گزارشی تاریخی از رویارویی های ایران و عثمانی
تعداد بازدید : 176
سرانجام یک نزاع400 ساله
نویسنده : جواد نوائیان رودسری info@khorasannews.com
سابقه هجوم عثمانیها به خاک ایران، به سالهای نخست تشکیل حکومت صفوی باز میگردد. صفویان با تلاشهای شاه اسماعیل یکم، توانستند نخستین حکومت مقتدر و یکپارچه را در ایران دوره اسلامی تشکیل دهند. هرچند تا پیش از تأسیس سلسله صفویه، حکومتهای مقتدری مانند صفاریان، سلجوقیان، سامانیان و آلبویه در ایران بر سر کار آمده بودند، اما هیچکدام از آنها نتوانستند وحدتی پایدار و حاکمیتی یکپارچه، مانند آنچه صفویان ایجاد کردند، در گستره سرزمینی ایران به وجود آورند.
این امر برای دولت عثمانی از چند جهت قابل تحمل نبود. نخست آنکه، صفویان، مذهب تشیع را به عنوان مذهب رسمی ایران برگزیدند و به ترویج و گسترش آن همت گماشتند و این، برای عثمانیها که داعیه حکومت و حتی خلافت بر سراسر جهان اسلام را داشتند، قابل پذیرش نبود. موضوع دیگری که حساسیت عثمانیها را نسبت به ایران برمیانگیخت، پیوستگیهای فرهنگی، دینی و اجتماعی بینالنهرین، به عنوان یکی از مهم ترین مناطق تحت تسلط عثمانیها، با فرهنگ ایرانی و مذهب تشیع بود. به این ترتیب، برای سلاطین عثمانی، حکومت ایران، از دوره صفویه به بعد، یک آلترناتیو جدی به حساب میآمد که یا باید از بین میرفت یا دستکم، قدرت و نفوذ آن به شدت محدود میشد. این دیدگاه با تغییر حکومتها در ایرانِ پس از دوره صفویه، تغییر نکرد.
سیاست متقابل ایران
رویکرد حکومتهای ایران نیز، در مقابل عثمانیها، عموماً رویکردی خصمانه بود. به همین دلیل، طی بیش از 400 سال پس از تأسیس حکومت صفوی، منازعات و درگیریهای فراوانی میان دو قدرت، روی داد. درگیریهایی که گاه به آنها، با دخالت دولتهای اروپایی و به منظور کاستن از فشار نظامی عثمانی در اروپا، دامن زده میشد. در این جنگهای طولانی و فرساینده، برنده غالب وجود نداشت. گاه عثمانیها موفق میشدند خطوط دفاعی ایران را بشکنند و مانند دوره سلطان سلیم اول، تا تبریز پیش بیایند و این شهر را اشغال کنند و گاه، مانند دوره شاه عباس اول، ایرانیان خطوط نظامی عثمانیها را در هم میشکستند و با تصرف بغداد، بر بخش اعظم بینالنهرین، تسلط پیدا میکردند.
تغییر دلایل خصومت و انعقاد قرارداد صلح
در دورههای متأخر، نزاع میان ایران و عثمانی، بیش از آنکه ناشی از اختلافات مذهبی باشد، مبتنی بر اختلافات ارضی بود. این اختلافات ارضی، به ویژه در مناطق جنوبی و حاشیه اروندرود، شدیدتر از سایر نقاط به چشم میآمد. در دوره قاجاریه، با توجه به بالاگرفتن مشکلات داخلی ایران و نیز، آغاز انحطاط و اضمحلال دولت عثمانی، دو طرف تصمیم گرفتند با مذاکره، به کشمکش تاریخی چند صدساله پایان دهند. ماحصل این تصمیم، نشستهای چندماهه در «ارزنة الروم» و انعقاد چند قرارداد برای تعیین حدود مرزی و حل اختلافات بین دو کشور بود. معاهده «ارزنة الروم» در دوره محمدشاه قاجار منعقد شد و نماینده ایران در مذاکرات، میرزا تقیخان امیرکبیر بود. این مذاکرات از سال 1221 هـ.ش آغاز شد و در سال 1225هـ.ش، پس از 4 سال، خاتمه یافت و به امضای قرارداد صلح میان دو کشور انجامید. هرچند اجرای معاهده «ارزنة الروم» مدتها طول کشید و نشستها یک دوره دیگر، برای حل اختلافات فیمابین تکرار شد؛ اما این قرارداد، دست کم وضعیت مرزهای دو کشور را مشخص کرد و تقریباً، به بهانه اصلی درگیریها، خاتمه داد. اما آغاز جنگ جهانی اول نشان داد که عثمانیها، چندان به قول و قرارشان پایبند نیستند و در صورتی که فرصت مناسبی را به دست آورند، از حمله به ایران و اشغال خاک این کشور، خودداری نخواهند کرد.
