سبقت آسیب ها از اورژانس اجتماعی
ساکنان 138 شهرستان به خدمات اورژانس اجتماعی دسترسی ندارند
برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی باید برنامههای جدی در دستور کار قرار گیرد و در مرحله مداخله نیز، ضعفها را جبران کرد. بسیاری از شهروندان از این گلهمند هستند که خودروهای اورژانس اجتماعی، این روزها کمتر در شهرها دیده میشود؛ این انتقادی است که به نظر میرسد با گذشت حدود 17 سال از فعالیت اورژانس اجتماعی در کشور جدی است، اما مسئولان بهزیستی آن را قبول ندارند و میگویند با این که مأموریتهای اورژانس اجتماعی بیشتر شده، اما این نهاد با کمبودها و نیازهایی مانند نیاز به 3000 نیروی تازه نفس مواجه است. به گفته آنها، شرایط به گونهای است که ساکنان 138 شهرستان نیز به خدمات اورژانس اجتماعی دسترسی ندارند. اورژانس اجتماعی یکی از نهادهایی است که میتواند در کنترل آسیبهای اجتماعی و مدیریت آنها نقش کلیدی بازی کند. برای نمونه میتوان به فضازدایی و بالا بردن پذیرش اجتماعی افراد اشاره کرد؛ اما به نظر میرسد برای توسعه این نهاد، برنامهای مناسب در دستور کار مسئولان قرار ندارد چراکه 17 سال از شروع کار این نهاد میگذرد، اما کمبود نیرو و تجهیزات این نهاد برخلاف وعدههای مسئولان، هنوز برطرف نشده و شاید به همین دلیل است که وقتی گلایههای شهروندان را با حسین اسدبیگی،رئیس اورژانس اجتماعی بهزیستی کشور درمیان میگذاریم، او شروع میکند به شمردن کمبودهایی که این نهاد با آن روبهروست .
جای خالی 3000 کارشناس
فعالیت اورژانس اجتماعی در شهرهای بزرگ و کوچک کشور، نقش چشمگیری در کاهش آسیبهایی مانند کودک آزاری، همسرآزاری، معلول آزاری و حتی خودکشی دارد؛ اما این نهاد برای عملکرد بهتر به امکاناتی مناسب هم نیازمند است.آنطور که رئیس اورژانس اجتماعی بهزیستی کشور توضیح میدهد، این نهاد با کمبود نیروی جدی مواجه است و دستکم به 3000 نیروی تازه نفس نیاز دارد، تا بتواندخدمات مناسبتری به شهروندان ارائه کند. از طرفی وقتی پای درد دل شهروندان بنشینید، آنها نیز ازاین گله دارند که زمان رسیدگی به مشکلات آنها، طولانی است و حتی شهرستانهای زیادی وجود دارد که اصلاً به این خدمات دسترسی ندارند. اسدبیگی تصریح میکند که در چند سال اخیر، به جای این که نیروهای آنها افزایش پیدا کند، از تعداد آنها کاسته شده است. این درحالی است که 138 شهرستان که جمعیتشان بیشتر از 50 هزار نفر است، به خدمات اورژانس اجتماعی دسترسی ندارند. او حتی از این گله میکند که شهرهایی با جمعیت چند برابر این آمار (حدود 300 هزار نفر) نیز وجود دارد که فعلاً پای اورژانس اجتماعی به آنها باز نشده است.
