به مادرم وهمه مادران آسمانی
علی آزاد
نام تو برگ است
که می شود
در آن تیمم کرد
بال های فرشته ها
زیر قطرات آب وضوی تو
که می چکید
متبرک شده اند
بگذاردر رکوع تو باشم
بی اذان
اسیر پشت و بام وستاره
هستم
کجاست آن بوسه های گل یاس
گوشه باغچه
دلتنگ صدایت ....
در آب حوض خانه کودکی
حالا
چروک چروک است
ماه
قلب زیبایت خواب نرود
تورا
به چشم های کودکی ام قسم
به آغوشت
که خیس دعا ست
بخند دردهایمان را
در دوبیتی هایی
که قرارش نیست
من فدای
هیزم پشت دست های توام
عمرت
به دویدن جنگل و صحرا گذشت
ودر تنورونان خرما
خمیده شد
فدای پیراهنت
که بوی شب های لالایی می دهد
"لالالا ای نازنین دلبر
لالالا نرگس بالا، بر تو نیاید هرگز....
لالالابه خواب ای گل
تو فردا را چه دیدی"
دلم می خواد برم
توی قصه هایت
زیرگل های ریز چادر
روی خواب نازک ستاره
الهی
فراموشی نیاید
توی گل های لاکی قالی
دور سرت می چرخم
کنار کوزه آب
کنارسجاده یاس ات
ویادم هست
خورشید
گوشه ی دل تو بود
درعصر کوچه ای
که به شیر فروش می رسید
عابد اسماعیلی
بد نیست در مقابل هم بی ریا ترک
قدری بدون شیله و قدری بدون شک
یک لحظه از مدار جهان منحرف شویم
از ننگ دام ودایره وبازی فلــــــــک
یک دور دور هستی و یک دور دور خویش
تا تو مرا ببینی و من با تو تک به تک
شب ها ستاره ها همه را جمع می کنیم
یک مشت را گلوله و یک مشت را الک
مانند مشتری به زحل فکر می کنم
مانند زهره به مریخ می کشی سرک
در یک مدار تازه نفس تازه می کنی
با آبرنگ ساده رنگین کمان بزک
با یک قمر عیادت خورشید می رویم
تب کرده دیر و زود ترک می خورد ترک
ما در هوای قطب جنوب جهان خوشیم
دل در هوای باغ قدیمی کبوترک
خون تمام خاطره ها را مکیده ام
حالا تو خون عشق و جنون مرا بمک
در دل سیاهچال بزرگی اگر چه هست
اما کمی مقابل هم بی ریا ترک