شرایط ایران مقارن با آغاز جنگ جهانی اول
ایران همزمان با جنگ جهانی اول، در یکی از بحرانیترین ادوار تاریخی خود قرار داشت. حکومت مرکزی به شدت ضعیف شده و مجلس مشروطه عملاً تعطیل بود. افزون بر این، بیگانگان، خاک ایران را به عرصه جنگ و کشمکش میان خود تبدیل کرده بودند. قحطی فراگیری که به صورت مصنوعی توسط انگلیسیها به ایرانیان تحمیل شده بود، جان میلیونها ایرانی را گرفت. در چنین شرایطی، جنگ سنگینی میان قوای روسیه تزاری و ارتش عثمانی در شمال غرب ایران جریان داشت. روسها که چند سال پیش از آغاز جنگ جهانی اول، بر اساس قرارداد 1907، با انگلیسیها برای تصرف نواحی شمالی ایران به توافق رسیده بودند، تبریز را در آذرماه سال 1290 اشغال کردند. این تهاجم، البته بیپاسخ نماند و مردم غیور آذربایجان به مبارزه با اشغالگران پرداختند. مرحوم «ثقةالاسلام» و 7 تن از مبارزان تبریزی، به دلیل مبارزه و مقاومت در برابر اشغالگران، در دیماه سال 1290هـ.ش، توسط نیروهای روسیه تزاری به دار آویخته شدند و به شهادت رسیدند.
عقبنشینی روسها و پیشروی عثمانیها
با آغاز جنگ جهانی اول، در مردادماه سال 1293هـ.ش، خاک ایران به عرصه جنگهای سنگین میان دو دشمن دیرینه، یعنی روسیه تزاری و عثمانی، تبدیل شد. عثمانیها که شورش آشوریها و ارامنه مناطق شرقی شبه جزیره آناتولی را به تحریک روسها میدانستند، نیروهای خود را وارد خاک ایران کردند. در این میان، اعتراض دولت ضعیف و بیطرف ایران به مهاجمان، نادیده گرفته شد. عثمانیها با کشتار آشوریان مناطق شمال غرب ایران، روسها را عقب راندند. شروع درگیری در آذربایجان، به معنای گشودن جبهه دوم از سوی عثمانیها علیه روسیه تزاری بود. روسها که در منطقه «ساری قمیش»، جنگی حساس و سرنوشتساز را با عثمانیها آغاز کرده بودند، ترجیح دادند قوای خود را در آن منطقه متمرکز کنند. شکست عثمانیها در جنگ «ساری قمیش»، باعث عقبنشینی مفتضحانه آنها به داخل مرزهایشان شد؛ اما روسها به تعقیب قوای عثمانی پرداختند و افزون بر تسلط دوباره بر تبریز، تا دریاچه وان، در عمق خاک عثمانی هم، پیشروی کردند. آسیبهای ناشی از جنگ برای ایرانیانی که نزدیک صحنه درگیری بودند، بیاندازه بود. هزاران نفر از اتباع آشوری و ارمنی دولت ایران و نیز، روستاییان ساکن استان آذربایجان غربی کنونی، از دم تیغ سربازان روس و عثمانی گذشتند. اما یک اتفاق، شرایط جنگ را تغییر داد. با وقوع انقلاب 1917میلادی در روسیه و روی کار آمدن کمونیستها، نیروهای این کشور به سرعت نواحی اشغالی را تخلیه کردند. این اقدام، فرصتی مناسب را در اختیار عثمانیها قرار داد تا بدون واهمه از روسها، مناطق اشغالی آناتولی را باز پس گیرند.
عثمانیها و سودای واهی اشغال آذربایجان
این تسلط دوباره بر شرق آناتولی، با کشتار هدفمند ارامنه و آشوریان منطقه توسط سربازان عثمانی همراه بود. عثمانیها پس از تسلط بر نواحی اشغال شده توسط روسها، تصمیم گرفتند دوباره دستاندازی به خاک ایران را آغاز کنند. اینبار، دیگر از روسها خبری نبود و آنها میتوانستند بدون مزاحمت، اهداف خود در آذربایجان را پیگیری کنند. «یعقوب شوقی پاشا»، یکی از فرماندهان ارتش عثمانی، با 5 لشکر، مأمور تصرف آذربایجان شد. عثمانیها، در خردادماه سال 1297هـ.ش، منطقه دیلمقان را اشغال کردند. مقاومتهای جسته و گریخته مردم قحطی زده، نتوانست جلوی عثمانیها را بگیرد. آنها تا 5 مردادماه همان سال، ارومیه را اشغال کردند و سپس، با حرکت به سمت شمال، ایروان و نخجوان را عرصه تاخت و تاز خود قرار دادند و تا پایان این ماه، خود را به تبریز رساندند. عثمانیها گمان میکردند با اشغال تبریز در 31 مردادماه سال 1297، توانستهاند هم قدرتشان را در شرق آناتولی تثبیت کنند و هم، به آرزوی دیرینه خود برای تصرف آذربایجان و جدا کردن آن از خاک ایران برسند. اما واهی بودن این سودا، خیلی زود آشکار شد. با فروپاشی امپراتوری عثمانی، نیروهای اشغالگر ناچار به ترک خاک ایران شدند و سرانجام، این نزاع 400 ساله، با از بین رفتن دولت عثمانی، به پایان رسید.
منابع
دانشنامه اسلام؛ زیر عنوان جنگ جهانی اول
صفویه از ظهور تا زوال؛ رسول جعفریان
اسناد سیاسی دوران قاجاریه؛ تألیف ابراهیم صفائی