع) در مدینه بودند، این فرصت طلبی ها [در عراق] به شدت افزایش یافت. وقتی که امام(ع) آنها را از خود طرد کردند، اصحاب آن حضرت نیز، غُلات را از جمع خود بیرون راندند. مغیره بن سعید و بیان بن سمعان، که هر دو از معروف ترین غالیان و از رهبران آنها بودند، توسط اصحاب امام باقر(ع) تکفیر شدند. ابوهریره عجلی ضمن شعری در این باره، میگوید:«یا ابوجعفر! تو امامی هستی که دوستش داریم و هر آنچه تو راضی هستی ما به آن راضی بوده و از آن پیروی میکنیم. کسانی پیش ما آمده و احادیثی را به شما نسبت می دهند که ما از شنیدن آن دلگیر میشویم، احادیثی که مغیره آنها را از شما روایت میکند و بدترین چیزها، بدعت است.» این اشعار، نشانگر تلاش های غُلات و اشاعه احادیث دروغ از ائمه(ع) برای جذب شیعیان عراق بود. آنها[غلات] با توسل به اطاعت از امام(ع)، خود را از عمل به وظایف اسلامی معاف میدانستند و شناخت و معرفت امام(ع) را برای فلاح و رسیدن به اهداف عالیه اسلامی کافی می شمردند. در برابر، امام باقر(ع) مکرر بر لزوم تکیه بر عمل صالح تأکید می فرمود.سخنانی نظیر احادیث زیر از آن حضرت، اقدامی بر نفی موضع غُلات و اندیشه های فاسد آنان بود … در یک مورد حضرت فرمودند:«إنّ شیعتنا من أطاع ا…؛ شیعیان ما، اطاعت کنندگان خدا هستند» و در جای دیگر فرمودند:«شیعتنا أهل الورع و الاجتهاد و أهل الوفاء و الامانه و أهل الزهد و العباده و أصحاب احدی و خمسین رکعة فی الیوم و اللیلة القائمون باللیل و الصائمون بالنهار یزکّون أموالهم و یحجّون البیت و یجتنبون کل محرّم؛ شیعیان ما در بالاترین مراحل تقوا، در زمره کوشندگان و وفاکنندگان به عهد و امانت بوده و اهل زهد و عبادت هستند؛ از افرادی هستند که هر شبانه روز پنجاه و یک رکعت نماز به جا می آورند. آنان شب ها در حال عبادت و روزها در حال روزه هستند؛ زکات اموال خود را می پردازند و به زیارت خانه خدا می روند و از تمام محرمات الهی اجتناب می کنند» … تأکید امام باقر(ع) بر عمل گرایی شیعیان، به طور غیر مستقیم، در برابر تمامی فرقه هایی بود که به عمل صالح اعتنایی نداشتند.»
چرا امام باقر(ع) قیام نکردند؟
«مشکل دیگر اهل عراق، این بود که امام باقر(ع) نسبت به اعتقاد و استواری ایمان آنها اعتماد چندانی نداشتند. گرچه آنان به شدت اظهار علاقه می کردند و احادیث اهل بیت(ع) را انتشار می دادند، اما به دلایلی، که پاره ای از آن ها مسبوق به سوابق تاریخی مردم کوفه و عراق بود، این اظهار وفاداری نمی توانست قطعی تلقی شود. از برید عجلی نقل شده که به امام باقر(ع) گفت: می گویند اصحاب ما [شیعیان] در کوفه جمعیت انبوهی هستند که اگر به آنها دستوری صادر فرمایید از شما اطاعت و از فرمانتان متابعت خواهند کرد. امام فرمود: آیا می توانید از جیب برادر مؤمنتان مایحتاج تان را بردارید؟ گفتم: نه! امام پاسخ دادند: آنان نسبت به خونشان بخیل تر هستند.»
درسی برای زندگی
«محمد بن منکدر، یکی از حُفّاظ قرآن در عصر امام باقر(ع)، ضمن تمجید از آن حضرت، می گوید: میخواستم او را وعظ کنم که او مرا موعظه فرمود. سؤال کردند: چگونه؟ گفت: روزی از مدینه بیرون آمدم و در صحرا محمد بن علی بن حسین(ع) را دیدم که در کنار دو غلام کار می کرد و عرق می ریخت. پیش خود گفتم: سبحان ا…! پیرمردی از قریش، در چنین ساعتی، با این وضعیت، برای به دست آوردن دنیا در تلاش است. باید او را موعظه کنم! نزد او رفتم و گفتم: خداوند تو را حفظ کند، اگر در این حالی که هستی اجل تو برسد، چه خواهی کرد!؟ فرمود: اگر در این حالی که هستم اجلم سر رسد، در حالی که در اطاعت خدا بوده ام از دنیا رفته ام. من با کار کردنم، خودم و عیالم را از محتاج بودن به تو و مردم حفظ می کنم. وقتی از سر رسیدن اجل هراسناک خواهم بود که اجل مرا در حال نافرمانی خدا دریافته باشد. گفتم: ای فرزند رسول خدا! راست گفتی، من می خواستم تو را موعظه کنم که تو مرا موعظه فرمودی.»