وعدههای الکی
براساس آیین نامه اورژانس اجتماعی که سال 92 به تصویب هیئت دولت رسید، در تمامی شهرستانهایی که بیش از 50 هزار نفر جمعیت دارند، باید اورژانس اجتماعی دایر شود؛ اما هنوز اعتباری برای این مهم در نظر گرفته نشده است. به همین دلیل، میتوان گفت در این مدت، دولت دغدغه برخورد مناسب با آسیبهای اجتماعی را نداشته است. به گفته رئیس اورژانس اجتماعی برخلاف انتظارات هنوز اعتبارات لازم تخصیص نیافته و برای تامین نیروی انسانی نیز، مجوزی صادر نشده است. این شرایط سبب شد از 297 خودرویی که اورژانس اجتماعی در اختیار دارد، حدود 30خودرو بیاستفاده باقی بماند. آنطور که اسدبیگی در پاسخ به گلایههای شهروندان میگوید، کمبود نیرو در اورژانس اجتماعی باعث شده است شهروندان نتوانند درزمان مناسب به خدمات این نهاد دست پیدا کنند. این بیتوجهی دولت به اورژانس اجتماعی، سبب شده است سه مولفه اصلی این نهاد کمرنگ شود، یعنی این که خدمات تخصصی، به موقع و در دسترس نباشند.
دستهای بسته اورژانس اجتماعی
شهرهای زیادی در کشور وجود دارد که به خدمات اورژانس اجتماعی دسترسی ندارند، اما در کلانشهرهایی که این نهاد فعال است نیز، کمبود نیرو و امکانات در کنار مدیریت نامناسب، سبب شده است اورژانس اجتماعی نتواند پاسخگوی نیاز تمامی شهروندان باشد. مژگان جمالی، مسئول اورژانس اجتماعی جنوب تهران معتقد است که مأموریتهای اورژانس اجتماعی بیشتر از گذشته شده، اما امکانات آنها تفاوتی نکرده است؛ به همین دلیل امکان دارد شهروندان، خدمات مناسبی دریافت نکنند. برای نمونه میتوان به وسعت منطقهای که اورژانس اجتماعی جنوب تهران پوشش میدهد، اشاره کرد. این پایگاه فقط چهار خودرو در اختیار دارد، اما باید محدودهای را که از شمال به میدان شوش، از شرق به پلیس راه قرچک، از غرب به جاده ساوه و از جنوب به حسنآباد قم محدود میشود، پوشش دهد. به همین دلیل، طبیعی است که نمیتواند به موقع نیاز شهروندان را تأمین کند؛ چراکه رسیدن اورژانس اجتماعی به حسنآباد قم، دستکم حدود 30 دقیقه زمان میبرد؛ چنین زمانی برای رسیدگی به پروندههای کودک آزاری یا خودکشی، اصلا قابل قبول نیست.
به همین دلیل مسئول اورژانس اجتماعی جنوب تهران تاکید دارد که دستکم تعداد خودروهای این پایگاه باید به عدد 10 برسد. آنطور که او میگوید، با وجود چنین مشکلاتی، اورژانس اجتماعی هیچ تماسی را بدون پاسخ و رسیدگی نمیگذارد، اما در این بین، آنچه مهم است، رسیدگی به موقع است که نقش چشمگیری در برطرف شدن آسیبهای اجتماعی دارد. گسترش آسیبهای اجتماعی و نگرانیهایی که کارشناسان دراین زمینه ابراز میکنند، گواهی است براین که باید توجهها به اورژانس اجتماعی افزایش پیدا کند و با تأمین اعتبار و نیروی موردنیاز این نهاد، برای افزایش سلامت اجتماعی جامعه قدمهای جدی برداشت.
از کودک آزاری تا اختلافات خانوادگی
سال گذشته حدود 600 هزار تماس با اورژانس اجتماعی برقرار شد. در این میان 45 درصد تماسها مربوط به افرادی میشد که درخصوصخدمات بهزیستی به راهنمایی نیاز داشتند،30 درصد تماسها نیز، درباره اختلافات خانوادگی و طلاق بود. افزون بر این کودک آزاری، همسر آزاری، سالمند و معلول آزاری، سایر خشونتها و خودکشی نیز، به ترتیب حدود 8.5 درصد، 7.5 درصد،2 درصد، 3درصد و یک درصد از تماسها را به خود اختصاص داده بود.