مقابله امام باقر(ع) با اسرائیلیات
«از جمله گروه های خطرناکی که آن روزها در جامعه اسلامی حضور داشتند و تأثیر عمیقی در فرهنگ آن روزگار بر جا گذاشتند، یهودیان بودند. شماری از احبار یهود که به ظاهر مسلمان شده و گروهی دیگر که هنوز به دین خود باقی مانده بودند در جامعه اسلامی پراکنده شده و مرجعیّت علمی قشری از ساده لوحان را به عهده داشتند... . زراره نقل می کند: در خدمت امام باقر(ع) نشسته بودم و ایشان در حالی که در مقابل کعبه نشسته بودند، فرمودند: نگاه کردن به خانه خدا عبادت است. در همان حال شخصی از قبیله بجیله که او را عاصم بن عمر می نامیدند، نزد امام(ع) آمد و گفت: کعب الاحبار می گوید: انّ الکعبه تسجد لبیت المقدس فی کلّ غداه؛ کعبه هر صبحگاهان برابر بیت المقدس سجده می کند. امام(ع) فرمودند: نظر تو در مورد سخن کعب الاحبار چیست؟ آن مرد گفت: سخن کعب صحیح است. امام باقر(ع) فرمودند: کذبت و کذب کعب الأحبار معک؛ تو و کعب الاحبار هر دو دروغ می گویید. آن گاه در حالی که به شدّت ناراحت بودند، فرمودند: ما خلق ا… عزوجل بقعة فی الأرض أحبّ الیه منها؛ خداوند بقعه ای محبوب تر از کعبه روی زمین نیافریده است.»
میراث فقهی و تفسیری امام باقر(ع)
«با نگاهی کوتاه به مسانید فقهی و تفسیری شیعه، به خوبی می توان دریافت که بخش زیادی از روایات فقهی، اخلاقی و تفسیری شیعه از امام باقر(ع) نقل شده است. وسائل الشیعه و کتب تفسیری مانند «البرهان» از بحرانی و «صافی» از فیض کاشانی، حاوی روایات زیادی در زمینه تبیین مسائل فقهی و توضیح آیات قرآن و شأن نزول آنهاست که از آن حضرت روایت شده است. علاوه بر این ها مقدار زیادی اخبار تاریخی درباره امیرالمؤمنین(ع) و جنگ صفین نیز از آن حضرت نقل شده است. همچنین در زمینه اخلاقیات، جملات گهربار و پرمغزی از امام باقر(ع) روایت گردیده است؛ جملات قصاری که در نهایت زیبایی و برخاسته از روح عصمت و کمالات درونی امام(ع) است. اربلی نوشته است که اخبار انبیا، فراوان از امام باقر(ع) نقل شده و مردم اخبار مغازی را از ایشان نقل کرده اند و در احکام و مناسک حج به آنچه ایشان از رسول خدا(ص) نقل کرده، استناد کرده اند.
آنها همچنین اخباری در تفسیر قرآن از وی نوشته و خاصه و عامه از آن بزرگوار حدیث نقل کرده اند. در این مورد ابو زهره[از علمای برجسته اهل سنت] نیز می نویسد: «و کان رضی ا… عنه مفسّرا للقرآن و مفسّرا للفقه الاسلامی مدرکا حکمه الاوامر و النواهی فاهما کل الفهم لمرامیها؛ آن حضرت مفسر قرآن و مبیّن فقه اسلامی بود و فلسفه اوامر و نواهی را درک می کرد و هدف آن را در حد نهایی آن ها می فهمید.» همچنین، درباره اندیشه ها و جملات اخلاقی- اجتماعی امام باقر(ع) می نویسد: «و لکمال نفسه و نور قلبه و قوه مدارکه أنطقه ا… تعالی بالحکم الرائعه و رویت عنه عبارات فی الاخلاق الشخصیةو الاجتماعیه ما لو نظم فی سلوک لتکون منه مذهب خلق سام؛ به خاطر کمال نفسانی و روشنی قلب و قدرت درکش، خداوند حکمت های اعجاب انگیزی بر زبان او جاری ساخت و عباراتی درباره اخلاق شخصی و اجتماعی از آن حضرت روایت شده که اگر مرتب شوند، روشی گران بها و جامع از آن در زمینه های اخلاقی به وجود می آید.»